حوزه علمیه فاطمیه سلاماللهعلیها شهرکرد


حضرت فاطمه (علیها السّلام) فرمودند:
خَیرٌِّ للنِّساء اَن لایَرینَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ؛
برای زنان بهتر آن است که نه مردان (نامحرم) را ببینند نه مردان آنان را.
العوالم، ج 11، ص 179
شرح حدیث:
رابطه ی زن و مرد در جامعه اگر با رعایت حدود شرعی و دینی باشد، هم جامعه سالم تر خواهد بود، هم گناه کمتری انجام خواهد گرفت.
بسیاری از اوقات «نگاه» زمینه ساز «گناه» می شود و میان نگاه و گناه رابطه است و اگر مسلمان به توصیه ی قرآن عمل کند و زن و مرد نامحرم هنگام رویارو شدن چشم خود را فرو بندند، این به عفاف و سلامت روانی آنان بیشتر کمک می کند.
روزی پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم با جمعی نشسته بودند. آن حضرت پرسید: به من بگویید چه چیزی برای زنان بهتر است؟ سخنانی گفته شد، ولی گویا هیچ کدام برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم پذیرفته نبود.
علی علیه السّلام می فرماید: من نزد حضرت فاطمه (علیها السّلام) برگشتم و سؤال پیامبر را با او در میان گذاشتم. فرمود: برای زنان این بهتر است که مردان را نبینند و مردان هم آنان را نبینند (یعنی حفظ حجاب و عفاف و کنترل نگاه از حرام…) .
علی علیه السّلام این جواب را به پیامبر خدا گفت. حضرت پرسید: پیش من که بودی چنین چیزی نگفتی، چه کسی این را به تو خبر داد؟ گفت: فاطمه. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آن حرف را پسندید و خوشحال شد و فرمود: فاطمه پاره ی تن من است.
آنان که خود را پیرو حضرت زهرا (علیها السّلام) می دانند، توجه دارند که نظر او بر اختلاط کمتر زن و مرد نامحرم و پرهیز از برخورد نگاههاست.
منبع: حکمت های فاطمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از حضرت فاطمه (علیها السّلام ) ، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ سوم (1390)
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمودند:
اِذا حَدَّثَ الرَّجُلُ بِحَدیث، ثُمَّ الْتَفَتَ فَهِىَ اَمانَةٌ؛
هنگامى که کسى سخنى بگوید، سپس به اطراف خود بنگرد، آن سخن امانت و سِر است (و باید در حفظ آن کوشید).
نهج الفصاحه، صفحه 38.
شرح حدیث:
امانت انواع گوناگونى در اسلام دارد و از آن جمله امانت در حفظ اسرار مردم است، این موضوع بقدرى از نظر اسلام مهم تلقى شده که افشاى اسرار مردم از گناه کبیره معرفى گردیده، تازه براى اثبات «سر» بودن لزومى ندارد گوینده خواهش و تمنا و تأکید کند که این از اسرار است و نزد خودت باشد؛ بلکه به کمترین چیزى براى تفهیم این حقیقت قناعت شده است، همین اندازه که نگاه به اطراف کند و مراقب عدم وجود شخصى دیگرى باشد کافى است که سخنان او به عنوان اسرار برادر مسلمان و امانت نگاهدارى شود.
دعای معرفتی که در آخرالزمان توصیه شده است، مبین مهمترین نیاز بشری، یعنی معرفت است:
«اَللّهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني نَفْسَکَ، لَمْ اَعْرِفْ رَسُولَکَ.
اَللّهُمَّ عَرِّفْني رَسُولَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني رَسُولَکَ،لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ.
اَللّهُمَّ عَرِّفْني حُجَّتَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني حُجَّتَکَ، ضَلَلْتُ عَنْ ديني.»
پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) فرمودند:
أَفْوَاهُکُمْ مِنْ طُرُقِ رَبِّکُمْ فَأَحَبُّها إلى الله أَطْیَبُها رِیحْاً فَطَیَّبُوها بِما قَدَرْتُمْ عَلَیْهِ؛
دهان شما یکى از راه هاى خداست، محبوب ترین دهان در پیشگاه خدا آن است که از همه خوشبوتر باشد، پس تا مى توانید دهان خود را خوشبو نگاهدارید.
وسایل الشیعه، جلد 1، صفحه 358.
شرح حدیث:
این حدیث که در آداب مسواک کردن در کتاب وسایل الشیعه نقل شده ظاهرى دارد و باطنى: ظاهر آن این است که انسان با دهان خود ذکر خدا مى گوید، آیات خدا مى خواند و نیایش به درگاه او مى کند بنابر این باید آن را پاک و خوشبو نگاهدارد.
و باطن آن این است که دهان یکى از راه هاى پیوند با طرق الهى و بندگان اوست، هر قدر با گفتار خوب و پاکیزه و سخنان محبّت آمیز خوشبو گردد و از زشت گویى و دشنام و ناسزا و دروغ و خشونت بر کنار باشد در پیشگاه خدا محبوب تر است.
2-ناآگاهي و بي خبري
نوجوانان به لحاظ محدوديت تجربه و اطلاع از مسايل، در موقعيتي قرار دارند که به طورطبيعي امکان خطاها و لغزشهايشان بيش از بزرگترها است و اين مهم بر عهده ي اطرافيان، والدين و محيط اجتماعي است که به مرور زمان نوجوانان را با مسايل ويژه هر مرحله ي سني و مقتضيات آن آشنا سازند، از جمله، آنها چندان اطلاعي از ماهيت و چگونگي عملکرد غريزه ي جنسي ندارند و به مجرد اولين نعوظ و نخستين انزال، به يک تجريه ي ابتدايي از لذت جنسي دست مي يابند و خاطره ي مطبوعي را در اين زمينه به دست مي آورند و براي تجديد آن خاطره، ابتکار عمل را به دست مي گيرند و با تحريک خود، به آن لذت نايل مي شوند.
بي خبري و غفلت نوجوان، منجر به اين مي شود که او براساس عامل «لذت آني»به ادامه ي اين عمل مبادرت نمايد.تنها انگيزه و عامل تداوم «خوارضايي»در اين مرحله «کسب لذت» به سهلترين و فوريترين شيوه است.عنصر آگاهي و اطلاع از نتايج و تبعات مسئله نيز مفقود است و والدين غافلتر ار نوجوانان، سرگرم اشتغالات خود هستند.
چه بسا، والديني که نسبت به کوچکترين تظاهرات بيماري فرزندان خود از قبيل سرماخوردگي و يا بي اشتهايي او حساس مي شوند و در فکر چاره هستند، لکن نسبت به تظاهرات «خودارضايي»و علايم کامجويي از خود، در فرزندانشان، دچار «بي حسي»و اختلال در توجه و دقت هستند.در نمونه نامه هاي ذکر شده، بزرگترين عاملي که به عنوان عامل توسعه خودارضايي ذکر شده بود جهل و غفلت والدين در اين زمينه بود.والديني که حاضر نشده بودند در اين امر حياتي با فرزندان خود به گفتگو بنشينند و در صورت مشاهده ي برخي از علايم، آنها را نسبت به پيامدهاي خودارضايي آگاه کنند و ايشان را برحذر دارند.لذا بي خبري نوجوان به ناآگاهي و غفلت والدين پيوند مي خورد و دور باطلي را به وجود مي آورد که حاصل آن تباه شدن جسم و جان نوجوان است.
علل انحرافات جنسي (به ويژه خودارضايي)
نامه هايي که از دل پردرد برخي نوجوانان حکايت مي کند، کم نيستند و اينها تنها نمونه هايي از نامه هاي مربوط به زندگي غم افزاي تني چند از آنهاست.
به راستي چرا نوجوانان به انحرافات جنسي و به ويژه «کامجويي بدلي» مبتلا مي شوند؟ دراين مبحث برآنيم تا به کالبدشکافي علل مذکور بپردازيم و با ذکر شيوه هاي درمان و پيشگيري، به ياري خدا نوري براين راه پرمخافت و ظلماني تابانيده شود و دست اندرکاران تعليم و تربيت در اين مرحله ي حساس و خطير بلوغ بتوانند با موفقيت از عهده ي رسالت حساس خويش در اين زمينه برآيند.
1-کنجکاوي هدايت نشده
يکي از علل مؤثر درابتلاي نوجوانان به «کامجويي بدلي»، در کنجکاويهاي هدايت نشده ي آنان در دوران کودکي نهفته است.اگر به اين مسئله، عدم مراقبت خانواده ها را در زمينه ي برخورد مناسب بيفزاييم، به رابطه ي علت و ملعولي بين اين دو نيز پي خواهيم برد.کودکان بر اساس غريزه ي کنجکاوي خويش به همه ي چيزهايي که موضوعيت دارد و پيرامون آنهاست، علاقمند مي شوند که تقريباً يا از آنها اطلاعي ندارند و يا دانش آنها در آن زمينه ها اندک است.
کنجکاوي کودکان اگر به طريق صحيح هدايت شود، پايه هاي اوليه ساختمان معرفت و دانش را بنا مي کند و چنانچه اين غريزه ي پرقدرت با بي قيدي و بي مسئوليتي والدين و اطرافيان، مواجه گردد به مسيرهاي نامطلوبي منجرخواهد گرديد چون غالباً کودک براساس تشخيص خود عمل مي کند که نتيجه ي آن هميشه مقرون به صحت و سلامت نخواهد بود.اما به تدريج که کودک متوجه محيط و طبيعت مي شود به نوعي شناخت دست مي يابد و پس از آن به طور طبيعي متوجه بدن خود مي شود وآن را هدف کنجکاوي خود قرار مي دهد و به وارسي اندام مي پردازد.
اندامهاي جنسي نيزيکي از دستگاههاي بدن است که مورد بررسي و مطالعه ي کودک قرار مي گيرد، به ويژه از اين جهت که تماس با آن موجب نوعي لذت و ارضاي خاطر مي گردد، کودک به مرور مشغول دستکاري آن مي شود و لذت حاصله از آن، او را به ادامه ي کار تشويق مي نمايد؛ به گونه اي که در برخي موارد والدين او را درحين بازي با آلت تناسلي مشاهده مي نمايند.
بازداشتن کودک از اين عمل با ملايمت و برخورد مؤثر تربيتي اولين اقدام قاطعي است که بايد به عمل آورد.معطوف نمودن او به بازيهاي پرنشاط و فعال نمودن دست و انديشه ي کودک با کارهاي دستي و هنري و بالاخره کودک را از نظرها دور نداشتن، براي اعمال مراقبت،گامهاي ديگري است که در اين زمينه بايد برداشته شود.
لازم به يادآوري است چنانچه اين عمل دور از چشمان والدين انجام گيرد و يا با اطلاع آنها ولي همراه با بي تفاوتي باشد، زمينه ساز ابتلاي نوجوان به خودارضايي در دوران قبل از بلوغ و هنگام بلوغ خواهد بود.
براي داشتن رفتار درست و صحيح با نوجوان و درک او، بايد با ويژگي هاي نوجوان بيشتر آشنا شد.
بعضي از اين ويژگي ها عبارتند از:
کم حوصلگي
اکثر نوجوانان نسبت به انجام کارهايي که مورد پسند و علاقه والدين است، بي حوصله اند و کشش و علاقه اي نسبت به آن ندارند، چه نسبت به معاشرت ها و تفريحات آنها و چه نسبت به کارها و مسؤوليت ها. با توجه به اين ويژگي ها تنها زماني مي توانيد نوجوان را با خود همراه کنيد که حس هيجان خواهي او را تحريک کرده باشيد يا او را به کارهايي بگماريد که به آن علاقه دروني داشته باشد.
گروه همسالان و دوستان
متاسفانه نوجوانان، دوستان خود را باهوش تر از پدر و مادرشان به شمار مي آورند! در نتيجه حرف شنوي بيشتري نسبت به دوستان خود دارند و احتمال عمل کردن به حرفي که همسالان به آنها مي گويند، بيش از همان حرفي است که از والدين شنيده مي شود.
اين ويژگي باعث مي شود که نظارت والدين بر افرادي که نوجوانشان با آنها تمايل به دوستي پيدا مي کند، بيشتر شود. توجه داشته باشيد که اغلب، فرزندان ما هيچگونه آموزشي براي انتخاب دوست دريافت نمي کنند و به دليل جذابيت هاي ظاهري و گفتاري همسالان جذب مي شوند، در حاليکه آموزش انتخاب دوست بايد از کودکي به آنها داده شود تا مهارت لازم را تا رسيدن به نوجواني کسب کرده باشند.
کم حرف شدن!
آن کودکي که در بچگي دور و بر شما بالا و پايين مي پريد و پرحرفي مي کرد، ناگهان به نوجواني کم حرف که به سوالات شما در يکي دو کلمه و به شکل کاملا فشرده پاسخ مي دهد و ديگر رازهايش را با شما در ميان نمي گذارد تبديل مي شود.
در اين زمينه به او پافشاري و اصرار نکنيد چون با اصرار شما او باز هم بيشتر در خود فرو خواهد رفت. او را آزاد بگذاريد تا هر زمان ميل داشت با شما گفتگو کند.
مصرف بي رويه
متاسفانه نوجوانان اکثرا درباره صرفه جويي و اسراف چيزي نمي دانند و بدون توجه به وضعيت اقتصادي خانواده، پول خرج مي کنند و گاه توقعات زياده از حد دارند. حتما لازم است در شرايط عادي (نه زماني که توقعات مالي خود را ابراز مي کند)، درباره محدويت خرج کردن پول با توجه به شرايط اقتصادي تان با او صحبت کنيد.
مستقل شدن
نوجوانان دوست دارند مانند بزرگترها با آنها رفتار شود و کسي آنها را کودک فرض نکند. دوست دارند هزينه هاي او را به صورت ماهيانه يا هفتگي در اختيارش قرار دهيد و در کارها به جاي دستور دادن با آنها مشورت نماييد. چون نوجوانان از نظر هوشي در سطح بالايي قرار دارند، مشورت با آنها براي خودتان هم قابل توجه است. همچنين نوجوان دوست دارد در بسياري از موارد تنها باشد و حريم شخصي داشته باشد، ديگر تمايل ندارد در هر موقعيتي با شما به مهماني و ديد و بازديد بيايد که اين هم در سن او رفتاري طبيعي تلقي مي شود.
با نوجوانان چه کنيم؟
به رغم همه توضيحاتي که درباره ويژگي هاي نوجوانان داده شد، اما ظاهر نوجوانمان که ديگر بالغ و بزرگ شده نبايد ما را گول بزند. او از نظر احساسي کاملا لطيف است و هنوز نياز به در آغوش گرفتن و ابراز محبت دارد و نبايد عاطفه را از او دريغ کرد.
منتها بايد ابراز عاطفه متناسب با سن و شرايط او باشد. براي افزايش مسؤوليت پذيري و راهبرد ذهن نوجوانان نيز راهکارهايي وجود دارد که برخي از آنها را مختصراً برايتان توضيح مي دهيم.
پاسخ سوالات او را به طور کامل و حاضر و آماده ندهيد، کمک کنيد قسمتهايي از پاسخ را خود او کشف کند تا ذهنش پوياتر شده و قدرت تشخيص او بيشتر شود.
همچنين وقتي مسؤوليتي را به نوجوانتان مي سپاريد، مطمئن شويد که صورت مسأله به طور دقيق و روشن براي او تفهيم شده باشد و از بيان جملات کلي و چند پهلو پرهيز کنيد. ضمنا در تفويض مسؤوليت، از راهنمايي هاي غيرمستقيم استفاده کنيد.
در همکاري با او هرگز در نقش ناظر، مداخله کننده يا ايرادگير ظاهر نشويد، بلکه با تمام وجود کار کنيد و اجازه دهيد کار را عملا از شما ياد بگيرد، اگر کار را کامل انجام نداد او را تحقير ننماييد، اما تمجيد دروغ هم نکنيد و نواقص کار را بدون سختگيري يا توهين به او ياد آور شويد.
اگر نوجوانتان در حين انجام کار شکست خورد، دلايل شکست را بدون تغيير لحن و بدون سرزنش برايش مشخص کنيد و با کمک او راهکارهاي غلبه بر شکست را پيدا کنيد. ضمنا در صورت اصرار به انجام کاري، با راهنمايي اجازه دهيد نتيجه افکار و اعمال خود را تجربه کند، مگر اين که از پيش معلوم باشد چنين کاري خطرناک، بسيار حياتي و جبران ناپذير است، در اين صورت با اقتدار جلوي او بايستيد.
تا جايي که مي توانيد از دادن مسؤوليت هاي ساده و سطحي که نياز به تفکر انتزاعي و استدلال ندارد، خودداري کنيد. اين قبيل مسؤوليت ها مناسب کودک است نه نوجوان. در دادن مسؤوليت، هدف را مشخص کنيد و متناسب با آن، زمان تقريبي انجام کار را نيز با کمک خود او تعيين نماييد تا زمان او به بطالت نگذرد و تصويري حقيقي از مسؤوليت به دست آورده باشد.
خط قرمز هاي رابطه با نوجوان!
در مواجهه با نوجوانان کارهايي هست که والدين به اشتباه مرتکب مي شوند و ما در اينجا به عنوان خط قرمز از آنها ياد مي کنيم. اين کارها نتيجه دلخواه و مطلوب ما را ندارند و اکثرا به برقراري رابطه مناسب با نوجوانمان ضربه مي زنند.زماني که فرزندان ما رشد مي کنند، لازم است برخي رفتارهاي ما نيز رشد کنند و متناسب با شرايط تغيير جهت دهند.در اينجا به برخي از اين کارها اشاره مي کنيم:
خنديدن ممنوع!
هرگز به نوجوانتان با به کار بردن عبارات تمسخرآميزي که درباره ظاهر يا عملکرد اوست نخنديد و او را مسخره نکنيد. همين طور، از يادآوري وقايع نامطلوب دوران کودکي او، خصوصاً در ميان جمع خودداري کنيد. به او نگوييد خپل يا گامبو يا دست و پا چلفتي يا… براي اين قبيل شوخي ها حداقل تا بيست سالگي او صبر کنيد!
مرغ همسايه غاز نيست! مقايسه نکنيد
هر کس توانمندي و ويژگي خود را دارد. اين که فلان دوست تو با ادب يا حرف شنو يا زرنگ يا… است، هيچ کمکي به نوجوان نمي کند، جز اين که رابطه او را با شما تيره و تار خواهد کرد.
امان از عيب جويي!
هر وقت احساس کرديد که نوجوانتان رفتار نادرستي دارد، به طور غيرمستقيم اين رفتار را به او بفهمانيد. جا دارد که در کنار انتقاد از رفتارهاي او، به نکات و ويژگي هاي مثبت او نيز اشاره داشته باشيد تا بيان انتقاد تبديل به يک محاکمه آزار دهنده نشود و نوجوان بتواند ارزيابي مناسبي از خود داشته باشد.
آخرين و شايد مهم ترين نکته اي که بايد به والدين و خصوصا به مادرها گوشزد کنم، اين است که در جريان تربيت و رسيدگي به نوجوانتان هرگز خود را قرباني و فدا نکنيد.
به نيازهاي خود، به رشد و پيشرفت و يادگيري خود، به استراحت و شادي و آرامش خود و کلا به خود و علايق خود هم توجه داشته باشيد و اهميت دهيد. تنها به اين صورت است که مي توانيد الگوي خوبي براي نوجوان و کلا براي فرزندان خود باشيد و اعتماد به نفس را در آنها ريشه دار کرده و کمک کنيد خود را دوست داشته باشند و فردا مادر يا پدر خوبي باشند.
منبع: نشريه ي دنياي تغذيه، شماره ي 90
صفات ثانويه جنسي، نوجوانان را ميترساند
بلوغ به معناي رسيدن و كامل شدن است و در اصطلاح به مرحلهاي از رشد و تكامل در مسير زندگي هر فرد اطلاق ميشود كه به تغييرات خاص جسماني و توانايي باروري جنسي منجر ميشود. سن رسيدن به بلوغ متفاوت است. متخصصان اطفال آمريکا نوعي طبقهبندي کلي را مطرح ميکنند که براي ادامه مباحث ما در رابطه با دوره نوجواني مفيد است. به اين صورت که به سنين10 سالگي تا 14 سالگي در دخترها و به سنين 12 تا 15 سالگي در پسرها اوايل نوجواني ميگويند و به دو سال پس از آن اواسط نوجواني اطلاق ميکنند و ادامه اين سنين تا زمان شروع بزرگسالي را اواخر نوجواني ميگويند. اين تفاوتها در سن بلوغ به همان اندازه كه مربوط به خود فرد است، به مسايل اجتماعي هم مربوط ميشود. در اين دوران تغيير ظاهر نوجوان موجب بروز نگرانيهايي براي او ميشود که بيشتر ممکن است به علت بروز صفات ثانويه جنسي باشد.
درمرحله بعد از بلوغ، صفات ثانويه جنسي كاملا ظاهر شده و اعضاي تناسلي و توليد مثل كامل ميشود. تغييرات ناگهاني و سريعي كه هنگام بلوغ اتفاق ميافتد موجب سراسيمه شدن، دستپاچگي و نگراني نوجوانان ميشود و در خيلي از موارد به بروز رفتارهاي ناهنجار و غير مطلوبي در آنان منجر ميشود.
بلوغ، دوره منفيگرايي
نوجوان در اوايل بلوغ دچار منفي بافي ميشود و نگرش و رفتاري منفي در پيش ميگيرد. جملاتي همچون «نه! خودم از پسش بر ميآيم»، «به من نگوييد چه كار بكنم و چه كار نكنم»، «كاري به كارم نداشته باشيد» در اين دوره به وفور شنيده ميشود. اين روش و كوشش جديدي است تا نوجوان به والدين و اطرافيان خود بگويد و بفهماند كه نوجوانان، افكار و رفتاري دارند كه مربوط به خودشان است. منفي بافي در واقع وسيلهاي كلامي براي بيان خشم است چون در مراحل بلوغ (قبل از بلوغ، بلوغ جنسي و بعد از بلوغ) نوجوان با تغييرات و مشكلاتي مواجه ميشود، بايد والدين و يا آنان كه به نوجوان نزديكاند به آرامي و با توضيح كافي او را در جريان اين تغييرات قرار دهند.
آغاز نوجواني، شروع نگرانيها
دوران بلوغ که با اوايل نوجواني آغاز ميشود، دوران دگرگونيهاي عظيمي است. در اين دوران نه تنها تغييرات جسميمهميدر نوجوان پديد ميآيد بلکه دگرگونيهاي برجسته اجتماعي و رواني نيز در او ايجاد ميشود. بيشتر والدين از آشفتگي دوران بلوغ آگاهاند و دوران بلوغ را با احساساتي متناقض به خاطر ميآورند. مانند بهترين زمان يا بدترين زمان، سن دانايي يا سن ناداني، بهار اميد يا زمستان نااميدي که اين احساسات حاکي از فراز و نشيبهاي رفتاري و رواني يک نوجوان دارد. او گاهي شاداب، خوشحال، سرزنده و گاهي پژمرده، اندوهگين و ساکت است.
نگراني تازه
نوجوانان و جوانان به دليل تشديد انگيزههاي جنسي و ترس شديد از نتايج فعاليت جنسي، نسبت به امورجنسي حساس هستند. اين حساسيت مفرط که با ترشح هورمونهاي جنسي توأم است تمايلات جنسي نوجوان را تشديد ميکند که بايد از طريق مشروع و قانوني با آن برخورد شود. مهمترين نگرانيهاي دوره اول بلوغ عبارتاند از: نگراني درباره عادي بودن، نگراني درباره خصايص جنسي، نگراني درباره قد، نگراني درباره وزن، نگراني درباره آلت تناسلي، نگراني درباره خصايص ثانوي جنسي (مثل رشد سينه در دختران، رشد ريش و سبيل در پسران) که در اين زمينه والدين و مربيان با دادن آگاهيهاي مناسب بايد منشأ اين نگرانيها را از نوجوان بزدايند.
يکي از بزرگترين نگرانيهاي نوجوانان، نگراني از ظاهر خود است. تغيير در شکل بدن، رويش ناخواسته مو در برخي از نواحي بدن و جوشهاي صورت. هيچ شکي نيست که نوجوانان وقت زيادي را در جلوي آينه ميگذرانند. اگر نوجوانتان از آنچه در آينه ميبيند ناراضي است که در واقع عده کمي در اين موقعيت راضي هستند، اين مساله ميتواند آسيبي به اعتماد بنفس او باشد. سعي کنيد از تمسخر ظاهر نوجوانتان خودداري کنيد حتي اگر قصد بدي نداشته باشيد و به صورت غير جدي و ملايم آن را مطرح کرده باشيد. همچنين تمسخر چيزي که موجب نگراني نوجوانتان است، کاري خطاست حتي اگر آن مساله برايتان چيزي احمقانه و بيارزش باشد. سعيکنيد به نوجوانتان توضيح دهيد که ساير افراد به ندرت متوجه جزيياتي ميشوند که خودمان متوجه آنها هستيم. هر قدر نوجوانتان در مورد خود احساس مطلوبتري داشته باشد، اعتماد به نفس بيشتري خواهد داشت و توانايي بيشتري براي رويارويي با اين مشکلات موقتي خواهد يافت.
منبع:www.salamat.com
احترام به نامادرى
امام سجاد(علیه السلام) مادرش را به هنگامى كه نوزادى بيش نبود ازدست داد. از اين رو، بانويى پرستارى آن حضرت را بر عهده گرفت و به عنواننامادرى در حفظ آن حضرت كوشيد، امام سجاد(علیه السلام) وقتى كه بزرگ شد، با نامادرىاش دريك كاسه غذا نمىخورد، شخصى از آن حضرت پرسيد:
«با اينكه شما مادرت (نامادريت) را دوست دارى، چرا در يك كاسه با او غذانمىخورى؟» آن حضرت در پاسخ فرمود: «انى اكره ان تستبق يدى الى ما سبقت اليهعينها فاكون عاقا لها; من دوست ندارم كه دستم به لقمهاى سبقت گيرد كه چشممادرم به آن سبقت گرفته است، آن گاه جفاكار نسبتبه مادرم گردم.» به راستىوقتى كه آن حضرت به نامادرى اين گونه احترام مىگذاشت، براى مقام مقدس مادرچقدر ارج و ارزش قائل بود؟!
توجه عميق به بينوايان
امام سجاد(علیه السلام) به تامين معاش زندگى افراد بىبضاعت ومستمند، توجه عميق و اقدام همه جانبه داشت، علاوه بر اينكه با نظم خاصى از صدخانواده فقير مدينه به طور مستمر سرپرستى مىكرد، به بينوايان ديگر نيز توجهداشت، او نان و آذوقه را در انبان مىكرد و خودش آن را بر دوش مىگرفت و به صورتناشناس و محرمانه براى آنها مىبرد، نيازمندان هرگاه او را مىديدند به همديگرمىگفتند صاحب الجراب (صاحب انبان) آمد. آن بزرگوار وقتى كه فقير را مىديد نهتنها با نظر خشمگين يا تحقيرآميز به او نگاه نمىكرد، بلكه با شادمانى مىگفت:
«مرحبا بمن يحمل زادى الى الاخره; آفرين به كسى كه توشه مرا به سوى آخرت حملمىكند.» يكى از شخصيتهاى عصر آن حضرت به نام زهرى مىگويد: در يك شب سرد وتاريك زمستانى امام سجاد(علیه السلام) را ديدم; بار آرد و هيزم بر پشت گرفته بود و عبورمىكرد، پرسيدم: اين بار چيست؟
فرمود: قصد سفر دارم، اين توشه راه سفر است كه آماده كردهام تا به محله حريزببرم.
غلام خود را به آن حضرت معرفى نمودم و عرض كردم: «شما زحمت نكشيد، اين غلام مناست كه آن بار شما را حمل مىكند.» فرمود: نه. عرض كردم: پس اجازه بدهيد خودمآن را حمل كنم، فرمود: «من زحمتى را كه موجب نجات من در سفر خواهد شد، وپيمودن راه سفر مرا نيكو كند، از خود دور نمىكنم.» پس از چند روزى او را درمدينه ديدم، پرسيدم شما فرموديد به مسافرت مىروم، پس چرا مسافرت نكردى؟ فرمود:
اى زهرى، منظورم از مسافرت، آن سفرى كه تو گمان كردى نبود، بلكه منظورم سفرمرگ بود كه خود را براى آن آماده مىساختم، آنگاه فرمود:
«انما الاستعداد للموت تجنب الحرام و بذل الندى فى الخير; همانا آمادگى براىسفر مرگ، اجتناب از كارهاى حرام، و بخشش عطاياى نيك به مردم است.» آن حضرت برهمين اساس از بيماران عيادت مىكرد، و اگر با خبر مىشد كه آنها مقروض هستند،قرض آنها را ادا مىنمود، چنانكه روايتشده شنيد كه «محمدبن اسامه» بيمار وبسترى شده، به عيادتش رفت، وقتى فهميد او مقروض است و دوست دارد قبل از مرگش،قرضهايش پرداخته شود، همه قرضهاى او را برعهده گرفت و پرداخت.
پس از آن كه آن بزرگوار مهربان، به شهادت رسيد، هنگامى كه پيكر پاكش را غسلمىدادند، خراشهايى در پشت مباركش ديدند، بعضى از حاضران از علت آن پرسيدند،يكى از حاضران پاسخ داد:
«اين سياهىها و خراشها از آثار انبانهاى طعام است كه آن حضرت آن را به طورمكرر حمل مىكرد و به خانه مستمندان مىبرد، و نيز از آثار آبكشى آن حضرت از چاهاست كه براى همسايگان، از آن چاه آب مىكشيد، و اينك جاى طناب آبكشى در پشتشباقىمانده است».