علل انحرافات جنسي (به ويژه خودارضايي)10
10-عوامل محرک فرهنگي
شرايط فرهنگي و اجتماعي به گونه اي است که نوجوانان مانند ساير گروههاي سني در معرض بمباران بي وقفه ي پيامهاي اطلاعات و علوم مختلف قرار دارند.رسانه ها زبان ارتباطي اين پيامها با مردم است و نقش گسترده و فراگير آنها براي هيچ کس قابل انکار نيست.تبادلات فرهنگي کشورهاي مختلف از طريق کتب،مجلات، فيلمها و نوارهاي گوناگون و غيره انجام مي پذيرد،به گونه اي که امروزه هيچ کشوري نمي تواند فضاي فکري بسته و محدودي به وجود آورد.بايد اذعان نمود که بيشتر تبادلات فرهنگي، در برگيرنده ي عناصر منفي و جنبه هاي بدآموز مي شود، واقعيت امر آن است که در بيشتر نقاط کشورآثار سوء و نامطلوب فرهنگ مبتذل غرب را مي توان مشاهده نمود.
فرستنده هاي راديويي و تلويزيوني، فيلمهاي سينمايي وارداتي، سريالهاي خارجي مغاير با فرهنگ اسلامي، کتب و مجلات خارجي، نوارهاي ويدئو و کاست که آخرين فيلمهاي روي پرده را در دنياي غرب به سهولت به داخل کشور سرازير مي کند، عکسها و آلبومهاي مبتذل و ساير ابزار تبليغ که در دست دشمنان اين جامعه، به طورمؤثري عليه ما به کار گرفته است. مجموعاً ايجاد کننده ي محيط محرک جنسي براي نوجوانان اين مرز و بوم است.مع الاسف خطر ويرانگر اين هجوم تبليغاتي و فرهنگي کاملاً احساس نشده و لذا مقابله ي با آن هم کاملاً جدي گرفته نشده است.
گر چه مبادله ي اين ابزارهاي تبليغاتي به شيوه ي نسبتاً مخفيانه انجام مي گيرد، ولي مدارس و مراکز حضور نوجوانان، همچون ميادين ورزشي و پارکها و غيره، زمينه ي مناسب اين تبادلات را فراهم مي نمايد.
کتابهايي که به شرح و تفسير روابط زناشويي همراه با تصاوير و جزئيات پرداخته اند، کم نيستند و به راحتي قابل خريداري و استفاده ي نوجوانان مي باشند.
عکسهاي مبتذل و تحريک آميز جنسي به گونه اي روان شناسانه، اخلاق و فرهنگ نوجوانان را در معرض هجومي سخت و ويرانگر قرار داده اند.
پسر جواني در نامه اي اين گونه مي نويسد:
14 سال بيشتر نداشتم که با دانش آموز ديگري دوست شدم.يک روز عکسي را در محل خلوتي به من نشان داد که مو بر بدنم راست شد…من که تا آن روز چنين عکسي و صحنه اي را نديده بودم، کاملاً تعادلم را از دست دادم. براي مدتهاي مديدي، شب و روز به آن عکس فکر مي کردم و گويي در ذهنم زنده بود.هرکاري مي کردم از خاطرم نمي رفت و مرا رها نمي کرد، تا اين که پس از مدتها مقاومت در برابر «خودارضايي»مقاومتم را از دست دادم و مبتلا به اين بيماري خانمانسوز شدم.اکنون سالها از آن روز مي گذرد و من در صدد ترک برآمده ام ولي نياز به کمک شما دارم.بگوييد چه کنم؟
«سيلوانوس استال» مؤلف کتاب ارزشمند «آنچه که يک جوان بايد بداند؟» در اين زمينه مي نويسد:
گويند پس از آن که سروانتس نويسنده ي مشهور اسپانيولي در کتاب «دون کيشوت»از شواليه ي اسپانيا به سخريه و استهزا سخن راند، در خوانندگان چنان مؤثر افتاد که مردم ديگر پيرامون پهلواني و روحيه ي پهلواني نگشتند و ديگر از آن سرزمين، قهرماني برنخاست.پس اگر کتابي تنها بتواند خوي سلحشوري ملتي را اين سان دگرگون کند، يک مصنف زبردست خواهد توانست به آساني جواني را بفريبد و گمراه کند و او را با خواندن کتابي به ريشخند ساختن آيين پرهيزکاري و پسنديده دانستن زشتي برانگيزد، ادبيات هزل آميزي که از دايره ي شرم و آزرم بيرون است، منافي اصول اخلاقي و خطرناک مي باشد.