2.اعتقاد به رسالت و امامت
نمودهاي باور هاي ديني
2.اعتقاد به رسالت و امامت
دومين باور ديني که رکن دين داري به شمار مي رود، اعتقاد به رسالت انسان هايي از سوي خداوند است که به عنوان انبياي الهي در تاريخ شناخته شده اند. وصايت و جانشيني انبيا که در مذهب شيعه به «امامت» معروف است نيز در راستاي تکميل رسالت انبياست.
در زندگي انسان، نقش باور به اصل نبوت و امامت به دو بعد، باز مي گردد: اولين بعد، آموزش امور ديني به ويژه زندگي بر اساس اصول ديني است. راه منحصر به فرد شناخت تعاليم دين، پس از کلام خداوند، سخنان پيامبر و جانشينان ايشان است، به گونه اي که حتي استفاده ي صحيح از کلام خداوند نيز مبتني بر شناخت و درک سخنان اولياي دين (عليهم السلام) است. دومين بعد در رابطه با اعتقاد به رسالت و امامت، نقش الگودهي آنان است. اصل همانندسازي که در ضمن تقليد و الگوگيري از کودکي در انسان وجود دارد، عامل اساسي يادگيري است، به گونه اي که براي کودکان تقليد از الگوهاي شايسته، هنگام حل مشکل يا در رويارويي با محيط اطراف، تأثير بسيار مثبتي دارد.افزون بر اين، از ميان شيوه هاي متعدد يادگيري، مشاهده ي الگو مؤثرترين و پاياترين روش هاست. در زمينه ي چگونگي روابط اعضاي خانواده و نوع رفتارها نيز پيروي و همانندسازي با انسان هايي که تعاليم دين به طور کامل در آنها تجلي يافته، ضروري است. از آنجا که افراد براي يادگيري شيوه ي رفتار و برخورد مناسب در خانواده، به نمونه هاي عيني رفتاري در همه ي ابعاد زندگي نيازمند هستند، خواه ناخواه به سوي چنين الگوهايي کشيده مي شوند؛ از اين رو ارائه ي نمونه هاي مناسب، براي کارايي بهتر افراد و خانواده ها و رويارويي با مسائل زندگي، سودمند خواهد بود. در اين باره، قرآن افرادي را که به دنبال کمال معنوي هستند، دعوت مي کند که پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) را الگويي نيکو در زندگي در نظر گيرند.همچنين در اين جهت، رفتار اولياي دين (عليهم السلام) از اولين تا آخرين مرحله ي زندگي خانوادگي درس آموز است؛ مانند: گزينش همسر، مهريه و جهيزيه، مراسم ازدواج، آداب معاشرت در همه ي ابعاد، روش برخورد با فرزندان؛ همچنين برخورد با والدين الگوي قابل اعتماد و کاملي است.