بابای صبور
شهریه حوزه را که گرفت در اولین فرصت ممکن ،بازار رفت ، از مغازه ای که لباس طلبگی می فروخت ، یک پیراهن سفید یقه آخوندی خرید .مدت ها، از آخرین باری که مخارج خانه و زندگی و بچه ها اجازه داده بود برای خودش چیزی بخرد گذشته بود .
به خانه که رسید بچه ها دوره اش کردند . از سرو کول خسته اش بالا می رفتند. صدای شیطنت ها . شیرین زبانی های فاطمه خانوم که فقط چهار سالش بود ،تمام خانه را پر کرده بود . آقا جواد با خوشحالی جلو آمده بود و دفتر دیکته اش را نشان می داد تا بابا ببیند پسرش تمام دیکته اش را بدون غلط نوشته است. مریم بانو در حالی که پیش بند آشپزی مادر را از تنش در می آورد ، جلو آمد تا عبا و قبای بابا را بگیرد.آقا ابوالفضل با همان آرامش همیشگی اش جلو آمد و با نجابت سلام داد. انگشتش لای کتاب مکاسب بابا بود. امتحاناتش نزدیک بود و کتاب ها و یادداشت های بابا به دردش می خورد.
مادر جلوتر از همه ایستاده بود. همیشه عمامه شوهرش را با احترام می گرفت و بالای کمد می گذاشت.می دانست شوهرش به مرتب بودن عمامه اش حساس است ،پس همیشه آن را در بالاترین جای کمد می گذاشت تا از شیطنت فاطمه خانم در امان باشد.
مرد به اتاق رفت و با پیراهن نوی سفیدش بیرون آمد.همه دورش را گرفتنمد و گفتند:«به به ! مبارک باشه ! ان شاالله لباس مکه رفتنت!»
مادر جلو آمد و گفت:«چقدر جنسش خوب است .خیلی کار خوبی کردی بالاخره برای خودت یک پیراهن نو خریدی».
پیراهن به تنش بود که خوابش برد.
قبل از اذان صبح بلند شد.مشغول عبادت بود.بعد از نماز صبح و تسبیحات حضرت زهرا ، تازه یادش افتاد شب با پیراهن سفیدی که تازه خریده بود ، خوابیده است.
احتمال می داد پیراهنش حسابی چروک شده باشد. جلوی آینه قدی ایستاد تا خودش را در پیراهن چروک شده اش تماشا کند؛ اما از دیدن خودش در آن پیراهن ، کاملا شوکه شد. تا جایی که می دانست پیراهنش سفید ساده بود، ولی چیزی که الان تنش بود یک پیراهن با خطوط قرمز و آبی بود. پر از گل و درخت و خانه ، پر از آدم های کوچک و بزرگبا یک خورشید بزرگ که وسط آن همه نقش و نگار خودنمایی می کرد.
خوب که دقت کرد نقاشی خودش را دید در عمامه ای که به سر داشت. همین طورنقاشی همسرش با یک چادر و پوشیه ای که به صورت داشت. آن طرف تر یک دختر کوچک با موهایی بلند که تا مچ پایش می رسید و کفش هایی که پاشنه هایش بلند بود و لپ هایی قرمز و لبخندی که تا بناگوش در رفته بود. او فاطمه خانم را در نقاشی اش خوب می شناخت.
دیگر هیچ اثری از پیراهن نو و سفیدی که دیروز خریده بود ، نبود.در عوض یک پیراهن داشت که فاطمه خانوم برایش نقاشی کرده بود. پیراهنی که شبیه یک تابلوی نقاشی شده بود.معلوم بود ، فاطمه خانم از خواب شبانگاهی بابا حداکثر استفاده را کرده است.
مرد خودش را بالای سر دخترش رساند. خود کار آبی و قرمز در دست های کوچولویش جا خوش کرده بود. تمام دست و صورت فاطمه اش پر از خط های قرمز و آبی خودکار بود. مشخص بود شب پرکاری را گذرانده است.
مرد دوباره جلو آیینه قدی ایستاد. دلش برای پولی که هدر رفت،می سوخت. دلش برای آن پیراهن نوی سفید تنگ شده بود. مات و مبهوت یک نگاه به خودش می کرد ، یک نگاه به پیراهنش، یک نگاه به دخترش .
دستش را در محاسن پر پشتش فرو کرد. یاد توصیه پیامبر افتاد که بچه ها تا شش سالگی امیر خانه هستند. صورت فاطمه اش را بوسید، خود کار ها را از دستش بیرون آورد، پتوی گلدارش را تا زیر چانه دخترش بالا کشید ، گونه هایش را بوسید.
ساعت هشت صبح
طلبه های جوان به احترام استادشان ایستادند، استادی که پیراهن گلدار عجیبش از زیر قبا خودنمایی می کرد.
منبع:ماهنامه فرهنگی اجتماعی حاشیه ،ص62
*******************************************
حدیث:پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) می فرماید:
الولد سیدٌ سبع سنین، و عبدٌ سبع سنین و وزیرٌ سبع سنین:فرزند در هفت سال اوّل زندگی، آقا [و سرور پدر و مادر] است، در هفت سال دوم، بنده فرمانبردار، و در هفت سال سوم، وزیر خانواده [و مشاور پدر و مادر] است.الکافی الاصول و الروضه، ج 6، ص 47.
حق شوهر برزن
امام باقر علیهالسّلام فرمود: زنی به خدمت رسول خدا صلّیالله علیه وآله شرفیاب شد و عرض کرد حقّ شوهر بر زن چیست؟
حضرت فرمود:زن باید که فرمانبردار شوهر باشد و از او نافرمانی نکند، از متاع خانه چیزی بدون اجازه شوهر صدقه ندهد، روزه مستحبّی نگیرد مگر به اذن شوهر، او را از خود منع نکند اگر چه بر جهاز شتر باشد، و بدون اذن شوهر از خانه بیرون نرود، که اگر بدون اذن او بیرون رود فرشتگان زمین و آسمان و فرشتگان رحمت و عذاب او را لعنت کنند تا به خانهاش باز گردد.
منبع:کتاب حقوق متقابل زن و شوهر،نویسنده:حاج ید اللّه بهتاش
علل خودنمایی و بدحجابی در دختران نوجوان!
میل به خودنمایی و ابراز وجود یکی از مهم ترین علل بی حجابی و بدحجابی در دختران است و با تربیت و هدایت درست می توان این مشکل را از بین برد.
یکی از عوامل افزایش تضادها و تعارضات در خانواده، ایراد گرفتن از وضعیت پوشش دختران در سنین نوجوانی است.
دختران نوجوان به اقتضای سن خود میل به خودنمایی و ابراز وجود دارند که در بیشتر موارد چون تجربه کافی ندارند برای ارضای این میل به سراغ بی حجابی و بدحجابی و نمایش اندام خود می روند.
والدین اگر در مواجهه با این اقدامات دختران نوجوان، بجای خرده گیری و سرزنش راه درست ابراز وجود را به آنها نشان دهند؛ نه تنها آنها به سراغ بدحجابی و بدپوششی نمی روند بلکه سعی می کنند پوشش خود را به نحو شایسته در مقابل نامحرم حفظ کنند چون می دانند یک مروارید ارزشمند هستند که باید با گوهر حجاب این مروارید را از یغما و دستبرد افراد بیمار دل در امان نگه دارند.
شرکت در المپیادهای علمی، حضور در گروه های هنری و سرود دانش آموزی، شرکت در کلاس های قصه گویی و قصه
خوانی، شرکت در مسابقات فکری و ورزشی و یادگیری هنرهای دستی، از مهم ترین راه های ابراز وجود و خودنمایی در دختران نوجوان است.
دختران نوجوان با انجام این فعالیت ها بدون اینکه از گوهر حجاب و احساس بندگی در محضر خداوند متعال فاصله بگیرند می توانند به حس خودنمایی و ابراز وجود خود در سن نوجوانی پاسخ مثبت دهند.
باید زمینه های صحیح بروز خودنمایی در دختران نوجوان از سوی والدین و اطرافیان آنها فراهم شود تا از توجه افراطی دختران در این سن به ظاهرشان کاسته شود.
والدین باید داشتن شخصیت و ویژگی های شخصیتی مثبت را به دختران خود تلقین کنند؛ زیرا این امر سبب می شود اگر فرزندشان مرتکب خطا یا اشتباهی شوند از درون احساس گناه کرده و با فکر کردن به این احساس متوجه خطا و اشتباه خود خواهند شد.
والدین به خصوص مادران باید با تربیت صحیح و دین محور دختران خود به آنها اعتماد کنند؛ زیرا اگر تربیت دختران صحیح، درونی و دین محور باشد دختران و به طور کلی فرزندان خود کنترلگر می شوند و مراقب اعمال و رفتار خود هستند.
مادری که همیشه با زبان سرزنش و توبیخ با دخترش حرف می زند قطعا نمی تواند دوست خوبی برای دخترش
باشد.
دخترانی که چنین مادرانی دارند در پنهان کاری و مخفی کاری استاد می شوند و خصوصیت بارز این مادران این است که همیشه از میان حرفهای دخترشان به دنبال چیزی برای مچ گیری و ملامت او هستند.
حجت الاسلام محمد عباسی نیا
دیوانه نیستم!!!
من روز خویش را
با آفتاب روی تو
كز مشرق خیال دمیده ست
آغاز می كنم
من با تو می نویسم و می خوانم
من با تو راه می روم و حرف می زنم
وز شوق این محال
- كه دستم به دست توست!-
من جای راه رفتن
پرواز می كنم…!
آن لحظه ها كه مات
در انزوای خویش
یا در میان جمع
خاموش می نشینم:
موسیقی نگاه تو را گوش می كنم
گاهی میان مردم،ازدحام شهر
غیر از تو، هر چه هست فراموش می كنم
گویند این و آن به هم _آهسته_:
_هان و هان؟
دیوانه را ببینید!
بیخود ، چو كودكان،
لبخند می زند!
با خود، چگونه گرم سخن گفتن است؟!
_آه_،
من،دور ازین ملامت بیگاه،
همچنان،
سرمست،
در فضای پریخانه های راز
شاد از شكوه طالع و بخت موافقم
آخر، چگونه بانگ برآرم كه:
-عاقلان!
دیوانه نیستم،
به خدا سخت عاشقم!
6 مهارت برای داشتن خانواده ای شاد
1- راضی به رضای خدا باشید
یکی از مهمترین و بهترین راهکارها برای داشتن یک خانواده شاد و پرنشاط این است که والدین از هر اتفاقی که به خواست خدا برایشان روی می دهد، راضی و خرسند باشند و از بچه ها هم بخواهند حقیقت را بپذیرند چراکه رضایت به قضا و قدر الهی، چنان آرامش و نشاطی در خانواده به وجود می آورد که همه اعضای آن خانواده احساس خوشبختی کنند. در «غررالحکم» روایتی از حضرت علی (ع) نقل شده که فرموده اند: «اگر به مقدرات الهی راضی شدید، زندگی شما شیرین و خوش می گذرد.» امام صادق (ع) هم در روایتی می فرمایند: «نشاط شادی در اثر راضی بودن به رضای خدا و یقین به دست می آید و اندوه و غم در شک و ناخشنودی به مقدرات الهی حاصل می شود» احساس رضایت از اراده الهی باعث می شود که اعضای خانواده، بایدها و نبایدهایی را که خداوند برای آن ها تعیین کرده، بپذیرند و برای کسب موفقیت فردی و خانوادگی خودشان تلاش کنند تا به خواست خدا نتیجه به زحماتشان به ثمر برسد.
2- تفاهم داشته باشید
برای اینکه زندگی پرنشاطی داشته باشید همه اعضای خانواده باید یکدیگر را درک کرده و به خواسته های هم توجه کنند در واقع تفاهم و همدلی از شروطی است که در خانواده شاد نقش مهمی ایفا میکنند. البته این تفاهم و همدلی در صورتی به وجود می آید که هر یک از اعضای خانواده، پدر و مادر و فرزندان، یکدیگر را به درستی بشناسند و به هم احترام بگذارند. در روایتی در جلد 78«بحارالانوار» آمده که امام جواد (ع) درباره اهمیت و همدلی و همدردی با دیگران فرموده اند: «ثَلاثُ خِصالِ تَجتَلِبُ بِهِنَّ المَحَبَّهَ. اَلنصافُ فی المُعاشَرَهَ و المُواساهُ فِی الشِّدَّهِ و الاِنطِواع وَ الرُّجوعُ اِلی قَلبٍ سَلیم/ با سه خصلت، محبت دیگران به دست می آید: انصاف در معاشرت، همدلی و همدردی با آنها در سختی ها و بازگشت به قلبی پاک» بنابراین درک متقابل اعضای خانواده از نیازهای یکدیگر و اهمیت دادن به آن، برروحیه و اخلاق آنها اثر می گذارد و شادی و آرامش را به همراه خواهد داشت.
3- شبیه رسول الله شوید
خوش رفتاری با نزدیکان از دیگر مواردی است که کارشناسان معتقدند در شادی خانواده تاثیر بسیاری دارد. در کتاب «اصول کافی» به نقل از رسول اکرم (ص) آمده است: «آیا شما را از شبیه ترین مردم به خودم با خبر نسازم؟ گفتند آری ای رسول خدا فرمودند هرکس که خوش اخلاق تر، نرم خوتر، به خویشانش نیکوکارتر، نسبت به برادران دینی اش دوستدارتر، برحق شکیباتر، خشم را فروخورنده تر و با گذشت تر و در خرسندی و خشم با انصاف تر باشد.» به هر حال گاهی پیش می آید یکی از اعضای خانواده نیازی دارد که دیگران برای پاسخ به نیاز او باید از خود گذشتگی کنند. در واقع اگر هر کدام از اعضای خانواده سرشان به کار خودشان باشد و نسبت به مشکلات بقیه بی تفاوت باشند، مسائلی به وجود می آید که کل خانواده را تهدید می کند و باعث ناراحتی همه می شود، در حالی که با همفکری، حمایت و همراهی می توانست مسئله به خوبی و خوشی تمام شود.
4- به همدیگر احترام بگذارید
یکی دیگر از راهکارهایی که در شاد بودن همه اعضای خانواده تاثیر بالایی دارد، احترام به یکدیگر است. پیامبر اسلام (ص) در این خصوص می فرمایند: «به کودکان رحم کن و بزرگسالان را احترام نما تا از دوستان من باشی». در واقع آن حضرت با این فرمایش، هم سیره خود را بیان فرموده و هم مسیر دوستی با خود را نشان داده است. خانه ای که در آن بزرگ ترها به کوچک ترها رحم می کنند و با آنها مهربان هستند، کوچک ترها حرمت بزرگ تر ها را حفظ می کنند و با آنان با ادب و احترام رفتار می کنند و پر از آرامش و نشاطی است که پیامبر اکرم (ص) درباره آن تاکید کرده اند.
اهمیت مهربانی و محبت کردن به فرزندان به حدی است که در کتاب «مکارم الاخلاق» به نقل از امام صادق (ع) آمده: «انَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیَرحَمُ الرَّجُلَ لِشَّدَهِ حُبِّهِ لِوُلدِهِ/خداوند عزوجل انسان را برای محبت بسیار به فرزندانش مورد رحمت خود قرار می دهد.»
البته یک راه مناسب برای ابراز محبت نسبت به دیگران و به خصوص افراد خانواده هدیه دادن است.در سیره اهل بیت (علیهم السلام) بر هدیه دادن تاکید بسیاری شده است. امام علی (ع) در این زمینه می فرمایند: «عَلیکُم بِالسَّخاءِ وَ حُسنِ الخُلقِ فانَّهُما یَزیدانِ الرِّزقَ وَ یوجِبانِ المَحَبَّه/به یکدیگرهدیه بدهید تا محبت را در میان خود بیفزایید.»
5- با محبت خارها گل می شود
گذشت کردن در برابر دردسرها و مشکلاتی که دیگران برای انسان به وجود می آورند از جمله کارهایی است که به آدم آرامش خاصی می دهد، حال اگر این بردباری و گذشت در برابر خطای یکی از نزدیکان و اعضای خانواده باشد نه تنها به او آرامش می دهد بلکه زندگی شیرین تر و شادتر می شود و جایی برای کینه نمی ماند. در همین مورد، در کتاب «کنزالعمال» روایتی به نقل از پیامبر اکرم (ص) آمده است: «تَعافَوا تسقُطِ الضَّغائِنُ بَینَکم/نسبت یه یکدیگر گذشت کنید تا کینه هایتان از بین برود». بنابراین گذشت و بخشیدن خطای دیگران، کدورت ها را از بین می برد و فضای نشاط و شادی را بین افراد به وجود می آورد. در کتاب «اعلام الدین» روایتی از امام علی (ع) نقل شده که می فرمایند: «علیک بِمُداراهَ النّاسِ واِکرامَ العُلَماءِ وَ الصَّفح عَن زَلات الاخوان فَقَد ادَّبک سَیِّدُ الاوَّالینَ و الاخِرینَ بِقَولِه صلی الله علیه و اله. اُعف عَمَّن ظَلَمَک وَ صَلِّ مَن قَطَعَک وَ اعطِ مَن حَرَمَک/ تو را سفارش می کنم به مدارا با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران دینی چرا که سرور اولین و آخرین، تو را چنین ادب آموخته و فرموده است گذشت کن از کسی که به تو ظلم کرده، رابطه برقرار کن با کسی که با تو قطع رابطه کرده و عطا کن به کسی که از تو دریغ کرده است».
6- مهربانی و نرم خویی را پیشه کنید
خوش اخلاقی اکسیری است که نشاط و شادی را برای فرد خوش اخلاق و اطرافیان او به همراه می آورد. در واقع اخلاق خوب و نیکو تنها فرد را شاد و سرزنده نگه می دارد، بلکه آرامش خاطر و نشاط را به همه اعضای خانواده اش هدیه می کند. اما خوش اخلاقی چیست؟ اما جعفرصادق(ع) در کتاب «غررالحکم» درباره خوش اخلاقی می فرمایند: «نرم خو و مهربان باش و گفتارت پاکیزه و مؤدبانه باشد و با برادرت با خوشرویی برخورد کن». در کتاب «تحف العقول» هم روایتی از امام علی (ع) نقل شده که می فرمایند: «مَن ساءَ خلقُهُ مَلَّهُ اهلَهُ/هر س بداخلاق باشد، خانواده اش از او دلتنگ و خسته می شوند». آن حضرت همچنین درباره ثمره و نتیجه اخلاق خوب فرموده اند: وصولُ المَرءِ اِلی کل ما یبتَغیهِ من طیبّ عیشهِ وَ امنِ سِربه وَ سَعَهِ رِزقهِ به حسن نیَّتِهِ وَ سَعَهِ خُلقه/انسان با نیت خوب و اخلاق خوب به تمام آنچه در جست و جوی آن است از زندگی خوش و امنیت محیط و روزی زیاد دست می یابد
. بنابراین در خانواده ای که همه اعضای خانواده خوش اخلاق شاد باشند، روزی خانواده روز به روز بیشتر ی شود و بهترین شاهد مدعای ما حدیث دیگری است که از امام اول شیعیان نقل شده: «حُسنُ الخلق یُدِّرُ الرزاق و یونِسَ الرِّفاق/خوش اخلاقی روزی ها را زیاد می کند و میان دوستان انس و الفت پدید می آورد».
منبع:نشریه همشهری
۷ روش برای داشتن خانواده شاد
۱) مراقب صحبت های خود باشید:
نحوه صحبت کردن با فرزندان نقش مهمی در فضای احساسی خانواده ایفا می کند. باید به فرزندان فرصت دهید تا در ابراز احساسات خود آزاد و راحت باشند، گاهی، ما از تاثیری که سرزنش ها و انتقادات بر روح و روان کودکان می گذارد، غافل می شویم.
روان شناسان معتقدند سرزنش بیش از حد کودکان سبب می شود آنها دچار احساس گناه و شرم شوند و در خود فرو رفته و درون گرا بار بیایند. هرگز نقطه ضعف یا عیب کودک را نباید به عنوان یک خصلت دائمی و همیشگی جلوه داد.می توان با ذکر دلایل و اثرات سوء رفتار یا کار کودک از او انتقادی سازنده کرد.
۲) فراهم کردن نظم و ثبات:
یک چارچوب قابل پیش بینی برای کارهای روزانه، قوانین مشخص و منسجم و یک خانه سازماندهی شده، آرامش و راحتی بیشتری برای فرزندان و والدین ایجاد می کند. یک برنامه روتین مانند یک رشته محکم به هنگام تنش ها، بحث و نزاع ها یا بحران ها از هم گسیخته نمی شود و از خانواده حمایت می کند.
۳) برگزاری جلسات خانوادگی:
به طور منظم زمانی را برای جمع شدن اعضای خانواده در نظر بگیرید. در این جلسات افراد خانواده می توانند درباره مشکلات و ناراحتی های خود در طول هفته با هم صحبت کنند یا با بیان اتفاقات خوبی که داشته اند، دیگر افراد خانواده را هم در شادی شان شریک کنند.
۴) احساس دوست داشتن و عشق ورزیدن به دیگران:
محققین معتقدند والدینی که وقتی را صرف بازی با کودکانشان می کنند، با آنها شوخی می کنند و عقاید و احساساتشان را با فرزندانشان در میان می گذارند، فرزندانی صمیمی تر، مهربان تر و باگذشت تر خواهند داشت. با عشق ورزیدن به کودک خود، حس دوست داشتن را در او تقویت کنید.
۵) داشتن مراسم خانوادگی:
زمان های خاصی را در یک روز یا هفته برای انجام مراسمی خاص با همراهی همه اعضای خانواده تعیین کنید.مثلاً انجام مراسم مذهبی مانند رفتن به کلیسا در هر یکشنبه یا مراسم خانوادگی مانند رفتن به رستوران یا سینما و امثال آن.
۶) نحوه برخورد با مشکلات:
امروزه زندگی های خانوادگی همیشه امن و پایدار نیستند. حتی بهترین ازدواج ها هم جروبحث دارند، گرفتاری های مالی، فراز و نشیب های احساسی و نظایر آن. اما مشکلات بخشی از زندگی انسان ها است و یک خانواده مهربان و صمیمی هرگز این موضوع را نادیده نمی گیرد و سعی می کند با همدردی و ایجاد یک فضای احساسی قوی و صمیمی با مشکلات مبارزه کند.
۷) اختصاص زمانی فقط برای والدین؛
والدین فضای احساسی خانواده را شکل می دهند، اگر والدین به خاطر مسائل ملی یا مشکلات کاری شان افسرده و ناراحت باشند یا از دست همسرشان ناراحت و عصبانی باشند، فضایی در خانه به وجود می آید که کودکان احساس ناامنی و ناراحتی می کنند.
والدین نیاز به زمانی دارند که بدون حضور فرزندان با هم قدم بزنند و صحبت کنند تا نگرانی ها و ناراحتی ها را از خود دور کنند و مثل اولین باری که یکدیگر را دیده اند عشق را تجربه کنند.
قناعت
قناعت
«تقدير المعيشه» و يا برنامه ريزي اقتصادي يكي از عوامل ثبات و پايداري بنيان خانواده است. قناعت و كم خرج بودن از ويژگي هاي مثبت يك زن ميباشد و در مقابل، تقاضاي زياد و توقع بالا موجب آزار و رنجش همسر و در صورت عدم توانايي، گاهي انحرافاتي را موجب ميشود.
اگر زنان، مديريت امور خانه را بر محور قناعت و پرهيز از خرج هاي غيرلازم و تشريفاتي و تجملاتي تنظيم كنند و از شوهران خود، توقعات بيجا و خارج از توان مالي نداشته باشند، از بروز تنشهاي بسياري جلوگيري خواهند كرد.
سست شدن پايه هاي نهاد خانواده، گاهي در اثر همين مسايل مادي و اقتصادي است و آغاز آن هم چه بسا از امور جزئي و بياهميت است و سر از بحران در ميآورد. از متون ديني بدست ميآيد كه زن نبايد شوهر را به سختي و زحمت بياندازد.
نبي اكرم صلي الله عليه وآله فرمود: «از همه زنان پربركت تر آن است كه خرجش كمتر باشد». «اَعْلَمُ النِّساءِ بَرَكَةً اَقَلِّهِنَّ مَؤُونَةً»؛ (نهجالفصاحه، ح 358).
در روايت ديگري از حضرت آمده: «براي زن جايز نيست كه شوهرش را به بيش از توانايياش مجبور كند.» «لا يَحِلُّ لِلْمَرْأدِ اَنْ تَتَكَلَّفَ زَوْجَها فَوْقَ طاقِتِهِ»؛ (مستدركالوسائل، ج14، ص242).
در زندگي حضرت زهراعليها السلام ميخوانيم كه هيچ گاه در خانه از شوهر خود تقاضايي نكردند و همواره در سختيها و ناملايمات، صبر و بردباري پيشه كردند و هرگز گله و شكايتي نكردند، حتي گاهي غذايي براي خوردن در خانه عليعليه السلام يافت نميشد اما در اين شرايط هم از همسر خود چيزي مطالبه نمود تا مبادا باعث شرمندگي همسرش شود.
لباس، زينت، اثاث خانه، مسكن وسيع و امثال آن خواستههايي است كه معمولاً هر زني به خود اجازه ميدهد كه از همسر خويش درخواست نمايد. اما زهراعليها السلام هرگز همسرش را براي تهيه اين نوع خواستهها به زحمت نينداخت. حتي وقتي حضرت زهراعليها السلام در بستر بيماري بود و عليعليه السلام با دلي پر از عشق و محبت، از او خواست كه اگر خواستهاي دارد ابراز كند، زهراعليها السلام از بيان تقاضاي خود امتناع ميكرد. ر.ك: بحارالانوار، ج 43، ص 113، به نقل از: جلوههاي رفتاري حضرت زهرا(س)، ص 63.
سپاسگزاري
سپاسگزاري
بديهي است كه يكي از وظايف شرعي و قانوني مرد در برابر همسرش تأمين مسكن، خوراك و پوشاك است. و اگر ازاين امر تخلف كند زن ميتواند نزد حاكم شرع شكايت نمايد ولي سزاوار است زن بداند شوهرش حاصل دسترنج خود را براي او و فرزندانش به خانه ميآورد و دوست دارد از او سپاسگزاري شود چرا كه او يك بشر عادي است و از قدرداني خوشش ميآيد. هر گاه مرد اسباب و لوازم زندگي را تهيه نمود، شايسته است زن در برابر آن اظهار شادماني كند.
امام صادقعليه السلام ميفرمايد: «بهترين زنان شما آن زني است كه چون به او چيزي داده شود، سپاسگزاري كند و اگر به او چيزي داده نشود راضي باشد.» «خَيْرُ نِساءِكُمْ الَّتِي اِنْ اُعْطيتِ شَكَرَتْ وَ اِنْ مُنِعَتْ رَضِيَتْ»؛ (بحارالانوار، ج 103، ص 235).
و در روايت ديگري ميفرمايد: «هر زني به شوهرش بگويد من از تو هرگز خيري نديدم، (-(ثواب )-)كارش از بين ميرود.» «اَيُّما اِمْرَأَةٍ قالَتْ لِزَوْجِها: ما رَأَيْتُ قَطُّ مِنْ وَجْهِكَ خَيْراً فَقَدْ حَبِطَ عَمُلُها»؛ (وسائلالشيعه، ج 20، ص 162).
خانه داري و تهيه غذا
خانه داري و تهيه غذا
زن با طبخ غذاهاي مناسب و خوشمزه، حسن همسرداري خود را اعلام نموده و بذر الفت و محبت را در دل مرد ميكارد. در حقيقت يك زن كدبانو با زيركي و ذوق خود در تهيه بهترين غذاها با هزينه كم ميتواند دل همسر و فرزندان را جلب كند و خود را جزء مجاهدين در راه خدا قلمداد نمايد.
امام صادق عليه السلام مي فرمايند: «بهترين زنان شما زني است كه داراي بويي خوش و دست پختي خوب باشد . هنگامي كه خرج ميكند، بجا خرج كند، و هنگامي كه خرج نميكند بجا از خرج كردن خودداري ورزد . چنين زني كارگزاري از كارگزاران خداست و كارگزار خدا نه نااميد ميشود و نه پشيمان» «خَيْرُ نِساءِكُمْ الطَّيِبَةُ الرّيحُ اَلطَّيِبةُ الطَّبيخُ الَّتي اِذا اَنْفَقَتْ بِمَعرُوفٍ وَ اِنْ اَمْسَكَتْ اَمْسَكَتْ بِمَعروُفٍ فَتِلْكَ عامِلٌ مِنْ عُمّالِ اللَّهِ وَ عامِلُ اَللَّهِ لا يَخيبُ وَلا يَنْدِمُ»؛ (كافي، ج 5، ص 326)..
البته در انتخاب نوع غذا نبايد سختگيري كرد و حتي از نظر اخلاقي و تربيتي، بهتر است جانب زن را گرفته و نظر او ترجيح داده شود و به شوهر سفارش ميشود همان غذايي را بخورد كه همسرش بدان ميل دارد. اين امر ميتواند دلگرمي و اميد زن را به ادامه زندگي و ايجاد رابطه عاطفي افزايش دهد.
امام صادق عليه السلام ميفرمايد: «مومن كسي است كه مطابق ميل همسرش غذا ميخورد و منافق كسي است كه خانوادهاش به ميل او غذا ميخورد» «اَلمُؤمِنُ يَأْكُلُ بِشَهْوِةِ اَهْلِهِ وَالْمُنافِقُ يَأْكُلُ اَهْلُهُ بِشَهْوَتَهِ»؛ (كافي، ج 4، ص 12)..
شكي نيست كه انجام كارهاي خانه جزء وظايف شرعي زن به شمار نمي آيد. مرد حق ندارد همسرش را به شيردادن، آشپزي و تهيه غذا و مرتب كردن خانه وادار كند، لذا زن اين حق را دارد كه در برابر آن اجرت دريافت كند. ولي از نگاه اخلاقي، خداوند دوست دارد كه زن با كمال ميل و اختيار اين بار را به دوش بگيرد و با جلب رضايت شوهر، محيط امن و آرام همراه با صلح و دوستي فراهم ساخته و از پاداش الهي بهره مند گردد.
نظافت و آرايش برای همسر
نظافت و آرايش
نظافت، نظم، آراستن خانه و آرايش و آماده كردن خود براي شوهر يكي از مسؤوليتهاي اخلاقي زن در برابر اوست. رعايت اين امر نيز، باعث ايجاد روابط عاشقانه و صميمانه و جلب خاطر و رضايت شوهر ميگردد. چه بسا زن با اين كار نقش مهّمي در حفظ عفت شوهر خود و سلامت جامعه ايفا ميكند. از طرفي با آماده كردن خود براي همسرش، با پوشيدن لباسهاي مناسب و نظافت و آرايش اندام، توجه او را جلب نموده؛ و خواسته هاي او را از طريق مشروع تأمين ميكند و باعث محبّت و علاقه بيشتر شوهر شده و موجب ميشود كه شوهرش از نامحرمان و بيگانگان چشم بپوشد و تنها به او عشق بورزد. لذا رعايت اين اصل به عنوان يك مسؤوليت تأكيد شده است.
نبي اكرم صلي الله عليه وآله ميفرمايد: «بر زن لازم است؛ كه خود را با خوشبوترين عطرها خوشبو نمايد و به بهترين وجه آرايش كند و بهترين لباسهاي خود را بپوشد و بامدادان و شامگاهان خود را براي شوهر آماده كند». «وَ عَلَيْها اَنْ تَتَطيَّبَ بِأَطْيَبِ طيبِها وَ تَلْبِسَ اَحْسَنَ ثِيابِها وَ تَزَيَنَ بِاَحْسَنِ زِينَتِها وَ تَعْرِضَ نَفْسَها عَلَيْهِ غُدُوةً و عَشيّةً»؛ (وسائلالشيعه، ج 14، ص 211).
در روايت ديگر از حضرت آمده: «بر زن روا نيست؛ كه به خواب برود جز اينكه خود را براي همسرش آماده نموده باشد». «لا يَحِلُّ اَنْ تَنامَ حَتَّي تَعْرِضَ عَلَي زَوْجِها وَ تَخْلَعَ ثِيابَها»؛ (وسائلالشيعه، ج 14، ص 21).
لازم به تذكر است كه خوشبويي و آراستگي اختصاص به زن ندارد، بلكه وظيفهاي مشترك است. رعايت اين اصل از دو طرف، نقش مهم در حفظ عفت زن و شوهر دارد، چنانكه در روايت آمده: رعايت نكردن اين وظيفه از طرف شوهر باعث ضربه زدن به عفت همسرش ميشود «و لقَد تَركَ النِّساء العِفَّةَ بِتَرْكِ ازواجِهنَّ التَّهيِّه»؛ (وسائلالشيعه، ج 14، ص 381)..
و نيز در روايتي از امام باقرعليه السلام آمده: «همانگونه كه مردان دوست دارند زينت و آرايش را در زنانشان ببينند، زنان نيز دوست دارند زينت و آرايش را در مردانشان ببيند». «النِساءُ يُحْبِبْنَ اَنْ يَرينَ الرَّجُلَ فِي مِثْلِ ما يُحبُّ الرَّجُل اَنْ يَري فِيهِ النِّساء مِنَ الزِينَةِ»؛ (مكارمالاخلاق، ص80).
از سوي ديگر، زن نبايد با آشكار كردن زينتها و آرايش كردن براي غيرشوهر خود، خويش را در معرض تماشاي ديگران قرار داده و با پوشيدن لباسهاي نامناسب و محرك كه موجب جلب توجه ديگران است از منزل خارج شود. اينگونه حركات موجب بي مهري شوهر رواج فساد در جامعه ميگردد.
خداوند ميفرمايد: «وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها»؛ نور (24)، آيه 13.؛ «زنان زينت هاي خود را جز آن مقدار كه آشكار است (قُرص صورت و دستها تا مچ) براي ديگران آشكار نكنند». و خطاب به زنان پيامبر كه شامل همگان است ميفرمايد: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولي»؛ احزاب (33)، آيه 33.؛ «زنان همانند زمان جاهليت قبل از اسلام در بين مردم آشكار نشوند».
در حديث آمده: «زني كه براي غير همسرش آرايش كند، عبادت و نماز او مورد قبول و پذيرش خداي سبحان نيست؛ تا اينكه خود را از آن آلودگي شستشو دهد». «اَيُّما إِمْرَأةِ تَطَيَّبَ لِغَيْرِ زَوْجِها لَمْ يُقْبَلِ اللَّهُ مِنها صَلاةً حَتَّي تَغْتَسِلَ مِنْ طيبِها»؛ (وسائلالشيعه، ج 14، ص 311).
و نيز از نبي اكرم صلي الله عليه وآله نقل شده: «هر زني كه خود را خوشبو كند و از منزل خارج شود، تا زماني كه به خانه برگردد، مشمول لعن و نفرين خواهد بود». «اَيُّ اِمْرَأَةِ تَطَيِّبَ وَ خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِها لاهِيَ تُلْعَنْ حَتّي تَرْجَعَ اِلي بَيْتِهَا»؛ (وسائل الشيعه، ج 14، ص 411).