حوزه علمیه فاطمیه سلاماللهعلیها شهرکرد


بهترين حياها:
1-حيا از وجود خداوند:
اگر انسان عظمت خداوند را درک کند و توجه به حضور او داشته باشد و يا به عبارتي او را حاضر و ناظر اعمال خود بداند، از کارهاي زشت و از گناهانش بيشتر خجالت مي کشد و اين يکي از بالاترين نوع استغفار است. استغفار از روي حيا يکي از بهترين انواع استغفارهاست و لذا بهترين حيا، حيا از خداست. در حديث قدسي آمده است که: (اي فرزند آدم، هيچ روز جديدي نيست مگر اين که از ناحيه من روزي جديدي به تو مي رسد و هيچ شبي نيست مگر اين که ملائکه من عمل قبيحي از ناحيه تو به من گزارش مي کنند، رزق مرا مي خوري و نافرماني مرا مي کني و هر وقت مرا بخواني درخواست تو را اجابت مي کنم. خير من به سوي تو سرازير است و حال آن که شر تو به سوي من بالا مي آيد. چه خوب مولائي هستم من، و چه بد، بنده اي هستي تو. هرگاه از من خواسته اي داشتي به تو عطا کردم و بدي هاي تو را يکي پس از ديگري مي پوشانم، من از توخجالت مي کشم ولي تو از من حيا نمي کني).
2-حيا از ملائکه:
مومن به وجود ملائکه ايمان دارد و به خصوص از ملائکه اي که مُوکل انسان هستند، حيا مي کند.
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند: (هر کس در خلوت زمينه گناه برايش فراهم گرديد و خداوند را مراقب خود بداند و از فرشتگان نگهبان حيا کند، خداوند همه گناهان او را مي آمرزد. هرچند به اندازه ي گناهان جن و انس باشد. اصلاً از فلسفه هاي وجود اين ملائکه حياي بندگان از گناه است. حضرت مي فرمايند: (بدان که همراه تو فرشته اي گرامي است که بر تو گماشته شده است تا آنچه را انجام مي دهي، ثبت کند و بر سري هم که از مردم پنهان مي داري، آگاه است، پس شرم کن).
3-حيا در حضور ائمه اطهار (عليهم السلام):
ما ائمه را شاهد و ناظر بر اعمال مي دانيم. آن ها شاهدان و گواهان دنياي فاني هستند و کسي که متوجه باشد در هر حال در حضور ائمه است، ديگر از هر گونه گناه و خطا و کم کاري و ترک وظيفه حيا مي کند. در روايت داريم آن گاه که فرشتگان بخواهند عملي را به سوي خداوند بالا ببرند، نخست بر امام زمان (عج) عرضه مي کنند و سپس بر تک تک ائمه اطهار تا اين که بر رسول خدا (ص) عرضه مي شود و پس از آن بر خدا عرضه مي گردد.
دستاوردهاي حيا:
در حديثي از وجود مقدس رسول خدا (ص) آمده است که دستاوردهاي حيا: (نرمخويي، مهرباني، خدا را ناظر ديدن در نهان و عيان، سلامت (روحي و جسمي)، دوري کردن از بدي، خويش رويي، بخشندگي، پيروزي و خوشنامي در ميان مردم، اين ها فوايدي است که خردمندان از حيا مي برند، پس خوشا به حال کسي که اندرز خدا را بپذيرد و از رسواگري او بيم مي کند).
حياي نابجا:
گاهي اوقات مسائلي براي انسان رخ مي دهد که ممکن به علت عدم آگاهي و شناخت، نداند که آيا بايد حيا پيشه کند يا واقعاً جاي حيا کردن نيست. اين که کجا صفت حيا ممدوح است نمونه هايي از آن را که در قرآن و فرمايشات حضرات معصومين (عليهم السلام) آمده است. اما اين که در چه مواردي حيا مذموم است و يا به عبارتي حياي منفي چه مواردي هستند، جاي تأمل و بررسي است. در مجموع حيا بستگي به اهداف عاليه اخلاقي انسان دارد و رعايت اعتدال در آن عقلاني است يعني نبايد به مرحله ي افراط کشيده شود و نه مرحله ي تفريط ، به طوري که بعضي از اوقات انسان چيزي را عيب مي داند که زشت نيست و کمبودي براي آن محسوب نمي گردد و يا خيال مي کند که ضعفي دارد اما در واقع ضعف نيست. رسول گرانقدر اسلام (ص) فرمود: (حيا بر دو قسم است: حياي عقل و حياي حمق، حياي عقل علم است و حياي حمق جهل است).در ذيل به نمونه هاي حياي منفي و نابجا مي پردازيم.
الف) حيا در کسب علم: اولين موردي که حيا در آن روا نيست، کسب علم است. اگر لازم شد براي يادگيري مطلبي از کسي سؤال بپرسيد، ديگر حيا معنايي ندارد چرا که حيا در کسب علم محروميت به دنبال مي آورد.
ذکر مثال: گاهي لازم است، انسان براي بيان حرف حقي از مثالي در سطح پائين استفاده کند که براي همه ملموس باشد، اما حيا مي کند و آن را دون شأن خود مي داند. مثال رکيک و زشت نيست، اما در سطح مردم کوچه و بازار است اين هم حياي حمق است.
*1) اقرار به جهل: مورد ديگري که از حيا نسبت به آن نهي شده، مربوط به اساتيد، معلمان و روحانيون است که اگر چيزي را نمي دانستند، قاطعانه بگويند (نمي دانم) و از گفتن اين کلمه شرم نکنند
*2) مشورت: آگاهي انسان در کاري که مي خواهد انجام دهد، دچار شبهه يا مشکلاتي مي گردد ولي به خاطر آن که ديگران او را بي عرضه و نالايق نخوانند، حيا مي کند مشکش را با کسي در ميان بگذارد و چه بسا اين امر باعث خسارت و مشکلات بزرگتري مي گردد.
*3) خطابه: انسان گاهي براي ارشاد يا دفاع از حق يا تبيين مطلبي بايد در جمعي سخنراني کند و چه بسا با عکس العمل هاي مختلفي در جمع روبه رو شود که اينجا بايد با تسلط سخن بگويد و از اين که در حضور جمعي سخن مي گويد حيا نکند.
*4) مخالفت با رسم غلط: گاهي آداب و رسوم غلطي در جامعه جا افتاده است که خلاف حکم خداست و اينجا انسان بايد با آن آداب مخالفت کند و اين که بگويد حيا کردم و مجبور شدم اين آداب غلط را بپذيرم، پذيرفته نيست.
*5) صدقه دادن: بعضي به خاطر آن که پول اندکي دارند از صدقه دادن حيا مي کنند. در روايات چنين حيايي هم نفي شده است. در روايتي از اميرالمؤمنين علي (ع) مي خوانيم (که از بخشش کم شرم نکن، چرا که محروم کردن سائل کمتر از آن خواهد بود).
*6) کار خير: مورد ديگري که حيا کردن در آن ممنوع است حيا در انجام دادن عمل خير است. روايت زيبايي است که هم از اميرالمؤمنين و هم از امام زين العابدين (عليه السلام) نقل شده که فرمودند: (مومن عمل خير را از روي ريا انجام نمي دهد و به خاطر حيا آن را ترک نمي کند).
*7) اشتغال هاي معمولي: مورد بعدي که حيا نسبت به آن نکوهش شده است، در مورد کارهايي است که به غلط و از روي تکبر آن را دون شأن خود مي دانيم. مثلاً يک پزشک بر خود عار مي بيند که در يک روستا در مناطق دور افتاده به طبابت بپردازد. اميرالمؤمنين علي (ع) مي فرمايند: (حياي بي مورد، مانع رزق مي شود).
*8) همنشيني با مستضعفان: برخي در شأن خود نمي بينند با انسان هاي محروم هم صحبت شوند و از اين کار حيا مي کنند. (که اين همان حياي حمق و نشأت گرفته از کبر و غرور است).
*9) ساده زيستي: مردان الهي از پوشيدن لباس هاي ساده و معمولي شرم نمي کردند.
*10) خدمت به ميهمان: آدمي هر چند هم منزلتش بالا باشد، نبايد نسبت به خدمت کردن به ميهمان خود حيا کند. امام علي (ع) مي فرمايند: (در سه چيز نبايد حيا کرد، اول خدمت به ميهمان).
*11) احترام به پدر و مادر و معلم: انسان نبايد به خاطر اين که بزرگ شده و به جايي رسيده و از نظر علمي و اجتماعي، وزانتي پيدا کرده، از احترام گذاشتن به پدر و معلم حيا کند. اميرالمؤمنين علي (ع) يکي ديگر از موارد که نبايد از آن حيا کرد را برخاستن پيش پاي پدر و معلم مي دانند.
*12) دفاع از حق: گاهي انسان حقي دارد و به آن هم نيازمند است، ولي کم روئي او، نه گذشت و ايثار، باعث مي شود حق خود را مطالبه نکند. اين باز از مواردي که نبايد حيا کرد.
*13) درخواست از خدا و اوليايش: از ديگر جاهايي که حيا جايز نيست، درخواست از خداوند و واسطه هاي فيض يعني معصومين (عليهم السلام) است. انسان در درخواست از همنوعان خودش بايد حيا را رعايت کند اما در مورد منابع فيض و رحمت ديگر حيا جايگاهي ندارد.
حيا در زندگي خانوادگي:
وجود مقدس پيامبر (ص) مي فرمايد: (همانا من براي اتمام مکارم اخلاقي مبعوث شدم) بديهي است که يکي از مهم ترين مکارم اخلاقي پايبندي به صفت حيا و شرم است. اين صفت به طرق مختلف در زندگي انسان بروز مي يابد و انسان بايستي بر اساس (حيا) در ابعاد مختلف زندگي، رفتارهاي اجتماعي و خانوادگي خود را تنظيم نمايد.
يکي از مهم ترين کانون هاي ارزشمند، کانون خانواده است. اگر بخواهيم اين کانون در راستاي رضا و خوشنودي الهي و دستورات او انجام گيرد، لزوماً بايستي حيا را در آن کانون رعايت کنيم. مسائلي از قبيل روابط جنسي ميان پدر و مادر در کانون خانواده بايستي در زمان هاي معيني و در يک خلوتگاه خاص صورت پذيرد و فرزندان به هيچ وجه به خلوتگاه آنان وارد نشوند و از روابط زوجين مطلع نگردند. در کلام مقدس الهي در آيه 58 سوره نور به اين مسئله اشاره شده است که بدون اجازه به خلوتگاه وارد نشويد. فرزندان بالغ در خانواده نيز موظفند در هر وقت بدون اجازه در اطاقي که دو همسر قرار دارند، وارد نشوند، حتي کودکان نابالغ که مرتباً نزد پدر و مادر هستند، نيز آموزش داده شوند که لااقل درسه وقت (قبل از نماز صبح و بعد از نماز عشاء و هنگام ظهر که پدران و مادران به استراحت مي پردازند) بدون اجازه وارد نشوند. بر خلاف آن چه بعضي از ساده انديشان فکر مي کنند که کودکان سر از اين مسائل در نمي آورند، ثابت شده است که کودکان (تا چه رسد به بزرگسالان) روي اين مسئله فوق العاده حساسيت دارند و گاه مي شود سهل انگاري پدران و مادران و برخورد کودکان به منظره هائي که نمي بايست آن را ببينند، سرچشمه ي انحرافات اخلاقي و گاه بيماري هاي رواني شده.
لذا به پدران و مادران توصيه شده که اين مسئله را جدي بگيرند، و فرزندان خود را عادت به گرفتن اجازه ورود بدهند، و همچنين از کارهاي ديگري که سبب تحريک فرزندان مي گردد از جمله خوابيدن زن و مرد در اطاقي که بچه هاي مميز مي خوابند تا آن جا که امکان دارد پرهيز کنند و بدانند اين امور از نظر تربيتي فوق العاده در سرنوشت آن ها مؤثر است.
پيامبر (ص) در حديثي فرمود: (مبادا در حالي که کودکي در گهواره به شما مي نگرد آميزش جنسي نکنيد). شايان ذکر است که صفت شرم و حيا و رعايت آن خصوصاً در کانون خانواده، از جانب پدر و مادر و همچنين به فرزندان توصيه شده است تا جايي که در حديثي از وجود مطهررسول خدا (ص) آمده است: (پسر از پسر، پسراز دختر، و دختر از دختر، وقتي به ده سالگي رسيدند، حتماً بايد خوابگاهشان از هم جدا شوند).
در خصوص بوسيدن، وجود منّور رسول الله (ص) فرمود: (دختربچه شش ساله را، پسربچه نبوسد و همچنين زن ها ازبوسيدن پسربچه اي که سنش از هفت سالگي تجاوز کرده است، خودداري کنند).
اميرالمؤمنين علي (ع) نيز مي فرمايد: (وقتي دختربچه، شش ساله شد مرد نامحرم حق ندارد او را ببوسد و همچنين نمي تواند او را در آغوش بگيرد).
امام صادق (ع) نيز يادآور مي شوند که: (وقتي دختربچه به سن شش سالگي رسيد براي تو شايسته نيست او را ببوسي).
امام محمد باقر (ع) در خصوص خواب فرزندان فرمود: (بايستي بستر خواب پسربچه ده ساله را از زن ها جدا کنيد).
و همچنين فرمود: (بپرهيز از روابط جنسي در جايي که کودک مميزي تو را مي بيند و رفتارت را آنچنان درک مي کند که قادر است به خوبي براي ديگران توصيف و تشريح نمايد).
امام صادق (ع) نيز فرمود: (موقعي که در اتاق، کودکي حضور دارد، مرد با همسر خود نياميزند، زيرا اين عمل، طفل را به راه بي عفتي و زناکاري سوق مي دهد).
در تحقيقي که براساس چهارصد نامه ارسالي از نوجوانان و جوانان به راديو (به عنوان برنامه آينده سازان) به عمل آمده است، در موارد متعددي نوجوانان و جوانان، علت اصلي خودارضائي را در جريان قرار گرفتن مسائل خاص والدين يا مشاهده اين عمل ذکر کرده اند، به گونه اي که ضربات جبران ناپذيري بر سلامت رواني و اخلاقي آن ها از اين طريق وارد شده است).
نوجواني از تهران بدون ذکر سن و مقطع تحصيلي خود نوشته است: (دختري شاد و شاگردي ممتاز بودم، اما با رسيدن سنين بلوغ بدبختي هاي من آغاز شد …(در اين قسمت از نامه او به نحوه اطلاع يافتن از آميزش پدر و مادر خود اشاره مي کند که در اثر بي مبالاتي و بي احتياطي آنان در اين امر صورت گرفته بود و اين عمل آنان، فشار روحي و رواني شديدي به او وارد ساخت و سپس ادامه مي دهد که … به مرور زمان تاب و تحمل خود را از دست داده بودم و به طور کلي حالم دگرگون شده بود. احساس مي کردم که تمايلات خفته اي در من بيدار شده است که نمي توانستم با کوشش فراواني که در قبال آن انجام مي دادم، جلوي آن ها را بگيرم و همين مسئله باعث شده که من مبتلا به (خودارضايي) شوم و بعدها بر اثر اين عمل زشت به بيماري هاي گوناگون مبتلا شدم که نمي دانستم اثرات آن خودارضائي مي باشد. اما بعدها با پي بردن به اثرات شوم آن و اين که اين عمل از گناهان کبيره است آن را ترک کردم و در مقابل خداوند توبه کردم اما هرگز تصور نمي کنم که خداوند مرا ببخشد).
نامه فوق، نمونه اي از موارد متعددي است که به دليل بي بند و باري والدين و عدم حساسيت نسبت به مسئله بلوغ؛ انحراف خودارضايي را در نوجوان به وجود آورده است. خانواده آسيب زا، از سويي با عدم محافظت اخلاقي از روابط زناشويي بين خود، به احساسات ملتهب و پرقدرت بلوغ دامن مي زنند و آن ها را بر حسب تحريک غريزه جنسي، به خودارضايي و ساير انحرافات سوق مي دهند و از سوي ديگر با عدم رعايت وظايف اخلاقي و الهي خود، در قبال فرزندان، به رابطه معيوب و نامطلوب شکل مي دهند.
با توجه به آنچه در خصوص حيا در زندگي خانوادگي ارائه شد، مسائلي در ذهن متبادر مي گردد که به شرح ذيل است:
1- پدر و مادر در کانون خانواده، نقش بسيار سرنوشت سازي دارند که اگر به درستي به وظايف الهي و شرعي خود عمل نمايند، مي توانند موجبات رشد و اعتلاي خانواده را مهيا نمايند و اگر خداي ناکرده از وظايف الهي و شرعي غفلت نمايند موجبات تزلزل و سستي ارکان خانواده را فراهم نموده و قطعاً در پيشگاه خداوند و فرزندانشان مسوولند.
2- پدر و مادر در کانون خانواده، بايستي مکارم اخلاقي و تربيتي را با توجه به دستورات قرآن و سيره حضرات معصومين (ع) و سخنان ارزنده ي آنان، به فرزندان خود آموزش داده و هر کدام به عنوان يک الگو براي فرزندانشان باشند. بديهي است رفتارهاي غلط و نابجا و دور از ادب پدر و مادر، تأثيرات منفي و ناهنجاري روي فرزندان بجاي مي گذارد و موجبات بي حيايي آن ها را فراهم مي نمايد.
3- عمل به دستورات خداوند و حضرات معصومين (عليهم السلام) به ويژه در راستاي مسائل خانواده، از يک سو موجب تحکيم خانواده و مباني آن و از دوم سو پايبندي به ارزش ها و فزوني حيا و از سوم سو موجب تحکيم جامعه و سلامت آن مي گردد. زيرا جامعه تشکيل شده از خانواده هاي متعدد است، پس سلامت خانواده به سلامت اجتماع کمک بسياري مي نمايد.
4- پدر و مادر بايد در خصوص تعليم و تربيت فرزندان مطابق دستورات الهي و حضرات معصومين (عليهم السلام) عمل نمايند که در اين صورت پاداش عظيمي در پيشگاه خداوند متعال دارند. حضرت رسول اعظم (ص) فرمود: (کسي که دختري داشته باشد و او را نيک تربيت نمايد و از نظر علم خوب تعليمش دهد، همانا چنين دختري مانع رسيدن آتش جهنم به والدين خود خواهد بود).
حياي پيامبر اکرم (ص):
درونمايه جلسات و نُقل جلسات محافل، گاهي بيان کاستي ها، زشتي ها و عيوب ديگران است و به استناد از اين و آن سپري مي شود و حريم ها مراعات نمي گردد. به روايت اميرالمؤمنين (ع) مجلس پيامبر (ص) مجلس بردباري، شرم و حيا، صدق و امانت بود، سرو صدا و فرياد در آن مجلس شنيده نمي شد، حرمت افراد مورد هتک قرار نمي گرفت و در پي لغزش ديگران و عيب جويي از آنان نبودند، همه اهل پيوند و صفاو ارتباط بر محور تقوا بودند، بزرگان و سالخوردگان مورد تکريم و احترام قرار مي گرفتند، به خرد سالان، ترحم و شفقت مي شد و افراد نيازمند و مراجعاني را که کار داشتند، مراعات مي کردند و پناهگاه و مأمني براي غريبان بودند. بديهي است که چنين مجلسي، زمينه ساز تربيت روحي و ادب اجتماعي است.
اميرالمؤمنين علي (ع) به مردي از قبيله سعد فرمود: (… صبح يکي از روزها رسول خدا (ص) به سراغ من و فاطمه (س) آمد و ما هنوز در بستر خواب بوديم، فرمود: سلام بر شما. ما در آن شرايط حيا کرده، جواب نداديم. بار ديگر فرمود: سلام بر شما باز جواب نداديم بار سوم فرمود: سلام بر شما، ما ترسيديم که اگر جواب نگوئيم آن حضرت باز گردد، زيرا عادت حضرتش چنين بود که سه بار سلام مي کرد، اگر جواب مي شنيد داخل مي شد وگرنه باز مي گشت. پس گفتيم: و سلام بر شما اي رسول خدا (ص) بفرمائيد، و حضرت داخل شد…).
با توجه به اين که پيامبر اکرم (ص) مصداق حيا و مکارم عالي اخلاقي بودند، از ظلم ها و ستم ها و جسارت ها و بي ادبي هايي که مشرکان در حق حضرت روا داشتند، با بزرگواري تمام آنان را عفو و مورد بخشش قرار دادند. از جمله در جريان فتح مکه با نهايت بزرگ منشي، مشرکان را مورد عفو قرار داد و فرمود: (پس هم اکنون به شما چنان مي گويم که برادرم يوسف گفت: امروز سرزنش بر شما نيست … و سپس فرمود (فاذهبوا فانتم الطلقاء) برويد که شما آزادشدگانيد).
شايان ذکر است که اين برخورد عالي پيامبر (ص) زمينه را براي گرايش مشرکان به سمت اسلام مهيا نمود.
در خصوص حياي زيباي پيامبر (ص) آمده است، جابر گويد: هرگز نشد کسي از حضرت چيزي بخواهد و ايشان نه بگويد. ابن عتيبه گويد: اگر چيزي حاضر نداشت وعده آن را مي داد. رسول خدا (ص) فرمود: (هر که از ما چيزي بخواهد اگر آن را داشته باشيم از وي دريغ نمي کنيم).
*حياي حضرت زهرا (سلام الله عليها):
اميرالمؤمنين علي (ع) فرمود نابينايي اجازه خواست و بر فاطمه وارد شد. فاطمه خود را پنهان کرد و رسول خدا (ص) به فاطمه فرمود: از چه رو در حجاب رفتي و حال آن که اين مرد نابينا تو را نمي بيند؟ عرض کرد: اگر او مرا نمي بيند من او را مي بينم و او مي بويد. سپس پيامبر (ص) فرمود گواهي مي دهم که تو پاره تني مني.حضرت زهرا (س) سمبل و نمونه يک همسر شايسته و يک همتاي بايسته و يک شريک زندگي برازنده و يک همراه و همراز آزاده و بزرگ در راه تقرب به خدا و طالب خشنودي او بود و در اين راه از هيچ مهر و ايثار دريغ نمي ورزيد و ديگران را بر خود مقدم مي داشت و با سختي هاي زندگي دليرانه رو به رو مي گرديد تا گرد و غبار اندوه و رنج زندگي بر دل مصفاي همتاي زندگي اش اميرالمؤمنان و فرزندان ارجمندش ننشيند. در جواب اميرالمؤمنان که پرسيد: فاطمه جان، چرا نگفتي چيزي در خانه نيست تا فراهم آورم؟ گفت: علي جان من از پروردگارم حيا مي کنم که چيزي را که تو بر فراهم آوردن آن توان نداري، آن را از تو بخواهم و فراهم آوردن آن را از شما درخواست کنم) در خصوص حيا و عفاف والاي حضرت زهرا (سلام الله عليها) آمده است: (هنگامي که ايشان در آستانه شهادت بود، دوست نداشت بعد از مرگ جسمش را در منظر ديگران قرار دهند و از اين که جنازه او را روي پاره تخته اي قرار دهند ناراحت بود و اين ناراحتي را براي اسماء دوست و پرستارش گفت، اسماء به حضرت فاطمه (س) عرض کرد: زماني که در حبشه بودم، ديدم آنان براي اين منظور چيزي مي ساختند، اگر خواستيد براي شما بسازم؟ حضرت فرمود آري، آنگاه اسماء تختي طلبيد و آن را واژگون کرد و سپس شاخه هاي خرما طلبيد و بر پايه هاي آن بست و جامه بر آن افکند و گفت: آن ها را اين طور ديدم که تابوت مي ساختند. فاطمه (س) فرمود: مانند اين براي من بساز، که مرا بپوشاند، خداوند تو را از آتش حفظ کند.
برخي از اسوه هاي حيا و پاکدامني:
قرآن کريم يکي از قهرمانان و اسوه هاي حيا را حضرت يوسف (ع) عنوان کرده است، همسر عزيز مصر علت زنداني نمودن يوسف (ع) را تقاضاي نامشروع و مراوده با او مي داند، در حالي که يوسف (ع) عفت و پاکدامني را برگزيد و در چنان شرايطي به خداوند متعال پناه برد، در سخن گرانمايه الهي چنين آمده است:
(يوسف گفت: پروردگارا، زندان نزد من محبوب تر است از آنچه اينها مرا به سوي آن مي خوانند و اگر مکر و نيرنگ آن ها را از من بازنگرداني، به سوي آنان متمايل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود، پروررگارش دعاي او را اجابت کرد، و مکر آنان را از او بگردانيد چرا که او شنوا و داناست).
از دعاي حضرت يوسف به درگاه خداوند نکاتي در ذهن متبادر مي گردد.
انسان بايستي هميشه و همه جا خداوند را حاضر و ناظر اعمال خود ببيند.
انسان در همه عرصه ها به خداوند نيازمند است، به ويژه در عرصه هاي خطرناک، نيازمنديش مضاعف مي گردد.
اگر انسان ياد خداوند را در همه امور مد نظر قرار دهد، يقيناً خداوند دعايش را مستجاب و زمينه ي عاقبت به خيري اش را فراهم مي نمايد.
حيا از منظر قرآن کريم و روايات
هنگامي که خداوند متعال انسان را آفريد، او را به حال خود رها ننموده و از مکتب انبياء الهي که نشأت گرفته از سرچشمه ي وحي الهي است بهره مند نمود. در اين راستا، پيامبران (صراط مستقيم) و يا به عبارتي راه سعادتمندي و تقرّب به خداوند را به او نشان داده و در اين مسير مشغول هدايتش و پيوسته مقصد نهايي که در يک کلمه (قرب الي الله) است را برايش بازگو مي نمودند. علاوه بر مکتب نبوت خداوند بر انسان منت نهاد و مکتب امامت که دنباله رو مکتب انبياء و پيامبر عظيم الشأن اسلام است، براي هدايت و سعادتمندي او قرار داد. از سوي ديگر علاوه بر هدايت بيروني، خداوند انسان را به قواي در درون مجهز ساخت، که در صورت
بکارگيري آن و استفاده صحيح از آن، گام مهمي در جهت به کمال رسيدن و سعادتمندي او مي باشد. از جمله اين قوا و سرمايه ي ارزشمند که ريشه در فطرت آدمي دارد، (حيا و شرم) است.
در قرآن کريم آيات متعددي اشاره به اين گوهر ارزشمند و موهبت الهي دارد و خداوند عزيز براي اعتلاي شخصيت انسان ها و سلامت و امنيت خانواده و جامعه و رسيدن آنان به کمال دعوت به حيا نموده که پاره اي از آيات شريفه را بر مي رسيم.
هنگامي که شيطان آدم و همسرش را وسوسه کرد در قرآن کريم چنين آمده است: (و به اين ترتيب، آن ها را فريب (از مقامشان) فرود آورد و هنگامي که از آن درخت چشيدند، اندامشان (عورتشان) بر آن ها آشکار شد و شروع کردند به قراردادن برگ هاي (درختان) بهشتي بر خود، پروردگارشان آن ها را ندا داد که: (آيا شما را از آن درخت نهي نکردم؟ و نگفتم که شيطان براي شما دشمن آشکاري است ) (اعراف / آيه 22) يکي از آن دو زن که به حالت حيا راه مي رفت نزد موسي آمد و گفت: پدرم (شعيب) تو را مي خواند تا مزد آب دادنت را بدهد (قصص / آيه 25) (فجاءته احداها تمشي علي استحياء)
از جمله نتايج و بازتاب هاي مهم که شرط اول حيا مي باشد، اين است که انسان مي خواهد خود را از زشتيها بپوشاند و عيبهاي خود را مخفي نمايد و يا به عبارتي از اينکه زشتيهايش آشکار شود، خجالت مي کشد و در اين صورت حالت (حيا و شرم) در او پديدار مي گردد. البته حالت استحياء و حيا ورزيدن به کليه افعال و جوارح انسان مربوط مي شود و شامل راه رفتن، سخن گفتن، نگاه کردن، غذا خوردن، خوابيدن و عبادت کردن نيز مي گردد.
* اما يکي از مصاديق حيا در کلام مقدس الهي که دستوري براي تمامي انسان هاست (پوشاند شرمگاه) است.
از جمله آموزه هايي که در قرآن کريم مورد تأکيد قرار گرفته و از نشانه هاي امنيت و بقاي خانواده و استحکام جامعه و بنيان ارزش ها و هنجارهاي اسلامي به حساب آمده مسئله ي (حجاب و پوشش) مي باشد. شايان ذکر است مسئله حجاب و پوشش تنها اختصاص به زنان ندارد، بلکه از آن جايي که ساختار وجودي و خلقت زن توأم با ظرافت هاي ويژه اي است، رعايت آن در مورد بانوان از حساسيت و منزلت و جايگاه رفيعي برخوردار است. در عين حال مردان نيز موظف به رعايت پوشش صحيح اسلامي هستند و اين نشانگر حيا و شرم در آن ها از خدا و بندگان خداست.
در اين راستا در قرآن کريم چنين آمده است (به مومنان بگو چشم هاي خود را ( از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند، عفاف خود را حفظ کنند، اين براي آنان پاکيزه تر است، خداوند از آنچه انجام مي دهند آگاه است) (سوره نور / آيه 30)
همچنين مي فرمايد:
(و به زنان با ايمان بگو چشم هاي خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ کنند و زينت خود را، چيز آن مقدار که نمايان است، آشکار ننمايند، و اطراف روسري هاي خود را بر سينه خود افکنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشکار نسازند، مگر براي شوهرانشان…) (سوره نور / آيه 31)
اظهار و مراد از زينت زنان، مواضع زينت است، زيرا که اظهار خود زينت از قبيل گوشواره و دست بند حرام نيست، پس مراد از اظهار زينت، اظهار محل آن ها است.
در خصوص (حياي چشم) رسول الله (ص) فرمودند: (نگاه به نامحرمان، تيري زهرآلود از ناحيه ي شيطان است، هرکس از ترس خدا آن را ترک گويد، خدا به او ايماني مي دهد که شيريني اش را در دل احساس کند).
و باز مي فرمايد: (هرگز زني با مردي خلوت نکند، جز اين که نفر سوم آن ها شيطان خواهد بود).
امام علي (عليه السلام) در خصوص کنترل نگاه فرمود (حفظ نگاه مايه ي آرامش دل و کاهش حزن و اندوه است)؛
صفحات: 1· 2


دیدار مقام معظم رهبری با جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار فرماندهان و جمعی از پرسنل نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی، 22 بهمن و انتخابات را دو عید پرمضمون ملت ایران خواندند و با تأکید بر حضور چشمگیر و دشمن شکن مردم در راهپیمایی 22 بهمن امسال افزودند: حضور همگانی مردم در انتخابات 7 اسفند نیز، به عنوان خونی تازه، عزت و اقتدار ایران و نظام را بیمه می کند و اهداف دشمن حیله گر غدار را خنثی می کنند.
ایشان با تجلیل از حضور مردمی در مراسم 22 بهمن هر سال خاطرنشان کردند: حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن در سی و هفت سال گذشته، حضور جسمی همراه با اراده و عزم و محبت و پشتیبانی بوده است و امسال نیز به فضل الهی حضور مردم در خیابانها، چشمگیر و دشمن شکن و مأیوس کننده بدخواهان خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای برگزاری راهپیمایی 22 بهمن را تکرار شادمانه عید انقلاب دانستند و با تأکید بر اینکه چنین مراسم مردمی مستمری در جهان بی نظیر است، افزودند: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، مردم در هر شرایطی اعم از شرایط سخت جوی و در دل مشکلات، همواره در مراسم عید انقلاب در 22 بهمن حاضر بوده اند.
ایشان افزودند: بخش قابل توجهی از کسانی که در سالهای اخیر در راهپیمایی شرکت کرده اند به اقتضای سن خود روزهای انقلاب و 22 بهمن 57 را ندیده اند و این سلسله تمام نشدنی نشان دهنده قدرت بازآفرینی انقلاب است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه نباید گذاشت خاطره این حادثه عظیم و به فراموشی سپرده شود، گفتند: باید حقیقت انقلاب همواره در ذهن مردم زنده بماند زیرا انقلاب اسلامی در نیمه راه خود است و برای استحکام پایه ها و رسیدن به اهداف والای خود، نیازمند زنده نگه داشتن اهداف اصلی است.
تمام تلاش جبهه گسترده بدخواهان نظام اسلامی، بازداشتن جمهوری اسلامی از ادامه حرکت به سمت هدفهای عزت آفرین و قدرت آفرین و بازگرداندن سلطه بیگانگان بر کشور است
حضرت آیت الله خامنه ای تشکیل جامعه اسلامی برخوردار از علم، عدل، اخلاق، عزت و پیشرفت را اهداف اصلی نظام اسلامی برشمردند و تأکید کردند: هدف اساسی جبهه دشمن، به فراموشی سپرده شدن این اهداف والا، و در نهایت تغییر رفتار و «تغییر درونی نظام جمهوری اسلامی» است.
ایشان با تأکید بر اینکه هدف اصلی دشمن «تغییر ماهیت و هویت انقلابی نظام جمهوری اسلامی» است، افزودند: تمام تلاش جبهه گسترده بدخواهان نظام اسلامی، بازداشتن جمهوری اسلامی از ادامه حرکت به سمت هدفهای عزت آفرین و قدرت آفرین و بازگرداندن سلطه بیگانگان بر کشور است.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به اینکه احتمال جنگ سخت بر ضد ایران، در شرایط کنونی بعید است ولی محال نیست، تأکید کردند: امروز اصلی ترین برنامه برای مقابله با نظام اسلامی، جنگ نرم است تا نظام و مردم ایران را از مؤلفه های قدرت تهی کنند.
ایشان تهی شدن یک ملت از مؤلفه های قدرت را به معنای تسلیم پذیر شدن دانستند و گفتند: اگر ملت ضعیف شد، برای مقابله با او دیگر احتیاجی به جنگ سخت نیست.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: تنها راه جلوگیری از چنین وضع دهشتناکی، حفظ و حراست از تفکر انقلابی در «عمل و رفتار و جهت گیریها و ضوابط و قوانین» است.
رهبر انقلاب در ادامه سخنانشان انتخابات را تزریق روح و خون تازه و نفسی نو برای ملت و کشور خواندند و افزودند: ملت با استفاده از حق طبیعی خود، در موعد های مقرر، به صحنه می آید تا تصمیم گیری کند چه کسانی از مسئولانی که قبلاً انتخاب کرده، بمانند یا بروند.
ایشان انتخابات را «تجدید قوای ملت و بیعتی تازه با اهداف انقلاب» برشمردند و افزودند: اصرار بنده بر حضور همه در انتخابات به این دلیل است که مشارکت همگانی، کشور و نظام را عزت می بخشد و بیمه می کند لذا شرکت در این حادثه عظیم، فریضه ای برای همه مردم است.
حضرت آیت الله خامنه ای ایجاد شکاف و دو قطبی کاذب و خطرناک میان ملت و نظام را از اهداف همیشگی جبهه دشمن و در رأس آن امریکا خواندند و تأکید کردند: حضور ملت در انتخابات و تجلی دوباره ارتباط مستحکم مردم و نظام، به معنای نصرت جمهوری اسلامی و ناکام ماندن این اهداف دشمن است و این حضور براساس وعده صدق الهی، نصرت و یاری پروردگار را به همراه می آورد.
ایشان با یادآوری سلسله تحرکات و توطئه های دشمنان از اول پیروزی انقلاب از جمله طرح تجزیه ایران، کودتا، 8 سال جنگ تحمیلی و تحریم های روز افزون خاطرنشان کردند: ملت در مقابله با همه توطئه ها به یاری نظام اسلامی آمد و پروردگار نیز با نصرتی متقابل، جمهوری اسلامی و ملت ایران را به قدرتی منطقه ای و در برخی مسائل به یک قدرت مؤثر و نافذ جهانی تبدیل کرده است.
ایشان در جمع بندی این بخش از سخنانشان خطاب به ملت تأکید کردند: عزت و افتخار و اقتدار میهن و ملت، در گرو عمل به وظایف انقلابی است که شرکت در انتخابات از مهمترین این وظایف به شمار می رود.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه سخنان خود درباره انتخابات با اشاره به برخی حرفهای غلط و نامناسب که این روزها مایه تشویش و تردید مردم می شود افزودند: این حرفها فقط با نگاه سیاسی و به علت دوری از انگیزه های خدایی بیان می شود اما اکنون قصد ندارم به آنها بپردازم.
رهبر انقلاب در بحث انتخابات، خطاب به مسئولان نیز چند نکته مهم بیان کردند که اصلی ترین آنها، مشغول نشدن به مسائل تبلیغاتی و روزنامه ای بود.
مسئولان به یاری پروردگار مشغول کار و تلاشند اما مراقب باشند که جنجالهای روزمره انتخاباتی آنها را سرگرم نکند و از پرداختن به مسائل مهم به ویژه اقتصاد غافل ننماید
ایشان افزودند: مسئولان به یاری پروردگار مشغول کار و تلاشند اما مراقب باشند که جنجالهای روزمره انتخاباتی آنها را سرگرم نکند و از پرداختن به مسائل مهم به ویژه اقتصاد غافل ننماید.
حضرت آیت الله خامنه ای، انتخابات را موضوعی در نهایت اهمیت خواندند اما خاطرنشان کردند: این مسئله با همه اهمیتش مقطعی است و آنچه بعد از چند هفته باقی می ماند مسائلی اساسی کشور از جمله مقاوم سازی اقتصاد است.
رهبر انقلاب با اشاره مجدد به ظرفیت عظیم نیروی انسانی تحصیلکرده و پرانگیزه، ویژگی های اقلیمی و منابع و ذخائر طبیعی ایران به مسئولان تأکید کردند: با تکیه بر این سرمایه های بی نظیر، اقتصاد کشور را به گونه ای مقاوم کنید که دشمن از فکر فشارهای اقتصادی برای تحمیل خواسته هایش منصرف شود.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: مسئولان با هدایت سرمایه ها به سمت تولید صنعتی و کشاورزی، رونق تولید و حل مشکل رکود، به پیشرفت کشور شتاب دهند تا دشمن بالاجبار بفهمد که تحریم بی فایده است.
حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری سخنان «ده، 12 ساله اخیر خود» به مسئولان درباره ضرورت مقاوم سازی درونی اقتصاد افزودند: اگر این هدف تحقق یابد برای اشتغال جوانان، بیکاری، و دیگر مشکلات اقتصادی نیز راه حلهای مناسبی پیدا می شود.
رهبر انقلاب در نکته مهم دیگری، توجه کامل و همیشگی به نقشه ها و اهداف جبهه وسیع دشمنان را ضروری خواندند و خاطرنشان کردند: کسانی که از دشمنان خود غافل می شوند و دلشان به آنها خوش است، هیچ گاه مورد تمجید مردم قرار نمی گیرند.
ایشان افزودند: دشمن لبخند می زند، شما هم لبخند می زنید، اما باید مراقب بود که پشت لبخند دشمن چه حیله ای نهفته است.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: باید نقشه های دشمن را در مسئله امنیت، معیشت، فرهنگ، جوانان، آسیبهای اجتماعی و دیگر مسائل درک کرد و با هدف مقابله با آن، سیاست گذاری، قانونگذاری و اقدام کرد و حرف زد.
رهبر انقلاب با اشاره به سخنی از شاعر شیرین سخن، سعدی شیرازی خاطرنشان کردند: دشمن وقتی سلسله دوستی بجنباند، درلباس دوست کاری می کند که هیچ دشمنی نمی تواند.
ایشان با یادآوری وقاحت و نابکاری دشمن، مسئولان را به مراقبت مضاعف فراخواندند و افزودند: امریکاییها به سادهترین سؤالات افکار عمومی جهان درباره علت حمایت از عوامل جنایات وحشیانه در یمن پاسخ نمی دهند و وقیحانه به حمایت از کسانی ادامه می دهند که بیرحمانهترین شکل تروریسم دولتی را در کشتار مردم بی گناه یمن انجام میدهند.
حضرت آیت الله خامنه ای ادعای دفاع امریکاییها از حقوق بشر و دموکراسی را به سخره گرفتند و خاطرنشان کردند: آنها از رژیم کودککش صهیونیستی و همپیمانان منطقهای خود که کوچکترین آشنایی با انتخابات ندارند و اصلاً انتخابات را نمی فهمند، حمایت می کنند!
رهبر انقلاب افزودند: هیئت حاکمه امریکا به قدری وقیح است که وحشیانهترین کارها را انجام میدهد و بعد به شما لبخند می زند، آیا نباید در مقابل چنین دشمنی، با حواس جمع رفتار کرد؟
حواس ملت در مقابل دشمن به یاری پروردگار جمع بوده و هست و حرکت عظیم ملت، تاکنون توطئههای این دشمن غدّار و حلیه گر را ناکام گذاشته و بعد از این هم او را خوار خواهد کرد
حضرت آیت الله خامنهای در جمع بندی این بخش از سخنانشان تأکید کردند: حواس ملت در مقابل دشمن به یاری پروردگار جمع بوده و هست و حرکت عظیم ملت، تاکنون توطئههای این دشمن غدّار و حلیه گر را ناکام گذاشته و بعد از این هم او را خوار خواهد کرد.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود بیعت نیروی هوایی با امام خمینی در نوزدهم بهمن سال 1357 را پدیده ای مهم و تأثیرگذار و ستاره ای راهنما در تاریخ انقلاب خواندند و گفتند: نیروی هوایی ارتش در روز نوزدهم بهمن با پیوستن به مردم، معادلات کشور را تغییر داد و این حرکت بلافاصله از طرف مردم نیز پاسخ داده شد و این نشان می دهد با «مردم بودن»، حمایت مردم را به دنبال می آورد.
حضرت آیت الله خامنه ای عملکرد نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی را در طول 37 سال گذشته، واقعاً خوب خواندند و افزودند: امروز نیروی هوایی ارتش مجموعه ای مستحکم، مقتدر، مبتکر و در کنار مردم است و باید روز بروز بر این استحکام و قدرت و توانایی و ارتباط با مردم افزوده شود.
در ابتدای این دیدار امیر سرتیپ خلبان شاه صفی فرمانده نیروی هوایی ارتش ضمن گرامیداشت 19 بهمن، روز نیروی هوایی، به اقدامات این نیرو در حوزه های دفاعی، علمی و فرهنگی اشاره و تاکید کرد: نیروی هوایی ارتش با درک آرایش جدید منطقه و در چارچوب راهبرد دفاعی جمهوری اسلامی ایران اهداف ابلاغی را با قدرت و انگیزه ای مضاعف دنبال می کند.
منبع :سایت مقام معظم رهبری