نوشیدنیهای با طعم خون مظلومان!
امروز مصرف بی رویۀ محصولاتی که وابستگی انها به رژیم منحوس و اشغالگر صهیونیستی محرز شده است بلای جان بسیاری از بلاد اسلامی است.
موادی که جدای از صهیونیستی بودن شان ، مضراتشان برای بدن انسان بر هیچ کس پوشیده نیست.
از یک طرف شعار مبارزه با رژیم صهیونیستی سرمی دهیم و از طرف دیگر از محصولاتی استفاده می کنیم که حیات این رژیم کذایی به درامد حاصله از انها وابسته است.
محصولاتی که ذائقه ما را تغییر داده اند، سبک زندگی مارا دگرگون کرده اند و از همه بدتر خرید و استفاده از انها مصداق کمک به ظالم است .
بریدن شاهرگهای اقتصادی این مولود کثیف همانقدر مهم است که جنگ رودرو با آن اهمیت دارد .
هرچند از دولتهای بی کفایت برخی کشورها انتظار این کارها نمی رود ولی اتکا به دستور خدا که - در راه حق تک تک و گروه گروه قیام کنید- میتواند به مرور به ضعیفتر شدن این رژیم بیانجامد
دوری از هرچیز وابسته به اسرائیل حتی اگر نوشیدن یک نوشابه باشد مصداق یاری مظلومان جهان به حساب می آید .
باید بدانیم جهاد در راه خدا فقط جنگ مستقیم در جبهه نیست . هر حرکت به ظاهر کوچکی می تواند مصداق جهاد باشد و هر مسلمان سربازی در خط مقدم مبارزه
باآرزوی نابودی کامل رژیم اشغالگر اسرائیل انشا…
حکمت تأکید بر زیارت امام حسین(ع) و تکرار آن چیست؟
حکمت تأکید بر زیارت امام حسین(ع) و تکرار آن چیست؟
تأمّل در روایاتى که تأکید بر زیارت سید الشهدا علیه السلام و تکرار آن دارند ، نشان مى دهد که این عمل ، نه تنها داراى جنبه عبادى ، بلکه داراى اَبعاد عمیق سیاسى است .
پیام سیاسى زیارت امام حسین علیه السلام ، خود ، ایجاب کننده خُرافه زُدایى دائم از این حرکت فرهنگى ، با هدف زمینه سازى براى حاکمیت نظام اصیل اسلامى است (نکته اى که پیش از این ، تبیین گردید) . بدین سان ، پیام سیاسى زیارت آن امام علیه السلام ، بسى مهم تر و سازنده تر از پیام عبادى آن است .
در احادیث آمده است که زیارت سید الشهدا علیه السلام ، فریضه و بهترین عمل است و امامان اهل بیت ، فضائل و برکات فراوانى براى آن ذکر کرده اند و تحمّل هر گونه رنج و مشقّت را درراه زیارت ایشان ، روا شمرده اند .
همچنین ، احادیثى نقل شده اند که دلالت دارند بر این که اگر کسى مى تواند ، هر روز ایشان را زیارت کند ، و اگر نمى تواند ، هر جمعه ، و اگر نمى تواند ، هر هفته ، و اگر نمى تواند ، هر ماه ، و اگر نمى تواند ، هر چهار ماه ، و اگر نمى تواند ، هر شش ماه ، و اگر نمى تواند هر سال ، و اگر نمى تواند ، هر سه سال ، و اگر نمى تواند ، هر چهار سال ، و در نهایت ، هر چه بیشتر زیارت کند، بهتر است . روایاتى نیز ثواب زیارت ایشان را بیش از ثواب زیارت حج و عمره دانسته اند و در مورد ترک زیارت امام علیه السلام ، هشدار مى دهند و امتناع از زیارت ایشان را موجب نقص ایمان، کوتاه شدن عمر ، عاقّ اهل بیت علیهم السلام شدن و محرومیت از خیر بسیار مى دانند .
با نگاهى عمیق و همه جانبه به این احادیث ، در کنار احادیثى که شرط اصلى بهره گیرى از برکات زیارت امام حسین علیه السلام را معرفت به حقّ او دانسته اند ، به روشنى مى توان دریافت که این احادیث ، پیام سیاسى مهمّى براى پیروان و علاقه مندان اهل بیت علیهم السلام دارند ، و آن ، عبارت است از فرهنگ سازى و زمینه سازى براى تحقّق اهداف بلند عاشورا ؛ یعنى حاکمیت ارزش هاى اسلامى به رهبرىِ پیشواى مورد نظر خاندان رسالت .
بى تردید ، حضور انبوه زائران سید الشهدا علیه السلام در کنار مزار ملکوتى او ، اگر توأم با آگاهى و برنامه باشد و همه ساله افزایش یابد ، به تحقّق یافتن اهداف مطلوب اهل بیت علیهم السلام منتهى خواهد شد .
نکته جالب توجّه ، این که بر پایه برخى احادیث ، آنچه مطلوب است ، حضور براى زیارت سید الشهدا علیه السلام است ، نه اقامت در کربلا و متوطّن شدن در آن :
فَزُرهُ… وَ انصَرِف عَنهُ وَ لا تَتَّخِذهُ وَطَنا . او را زیارت کن… و از آن جا باز گرد و آن جا را وطن خود مگیر. در مورد اقامت در مکه نیز شمارى از فقها ، به دلایلى مانند حفظ احترام خانه خدا و تداوم شور و شوق زائر ـ که در برخى احادیث آمده ـ ، به کراهتِ اقامت و توطّن در آن ، فتوا داده اند .
این گونه روایات ، اگر از نظر سند هم اعتبار لازم را نداشته باشند ، از آن جا که منطبق با عقل و اعتبارند ، توجّه عملى به آنها ضرورى است ؛ زیرا اقامت دائم ، علاوه بر این که از شور و شوق و حضور قلب زائر مى کاهد و بدین سان ، تحقّق اهداف زیارت ، کم رنگ مى گردد ، مشکلات اقتصادى و اجتماعى فراوانى را به همراه خواهد داشت .
به سخن دیگر ، جمع میان اقامت دائم و حضور همگانىِ زائران از سراسر جهان در مکه یا حرم امام حسین علیه السلام ، عملاً امکان پذیر نیست و لازمه توصیه به حضور همگانى در این گونه اماکن ، مطلوب نبودن اقامتِ دائم است .
منبع:منبع : دانشنامه امام حسین(ع)، ج10، ص 497 ـ 499
فرق توبه و انابه چیست؟
«توبه» به معناى رجوع و بازگشت است ؛ امّا «انابه» از ريشه «ن و ب» به معناى عادت به بازگشت به مكانى خاص، تفسير شده است. ابن فارِس در اين باره مى گويد:
النّونُ وَالواوُ وَالباءُ، كَلِمَةٌ واحِدَةٌ تَدُلُّ عَلَى اعتِيادِ مَكانٍ وَالرُّجوعِ إلَيهِ.
نون و واو و باء يك معناى اصلى دارد، و بر عادت داشتن بر جايى و برگشتن به آنجا دلالت مى كند.
همچنين راغب در توضيح اين واژه مى گويد:
النَّوبُ: رُجوعُ الشَّى ءِ مَرَّةً بَعدَ اُخرى، يُقالُ: نابَ نَوبا وَ نَوبَةً، وَ سُمِّىَ النَّحلُ نَوبا لِرُجوعِها إلى مَقارِّها، وَ نابَتهُ نائِبَةٌ أى ى حادِثَةٌ مِن شَأنِها أن ن تَنوبَ دائِبا.
«نوب» به معناى بازگشتن مجدد و مكرر است. گفته مى شود: نابَ نَوبا وَ نَوبَةً، و زنبور عسل «نَوب» ناميده مى شود چون به كندوى خود باز مى گردد، و گفته مى شود: «نابَتهُ نائِبَةٌ ؛ گرفتارى براى او پيش آمد» يعنى حادثه اى براى او پيش آمده كه انتظار وقوع آن مى رفت.
بر اين اساس، مفهوم بازگشت در «اِنابه»، قوى تر از مفهوم آن در «توبه» است. از اين رو، تنها يك بار بازگشت از گناه، «توبه» ناميده مى شود ؛ ولى در «اِنابه»، بازگشت از گناه بايد به صورت عادت و ملكه شده باشد. بنا بر اين، مقام «منيب»، بالاتر از مقام «تائب» است و به همين جهت، اهل انابه، مشمول هدايت خاصّ الهى هستند.
برجسته ترين ويژگى هاى امام حسين عليه السلام
برجسته ترين ويژگى هاى امام حسين عليه السلام
يك. پدر امامان است
يكى از ويژگى هاى برجسته امام حسين عليه السلام ، اين است كه امامان اهل بيت عليهم السلام ، از نسل اويند . اين ويژگى ، در احاديث معتبرى كه در بخش سوم اين دانش نامه آمده ، مورد تأكيد قرار گرفته است كه در اين جا به يكى از آنها اشاره مى كنيم . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود :
إنَّ اللّهَ اختارَ مِنَ الحُسَينِ الأَوصِياءَ مِن وُلدِهِ، يَنفونَ عَنِ التَّنزيلِ تَحريفَ الغالينَ ، وَانتِحالَ المُبطِلينَ ، وتَأويلَ المُضِلّينَ ، تاسِعُهُم قائِمُهُم .
خداوند ، از فرزندان حسين ، اوصيايى را برگزيد كه از قرآن ، تحريف غاليان و نسبت نادرست باطل گرايان و تأويل گم راهان را دور مى كنند ، كه نُهمين آنان ، قائم آنهاست .
دو . سَرور شهيدان است
يكى ديگر از برجسته ترين ويژگى هاى امام حسين عليه السلام ، اين است كه او سَرور شهيدان در دنيا و آخرت است . در حديث قدسى آمده است :
أما إنَّهُ سَيِّدُ الشُّهَداءِ مِنَ الأَوَّلينَ وَالآخِرينَ فِى الدُّنيا وَالآخِرَةِ .
بدانيد كه او سَرور شهيدان از اوّلين و آخرين ، در دنيا و آخرت است .
همچنين امام صادق عليه السلام مى فرمايد :
ما مِن شَهيدٍ إلّا ويُحِبُّ أن يَكونَ مَعَ الحُسَينِ عليه السلام ، حَتّى يَدخُلُوا الجَنَّةَ مَعَهُ .
هيچ شهيدى نيست ، مگر اين كه دوست دارد كه همراه حسين عليه السلام باشد و با او وارد بهشت شود .
سه . تربتش بركاتى دارد
ديگر ويژگى برجسته امام حسين عليه السلام ، بركات تربت پاك اوست، چنان كه از امام صادق عليه السلام روايت شده :
إنَّ اللّهَ عَوَّضَ الحُسَينَ عليه السلام مِن قَتلِهِ أن جَعَلَ الإِمامَةَ مِن ذُرِّيَّتِهِ ، وَالشِّفاءَ فى تُربَتِهِ .
خداوند ، در برابر كشته شدن حسين عليه السلام ، امامت را در نسل او قرار داد و شفا را در تربتش .
چهار . زيارتش بركاتى دارد
هر چند زيارت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و ساير اهل بيت عليهم السلام ، بركات فراوانى براى زائر دارد ؛ ولى در مورد زيارت هيچ يك از اهل بيت عليهم السلام ، به اندازه زيارت امام حسين عليه السلام تأكيد نشده و زيادتِ ثواب و بركاتى كه براى زيارت امام حسين عليه السلام ذكر شده ، براى هيچ يك از آنان نيامده است . نگاهى اجمالى به فهرست بخش زيارات اين دانش نامه ۳ و مقايسه آن با آنچه در باره زيارت ساير اهل بيت عليهم السلام آمده ، براى اثبات اين مدّعا كافى است . بى ترديد ، تأكيد و تشويق احاديث اسلامى در مورد زيارت امام حسين عليه السلام ، به دليل آثار فوق العاده مثبتِ آن در سازندگى معنوى و بالندگى جامعه اسلامى است .
اهمیت زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده
امام صادق(ع):
مَن أتى قَبرَ الحُسَینِ(ع) ماشِیا کَتَبَ اللّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطوَهٍ ألفَ حَسَنَهٍ، ومَحا عَنهُ ألفَ سَیِّئَهٍ، ورَفَعَ لَهُ ألفَ دَرَجَهٍ. (کامل الزیارات: ص ۲۵۵ ح ۳۸۱ و ص ۳۹۲ ح ۶۳۶)
هر کس پیاده به نزد قبر حسین(ع) برود، خداوند، براى هر قدمش هزار حَسَنه مى نویسد و هزار زشتکارى را از او مى زُداید و او را هزار درجه، بالا مى بَرد.
امام صادق(ع):
مَن أتى قَبرَ الحُسَینِ(ع) ماشِیا کَتَبَ اللّهُ لَهُ بِکُلِّ قَدَمٍ یَرفَعُها ویَضَعُها عِتقَ رَقَبَهٍ مِن وُلدِ إسماعیلَ. (کامل الزیارات: ص ۲۵۷ ح ۳۸۶)
هر کس پیاده نزد قبر حسین(ع) برود، خداوند، در برابر هر گامى که بر مى دارد و مى گذارد، برایش [پاداش ] آزاد کردن یک بنده از فرزندان اسماعیل(ع) را مى نویسد.
امام صادق(ع):
مَن خَرَجَ مِن مَنزِلِهِ یُریدُ زِیارَهَ الحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیهماالسلام، إن کانَ ماشِیا کَتَبَ اللّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطوَهٍ حَسَنَهً، وحَطَّ بِها عَنهُ سَیِّئَهً، حَتّى إذا صارَ بِالحائِرِ کَتَبَهُ اللّهُ مِنَ المُفلِحینَ، وإذا قَضى مَناسِکَهُ کَتَبَهُ اللّهُ مِنَ الفائِزینَ، حَتّى إذا أرادَ الانصِرافَ أتاهُ مَلَکٌ، فَقالَ لَهُ: أنَا رَسولُ اللّهِ، رَبُّکُ یُقرِئُکَ السَّلامَ، ویَقولُ لَکَ: استَأنِفِ العَمَلَ، فَقَد غُفِرَ لَکَ ما مَضى. (تهذیب الأحکام: ج ۶ ص ۴۳ ح ۸۹، ثواب الأعمال: ص ۱۱۶ ح ۳۱، المزار للمفید: ص ۳۰ ح ۱)
هر کس از خانه اش به قصد زیارت حسین بن على بن ابى طالب(ع) بیرون آید، اگر پیاده باشد، خداوند، براى هر گامش حَسَنه اى را مى نویسد و زشتکارى اى را از او مى زُداید، و چون به حرم حسین(ع) رسید، خداوند، او را جزو رستگاران مى نویسد، و چون زیارتش را به پایان برَد، خداوند، او را از رهایى یافتگان مى نویسد، و چون بخواهد باز گردد، فرشته اى نزد او مى آید و به او مى گوید:” من، پیام آور خدایم. خداوند، به تو سلام مى رساند و مى فرماید: عمل، از سر گیر که گذشته ات آمرزیده شد".
امام صادق(ع) به شخصی به نام علی چنین فرمود:
یا عَلِیُّ، زُرِ الحُسَینَ(ع) ولا تَدَعهُ.
قالَ: قُلتُ: ما لِمَن أتاهُ مِنَ الثَّوابِ؟
قالَ: مَن أتاهُ ماشِیا کَتَبَ اللّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطوَهٍ حَسَنَهً، ومَحا عَنهُ سَیِّئَهً، ورَفَعَ لَهُ دَرَجَهً، فَإِذا أتاهُ وَکَّلَ اللّهُ بِهِ مَلَکَینِ یَکتُبانِ ما خَرَجَ مِن فیهِ مِن خَیرٍ، ولا یَکتُبانِ ما یَخرُجُ مِن فیهِ مِن شَرٍّ ولا غَیرِ ذلِکَ، فَإِذَا انصَرَفَ وَدَّعوهُ، وقالوا: یا وَلِیَّ اللّهِ! مَغفورا لَکَ، أنتَ مِن حِزبِ اللّهِ وحِزبِ رَسولِهِ وحِزبِ أهلِ بَیتِ رَسولِهِ، وَاللّهِ، لا تَرَى النّارَ بِعَینِکَ أبَدا، ولا تَراکَ ولا تَطعَمُکَ أبَدا. (کامل الزیارات: ص ۲۵۵ ح ۳۸۳)
اى على! حسین(ع) را زیارت کن و آن را وا مگذار.
گفتم: پاداش کسى که به زیارتش مى رود، چیست؟
فرمود: هر کس پیاده به آن جا برود، خداوند، در برابر هر گامش، حَسَنه اى برایش ثبت مى کند و گناهى را از او مى زُداید و درجه اى او را بالا مى بَرد، و چون به قبر مى رسد، خداوند، دو فرشته بر او مى گمارد که هر چه خیر از دهانش بیرون آید، مى نویسند و هر چه شر و غیر آن [مانند لغو و بیهوده گویى ] بیرون آید، نادیده مى گیرند، و چون باز گردد، با او وداع مى کنند و به او مى گویند:” اى دوست خدا! آمرزیده اى. تو، جزو حزب خدا، حزب پیامبر خدا و حزب خاندان پیامبرش هستى. به خدا سوگند، هرگز، آتش را با چشمانت نخواهى دید و آن نیز تو را نخواهد دید و به [سوزاندن ] تو، طمع نخواهد داشت”
واقعه عاشورا در منابع کهن
واقعه عاشورا در منابع کهن
ماجرای عاشورا در کتاب های فراوان آمده است اما آنچه در شش منبع آمده، به دلیل قدمت، اعتبار نسبی، جامعیت و نیز پیوستگی روایت، از گذشته تا امروز، به گستردگی مورد استناد قرار گرفته اند. اینها عبارتند از: تاریخ طبری، ارشاد مفید، فتوح ابن اعثم، لهوف سید بن طاووس، امالی صدوق، مقاتل الطالبیین ابوالفرج.
در کتاب «واقعه عاشورا در منابع کهن» متن کتاب های مذکور با ترجمه آمده است.
پیش گفتار
… اينك، توضیح کوتاهی در باره این منابع، به ترتیبی که در کتاب آمده اند:
۱. مقتل سيّد الشهدا عليه السلام به روايت طبرى (م ۳۱۰ ق) در كتاب «تاريخ الطبرى»
تاريخ الطبرى، نوشته ابو جعفر محمّد بن جرير طبرى، يكى از مهم ترين منابع تاريخى در تبيين تاريخ اسلام، از جمله واقعه عاشوراست. نكته بسيار مهم در گزارش طبرى از اين واقعه، آن است كه برخى از مقتل هاى معتبر و مفقود (مانند: مقتل ابو مِخنَف) را در اختيار پژوهشگران قرار مى دهد و جزئياتى را از حادثه كربلا ارائه مى نمايد كه ديگران گزارش نكرده اند و هيچ پژوهشگرى از آنها بى نياز نيست.
نسخه مورد استفاده از اين اثر در اين جا، تحقيق محمّد ابوالفضل ابراهيم، چاپ دار المعارف قاهره و ترجمه ابوالقاسم پاينده (۱۲۹۰ ـ ۱۳۶۳ ش)، از انتشارات اساطير تهران است.
۲. مقتل سيّد الشهدا عليه السلام به روايت شيخ مفيد (م ۴۱۳ق) در كتاب «الإرشاد»
هر چند مبناى اصلى گزارش شيخ مفيد هم مانند طبرى، همان كتاب ابو مخنف است، ليكن تفاوت هاى قابل توجّهى در آن وجود دارد.
به طور كلّى، گزارش طبرى (نويسنده برجسته اهل سنّت) و گزارش شيخ مفيد (نويسنده برجسته شيعه)، دو منبع كامل و معتبر (و عمدتا متّكى بر گزارش ابو مخنف) از واقعه عاشورايند كه خوانندگان را از منابع ديگرى با همين سياق (نظير أنساب الأشراف)، بى نياز مى سازند.
نسخه مورد استفاده از اين اثر، تحقيق مؤسسة آل البيت لإحياء التراث، چاپ انتشارات مهر قم، و ترجمه سيدهاشم رسولى محلاتى (معاصر)، از انتشارات اسلاميه تهران است.
۳. مقتل سيّد الشهدا عليه السلام به روايت احمد ابن اعثم كوفى (م ۳۱۴ق) در كتاب «الفتوح»
هر چند اين كتاب در رديف منابعى مانند تاريخ الطبرى و الإرشاد مفيد نيست، ليكن يكى از منابع كهن و مهمّ تاريخ عاشورا شمرده مى شود؛ چرا كه گزارش هايى انحصارى دارد و در نگارش هاى پس از آن (بويژه مقتل خوارزمى و الملهوف سيّد ابن طاووس)، بسيار تأثيرگذار بوده است.
نسخه مورد استفاده از اين اثر، تحقيق على شيرى، چاپ دار الأضواء بيروت و ترجمه آقاى عبدالهادى مسعودى (معاصر) است.
۴. مقتل سيّد الشهدا عليه السلام به روايت سيّد ابن طاووس (م ۶۶۴ ق) در كتاب «الملهوف»
زيبايى و خوش دستى متن اين مقتل و شخصيّت مؤلّفش ـ كه به زهد و معنويت، شهرت دارد ـ موجب اقبال جامعه شيعى بِدان گرديده است.
نسخه اين اثر، تحقيق فارس حسّون تبريزيان (م ۱۴۲۶ ق)، چاپ دار الاُسوه
تهران و ترجمه ابو الحسن مير ابوطالبى (۱۳۱۱ ـ ۱۳۸۳ ش)، از انتشارات دليل ما است.
۵. مقتل سيّد الشهدا عليه السلام به روايت شيخ صدوق (م ۳۸۱ق) در كتاب «الأمالى»
ايشان در اين كتاب، واقعه كربلا را ضمن احاديثِ نقل شده از امامان اهل بيت عليهم السلام آورده است. گزارش شيخ صدوق، در عين كوتاه بودن، نكات قابل توجّهى براى پژوهشگران در بردارد.
نسخه مورد استفاد، از اين اثر، تحقيق قسم الدراسات الإسلامية لمؤسسة البعثة، چاپ مؤسسة البعثه تهران، ترجمه محمّدباقر كمره اى (۱۲۸۴ ـ ۱۳۷۴ ش)، از انتشارات اسلاميه تهران است.
۶. مقتل سيّد الشهدا عليه السلام به روايت ابو الفرج اصفهانى (م ۳۵۶ق) در كتاب «مقاتل الطالبيّين»
از جمله دلايل انتخاب اين گزارش، قدمت و اعتبار منبع، مستند بودن گزارش ها و ارائه نكاتى نو در عين كوتاهى متن، در باره حوادث عاشوراست.
نسخه مورد استفاده از اين اثر، تحقيق سيّد احمد صقر و ترجمه آقاى بهراد جعفرى (معاصر)، از انتشارات الشريف الرضى قم است.
نكاتى در باره اين کتاب
در باره اين کتاب، چند نكته ضرورى، يادآورى مى گردد:
۱. برخى از مطالبى كه در اين مقتل ها آمده اند، به خاطر اشكال محتوايى يا كم فايده بودن، در متن دانش نامه، استفاده نگرديده اند، و يا مورد نقد، واقع شده اند. از اين رو، عرضه متن كامل آنها در اين جا، تنها به جهت فوايدى است كه در ارائه متن كامل و پيوسته وجود دارد و هرگز به معناى تأييد همه مطالب آنها نيست، چنان كه اين آثار، همچون ديگر كتاب هاى تاريخى، گزارش هاى متفاوت و گاه متعارضى از وقايع دارند كه در اين جا تلاشى براى حلّ آنها صورت نگرفته است. البته در متن دانش نامه، ضمن نقدها و توضيحات، پژوهش هايى گسترده و در خور در اين حوزه ها انجام شده است.
۲. ترجمه ها به لحاظ سَبك، متفاوت اند و تلاش شد براى رعايت امانت، تصرّفى در آنها صورت نگيرد و بجز موارد اندك ـ كه اِشكال محرزى داشتند و يا ترجمه اى، افزوده هاى غير ضرور داشت و يا بخشى از متن، ترجمه نشده بود و ترجمه شد ـ، تغيير خاصى در آنها صورت نگرفته است. ضمنا اسناد نقل ها و روايات تاريخى، از سوى خود مترجمان، حذف شده است.
۳. گاه براى روشن شدن يك نكته يا توضيح در باره شخصى، ناگزير از افزودن نكته اى يا نام كسى در متن شده ايم كه افزوده ها، در بين دو كروشه (قلاّب) آمده اند.
۴. از آن جا كه در اين منابع، نام ائمه عليهم السلام بخصوص امام حسين عليه السلام به فراوانى تكرار شده است، گاه از تكرار عبارت هاى تعظيم و تكريم، خوددارى شده است.
۵. به منظور تسهیل دسترسی خواننده به منبع اصلی (در آدرس یابی)، شماره جلد و صفحه منابع اصلی، در کنار صفحات درج گردیده و نقطه شروع هر صفحه نیز با توپ سیاه، نشان داده شده است.
تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیه السلام
تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیه السلام
دوره دو جلدی مقتل و کتابی تاریخی به زبان فارسی، در قلمرو تاریخ قیام عاشوراست که با تلاش گروهی از تاریخ پژوهان موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) زیر نظر حجت الاسلام استاد مهدی پیشوایی تاریخنویس معاصر نگاشته شده است.
در باره مؤلف:
حجت الاسلام مهدی پیشوایی در زمینههای تاریخ اسلام، تاریخ امامان شیعه و اصحاب آنان، کتابها و مقالات فراوانی تألیف کرده و کتاب سیره پیشوایان، نوشته ایشان است.
سایر نویسندگان :
محمدقاسم احمدی، محمدرضا احمدی ندوشن، محمدرضا جباری، محمدباقر دُریاب، رضا رمضان نرگسی، محسن رنجبر، جواد سلیمانی، مصطفی صادقی، نعمتالله صفری فروشانی، حامد منتظری مقدم، غلامحسن محرمی، علی غلامی دهقی، اصغر فروغی ابهری
هدف اصلی این کتاب ارائه گزارش جامع و مستند از تاریخ قیام عاشورا برای پژوهشگران، به ویژه طلاب و خطبا است.
در این مقتل تنها از منابع موجود تا پیش از قرن هفتم استفاده شده است؛ زیرا با بررسی های انجام شده از سوی محققان، در موضوع قیام سیدالشهدا علیه السلام تنها گزارش های منابعی که تا قرن هفتم به نگارش درآمده اند، قابل اتکا و اعتمادند و منابع پس از آن، گزارش های چندان معتبری را شامل نمی شوند.
به گفته مؤلف در تدوین این کتاب، همهٔ مقتلهای کهن و متأخر و مهمترین مقتلهای جدید، از نظر گذشته است و نگارش هر یک از فصلهای کتاب، با در نظرگرفتن صلاحیت و سابقه مطالعاتی، به یک محقق سپرده شده است. پس از نگارش هر فصل، مدیر پژوهش و سپس اعضای شورای علمی آن را بررسی کرده، موارد لازم را برای اصلاح یا تکمیل به نویسنده بازگرداندهاند.
مطالب و بخش های کتاب :
جلد اول :
بخش اول: فصول مقدماتی
سیری در مقتلنویسی و تاریخنگاری عاشورا از آغاز تا عصر حاضر، سیری در ادوار زندگی و شخصیت امام حسین(ع)، شهادت امام حسین(ع) در گفتار پیامبران و امامان، فضیلت گریستن و عزاداری برای امام حسین(ع) و تحلیلی درباره آن، ریشههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قیام امام حسین(ع)، فلسفۀ قیام امام حسین(ع)، پیشگوییها و هشدارهای معصومان دربارۀ تسلط بنیامیه
بخش دوم: امام حسین(ع) و معاویه
موانع قیام امام حسین(ع) بر ضد معاویه، مواضع امام حسین(ع) در برابر حکومت معاویه و مبارزات سیاسی آن حضرت
قضیۀ ولیعهدی یزید
بخش سوم: نهضت عاشورا از آغاز تا ورود امام حسین(ع) به کربلا
امام حسین(ع) در مدینه، امام حسین(ع) در مکه، ساختار سیاسی ـ مذهبی کوفه، امام حسین(ع) در راه کوفه
بخش چهارم: امام حسین در کربلا
از ورود امام به کربلاتا روز عاشورا، رویدادهای روز عاشورا تا شهادت بنیهاشم، مبارزه و شهادت بنیهاشم، کیفیت نبرد و شهادت امام حسین(ع)، حوادث پس از شهادت امام(ع)
جلد دوم
بخش اول: حوادث پس از عاشورا
اهل بیت در کوفه، اهل بیت در مسیر شام، اهل بیت در شام، اهل بیت در مدینه، تداوم نهضت حسینی به رهبری امام سجاد(ع)
بخش دوم: پیامدهای قیام عاشورا
پیامدهای تکوینی، پیامدهای اجتماعی و سیاسی
بخش سوم: مباحث پیرامونی نهضت عاشورا
پژوهشی در اربعین سیدالشهدا، فلسفهٔ عزاداری برای امام حسین(ع)، سیر تاریخی عزاداری برای امام حسین(ع)، واقعهٔ عاشورا در آینه آمار و ارقام، پرسشها و پاسخهای عاشورایی
بخش چهارم: شرح حال و زندگینامه اصحاب امام حسین(ع)
«نشانه هاي يار و چكامه انتظار»
نويسنده:مهدى عليزاده
ناشر:مسجد مقدس صاحب الزمان (جمكران)
كتاب «نشانه هاي يار و چكامه انتظار» به بررسي دو موضوع علائم ظهور و انتظار پرداخته است. اين كتاب طي سه فصل تنظيم شده است. فصل اول كه به بررسي علائم و نشانه هاي ظهور پرداخته به دو نكته توجه دارد و آن: 1 . بازنمايي حجم انبوه مدارك و مستندات نشانه هاي ظهور در تراث روايي اسلامي. 2 . طرح نكاتي درباره نشانه هاي ظهور كه كمتر مورد توجه قرار مي گيرد. فصل دوم كه به ضرورت و چيستي «انتظار» و وظايف ناشي از آن مي پردازد. در اين فصل مباحثي چون مؤلفه هاي مهدي باوري، مهدي باوري و ايمان به غيب، نتايج مهدي باوري، امنيت رواني در سايه مهدي باوري، كالبد شكافي «انتظار» و تعريف آن و سرانجام وظايف منتظران و ابعاد انتظار مطرح شده است. فصل پاياني به ذكر پاره اي از آثار منظوم كه در وصف آن محبوب دور از نظر سروده شده، اختصاص يافته است.
همه موجودات در حال تسبیح ذات پروردگار
براساسِ آموزههاي قرآن كريم، هر چه در عالم آفرينش، لباسِ هستي پوشيده و «هست» گرديده با زبانِ حال و قال به تسبيح و تقديسِ خداوند متعال مشغولاند.
هر كس به زباني صفتِ حمدِ تو گويد بلبل به غزلخواني و قمري به ترانه
ما آدميان به دليل محصور بودن در حصار ماديات و سرگرم شدن به تأمين حوائج مادي خويش ـ كه گاه با گناه و نافرمانيِ خداوند نيز همراه ميشود ـ از درك اين ذكرِ پيوسته آفريدههاي خداوند ناتوانيم:
«وَ اِنْ مِنْ شَيْءٍ اِلاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ»
«و هيچ چيز نيست مگر اينكه با تسبيح به ستايش او مشغول است وليكن شما تسبيح آنها را درك نميكنيد.»
اين تسبيح چگونه صورت ميگيرد؟ آيا اين تسبيح به زبان قال است يا به زبانِ حال؟
علامه طباطبايي ـ قدس سره ـ در جلد 13 الميزان، در تفسير اين آيه شريف بحثِ مفصلي را در پاسخ به اين پرسش مطرح فرموده كه ما به منظور رعايتِ اختصار تنها به ذكر جملاتي از آن، بسنده نموده، خوانندگانِ ارجمند را به خواندن كامل آن، دعوت ميكنيم.
علامه طباطبايي ـ قدس سره ـ مينويسد:
«… حق اين است كه تسبيح تماميِ موجودات تسبيح حقيقي و قالي است؛ چيزي كه هست قالي بودن لازم نيست حتماً به الفاظ شنيدني و قراردادي بوده باشد. پس اينكه فرمود: «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمواتُ السَّبْعُ وَ الاَْرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ»
تسبيح حقيقي را كه عبارت است از تكلم براي هر وجودي اثبات ميكند. آري هر موجودي با وجودش و آنچه مربوط به وجودش ميباشد و با ارتباطي كه با ساير موجودات دارد، خداي را تسبيح ميكند و بيانش اين است كه پروردگار من منزهتر از اين است كه بتوان مانند مشركين نسبت شريك و يا نقص به او داد؛ و اينكه فرمود: «وَ اِنْ مِنْ شَيءٍ اِلاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ»، مقصود اين است كه بفهماند تسبيح براي خدا اختصاص به طايفه و يا نوعِ معيني از موجودات ندارد، بلكه تمامي موجودات او را تسبيح ميگويند … .»
ناگفته نماند كه هر چند دركِ اين تسبيح موجودات براي آدميان امكانپذير نيست، در اين ميان، عدهاي قليل نيز يافت ميشوند كه به دليلِ مجاهدتِ مدام با نفسِ سركش و رسيدن به مراتبِ قُربِ الهي و اوج قلههاي عرفان و معنويت، جسم و جان آنها شنوايِ اسرارِ مگويِ جهانِ هستي شده، صداي تسبيح همه موجودات را ميشنوند.
مولوي ميگويد:
نُطقِ آب و نُطقِ خاك و نطق گِل هست محسوس حواسِ اهل دل
ما آشناي اين پرده پر رمز و راز نيستيم و نامحرميم، از آن رو از آن اسرار نيز بيخبريم:
تا نگردي آشنا زين پرده رمزي نشنوي گوشِ نامحرم نباشد جايِ پيغامِ سروش
ای کاش در کنار شما بودم
این کسانی که این راه را طی کردند و این حرکت عاشقانه را و مؤمنانه را دارند انجام میدهند، واقعاً دارند حسنهای را انجام میدهند. این یک شعار بزرگ است، لا تُحِلّوا شَعائِرَ الله، این بلاشک جزو شعائرالله است. جا دارد که امثال بنده که محرومیم از اینجور حرکتها عرض بکنیم که «یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً». همانطور که عرض کردیم، این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ هم در آن ایمان و اعتقاد قلبی و باورهای راستین، تحریککننده و عملکننده است؛ هم عشق و محبّت. تفکّر اهلبیت و تفکّر شیعی همینجور است؛ ترکیبی است از عقل و عاطفه، ترکیبی است از ایمان و عشق؛ ترکیب این دو. این آنچیزی است که در سایر فِرَق اسلامی، خلأ آن محسوس است؛ سعی هم میکنند گاهی به یک نحوی این خلأ را پُر کنند، [امّا] نمیشود؛ چه کسی مثل خاندان پیغمبر -این عناصر برجسته، ممتاز، نورانی، ملکوتی- وجود دارد در بین معتقَداتِ شُعبِ دیگرِ اسلامی، که اینجور مردم به آنها عشق بورزند، با آنها تعامل کنند، با آنها حرف بزنند، به آنها سلام کنند و از آنها انشاءالله جواب بشنوند؛ چهکسی دیگر وجود دارد؟ این است که این یک فرصتی است در اختیار پیروان اهلبیت؛ این زیارت ائمّه (علیهمالسّلام)، این معاشقهی معنوی با این بزرگواران، این زیارتهای سرشار از مفاهیم عالی و ممتاز که در اختیار ما است.
بیانات در ابتداى درس خارج فقه درباره پیادهروی اربعین ۱۳۹۴/۹/۹