امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): بچه های خود را مؤمن بار بیاورید
به فرزندانتان برسید؛
« قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها النّاس و الحجاره ».
حق نداریم فرزندان را رها کنیم. سعی تان این باشد که ایمانشان را حفظ کنید.
کاری نکنید که ایمان جوانتان، دختر و پسرتان- اگر دانشجوست، اگر کاسب است، اگر مشغول کار دیگر است- به مبانی شما متزلزل شود. گاهی انسان با دست و زبان بی مهار و بیرون از کنترل و با عمل غلط خودش کاری می کند که جوان خود را از دین و مبانی دینی و اعتقادات و اصول دور می کند؛ او را بی اعتقاد می کند. ما چنین کسانی را داشتیم؛ از هر دو طرف هم ممکن است. گاهی با سختگیری های بیجا – که بنده به سختگیری های بیجا اصلاً توصیه نمی کنم- و گاهی هم با برخورد تند و تلخ و ترش، بعضی ها بچه ها را زده می کنند؛ بعضی هم از آن طرف با بی مبالاتی ها و لا ابالی گری ها و امکانات بی حساب در اختیار بچه ها گذاشتن و از هر غلط آنها با اغماض چشم پوشی کردن، بچه ها را با دست خود طرد می کنند؛ در نتیجه بچه فاسد و خراب می شود. باید با منطق و برخورد صحیح و مهربانانه با فرزندان برخورد کرد.
« قوا انفسکم و اهلیکم»؛ جوان و همسرتان را باید حفظ کنید؛ این جزو وظایف شماست. این، اثر تشدید کننده دارد؛ یعنی وقتی در خانواده یی، جوان یا یک عضو خانواده خدای نکرده نقطه ی ضعفی پیدا کرد؛ مثل لکه ی سیاهی شد روی دندان، و مینای دندان در این نقطه خراب شد، بتدریج روی ذهن مخاطبهای خودش و پدر و مادرش اثر می گذارد و همین طور اثرهای متقابل تشدید کننده دارد؛ در نتیجه آن حقیقت و معنویت را از دست می دهد.
این آیه ی شریفه برای من همیشه جالب بوده است:
الذیّن امنوا و اتّبعهم ذریّتهم بأیمان الحقنابهم ذریتهم و ما التناهم من عملهم من شیء؛
کسانی که توانسته اند ایمان ذریّه ی خود را حفظ کنند- ولو عمل ذریّه، آن چنان برجسته نیست- ما در درجات عالی معنوی، ذریّه را به آنها ملحق می کنیم.
در روایت دارد: « لتقرّ عیونهم»؛ تا چشمهایشان روشن شود.
مؤمن که شما باشید، اگر توانستید بچه ی خود را مؤمن بار بیاورید، خدای متعال کمبودهای این بچه را در قیامت، در بهشت و در عرصات دشواری که در برابر شماست، جبران می کند؛ او را به شما می رساند تا چشم و دل شما روشن شود. خدا برای یک مؤمن خیلی ارزش قائل است.
سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان نظام 6/8/1383
برای تامل : کودکان و فرزندانمان امانت های الهی هستند
خنده و لبخند در روایات
اين نوشته را تقديم مي كنم به همه ي عاشقان ولايت كه وجودشان شادي بخش محافل ايمان است و ان شاء الله با اولياء الله در شادي وصال يار محشور خواهند شد.
رسول خدا (ص) می فرماید :
” مؤمن شوخ ( طبع ) است و لبخند بر لب دارد . ”
در همين رابطه ، امروزه این ضرب المثل ایرانی که :
” خنده بر هر درد بی درمان دواست “
از نظر علمي ، تاييد شده است . در عصر حاضر ، دانش پزشکی تاکید می کند اشخاصی که شادند ، در مقايسه با آنان که به زندگی بدبین هستند و از اخلاق خوش بهره ندارند ، بسیار کمتر دچار بیماری های جسمی و روانی می شوند . بر این اساس ، می توان گفت هر عاملی که شادابی را به انسان هدیه کند ، درواقع به سلامتی جسم و روان او کمک کرده است . اما نکته مهمی که علم طب به آن اشاره دارد ، این است که در موارد زیادی ، شادابی و افسردگی انسان ، تحت تاثير تغییرات مواد شیمیایی در بدن است . برای مثال ، عصبانیت و ناراحتی غیرارادی و بدون دليل بعضي از افراد در هنگام صبح ، در اثر تغییرات و يا کم و زیاد شدن برخي از تركيبات شیمیایی در خون است . همچنین افزایش ماده ای به نام ” کورتیزول ” در بدن ، موجب شعف و شادی انسان می شود . این ماده در سحرگاه در داخل بدن ، افزایش می یابد و در صورت بیداري فرد در این ساعات ، لذت و شعفي خاص به او دست می دهد که بی شک بر خلقيات او در طول روز تاثیر گذار است . به همين دليل ، روانشناسان بر اين باورند كساني که در سحرگاهان به نماز و نیایش می پردازند ، از جدی ترین هیجانات روانی بهره می برند و بدينوسيله روح خود را به وجد و سرور می رسانند . البته بايد توجه داشت که نماز و نیایش ، به خودي خود ، پرواز در فضای معنویت و بندگی است و باعث شكفتگی و طراوت دل می شود
(رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند:
نشانه آدمیان بهشتی تبسم همیشگی است.
(امام علی علیهالسلام):
بعد از سلامتی خنده بزرگترین نعمت خداست
(امام علی علیهالسلام ) :
خنده و تبسم نشانه بارز خوشرویی است و آن موجب دوست یابی است.
(امام صادق علیهالسلام) :
خوشحال کردن قلب مومن از ده حجّ با ارزشتر است.
(امام رضا علیهالسلام) :
نزد خداوند کافر خوشرو از مؤمن ترشرو عزیزتر است.
(امام جواد علیهالسلام) :
هر که مؤمنی را از غم و اندوه شاد کند خداوند دل او را در روز قیامت شاد میکند.
(امام حسن عسگری علیهالسلام) :
هیچ چیز مثل خوشرویی زندگی را شیرین نمیکند.
برای تامل : بخندیم اما واقعی ، شاد باشیم اما درونی …..همیشه شادکام و لبخند به لب باشید
صله رحم در قرآن
از كارهاى بسيار نيك، و اعمال پسنديده كه حضرت حق و انبياء و امامان نسبت به آن اصرار ورزيده اند صله رحم است.
علامه خبير، محدث كبير، فيلسوف بزرگ، عارف عاشق ملامحسن فيض كه عمرى را با قرآن مجيد و روايات بسر برد، صله رحم را به زيارت ارحام، و رفع كمبودهاى مادى، حل مشكلات اقتصادى، كمك به كار و كسب، و ازدواج پسران و دختران آنان معنا فرموده، اگر در آيات قرآن مجيد و روايات دقت شود، از مسئله صله رحم همين معانى استفاده مى شود.روش انبياء، و اخـلاق امامان شيعه در صله رحم انجام همين واقـعيات عـالى بوده است.
قرآن مجيد به صله رحم سفارش مى كند، و آن را عمل صاحبان خرد مى داند، و قطع با رحم را به عنوان فسق و قاطع را فاسق مى شمارد.
در سوره مباركه نساء حكم مى كند تقواى الهى را نسبت به خداوند و ارحام مراعات كنيد، خيلى عجيب است كه ارحام را پس از خود ذكر فرموده است :
و اتَّقوا الله الَّذى تساءلونَ به الارحامَ.[1]
رعايت تقواى الهى نسبت به ارحام رعايت آبرو و هويت آنها و شتافتن به ديدارشان، و رفع نواقص زندگى آنهاست.
در سوره مباركه رعد مسائلى را به عنوان خصوصيات صاحبان خرد بيان مى كند و سود قيامتى آن را پيشواز ملائكه از آنان در محشر، و سلام فرشتگان به ايشان، و عاقبت بخيرى مى داند، از جمله آن مسائل صله رحم است.
و الَّذين يصلون ما امر الله به ان يوصل . . .[2]
در سوره بقره در رابطه با قطع رحم مى فرمايد :
. . .و يقطعون ما امر الله به ان يوصل و يُفسدون فى الأرض اولئك هم الخاسرون.[3]
و رشته اى كه آنان را به پيوند آن امر كرده « صله رحم » مى گسلند، و در زمين فساد مى كنند، اينان در حقيقت زيانكارانند.
آرى، قطع رحم زيانكارى است، و زيان و خسارت آن هم كم نيست.
در سوره رعد درباره قطع رحم آيه اى كمرشكن قرار دارد :
. . .و يقطعون ما امر الله به ان يوصل و يُفسدون فى الأرض اولئك لهم اللَّعنةُ و لهم سوء الدّار.[4]
و آنان كه قطع مى كنند آنچه را خدا به پيوند آن دستور داده، و فساد در زمين مى نمايند بر اينان است لعنت و براى آنان است دوزخ.
در سوره محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد :
فهل عسيتم اِن تولَّيتم اَن تُفسدوا فى الأرض و تقطِّعوا ارحامكم.[5]
شما اگر از فرمان حق روى بگردانيد و فساد در زمين كنيد، و به قطع رحم برخيزيد باز هم اميد نجات داريد ؟
راستى صله رحم چه اندازه اهميت دارد، كه انجامش موجب استقبال فرشتگان از انسان در قيامت، و سلام آنها، و عاقبت بخيرى و قطعش باعث لعنت، و سوء عاقبت، و ممنوعيت از نجات است.
رفع كمبود اقتصادى ارحام با پرداخت مال به آنان همراه با حفظ آبرو و هويت و كرامتشان بهره اى عظيم دارد.
و مثل الَّذين ينفقون اموالهمُ ابتغاء مرضات الله و تثبيتاً من انفسهم كمثل جنَّة برَبوة اصابها وابل فآتت اكلها ضعفين فان لم يصبها وابل فطلٌّ و الله بما تعملون بصيرٌ.[6]
و مثل آنان كه مال خود را در راه به دست آوردن رضاى حق انفاق مى كنند، و با كمال اطمينان، دل به لطف حق شاد دارند، مانند بوستانى است كه در جاى بلندى باشد، و بارانهاى زيادى به موقع بر آن ببارد، و حاصلى دو برابر دهد، و اگر باران بسيار نيايد، اندك اندك بارد تا به ثمر رسد، خداوند به آنچه انجام مى دهيد آگاه است.
ان تبدوا الصَّدقات فنِعمّا هى و ان تخفوها و تؤتوها الفقراء فهو خير لكم و يُكفِّر عنكم من سيِّئاتكم و الله بما تعملون خبيرٌ.[7]
اگر به اهل استحقاق آشكارا صدقات خود را بپردازيد كارى نيكوست، و اگر در پنهانى به نيازمندان آبرومند برسانيد براى شما بهتر است، خداوند به پاداش آن كار پنهان گناهان شما را بپوشاند، و خدا بر اعمال شما آگاه است.
الَّذين ينفقون اموالهم باللَّيل و النَّهار سرّاً و علانيةً فلهم اجرهم عِند ربِّهم و لا خوفٌ عليهم و لا هم يحزنونَ.[8]
آنان كه اموال خود را شب و روز، پنهان و آشكار انفاق مى كنند، نزد خداوند داراى اجر هستند، و براى ايشان خوف و غصه نيست.
طرحى جامع و زيبا
بيائيم تمام اقوام ثروتمند و فقير خود را چه حسبى و چه نسبى شناسائى كنيم، از ثروتمندان اقوام دعوت كنيم، آيات و روايات صله رحم را براى آنان بخوانيم و توضيح دهيم، سپس از آنان بخواهيم هر يك به فراخور ثروت و مالش هر ماه يا ابتداى هر سال وجه قابل توجهى بدهد، آن وجه نزد يكى از آبروداران و معتبران خانواده با دو امضاء در بانكى پس انداز شود، چون مشكلى براى رحم فقيرى پيش آمد، اگر جا دارد بلاعوض وگرنه به صورت قرض الحسنه با حفظ آبروى او در اختيارش گذاشته شود، تا اگر بخواهد خانه بخرد، بخرد، اگر بخواهد كمبود اثاث خانه جبران كند، جبران كند، اگر بخواهد جهيزيه تهيه نمايد، تهيه نمايد، اگر بخواهد پسر زن بدهد، زن بدهد.
اين كارى است آسان، خداپسند، مشكل گشا، و غصه برانداز، كه ثواب آن در سه آيه گذشته به صورت مجمل اشاره شد.
سعى كنيم اين طرح را براى همگان بازگوكنيم، همه را تشويق به پياده شدن اين طرح كنيم،كه اگر در تمام مملكت اين طرح اجرا شود، بارى سنگين از دوش دولت، و اهل خيربرداشته مى شود،وثواب عظيمى نصيب اهل ثروت ازطريق كمك به اقوام مى گردد.
قرآن مجيد در آيات انفاق، رسيدگى به اقوام و ارحام را بر ديگران مقدم نموده، و سپس از يتيم و مسكين و فقير و مانده از راه، و ورشكسته نام برده به عنوان نمونه به اين آيه شريفه عنايت كنيد :
و آتى المال على حبِّه ذوى القربى و اليتامى و المساكين و ابن السَّبيل و السائلين و فى الرِّقابِ.[9]
1- نساء/1، 2- رعد/21، 3- بقره/27. ، 4- رعد/25، 5- محمد/22، 6- بقره/265، 7- بقره/271 ، 8- بقره/274، 9- بقره/177.
برای تامل : طبق نظر مراجع حتی اگر نمی توانیم به ارحام و فامیل خود سر بزنیم با یک تلفن یا پیغامی از حال آنها با خبر شویم
تربیت فرزندان به شیوه حضرت زهرا (س)
1- مادر بايد با كودك خود مأنوس باشد و با آنان بازى كند.
2- در حين بازى يكى از بهترين شرائط براى يادگيرى كودك است.
3- مادر بايد در هنگام بازى با كودك به او مطالب اخلاقى را تعليم دهد.
4- يكى از بهترين راهها براى آموزش كودكان استفاده از شعر است.
5- استفاده از شعر براى كودكان جالب و براى فهم و درك مطالب او مفيدتر است.
6- مربيان و مادران بايد به محتواى اشعار كودكان توجه جدى داشته باشند.
7- در اشعار و ادبيات كودكان، بايد آنان را دعوت به نيكيهاى اخلاقى و پيامهاى عالى اخلاقى كنيم. 8- در شعر كودكان بايد به او الگو معرفى شود (اِشْبَهْ اَباكَ)
9- در تعليمات كودكان بايد آنان را با دستورات اخلاقى آشنا نمود. (حضرت زهرا عليهاالسلام سه دستور اخلاقى داشتند)
10- در ضمن سفارشات اخلاقى مثبت بايد كودك را از همنشينىهاى سوء نيز پرهيز داد. چون حضرت زهرا عليهاالسلام يك پرهيز اخلاقى هم در شعرها داشتند.
11- ما نبايستى كودكان را كمظرفيت و غير مستعد براى تعليم مطالب جدى و اساسى بدانيم همچنانكه ديديم حضرت زهرا عليهاالسلام مطالبى اساسى را به فرزندان خود تعليم مىدهد.
12- مادران بايد از همان كودكى به تلقينات مثبت اخلاقى به كودك و آموزش آنها توجه كنند همچنانكه فاطمه زهرا عليهاالسلام از همان كودكى حقطلبى، عبادت و… را به كودكان خود آموزش مىدادند.
13- براى تربيت كودكان بايد از سبكهاى هنرى و ذوقى استفاده كرد. همچنانكه حضرت زهرا عليهاالسلام از شعر براى بازى با فرزند خود بهرهگيرى مىنمايد.
14- در مقايسه دو شعرى كه حضرت زهرا عليهاالسلام براى امام حسن عليهالسلام و امام حسين عليهالسلام مىخوانند فهميده مىشود اين دو كودك داراى روحيات متفاوت از همديگر بودند و حضرت زهرا عليهاالسلام به عنوان بهترين مادر، تشخيص اين تنوع و تفاوت در روحيات و شخصيت كودكان خود را داده بود و در تربيت آنان اين تفاوت را ملاحظه مىنموده است شعر حضرت زهرا براى امام حسين عليهالسلام اين است: شعر اَنْتَ شَبيهٌ بِاَبى -لَسْتَ شَبيهاً بَعَلىٍّ (حسين جانم تو، به پدرم رسول اللَّه شباهت دارى نه به پدرت على.)
خدمت به مادر
( … ما انفقتم من خير فللوالدين و الاقربين … ) « بقره / 215 »
برای
شيخ اعظم، شيخ انصاري ، فقيه بزرگ، خاتم مجتهدان، مادرش را تا نزديك حمّام به دوش مى گرفت و او را به زن حمامى سپرده، مى ايستاد، تا بعد از پايان كار او را به خانه برگرداند.هر شب به دست بوسى مادر مى آمد، و صبح با اجازه او از خانه بيرون مى رفت.پس از مرگ مادر به شدت مى گريست فرمود گريه ام براى اين است كه از نعمت بسيار مهمى چون خدمت به مادر محروم شدم، شيخ پس از مرگ مادر با كثرت كار و تدريس و مراجعات تمام نمازهاى واجب عمر مادرش را خواند، با آنكه مادر از متديّنه هاى روزگار بود.
عاق مادر
جوانى در حال مرگ بود، رسول خدا به عيادتش آمد، شهادتين را به او تلقين فرمود، جوان رو برگرداند، و از گفتن خوددارى كرد، رسول حق فرمود مادر دارد عرضه داشتند آرى، مادر را خواست فرمود از فرزندت ناراضى هستى؟ گفت آرى، فرمود راضى شو زيرا زبانش از گفتن شهادتين بسته شده، عرضه داشت دلم را سوزانده، از او ناراحتم، فرمود به خاطر من راضى شو، محض رسول خدا از او اعلام رضايت كرد، حضرت فرمود : به وحدانيت حق و رسالت من شهادت بده، شهادت داد، فرمود چرا بار اول نگفتى عرض كرد هيولاى وحشتناكى به من حمله مى كرد من از گفتن باز مى ماندم، اكنون آن هيولا از من دور مى شود كه من توانستم سهل و آسان شهادتين بگويم.1
امام سجاد (عليه السلام) فرمود :
نسبت به مادر اين معانى را توجه داشته باش : تو را نه ماه يا كمتر چون بار سنگينى حمل كرد، كه احدى نسبت به احدى آن را تحمل نمى كند، از ثمره قلبش خرج تو كرد، كه كسى براى كسى انجام نمى دهد، با تمام وجودش تو را حفظ كرد، تو را سير كرد و به گرسنگى خود توجه نكرد، تو را سيراب كرد، و تشنگى خود را لحاظ ننمود، تو را پوشاند، خود را به حساب نياورد، گرما خورد ولى تو را از آن حفظ كرد، به خاطر تو از خواب شيرين چشم پوشيد، از سرما و گرما تو را محافظت نمود، تا فرزندى چون تو را داشته باشد، تو طاقت سپاس از او را در برابر اين همه زحمات جز به توفيق خداوند مهربان ندارى.2
1- منازل الآخره، محدث قمى.
2- بحار، ج 74، ص 6.
برای تامل : یکی از اساتید می گفتند احتمالا معنای این روایت نبوی که فرموده بهشت زیر پای مادران است یعنی این که برای احترام یه تنها دست ، بلکه باید پای مادرت را ببوسی!
همسران قرآني
الف - همان طورى که لباس آبروى انسان را حفظ مىکند، زن و شوهر که به منزلهى لباس هستند باید آبروى یکدیگر را حفظ کنند.
ب - همان طورى که رابطهى انسان با لباس تنگاتنگ است و بیگانه به آن راه ندارد، رابطه ى زن و شوهر باید به نحوى باشد که بیگانه بر آنها اطلاع پیدا نکند.
ج - لباس مناسب با فصل و زمان تغییر پیدا مىکند. در هواى سرد لباس ضخیم و در هواى گرم از لباس نازک استفاده مىشود. هر یک از دو همسر باید اخلاق و رفتار خود را نسبت به نیاز روحى یکدیگر تنظیم کنند. اگر مرد عصبانى بود، زن با ملاطفت برخورد کند و اگر زن خسته بود، مرد با او مدارا کند.
همان گونه که لباس براى انسان زینت محسوب مىشود، زن و شوهر باید زینت یکدیگر باشند.
د - لباس انسان را از گرما و سرما حفظ مىکند. در مقابل، انسان نیز باید لباس خود را از آلودگى، پارگى و … نگهدارى کند. زن و شوهر نیز باید یکدیگر را حفظ کنند.
ه - چنان که لباس تن آدمى را گرم مىکند، وجود همسر نیز کانون خانواده را گرم و زندگى را از سردى مىرهاند.
و - همان گونه که لباس براى انسان زینت محسوب مىشود، زن و
ز - لباس بودن دو طرفه است؛ «هنّ لباس لکم و أنتم لباس لهنّ»
ح - همان طورى که انسان لباس را انتخاب مىکند، در ازدواج نیز باید زن و شوهر خودشان یکدیگر را انتخاب کنند و تحمیلى نباشد.
ط - انسان در انتخاب لباس سعى مىکند لباسى را که اندازه و مناسب با خود اوست، انتخاب کند، زن و شوهر نیز باید متناسب و اندازهى یکدیگر باشند.
۱- بقره/۱۸۷.
۲- همان.
منبع:
قرائتی، محسن، هزار و یک نکته از قرآن
خانواده موفق از منظر قرآن
خانواده موفق يعني تپيدن يك قلب در سينه همه اعضاي آن، يعني روحي مشترك در چندين كالبد كه باعث مي شود همگام و همراه يكديگر به سمت كمال ره بپيمايند. در اين خانواده، وحدت، هماهنگي و انسجام اهميت بسيار دارد، تفرقه جايي ندارد و كار ها با شور و مشورت سرانجام مي گيرند.براي داشتن يك كانون گرم و موفق بايد قدم اول را درست برداريم و آن انتخاب همسر با ملاك هاي اسلامي است كه مهم ترين آنها، ايمان و باورهاي صحيح، حسن خلق، تقوا و سلامت جسمي و رواني است. در اين صورت است كه مي توان به داشتن خانواده اي موفق اميد وار بود.
معيار قرآني خانواده هاي موفق در آيه ۲۱ سوره روم ذكر شده است كه مي فرمايد: « و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا إليها و جعل بينكم مّودّة و رحمة إن في ذلك لايات لقوم يتفكرون.»
از همين آيه ابن سينا سود جسته و اساس توفيق هر خانواده را بر چهار ركن «آرامش و سكون، عشق، رحمت و اخلاق» مي داند. از اين رو خانواده هايي كه سنگ زيربناي زندگي خود را بر پايه اركان ياد شده بگذارند موفق محسوب مي شوند.
از ديگر ويژگي هاي خانواده موفق مي توان به اين نكات نيز اشاره كرد: خانواده اي كه از عواطف و اخلاق و ديانت اشباع شده و بستري گرديده باشد براي رشد معنوي اعضاي آن، زمينه اي براي بروز پاكي و عدالت هم در بين اعضاي خود و هم در سطح اجتماع خواهد شد.
در خانواده موفق زن و مرد تعهداتي را كه نسبت به يكديگر و مسئوليتي كه در قبال فرزندان دارند، همواره در نظر مي گيرند به همين دليل آنها در تربيت فرزندان سالم و صالح حداكثر تلاش را مي نمايند و با هر گونه امكاناتي سازگار مي باشند.
به اين ترتيب، نه تنها در كشمكش زمان مايوس نمي شوند، بلكه گام ديگر را اميدوارتر بر مي دارند. يك خانواده خوشبخت براي كسب موفقيت، در جهت پرورش مهارت هاي ارتباطي خود قدم بر مي دارد و در راستاي تحكيم ساختار خانواده، آنها را به كار مي برد. فراگيري روابط مناسب در آغاز، كار دشواري به نظر مي رسد اما گذشتن از هر يك از مراحل آموزشي، به صورت عادت در خواهد آمد. در خانواده ايده آل با ويژگي هايي روبه رو مي شويم كه همه حكايت از يكي شدن آرزوها، خواسته ها و حتي رؤياهاي زوجين دارد. بر تحكيم روابط بين يكديگر تاكيد مي ورزند و براي حفظ آن از نفوذ و مداخله نگرش هاي مخرب و زيان آور دوري مي كنند. تدابيري كه براي اداره خانواده در پيش گرفته مي شود، نياز ها و منافع همه اعضاي خانواده را در بردارد و تصميم گيري ها به گونه اي است كه به نياز همه اعضا توجه مي شود. در اين خانواده ها عشق و صميميت تقويت مي شود وهريك از زوجين تلاش خودرا به كارمي گيرد تا روابط محبت آميز خود را با همسرش تداوم بخشيده و كانون خانوادگي خود را گرم نگه دارد.
يك زوج موفق، علاوه بر اين كه مي توانند احساسات و عواطف خود را بيان كنند مي توانند هنگام بروز موارد تنش زا، بر رفتارهاي خود تسلط داشته و با شيوه اي صحيح اختلاف ها را برطرف و تضاد ها را حل كنند و آرامش را به خانه باز گردانده و محيطي مناسب براي پرورش و تكامل يكديگر و فرزندان خود فراهم سازند.
انعطاف پذيري، گذشت و قدرداني از زحمات يكديگر، از ديگر مشخصه هاي بارز اين خانواده هاست. به طور كلي معيارهاي قوام و پايداري يك زندگي و به تبع آن، توفيق در زندگي مشترك را مي توان در شش اصل خلاصه كرد: نخست اصل « تفاوت ميان زن و مرد»، چرا كه اطلاع از كم و كيف اين تفاوت ها راهگشاي زندگي است و خوشبختي تمام اعضاي اين كانون مقدس را تامين مي كند. در پرتو همين دريافت، احترام به آنها كه پديد آورنده اصل دوم است ديده مي شود و اصل ياد شده«تعاون در خانواده » مي باشد، بخصوص آن كه در پي خود «گذشت و ايثار» كه اصل سوم است، نيز وجود داشته باشد.
همچنين در مثلث مذكور«تفاوت، تعاون و گذشت» نقش اساسي در« تفاهم» به عنوان اصل چهارم و اساسي بين اعضاي اين جامعه كوچك و ايجاد «توازن» (اصل پنجم) در زندگي خانوادگي دارد.از اين رو، هر خانواده با گذر از اين مراحل است كه در مي يابد«تبادل انديشه» به عنوان اصل ششم در توفيق خانواده چه تاثير عظيمي در بهبود روابط خانوادگي دارد.
در يك خانواده مطلوب و موفق اسلامي سلسله مراتب به خوبي رعايت مي شود؛ پدر و مادر اقتدار ويژه اي دارند و فرزندان در نوجواني و حتي ميانسالي احترام خاصي براي والدين قائلند. بين زن و شوهر نيز احترام و اقتدار شوهر پذيرفته شده و زن در مواردي مي پذيرد كه مرد تصميم نهايي را بر عهده داشته باشد. در منظومه زن و شوهري، وظايف به خوبي انجام مي شود و مودت و رحمت بين زن و شوهر برقرار و نيازهاي عاطفي دو طرف مورد توجه است. والدين با شور و شوق به وظايف خود عمل مي كنند و بر ارزش وظايف خود آگاهند.
در يك خانواده موفق حدود حجاب، روابط با نامحرمان و حدود در داخل خانه رعايت مي شود. البته همه قيود بايد بر اساس منطق و متعادل باشد وهرگونه افراط در اجراي حدود از سوي مرد در خانواده نه تنها به تعادل روحي و رواني اعضاي خانواده كمك نمي كند، بلكه آسيب هاي جدي به آنان وارد مي سازد و موجب رفتار نا بهنجار و عدم سلامت رواني آنها مي شود.
در خانواده قرآني التزام به تقوا و اجتناب از گناهاني مانند موسيقي و آواز خواني حرام، شراب خواري، غيبت و تهمت و رذايل اخلاقي مانند تكبر و حسد، مورد توافق همه اعضا مي باشد. البته ممكن است لغزش هايي صورت گيرد، ولي بناي افراد بر رعايت تقوا است. حقوق افراد مورد توجه و اصل بر عدالت است. به روابط با خويشاوندان، بويژه والدين زن و شوهر، توجه مي شود و تعامل و حمايت اجتماعي بين خويشاوندان ارزش به شمار مي رود. خانواده موفق از نظر اسلام از هر مشكل و اختلافي مصون نيست، ولي در اختلاف ها حريم ها شكسته نمي شود و افراد پس از فرو نشستن هيجانات، به دنبال حل مشكل و حتي اصلاح و جبران ضعف ها و رفتارهاي نامناسب خود هستند. افزون بر اين، باورهاي ديني پايدار، عدالت محوري و مدارا سه مفهوم مركزي خانواده مطلوب و موفق از ديدگاه اسلام است.
« سيره خانوادگي ائمه(ع) نمونه كامل يك خانواده موفق و مطلوب اسلامي است. در اين خانواده ها رابطه عاطفي بسيار عميق است به گونه اي كه حضرت زهرا(س) عشق و محبت خود را نسبت به حضرت علي(ع) در سخن با سلمان ابراز مي دارد.
امامان معصوم(ع) براي همسران خود شخصيت و اعتبار قائل بودند.دراموراقتصادي، استقلال نظر آنها را ارج مي نهادند.درامورمعنوي ازآن ها كمك مي گرفتند. دربرخورد با فرزندانشان محبت، احترام، بازي با آنان، پذيرش آنان، آزادي و در عين حال نظارت برآنان، رعايت اعتدال بين آنها، دوري از تنبيه و سرزنش وبه طوركلي نرمي ومدارا با آنان را اصل قرارمي دادند.»و نيز بايد گفت خانواده موفق خانواده اي است كه در همه جوانب مثبت و موفقيت آميز، از رشدي متعادل و هماهنگ برخوردار باشد و از افراط وتفريط خودداري كند.
كلام آخر
براي داشتن خانواده اي موفق، بايد فصل اول را درست آغاز كرد با انتخاب همسري شايسته و واجد معيارهاي قرآني، آنچه در فصلي اتفاق مي افتد بر فصل بعدي اثر مي گذارد. بايد تلاش كنيم فصل هاي اوليه را بسازيم تا فصل هاي بعدي تقويت شوند.
داشتن خانواده اي گرم و صميمي و پر از موفقيت آرزوي همه ماست. بايد با تقويت ايمان و احترام به اصل تفاوت، بين زن و مرد، با ايثار و گذشت تعاون را در خانواده اجرايي كنيم تا به تفاهم و توازن كه خمير مايه موفقيت است برسيم و با تبادل انديشه و شور و مشورت در حفظ آن بكوشيم تا همواره طعم موفقيت را بچشيم.
نويسنده: فاطمه وحيدي
جهاد زن، خوب شوهرداري
«دخت نبي مكرم اسلام، الهام بخش و آموزگار این اصل اساسی بود که حقوق و وظایف در همه جا به ویژه در زندگی خانوادگی و اجتماعی و سیاسی دوشادوش یکدیگر و در کنار هم قرار دارند. از این رو کسی که انتظار دارد حقوق و آزادی و امنیّت و حرمت او از سوی دیگران رعایت گردد و شخصیّت و کرامت داشته شود، خود باید حقوق و آزادی و امنیّت و حرمت دیگران را پاس دارد. زن و شوهری که حقوق و حرمت همتای زندگی خویش را گرامی ندارد چگونه می تواند انتظار همکاری و همیاری و حق شناسی طرف مقابل خود را خواستار باشد.» امیر المؤمنین علی(ع) می فرمایند:
هیچ گاه فاطمه از من نرنجید و او نیز هرگز مرا نرنجاند، او را به هیچ کاری مجبور نکردم، او نیز مرا آزارده نساخت، در هیچ امری قدمی بر خلاف میل باطنی من بر نداشت و هر گاه به رخسارش نظاره می کردم تمام غصّه هایم برطرف می شد و دردهایم را فراموش می کردم.
در جای دیگر می فرمایند:
«به خدا قسم! هرگز کاری نکردم که فاطمه (س) خشمگین شود، او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد.»
«شیخ مفید در کتاب «الارشاد» نقل می کند:
«جِهادُ الْمَرْأه حُسْنُ التَّبَعُّلِ؛
جهاد زن، خوب شوهر داری کردن است.» یک زن آگاه و وظیفه شناس، اگر بتواند درون خانه، محیط مساعدی را برای رشد و کمال خود و شوهر و بویژه فرزندان خویش فراهم کند تأثیر مثبت و بسیار مؤثر آن در اصلاح جامعه و اخلاق و تربیّت آحاد آن، مشاهده خواهد شد. در حقیقت زن، سهم مستقیمی در فعال نمودن سایر نیروهای سازنده ی جامعه دارد. این حدیث گویای اهمیّت وظیفه ی خانه داری است چرا که آن را به مثابه ی جهاد می داند. پیامبر گرامی اسلام به اسماء بنت یزید که از زنان انصار بود و برای عرض سئوالی خدمت حضرت رسیده بود، فرمودند: «خوش رفتاری زنان با شوهر و جویای رضایت او شدن و دنبال کردن موافقت او، با همه ی فضایل و اعمال مردان در راه خدا برابری می کند»3. همچنین رسول خدا(ص) می فرماید: «آیا بهترین زنان شما را معرفی نکنم؛ هر گاه شوهر را بیازارد یا ناراحت کند، با پوزش و عذرخواهی نزد شوهر آمده و دست او را بگیرد و گوید: به خدا تا تو راضی نشوی خواب به چشم من نخواهد رفت.» 1 حضرت صادق(ص) فرمودند: «گروهی نزد پیامبر(ص) آمده عرض کردند: ما مردمی را دیدیم که برای بزرگانشان سجده می کردند، رسول خدا(ص) فرمود:
اگر سزاوار بود چنین فرمانی بدهم، همانا امر می کردم، زنان برای شوهران خود سجده کنند.»2
در حدیث دیگری که فرمودند: «ملعون است، ملعون است، زنی که شوهر خود را ناراحت نموده و بیازارد و خوشبخت است، خوشبخت است، زنی که که شوهر خود را گرامی داشته و او را اذیّت نکند و در همه ی حالات فرمان او برد.»3 در هر حال زن باید در برابر شوهر خود متواضع باشد و حقّ قهر نمودن از او را ندارد. زن نباید در محیط خانه و خانواده بد زبانی نماید چرا که باعث از هم گسیختن بنیان خانواده می شود. او نسبت به شوهر خود نباید بد گمان باشد، بلکه با داشتن حس اعتماد نسبت به شوهرش صفای دل و زندگی را در محیط خانواده به ارمغان آورد. بی احترامی و یا قدرنشناسی در برابر زحمات مرد، عمل شایسته ای نبوده و مورد تأیید مکتب اسلام نمی باشد. پیغمبر(ص) فرمودند: «شما زن ها ناسپاسگذار و نفرین گو هستید، چنان چه ده سال در خانه شوهر در ناز و نعمت به سر برید، اگر یک روز تنگدست شود یا اختلاف و اندوهی برای شما به وجود آید، لطف پیشین و احسان شوهر را نادیده گرفته می گویید؛ من هرگز از تو خیری ندیده ام.»4 زن نباید به خاطر هر چیز کوچکی دعوا و کشمکش را به خانه راه دهد، بلکه اگر زمانی همسرش دچار اشتباهی شد از او در گذرد، چرا که قرآن می فرماید: عفو کنید از بدی های یکدیگر تا خداوند هم گناهان شما را در روز قیامت عفو نماید (نور،22).
1ـ محدث نوری، مستدرک الوسائل، چاپ مؤسسه ی آل البیت لإحیاء التراث قم، کتاب نکاح،ج 14، ص 160.
2ـ عطیه صادق کوهستانی، زن زیباترین گل آفرینش، انتشارات نسیم حیات، چاپ دوم/1384، ص55.
3ـ حسن احمدی، زن در پیشگاه ولایت،ص 180،به نقل از بحارالانوار، ج 103،ص253. 4ـ همان، به نقل از محدث نوری، مستدرک الوسائل، کتاب نکاح، باب 70.
برای تامل : در جنگ و جهاد چه شرایطی حاکم است ؟ سختی ، تلاش ، مبارزه با دشمنان درونی و بیرونی و …. پس یک زن نمونه برای اینکه اجر جهاد را ببرد باید یک مجاهد واقعی باشد و در عرصه شوهرداری خوب تلاش و مجاهدت کند