به گزارش عمارنامه، مقام معظم رهبری پیشتر از این گفته بود «بنده اصرار دارم که در زمینه ذکر مبانی اسلامی، آحاد مردم و مسؤولین صریح باشند». حالا رهبر ایران، خود بارزترین مصداق این رفتار است: صریح، بدون رودربایستی و در کمال شجاعت و متانت.

رهبر ایران متولد 1318 خورشیدی است و اینک سن ایشان از 78 سال عبور کرده است. طبیعتاً انسان که به میانسالی و یا کهنسالی می رسد، طبعی محافظه کار و مصلحت جو یافته و می کوشد با ضد آرمان ها، مصالحه کند. اما شگفت اینکه رهبر فرزانه درباره آرمان ها، ذره ای دچار افت یا تحلیل قوا نشده و روز به روز لایه های روشن تری از صراحت انقلابی را آشکار می سازد.

ذکر چند مصداق

امروز، هفدهمین روز خرداد 96 و اینجا حسینیه امام خمینی (ره) است. رهبر انقلاب مثل هر ملاقات دیگر با جوانان، در کمال فرهی، انگیزه، نشاط و صمیمت به سر می برد، بارها می خندد و می خنداند، انگار با این دیدار، عشق کرده و به واسطه آن، جوان درونش، سرفرازی می کند. او می داند جوان انقلابی، اهل یالله بفرماهای الکی و محافظه کاری های سیاستمدارانه نیست.

پس در تخاطب با جوانان، صریح و بی پرده سخن می گوید، هم عفت کلام و هم عقلانیت سیاسی را پاس می دارد، بدون هیچگونه ابهام یا ترس، از مبانی و اختلال های پیش آمده روایت می کند. در سرتاسر بیان او، ذره ای حسابگری یا تردید به چشم نمی آید، و برایش فرقی نمی کند که با این حرف ها به تریج قبای کسی بر خواهد خورد و یا به کسری از ساعت، شبکه های اجتماعی ضد انقلاب، از فحاشی های کودکانه و کینه توزانه پر خواهد شد.

لطفا روی این 8 نمونه از صراحت کلام آیت الله خامنه ای در دیدار با دانشجویان متمرکز شوید و تحلیل بالا را عیارسنجی کنید:

1.  ربنای شجریان مسأله پر اولویت کشور نیست. عده ای جای مسائل پر اولویت را با مسائل دسته چندم جابجا می کنند:
«مسأله ی اصلاً بی‌اعتبارِ بی‌اهمیت فرعی را، به‌عنوان یک مسأله‌ اصلی، درشت می کنند».

2.  وزارت ارشاد و وزیر مربوطه دچار اختلال شده است:
«نامه نگاری می کنند؛ پیدا است که این دستگاه اختلال پیدا کرده که مسأله اصلی را از مسأله فرعی تشخیص نمی دهد».

3.  رهبری را متهم می کنند که فریب گزارش های غلط را خورده است:
«آنهایی که خیال می کنند ما گزارش درست نگرفته‌ایم؛ نه، گزارشهای ما گزارشهای درستی است».

4.  دولت به رغم واقعیت ها، اصرار دارد که در ماجرای سند 2030 مقصر نیست و جنبه های لازم را رعایت کرده است:
«حالا بعضی ها می آیند می گویند آقا، مثلاً فرض کنیم ما تحفّظ داده‌ایم یا گفته‌ایم فلان چیزش را قبول نداریم؛ نه، بحث سر اینها نیست»؛ «حرف من این است که نظام آموزشی کشور نباید بیرون کشور نوشته بشود».

5.  اعتراض واضح به تشکل هایی که در دانشگاه ها درست می کنند تا با انقلاب مقابله کنند:
«نوع دیگری از تشکل ها هم وجود دارد که یکبار مصرف نیست اما برای معارضه‌ با مجموعه‌ انقلابی و مجموعه‌های متدین اصلاً به وجود می‌آید».

6.  اعتراض به افراد داخلی که می خواهند دانشگاه ها را از مسیر انقلابی خارج کنند:
«متأسفانه از داخل خود ما هم در مواردی کمک شد به اینها که بتوانند دانشگاه را انقلاب ‌زدایی کنند».

7.  هشدار نسبت به برخی افراد داخل کشور که به بلندگوهای دشمن، تبدیل شده اند:
«البتّه در داخل هم کسانی هستند که همان خواسته‌ دشمن را با صدای بلند در اینجا بیان می کنند».

8.  ارائه یک نظر خیلی متفاوت و امیدآفرین در خصوص مصیبت های فساد اقتصادی:
«نگاه من، دید من، این است که فساد در کشور سیستمی نشده. هر کس می گوید سیستمی است بیخود می گوید»؛ «البته فساد هست، فسادهای بدی هم هست، موردی است و باید برخورد بشود».
نظیر این روشنگری های انقلابی و صد البته منطقی و اقناعی، در بیانات رهبری، به وفور یافت می شود.