بهترين راه حفظ ايمان و مال در کلام امام علی(ع)
امام علی (عليه السلام) فرمودند:سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ، وَحَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ، وَادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلاَءِ بِالدُّعَاءِ.ايمانتان را با صدقه حفظ كنيد و اموالتان را با زكات، و امواج بلا را با دعا از خود دور سازيد.
شرح و تفسير حکمت 146 نهج البلاغه:
امام علی (عليه السلام) در اين گفتار پربار خود به آثار صدقه در راه خدا و اداى زكات و بركات دعا اشاره كرده مى فرمايد: «ايمانتان را با صدقه حفظ كنيد و اموالتان را با زكات، و امواج بلا را با دعا از خود دور كنيد»،
(سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ، وَحَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ، وَادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلاَءِ بِالدُّعَاءِ). «سوسوا» از ريشه «سياست» به معناى تدبير و حفظ و اصلاح است.
تأثير صدقه در حفظ ايمان از اين نظر است كه علاقه انسان به مال بيش از هر چيز است، بسيارند كسانى كه در اعمال و عبادات ظاهرى قهرمان ميدان اند، اما هنگامى كه پاى مسائل مالى به ميان مى آيد مى لنگند.
به همين دليل پرداختن صدقه و چشم پوشى از مال به خصوص اگر به صورت عادت روزانه انسان درآيد در تقويت پايه هاى ايمان بسيار مؤثر است و شايد به دليل اهميت صدقات و انفاق در راه خدا در قرآن مجيد بذل مال در كنار بذل جان قرار گرفته و مى فرمايد: «(إِنَّ اللهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ)، خداوند از مؤمنان، جان و مالشان را خريدارى كرده كه در برابرش بهشت براى آنان باشد».
در مورد حفظ اموال از طريق پرداخت زكات هم از جنبه هاى ظاهرى قابل تفسير است، هم از جنبه هاى معنوى، از نظر ظاهر مى دانيم زكات حق محرومان است هنگامى كه قشر ضعيف جامعه از حقوق مسلم خود محروم شود كار به شورش ها و قيام ها بر ضد اغنيا مى كشد و اموال آنها به خطر مى افتد، قيام هاى كمونيستى در عصر ما گواه صادق اين مدعاست. در اعصار گذشته نيز كم و بيش اين معنا وجود داشته و شايد شورش زنجيان كه در نيمه دوم قرن سوم هجرى واقع شد و شخصى به نام «على بن محمد» در بصره ظهور كرد و گروهى از بردگان را كه در شرايط بسيار سختى در مزارع و باغات زندگى مى كردند و با خدمات طاقت فرسا با كمترين بهره مندى مشغول كار بودند گرد خود جمع كرد، نمونه اى از همين رخداد باشد.
قرآن مجيد نيز اشاره پرمعنايى به اين معنا دارد آنجا كه مى فرمايد: «(وَأَنفِقُوا فِى سَبِيلِ اللهِ وَلاَ تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ)، و در راه خدا انفاق كنيد و (با ترك انفاق) خود را به دست خود، به هلاكت نيفكنيد» قرار گرفتن اين دو جمله پشت سر هم دليل بر ارتباط آنها با يكديگر است، يعنى اگر انفاق فى سبيل الله ترك شود ثروتمندان خودشان را با دست خود به هلاكت افكنده اند و اكثريت محروم سرانجام به پا مى خاسته قوانين را در هم مى شكنند و شورشى غير قابل كنترل ايجاد مى كنند. از نظر معنوى نيز جاى ترديد نيست كه خداوند بركات خود را از كسانى بر مى گيرد كه حقوق محرومان را نمى پردازند. در حديثى از امام صادق(عليه السلام) در ابواب زكات كتاب وسائل الشيعه آمده است: «ما ضاعَ مالٌ في بَرٍّ أوْ بَحْر إلاّ بِتَرْكِ الزَّكاةِ، هيچ مالى در دريا و خشكى از بين نرفت جز به سبب ترك زكات».
در مورد جمله سوم يعنى رابطه دفع امواج بلا به وسيله دعا نيز روايات فراوانى داريم و پيش از روايات، قرآن مجيد از آن سخن گفته، مى فرمايد: «(قُلْ مَا يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّى لَوْلاَ دُعَاؤُكُمْ)، بگو: پروردگارم براى شما ارزشى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد».
در حديثى در كتاب شريف كافى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «إنّ الدُّعاءَ يَرُدُّ الْقَضاءُ وَقَدْ نَزَلَ مِنَ السَّماءِ وَقَدْ أُبْرِمَ إبْراماً، دعا حوادث سخت را باز مى گرداند حتى اگر دستور آن از آسمان صادر و محكم و مبرم شده باشد».
در همين كتاب از امام زين العابدين(عليه السلام) مى خوانيم: «الدُّعاءُ يَدْفَعُ الْبَلاءَ النّازِلَ وَما لَمْ يَنْزِلْ، دعا بلايى را كه نازل شده است دفع مى كند و همچنين بلائى را كه نازل نشده است». البته استجابت دعا شرايطى دارد كه از جمله شرايط آن توبه و نهى از منكر و استفاده از غذاى حلال است.
منبع:باشگاه خبرنگاران
توصیف اوصیاء خدا در کلام امام زمان(عج)
امام زمان حضرت مهدی علیهالسلام -در توصیف اوصیا- :
خداوند، دین خود را با آنها احیا کرده و با آنها نورش را به کمال رسانده و میان آنها و برادرانشان و پسرعموهاشان و خویشان نزدیک و نزدیکترشان فرقانی آشکار قرار داده است که با آن حجّت از آن که حجّت برای او آورده شده و امام از مأموم شناسایی میشود و این از آن روست که خداوند آنها را از هر گونه پلشتی مصون داشته و از عیوب مبرّایشان کرده و از ناپاکی پاکشان گردانده و از درهم شدگی منزّه شان داشته است و آنها را گنجوران علم خود و مخزن حکمتش و جایگاه سرّش قرار داده است.
خداوند آنها را با دلایل خود تأیید کرده و اگر چنین نمیبود مردم همه یکسان بودند و هر کس مدّعی امر [ منصوب شدن از سوی ] خداوند عزّوجل می شد و دیگر حقّ از باطل و دانا از نادان شناخته نمیشد.
متن حدیث:
الإمام المهدیّ علیه السلام ـ فی صِفَةِ الأَوصِیاءِ ـ : أحیی بِهِم دینَهُ ، وأتَمَّ بِهِم نورَهُ ، وجَعَلَ بَینَهُم وبَینَ إخوانِهِم وبَنی عَمِّهِم والأَدنَینَ فَالأَدنَینَ مِن ذَوی أرحامِهِم فُرقانًا بَیِّنًا ، یُعرَفُ بِهِ الحُجَّةُ مِنَ المَحجوجِ ، والإِمامُ مِنَ المَأمومِ ، بِأَن عَصَمَهُم مِنَ الذُّنوبِ ، وبَرَّأَهُم مِنَ العُیوبِ، وطَهَّرَهُم مِنَ الدَّنَسِ ، ونَزَّهَهُم مِنَ اللَّبسِ ، وجَعَلَهُم خُزّانَ عِلمِهِ ، ومُستَودَعَ حِکمَتِهِ ، ومَوضِعَ سِرِّهِ ، وأیَّدَهُم بِالدَّلائِلِ ، ولَولا ذلِکَ لَکانَ النّاسُ عَلی سَواءٍ ، ولاَدَّعی أمرَ اللّه ِ عَزَّوجَلَّ کُلُّ أحَدٍ ، ولَما عُرِفَ الحَقُّ مِنَ الباطِلِ ، ولا العالِمُ مِنَ الجاهِلِ.
«غیبة طوسی،صفحه288- احتجاج،جلد2 ، صفحه 540
منبع: مشرق
از گذشتگان عبرت بگیرید!
از گذشتگان عبرت بگیرید!
امامحسین(ع) فرمود: ای فرزند آدم! تفکر و اندیشه نما و با خود بگو، سلاطین و پادشاهان و صاحبان و مالکین دنیا کجا رفتند. آنان که خرابههای دنیا را آباد کرده و نهرها حفر و جاری نموده و شهرها بنا کردند، و از دنیا گذشتند و رفتند، در حالی که از رفتن دنیا سخت بیمیل بودند. و گروه دیگر به جای آنها نشستند و از آنان ارث بردند، و ما هم به زودی به آنها ملحق خواهیم شد. (1)
امامحسین(ع) در حال عبور به قصر اوس رسیدند و پرسیدند: این کاخ از کیست؟
عرض کردند: از «اوس» است.
حضرت فرمود: اگر حال و روز و سرانجام دنیا را میدید و میشناخت، مایل بود که در سرای آخرت برای او به جای این کاخ (که در دنیا از خود به جا گذاشته) قرص نانی که بهرهاش در سرای آخرت نصیب او گردد باشد. (2)
_________________________________
1- ارشادالقلوب، ج1، ص 29
2- مجموعه ورام، ج 1، ص 70
حکمت ۳۹۲نهج البلاغه
امام على ع :
سخن گوييد، تا شناخته شويد؛ زيرا آدمى در زير زبان خود، پنهان است
تَكَلّموا تُعرَفوا ؛ فإنّ المَرءَ مَخبوءٌ تَحتَ لِسانِهِ
حکمت 392 نهج البلاغه
موعظه های امام علی (ع) به روایت امام جواد
موعظه های امام علی (ع) به روایت امام جواد
ابو تراب عبدالله روياني از عبدالعظيم حسني نقل کرده که گفت: به امام جواد عليه السلام عرض کردم. اي فرزند رسول خدا! از پدرانت، حديثي برايم بيان فرما؛ حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش. برايم نقل کرده است که امير مؤمنان عليه السلام فرمود:
مردم تا وقتي متفاوتند، در خير و نيکي بسر برند و چون يکسان گردند، نابود شوند.
راوي گفت: عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! بر من بيفزاي؛ حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش - درود خدا بر آنان - برايم نقل کرده است که: امير مؤمنان عليه السلام فرمود:
اگر بر اسرار يکديگر مطلع می شدید یکدیگر را دفن نمی نمودید.
گفت: عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! بر من بيفزاي؛ حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش - درود خدا بر آنان - برايم نقل کرده است که امير المؤمنين عليه السلام فرمود:
شما البته نمي توانيد با دارايي خود، به همه مردم احسان کنيد؛ بنابراين با گشاده رويي و برخورد پسنديده، آنان را فرا گيريد؛ چه اينکه من از رسول خدا شنيدم که فرمود:
شما البته با دارايي خويش نمي توانيد به همه مردم احسان کنيد، پس آنها را با خلق و خوي خود فرا گيريد.
گفت: عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! بر من بيافزائيد؛ حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش - درود خدا بر آنان باد - برايم نقل کرده است که امير مؤمنان عليه السلام فرمود:
کسي که به سرزنش روزگار پردازد، سرزنشش به درازا خواهد کشيد.
گفت: عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! بر من بيفزاي حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش: برايم نقل کرده است که امير مؤمنان عليه السلام فرمود:
همنشيني با شريران و بدان، بدگماني به نيکان و خوبان را در پي مي آورد.
گفت: عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! بر من بيفزاي، حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش - که درود خدا بر آنان باد - برايم نقل کرده است که امير مؤمنان عليه السلام فرمود:
بد ره توشه اي است به سوي معاد، دشمني با بندگان.
گفت: عرض کردم: اي فرزند! بر من بيفزاي، حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش: برايم نقل کرده است که اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:
بهاي هر کس، به اندازه مقدار نيکي است که انجام می دهد.
گفت: عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! بر من بيفزاي، حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش عليهما السلام برايم نقل کرده است که امير مؤمنان عليه السلام فرمود:
شخصيت آدمي در زير زبان نهفته است.
گفت: عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! بر من بيفزاي، حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش عليهما السلام برايم نقل کرده است که اميرمؤمنان عليه السلام:
کسي که قدر خود را شناخت، هلاک نگرديد.
گفت: عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! بر من بيفزاي، حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش عليهما السلام برايم نقل کرده است که امير مؤمنان عليهما السلام فرمود:
تفکر پيش از هر کاري، از پشيماني ايمنت مي گرداند.
گفت: عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! بر من بيفزاي، حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش عليهما السلام، برايم نقل کرده است که امير مؤمنان فرمود:
کسي که به روزگار اعتماد نمايد، شکست مي خورد.
گفت: عرض کردم: اي زاده رسول خدا! برمن بيفزاي، فرمود: پدرم از جدم از پدرانش عليهما السلام برايم نقل کرده است که امير مؤمنان عليه السلام فرمود:
هر کس به رأي و نظر خود بسنده نمايد و خود را غني و بي نياز از ديگران بداند، جانش را به خطر افکنده است.
گفت: عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! بر من بيفزاي، حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش عليهما السلام برايم نقل کرده است که امير مؤمنان عليه السلام فرمود:
اندک بودن عائله، يکي از دو آساني است. [1]
گفت: عرض کردم: اي رسول خدا! بر من بيفزاي، حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش عليهما السلام برايم نقل کرده است که امير مؤمنان عليه السلام فرمود:
کسي که دچار خود پسندي شد، به هلاکت رسيده
گفت: عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! بر من بيفزاي، حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش عليهما السلام برايم نقل کرده است که اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:
کسي که به جايگزين (و عوض داشتن انفاق مال در راه خدا) يقين داشته باشد، در بخشش سخاوتمند خواهد بود.
گفت: عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! بر من بيفزاي، حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش عليهما السلام برايم نقل کرده است که امير مؤمنان عليه السلام فرمود:
کسي که به سلامت بودن خويش از سوي زير دستان راضي باشد (حق و حقوق آنها را رعايت کند)، از سلامتي مافوقش بهره مند مي شود.
راوي گفت: عرض کردم: مرا بس است.
*********************************************************
(1).نباید گمان نمود که این روایت به کم فرزندی تشویق می نماید. آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی در این خصوص می فرمایند: ديده شدهاست كه بعضي از غير مطّلعين براي رجحان كاهش فرزند استدلال كردهاند به روايت «نهج البلاغة»: قِلَّةُ الْعِيَالِ أَحَدُ الْيَسَارَيْنِ . «كمي افراد نانخور انسان يكي از دو وسيله توانگري ميباشد.»
و ندانستهاند كه: عيال در لغت عرب به معني فرزند نيست ؛ چه بسا فرزنداني كه نانخور انسان نيستند، و چه بسا عائلهاي كه فرزند نميباشند. عيال به معني نانخور و در تحت عيلوله و مخارج انسان در آمدن است ؛ مانند خادم و خادمه و شاگردان كسب و غلام و كنيز و ميهمانان وارد بر انسان، و تكفّل مخارج بسياري از اقوام و محارم و زوجه و امثالها كه تحت مخارج و عيلوله انسان زيست ميكنند. بنابراين نسبت ميان عيال و اولاد، نسبت عموم و خصوص مِن وجه ميباشد. ومنافات ندارد كه ترغيب به كثرت فرزندان شده باشد ؛ با وجود اين، توصيه شده باشد كه هر چه انسان بتواند افراد تحت عيلوله خويشتن را تقليل كند يك گونه توانائي و توانگري را حائز گرديده است. اين از يك ناحيه.
و از ناحيه ديگر، در جمله أَحَدُ الْيَسَارَيْنِ، ترغيبي و تحريضي بدان نيست ؛ بلكه توانگري براي انسان از دو راه تحصيل ميشود: يكي از راه كسب مال و صرف آن بر عائله كثيره ؛ و ديگري حصر عائله در قلّت با وجود قلّت مال. هر كدام را ميخواهي انتخاب كن ! هذا أوّلاً .
و ثانياً ايشان توجّه نكردهاند به گفتار ديگر مولی الموحّدين أميرالمؤمنين عليه السّلام قبل از اين حكمت كه ميفرمايد: تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلَی قَدْرِ الْمَئُونَةِ . («نهج البلاغة» طبع دكتر صبحي صالح، باب حكم، ص494، حكمت 139)
«كمك و مساعدت آسماني به مقدار مؤونه زندگي و مخارج لازم فرود ميآيد.»
بنابراين: «هر كه بامش بيش برفش بيشتر»
خداوندِ رازق عالم قادر حكيم، كه از عوالم غيب روزي را نازل ميفرمايد براي هر فرد بخصوصه روزي جداگانه ميرساند ؛ براي يكي، يكي ؛ براي هزار، هزار. (رساله نكاحيه: كاهش جمعيت ضربهاي سهمگين بر پيكر مسلمين، آية الله حاج سيد محمد حسين حسيني طهراني، ص 239)
منابع:
1.فرهنگ جامع سخنان امام جواد، مسلم صاحبی، زمستان:1387، صص57-60.
2.عیون اخبار الرضا علیه السلام، جلد2، ص53
منبع:موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت علیه السلام
چهار علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا (صلی الله علیه و آله )
چهار علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا (صلی الله علیه و آله ):
چرا نماز صبح می خوانیم ؟
«صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در ان ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان می ماند.»
چرا نماز ظهر می خوانیم ؟
«ظهر، همه عالم تسبیح خدا می گویند زشت است که امت من تسبیح خدا نگوید .ونیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است اذا هر که در این ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه می شود.»
چرا نماز عصر می خوانیم ؟
«عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم.»
چرا نماز مغرب می خوانیم ؟
« مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما شکرانه آن نماز میخوانیم .»
چرا نماز عشا ممی خوانیم ؟
«خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرار داد.»
مهم نیست که قفل را که میزند؛ مهم این است که کلید در دست خدای متعال است.
* چهار نکته راه گشا برای زندگی
عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَهَ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِمُوسَى عَلَیْهِ السَّلَامُ یَا مُوسَى احْفَظْ وَصِیَّتِی لَکَ بِأَرْبَعَهِ أَشْیَاءَ أُولَاهُنَّ مَا دُمْتَ لَا تَرَى ذُنُوبَکَ تُغْفَرُ فَلَا تَشْتَغِلْ بِعُیُوبِ غَیْرِکَ وَ الثَّانِیَهُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى کُنُوزِی قَدْ نَفِدَتْ فَلَا تَغْتَمَّ بِسَبَبِ رِزْقِکَ وَ الثَّالِثَهُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى زَوَالَ مُلْکِی فَلَا تَرْجُ أَحَداً غَیْرِی وَ الرَّابِعَهُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى الشَّیْطَانَ مَیِّتاً فَلَا تَأْمَنْ مَکْرَهُ. خدای متعال به حضرت موسى(علیه السلام) فرمود: ای موسی! سفارش مرا دربارهی چهار چیز به خاطر بسپار: ۱. تا نفهمیدهای گناهانت را بخشیدهام به عیب دیگران نپرداز. ۲. تا نفهمیدهای گنجهای من تمامشده غم روزی را مخور. ۳. تا نبینی که ملک و پادشاهی و قدرت من از دست رفته به غیر من امیدوار نباش. ۴- تا مردهی شیطان را نبینی از مکر و حیله او خود را در امان مبین.
روایت فوق چهار توصیه خدای متعال به حضرت موسی(علیه السلام) است که آن را اسبق بن نباته از علی(علیه السلام) نقل کرده است. ایشان یکی از یاران باوفای آن حضرت بودند و یکی از معدود کسانی که بعد از ضربت خوردن علی(علیه السلام) توانست او را ملاقات کند. کلمهی وصیت در این حدیث نورانی به معنای توصیه و سفارش است. مهمترین امر در سفارش گرفتن این است که توصیه و سفارش توسط اهل آن صورت پذیرد. تا بتواند خیر دنیا وآخرت را نصیب انسان کند و راهگشای انسان در امور دنیوی و اخروی باشد.
۱. سفارش اول عیبجویی نکردن از دیگران است. بر اساس مطالعات و پژوهش محققین کسانی که دچار این رفتار هستند، استرس آنها همیشگی است. پس برای سلامت خود انسان ترک این گناه ضروری است. و بهتر این است که انسان بهجایی برسد که حتی اجازه ندهد در مورد دیگران نزد او عیبجویی شود. انسانی که میتواند با دانستن عیوب دیگران خطاهای آنها را بپوشاند پس میتواند از خدا بخواهد که عیوبش را آشکار نکند.
۲. دومین توصیه در این روایت غم رزق را نخوردن است. در این باب در ادعیههای که از معصومین رسیده این جمله را داریم: یا رازق الطفل الصغیر. خدای متعال رزق حتی بچه صغیر را هم قرار داده و به آن توجه نموده است. بهشرط اینکه موانع رزق توسط بنده ایجاد نشود. از جمله موانع رزق ترک نماز، بیحرمتی به والدین، ربا گرفتن و دادن و گناه کردن است.
۳. در مورد سومین توصیهی خدای متعال علمای بزرگوار فرمودهاند: مهم نیست که قفل را که میزند؛ مهم این است که کلید در دست خدای متعال است. در این مورد داستان جذابی هم نقلشده است.
داستان در مورد زنی است که در برنامه رادیویی اظهار نیاز میکند و میخواهد به خاطر خدای کریم به او کمک شود. مردی ثروتمند این سخن او را میشنود و برای آزار کمکهایی به آن زن میرساند؛ تا به زن بگوید این کمکها از جانب شیطان است. ولی زن سؤالی در مورد کسی که کمکها را رسانده نمیپرسد. و وقتی مرد علت را جویا میشود پاسخی میشنود که متوجه اوج امیدواری به خدای متعال در این زن میگردد. پاسخ زن این است که اگر خدای متعال خواستار کمک شدن به کسی باشد حتی برای این کار ممکن است از شیطان هم استفاده کند به عبارتی زیباتر: عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
۴. چهارمین مورد این سفارش در مورد حملهی دشمن قسم خوردهی انسان است. اگر میخواهید که مکرهای شیطان شما را گرفتار نکند همیشه به این مورد توجه داشته باشید که شیطان و فرزندانش هیچگاه لحظهای از غفلت به انسانها دست برنخواهند داشت.
برگرفته از سخنان سخنران حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در تاریخ ۱۴ دی ماه ۹۵
منبع:http://amfm.ir
سعادتِ پند پذیری
امام علی علیه السلام:
خوشبخت و سعادتمند کسی است که از دیگران پند پذیرد و خود را به پاکی پرورش دهد و شقّی و بدبخت کسی است که از تمایلات نامشروع و غرور خویشتن فریب خورد و به ناپاکی بگراید.
نهج البلاغه ،خطبه 85
وصیت امام حسن عسگری(علیه السلام) به شیعیان
ضمن عرض تبریک وشادباش میلاد با سعادت امام حسن عسگری (علیه اسلام ) به ساحت مقدس امام زمان و تمام مسلمانان عالم حدیثی از ایشان را که به نوعی وصیتنامه ایشان محسوب می شود با هم مرور می کنیم
توجه داشته باشیم که امام حسن در متن حدیث فرموده اند که هرکس به این موارد عمل کند علاوه بر آنکه شیعه حساب می شود و مرا خوشحال می سازد شامل دعا و سلام امام هم می شود
امید آنکه به همه عامل به دستورات الهی باشیم انشا…
متن حدیث :
شما را به تقواى الهى و پارسایى در دینتان و تلاش براى خدا و راستگویى و امانتدارى درباره کسى که شما را امین دانسته ـ نیکوکار باشد یا بدکار ـ و طول سجود و حُسنِ همسایگى سفارش مى کنم. محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم)براى همین آمده است. در میان جماعت هاى آنان نماز بخوانید و بر سر جنازه آنها حاضر شوید و مریضانشان را عیادت کنید. و حقوقشان را ادا نمایید، زیرا هر یک از شما چون در دینش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته مى شود: این یک شیعه است، و این کارهاست که مرا خوشحال مى سازد. تقواى الهى داشته باشید، مایه زینت باشید نه زشتى، تمام دوستى خود را به سوى ما بکشانید و همه زشتى را از ما بگردانید، زیرا هر خوبى که درباره ما گفته شود ما اهل آنیم و هر بدى درباره ما گفته شود ما از آن به دوریم. در کتاب خدا براى ما حقّى و قرابتى از پیامبر خداست و خداوند ما را پاک شمرده، احدى جز ما مدّعى این مقام نیست، مگر آن که دروغ مى گوید. زیاد به یاد خدا باشید و زیاد یاد مرگ کنید و زیاد قرآن را تلاوت نمایید و زیاد بر پیغمبر(صلى الله علیه وآله وسلم) صلوات بفرستید. زیرا صلوات بر پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) ده حسنه دارد. آنچه را به شما گفتم حفظ ( و عمل) کنید و شما را به خدا مى سپارم، و سلام بر شما.
اظهار محبت به شوهر
اظهار محبت به شوهر
شكي نيست؛ محبت و دوستي، گوهر گرانبهايي است؛ كه خداوند در نهاد زن و مرد قرار داده است. تنها ميبايست دو همسر اين امر فطري را ابراز نمايند تا رابطه دوستانه و صميمانه آنان بيش از پيش برقرار گردد. مرد در عرصه اجتماع با افراد گوناگون و سلايق مختلف مواجه ميشود و بسا اوقات مورد اهانت قرار ميگيرد. زن ميتواند با خوشرويي و اظهار محبت به شوهر، از غم و اندوهش بكاهد و با چهرهاي دل انگيز او را مسرور نمايد.
حضرت رضاعليه السلام مي فرمايد: «بدان كه زنان گوناگونند؛ بعضي زنها دستاوردي گرانبها و تاوان (رنجهاي آدمي) هستند و اين زن كسي است به شوهرش محبت ميكند و عاشق اوست». «اِعْلَمْ اَنَّ النِّساءَ شَتي فَمِنْهُنَّ الْغَنيمَةُ وَ الْغَرامَةُ وَ هِيَ الْمُتَحَبِّبَةُ لِزَوْجِها وَالْعاشِقَةُ لَهُ»؛ (مستدركالوسائل، ج 14، ص161).
امام علي عليه السلام در باره رفتار حضرت زهراعليها السلام چنين ميگويد: «هرگاه به رخسارش نظاره ميكردم تمام غصّه هايم برطرف ميشد و دردهايم را فراموش ميكردم». بحارالانوار، ج 43، ص 123.
بايد دانست كه همه چيز در زيبايي زن خلاصه نميشود. زن هر چقدر هم زيبا باشد ولي اگر رفتارش با شوهر نامناسب و خشن باشد، نميتواند دل او را به دست آورد، در حالي كه يك نگاه لبريز از عشق و يك رفتار محبتآميز از سوي زن ميتواند قلب مرد را تسخير نمايد؛ اگر چه از نظر زيبايي، در رتبههاي كمتر باشد. مرد هنگامي كه با كولهباري از سختيها به منزل ميآيد، دادن يك ليوان آب يا شربت به او از سوي همسرش، ميتواند بسيار آرامشبخش و لذتبخش باشد.
امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «هيچ زني نيست كه آب به همسرش بنوشاند، در حالي كه اين كار از عبادت يك سال كه روزهايش روزه باشد و شبهايش به عبادت بايستد بهتر است». «ما مِنْ اِمْرَأَةٍ تَسْقي زَوْجَها شَرْبَةً مِنْ ماءٍ اِلاَّ كانَ خَيْراً لَها مِنْ عِبادَةِ سَنَة صِيامِ نَهارِها وَ قِيامِ لَيْلِها»؛ (وسائلالشيعه، ج14، ص 123).