حوزه علمیه فاطمیه سلاماللهعلیها شهرکرد


افزايش صبر و تحمل
يكي ديگر از مشكلاتي كه دامنگير خيلي از افراد مي باشد، پايين بود ظرفيت صبر و تحمل است. به عنوان نمونه، تجربه نشان داده است كه علت بروز خيلي از مشكلات خانوادگي، مشاجره هاي زناشويي و خستگي آنها از زندگي، سطح تحمل و شكيبايي كم آنها است.
گاه در ميان بهترين و سالم ترين دوستان و خانواده ها نيز مشكلات و مسايلي پيش مي آيد كه ناگهان سطح برانگيختگي و پرخاشگري را در افراد بالا مي برد، و منجر به رفتارها و گفتارها و دست كم برداشت هاي غيردوستانه مي شود كه گرچه ممكن است بزرگ و اساسي به نظر بيايند، ولي با اندك تحملي قابل كنترل و مهار مي باشند.
سوءتفاهم ها و اصطكاك منافع در روابط اجتماعي امري اجتناب ناپذير است و داشتن صبر و تحمل در مواجهه با رفتار، گفتار و افكار ديگران از جمله پايه هاي اساسي يك رابطه اجتماعي مثبت و سازنده است. واقعيت اين است كه زندگي دنيوي پر از پستي ها و بلندي ها است. هيچ انساني نيست كه بي عيب و نقص باشد و با سختي ها و ناملايمات روبرو نشود.
خود خدا در قرآن مي فرمايد: «لقد خلقنا الانسان في كبد؛ ما انسان را در رنج و سختي آفريديم.» انسان در اثر اين سختي ها است كه آبديده و آزموده مي شود. خوشبختي و سعادت خريدني نيست؛ بلكه يافتني است، آدمي با بردباري و سعي و تلاش خويش به رشد و بالندگي، و سعادت و خوشبختي مي رسد.
روزه يك ورزش روحي است كه انسان را به صبر و مقاومت و ترك لذتها تمرين مي دهد، تا در كوره حوادث بتواند مقاوم باشد. از اين رو، در آيات و روايات از روزه به صبر و از ماه رمضان به ماه صبر تعبير شده است. امام رضا(علیه السّلام) در تفسير آيه كريمه «واستعينوا بالصبر و الصلوه ؛ از صبر و نماز ياري بجوييد.» مي فرمايد: «از صبر و نماز ياري بجوييد و صبر يعني روزه». و از پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) روايت شده كه ماه رمضان را چنين توصيف مي كرد: «ماه رمضان ماه صبر است و پاداش صبر، بهشت است.
تقويت اراده، و نيرومندي و تلطيف روح
يكي از مشكلات انسان هاي عصر نوين كاستي نيروي اراده و كمبود اعتماد به نفس و عزت نفس است، كه باعث بروز خيلي از مشكلات و اختلالات روحي و رواني شده، و مانع پيشرفت و بالندگي، و لذت بردن آنها از زندگي شده است. چنين افرادي نمي توانند از پس مشكلات زندگي خود برآمده و آنها را حل كنند، و در نهايت نااميد و مأيوس شده و افسرده مي شوند.
دين مبين اسلام با برنامه هاي تربيتي غني خود، مانع بروز چنين مشكلاتي مي شود. روزه بهترين وسيله تقويت اراده و افزايش عزت نفس و اعتماد به نفس است. شخص روزه داري كه يك ماه بر گرسنگي و تشنگي فايق آمده و تمايلات شهواني خود را تحت كنترل درمي آورد، در واقع نيرويي به دست مي آورد كه در ساير ايام نيز بر مشكلات و فشارهاي دروني و بيروني غلبه كرده و مي تواند با اراده اي پولادين رو به سوي پيشرفت و تكامل گام برداشته و قله هاي خوشبختي و سعادت را فتح كند.
اين همه احساسات، غرايز و تمايلات گوناگون و متضاد دروني، اگر به گونه معقول ارضا و اشباع نشوند و به طور صحيح رهبري و تعديل نگردند، وجود انسان را از توفان هاي وحشت و اضطراب پرمي كنند. انسان براي تسلط بر چنين وضعيتي محتاج يك نيروي روحي و رواني قوي است. دراين ميان روزه با تربيت و تقويت روح، نيروهاي رواني را توانمند كرده و براي اين پيكار دروني آماده مي سازد و با رفع اضطراب و فشارهاي رواني، روح را آرامش خاص مي بخشد. حضرت علي(علیه السّلام) مي فرمايد: «روزه آرام بخش دلها است.»
خداوند متعال در قرآن كريم، هدف بسياري از احكام را تحصيل طهارت روح مي داند. و دستور مي دهد كه از آلودگي هجرت كنيد تا به طهارت معنوي دست يابيد. «والرجز فاهجر»گناه چرك است، و زنگار و حجابي بر روي قلب، كه روزه گرفتن حالتي را در آدمي پديد مي آورد كه تيرگي حاصل از گناه را مي زدايد. لذا قرآن (نساء92.، مائده89. و 95) كفاره برخي از گناهان را روزه داري قرار داده است.
در ايام روزه داري به دليل امساك از خوردن و آشاميدن و نيز كنترل تمامي گذرگاه هاي ورود اطلاعات به ذهن، روح و روان، بيشتر فراغت يافته، فعاليتشان براي پرداختن به امور مادي و دنيوي كاهش مي يابد، و امكان پرداختن به امور معنوي بيشتر مي شود؛ در نتيجه روح از لطافت و صفاي بيشتري برخوردار مي گردد. لذا امام صادق(علیه السّلام) مي فرمايد: «روزه موجب صفاي دل و پاكي اعضا و جوارح مي شود.» روح در فضاي معنوي ماه مبارك رمضان كه با بوي خوش راز و نياز و بندگي در درگاه الهي عطرآگين شده، به پرواز درمي آيد. سحرگاهان خواندن دعاي پررمز و راز سحر و ابوحمزه ثمالي لطافت خاصي به روح آدمي بخشيده و انسان را در عالم ملكوتي و روحاني سير مي دهد و به افق بالاتر مي برد.
آزادي از قيد و بند شهوات و تعديل غريزه جنسي
روزه، انسان را از قيد و بند شهوت ها، عادت ها و هوا و هوس ها آزاد مي سازد، وبه سوي رشد و بالندگي و ملكوت اعلي پرواز مي دهد. واقعيت اين است كه نوع انسان ها آزاد نيستند؛ بلكه در بند وثيقه اند و خودشان با سوء اختيار خود، دست و بال خود را بسته اند. قرآن كريم مي فرمايد: «كل نفس بما كسبت رهينه، هركسي در گرو دستاورد خويش است.» از نظر امام علي(علیه السّلام) آزاد كسي است كه شهوت ها را ترك كند؛ «من ترك الشهوات كان حرا.»
روزه ماه رمضان از برنامه هايي است كه انسان را به خود باز مي گرداند، و ضميرش را آگاه و شعورش را بيدار مي سازد. روزه دار سحر از ميان بستر خواب براي خوردن سحري و راز و نياز برمي خيزد، و از قيد خواب و عادت به استراحت آزاد مي شود. در تمام طول روزخود را از سيطره و تسلط جسم و غرايز حيواني و عادت به خوردن و آشاميدن بيرون مي كشد، و طلسم هوا و هوس را مي شكند. در ميان شهوات، اين شهوت شكم و شهوت جنسي است كه خانمان سوزند. به فرموده امام باقر(علیه السّلام) «هنگامي كه شكم سير شود، طغيان مي كند.» امام رضا(علیه السّلام) نيز در بيان حكمت هاي روزه، اين مژده را مي دهد كه: «روزه موجب شكسته شدن شهوات مي شود.»
با جستجو در آيات و روايات درمي يابيم كه يكي از ابزارهاي مهم شيطان «شهوت جنسي» است.بيشترين فشار غريزه جنسي با فرارسيدن بلوغ نوجوانان و جوانان همراه است، كه شهوت جنسي آنها شعله ور مي شود، و حال آن كه شرايط ازدواج و ارضاي صحيح اين غريزه فراهم نشده است. قرآن مجيد ضمن ستايش از كساني كه دامن خويش را از آلودگي بازداشته، جز با همسر و كنيز خويش درنمي آميزند؛ كساني را كه اين حدود را رعايت نمي كنند، نكوهش كرده، آنان را تجاوزكار مي خواند. و توصيه مي كند كه جوانان خود را به ازدواج در بياوريد؛ و به كساني كه وسيله زناشويي نمي يابند، امر مي كند كه بايد عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خويش بي نياز سازد.
عفت در مقابل شهوت است. شهوت به هرگونه خواهش نفساني و ميل و رغبت به لذات مادي اطلاق مي گردد. ولي عفت يك صفت دروني است كه از تمايلات و شهوات نفساني حفظ مي كند. روزه يك وسيله بسيار مطمئن براي عفت و پاكدامني است. از اين رو، پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله) توصيه مي كند: «اي گروه جوانان، هركس از شما كه توانايي ازدواج را دارد، ازدواج كند؛ و هركس كه برايش مقدور نيست، بسيار روزه بگيرد، چرا كه روزه از نيروي شهوت مي كاهد.
تهذيب نفس و پالايش درون
يكي ازعبادت هاي مهمي كه انسان را در خودسازي و تزكيه و تهذيب نفس ياري مي دهد، «روزه» است. روزه باعث مي شود كه آدمي بر نفس سركش خويش لگام زند، با شهوات و هوا و هوس هايش مبارزه كند، و تمايلات و خواهش هاي نامشروع و نامعقول نفس را تحت كنترل درآورد: چنانكه امام صادق (علیه السّلام) فرمود: روزه خواهشهاي نفساني را ناتوان مي كند .
نفس اماره و سركش، انسان را همواره به بدي ها و گناهان امر مي كند، «ان النفس بالسوءازاين رو، قرآن كريم يادآور مي شود كه مراقب خود باشيد، «عليكم انفسكم «
آدمي تا زماني كه اسير هوا و هوس ها و دلبستگي هاي نفساني است، هرگز روي سعادت و رستگاري را نخواهد ديد و در اثر رذايل اخلاقي و بيماري ها و ناهنجاري هاي روحي چون خودپرستي، تكبر، رياست طلبي، كينه، حسد، ريا، غيبت و … به پست ترين مرتبه هاي انساني سقوط مي كند، تا جايي كه از حيوان هم پست تر مي شود. اما با تزكيه و تهذيب نفس، خودسازي و مبارزه با نفس اماره است كه انسان به كمال و رستگاري، و هدف خود از زندگي دست مي يابد.
ذات اقدس الله كمال روح را در تزكيه آن مي داند:«قد افلح من زكها¤ و قد خاب من دسها؛ هر كس نفس خود را تزكيه كرد رستگار شد؛ و آن كس كه نفس خويش را با معصيت و گناه آلوده ساخته، نوميد ومحروم گشته است.» «فلاح» در حقيقت جامع همه كمالات انساني است، و راه رسيدن به آن از ديدگاه قرآن كريم، تزكيه و تربيت نفس است.
تزكيه به معني تطهير، پالايش و پاكسازي از آلودگي كه سبب رشد و شكوفايي استعدادها و كمالات انساني مي شود. براي اثبات اين مسئله سرنوشت ساز، تنها در آغاز سوره شمس به يازده موضوع مهم ازعالم خلقت و ذات پاك خداوند قسم ياد شده، و بيشترين سوگندهاي قرآن را به طور جمعي در خود جاي داده است.
در مكتب تربيتي روزه، براي كاملتر شدن و تاثير افزونتر آن در نظام روحي- رواني شخص،توصيه اكيد بر امساك و روزه داري انديشه و فكر، تمام حواس پنجگانه واعضا و جوارح بدن ازآلودگي هاي اخلاقي وگناهان شده است. امام علي (عليه السلام) مي فرمايد: «صوم الجسد الامساك عن الاغذيه … و صوم النفس امساك الحواس الخمس عن سائر المئاثم و خلو القلب من جميع اسباب الشر؛ روزه جسم، خودداري ازغذا و روزه روح، خودداري حواس پنج گانه ازگناهان، و خالي بودن قلب ازهمه عوامل بدي است.» حتي در بعضي از روايت ها روزه بدون اين شرايط بي تاثير شمرده شده است. چنانكه حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام) مي فرمايد: «روزه داري كه زبان و چشم و گوش و جوارح خود را حفظ نكند، روزه اش به چه كارش خواهد آمد».
دست يابي به ملكه تقوا
مهمترين فايده و اثر روزه كه قرآن كريم به آن تصريح دارد، «تقوا» و پرهيزكاري است.
چنانكه مي فرمايد: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ اي كساني كه ايمان آورده ايد، روزه بر شما واجب شد، همانگونه كه بر آنها كه پيش از شما بودند واجب شد، باشد كه تقوا پيشه كنيد.»
تقوا حالت، ملكه و صفت ثابتي است كه آدمي را از كمين گاه هاي شيطان و نفس اماره مي رهاند و از آلودگي به گناهان و رذايل اخلاقي بازمي دارد. در واقع تقوا براي انسان به حصار و سپري مي ماند كه از حملات وسوسه هاي شيطاني و كشش ها و تمايلات نفساني در امان مي دارد. از اين رو است كه قرآن كريم ما را در آيات زيادي به اين گوهر گرانبها توصيه مي كند:« فاتقوا الله مااستطعتم؛ تا مي توانيد تقواي الهي پيشه كنيد.»
تقوا سرآمد همه خصلت هاي اخلاقي «التقي رئيس الاخلاق»؛ سرچشمه همه كارها و نيكي ها، و كنترل كننده و رهنمون كننده افكار و رفتارهاي انساني است. چنانكه پيامبر اعظم (صلي الله عليه وآله) مي فرمايد:«عليك بتقوي الله، فانه راس الامر كله؛ بر تو باد تقواي الهي، چرا كه سرچشمه همه چيز است.»
علامه طباطبايي در مورد فايده و ضرورت تقوا مي گويد:«داشتن تقوا چيزي است كه كسي در آن شك ندارد، چرا كه هر انساني با فطرت خود درك مي كند، كه اگر بخواهد به عالم پاكي و بلندي متصل شود، و به مقام بلند كمال و روحانيت ارتقاء يابد، اولين چيزي كه لازم است بدان ملتزم شود اين است كه از افسار گسيختگي خود جلوگيري كند، و بدون هيچ قيد و شرطي سرگرم لذت هاي جسمي و شهوات بدني نباشد، و خود را بزرگتر از آن بداند كه زندگي مادي را هدف بپندارد. و سخن كوتاه آنكه از هر چيزي كه او را از پروردگار تبارك و تعالي مشغول سازد، بپرهيزد.»
تقوا پلكان بزرگ تكامل است؛ و هدف از انجام همه عبادات- همچون روزه- صعود به قله بلند واستوار اين ارزش بزرگ الهي مي باشد. اين گوهر كمياب چيزي نيست كه به راحتي به دست آيد، بلكه بايد براي كسب آن رنج كشيد؛ ازگناهان خويشتن داري كرد؛ دائم با تمايلات نفساني نبرد نمود؛ و يك لحظه از وسوسه هاي شيطاني غفلت ننمود.
علت سودنبردن از به بندكشيده شدن شياطين
در چارچوب تحليلي كه گذشت ـ كه مي رساند در اين ماه شياطين نسبت به انسان و دست كم نسبت به روزه داران سلطه ندارند ـ سوال اساسي دومي مطرح مي شود; چرا كه مي بينيم گاهي روزه داران هم در اين ماه دچار غفلت و گناه مي شوند. تشريع كفاره هايي كه براي درمان اين حالت هاست نيز گواه آن است . سيد ابن طاووس در تصوير اين نكته مي گويد :
يكي از دينداران از من پرسيد : « من از به بند كشيده شدن شياطين بهره چنداني نمي برم ; چون همان حالت غفلت را كه پيش از ماه رمضان داشتم دارم و گويا فرقي نكرده است و با زنجيرشدن ياران شيطان از آن كاسته نشده است … » .
دو پاسخ به اين پرسش مي توان داد :
1 -شيطان به تنهايي زمينه ساز گناهان نيست .
اين پاسخ بر اين نكته استوار است كه خطاها و گناهاني كه از انسان سرمي زند تنها به شيطان و اغواگري او مربوط نمي شود; بلكه دو منشا اساسي ديگر هم دارد : نفس اماره و زنگارهاي متراكمي كه پيامد گناهان پيشين اند و دل را آلوده و سياه ساخته اند.
در واقع عنايت الهي اي كه در ماه رمضان شامل انسان مي شود تنها تاثير عامل نخستين را كه مربوط به شيطان است از بين مي برد; اما دو عامل ديگر همچنان نقش ايفا مي كنند و جهت زمينه سازي براي انحراف انسان و سرزدن گناهان از او و غافل ماندن وي كافي اند.
بر فرض كه روزه بتواند همه كشش هاي نفس اماره را بپوشاند و تاثير آن را در كشاندن انسان به طرف خطاها و گناهان از بين ببرد زنگارهاي متراكم از گناهان گذشته كافي اند كه براي روزه دار خطرآفرين باشند و او را در معرض غفلت و گناه قرار دهند.
2 -دربندبودن شيطان ها نسبي است .
از تحليل گذشته روشن شد كه زنجيري كه شيطان را به بند مي كشد از خود روزه ماه رمضان فراهم مي شود و نه از چيز ديگري . بنابراين هرچه روزه مستحكم تر و كامل تر باشد زنجيري كه شيطان را به بند مي كشد و جلوي نفس اماره را مي گيرد محكم تر خواهد بود و از ميزان غفلت و انحراف هاي ناشي از آن خواهد كاست .
بر اين پايه مي توان گفت : روزه آنان كه در ماه رمضان گناهاني مرتكب مي شوند روزه كاملي نيست . (ماه خدا محمدي ري شهري جلد اول مركز تحقيقات دارالحديث )
علت به بند كشيده شدن شياطين در ماه رمضان
تحليل و بررسي روايات ديني در موضوع به بند كشيده شدن شياطين و جلوگيري از آنها در ماه رمضان دو علت را نشان مي دهد با اين توضيح كه علت دوم در طول علت اول است :
1. طبيعت پيشگيرانه روزه
روزه به طور طبيعي زمينه اي را كه شيطان بر اساس آن انسان را به گم راهي مي كشاند از بين مي برد. به تعبير دقيق تر زنجيري كه در ماه رمضان شيطان را به بند مي كشد چيزي جز خود روزه نيست . از اين رو در حديث پيامبر خدا آمده است :
ان الشيطان ليجري من ابن آدم مجري الدم فضيقوا مجاريه بالجوع ;
« شيطان در انسان جاري مي شود همچون جريان خون . پس با گرسنگي مجاري او را تنگ كنيد. »
اين حديث به روشني بر اين نكته دلالت دارد كه روزه به طور طبيعي مانع تسلط شيطان بر انسان مي شود. زنجيري كه روزه دارد نه تنها شيطان را به بند مي كشد بلكه كشش هاي نفس اماره را هم مهار مي كند آن را به اسارت درمي آورد و جلوي سلطه آن را بر انسان مي گيرد و به فرموده امير مومنان (علیه السلام) :
نعم العون علي اسر النفس و كسر عادتها التجوع ;
« گرسنگي چه خوب ياوري براي اسيركردن نفس و شكستن عادت آن است ! »
بر اين اساس همه رواياتي كه در ستايش گرسنگي و نقش آن در خودسازي و تربيت نفس وارد شده اند هدف آنها ايجاد مانع طبيعي در برابر سلطه شيطان بر انسان و نگهداري انسان از كشش ها و اغواگري هاي نفس و نيز آزادسازي نيروهاي عقلي و شكوفاسازي استعدادهاي انساني است آن گونه كه از اين دو روايت ـ كه از مجموعه احاديث اين گونه برگزيده ايم ـ روشن مي شود4. پيامبر خدا فرمود :
جاهدوا انفسكم بالجوع و العطش فان الاجر في ذلك كاجر المجاهد في سبيل الله ;
« به وسيله گرسنگي و تشنگي با نفس خويش جهاد كنيد; چرا كه پاداش آن مثل پاداش جهادكننده در راه خداست . »
نيز فرمود :
احيوا قلوبكم بقله الضحك و قله الشبع و طهروها بالجوع تصفو (تصف ) و ترق ;
« دل هاي خود را با كم خنديدن و كم خوردن زنده كنيد و آن را با گرسنگي پاك سازيد تا صاف و رقيق شود. »
2. عنايت ويژه خداوند
افزون بر پشتوانه اي كه روزه به طور طبيعي براي روزه داران جهت جلوگيري از سلطه شيطان و اغواگري هاي او پديد مي آورد اين برنامه عبادي خود به خود زمينه ساز شمول عنايت هاي خدا بر آنان مي گردد. آنچه در روايات با عنوان به بند كشيدن شياطين در اين ماه آمده است به همين نكته اشاره دارد.
به عبارت ديگر عنايت الهي گزاف نيست تا سئوال شود چرا خداي سبحان مانع سلطه شيطان نمي شود و در بقيه ماه ها بين انسان و سلطه او فاصله نمي اندازد هرگز; بلكه ريشه اين توفيق و عنايت الهي در انتخاب خود انسان و ورود او به ميهمان سراي رمضان نهفته است .
فلسفه روزه
1 - تقویت اراده و ایمان:
امام علی (ع) می فرمایند: ان افضل ما توسل به المتوسلون الی الله سبحانه الایمان به و برسوله . . .؛ همانا بهترین چیز که نزدیکی خواهان به خدای سبحان بدان توسل می جوید، ایمان به خدا و پیامبر، و جهاد در راه خداست، که موجب بلندی کلمه مسلمانی است و یکتا دانستن پروردگار که مقتضای فطرت انسانی است; و برپا داشتن نماز که آن ستون دین است، و دادن حق مستمندان - زکات - که واجب شرع مبین است . و روزه ماه رمضان که نگهدارنده از عقاب است - و بازدارنده عذاب ایمان به اینکه روزه ماه رمضان نگهدارنده از عقاب است و بازدارنده عذاب خود باعث تقویت ایمان می گردد و موجب امیدواری نسبت به سرنوشت آینده و چنین کاری ایمان و اراده انسان را قوی می کند و سرنوشت و آینده انسان را روشن و از هاله ابهام بدر می آورد .
امام علی (ع) در جای دیگر می فرمایند: «علیکم بصیام شهر رمضان فان صیامه جنة حصینة ؛ بر شما باد به روزه ماه رمضان، زیرا روزه این ماه سپری است، نگهدارنده از آتش جهنم .»
2 - خودسازی:
روزه دروازه بزرگ عبادت است . به این معنا که خودسازی و مقاومت در انجام عبادات را از روزه باید شروع نمود .
امیرالمؤمنین در این زمینه می فرمایند:
«بندگان خدا; پرهیز از نافرمانی خدا، دوستان او را از در افتادن در حرامهای او نگهداشته است، و دل آنان را به ترس وی همراه داشته است; چندانکه شبها بیدارشان می دارد، و روزهای گرم را با تشنگی بر آنان به سر می آرد .
آسایش عقبی را با رنج دنیا به دست آورند، و سیرآبی - آنجا - را با تشنگی خوردن - در اینجا - .»
این پیام خداوند است که:
«فان مع العسر یسرا، ان مع العسر یسرا» .
به دنبال هر سیاهچاله، دو سپید چشمه ای است .
به دنبال هر تشنگی ای، تشریفات و تشویقاتی است و به دنبال هر گرسنگی و خودسازی، سودی .
امیرالمؤمنین (ع) در این زمینه به درمانگاه و درمانگران بزرگی اشاره می کند که هم مجهز به تمام امکانات درمانی هستند و هم مجهز به درمانگران متخصص .
می فرماید: «. . . خمص البطون من الصیام » .
مردمی که چشمانشان از گریه تباه، شکمهایشان از روزه لاغر، و به پشت چسبیده، لبهایشان از دعا خشک، و پژمرده گردیده، رنگها زرد از شب زنده داری - بسیار - بر رخسارشان گرد فروتنی پدیدار .
مولوی می گوید:
هست روزه ظاهر، امساک طعام
روزه معنا، توجه دان تمام
این دهان بستن دهانی باز شد
که خورنده دانه های راز شد
جوع مر خاصان حق را داده اند
تا شود از جوع شیر زورمند
به هر تقدیر «روزه درمانی » را بیگانگان از اسلام عزیز و روح آیات و روایات ما گرفته اند، نه اینکه خودشان خلاقیت به خرج داده اند و آن را کشف کرده اند .
سعدی گوید:
اندرون از طعام خالی دار
تا در او نور معرفت بینی
تهی از حکمتی بعلت آن
که پری از طعام تا بینی
حضرت امیر (ع) می فرمایند:
«والصیام ابتلاء لاخلاص الخلق » .
خداوند روزه را واجب کرد تا اخلاص آفریدگان آزموده گردد .»
اخلاص باید در آزمایشگاه بزرگ رمضان، کاربردی گردد، نه تنها اخلاص بلکه تمام تئوریهای دینی و ارزشی را باید آزمود و در آزمایشگاه بزرگ رمضان و . . . ، کاربردی ساخت .
در جای دیگر حضرت امیر (ع) می فرمایند:
«و مجاهدة الصیام فی الایام المفروضات، تسکینا لاطرافهم، و تخشیعا لابصارهم . . .» .
و روزه گرفتنهای دشوار، در روزهایی که واجب است تا اندامشان بیارامد با این کار، و دیده هایشان خاشع شود و جانهاشان خوار . و سبک ساختن دلهای آنان، و بردن خودبینی از ایشان، به فروتنی که در این عبادتهاست: از چهره های شاداب را به تواضع برخاک سودن، و با چسبانیدن اندامهای پاکیزه بر زمین، خردی خویش را نمودن، و رسیدن شکمها به پشت به فروتنی و خواری به خاطر روزه داری .»
بیگانگان بی خبر، از روزه دراسلام یا روزه ها و امساک هایی که خود تجویز می کنند را، فقط ضامن سلامی تن و جسم تنها می دانند ولی غافل از اینکه روزه در اسلام، بر فراروان هم اثر گذار است و بسیاری از بیماریهای روانی، فشارهای عصبی و فشارهای روانی را می توان از طریق روزه درمان کرد . و راز اصلی از روزه در اسلام، دست یافتن به سلامتی جان است، که اگر انسان به سلامتی جان دست نیابد، تمام هستی خویش را باخته است .
ولی موحدان واقعی، شیعیان و انسانهای کامل سلامتی تن را مرتبه نازله روزه می دانند و هدف بلند از روزه، درمان روانهاو فراروان است بلکه برد و گستره روزه در اسلام، الی یوم القیامة ادامه دارد .
3 - استکبار زدایی و استکبار ستیزی:
بنیانگذار استکبار، ابلیس رجیم است، برای درمان بیماری استکبار، باید به ستیز با آن برخاست و از راه جهاد اصغر و بدنبال آن جهاد اکبر، با آن به مبارزه پرداخت .
این جنگ الی یوم القیامة ادامه خواهد داشت و پایان ندارد وصلح و سازش در آن صورت نمی گیرد . بقیه در صفحه 36
حضرت امیر (ع) می فرمایند:
«اگر خدا رخصت کبر ورزیدن را به یکی از بندگانش می داد، به یقین منتی را بر پیامبران گزیده و دوستانش می نهاد، لکن خدای سبحان بزرگمنشی را بر آنان ناپسند دید وفروتنی را پسندید . پس پیامبران - از روی فروتنی - گونه های خود را بر زمین چسبانیدند، و چهره های خود را به خاک مالیدند، و برابر مؤمنان فروتنی نمودند و خود مردمانی مستضعف بودند . خدای شان به گرسنگی آزمود و به سختی مبتلایشان فرمود، و با ترس و بیماری امتحانشان کرد و با زیر و زبر کردنشان در سختیها، ایمانشان را پدید آورد .»
اهداف همه پیامبران استکبار زدایی و استکبار ستیزی بود از یک طرف و تربیت نیروی انسانی بود از طرف دیگر .
علی (ع) در جای دیگر می فرمایند، یکی از اهداف بزرگ عبادات از جمله روزه، استکبار زدایی است .
می فرمایند:
«والتصاق کرائم الجوارث بالارض تصاغرا، و لحوق البطون بالمتون من الصیام تزللا» .
و با چسبانیدن اندامهای پاکیزه بر زمین خردی خویش را نمودن، و رسیدن شکمها به پشت به فروتنی به خواری به خاطر روزه داری .
انواع روزه:
روزه به عبارات مختلف، تقسیمات مختلفی را به خود اختصاص می دهد .
تقسیمات روزه در فقه عبارت است از:
1 - روزه واجب، 2 - روزه حرام، 3 - روزه مستحب، 4 - روزه مکروه .
روزه های واجب عبارتند از:
1 - روزه ماه رمضان، 2 - روزه قضاء ماه رمضان، 3 - روزه کفاره، 4 - روزه قضای پدر [یا مادر] بر پسر بزرگتر، 5 - روزه های نذر و عهد، 6 - روزه های استیجاری .
روزه های حرام عبارتند از:
1 - عید فطر (اول شوال)، 2 - عید قربان (دهم ماه ذی الحجة)، 3 - روزه های ضرری، 4 - روزه های مستحبی زن و فرزند اگر حق شوهر از بین برود و باعث اذیت پدر و مادر شود جایز نیست .
روزه های حرام دیگر نیز هست که در کتابهای مفصل گفته شده است .
روزه های مکروه عبارتند از:
1 - روزه روز عاشورا، 2 - روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا روز عید قربان، 3 - روزه میهمان بدون اجازه میزبان .
روزه های مستحب:
روزه تمام روزهای سال، غیر از روزهای حرام و مکروه که در بالا بیان گشت، مستحب است، ولی بعضی از روزها تاکید بیشتری دارد . که برای توضیح بیشتر به رساله عملیه، به همین بخش مراجعه نمائید .
تقسیم روزه به اعتبار دیگر:
امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند:
«صیام القلب عن الفکر فی الآثام افضل من صیام البطن عن الطعام »
روزه دل از [برای] اندیشه در [ترک] گناهان، بهتر از روزه شکم است از غذا خوردن و آشامیدن .
در این حدیث شریف به دو نوع روزه اشاره شد:
1 - روزه جان .
2 - روزه جسم .
روزه جسم مرحله نازله روزه است و گستره آن محدود به زمان خاص می باشد . روزه جسم و شکم آسان است و هر کس با اراده اندک می تواند از عهده آن برآید .
نخوردن و نیاشامیدن چند ساعت، چیزی نیست که برای یک انسان متدین مشکل ساز باشد . انسان توانایی دارد چندین روز، چیزی نخورد و نیاشامد و در عین حال زنده و سالم بماند .
آنچه مهم است، روزه جان است که دامنه بسیار گسترده دارد و در عین حال بسیار سخت و دشوار است . چیزی نیست که هر کس بتواند به آسانی بدان دسترسی پیدا کند و یا به صرف دست یازیدن به روزه جسم و شکم، بتواند بدان دست یابد .
ملازمه ای بین روزه جسم و روزه جان وجود ندارد . روزه جسم و شکم، تنها می تواند مقدمه ای برای رسیدن به مرحله روزه جان باشد . رفع و دفع از خطورات ذهنی، خیالات، شبهات، انگیزه ها و غرضها، شهوات عملی و . . . ، چیزی نیست که به صرف روزه جسم بدست آید .
در مرحله روزه دل، تمام اعضا و جوارح انسان روزه دار است .
گوش انسان روزه دارد . چشم و نگاه انسان روزه دارد . زبان انسان روزه دارد . ذهن انسان روزه دارد . نفس کشیدن و نفسها روزه دارند . در خوردن و خوابیدن و در خلوت و جلوت روزه دارند .
در حدیثی دیگر، امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند:
«صوم النفس امساک الحواس الخمس عن سائر المآثم و خلو القلب من جمیع اسباب الشر» .
روزه جان، خودداری کردن حواس پنجگانه از باقیمانده گناهان است و خلوت و آسوده ماندن دل از تمام اسباب پلید .
اگر «جان » انسان روزه باشد، حواس پنجگانه، برای همیشه حواسش جمع خواهد بود وبه سوی پلیدیها و پلشتیها، پا نخواهد نهاد .
این نماز و روزه و حج و جهاد
هم گواهی دادنست از اعتقاد
علی (ع) می فرمایند:
«صوم النفس عن لذات الدنیا انفع الصیام » .
روزه جان از خوشیهای (پست) دنیا سودمندترین روزه ها است .
سرچشمه تمام بیماریهای روانی، شبهات علمی واخورده است و شهوات عملی .
برای مبارزه با این نوع بیماریهای خطرساز و خانمانسوز چه باید کرد؟
آیا با «سلاحهای هسته ای » می توان آن را مهار کرد؟ بطور یقین جواب این سؤال منفی است و اگر تمام سلاحهای گرم و سرد موجود در دنیا را بر سر «شهوات عملی » فرو نشانند، نه تنها شعله آتش آن خاموش نمی شود بلکه آتش آن شعله ورتر خواهد گشت . سرطان پنهانی است که با هیچ دارویی درمان نیابد .
تنها راه معقول مبارزه با آن، «سیر و سلوک علمی و عملی » است و این بدست نمی آید مگر از راه دین خداپسند و آن دین خداپسند، دین اسلام است که دارای شاخ و برگهای بیشماری است .
روزه یکی از شاخ و برگهای دین اسلام است که در درمان بیماریهای روانی بسیار نقش آفرین است، همانطوریکه به اعتراف دوست و دشمن، در درمان بیماریهای «تن » نقش بسزایی دارد .
در بخشی از کتاب «روزه روش نوین برای درمان بیماریها» آمده:
«امساک و روزه اختیاری و منظم، آثار مخصوصی در بدن پدید می آورد که بیماریهای غیر قابل علاج از نظر پزشکان را بهبودی می بخشد . همان بیماریهایی که اگر تمام داروها و وسایل پزشکی جهان را در اختیار پزشکان قرار دهید آنها را قابل علاج نمی دانند .

دینداران آدمهای عاشقی میشوند؛ هرچند ممکن است عاشقانه شروع نکنند.
عشق و محبت شدید، چگونه میتواند تجربه شود؟ برای اینکه سختی های دین برای ما جابیفتد، باید بدانیم که سختی در ذات حیات دنیا هست.
ما چون «انسان» هستیم، بین تمایلاتمان درگیری وجود دارد؛ چه دین باشد و چه نباشد! دین برای مدیریت تمایلات و عبور بهتر از تلخیهای حیات، به ما برنامه میدهد.
️ مدیریت علاقهها، یکطرفش تضعیف علاقههای بد است و یکطرفش تقویت علاقههای خوب.
دین برنامهای است برای تقویت علاقهها و افزایش محبت در دل انسان، دین انسان را به علاقههای بسیار شدید میرساند.
هر کسی که با دین مواجه میشود، اول سختیهای دین را میبیند. اما برای اینکه سختیهای دین و اساساً فلسفۀ دین برایش جابیفتد، باید سختیهای حیات را متوجه شود و بداند که این سختی در ذات حیات دنیا هست.
انسان یک موجود «انتخابگر» است و طبیعتاً در این انتخاب «تلخی» هست. چون وقتی میخواهد انتخاب کند و به یک علاقهاش پاسخ دهد حتماً باید یک علاقهاش را کنار بزند که این با تلخی همراه است. ما باید تلخی حیات را به بچههای خودمان یاد بدهیم تا تصور نکنند این تلخیها تصادفاً برایشان پیش میآید و فکر نکنند که میتوانند از تلخیها فرار کنند.
ما چون «انسان» هستیم، بین تمایلاتمان درگیری وجود دارد؛ چه دین باشد و چه نباشد. ما چون انسان هستیم، باید بین تمایلاتمان انتخاب کنیم و طبیعتاً باید از برخی تمایلات خودمان بگذریم. از هر کسی میتوان پرسید: «تو کدام تمایلت را زیر پا گذاشتهای و کدام تمایلت را پاسخ دادهای؟»
دین برای مدیریت تمایلات انسان و عبور بهتر از تلخیهای حیات و بالا بردن شیرینیها در متن این رنجها، به ما «برنامه» میدهد. دین به ما میگوید: شما علاقههای کمتر را کنار بزن و علاقههای باارزشتر را انتخاب کن.
دین آمده است علاقههای ما را مدیریت کند؛ این مدیریت علاقهها یک طرفش این است که علاقههای بد را تضعیف میکند و یک طرفش این است که علاقههای خوب را تقویت میکند.
دین نمیگوید: «هرچیزی را دوست داری، کنار بگذار!» بلکه شما باید با علاقههای خوب خودتان به جنگ علاقههای بد بیایید. و این علاقههای خوب ظرفیتشان خیلی بالاتر است و از این علاقههای خوب بیشتر میشود لذت برد.
دین برنامهای است برای تقویت علاقهها و افزایش محبت در دل انسان. دین انسان را به علاقههای بسیار شدید میرساند. حتی میتوان ادعا کرد: کسی که دین ندارد نمیتواند عاشق شود، اصلاً نمیتواند معنای عشق را بفهمد
ما باید به اوج محبت برسیم؛ و کار دین هم این است. دین در آنِ واحد دو کار را همزمان انجام میدهد: علاقههای بیارزش را در انسان تضعیف میکند، و علاقههای باارزش را در انسان تقویت میکند
عشق و محبت شدید، چگونه میتواند تجربه شود؟ با زدن علاقههای کم که همیشه مزاحمند. وقتی این علاقههای کم را بزنی، به آن علاقههای برتر میرسی و آنها تقویت خواهد شد، آنوقت تازه میتوانی در وجود خودت گرمای محبت را بچشی
دینداران بر اساس عشقشان سنجیده میشوند. بنده از دیندارانی که علاقههای باارزش در آنها تقویت نشده است، تعجب میکنم! اینها باید در دینداریشان یک تجدید نظر اساسی کنند.
دینداران را اینگونه به اهل عالم معرفی کنید که «دینداران آدمهای عاشقی میشوند؛ ممکن است عاشقانه شروع نکنند، ولی امورشان ختمِ به عشق میشود» اینها به محبت شدید میرسند. و شما هم هر لحظه خودتان را در این زمینه امتحان کنید؛ مثلاً بینید که در اول ماه رمضان و آخر ماه رمضان، تفاوتتان چقدر شده است؟
بیایید دوست داشتن را دوست بداریم و این غصۀ ما بشود که چرا عاشق نیستیم؟! آرزو کنیم که «ای کاش میتوانستیم بامحبت باشیم و به مقام محبت برسیم» و اینرا از خدا تمنا کنیم و از اینکه اینگونه نیستیم، اشک بریزیم.
انسان میتواند دوست داشتن را دوست داشته باشد؛ آنهایی که عاشق نیستند هم وقتی فیلم عشقی میبینند، خوششان میآید و میفهمند. حتماً ما نباید عاشقی را تجربه کرده باشیم تا آنرا بفهمیم.