پنج غنیمت در زندگی
پنج غنیمت در زندگی
امام باقر (ع) به جابر بن یزید جعفی نصیحت می کند که « یا جابِر ! اِغتَنِم مِن اَهلِ زَمانِکَ خَمساً» ؛پنج چیز را در رابطه با مردم زمانه غنیمت شمار : « إِن حَضَرتَ لَم تُعرَف »؛ اگر در مجلسی حاضر بودی و تو را نشناختند . « وَ إِن غبتَ لَم تُفتَقَد » ؛ و اگر از جلسه خارج شدی و به د نبالت نبودند . «وَ إِن شَهِدتَ لَم تُشاوَر »؛ و اگر در جلسه بودی و از تو نظر نخواستند .« و أِن قُلتَ لَم یُقبَل قَولُکَ »؛ و اگر نظر دادی و نظرت را نپذیرفتند . « و أِن خَطَبتَ لَم تُزَوَّج»(13) ؛ و اگر خواستگاری کردی و جواب رد دادند . این پنج حالت را غنیمت بشمار نه این که از آن ها ناراحت شوی چون امام (ع) می خواهند که ارز ش های اهل دنیا برای ما ملاک کمال و خواری قرار نگیرد . مگر تو در این دنیا نیامده ای که عبودیت خود را تقویت کنی سراسر این دنیا امتحان است برای اظهار عبودیت . اگر گفتند فلانی فقیر است ، بگو : الحمدالله ، ولی اگر ثروتمند بودی باید بدنت بلرزد که در آن شرایط چطوری مسئولیتم را انجام دهم تا از امتحان الهی سرفراز خارج شوم و خللی در عبودیتم وارد نشود . امام (ع) در قسمت پنجم نصیحت خود می فرماید : اگر خواستگار کسی رفتی و دست رد به سینه ایت زدند این را غنیمت بشمار چون مصلحتی در آن است سری پشت قضیه است . حالا ما آزاد و راحت می شویم از این تصورات که اگر ازدواج نکنیم مسائل جنسی مان چه می شود . آیا ارضای مسائل جنسی در زندگی اصل است و یا فرع ؟ می فرمایند وقتی تو وظیفه ات را انجام داد و خواستگاری هم کردی ولی تو را رد کردند به چیزی دسترسی پیدا می کنی که به نحو دیگری از مزاحمت مسائل جنسی ات راحت می شوی و می توانی به سیر روحانی خود ادامه دهی . خود خداوند در قرآن فرمود :« وَ لیَستَعفِفِ الَّذینَ لا یَجِدونَ نِکاحاً حَتَّی یُغنِِیَهُمُ اللهُ مِن فَضلهِ»(14)؛ یعنی آن هایی که امکان ازدواج برایشان نیست ، عفت خود را نگهدارند تا خداوند به نحوی آن ها را با فضل خود غنی گرداند . خدا نوری با قلب تو می اندازد که دیگر این مشکل را نداری . جوانی که برای خدا و برای حفظ عفت به خواستگاری می رود ، اگر او را بپذیرند عفتش حفظ می شود اگر نپذیرند باز خداوند به نحو دیگر عفتش را حفظ می کند . اما باقر (ع) می خواهند ما متوجه شویم قواعدی در این عالم جاری است که محرومیت های دنیایی،حقیقتاً محرومیت نیست لذا می فرمایند : آنها را غنیمت بشمار پس نمی شود گفت فقر نشانه حقارت و ثروت نشانه بزرگی است . اشتباه از این جاست که وقتی پروردگار ما ، ما را امتحان می کند وقتی به ما نعمت می دهد می گوییم : « اَکرَمَنِ » مرا گرامی داشت و وقتی ثروت ما را محدود می کند می گوییم :« اَهانَنِ:» ، یعنی به من بی محلی کرد و مرا سبک شمرد ، می فرماید :« کَلّا » ، یعنی این چنین نیست ، یعنی این بینش که غنا نشانه شرافت ، و فقر نشانه خواری است غلط است . اگر توانستید دو آیه اول را به دو آیه بعد وصل کنید دل من راضی می شود چون بعد از این دو آیه که عرض شد خداوند جایگاه ثروتمندی در دنیا را تحلیل می کند و می فرماید :« بَل لا تُکرِمونَ الیَتیم و لا تَحاضُّونَ عَلی طَعامی المِسکین » ؛ یعنی چون نگاهتان به ثروت و فقر غلط است . ثروت را در مسیر صحیح که عبارت باشد از تکریم یتیم و اطعام مسکین ، مصرف نمی کنید ، فرهنگتان به دست آوردن ثروت سرگردان است اگر ثروت در فرهنگ دینی وارد زندگی انسان ها شود ، آن ثروت جهت دارد است و در مسیر خاص قرار می گیرد و در نتیجه نه فرد ثروتمند فاسد می شود و نه جامعه ، ولی اگر همان ثروت در فرهنگ غیر دینی وارد جامعه شود آن ثروت سرگردان می شود و شخص ثروتمند را به غرور و کبر می کشاند و جامعه را هم گرفتار تفاوت طبقاتی می کند .