آثار کفران و ناسپاسی
آثار کفران و ناسپاسی
* خروج از دایره توحید
خداوند در آیاتی کفران نعمت را زمینه ساز خروج از حوزه توحید و یکتاپرستی میداند. و لذا کفران نعمت را سبب خسران بر میشمارد. معلوم است که در نظر قرآن، همه انسانها در خسران و زیان هستند مگر اینکه خود را با ایمان و عمل صالح از آن برهانند.(سوره عصر) بر این اساس، کفران نعمت خود، عاملی برای بقای شخص در همان خسران میباشد که آثار آن در دنیا و آخرت به اشکال گوناگون بروز میکند.
* زمینه خسران ابدی
خداوند در آیاتی از جمله ۴۰ سوره نمل و ۱۲ سوره لقمان، کفران نعمت را زمینه ساز خسران ابدی کفران کنندگان بر میشمارد و نسبت به این امر هشدار میدهد. به این معنا که خداوند به شخص نعمتی را میدهد تا در یک آزمونی معلوم شود که چگونه با استفاده درست یا نادرست از نعمت، از خسران رهایی مییابد یا آنکه همچنان در آن دست و پا خواهد زد و در مرداب آن فرو خواهد رفت.
* ازدست دادن نعمت
از نظر قرآن، نتیجه طبیعی کفران نعمت، از دست دادن آن نعمت و نعمتهای دیگر است.(رعد، آیه ۱۱) از امام سجاد (ع) نقل شده است که کفران نعمت از گناهانی است که موجب تغییر و زوال نعمت الهی میشود. آن حضرت(ع) پس از بیان این مطلب به آیه ۱۱ سوره رعد اشاره و آن را تلاوت میکند تا بیان دارد که چه رابطه و نسبت نزدیکی میان کفران نعمت و زوال آن وجود دارد. (تفسیر الصافی، ج ۳، ص ۶۱ و نیز تفسیر الجامع، ج ۵، ص ۲۷۱)
* گرسنگی و قحطی
گرسنگی و قحطی از دیگر آثاری است که خداوند در آیه ۱۱۲ سوره نحل برای کفران نعمت بیان میکند؛ خداوند در این آیه میفرماید که چگونه کفران نعمت باعث سلب آن از جانب خدا و قحطی و گرسنگی در جامعه میشود و کسانی که گرفتار کفران نعمت میباشند از آرامش و امنیت و اطمینان نسبت به این امور بیبهره خواهند بود.
* خوف و ناامنی
خوف و ناامنی که در این آیه به عنوان پیامد طبیعی کفران نعمت از آن یاد شده، بیانگر آن است که کفران نعمت چگونه موجبات سلب امنیت را فراهم میآورد، بلکه زمینه بحرانهای عمومی نیز میشود؛ چرا که افزون بر اشخاص، جوامع نیز دچار بحران امنیت و فقدان آن میشود و وحشت و ترس بر جامعه حاکم میگردد.
* محرومیت از رضایت الهی
از دیگر آثار کفران نعمت میتوان به محرومیت از رضایت الهی اشاره کرد. خداوند در آیه ۷ سوره زمر شکر را عامل جلب رضایتمندی بر میشمارد. مفهوم مخالف این قضیه وحکم الهی این خواهد بود که کفران نعمت موجب محرومیت از رضایتمندی خداوند میشود. بنابراین،کسانی که گرفتار کفران نعمت هستند خود را باید در زمره کسانی بشمارند که خشم و غضب الهی را به جان خریدهاند و از خشنودی خداوندی محروم گشتهاند.
* محرومیت از محبت خدا
همچنین از آیات ۲۷۶ سوره بقره و ۳۸ سوره حج بر میآید که کفران نعمت موجب محرومیت از محبت خداوند خواهد بود. در این آیات بصراحت بیان شده است که خداوند کفرانکننده را دوست نمیدارد. محرومیت از محبت الهی به معنای ورود به دایره کسانی است که دوزخ، آنها را در بر گرفته است؛ چرا که تنها اهل امنیت و آرامش دنیوی و اخروی کسانی هستند که محبوب خدایند و کسانی که خداوند بر آنان خشم گرفته و محبوب خدا نیستند، در دوزخ فراق در دنیا و دوزخ آتش در قیامت خواهند سوخت.
کفران، خصلت ناپسند انسان
کفران، خصلت ناپسند انسان
یکی از خصلتهای انسان که در قرآن به نقد و ارزیابی آن پرداخته شده، صفت کفران و ناسپاسی است. این اصطلاح بیشتر با نعمت بیان میشود و در زبان مردم، با عنوان کفران نعمت مورد نقد و سرزنش قرار گرفته است.
ریشه این اصطلاح را میتوان در واژه کفر دانست؛ هر چند که در ادبیات عربی برای بیان همین اصطلاح کفران نعمت، واژه کنود نیز به کار میرود. در قرآن مشتقات هر دو واژه برای بیان همین مقصود به کار رفته است.
کفر به معنای پوشاندن است و کافر را از آن رو کافر گفتهاند که روی حقیقت را میپوشاند و به جای حق، باطل را میجوید و آن را اصالت میبخشد. بنابراین کفران به معنای کفران نعمت، پوشاندن آن با ترک سپاس و شکر گزاری از آن است.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۷۱۴، ذیل واژه کفر)
در زبان فارسی کفران را با واژه ناسپاسی بیان میکنند که ضد معنای شکر است. از این رو گفته شده: کفران به معنای نشناختن نعمت از منعم و شاد نبودن به آن و صرف نکردن آن در مصرفی که منعم به آن راضی و خشنود است. آیاتی از قرآن از جمله آیه ۷ سوره ابراهیم و آیه ۴۰ سوره نمل و آیه ۱۵۲ سوره بقره بر همین معنا دلالت میکند.
خداوند در آیات بسیاری هنگام بیان خصلتهای انسانی، یکی از خصلتهای ناپسند وی را کفران نعمت بر میشمارد. از جمله این آیات میتوان به آیه ۱۴۷ سوره نساء، ۳۸ سوره یوسف و ۷ و ۳۴ سوره ابراهیم اشاره کرد.
از این آیات و مانند آن به دست میآید که این خصلت ناپسند که گاه از اهل ایمان نیز صادر میشود، نوعی کفر و پوشاندن حق است. اینکه برخی از پیامبران از جمله حضرت سلیمان نبی(ع) وقتی تخـت بلقیس را نزد خـود دید، گفت: هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَمَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ؛ این از فضل پـروردگار من است تا آزمایشم کند که آیا شاکرم یا ناسپاس؛ وکسی که شاکر باشد به نفع خودش است و کسی که ناسپاس باشد، پس پروردگار من بینیاز است و با ناسپاسیاش، به خودش ضرر میزند (نمل، آیه ۴۰) بیانگر این معناست که همه ممکن است گرفتار این نوع کفران و ناسپاسی شوند؛ هر چندکه اهل ایمان باشند. از این رو در آیه از ابتلا و آزمون سخن به میان میآید که اهل ایمان در هر مرتبهای ممکن است به آن دچار شوند.
از آیات قرآن بر میآید که کفر و پوشاندن حق، مصادیق و مراتبی دارد که از جمله میتوان به کفر به معنای انکار اصول دین (بقره، آیه ۲۸ و نساء، آیه ۱۵۰)، انکار توحید و پذیرش شرک (مائده، آیه ۷۳)، انکار رسالت پیامبر(رعد، آیه ۴۳)، پذیرش طاغوت (بقره، آیه ۱۵۶)، ترک فرائض دینی(آل عمران، آیه ۹۷)، ارتکاب معصیت(بقره، آیه ۱۰۲) و کفران نعمت (نمل، آیه ۴۰) اشاره کرد.
از امام صادق روایت شده که فرموده است: الْکُفْرُ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَلَی خَمْسَهِ أَوْجُه ، وَالْوَجْهُ الثَّالِثُ مِنَ الْکُفْرِ کُفْرُ النِّعَمِ وَذَلِکَ قَوْلُهُ تَعَالَی یَحْکِی قَوْلَ سُلَیْمَانَ علیه السلام؛ کفر، در کتاب خدا به پنج معنا آمده است که معنای سوم آن کفران نعمت است و سپس به کلام خداوند اشاره کرد که حکایت سخن حضرت سلیمان(ع) است.( کافی، ج۲، ص۳۸۹)
امیرمومنان علی (ع) نیز میفرماید: مَنِ اسْتَعَانَ بِالنِّعْمَهِ عَلَی الْمَعْصِیَهِ فَهُوَ الْکَفُورُ ؛ کسی که با نعمت خدا گناه میکند، کفران نعمت و ناسپاسی میکند. (مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۵۳ )
بر این اساس میتوان گفت که مصداقی از کفر و مرتبهای از آن، کفران نعمت است. از این رو خداوند کسانی را که کفران نعمت میکنند مورد سرزنش قرار میدهد و آنان را اهل هلاکت و دوزخ میشمارد. (هود، آیه ۶۰ و یوسف، آیه ۳۸ و ابراهیم، آیه ۲۸ و نیز نحل، آیات ۵۳ و ۵۵ و ۷۱ و ۷۲ و ۸۳ و عبس، آیه ۱۷)
اینکه خداوند در آیه ۲۱۱ سوره بقره و ۷ سوره ابراهیم، کفران نعمت را موجب عذاب شدید الهی میداند و یا در آیه ۱۱۵ سوره مائده کفران نعمت را سبب گرفتار شدن به عذاب مسخ قلمداد میکند (تفسیر شریف لاهیجی، ج ۱، ص ۷۲۷) و یا در آیات ۷۶ و ۷۷ و ۸۱ سوره قصص ، ناسپاسی و کفران نعمت را موجب نزول عذابهای دنیوی معرفی میکند، به خوبی بر میآید که کفران نعمت مرتبهای از کفر و انکار توحید و الوهیت و ربوبیت الهی است.
بنابراین، میتوان گفت که هیچ کسی در هیچ مرتبهای، از کفران نعمت به معنای نوعی کفر و انکار الوهیت در امان نیست و میبایست هوشیار باشد تا گرفتار آزمون و ابتلا نشود.
نظر رهبر انقلاب در مورد بازی های اینترنتی
به گزارش پایگاه خبری فضای مجازی ایران فیمنا؛ یکی از دغدغه های امروزی همه خانواده های ایرانی، تربیت و محیط تربیتی کودکانشان است. بازی ها که یکی از اصلی ترین مشغله کودکان به شمار می رود، بزرگترین فرصت آموزش و تربیت برای فرزندان به حساب می آید. در سال های اخیر کمبود فضای فیزیکی برای کودکان و نوجوانان، تغییر سبک زندگی، تراکم شهری بیش از حد و جذابیت های بصری از جمله عللی است که گرایش به سمت بازی های اینترنتی را سبب شده است.
در همین رابطه رهبر انقلاب در جمع اعضای شورای انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۹۲ در رابطه با بازی های اینترنتی و تهاجم فرهنگی چنین می فرمایند:
“میخواهند برروی ذهن ملت ما و برروی رفتار ملت ما جوان، نوجوان، حتی کودک، اثرگذاری کنند.
این بازیهای اینترنتی و اسباببازیهایی که وارد کشور می شود از جملهی همین است.
این تهاجم فرهنگی به این شکل یک واقعیت است.”
کسی که امام داشته باشد سرگردان نیست
کسی که امام داشته باشد سرگردان نیست
کسی که امام و پیغمبر داشته باشد سرگردان نیست. کسی که اعضا و باطنش را با آنچه که پیغمبر و امام می خواهد پر کند وزن پیدا می کند، کسی که وزن پیدا کند در طوفان ها مایل به چپ و راست نمی شود. سنگینی و وزن ما به ایمانمان به پروردگار، نبوت و امامت و ولایت کلیه ی الهیه اهل بیت علیهم السلام است در باطن و در بیرون هم با اختیار دادن به اعضا و جوارحمان به دستورات دین لنگری برای کشتی ایمانمان می سازیم.
ثقل یعنی سنگینی پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من دو تا وزن بعد از مرگ خودم در بین شما می گذارم کتاب الله و عترتی؛ اگر کتاب الله خواسته های پروردگار و نور خداست، اهل بیت علیهم السلام معدن علم و اراده خداست در وجود ما منتقل شود خیلی وزن سنگینی خواهیم داشت.
به آیه هفتم سوره اعراف عنایت کنید، سنگینی در روز قیامت حق است، حق خیلی سنگین است و باطل پوچ است: وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازينُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ این وزنه های قیامت خود قران، پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام هستند. کسی که وزن هایش سنگین باشد، یک وزنش توحید، نبوت و امامت ائمه علیهم السلام باشد رستگاران واقعی هستند، فقط آنها اهل نجات و رستگاری هستند چون وزنه هایشان سنگشن است.
آیه بعد می فرماید: آنهایی که بی وقارند، بی متانت هستند، پوچ و سبک هستند در روز قیامت می بینند تمام سرمایه های وجودیشان را برباد داده اند چون به توحید و نبوت وامامت ظلم کرده اند، یعنی پشت کرده اند به خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله و امام معصوم علیه السلام.
سخنرانی استاد حسین انصاریان
منبع : وارث
اهمیت و آداب قرائت قرآن
پرسش:
تلاوت قرآن کریم از چه جایگاه و اهمیتی برخوردار است و آداب قرائت آن چگونه میباشد؟
پاسخ:
یکی از سنتهای متروک در میان ما، خصوصاً وقتی که نظام جدید تحصیل آمده است، تلاوت قرآن مجید است. ما در گذشته با سواد کمتر داشتیم، در عین حال که با سواد از امروز کمتر داشتیم، ولی قرآنخوان از امروز بیشتر داشتیم، چون با سوادهای ما صدی نود و پنج اگر نگوییم صدی نود و نهتایشان، با اینکه باسوادند، و بسا هست یکی دو زبان خارجی را هم میدانند، و یک کتاب انگلیسی را اگر به او بدهی، مثل بلبل میخواند، ولی قرآنخواندن را بلد نیست، در صورتی که خود قرآنخواندن از مستحبات و از عبادات بسیار اکید و اصیل مؤثر در نقش انسان است. «نه تنها خواندن، بلکه خواندنی که در حدی توأم با دانستن باشد. در آیات اول (سوره مزمل) خداوند میفرماید: «یا ایهاالمزمل… و رتلالقرآن ترتیلا» ای جامه به خود پیچیده… قرآن را با دقت و تأمل بخوان!
یعنی قرآن را بخوان، به شکل ترتیل هم بخوان، به بیان واضح، نه خیلی تند و سریع و نه خیلی کند و کلمات از یکدیگر گسسته، در حالتی قرآن را بخوان که گویی داری خودت به خودت تلقین میکنی. «اقبال لاهوری» میگوید: پدرم یک جمله به من گفت که این جمله روح من را دگرگون کرد. روزی من در اتاقم داشتم قرآن میخواندم، پدرم آمد از جلو اتاق رد بشود، به من گفت: محمد! قرآن را آن چنان بخوان که گویی بر تو نازل شده است. میگوید: این جمله خیلی در من اثر گذاشت:
مجتهدین غیر از مسئله نماز شب، یکی از کارهایشان قرآن خواندن در سحر است… اینکه مسلمان، روز بگذرد و یک حزب، یعنی یک چهارم یک جزء را نخواند، انصافاً یک ظلم به قرآن است. در حدیث است حداقل روزی پنجاه آیه از قرآن بخوانید. (آشنایی با قرآن، شهید مرتضی مطهری(ره)، ص 198 تا 201)
آداب قرائت قرآن
1- خواندن قرآن با فکر و تعقل
«افلا یتدبرون القرآن» آیا در (آیات و مفاهیم) قرآن نمیاندیشند. (نساء - 82)
2- با دقت و شمرده خواندن
«ورتلالقرآن ترتیلا» (مزمل- 4) امام علی(ع) در تفسیر این آیه میفرمایند: یعنی قرآن را خوب بیان کن و همانند شعر آن را با شتاب مخوان و مانند ریگ آن را پراکنده مساز و دلهای خود را با آن به بیم و هراس افکنید. (کافی- کتاب فضل القرآن)
3- با حزن خواندن
امام صادق(ع): قرآن حزین نازل شده است، پس قرآن را با حالت حزن قرائت کنید. (همان)
4- با استعاذه خواندن
هنگامی که قرآن میخوانی، از شر شیطان طرد شده به خدا پناه ببر. (نحل- 98)
5- به یاد بهشت و جهنم بودن
امام صادق(ع) میفرماید: معنای تلاوت آن است که در هر جا که یادی از بهشت یا آتش به میان آورد در آنجا توقف نمایی. (بحارالانوار، ج 89، ص 214)
6- با طهارت بودن
«لایمسه الا المطهرون» به قرآن دست نمییابند مگر افراد با طهارت. (واقعه- 78)
7- مسواک نمودن هنگام تلاوت
پیامبر گرامی(ص) فرمودند: طریق قرآن را پاکیزه کنید. گفتند: طریق قرآن چیست ای پیامبر؟ پیامبر(ص) فرمود: دهانهای شما، گفتند: با چه چیزی؟ پیامبر(ص) فرمود: با مسواک (بحارالانوار، ج 89، ص 213)
8- با وضو بودن
9- رعایت ادب و احترام قرآن
10- فرستادن صلوات پیش از تلاوت
11- دعای پس از قرائت
12- گفتن: صدق الله العلی العظیم پس از تلاوت
روزه ؛ کارگاه تربیت نفس
روزه ؛ کارگاه تربیت نفس
بی گمان هدف از اسلام و آموزههای دستوری شریعت، تغییر مثبت در نفس و اصلاح آن برای کسب مقام خلافت الهی است که در عبادت و بندگی خدا بروز میکند. این تغییر مثبت در آموزههای وحیانی قرآن دارای عناوین و نامهای گوناگونی است که هر یک ناظر به درجه و مرتبه و نیز روشها و شیوههای دست یابی به این دگرگونی و تغییر است که در نهایت انقلابی عظیم را موجب میشود. از جمله نامهای این تغییر مثبت، دستیابی نفس به تقوای الهی است که به عنوان برآیند و نتیجه عبادات از جمله عبادت روزه در آیات قرآنی مطرح شده است. نویسنده در این مطلب ضمن تبیین فلسفه روزه واقعی راه کسب آن را نیز تشریح کرده است.
***
کسب تقوا، فلسفه عبادت و بندگی
خداوند در آیه 56 سوره ذاریات بهصراحت فلسفه خلقت و آفرینش نه غایت و هدف خالق را، عبادت و بندگی دانسته است. این بدان معناست که خداوند به عبادت و بندگی انسان و هیچ موجود دیگری نیاز ندارد؛ زیرا خداوند غنی بالذات است و نیاز برای موجود فقیری است که دارای فقر و نقص بوده و برای جبران آن غایتی را در نظر گرفته و به عنوان فلسفه و هدف کار خویش قرار داده و برای تحقق آن هدف اقدام و عمل میکند؛ اما وقتی خداوند خود را به عنوان غنی حمید و بینیاز ستوده است (فاطر، آیه 15) دیگر نیازی به عملی ندارد تا بدان کمبود و نقص خود را تامین و جبران کند. پس باید حکمت و غایت عمل و فعل الهی را در متعلق کار و فعل خداوند جست. به این معنا که خداوند به سبب آن که حکیم است و هرگز کاری را بیهوده انجام نمیدهد، باید در فعل خلقت و آفرینش خود، هدف و حکمتی داشته باشد تا از بیهودگی خارج و کاری حکمیانه شود. خداوند خود بهصراحت در حکمت آفرینش انسان میفرماید: وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛ و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند.(ذاریات، آیه 56) پس خلقت انسان دارای حکمتی به نام عبادت خدا است و همین مسئله، خلقت انسان را از بیهودگی و عبث بیرون برده است، چنان که در جایی دیگر میفرماید: أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ؛ آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريدهايم و اينكه شما به سوى ما بازگردانيده نمىشويد؟(مومنون، آیه 115)
پس دانسته شد که خداوند بینیاز، به هدف و حکمتی انسان را آفریده است. این هدف و حکمت همان عبادت و بندگی خداوند است؛ اما دانستیم که خداوند خود وقتی بینیاز است، باید این بندگی و عبادت خداوند دارای هدف و حکمت دیگری باشد که به ظاهر به خداوند ربط دارد ولی در باطن به خلق و مخلوق یعنی همین انسان ربط پیدا میکند. حال این پرسش مطرح است که هدف از بندگی خدا و عبادتش چیست؟
برکات نماز غفلیه در زندگی انسان
برکات نماز غفلیه در زندگی انسان
استاد حوزه علمیه خواهران با بیان اینکه غفلت بزرگترین عاملی است که موجب می شود انسان نتواند از نمازش یاری بجوید، گفت: نماز غفلیه در زندگی انسان برکات زیادی دارد که یکی از برکات این نماز غفلت زدایی از نماز است.
بایدها و نبایدهای روزهداری
مروری برخطبه شعبانیه رسول اکرم(ص) در فضیلت و اهمیت ماه مبارک رمضان
بایدها و نبایدهای روزهداریدر آخرين روزهاي ماه شعبان پیامبر رحمت، حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) با ايراد خطبهاي نوراني، وظايف روزهداران را در ماه مبارك رمضان مشخص كردند. در اين خطبه فضايل و اهميت اين ماه شريف و بايدها و نبايدهاي آن تشریح شده است.
اي مردم!
ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش به سوي شما روی كرده است؛ ماهي كه نزد خدا، بهترين ماههاست و روزهايش بهترين روزها و شبهايش بهترين شبها و ساعتهايش بهترين ساعتهاست؛ ماهي كه در آن شما را به مهماني خدا دعوت كردهاند و شما در آن از اهل كرامت خدا شدهايد.
نفسهای شما در آن ثواب تسبيح و ذكر خدا دارد و خواب شما ثواب عبادت. اعمال شما در آن پذيرفته است و دعاهاي شما مستجاب، پس از پروردگار خويش با نيتهای راستين و دلهای پاك، بخواهيد كه توفيق روزه اين ماه و تلاوت قرآن در آن را به شما عنايت فرمايد. شقي و بدبخت، كسي است كه در اين ماه بزرگ، از آمرزش خدا بي بهره باشد.
دراين ماه با گرسنگي و تشنگيتان، گرسنگي و تشنگي روز قيامت را به ياد آوريد. به فقيران و درماندگان كمك و تصدق كنيد. به پيران و كهنسالان احترام و ارج بنهيد. به كودكانتان ملاطفت و مهرباني كنيد. با خويشاوندان ارتباط داشته باشيد. زبان خود را از گفتار ناشايست نگاه داريد. ديدگان خود را از ديدن ناروا و حرام بپوشانيد و گوشهای خود را از شنيدن آنچه نادرست است، بازداريد. با يتيمان مردم مهرباني كنيد تا بعداز شما با يتيمان شما مهرباني كنند. از گناهان خود به سوي خدا توبه و بازگشت كنيد. در اوقات نماز، دستهای خود را به دعا برداريد، زيرا كه وقت نماز، بهترين ساعتهاست و در اين اوقات، حق تعالي با رحمت، به بندگانش مي نگرد و اگر با او مناجات كنند، پاسخشان دهد و چنانچه او را ندا كنند لبيكشان گويد و اگر از او بخواهند عطا كند و چون او را بخوانند مستجابشان گرداند.
اي مردم!
جان هايتان در گرو اعمال شماست، پس با طلب آمرزش از خدا، آنها را از گرو خارج كنيد.
پشت شما از بار گناهان سنگين است، پس با طول دادن سجدهها، آنها را سبك گردانيد و بدانيد كه حق تعالي به عزت خود سوگند ياد كرده است كه نمازگزاران و سجدهكنندگان دراين ماه را عذاب نكند و در روز قيامت آنها را از آتش دوزخ درامان دارد.
اي مردم!
هر كه از شما روزه دارمؤمني را دراين ماه افطار دهد، نزد خدا پاداش بنده آزادكردن و آمرزش گناهان گذشتهاش را خواهد داشت. برخي از اصحاب گفتند: يا رسول الله! همه ما قادر به انجام آن نيستيم. حضرت فرمود: با افطار دادن روزهداران، از آتش جهنم بپرهيزيد، اگرچه به نصف دانه خرما و يا يك جرعه آب باشد.
اي مردم!
هر كه اخلاق خود را در اين ماه نيكو كند، از صراط، آسان بگذرد، آن روز كه قدمها، برآن بلغزد. هر كه دراين ماه كارهاي غلامان و مستخدمان خود را سبك گرداند، خدا در قيامت حساب او را آسان كند. هر كه در اين ماه از آزار رساندن به مردم خودداري كند، حق تعالي، روز قيامت، خشم خود را از او باز دارد. هر كه در اين ماه يتيم بيپدري را گرامي دارد، خدا او را در قيامت عزيز گرداند. هر كه در اين ماه صله رحم كند و با خويشان بپيوندد، خدا او را در قيامت به رحمت خود واصل گرداند و هر كه در اين ماه رابطهاش را با خويشان قطع كند، خداوند در قيامت رحمت خود را از او دريغ نمايد. هر كه در اين ماه نماز مستحبي بپا دارد، خداوند او را از آتش جهنم برهاند و كسي كه نماز واجبي بجا آورد، خداوند ثواب هفتاد نماز واجب در ماههای ديگر را به او عطا كند. هر كه در اين ماه بسيار بر من صلوات فرستد، خداوند كفه سبك اعمال او را سنگين گرداند. كسي كه در اين ماه يك آيه از قرآن تلاوت كند، ثواب كسي را دارد كه در ماههای ديگر قرآن را ختم كرده باشد.
اي مردم!
درهاي بهشت دراين ماه گشوده است. از پروردگار خود بخواهيد كه آنها را بر روي شما نبندد و درهاي جهنم دراين ماه بسته است، از خدا بخواهيد كه آنها را بر روي شما نگشايد. شياطين دراين ماه در غل و زنجيرند. از خدا بخواهيد كه آنها را بر شما مسلط نگرداند.
علي(ع) مي فرمايد: در اين حال از جا برخاسته و عرض كردم، اي پيامبر خدا! برترين اعمال در اين ماه چيست؟
حضرت فرمود: اي اباالحسن ! برترين اعمال در اين ماه پرهيز از محرمات است.
(وسایلالشیعه –کتاب روزه؛ بحارالانوار، ج 96، ص157)
روزه؛ عبادتی با آثار متنوع 1
آثار متنوع روزه در دنیا و آخرت
روزه به سبب آثاری که دارد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. از همین رو پیامبر(ص) در حدیث قدسی نقل میکند: قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِي بِه؛ خداوند تبارک و تعالی میفرماید: روزه براى من است و من پاداش آن را مىدهم. (من لا یحضره الفقیه ج 2 ، ص 75، ح 1773 - شبیه این حدیث در تهذیب الاحکام، تحقیق خرسان، ج 4، ص 152، ح 420)
بنابراین، باید آثار بسیاری برای روزه بر شمرد؛ زیرا پاداش الهی متعدد و متنوع است و چون خود خداوند پاداش کار روزه دار را به عهده گرفته است در این امر کوتاهی نمیکند؛ زیرا دانا و توانا و بخشندهای مطلق است و در کارش کم نمیگذارد. لذا روزه را باید خیر کثیر دانست؛ چنان که گفته شد. پیامبر(ص) میفرماید: مَنْ مَنَعَهُ الصَّوْمُ مِنْ طَعَامٍ يَشْتَهِيهِ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُطْعِمَهُ مِنْ طَعَامِ الْجَنَّةِ وَ يَسْقِيَهُ مِنْ شَرَابِهَا؛ كسى كه روزه او را از غذاهاى مورد علاقهاش باز دارد برخداست كه به او از غذاهاى بهشتى بخوراند و از شرابهاى بهشتى به او بنوشاند. (بحار الانوار، ج 40 ، ص 331 ، ح 13)
آن حضرت همچنین میفرماید: طُوبَى لِمَنْ ظَمَأَ، أَوْ جَاعَ لِلَّهِ، أُولَئِكَ الَّذِينَ يَشْبَعُونَ يَوْمَ الْقِيَامَة؛ خوشا به حال كسانى كه براى خدا گرسنه و تشنه شدهاند، اينان در روز قيامت سير مى شوند. (هدایة الامة الی احکام الائمة ج 4 ، ص 268 ، ح 9)
همچنین امام صادق(ع) میفرماید: لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ فَرْحَةٌ عِنْدَ إِفْطَارِهِ وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ؛ براى روزه دار دو سرور و خوشحالى است: 1. هنگام افطار؛ 2. هنگام دیدار پروردگارش در قیامت. (کافی، ج 4، ص 65، ح 15 - من لا یحضره الفقیه ج 2، ص 76، ح 1760)
همچنین حضرت محمد(ص) میفرماید: ان للجنهًْ بابا يدعى الريان لا يدخل منه الا الصائمون؛ براى بهشت درى است بنام (ريان) كه از آن فقط روزه داران وارد مىشوند. (معانی الاخبار ص 409، ح 90)
این آثار و برکات نشان میدهد که روزه خیر مطلق است؛ البته از جهاتی دیگر نیز روزه خیر کثیر و خیر مطلق است؛ زیرا آثار آن در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی نمودار است و شخص با روزه داری چنان تاثیری در حوزه روان شناختی و جامعه شناختی به جا میگذارد که قابل سنجش با دیگر اعمال عبادی نیست. برخی از آثار متعدد و متنوع روزه در حوزه های گوناگون از نظر قرآن در ادامه تبیین میشود.
1. آثار بهداشتی و درمانی روزه: روزه دارای آثار بهداشتی برای شخص و جامعه است؛ زیرا شخص از نظر ظاهری و باطنی و نیز جسمی و روانی تحت تاثیر مستقیم آثار مثبت روزه قرار میگیرد. از نظر جسمی، با گرفتن روزه، نوعی پیشگیری را انجام میدهد تا گرفتار بیماریهای جسمی نشود. همچنین روزه نقش درمانی را به عهده دارد. از نظر علمی ثابت شده است که بسیاری از بیماریهای سخت درمان همچون سرطان با روزه درمان می شود؛ زیرا کاهش مواد غذایی اجازه نمی دهد تا سلول های سرطان رشد کنند، بلکه در فرآیندی از میان می روند. روزه همچنین در بهداشت و درمان بیماریهای روانی نقش بسزایی دارد. بسیاری از بیماریهای روانی از جمله اضطراب و نگرانیها با روزه درمان میشود؛ زیرا موجب میشود تا شخص به آرامش و اطمینانی دست یابد که از راه دیگر قابل دسترسی نیست. همان گونه که بیماریهای روانی مانند ناراحتی عصبی و اضطراب موجب بیماریهای جسمی چون زخم معده و مانند آنها میشود، روزه به سبب درمان بیماریهای روانی میتواند زمینه ساز درمان بیماریهای جسمی مرتبط با آن نیز باشد. از همین رو در روایت در تبیین آثار روزه آمده است: صوموا تصحوا؛ روزه بگیرید تا صحیح و سالم باشید. از نظر اسلام، روزه گرفتن موجب میشود تا بدن و جسم در مسیری قرار گیرد که رشد طبیعی داشته و عوامل بازدارنده کاهش یابد. از همین رو پیامبر(ص) روزه را عامل نمو و رشد طبیعی بدن دانسته و میفرماید: لِكُلِّ شَيْءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْأَبْدَانِ الصِّيَام؛ براى هر چيزى زكاتى است و زكات بدنها روزه است. (من لا یحضره الفقیه ج 2، ص 75، ح 1774 – كافى، الاسلامیه، ج 4، ص 62، ح 2) باید توجه داشت که واژه زکات از زکو به معنای رشد و بالندگی است و اینکه انفاق مالی را زکات و موجب رشد و نمو مال دانستهاند، از آن روست که برخلاف ظاهر امر که با دادن مال و انفاق و صدقه آن، با کاهش و نقص مال مواجه هستیم، در باطن موجب ازدیاد و نیز برکت بالا میشود و مال انسان از این طریق رشد و نمو کرده و افزایش مییابد. همچنین بدن به ظاهر با روزه گرفتن از رشد و نمو می افتد، ولی در باطن موجب رشد و نمو بدن می شود و به رشد طبیعی سالم خود ادامه می دهد.
روزه؛ عبادتی با آثار متنوع
روزه، خیر مطلق
روزه از نظر قرآن برای انسان سالم و حاضر، خیر مطلق است؛ به این معنا که هر آن چیزی که از آثار روزه بر فرد و جامعه مترتب می شود، جز خیر و خوبی نیست که مناسب و سازگار با انسان و جامعه انسانی است و هیچ گونه بدی و شروری از روزه بر نمی آید تا انسان مجبور باشد به عنوان شر از آن اجتناب کند. از این رو خداوند می فرماید: واَن تَصُومُوا خَيرٌ لَكُم؛ و اینکه روزه بگیرید برای شما بهتر است. (بقره، آیه 184) البته کسی که مریض و یا مسافر است، بهتر است که روزه نگیرد؛ زیرا شرایط مریض و مسافر یک شرایط استثنایی است. (بقره، آیه 185)
باید توجه داشت وقتی در قرآن سخن از خیر است، در برابر شر به کار می رود؛ و مراد از خير، چيزى مانند عقل، عدل، فضل و هر چيز سودمند واقعی و سازگار با انسان است كه مورد رغبت همگانی نیز باشد؛ در فرهنگ قرآنی ضدّش شرّ دانسته شده است و گاه در کنار هم به کار میرود.
اینکه گفته شد روزه برای انسان سالم و حاضر – در برابر مسافر- خیر مطلق است، برای آن است که آثار بسیار متعدد و متنوعی برای روزه است که انسان نباید آن را از دست دهد و با بهانه جویی خود را از برکات روزه بویژه روزه ماه مبارک رمضان محروم کند.
البته گاه وقتی از خیر مطلق یا خیر مقید سخن گفته میشود، معنای دیگر مراد است؛ زیرا عالمان اسلامی در یک تقسیم بندی کلی خیر را به دو گونه خیر مطلق و خیر مقید تقسیمبندی کرده اند. خير «مطلق»، چيزى مانند عقل و عدل است كه در هر حال و نزد هر كسى مورد رغبت است؛ در حالی که خير و شرّ «مقيّد»، چیزی مانند مال است كه براى يكى خير و براى ديگرى شرّ است.
از نظر قرآن، روزه گرفتن برای انسان سالم و حاضر در وطن خود، از مصادیق خیر مطلق است به گونه ای که در همه حال برای شخص و جامعه مفید و سازنده است.
از نظر قرآن کسانی از خیر بهرهمند میشوند که مسلمان و مومن (بقره، آیه 103؛ توبه، آیه 88؛ انفال، آیه 70)، عاقل (قصص، آیه 60)، متقی( بقره، آیه 103؛ آل عمران، آیه 15)، اهل توکل(شوری، آیه 36)، دارای صبر همراه ایمان و عمل صالح (قصص، آیه 80)، اهل کار خیر و عمل صالح (همان)، اهل توبه (بقره، آیه 54)، اهل جهاد (توبه، آیه 88)، پندپذیر (نساء، آیه 66)، اهل وفای به عهد (نحل، آیه 95) و انسانی صالح (آل عمران، آیات 113 تا 115 و 198) باشند. البته از نظر قرآن، ابرار از خیر مطلق بهرهمند هستند (آل عمران، آیه 198)؛ زیرا آنان در مقام عالی قرار دارند و از مصادیق صالحان مطلق هستند.
در آیات قرآن آثاری برای بهرهمندان از خیر بیان شده که از جمله آنها میتوان به ایجاد اطمینان در افراد سست ایمان (حج، آیه 11)، برخورداری از هدایت ویژه الهی (انفال، آیه 23) و در نهایت دستیابی به رستگاری و فلاح(روم، آیه 38) اشاره کرد.