آثار اجتماعی صله ارحام
آثار اجتماعی صله ارحام
صله رحم، علاوه بر آثار فردی اعم از دنیوی و اخروی دارای پیآمدهای اجتماعی خاصی نیز هست که جایگاه این عمل عبادی را در عرصه اجتماع نمایان میسازد و در جهت شکوفایی جامعه نقش مؤثری ایفا میکند. اکنون به فراخور مجال این نوشتار به آنها اشاره میکنیم.
1. همبستگی اجتماعی
جامعهشناسان معتقدند که همبستگی اجتماعی معلول پدیدهای به نام همبستگی گروهی است و همبستگی گروهی به معنای آن است که «افراد گروه در قالب گروهی که هستند، وحدت خود را حفظ کنند و با عناصر وحدتبخش مثل: مذهب، فرهنگ، عاطفه، میهن و خویشاوندی، همنوایی یابند».
پس اگر افراد در قالب گروههای کوچک فامیلی دارای تفاهم و توافق باشند و به یکدیگر یاری رسانند، در اجتماع نیز اثرگذار خواهند بود و به نوعی انسجام اجتماعی ایجاد میکنند. چنین انسجامی مایه حیات، رشد و بالندگی جامعه و در نهایت، عمران و آبادانی آن میگردد. پیوندها و گروههای خویشاوندی از آنجا که مبتنی بر کششهای طبیعی و تمایلات فطری و انگیزه کافی افراد برای حضور در آنهاست، مورد تأکید اسلام قرار گرفته است تا نقطه شروع اصلاح نظام اجتماعی باشد. چه بسا حکمت حدیث رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز که صله رحم را مایه عمران و آبادی سرزمینها دانستهاند، همین باشد: «ان الصدقة و صلة الرحم تعمران الدّیار».
این انسجام اجتماعی و وحدت، منافع و امنیت ملی را به همراه میسازد و مایه اندوهگین شدن و سلب طمع دشمنان میگردد؛ چنانکه امیر مؤمنان علی علیهالسلام میفرماید: «صلة الرحم توجب المحبّه و تُکبتُ العَدوّ؛ صله رحم دوستی میآورد و دشمن را رسوا میسازد».
2. نظارت اجتماعی
از منظر جامعهشناسی، برقراری ارتباطات متنوع اجتماعی و مشارکت فعال در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی، مهمترین منبع جامعهپذیری و کنترل اجتماعی به شمار میرود که فرآیند جامعهپذیری در خانواده، مدرسه، گروه همسالان، کانونهای مذهبی، محیط اجتماعی و مانند آن صورت میگیرد. برقراری روابط منسجم، رواج تعاملهای دو جانبه، در هم آمیختگی منافع و مصالح مشترک، تلاش جهت رفع حاجتهای مادی و معنوی دیگران و… بهعنوان مهمترین زمینهها و آثار صله رحم، نتایج متعددی از جمله نظارت اجتماعی را به همراه خواهد داشت. شبکه خویشاوندی به عنوان یک جامعه کوچک به طور مستقیم و غیر مستقیم ناظر بر رفتار یکدیگرند. دستور اسلام برای برقراری روابط مستحکم نیز زمینه را برای چنین نظارتی فراهم میسازد. به همین دلیل، پیامبر برای بیان احکام اسلام و اجرای آن مأمور میشود از خویشان خود آغاز کند: «وَ أَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ؛ ای پیامبر، خویشاوندان نزدیکت را بیم ده»(شعرا: 214) و از اینروست که امام صادق علیهالسلام نیکی و صله رحم را مایه امنیت از گناه و آسانسازی حساب روز قیامت میشمارد.
3. افزایش جمعیت
در خطبه حضرت زهرا علیهاالسلام آمده است که خداوند، صله رحم را برای زیاد شدن نفوس واجب کرده است: «فرض اللّه صلة الارحام منماةً للعدد». احترام قرآن و روایات به خانواده از آنروست که روابط مستحکم خانوادگی و فضای محبتآمیز و عاطفی حاکم بر آن، میل به همکاری و حیات را در انسان افزون میسازد. بر عکس: ستم فرزندان به والدین و یکدیگر، خود رأی بودن و منفعتپرستی، همکاری نکردن و مانع تراشی بر سر راه یکدیگر، میل طبیعی به تولید و تربیت فرزند را از بین میبرد و در دراز مدت، به انقطاع نسل میانجامد. همین مسئله مفاسد اخلاقی و اجتماعی فراوانی را گریبانگیر جامعه میسازد.
کاهش چشمگیر جمعیت در برخی کشورهای اروپایی که که کارگزارانشان را به در پیش گرفتن تدبیری برای تشکیل کانون خانواده از سوی جوانان وادار کرده است، سست بودن بنیان خانوادهها و بحرانهای اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی حاصل از آن، به دلیل عمل نکردن به دستورهای صحیح دینی است.
4. فقرزدایی
اگر جنبش فقر زدایی از روابط خویشاوندی آغاز شود و صله ارحام فقط در محدوده سلام کردن متوقف نشود و به مرحله همیاری و رفع گرفتاری خویشان ارتقا یابد و این فرهنگ اسلامی عمومیت یابد، به یقین، فقر ریشهکن خواهد شد. اینکه قرآن، خویشاوندان را در صدقه و انفاق بر دیگران مقدم میدارد، در راستای تحکیم همین بنیان است. امام سجاد علیهالسلام در این زمینه میفرماید:
بر تو باد به نیکی کردن، صدقه دادن پنهان و صله رحم. به درستی که آنها عمر را زیاد میکنند و فقر را میزدایند.
5. تأمین نیاز وابستگی به گروه
این نیاز از جمله نیازهایی است که در هر مرحله از رشد در انسان وجود دارد و انسان به نوعی در پی تأمین آن است. وابستگی و ارتباط با گروه تنها برای تأمین نیازهای مادی نیست، بلکه فرد، خود را به وسیله گروه میشناسد و از این طریق به ویژگیهای اخلاقی و توانمندیهای خود پی میبرد.
افزون بر آن، گروه سبب تحکیم شخصیت فرد میگردد و پذیرفته شدن از طرف گروه، موقعیت اجتماعی فرد و میزان موفقیت او را مشخص میسازد. همچنین فرد شیوه برخورد با دیگران، رعایت مصالح دیگران، تحمل افکار مختلف و اعتماد به نفس را در گروه میآموزد و در نهایت، موقعیت اجتماعی خویش را استوار میسازد.
افراد و خویشاوندان انسان در حکم یک گروه منسجم اجتماعیاند که هر فردی در سایه تعلق به آن میتواند به تأمین این نیاز بپردازد. بسیاری از بحرانهای اخلاقی و شخصیتی که در نسل جوان صورت گرفته است، و به صورت اعتیاد، فرار از خانه، خودکشی و… پدیدار میشود، نتیجه طرد شدن فرد از سوی خانواده و دوستان بوده است. یکی از راهکارهای پیشگیری از این معضل، تقویت احساس تعلق به گروه و رواج مهرورزی میان خانواده و خویشاوندان است. پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «صله رحم باعث زیاد شدن مال و ایجاد محبت میان خویشاوندان میشود».
د) خانه تکانی
از عناصر دیگر آیین نوروزی، خانه تکانی است که به حفظ سلامت و پاکی خانه و خانواده و جامعه می انجامد. اصول اسلامی بر پاکی و طهارت جسم و جان بنا نهاده شده است. در آیین نوروزی نیز به مسئله پاک کردن خانه از هر گونه خباثت ظاهری و شست و شو توجه شده است که مورد تایید اسلام است.
برای خانه تکانی از کجا باید شروع کرد؟
یک برنامه ریزی صحیح برای خانه تکانی از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا اضطراب ناشی از انبوه کارها باعث فشار عصبی زیادی می شود که شاید بازدارنده بوده و کار را همانند غولی عظیم جلوه گر کند.
اگر شما بدانید چه کارهایی را باید انجام دهید و بدانید ترتیب انجام آنها کدام است مطمئن باشید نیمی از کار را انجام داده اید.
حالا قلم و کاغذ به دست بگیرید و تمام کارهایی که باید انجام شود، بنویسید. سپس روی ورقه ای دیگر کارها را به ترتیبی که باید انجام داده شود ردیف کنید.
آشپزخانه؛ شامل نظافت کاشیها (اگر کاشیهای آشپزخانه بیش از حد چرب و کثیف بود از یک دستمال آغشته به نفت برای پاک کردن چربیها استفاده کنید. سپس با آب و پودر بشویید)، کابینتها، پنجره، شستن پرده و تمیز کردن هواکش و لامپ.
اتاق خواب؛ نظافت دیوار و سقف، پنجره. شستن پرده و ملافه ها. تمیز و مرتب کردن کمدها.
پذیرایی؛ نظافت دیوار و سقف، پنجره، شستن پرده. گردگیری کامل مبلمان و دیگر وسایل آن.
حمام و دستشویی؛ شستن کاشیها و لوازم بهداشتی که برای انجام هر قسمت کار روز خاصی را در نظر بگیرید.
دیوار و سقف؛ ابتدا تمام وسایل اتاق را جمع کنید تابلوها را بردارید و پنجره ها را باز کنید بعد با برس دسته بلند سقف و دیوارها را گردگیری کنید. اگر رنگ دیوارها قابل شستشو است محلول آب ولرم و صابون و مقدار کمی مایع سفید کننده را با اسفنج روی دیوار بکشید و با دستمال تمیز پاک کنید. هر بار قسمت کوچکی از دیوار را تمیز کنید (حداکثر نیم متر مربع). مرز بین دو قسمت تمیز شده را نیز هر بار تمیز کنید تا لکه به جا نماند.
تمیز کردن رادیاتور شوفاژ؛ برای این کار زیر و رو و اطراف رادیاتور روزنامه ی خیس قرار دهید. سپس با قسمت دمیدن هوای جاری برقی آنها را تمیز کنید و یا یک دستمال نمدار را با یک برس دسته بلند که بین پره های رادیاتور برود پاک کنید.
پرده ها؛ بعد از شستن دیوارها، درها و کف منزل نوبت پرده ها می رسد. پرده های نخی در اثر تابش نور آفتاب و تأثیر آب و هوا بر آنها الیافش ضعیف می شود ولی پارچه های الیاف مصنوعی کمتر دچار چنین زیانهایی می شوند.
پرده های نخی را قبل از شستن به مدت 15-10 دقیقه در آب سرد یا ولرم خیس کنید تا گرد و غبار جمع شده بر روی آن جدا شود. پرده را به آرامی بلند کنید. آب کثیف را خالی نمایید. سپس پرده را در محلول کف صابون ولرم و غلیظ بشویید. البته با ملایمت سعی کنید که آن را به هیچ وجه نچلانید. سه بار پرده را با آب ولرم آبکشی کنید.
اگر از ماشین لباسشویی استفاده می کنید. برای شستشوی اول دستگاه را روی درجه کم مقدماتی بشویید و شستشوی بعد را هم 2 دقیقه با درجه کم تنظیم کرده و بشویید.
پرده را قبل از اینکه کاملاً خشک شود، وقتی کمی نمدار است اتو بزنید. اتو را از پشت به موازات الیاف طولی آن بکشید.
پرده حمام؛ پرده ی حمام را روی سطحی صاف پهن کنید و با محلول غلیظ کف صابون و آب ولرم بشویید و به همین ترتیب بعد آبکشی کنید. سپس با پارچه ای تمیز آن خشک کنید.
در تنظیم برنامه توجه داشته باشید که برای انجام کارهایی که نیاز به کمک دیگران دارید. روزهای تعطیل را در نظر بگیرید و کارهایی که دیگران باید انجام دهند به ترتیب اهمیت لیست کرده با نام هر فرد به او بدهید. به این ترتیب مطمئن باشید که بدون فشارهای جسمی طی چند روز کارها تمام می شود. در این شماره نکاتی درباره نظافت دیوارها، رادیاتور و پرده ها داده شده است.
این اولین مرحله کار است. در مرحله ی دوم باید برنامه ی غذایی خاصی برای این چند روز پر کار داشته باشید. برنامه ای که وقت زیادی برای آشپزی صرف نشود و در عین حال از انرژی خوبی برخوردار باشید.
هـ) پوشیدن لباس های نو
از دیگر مؤلفه ها و عناصر نوروزی مسئله پوشیدن جامگان نو است که بیانگر طهارت در پوشش و ظاهر است و اسلام به این مسئله نیز بها و توجه داشته و دارد. در جشن قوم ابراهیم که قرآن از آن به یوم الزینه یعنی روز زینت و آرایش یاد می کند مردمان خود را به آرایه های مختلف می آراستند تا روزی را به شادی و خوشی در طبیعت بگذرانند. این نیز یکی از مؤلفه های مورد تأیید اسلام است و موجب شد تا آیین نوروزی در فرهنگ اسلامی باقی و پا بر جا بماند.
دعای امام علی علیه السلام هنگام پوشیدن لباس نو
روزی امیرالمؤمنین علیه السلام لباسی سه درهمی خریدند و آنرا پوشیدند؛ سپس به مسجد رفت و با همان لباس دو رکعت نماز گزاردند .
آنگاه چنین گفتند: « الحمدالله الذی رزقنی من الریاش مااتجمل به فی الناس واودی فیه فریضتی واستر به عورتی »؛ (سپاس خداوندی را که لباسی به من روزی کرد که با آن خود را در میان مردم زینت بخشم و آنچه بر من واجب است در آن انجام دهم و خود را با آن بپوشانم.)
مردی از او پرسید:« یا امیرالمؤمنین! آیا آنچه را گفتی از شما روایت کنیم یا از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدهاید؟»
امام پاسخ داد:« آنچه گفتم، از رسول خدا شنیدم. او هنگام لباس پوشیدن همین دعا را میخواند.»( بحارالانوار، ج 41، ص 108، حدیث 14)
پوشیدن لباس نو در آیـین های نوروزی، رسمی همگانی است. تهیه لباس، برای سال تحویل، فقیر و غنی را به خود مشغـول می دارد. در جامعه سنتی توجه به تهیدستان و زیردستان برای تهیه لباس نوروزی - به ویژه برای کودکان - رسمی در حد الزام بود. خلعـت دادن پادشاهان و امیران در جشن نوروز، برای نو پوشاندن کارگزاران و زیر دستان بود. ابوریحان بـیرونی می نویسد : ” رسم ملوک خراسان این است که در این موسم به سپاهیان خود لباس بهاری و تابستانی می دهند “. مورخان و شاعران از خلعـت بخشیدن های نوروزی فراوان یاد کرده اند. و برای این باور است که در وقف نامهً حاجی شفیع ابریشمی زنجانی آمده است :هر سال شب های عید نوروز پنجاه دست لباس دخترانه و پنجاه دست لباس پسرانه، همراه کفش و جوراب از عواید موقوفه تهیه و به اطفال یتیم تحویل شود.
این باور کهن را در نوشته ها، توصیه ها و توصیف های نوروزی، همواره می بـینیم که : از طبـیعت پـیروی کنیم، از درختان یاد بگیریم و با آمدن بهار، لباس نو بـپوشیم، که شگون شادمانی و آرامش است.
و) طبیعت دوستی
دیگر راز ماندگاری آیین نوروزی را در فرهنگ اسلامی باید در مسئله طبیعت دوستی در آیین نوروزگان جست. مردمان در این روز به طبیعت می روند و می کوشند تا هر کس به سهم خود گیاهی را بپروراند و پرورش دهد. هر چند در سال های اخیر این مسئله به شکل نمادین پرورش و کشت سبزه درآمده است در گذشته ایرانیان به کشت واقعی دست می زدند. برخی درختی را می کاشتند و برخی دیگر به کاشت و نشا بوته و گیاه اشتغال می ورزیدند.
اکنون در شمال ایران پیش از نوروز کشاورزان دانه برنج را می پروانند و در آغازین روزهای بهار آن را در خزانه می کارند تا پس از چند روز یا هفته به نشا برند و شالیزار را از بوته های سبز برنج پرکنند. نمایشی واقعی از طبیعت دوستی. آن چه در آیین نوروزی مورد توجه است همان طبیعت دوستی و پرورش گل و گیاه و درخت است که به شکل سبزه کاری اکنون به جا مانده است. این رازهایی است که می توان برای ماندگاری سنت و آیین نوروزی در سنت فرهنگی اسلام یافت. اگر بیشتر درنگ کنید می توانید رازهای دیگری نیز بیابید و به این مؤلفه ها بیافزایید.
آثار فردی صله رحم
1. آثار دنیوی
الف) افزایش عمر
خداوند متعال برای هر امتی، عمری مشخص قرار داده است: «لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ». (اعراف: 34) البته آن را مشروط به عواملی ساخته است تا زیادت و نقصان پذیرد. به عبارت دیگر، بخشی از عمر آدمی، عمر حتمی و قطعی اوست که به آن «اجل محتوم» گویند و بخشی دیگر، عمر موهبتی الهی است که آن را در ازای عمل به قوانینی که خود مقرر داشته است، به بندگانش عطا میکند.
همانگونه که یک سلسله عوامل مادی نظیر تغذیه صحیح، رعایت بهداشت، دوری از هیجانهای مداوم و… مایه افزایش عمر معرفی میشود و خداوند این خواص را در آنها قرار داده است، عواملی نیز وجود دارند که هرچند ارتباط ظاهری آن با طول عمر برای ما چندان روشن نیست، ولی در روایات روی آن تأکید شده است.
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
من چیزی مؤثرتر از صله رحم برای زیادتی عمر نمیشناسم. گاهی کسی که تنها سه سال به پایان عمرش باقی است، صله رحم میکند و خداوند به برکت آن، سی سال بر عمر او میافزاید و عمر او تا سی و سه سال دراز میگردد و گاه کسی که سی و سه سال به پایان عمرش باقی است، ولی قطع رحم میکند و خداوند سی سال از عمر او را کاهش میدهد و سه سال پس از آن، مرگ او فرامیرسد.
علی بن حمزه مروزی که یکی از شیعیان، دوستان و شاگردان معروف امام کاظم علیهالسلام بود، همراه یعقوب زید مغربی برای انجام حج به مکه مسافرت کرد. آنان در مسجد الحرام به حضور امام کاظم علیهالسلام رسیدند. امام به یعقوب فرمود: آیا در فلان منزل با برادرت نزاع کردید و به یکدیگر فحش دادید؟ یعقوب گفت: آری. امام فرمود: به برادرت بگو بر اثر قطع رحم، عمرت کوتاه شد و از این سفر برنمیگردی. یعقوب گفت: من هم به او فحش دادم، آیا عمرم کوتاه میشود؟ امام فرمود: «خداوند بیست سال دیگر بر عمر تو میافزاید؛ زیرا تو در راه بازگشت، به عمهات خدمت کردی. اگر در برابر آن قطع رحم که نسبت به برادرت کردی، این وصل رحم نبود، عمر تو نیز کوتاه میشد و از این سفر به وطن بازنمیگشتی؛ زیرا قطع رحم، عمر سی ساله را به سه سال و صله رحم، عمر سه ساله را سی و سه سال میکند».
ب)افزایش روزی و رفع فقر
از دیگر کارکردهای صله ارحام، جلب رزق الهی و نعمتهای خداوندی است. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
هر کس برای من یک چیز را ضمانت کند، من چهار چیز برای او ضمانت میکنم. صله رحم کند تا خداوند او را دوست بدارد. روزیاش را توسعه دهد، عمرش را زیاد کند و او را به بهشت وارد کند.
امام سجاد علیهالسلام نیز درباره نیکی، صدقه پنهانی و صله ارحام میفرماید: «عمر را زیاد میکند و فقر را از بین میبرد.» اساساً «صله ارحام» یکی از مصداقهای تقوای الهی و عمل به فرمانهای اوست. خداوند به تقواپیشگان وعده نعمت و رزق را داده است از جایی که گمان نمیبرند: «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ؛ هر کس که تقوا پیشه کند، خداوند برای او راه خروجی (از مشکلات) قرار میدهد و او را از آنجا که گمان نمیبرد، روزی میرساند». (طلاق: 1 و 2)
توجه به خویشاوندان و تلاش برای رفع نیازهای آنان و به طور کلی، گام نهادن در مسیر تحقق آرمانهای مقبول همنوعان به ویژه خویشاوندان که در مراحل بالای صله ارحام تجلی مییابند، نوعی شکر الهی است. به مقتضای سنت حاکم بر جهان هستی، مصرف درست داراییها که در حقیقت، نماد قدرشناسی مؤمن و ادای شکر عینی و عملی این نعمت هاست، زیادی آن را در جنبههای کیفی و کمی موجب میگردد و این وعده الهی است که «لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ». (ابراهیم: 7)
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر، نعمت از کفت بیرون کند
ج) تأمین سلامتی و سامان یافتن امور
دستیابی به عافیت دنیا و آخرت و سلامت جسم و روح، دعای همیشگی مؤمنان است که چنین با معبود خود نجوا میکنند: «یا ولیّ العافیة نسئلک العافیة، عافیة الدنیا و الآخرة، بجاه محمد و عترته الطاهرة».
صله ارحام نیز سلامتی جسمی و روحی و سامان کارهای زندگی مؤمن را به همراه دارد. امام صادق علیهالسلام در این زمینه میفرماید: «نیکی و صله رحم کنید… که همه امور شما را در طریق درست سامان خواهد داد.» رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نیز فرموده است: «کسی که تأخیر مرگ و سلامت بدن را دوست دارد، صله رحم کند».
علاوه بر سلامتی جسمی و سامان یافتن کارها، صله ارحام با ایجاد محبت میان خویشاوندان، دستیابی به آرامش و کاهش اضطراب از طریق حضور در جمع، کسب هویت اجتماعی و فرصت ابراز خود بهویژه در دوران جوانی و نوجوانی، بهطور گستردهای در تأمین امنیت روانی و سلامتی روحی مؤثر است. انسانهای گوشهگیر، مضطرب و بحران زده، نه تنها جسمی نحیف و بیمار، بلکه روح و شخصیتی ناپایدار و متزلزل دارند.
در این باره از امام علی علیهالسلام نقل شده است که:
هرگاه کسی از رحم خود عصبانی شد و بر او خشم گرفت، باید به سوی او روانه شود و با او تماس برقرار کند. به درستی که دو رحم با تماس با یکدیگر، به آرامش و سکون میرسند.
از آنجا که ارتباط میان ارحام، ارتباط و وحدت خونی است که در ماده وجودشان نهفته است، آثار حقیقی در خلق و خوی آنها دارد. از این رو، رحم، یکی از قویترین عوامل برای التیام و آشتی میان افراد یک عشیره است و آمادگی قویترین اثر را دارد. به همین جهت، میبینیم نتایجی که عمل خیر در بین ارحام میبخشد، شدیدتر از نتایجی است که همین احسان در بیگانگان دارد. این مسئله درباره بدرفتاری با خویشان نیز صادق است. بدین ترتیب، معنای این حدیث بیشتر روشن میشود.
د) در امان ماندن از گناه
بر اساس روایات، صله ارحام باعث حفظ آدمی از گناه میشود. شاید این اثر از این جهت باشد که آدمی در برخورد با خویشان صالح، رفتارهای صحیح را میآموزد و رفتارهای غلط خود را تصحیح میکند؛ بهویژه در صورتی که سنت نیکوی امر به معروف و نهی از منکر در میان خویشان جاری باشد. از دیرباز خویشاوندان بهویژه بزرگان خانواده، کارکرد تربیتی خاصی را در پیش گرفته و نقش مهمی در جهتدهی فکری و اخلاقی دیگر اعضای خانواده داشتهاند.
امام صادق علیهالسلام درباره نقش صله ارحام در حفظ آدمی از گناه میفرماید:
صله رحم و نیکی کردن، حسابرسی را آسان میکند و انسان را از گناه در امان میدارد. پس با ارحام خود پیوند داشته باشید و به برادرانتان نیکی کنید، گرچه به سلام و به جواب سلام باشد.
در صورتی که ارتباط با خویشاوندان مایه فرو افتادن آدمی به ورطه گناه شود، باید به حداقل ارتباط که در حدیث امام صادق علیهالسلام است، بسنده کرد؛ زیرا نداشتن پیوند گسترده با خویشاوندان بدرفتار و عمل به این حکم دینی، خود، جلوه دیگری از در امان ماندن از گناه است.
ه) پالایش روح، اخلاق و عمل و تقویت پایههای دین
صله رحم مایه پاکیزگی عمل و در نتیجه، قبولی اعمال میگردد. امام صادق علیهالسلام میفرماید: «انَّ صلة الرّحم تُزکّی الاعمال.» همچنین صله ارحام، روح را پالایش میکند، اخلاق را نیکو و دست را سخاوتمند میسازد. آنگاه که اخلاق، نیکو و روح، تزکیه شد، پایههای دینداری استوار میگردد و این یکی از آثار مهم صله ارحام است. امام علی علیهالسلام برپا داشتن نماز، دادن زکات، تضرع و خشوع و صله رحم و ترس از قیامت را مایه استحکام پایههای دینی شمرده است: «عباداللّه! اِفزعوا اِلی قوام دینکم بأقام الصلاة لِوَقتها… و صله الرّحم و خوف المعاد؛ ای بندگان خدا! بشتابید به سوی تحکیم دین خود با برپا داشتن نماز اول وقت… و صله رحم و ترس از معاد».
2. آثار آخرتی
خداوند، بندهای را دوست میدارد که خودپرست و منفعتجو نباشد، بلکه با استفاده از نعمتهای الهی در جهت خدمت به خلق او بهویژه خویشاوندان، شکر عملی نعمتهای او را بهجای آورد. چنین کسی دوستدار خدا و مشمول محبت الهی است. خداوند، سختیهای مرگ را برای او آسان میسازد و بدنش را در قبر، خوشبو میسازد. گناهانش را میبخشد، حسابرسی او را در قیامت آسان میکند و از عذاب دوزخ، رهایی میبخشد. چنین مؤمنی شایسته دریافت پاداش عظیم الهی است و مجوز ورود به بهشت پرنعمت الهی را مییابد.
از امام سجاد علیهالسلام آمده است:
اگر دوست داری که خداوند، جسد تو را خوشبو گرداند و گناه تو را در قیامت ببخشد، نیکی کن و پنهانی صدقه بده و صله رحم به جا آور.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله درباره پاداش اخروی کسی که خود یا مالش را در طریق صله رحم و خدمت به خویشان به کار گیرد، میفرماید:
خداوند اجر صد شهید به او عطا میکند و برای هر قدمی که در این راه برمیدارد، چهل هزار حسنه داده میشود و چهل هزار گناه از گناهان او پاک میکند. به همین میزان، به درجههای معنوی او افزوده میگردد و هفتاد حاجت از حاجتهای دنیوی او برآورده میشود.
اهمیت صله رحم
اهمیت صله رحم
با توجه به آثار ژرف صله رحم در حوزه فردی و اجتماعی و زندگی دنیوی و اخروی انسان، آیات و روایات به طور گسترده بر آن تأکید ورزیده و اهمیت آن را گوشزد کردهاند.
در آیات قرآن، کسانی را که قطع صله ارحام میکنند، در شمار «زیانکاران» قرار داده است:
کسانی که پیمان خدا را پس از محکم ساختن آن میشکنند پیوندهایی که خداوند دستور فرموده است برقرار سازد، قطع و در روی زمین فساد میکنند، زیانکارانند. (بقره: 27)
از امام صادق علیهالسلام درباره مفهوم «آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده» که در این آیه آمده است، پرسیده شد. ایشان فرمود: «مراد از امر خدا، صله رحم است و تأویل دیگر آیه، ارتباط شما با امامان معصومین است.» امام سجاد علیهالسلام نیز در نصیحت خویش به فرزندان، آنها را از همنشینی با چند گروه منع میکند که یکی از آنها، کسی است که روابط خویشاوندی را قطع کرده است؛ زیرا آنان در آیات قرآن مشمول لعنت الهی قرار گرفتهاند: «بپرهیز از همنشینی با «قاطع رحم» که من او را در سه جای قرآن، لعنت شده یافتم.» آنجا که خداوند میفرماید:
آیا اگر از (دستورها) رویگردان شوید، جز این انتظار میرود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید؟ اینان همان کسانند که خدا آنان را لعنت کرده است. (محمد: 22 و 23)
در روایات از «صله رحم» به بهترین اعمال پس از ایمان، اولین سخنگوی روز قیامت و بهترین خصلت مؤمن یاد شده و دهها فضیلت دیگر برای آن شمرده شده است که ذکر همه آنها در مجال این نوشتار نیست.
از سوی دیگر، نکوهشهای شدیدی بر ترک پیوند با خویشان آمده که نشان دهنده اهمیت فوقالعاده این مسئله در اسلام است.
در روایتی از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله ، قطع رحم، «منفورترین عمل» شمرده شده و قاطع رحم «یکی از سه گروهی است که روی بهشت را نمیبیند.» در روایات دیگر، «واگذار شدن انسان به خود از سوی خدا»، «فرود آمدن خشم و انتقام»، «قطع رحمت الهی» و «کیفر اخروی» از پیآمدهای منفی قطع رحم ذکر شده است. نظر به اهمیت ارتباط و پیآمدهای خطرناک ترک خویشاوندی توصیه شده است حتی در صورتی که اقوام انسان از او بریده باشند، یا او را آزار دهند، قطع کامل ارتباط جایز نیست.
بر اساس نقل امام صادق علیهالسلام ، مردی خدمت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله رسید و گفت: «ای رسول خدا، خویشاوندانی دارم که با آنان رفت و آمد دارم، ولی آنها مرا میآزارند. از این رو، تصمیم گرفتهام آنان را رها کنم. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: در این صورت، خداوند هم تو را رها میکند. گفت: پس چه کنم؟ فرمود: به کسی که دست رد به سینه تو زده است، بخشش کن و با کسی که از تو بریده است، پیوند برقرار کن و از کسی که به تو ستم کرده است، درگذر. اگر چنین کنی، خداوند عزوجل در برابر آنها پشتیبان تو خواهد بود».
هر که از خویشان خود قطع کرد
رحمت خود را خدا زود قطع کرد
با رحم پیوند و قدر علم دان
تا که یابی ز آتش دوزخ امان
هر که از مال خدا چیزی نداد
خرمن طاعات خود بر باد داد
بیادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد
کسی که آداب فردی و اجتماعی و خویشاوندی را که مایه بقای محبت در نسلها و پایداری جوامع است رعایت نکند، مایه اختلاف افکنی و بحران زایی و از بین بردن سلامت جامعه است.
با ذکر بخش کوچکی از احادیث صله رحم، این پرسش مطرح میشود که چرا اسلام به این مسئله چنین توجهی کرده و بر آن تأکید ورزیده است؟ هرچند در بحث از پیآمدهای صله ارحام، فلسفه این تأکیدها روشنتر خواهد شد، ولی باید گفت بسیاری از مؤلفههای اخلاقی و عوامل رشد و تکامل و اصلاح ملتها و حکومتها، در اجتماع معنا پیدا میکند. اصلاح اجتماع، در آغازین قدم از واحدهای کوچک آغاز میشود و تأثیر خود را بر اجتماعهای بزرگتر میگذارد. از این رو، اسلام برای عظمت مسلمانان از این روش به صورت کامل بهره برداری کرده و به اصلاح واحد هایی دستور داده که معمولاً افراد از کمک و عظمت بخشیدن به آن رویگردان نیستند؛ زیرا تقویت بنیه افرادی را توصیه میکند که خونشان در رگ و پوست هم در گردش است. هنگامی که اجتماعهای کوچک خویشاوندی نیرومند گردید، اجتماع بزرگ آنها نیز عظمت مییابد.
آثار صله رحم
آثار صله رحم
با تأملی در آثار صله رحم در آیات و روایات درمییابیم که بخشی از آثار و برکات این مسئله در حوزه فرد و بخشی از آنها در حوزه اجتماع مطرح میشود، همچنان که پارهای از این آثار در دنیا و پارهای در آخرت نصیب انسان میگردد. «صله رحم» مانند دیگر فضایل اخلاقی درجههای متفاوتی دارد و با حداقل ارتباط که همان رفت و آمد خانوادگی یا سلام کردن است، آغاز میشود و با مهرورزی بیشتر از طریق رفع مشکلات و نیازمندیهای خویشان به وسیله همکاری و مشارکت در زمینههای مختلف و کمکهای عاطفی، مالی و جانی تکامل مییابد. بدیهی است به میزان تقویت و گسترش این ارتباطات در عمق و سطح، آثار و برکات وسیعتری نصیب فرد و جامعه میشود.
باید گفت ذکر آثاری که پس از این اشاره میشود، چنین تصوری را برای خواننده ایجاد نکند که با حفظ حداقل ارتباط خویشاوندی بتوان به تمام این برکات دست یافت.
عناصر سازنده آیین نوروزی
عناصر سازنده آیین نوروزی
الف) رستاخیز طبیعت
اگر بخواهیم از نگاه قرآن به آیین نوروز بنگریم نخستین چیزی که به چشم می آید، مساله بهار و رویش دوباره گیاهان و رستاخیز طبیعت است. شاید این از مهم ترین علل و عوامل و نیز از عناصر اصلی جشن بهار و نوروز است. در نگاه ایرانیان فرهنگی (که شامل گستره ای جغرافیایی از آن سوی هند و چین تا سوریه و کناره های مدیترانه و تا روسیه و ارمنستان و گرجستان و قفقاز و آسیای میانه است) نوروز آغاز رستاخیز طبیعت است.
با ورود خورشید به اعتدال بهاری زمستان سرد مرگ بار از دامن کوه و دشت کوچ می کند و طبیعت دوباره زندگی جدید و نوینی را آغاز می کند. دشت و دمن به گل می نشیند و آن چه تا پیش از این مرده و مرده نما بود زندگی را از سر می گیرد. این مساله مانند رستاخیز انسان است. آدمی را نیز در سن کهولت که به مرگ به دامن زمین بازگشته است همانند نوروز دوباره از خاک سر بر خواهد آورد و رستاخیزش آغاز می شود.
از این روست که ایرانیان میان طبیعت و بهار و زندگی دوباره ارتباط تنگاتنگی را یافته اند. در آغازین روزهای بهار به سراغ مردگان گورستان ها می روند و با آنان پیمان دوباره می بندند. یادشان را گرامی می دارند و برای آنان خیرات و مبرات می کنند. آن گاه در روزهای پسین به دشت و دمن می روند و جشن می گیرند. جامگان زیبا می پوشند و خود و زندگی خود را نو می کنند. خانه تکانی از مولفه های اصلی آیین نوروزی است. این نیز همانند زمستان تکانی است که بهار با خود به ارمغان می آورد.
ب) تشبیه رستاخیز انسان به احیای طبیعت
قرآن هنگامی که می کوشد تا برای مشرکان و کافران مساله رستاخیز و چگونگی زنده شدن مردگان را تبیین کند، به مساله بهار اشاره می کند و می گوید: همان گونه که در بهار طبیعت دوباره زنده می شود و دانه هایی که در خاک بوده و به ظاهر بی جان و مرده بودند دوباره جان می گیرند و زندگی و حیات دوباره می یابند، همین گونه است، رستاخیز انسان که از آغاز بر می آید و دوباره جان می گیرد و زندگی را پس از دادرسی روز رستاخیز ادامه می دهد. آنان که خرم دین بودند و راستی را برگزیده و دانه های خویش را به تباهی نداده اند آنان هنگامی که دوباره سر از خاک بر می آورند، به سعادت می رسند و از بهشت برین بهره مند می گردند و آنان که خود را تباه ساخته اند، در آن روز سر در گریبان کرده و در آتش دوزخ فرو می روند و از آب زقوم می نوشند و جان ها و تن هایشان به تباهی می رود، می میرند و زنده می شوند و این عذاب سخت دردناک است از برای کافران و مشرکان.
بنابراین یکی از علل ماندگاری سنت نوروز را باید در ارزشی دانست که قرآن به مسئله بهار و رستاخیز طبیعت و رستاخیز انسانی می دهد. نوروز در اندیشه اسلامی همانند رستاخیز است. در اندیشه اسلامی رستاخیز نیز روزی نو است. اگر هستی را دو روز بدانیم روزی در دنیا و روزی در آخرت، رستاخیز همان روز نویی است که انسان دوباره برمی خیزد.
در بخشی از گفت وگوهایی که قرآن درباره روز رستاخیز نقل و بیان می کند به این مسئله اشاره شده است که مردگان در روز قیامت از بقای روزی و یا نیم روزی در دنیا سخن می گویند. این خود نشان می دهد که دنیا در نگره اسلامی و قرآنی روزی و یا نیم روزی بیش نیست. چنان که در مسئله نوروز بر آن اشاره رفته است. در روایات اسلامی نیز آمده است که الدهر یومان یوم لک و یوم علیک؛ روزگار و هستی دو روز است روزی به سود تو و روزی به زیان تو. به هر حال سخن از روز و دو روز است و این همان چیزی است که در نگره ایرانی نوروز نیز دیده می شود. یک روز کهنه که با بهار تازه می شود و روز دیگری آغاز می شود. این روز یعنی عمری جدید و تازه و زندگی نوین و آغازی دیگر.
ج) صله رحم
اسلام، آدمی را موجودی فرد محور، تنها و جدای از جماعت نمیداند، بلکه او را به طور فطری اجتماعی میشناسد که باید در کنشهای متقابل با دیگران، بخش مهمی از نیازهای خویش را برطرف سازد و به رشد و کمال دست یابد. اساساً اسلام، دینی اجتماعی و مبتنی بر قواعد و دستورهای جمعی است که هر گونه فردپرستی، رهبانیت و گوشهگیری در آن ممنوع است. مسئله مشورت، نماز جماعت و جمعه، حج و جهاد، لزوم تشکیل حکومت و بسیاری دیگر از مؤلفههای اجتماعی اسلام، نشان دهنده اهمیت این گونه مسائل در این دین حیاتبخش است.
یکی از اموری که آموزههای دینی اهمیت بسیاری برای آن قائل است، مسئله «صله ارحام» است. «صله» از نظر لغتشناسی به معنای پیوستن، احسان و عطاست. «ارحام» نیز جمع «رَحِم» و به معنای عضو خاصی از بدن زن است که محل استقرار فرزند و کانون نشو و نمای طبیعی اوست. خویشاوندان نیز به اعتبار انتساب به یک رحم، «ارحام» خوانده میشوند.
بر اساس روایتی از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله ، خداوند به هنگام خلق رَحِم با خطاب به او فرمود:
من رحمانم و تو رَحِم، اسمت را از اسم خود گرفتم. هر کس با تو بپیوندد، من نیز با او میپیوندم و هر کس از تو جدا شود، من هم از او جدا میشوم.
صله ارحام به معنای «ارتباط با خویشاوندان» اعم از سببی و نسبی است، ولی از آنجا که «صله ارحام» از واجبات دینی بوده و قطع آن از امور حرام به شمار میرود، منظور از خویشاوندی که صله و ارتباط با او واجب و قطع آن حرام است، «هر خویشاوند نسبی است که به خویشی معروف باشد، اگر چه نسب دوری داشته باشد و محرمیتی در میان نباشد.» در تعریف آن گفتهاند: «صله رحم» عبارت از نیکی کردن به خویشاوندان و همدردی و کمک به آنان با جان و مال و هر چه از خیر است که در توان انسان باشد و قطع رحم به آن اموری گفته میشود که مخالف این رویه باشد.
هر کاری که در عرف، پیوند را برساند، صله است، هر چند در کار کوچکی مانند سلام کردنی نیکو یا جواب دادن سلام یا دادن جرعه آب به خویشاوندان باشد.
چگونگی تعامل اسلام با فرهنگ ها
چگونگی تعامل اسلام با فرهنگ ها
به طور کلی در تبیین تعامل اسلام با فرهنگ های دیگر از حیث درون و بیرون منطقه ای به این نکته باید توجه کرد که اسلام با فرهنگ موجود برخوردی مثبت و سازنده داشته است. به این معنا که اصول عقلانی و عقلایی فرهنگ های پیشین را پذیرفته، تأیید و امضا کرده است و تنها برخی از اصول خرافی و مؤلفه ها و عناصر غیرعقلایی و غیرعقلانی را نپذیرفته است و یا در برخی به نوعی بازسازی مفهومی دست یازیده است. به عنوان نمونه به مناسک آیینی حج اشاره شده است که آن را در برخی از موارد پذیرفته و در برخی دیگر بازسازی کرده و در برخی دیگر وازده است. این پذیرش و وازنش و بازسازی برگرفته از اصول توحیدی اسلام با حفظ و پذیرش تفاوت ها و تنوع فرهنگی و قومی است.
اسلام وقتی با عناصر و مولفه های فرهنگ ایرانی روبرو شد همان رفتار و تعاملی را در پیش گرفت که نسبت به عناصر فرهنگی عرب و تازیان بیابان های حجاز و نجد در پیش گرفته بود. به این معنا که برخی را پذیرفته و برخی را رد کرده و گروه سومی را بازسازی کرده و متناسب با اصول و مبانی توحیدی سازوار و هماهنگ ساخته است.
از این روست که برخی از آیین ها و مناسک فرهنگ ایرانی- زرتشتی را وازده و برخی دیگر را پذیرفته و در برخی به بازسازی اقدام نموده است. از آن جمله مناسک آیینی که مورد پذیرش و یا بازسازی قرار گرفته است، آیین نوروز است. اما پرسش این است که چرا آیین نوروز مورد پذیرش کلی قرار گرفته و عناصری از آن هم چنان باقی و پا برجا مانده و حتی به عنوان عناصر فرهنگی مثبت مورد تایید شارع قرار گرفته است؟ راز ماندگاری نوروز چیست؟ چه عناصر و مولفه هایی در این آیین وجود دارد که به عنوان علل و عوامل بقای آیین نوروزی را فراهم آورده است؟
ویژگی ادیان و شرایع قبل از اسلام
ویژگی ادیان و شرایع قبل از اسلام
الف) منطقه خاورمیانه
پیش از ظهور اسلام، ادیان و شرایع چندی در خاورمیانه وجود داشت. هر یک از این ادیان و مذاهب دارای مناسک آیینی و سنت ها و آداب و رسوم چندی بوده اند که بدان از آیین دیگری بازشناخته می شدند. البته به جهت همزیستی و خاستگاه مشترک، همان گونه که تفاوت های آیینی و رسومی در میان ایشان وجود داشت، برخی از مشترکات نیز وجود داشت که می توانست به عنوان عناصر و مؤلفه های همزیستی مسالمت آمیز میان پیروان ادیان و شرایع مختلف عمل کند. از این روست که نه تنها در برخی از اشکال و رسوم و نامگذاری ها با هم مشترک بودند بلکه در برخی از داستان ها و افسانه های وجوه مشترکی یافت می شد که برگرفته از ریشه های مشترک فرهنگی بود.
هر شریعت و آیینی که در این فرهنگ مشترک پدیدار می شد، مؤلفه ها و عناصری از فرهنگ ها و آیین های پیشین را حفظ می کرد و برخی را کنار می زد و برخی دیگر را در شکل جزیی و یا مفهومی آن تغییر می داد تا هماهنگ و سازوار با اصول و مبانی دین و آیین گردد.
ب) ایران
پیش از ظهور اسلام در منطقه جغرافیایی و فرهنگی ایران که فرهنگ زرتشتی به عنوان فرهنگ غالب حضور داشت، فرهنگ مانوی، مسیحی، بودایی، برهمایی، یهودی نیز حضور جدی و موثری داشتند.
اگر نگاهی به داستان ابراهیم و آتش و گذری به افسانه سیاووش و آتش بیندازیم درمی یابیم که مشترکات چندی آنان را به هم پیوند می دهد که نمی توان از آن به سادگی گذشت. بی گناهی هر دو و اثبات آن با عبور از آتش سوزان و سلامت هر دو و بازتاب آن در آیین های برهمایی و بودایی در سرزمین هند که بخشی از جغرافیای فرهنگی آریایی، آرامی و ایرانی را شکل می بخشد، نشانه هایی از این تبادل فرهنگی و تعامل فرهنگی سازنده است.
این مسئله بیانگر آن است که نمی توان از واژگان دینی موجود در تورات و اوستا و متون دینی و مذهبی سنکریت و مانوی و قرآن به سادگی گذشت. بسیاری از واژگان دینی و اصطلاحات از ریشه همسان برخوردار می باشند که خودنمایی از تاثیر و تاثرپذیری فرهنگ ها و آیین های دینی از یک دیگر می کند. مگر نه این است که مانویت برداشتی التقاطی از مسیحیت و اوستای زرتشتی است و یا آیین سیک ترکیبی از اسلام و مسیحیت و آیین برهمایی و برخی از مناسک بودایی است. آیا نمی توان این مشترکات را نشانه ای از تاثر و تاثیر دایمی و تعامل فرهنگی و آیینی در جوامع بشری به ویژه در مناطق مماس و درگیر دانست؟
اقتصاد مقاومتى و مدیریت مصرف
اقتصاد مقاومتى و مدیریت مصرف
مسئلهى مدیریت مصرف، یکى از ارکان اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاههاى دولتى، هم دستگاههاى غیر دولتى، هم آحاد مردم و خانوادهها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعاً جهاد است. امروز پرهیز از اسراف و ملاحظهى تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادى است؛ انسان میتواند ادعا کند که این اجر جهاد فىسبیلاللّه را دارد.
یک بُعد دیگرِ این مسئلهى تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که ما از تولید داخلى استفاده کنیم؛ این را همهى دستگاههاى دولتى توجه داشته باشند - دستگاههاى حاکمیتى، مربوط به قواى سهگانه - سعى کنند هیچ تولید غیر ایرانى را مصرف نکنند؛ همت را بر این بگمارند. آحاد مردم هم مصرف تولید داخلى را بر مصرف کالاهائى با مارکهاى معروف خارجى - که بعضى فقط براى نام و نشان، براى پز دادن، براى خودنمائى کردن، در زمینههاى مختلف دنبال مارکهاى خارجى میروند - ترجیح بدهند. خود مردم راه مصرف کالاهاى خارجى را ببندند.
به نظر ما طرحهاى «اقتصاد مقاومتى» جواب میدهد. همین مسئلهى سهمیهبندى بنزین که اشاره کردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزین سهمیهبندى نمیشد، امروز مصرف بنزین ما از صد میلیون لیتر در روز بالاتر میرفت. توانستند این را کنترل کنند؛ که خب، امروز در یک حد خیلى خوبى هست. حتّى باید جورى باشد که هیچ به بیرون نیازى نباشد، که الحمدللّه نیست. تحریم بنزین را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتى تحریم بنزین را خنثى کرد. و بقیهى چیزهائى که مورد نیاز کشور است.
هدفمند کردن یارانهها هم در جهت شکل دادن به اقتصاد ملى است؛ که اینها میتواند هم رونق ایجاد کند - در تولید، در اشتغال - و هم موجب رفاه شود؛ اینها مایهى رشد تولید کشور، رشد اقتصادى کشور، مایهى اقتدار یک کشور است. با رشد تولید، یک کشور در دنیا اقتدار حقیقى و آبروى بینالمللى پیدا میکند. این کار بایستى به انجام برسد.
الزامات اقتصاد مقاومتى
الزامات اقتصاد مقاومتى
مسئلهى اقتصاد مهم است؛ اقتصاد مقاومتى مهم است. البته اقتصاد مقاومتى الزاماتى دارد. مردمى کردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتى است. این سیاستهاى اصل ۴۴ که اعلام شد، میتواند یک تحول به وجود بیاورد؛ و این کار باید انجام بگیرد. البته کارهائى انجام گرفته و تلاشهاى بیشترى باید بشود. بخش خصوصى را باید توانمند کرد؛ هم به فعالیت اقتصادى تشویق بشوند، هم سیستم بانکى کشور، دستگاههاى دولتى کشور و دستگاههائى که میتوانند کمک کنند - مثل قوهى مقننه و قوهى قضائیه - کمک کنند که مردم وارد میدان اقتصاد شوند.
کاهش وابستگى به نفت یکى دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتى است. این وابستگى، میراث شوم صد سالهى ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیتهاى اقتصادىِ درآمدزاى دیگرى جایگزین کنیم، بزرگترین حرکت مهم را در زمینهى اقتصاد انجام دادهایم. امروز صنایع دانشبنیان از جملهى کارهائى است که میتواند این خلأ را تا میزان زیادى پر کند. ظرفیتهاى گوناگونى در کشور وجود دارد که میتواند این خلأ را پر کند. همت را بر این بگماریم؛ برویم به سمت این که هرچه ممکن است، وابستگى خودمان را کم کنیم
منظومهى کامل اقتصادی
منظومهى کامل اقتصادی
من سال ۸۶ در صحن مطهر علىبنموسىالرضا (علیه الصّلاة و السّلام) در سخنرانىِ اول سال گفتم که اینها دارند مسئلهى اقتصاد را پیگیرى میکنند؛ بعد هم آدم میتواند فرض کند که این شعارهاى سال حلقههائى بود براى ایجاد یک منظومهى کامل در زمینهى مسائل اقتصاد؛ یعنى اصلاح الگوى مصرف، مسئلهى جلوگیرى از اسراف، مسئلهى همت مضاعف و کار مضاعف، مسئلهى جهاد اقتصادى، و تولید ملى و حمایت از کار و سرمایهى ایرانى. ما اینها را به عنوان شعارهاى زودگذر مطرح نکردیم؛ اینها چیزهائى است که میتواند حرکت عمومى کشور را در زمینهى اقتصاد ساماندهى کند؛ میتواند ما را پیش ببرد. ما باید دنبال این راه باشیم.