رحیمپور ازغدی: سند 2030 صریحاً میگوید هر نوع تربیت دینی خلاف حقوق بشر است
10 خرداد 1396
حسن رحیمپور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست بررسی تربیت و آموزش لیبرالی یا اسلامی در سند 2030 در دانشگاه تهران اظهار داشت:سال گذشته اعلام شد یونسکو از مسئولان تعهد گرفته سند 2030 در تمام کشورها اجرا شود، گفتند این کار داوطلبانه انجام شده، ولی در عمل کشور را متعهد کردند که تا سال 2030 این سند پیاده شود، وزارت امور خارجه بسیاری از قراردادها مثل همین سند را میگویند الزامآور نیست ولی بعد مشخص میشود اگر اجرا نکنیم، محکوم میشویم. برخی زودتر از آنچه آنها خواستند سند را پیاده کردند و گویا تصویب هیئت وزیران را هم گرفتند، دوستان دانشگاهی میگفتند 30 کارگروه تشکیل شده تا بدون اعلام رسمی و بدون نظر مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی این سند عملیاتی شود. اینگونه نمیشود که تعهد بدهند، اجرا را هم شروع کنند، ولی مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی اطلاع نداشته باشند، در این سند نگاه لیبرال و نئولیبرال به حقوق کودک، آموزش و پرورش و زن و خانواده وجود دارد گرچه اشتراکاتی با مفاهیم اسلامی دیده میشود اما تناقضهای بنیادی هم وجود دارد. حرف اساس ما این است چرا برخی اسناد بالادستی را دور میزنند و چنین اسنادی را امضا میکنند درحالی که برخی مفاد آن خلاف مبانی اسلام و قانون اساسی است.این سند صریحاً میگوید هر نوع تربیت دینی، الهی، خلاف حقوق بشر است، ولی آموزش جنسی تحت عنوان بهداشت را برای کودکان جزو حقوق کودکانی میداند که حتی به بلوغ جنسی نرسیده است.
لیبرالیسم کلاسیک و نئولیبرال اعلام کرد که ما به دین کاری نداریم و خودمان با عقل خودمان میسنجیم.اخلاق و حیا مسخره میشود و دست معلم، پدر و مادر با عنوان آزادی لیبرال از کودک برداشته میشود،حق همجنسبازی را جزو اصول حقوق بشر قرار میدهد، این نگاه میگوید حتی اگر 99 درصد یک جامعه به مسئلهای رأی موافق داد ولی آن مسئله در چارچوب لیبرال نباشد، آنها آن مسئله را دموکراسی نمیدانند.
تعریفشان از آموزش و پرورش نگاهی کاملاً ضددینی و سکولار است، هرچند که شاید 80 درصد هم با نگاه اسلامی مطابق باشد، ولی حرف ما همان 20 درصد است که این قراردادها اگر الزامآور نباشد هم آبروبر است، زیرا بر اساس همینها هر سال ما را تحت عنوان نقض حقوق بشر محکوم میکنند. آنها از همجنسبازی گفتند و آقایان امضا کردند میگویند الزامآور نیست،در رأس این کشورها انگلیس، آمریکا و صهیونیستها در مسند شوراهای نظارتی قرار دارند. در آمریکا میگویند بگذارید در مدارس نمادهای مذهبی وجود داشته باشد، باشگاههای مذهبی ایجاد شود، ولی برای ما مرزبندی میکنند. من از مسئولانی که پای این اسناد را امضا کردهاند خواهش میکنم به سوالات ما پاسخ دهند. این سوالات پژوهش افراد دانشگاهی است.
نون اساسی میگوید که مجلس باید بر این قراردادها نظارت کند، این سند اصلاً به مجلس نرفته است، هر گونه تعهد بینالمللی که خلاف شرع و خلاف قانون اساسی باشد، نباید امضا شود. هر قراردادی که باعث شود بیگانه بر منابع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ما مسلط شود، خلاف قانون اساسی است و شرعاً حرام است، زیرا کاپیتولاسیون آموزشی ـ فرهنگی بهشمار میآید. براساس این سند تعهد داریم در برابر غرب پاسخگو باشیم و بگوییم چطور سیاستهای آنها را در مدارسمان اجرا کردیم.
دوستان میگویند 2030 را داوطلبانه اجرا کردیم، یعنی هنوز به ما الزام نشده است، انجامش دادیم، حتی برجام را هم سریع انجام دادیم و طرف مقابل را به وجدانش سپردیم که 90 درصد آن را اجرایی نکرد. در مورد 2030 نیز کسی در آسیا و اقیانوسیه قدمی برنداشته که ما داوطلبانه انجام میدهیم، در صورتی که آنها هم چنین توقعی ندارند، ولی ما پیشدستی میکنیم.
دبیر کمیسون یونسکو، جمهوری اسلامی را به عنوان کشور پیشگام اجرای تدارکات لازم برای 2030 معرفی کرده و از طرف غرب، از ایران تقدیر میکنند، یعنی حتی آنها هم توقع چنین کاری را از ما نداشتند و این سند هم ما را غافلگیر کرد و هم آنها را.
با این سرعتی که پیش میرویم، 20 سال بعد خانواده در ایران چه تعریفی دارد؟ آنها نظام تربیتی خود را به ما تحمیل میکنند و حالا میخواهند از کودک 5 ساله آموزش را شروع کنند و خودمان هم داوطلبانه و با پول خودمان این کار را برایشان انجام میدهیم.
دکترین اومانیستی را مطرح میکنند و تحت عنوان تنوع فرهنگی و مذهبی عملاً هوس و نفسانیت که تمام انبیا برای مدیریت آن مبعوث شدهاند را جایز میدانند، طبق سند 2030 در مدارس ما همجنسبازان میتوانند کلاس آموزشی داشته باشند، ولی در مورد دین نمیتوانیم صحبت کنیم. اینها که از آزادی میگویند خودشان، دختران باحجاب فرانسوی را از حجاب منع کردند و زن باحجاب امکان استخدام در نهادهای دولتی آنها را ندارد، ازدواج با همجنس را با قانون حمایت میکنند، ولی با پوشش مبارزه میکنند که این تناقض در برخورد با آزادی جالب است.
نکته بعدی که در سند مطرح شده الزام احترام به رفتارهای متفاوت است که یکی از آنها همجنسگرایی است و حتی عدم قانونی بودن همجنسگرایی در ایران را محکوم میکنند و ما هم پای این مسئله را امضا میکنیم، مفهوم شهروند جهانی را مطرح میکنند، ویژگیهای کودکی که میخواهند تربیت کنند منطبق بر سکولاریسم است. ما چگونه این مسائل را در مدارسمان اجرا کنیم؟ مدارس غیرانتفاعی ما هم که دقیقاً انتفاعی است و فقط نام آن را معکوس گذاشتهاند، بهطوری که برخی از این مدارس سالانه 20 میلیون تومان یا بیشتر دریافت میکنند.
تضمین صلح بدون خشونت را مطرح میکنند و حتی عزاداری برای امام حسین(ع) را خشونت میدانند، به چند کشور عربی که نوکرشان هستند، دستور دادند که واژههای نظارت اجتماعی، انقلاب و واژههایی نظیر این را از کتابها حذف کنند. ما به کودکانمان، اخلاق را یاد میدهیم به طوری که فرماندهان جنگ ما جوانان بودند و مسیر جنگ را تغییر دادند، اما آنها کینه و خشونت را به کودکانشان آموزش میدهند و این مسئله را بیایراد میدانند. تحت شعار تضمین برابری زن و مرد، میخواهند جنجال ایجاد کنند، در حالی که در اسلام هیچ شغلی برای زنان حرام اعلام نشده است، حتی در دادگاهها قاضی زن هم حضور دارد و اسلام فقط گفته مسئله حیا و عفت رعایت شود، در حال حاضر چند میلیون دیپلم بیکار به چند میلیون دکتر و مهندس بیکار تبدیل شدهاند، زیرا اصلاً توجهی به نیاز کشور نشده است و فقط کارخانه تولید مدرک به راه انداختیم، در حالی که برخی رشتهها در کشور موردنیاز نیست و باید تعطیل شود.
براساس سند 2030 مستشاران خارجی باید به آموزش و پرورش ما نظارت کنند. هر کجای دنیا که پیشرفتی صورت گرفته، بر اساس نظم و حساب و کتاب بوده، ما غربگرایی میکنیم ولی این مسائل را رعایت نمیکنیم و به جای آن پای سند همجنسبازی را امضا میکنیم، بحث عقیم کردن کارتنخوابها را مطرح کردند، در حالی که به طور کلی نباید اصلاً کارتنخوابی وجود داشته باشد که چنین بحثی مطرح شود، ولی در همان نظام سرمایهداری ببینید که چه تعداد کارتنخواب وجود دارد.
میگویند باید گزارش سالانه به آنها ارائه دهیم که چقدر اینترنت بدون فیلتر در اختیار زنان و کودکان قرار میدهیم؛ چرا باید به آنها تعهد بدهیم؟ میگویند برای کنترل جمعیت باید به آنها تعهد بدهیم، نرخ رشد جمعیتمان به صفر رسیده است و حالا که آنها میخواهند باید آن را به زیر صفر برسانیم.
لیبرالیسم کلاسیک و نئولیبرال اعلام کرد که ما به دین کاری نداریم و خودمان با عقل خودمان میسنجیم.اخلاق و حیا مسخره میشود و دست معلم، پدر و مادر با عنوان آزادی لیبرال از کودک برداشته میشود،حق همجنسبازی را جزو اصول حقوق بشر قرار میدهد، این نگاه میگوید حتی اگر 99 درصد یک جامعه به مسئلهای رأی موافق داد ولی آن مسئله در چارچوب لیبرال نباشد، آنها آن مسئله را دموکراسی نمیدانند.
تعریفشان از آموزش و پرورش نگاهی کاملاً ضددینی و سکولار است، هرچند که شاید 80 درصد هم با نگاه اسلامی مطابق باشد، ولی حرف ما همان 20 درصد است که این قراردادها اگر الزامآور نباشد هم آبروبر است، زیرا بر اساس همینها هر سال ما را تحت عنوان نقض حقوق بشر محکوم میکنند. آنها از همجنسبازی گفتند و آقایان امضا کردند میگویند الزامآور نیست،در رأس این کشورها انگلیس، آمریکا و صهیونیستها در مسند شوراهای نظارتی قرار دارند. در آمریکا میگویند بگذارید در مدارس نمادهای مذهبی وجود داشته باشد، باشگاههای مذهبی ایجاد شود، ولی برای ما مرزبندی میکنند. من از مسئولانی که پای این اسناد را امضا کردهاند خواهش میکنم به سوالات ما پاسخ دهند. این سوالات پژوهش افراد دانشگاهی است.
نون اساسی میگوید که مجلس باید بر این قراردادها نظارت کند، این سند اصلاً به مجلس نرفته است، هر گونه تعهد بینالمللی که خلاف شرع و خلاف قانون اساسی باشد، نباید امضا شود. هر قراردادی که باعث شود بیگانه بر منابع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ما مسلط شود، خلاف قانون اساسی است و شرعاً حرام است، زیرا کاپیتولاسیون آموزشی ـ فرهنگی بهشمار میآید. براساس این سند تعهد داریم در برابر غرب پاسخگو باشیم و بگوییم چطور سیاستهای آنها را در مدارسمان اجرا کردیم.
دوستان میگویند 2030 را داوطلبانه اجرا کردیم، یعنی هنوز به ما الزام نشده است، انجامش دادیم، حتی برجام را هم سریع انجام دادیم و طرف مقابل را به وجدانش سپردیم که 90 درصد آن را اجرایی نکرد. در مورد 2030 نیز کسی در آسیا و اقیانوسیه قدمی برنداشته که ما داوطلبانه انجام میدهیم، در صورتی که آنها هم چنین توقعی ندارند، ولی ما پیشدستی میکنیم.
دبیر کمیسون یونسکو، جمهوری اسلامی را به عنوان کشور پیشگام اجرای تدارکات لازم برای 2030 معرفی کرده و از طرف غرب، از ایران تقدیر میکنند، یعنی حتی آنها هم توقع چنین کاری را از ما نداشتند و این سند هم ما را غافلگیر کرد و هم آنها را.
با این سرعتی که پیش میرویم، 20 سال بعد خانواده در ایران چه تعریفی دارد؟ آنها نظام تربیتی خود را به ما تحمیل میکنند و حالا میخواهند از کودک 5 ساله آموزش را شروع کنند و خودمان هم داوطلبانه و با پول خودمان این کار را برایشان انجام میدهیم.
دکترین اومانیستی را مطرح میکنند و تحت عنوان تنوع فرهنگی و مذهبی عملاً هوس و نفسانیت که تمام انبیا برای مدیریت آن مبعوث شدهاند را جایز میدانند، طبق سند 2030 در مدارس ما همجنسبازان میتوانند کلاس آموزشی داشته باشند، ولی در مورد دین نمیتوانیم صحبت کنیم. اینها که از آزادی میگویند خودشان، دختران باحجاب فرانسوی را از حجاب منع کردند و زن باحجاب امکان استخدام در نهادهای دولتی آنها را ندارد، ازدواج با همجنس را با قانون حمایت میکنند، ولی با پوشش مبارزه میکنند که این تناقض در برخورد با آزادی جالب است.
نکته بعدی که در سند مطرح شده الزام احترام به رفتارهای متفاوت است که یکی از آنها همجنسگرایی است و حتی عدم قانونی بودن همجنسگرایی در ایران را محکوم میکنند و ما هم پای این مسئله را امضا میکنیم، مفهوم شهروند جهانی را مطرح میکنند، ویژگیهای کودکی که میخواهند تربیت کنند منطبق بر سکولاریسم است. ما چگونه این مسائل را در مدارسمان اجرا کنیم؟ مدارس غیرانتفاعی ما هم که دقیقاً انتفاعی است و فقط نام آن را معکوس گذاشتهاند، بهطوری که برخی از این مدارس سالانه 20 میلیون تومان یا بیشتر دریافت میکنند.
تضمین صلح بدون خشونت را مطرح میکنند و حتی عزاداری برای امام حسین(ع) را خشونت میدانند، به چند کشور عربی که نوکرشان هستند، دستور دادند که واژههای نظارت اجتماعی، انقلاب و واژههایی نظیر این را از کتابها حذف کنند. ما به کودکانمان، اخلاق را یاد میدهیم به طوری که فرماندهان جنگ ما جوانان بودند و مسیر جنگ را تغییر دادند، اما آنها کینه و خشونت را به کودکانشان آموزش میدهند و این مسئله را بیایراد میدانند. تحت شعار تضمین برابری زن و مرد، میخواهند جنجال ایجاد کنند، در حالی که در اسلام هیچ شغلی برای زنان حرام اعلام نشده است، حتی در دادگاهها قاضی زن هم حضور دارد و اسلام فقط گفته مسئله حیا و عفت رعایت شود، در حال حاضر چند میلیون دیپلم بیکار به چند میلیون دکتر و مهندس بیکار تبدیل شدهاند، زیرا اصلاً توجهی به نیاز کشور نشده است و فقط کارخانه تولید مدرک به راه انداختیم، در حالی که برخی رشتهها در کشور موردنیاز نیست و باید تعطیل شود.
براساس سند 2030 مستشاران خارجی باید به آموزش و پرورش ما نظارت کنند. هر کجای دنیا که پیشرفتی صورت گرفته، بر اساس نظم و حساب و کتاب بوده، ما غربگرایی میکنیم ولی این مسائل را رعایت نمیکنیم و به جای آن پای سند همجنسبازی را امضا میکنیم، بحث عقیم کردن کارتنخوابها را مطرح کردند، در حالی که به طور کلی نباید اصلاً کارتنخوابی وجود داشته باشد که چنین بحثی مطرح شود، ولی در همان نظام سرمایهداری ببینید که چه تعداد کارتنخواب وجود دارد.
میگویند باید گزارش سالانه به آنها ارائه دهیم که چقدر اینترنت بدون فیلتر در اختیار زنان و کودکان قرار میدهیم؛ چرا باید به آنها تعهد بدهیم؟ میگویند برای کنترل جمعیت باید به آنها تعهد بدهیم، نرخ رشد جمعیتمان به صفر رسیده است و حالا که آنها میخواهند باید آن را به زیر صفر برسانیم.