صفحه نخست روزنامه های دوشنبه 25 اردیبهشت 1396
مردم گول وعدههای انتخاباتی را نخورند
مردم گول وعدههای انتخاباتی را نخورند/ برجام امنیتی برای ما ایجاد نکرد
امام جمعه موقت تهران با تأکید بر انتخاب اصلح در انتخابات گفت: مردم باید بیدار باشند و گول وعدهها را نخورند.به گزارش عمارنامه، آیتالله کاظم صدیقی در جمع مردم زنجان با اشاره به بحث توافقات برجامی صورتگرفته اظهار کرد: رآکتور 200 درصد را خودمان راه انداختیم، اما چرا باید در این برجام بیاییم و در جا بزنیم که در همین 33 درصد 15 سال باقی بمانیم و دنیا همینطور جلو برود.
وی ادامه داد: چرا ما نمیتوانیم و باید کوتاه بیاییم؟ مگر قزافی کوتاه نیامد؟ الان لیبی وضع خوبی دارد؟ مگر صدام کوتاه نیامد؟ چه کار کردند؟ بیرونش کردند، پس خیال نکنید، کوتاه بیایید، آنها جنگ را کنار میگذارند، نه بدتر هر قدر کوتاه بیایید، بر سرتان میزنند.
امام جمعه موقت تهران با اشاره به اینکه دشمن از جدیت و روحیه شهادتطلبی ما میترسد، گفت: باید با همین روحیه با دشمن برخورد کنیم.
وی با اشاره به اینکه اقدام در عرصه سیاسی نیز باید انجام شود، گفت: اینکه دائما نماز بخوانیم و عبادت کنیم و کاری در عرصه سیاسی نداشته باشیم، اینکه بگوییم در دستگاههای اجرایی فساد هست، بگوییم سیاسی میشود، درست نیست، چرا که خود امام علی (ع) و امام حسین (ع) نیز با فساد مبارزه کرده بودند.
آیتالله صدیقی افزود: چرا باید حرفی نزنیم و کاری نداشته باشیم در صورتی که قرار بود در سند 2030 به دختران معصوم ما چیزهایی آموزش دهند که مناسب آنها نبود.
وی با اشاره به مشکلات و آسیبهای اجتماعی موجود در جامعه گفت: امروز فساد جامعه را گرفته شما خبر ندارید در تهران ازدواج سفید وجود دارد و دختر و پسر بدون عقد باهم زندگی میکنند.
امام جمعه موقت تهران گفت: امروز ربا جامعه را گرفته است و یک عده زیرمیزی میگیرند، بیکاری بیداد میکرد و کرامت انسانها از بین میرود به خاطر فقر، اما از طرفی یک عده پشت میز نشسته و کار نمیکنند، حال اگر کسی این حرفها را بزند، سیاسی میشود، در صورتی که امام حسین(ع) میگویند، ما برای ریشهکنی فساد آمدهایم.
آیتالله صدیقی در ادامه به موضوع انتخابات و تکلیف هر ایرانی برای حضور در این امر مهم اشاره کرد و گفت: کسی که رای به جمهوری اسلامی داد، بیعت با نایب امام زمان (عج) کرده است، پس مردم باید باید بیدار باشند و گول وعدهها را نخورند.
امام جمعه موقت تهران در ادامه با اشاره به وضعیت به وجود آمده در کشور در نتیجه برجام گفت: الان هیچ جای دنیا برای ما امن نیست و آمریکا پس از برجام هم پولهای ما را بلوکه کرده و هم ساختمان ما را مصادره و هم تهدیدها را بیشتر کرد و در واقع در دنیا برای ما امنیتی باقی نمانده است.
آیتالله صدیقی افزود: برجام چنین نتیجهای داشته در صورتی که ما هنوز به این راضی هستیم و میگوییم برجام کارهای بسیاری کرده است، مشکل فقر را درست کرده بیکار را حل کرده، زندگیها را آباد کرده است.
وی با اشاره به اینکه دولت منتخب مردم باید برنامه داشته باشد، گفت: دولت باید برای مردم برنامه داشته باشد و نباید بنشینیم یک بلایی بیاید و بعدا بگوییم باید چکار کنیم.
شورای نگهبان باید از نامزدها درباره ادعاهایشان سند بخواهد
حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان در گفتوگو با فارس اظهار داشت: بسیاری از ادعاها و اتهاماتی که در جریان مناظره نامزدها مطرح شد، دروغهای شاخدار است و شورای نگهبان وظیفه دارد درباره آن از نامزدها توضیح بخواهد و درصورتیکه دروغ بودن آنها به اثبات رسید صلاحیت نامزد دروغگو را برای همیشه رد کند.
مدیرمسئول کیهان گفت: تقلب در انتخابات فقط از نوع دستکاری در آراء نیست که خوشبختانه اینگونه تقلب در ساختار نظام ناممکن است بلکه گندمنمایی و جوفروشی هم تقلب است و نامزدهایی که در مناظره تلویزیونی با دروغگویی و پشتهماندازی چهره واقعی خود را از مردم پنهان میکنند نیز دست به تقلب زده و شایستگی لازم برای انتخاب شدن را ازدستدادهاند.
شریعتمداری ادامه داد: از آنجاکه رأی مردم حقالناس است بیتوجهی به دروغگوییهای نامزدها برای جلب آراء نیز دزدی آراء بوده و تقلبی بزرگ است.
وی افزود: مثلاً وقتی ادعا میشود در تولید گندم خودکفا شدهایم و در همان حال آمار رسمی گمرک تأکید میکند یک میلیون و چند صد هزار تن گندم وارد کردهایم و یا رشد اقتصادی کشور را برخلاف آمار رسمی بالا نشان میدهند یا ازدستدادهها را دستاورد جا میزنند و دهها دروغ دیگر که به مردم تحویل دادهاند مصداق صریح تقلب رأی دزدی است.
مدیرمسئول کیهان تصریح کرد: نمیتوان از مردم انتظار داشت که به این دروغها پی ببرند بلکه وظیفه شورای نگهبان است که مردم را تنها نگذارد و اجازه ندهد برخی از نامزدها با اینگونه تقلبها خود را به مردم و نظام تحمیل کنند.
شریعتمداری در پایان اظهار داشت: نمونههای زیادی از این دروغهای شاخدار در مناظره نامزدها مطرح شده و متأسفانه با سکوت شورای نگهبان به خورد مردم داده شده است، مناظره بازار مکاره نیست که قورباغه را رنگ کنند و به جای قناری بفروشند.
منبع : روزنامه کیهان
راهکارهای فقرزدایی از جامعه
راهکارهای فقرزدایی از جامعه
در آموزههای قرآنی راهکارهای چندی برای درمان فقر بیان شده است که شامل راهکارهای موقت و مقدماتی و راهکارهای بنیادین و ریشهای است. در راهکارهای موقت، هدف، دادن ماهی و در راهکارهای بنیادین یاد دادن ماهیگیری است. در راهکارهای بنیادین به دو حوزه فرهنگی و اجتماعی از یک سو و نیز حوزه اقتصادی از سوی دیگر توجه میشود. بنابراین باید راهکارها را به دو دسته اصلی تقسیم کرد.
الف: راهکارهای فرهنگی و اجتماعی
از نظر قرآن نخستین گام برای فقرزدایی، تغییر فرهنگی و اجتماعی جامعه است؛ زیرا تا زمانی که جامعه به یک درک درست از حقیقت رزق الهی نرسد، نمیتواند به فقرزدایی اقدام کند.
از نظر قرآن، اصولی در رزق مطرح است که باید دانسته شود. از جمله مهمترین اصول در رزق میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. رزق مقدر: خداوند رزق را مقدر کرده است و این گونه نیست که از خزائن الهی رزق بیحساب و غیر اندازه نازل شود؛ بلکه رزق الهی مقدر و به اندازه نازل میشود.
2. وسائط رزق: از نظر قرآن همه چیز در هستی در چارچوب اسباب نازل میشود و خداوند ابا دارد که جز از طریق اسباب، کارها جریان یابد. از این رو اسبابی را برای رزق قرار داده است که شامل امور بسیاری از جمله کار و تلاش انسان است. از قدیم گفته شده است: از تو حرکت از خدا برکت. به تعبیر قرآن: وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا؛ تنه درخت خرما را به طرف خود [بگير و] بتكان تا بر تو خرماى تازه بريزد. (مریم، آیه 25) به هر حال، هر کسی باید کار کند تا به رزق خویش دست یابد؛ اما باید توجه داشت که خداوند همان طوری که کار کردن و تلاش را اسباب رزق دانسته است، امور دیگری را نیز اسباب قرار داده است که در ادامه خواهد آمد. خداوند در آیه 64 سوره مائده نگرش باطل یهودیان را گوشزد میکند. یهودیان بر این باورند که دستهای خدا بسته است؛ در حالی که دستهای خداوند برای انجام بخشش باز است؛ ولی اینکه مستقیم نمیدهد برای آن است که انسانها را بیازماید. خداوند در آیه 47 سوره یس نقل میکند: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ آمَنُواْ أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ یَشَآءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ؛ و هرگاه به آنان گفته شود: از آنچه خداوند روزی شما کرده بخشش کنید، کسانی که کفر ورزیدند به کسانی که ایمان آورده اند، میگویند: آیا به کسانی غذا دهیم که اگر خداوند میخواست خودش به آنها غذا میداد؟ شما در گمراهی آشکاری هستید.
3. تقسیم روزی: از نظر قرآن روزی هر کسی از سوی خداوند مقدر و تقسیم شده و به او میرسد: آيا آنانند كه رحمت پروردگارت را تقسيم مىكنند ما [وسايل] معاش آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كردهايم و برخى از آنان را از [نظر] درجات بالاتر از بعضى [ديگر] قرار دادهايم تا بعضى از آنها بعضى [ديگر] را در خدمت گيرند و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مى اندوزند بهتر است.(زخرف، آیه 32)
4. حق دیگران در روزی: از نظر قرآن، اموال، ملک شخص نمیشود، بلکه امانت در دست اوست. از همین رو خداوند در آیات بسیاری این تعبیر را دارد: مما رزقناهم؛ آنچه روزی ایشان کردیم. (نحل، آیه 56؛ فاطر، آیه 29) پس هر مالی رزق شخص است نه مال آن شخص؛ همچنین بر اساس اصولی چون وسائط رزق، روزی مقدر، تقسیم روزی و مانند آنها، گاه خداوند روزی برخی از افراد را در مال دیگری قرار میدهد. بنابراین، در هر مالی که نصیب کسی میشود، روزی دو گروه محروم و سائل نیز در آن قرار داده شده است. در حقیقت، هر مالی به طور مشاع شریکانی دارد که شامل گیرنده اولی مال و روزی و سائل و محروم است. پس این گونه نیست که همه مال، ملک طلق شخص باشد، بلکه بخشی از مال به شکل امانی در اختیار اوست و باید به صاحبان آن بدهد. این بدان معنا است که نباید صاحب مال، منتی بر صاحبان دیگر یعنی سائل و محروم بگذارد؛ بلکه با احترام مال را به دو صاحب دیگر برساند که شریک در مال او هستند. خداوند میفرماید: وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ؛ آن کسانی که در اموال ایشان حقی مشخص و معلوم برای سائل و محروم است. (معارج، آیات 24 و 25) همچنین در آیه 19 سوره ذاریات میفرماید: وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ؛ و در اموالشان براى سائل و محروم حقى معین است. البته خداوند میتواند رزق هر کسی را مستقیم به دست او برساند؛ ولی گاه برای آزمون مردم رزق را در دست افراد دیگری قرار میدهد.
5. آزمون الهی: از نظر قرآن، ثروت و فقر به معنای تکریم و اهانت نیست؛ بلکه آزمونی است که خداوند اشخاص را گاه از طریق ثروت و گاه از طریق فقر امتحان میکند. به فقیر نمیدهد تا میزان قناعت طبع و صبر و حلم او دانسته شود و به ثروتمند میدهد تا ببیند آیا حق محروم از فقیر و مسکین و نیز سائل را میدهد یا نمیدهد؟ به تعبیر قرآن در آیات 15 تا 20 سوره فجر، معلوم شود آیا این شخص دارا و ثروتمند یتیم نوازی میکند؟ آیا یکدیگر را با سبقت در اطعام کردن و رفتار نیک ، تشویق به اطعام مسکین میکنند؟ یا آنکه حق محروم و سائل که در مال ایشان قرار داده شده را میخورند و ظلم و ستم میکنند و به جمع آوری دیوانه وار مال میپردازند؟ و حلال و حرام را به هم میآمیزند.
در آیات قرآن اصول دیگری در ارتباط با مباحث مالی بیان شده که همه آنها به این نکته توجه میدهد اموال، امانتی از سوی خداوند برای رشد جمعی جامعه است و این گونه نیست که انسان آن را جمع کند تکاثر کند، بلکه باید برای رشد خویش و جامعه آن را صرف کند.
از نظر اسلام باید فقیران به ویژه کسانی را که عفت میورزند مورد توجه ویژه قرار داد و به آنان به دیده اکرام و تکریم نگریست و هرگز تحقیر نکرد تا گمان نبرند که خوار و ذلیل هستند و به کفر بگرایند؛ زیرا وقتی ظلم دیگری چون تحقیر را میبینند به خدا و خلق بدگمان میشوند.
در روایات اسلامی به مومنان و افراد جامعه هشدار داده شده تا رفتاری نیک با فقیران داشته و آنان را خوار و تحقیر نکنند؛ زیرا این گونه رفتار موجب خشم الهی میشود. رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم میفرماید: مَنِ استَذَلَّ مؤمِنا أو مؤمِنَةً أو حَقَّرَهُ لِفَقرِهِ أو قِلَّةِ ذاتِ يَدِهِ ، شَهَرَهُ اللّهُ تعالى يومَ القِيامَةِ ثُمّ يَفضَحُهُ؛ هر كس مرد يا زن مؤمنى را به سبب تهيدستى يا اندك بودن مال و دارايياش خوار شمارد يا تحقير كند، خداوند متعال در روز قيامت او را (بدين كار زشتش) شهره و سپس رسوايش سازد. (بحار الأنوار: ج 72، ص 44، حدیث 52؛ منتخب ميزان الحكمة: ص 452)
بنابراین، باید از نظر فکری و فرهنگی مردم را به این نکات و اصول توجه داد تا بتوان فقرزدایی از جامعه را به عنوان یک برنامه فراگیر و مفید و تاثیرگذار اجرایی کرد. البته کار فرهنگی و فکری هر چند مقدم است و باید گام نخست باشد، ولی این بدان معنا نیست که تا کار فرهنگی جامع انجام نشده نباید هیچ اقدامی کرد، بلکه باید همزمان با کار فرهنگی و فکری، برنامه اجرایی و عملی برای ساماندهی اقتصاد و فقرزدایی از طریق توزیع عادلانه ثروت عمومی انجام داد؛ زیرا دولت و نظام اسلامی ثروت عمومی در قالب انفال و زکات را در اختیار دارد که میتواند آن را برای فقر زدایی به کار گیرد.
ب: راهکارهای اقتصادی
در قرآن افزون بر کارهای فکری و فرهنگی، راهکارهایی برای فقرزدایی بیان شده که از جمله مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. توزیع عادلانه ثروت جامعه: یکی از مهمترین راهکارهای فقرزدایی که در آیات قرآن بیان شده است، توزیع عادلانه ثروت عمومی جامعه است. انفال و زکات و صدقات دیگر که در اختیار نهادهای نظام سیاسی ولایی است باید برای پر کردن شکاف طبقاتی و اصلاح وضعیت اقتصادی جامعه به کار گرفته شود. خداوند به صراحت میفرماید: آنچه خدا از [دارايى] ساكنان آن قريه ها عايد پيامبرش گردانيد از آن خدا و از آن پيامبر [او] و متعلق به خويشاوندان نزديك [وى] و يتيمان و بينوايان و در راهماندگان است تا ميان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه را فرستاده [او] به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را باز داشت بازايستيد و از خدا پروا بداريد كه خدا سخت كيفر است. (حشر، آیه 7) در این آیه به صراحت هدف و فلسفه مصادره اموال به نفع نظام سیاسی ولایی را مدیریت و توزیع عادلانه اموال و بهره مندی عمومی دانسته است؛ زیرا از آنجا که برخی از اقشار جامعه از دسترسی به ثروت محروم هستند، نظام سیاسی با استفاده از اموال عمومی باید کاری کند تا ثروت و سرمایه به گونهای در گردش آید که همگان از جمله اقشار محروم و فقیر از آن بهرهمند شوند و آن را سرمایه کار و اشتغال خویش سازند. استفاده از سرمایه و ثروت عمومی جامعه باید به گونهای باشد که اشتغال زا باشد و فقیر و محروم را به توانایی مالی برساند که نیازهای خویش را برطرف کند. به نظر میرسد که این ثروت باید به گونهای هزینه شود که گردش ثروت در میان اقشار را به شکل عادلانه فراهم آورد. در حقیقت توزیع ثروت برای رسیدن به یک تعادل و عدالتی فراگیر است که همگان میتوانند در یک محیط مناسب به دور از فقر زندگی کنند و شکاف طبقاتی کاهش یابد.
۲.انفاق و صدقه: از آنجا که ثروت عمومی مانند انفال و فی نمیتواند به تنهایی شکاف طبقاتی را کاهش دهد، تاکید بر انفاق و صدقه میشود؛ زیرا وقتی هر کسی موظف باشد تا از هر مالی بخشی را به سائل و فقیر بدهد، میزان ثروت شخص چنان افزایش نمییابد که شکاف طبقاتی نابهنجار پدید آید. بنابراین لازم است که تنها به ثروت عمومی نظام ولایی تکیه نشود، بلکه با تشویق افراد به صدقات و انفاقات مالی، بستر همکاری و تعاون فراهم آید و روابط میان اقشار جامعه به سمت و سویی هدایت شود که نوعی تعادل در جامعه از نظر ثروت پدید آید. از همین رو در آیات قرآن بر صدقات و انفاق تاکید شده است. در برخی از آیات آمده است که انفاق و صدقات از اموال چنان باید ارزشمند باشد که شخص پس از نماز آن را اولویت نخست عمل صالح خویش قرار دهد. در قرآن آمده که وقتی پردهها کنار میرود و محتضر، مرگ را میبیند در مییابد مهمترین کار پس از نماز صدقه و انفاق کردن است و از همین رو خواستار تاخیر مرگ برای انجام این عمل بزرگ عبادی میشود.(منافقون، آیه 10) همچنین دوزخیان میگویند که مهمترین اشتباه آنان در دنیا این بود که قیامت را باور نداشته و نماز نمیگزاردند و صدقات و انفاق و اطعام نداشتند. (مدثر، آیات 43 تا 47) خداوند با این بیانات بر آن است تا مردم را تشویق به انفاق و صدقات کند و این گونه فقرزدایی را در یک سطح کاهش داده و در نهایت از میان بردارد.
3. اطعام فقیر و مسکین: البته پیش از آنکه فقرزدایی به شکل کامل انجام گیرد، باید فقیر و مسکین را زنده نگه داشت؛ بنابراین در برنامه کوتاه مدت باید به فکر اطعام فقیر و مسکین بود و نیازهای ابتدایی او را بر طرف کرد تا پس از آن برای فقرزدایی کامل و ریشهای برنامه را اجرا کرد. بنابراین ساخت مراکزی که تامینکننده خوراک و خوابگاه آنان باشد لازم و ضروری است تا به عنوان یک برنامه کوتاه مدت اجرایی شود.
منبع :کیهان ص 8
راهکارهای فقرزدایی از جامعه در نگاه قرآن
راهکارهای فقرزدایی از جامعه در نگاه قرآن
فقر و فقیری، بینوایی و نداری است که توانایی ایستادن و ایستادگی را از مردم و جامعه میگیرد و آسایش و آرامش را از آنان سلب میکند؛ زیرا اقتصاد، ستون اصلی و چادر جامعه و به تعبیر قرآن «قوام جامعه» است. از همین رو به تعبیر روایات فقر ریشه بسیاری از نابهنجاریها و انحرافات در جامعه است؛ و بسترهای رشد و پیشرفت، کرامت و عزت را از جامعه سلب میکند. بر همین اساس باید، علل و عوامل فقر را شناسایی و با آنها مبارزه کرد و فقر را از جامعه زدود. نویسنده در این مطلب با استفاده از آموزههای قرآن عوامل و علل فقر را معرفی و راهکارهای مبارزه و برونرفت از این مشکل و معضل را بیان کرده است.
*********************************
نداری دارای مراتبی است؛ یکی از مراتب آن مسکنت است؛ شخص مسکین به کسی گفته میشود که هیچ منبع درآمدی ندارد به طوری که از حرکت به سکون رسیده است. مسکین به یک معنا بازنشسته است؛ چون هیچ چیزی را در اختیار ندارد که او را به حرکت آورد. مرتبه دیگر از نداری، فقر است؛ فقیر کسی است که ستون فقراتی ندارد تا بدان تکیه کرده و خود بر سر پا بایستد؛ بلکه همانند درخت انگور است که نیازمند داربست است تا بدان تکیه کند.
در حقیقت فقیر شخصی نیازمند است که اگر کمک دیگری نباشد نمیتواند سر پا بایستد. فقیر خود درآمدی دارد ولی این درآمد او را به اندازهای نیست که کفاف هزینههای او را بدهد؛ بلکه نیازمند یک کمک مالی است تا دخل و خرج وی برابر شود. از همین میان مسکین و فقیر در اصطلاح فقهی و قرآنی فرق است. در اصطلاح فقهی و قرآنی، فقیر به كسى گفته مى شود كه هزينه يك سال را بالفعل و بالقوه نداشته باشد. ( زبده البيان، محقق اردبیلی، ص 262.)
آثار زیانبار فقر و نداری
از نظر قرآن، اقتصاد، مایه قوام جامعه است و جامعه به کمک اقتصاد است که سرپا میایستد.(نساء، آیه 5) اگر اقتصاد جامعه ضعیف و سست بنیان باشد، آن جامعه رنگ آسایش و آرامش را نخواهد دید؛ زیرا فقر آثار زیانباری بر جامعه به جا میگذارد که برخی از آنها عبارتند از:
1- کفر و بد گمانی به خدا: فقر، زمينه ساز بدگمانى به خداوند و لب گشودن به اعتراض و گلايه از او میشود. این گونه است که فقیر به کفر دچار میشود. خداوند میفرماید: وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ؛ اما زمانی که وى را مى آزمايد و روزىاش را بر او تنگ مى گرداند مى گويد پروردگارم مرا خوار كرده است. (فجر، آیه 16) پس، از نظر قرآن، کسی که دچار تنگدستی و فقر شود، احساس نومیدی کرده و گمان بد به خدا میبرد و بر این باور و اعتقاد میشود که خداوند او را خوار گردانیده و سست عنصر کرده است؛ زیرا امامرضا(ع) درباره سخن خداوند «فقدر عليه رزقه» فرموده است: يعنى روزى اش را بر او تنگ سازد. (عيون اخبارالرضا، ج 1، ص 193، ح 1) پس تنگی روزی از نظر فقیر نوعی اهانت از سوی خداوند است. چنین نگرشی درباره خداوند او را به کفرگویی میکشاند و در نهایت کفر به خدا و قیامت خروجی و برآیند چنین فقر و نگرش نسبت به آن است. پیامبر گرامی(ص) بر اساس همین نگرش فقیر نسبت به خدا و عطایا و بخشش هایش میفرماید: كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً؛ فقر، انسان را در آستانه كفر قرار مىدهد. ( الكافي، ثقهًْ الاسلام كلينى، ج ۲، ص ۳۰۷؛ خصال، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۱۲؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۷۰، ص ۲۴۶.) رهبر معظم انقلاب نیز میفرماید: از جمله چیزهایى که مردم را به بهشت نزدیک میکند، بهبود معیشت مردم است؛ کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفرا. جامعهاى که در آن فقر باشد، بیکارى باشد، مشکلات معیشتىِ غیر قابل حل وجود داشته باشد، اختلاف طبقاتى باشد، تبعیض باشد، شکاف طبقاتى باشد، حالت آرامش ایمانى پیدا نمیکند. فقر، انسانها را به فساد میکشاند، به کفر میکشاند؛ فقر را باید ریشهکن کرد. کار اقتصادى، فعّالیّت اقتصادى باید بهطور جدّى در برنامههاى مسئولین قرار بگیرد، که خب امروز بحمداللَّه مسئولین دنبال این چیزها هستند. فکرها را باید منتظم کرد، راه را باید درست تشخیص داد، درست باید حرکت کرد. (بیانات در دیدار مردم استان ایلام در سالروز ولادت امیرالمؤمنین علیهالسلام 1393/2/23)
از نظر قرآن کسی که از غنا و ثروت الهی بهره مند میشود؛ گمان میکند که مورد کرامت قرار گرفته است. هر چند از نظر قرآن، دارایی و نداری به معنای کرامت و اهانت نیست؛ و این نگرش، غلط و نادرست است؛ با این همه چنین نگرشی در میان مردم وجود دارد و کسی که از ثروت برخوردار است گمان میکند که خداوند به او توجه خاص داشته و او را تکریم کرده است و کسی که فقیر است مورد اهانت خداوند قرار گرفته و مورد تکریم او نیست. این در حالی است که از نظر قرآن، فقر و غنا آزمونی بزرگ از سوی خدا است تا بنگرد مردم چگونه عمل میکنند. لذا در برابر آزمون غنا میفرماید: فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ؛ اما انسان هنگامى كه پروردگارش وى را مى آزمايد و عزيزش مى دارد و نعمت فراوان به او مى دهد مى گويد پروردگارم مرا گرامى داشته است. (فجر، آیه 15) پس این گونه نیست که نعمت و تنعم به معنای تکریم و فقر به معنای اهانت باشد.
2- نقص در دین: از نظر اسلام حتی اگر فقر موجب کفر نشود، دست کم موجب میشود که شخص از نظر دینی در آن حد رشد نکند و از نظر اعتقادی سست و ناقص باشد و در اعمالش نیز کم بگذارد؛ زیرا بسیاری از اعمال عبادی ارتباط تنگاتنگی با مال و ثروت دارد. کسی که میخواهد حج بگزارد یا انفاق و صدقه دهد که از اعمال برتر عبادی است لازم است تا مالی داشته باشد؛ در حالی که فقیر، مالی ندارد تا این اعمال نیک و صالح عبادی را انجام دهد. از این رو، دین فقیر ناقص است. چنان که امیرمومنان علی(ع) میفرماید: لابنِهِ محمّدِبنِ الحَنَفيهِ: يا بُنَيَّ، إنّي أخافُ علَيكَ الفَقرَ، فَاستَعِذْ بِاللّه مِنهُ؛ فإنَّ الفَقرَ مَنقَصَةٌ للدِّينِ…؛ به فرزندش محمّد بن حنفيه-: فرزندم! من از فقر و نادارى براى تو بيمناكم. پس ، از آن به خدا پناه بر؛ زيرا كه فقر باعث كاستى در دين است…( نهج البلاغة: الحكمهًْ 319 منتخب ميزان الحكمة: 448)
3- بیعفتی و بیحیایی: از نظر قرآن، فقر عامل بسیاری از بداخلاقیها و نابهنجاریها است؛ زیرا فقر موجب میشود تا فقیر گرفتار بیعفتی و بیحیایی شود که بنیاد و ریشه بداخلاقیها و نابهنجارهای اجتماعی است؛ چرا که از نظر اسلام حیا و عفت بنیاد اخلاق و هنجارها است و جایی که حیا و عفت نباشد نابهنجارها به جای اخلاق و هنجارها، مینشیند. خداوند در آیه 33 سوره نور هشدار میدهد که فقیر ممکن است به سبب فقر به بیعفتی دچار شود و خود و جامعه را آلوده کند. از همین رو از فقیر میخواهد در شرایط فقر که ناتوان از انجام ازدواج و زناشویی است خود را گرفتار بیعفتی نکند و عفت پیشه کند. به هر حال، ریشه بسیاری از نابهنجاریهای اجتماعی به فقر باز میگردد و سفارش به عفت و حیا از آن روست تا اجازه داده نشود فقر، زمام امور شخص و جامعه را به دست بگیرد و جامعه را به سوی نابهنجاری و بیعفتی سوق دهد.
4. دهشت عقل: عقل فقر گرفتار دهشت میشود و مدهوش میماند و نمیتواند آنچنان که باید و شاید عمل کند؛ زیرا احساس فقر روی باطن و ظاهر انسان اثر سوء به جا میگذارد که دهشت عقل یکی از آن آثار بد است. پس فقیر نمیتواند به درستی در امور تعقل کند و همواره گرفتار سرگشتگی است و نمیتواند تصمیم درستی بگیرد. امام علی(ع) میفرماید: فإنَّ الفَقرَ … مَدهَشَهًْ للعَقلِ ؛ زيرا كه فقر باعث… سرگشتگى خرد است. (همان)
5. مایه دشمنی: همچنین فقر موجب میشود تا میان افراد جامعه به جای روابط خوب، روابط بد جایگزین شود و کینه و دشمنی در رفتار ایشان نمودار شود. از این رو امیرمومنان(ع) میفرماید: فإنَّ الفَقرَ … داعیهًْ لِلمَقتِ ؛ به راستی که فقر … مايه كينه و دشمنى است. (همان)
6. واکنشهای منفی جامعه: فقر موجب واکنشهای منفی از سوی جامعه میشود و حق و حقوق اجتماعی فقیر چنان که شایسته و بایسته است ادا نمیشود. امام علی(ع) میفرماید: به فرزند خـود حسن(ع) میفرماید: كسى را كه در پى تحصيل خوراك روزانه خود است، سرزنش مكن؛ زيرا كسى كه قُوت خود را نداشته باشد، خطاهايش بسيار است. فرزندم! آدم فقير، حقير است . سخنش خريدار ندارد و مقام و مرتبتش شناخته و دانسته نمىشود. فقير اگر راستگو باشد، او را دروغگو مىنامند و اگر زاهد و دنياگريز باشد، نادانش مىخوانند. فرزندم! هر كه بهفقر گرفتار آيد، به چهار خصلت مبتلا شود: به سستى در يقين و كاستى در خِرد و شكنندگى در دين و كمى شرم و حيا در چهره. پس، پناه مىبريم به خدا از فقر.( جامع الأخبار : 300 / 818 منتخب ميزان الحكمهًْ: 448) در این حدیث طولانی بسیاری از آثار زیانبار فقر بیان شده است که از جمله کم ارزشی نسبت به افراد فقیر است. همین نگرش باطل در جوامع بشری سد راه تعلیم و تزکیه بشریت بوده است و حتی موجب شده تا گروهی به کفر بگرایند و حاضر نشوند تا تن به آموزههای وحیانی دهند؛ زیرا وقتی افراد ثروتمند به فقیر نگاهی اهانتآمیز دارند و او را اشرار میدانند حاضر نیست تا به حق تن در دهد؛ چنان که اقوام پیشین به سبب این نگرش غلط تن به حق ندادند: فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ؛ پس سران و ثروتمندان قومش كه كافر بودند گفتند: ما تو را جز بشرى مثل خود نمى بينيم و جز جماعتى از فرومايگان فقیر و ندار ما كسى تو را پيروى و شما را بر ما امتيازى نيست بلكه شما را دروغگو مى دانيم. (هود، آیه 27) به هر حال، کسانی که خود را از نظر مالی برتر میبینند، به فقیران اهانت کرده و تحقیر میکنند و استهزا نسبت به آنان روا میدارند. (توبه، آیه 79 و آیات دیگر).
7. احساس مرگ و بیهودگی: کسی که فقیر است، گویی از زندگی و حیات طبیعی بهرهای نبرده است و به نوعی مرگ حقیقی دچار شده است؛ زیرا فقر اقتصادی موجب میشود تا گرفتار فقر فرهنگی و فکری شود و افکار و اندیشههای باطل در او تقویت شود و وقت خویش را به جای تعلیم و تزکیه نفس به فراهم آوری لقمه نانی بخور و نمیر صرف کند. از همین رو امیرمومنان علی(ع) فقر را مرگ حقیقی دانسته و میفرماید: الفَقرُ المَوتُ الأكبَرُ؛ فقر، مرگ بزرگ است. ( نهج البلاغهًْ: الحكمهًْ 163) فقیری که گمان میکند مورد اهانت خداوند است به یک معنا خودش را مرده حقیقی میداند که هیچ رزق و روزی به عنوان انسان زنده به او نمیرسد و خداوند توجهی به او ندارد بلکه او را مردهای میداند که به حال خودش رها کرده است.
8. فقدان حجت: فقیر خودش را در حالتی احساس میکند که نمیتواند حق مطلب را ادا کند و کسی حتی سخنان حکمیانه و بلندش را نمیشنود و نمیپذیرد؛ زیرا نوع رفتار مردم به فقیر به گونهای است که برای فقیر و سخنانش کمترین ارزشی را قایل نیستند. این واکنش مردم نسبت به فقیر موجب میشود که حتی زیرکان از فقیران نیز زبانشان از بیان حق بند بیاید و نتوانند مقاصد و مقصود خویش را بیان کنند. امام علی(ع) میفرماید: الفَقرُ يُخرِسُ الفَطِنَ عن حُجَّتِهِ؛ فقر ، زبان شخص زيرك را از بيان دليلش، فرو مىبندد.( نهج البلاغه: الحكمه 3 )
9. غربت در میان خویشان: فقیر به سبب آنکه در شرایط سخت اقتصادی است، از سوی مردم و خویشان مورد توجه نیست و در میان خویشان و شهروندان و مردمش غریب است. امام علی(ع) درباره این تاثیر بد فقر میفرماید: والمُقِلُّ غَريبٌ في بَلدَتِهِ؛ و آدم فقير در شهر خود ، غريب است.(نهج البلاغهًْ: الحكمهًْ 3) آن حضرت(ع) همچنین میفرماید: الفَقرُ في الوَطَنِ غُربهًْ؛ فقر در زادگاه، غربت است.( نهج البلاغهًْ: الحكمهًْ 56)
در آیات و روایات آثار زیانبار دیگری برای فقر بیان شده است که در اینجا به همین میزان بسنده میشود.
منبع :کیهان ،ص8
آیت الله بهجت(ره): برای رسیدن به «پست و مقام»، با «اشاعۀ اکاذیب و اتهامات» برای براندازی نظام مذهبی تلاش میکنیم!
رشوهخواری جنایت بزرگی نسبت به ملت و به نسلهای بعد میباشد و در عوض پاداشش هم خیلی بزرگ است! چنانکه رضاخان ایران را به انگلیس فروخت و در عوض شاه ایران شد. و در ترکیه و حجاز نیز این گونه عمل کردند. به خدا پناه میبریم از ضعف ایمان، خصوصاً از رحم نکردن به اعقاب و نسل های آینده! با اینکه میدانیم نظام مذهبی حق است، با گرفتن رشوهها و اشاعۀ اکاذیب و اتهامات، برای براندازی آن تلاش میکنیم، تا پُست و مقام دیگران نصیب ما گردد!
در محضر بهجت ،ج 3، ص 168، نکته 1575
یک روز به گرگ پناه میبریم و یک روز به روباه!
یک روز به گرگ پناه میبریم و یک روز به روباه!
قرآن و عترت دوای تمام دردهاست. اگر آنها را کنار بگذاریم، در دنیا از این هم ذلیلتر میشویم. آیا ذلت از این بیشتر که مسلمانان با این همه قوت و ثروت نوکر کفار هستند و آنها مالک امرشان هستند؟! یک روز به گرگ پناه میبریم و یک روز به روباه. برای اینکه از قرآن و عترت به کلی کنار نرویم و آنها را از ما جدا نکنند، از الآن باید در فکر اصلاح باشیم، علاجِ واقعه قبل از وقوع باید کرد!
در محضر بهجت ، ج 2، ص 167، نکتۀ847
فتنۀ جدید کلید خورد!
متأسفانه این فتنه را از دیروز کلید زدند. برای چی؟ برای اینکه دستشان خالی است دربارۀ پروندۀ چهار سال گذشته. دیروز برگشتند گفتند که ما سایۀ جنگ را از سر این مملکت برطرف کردیم، هر کی جنگ نمیخواهد بیاید به ما رأی بدهد.
حسن روحانی: اساس سخن این است که آیا میخواهیم دو مرتبه تقابل با جهان را آغاز کنیم و سایۀ شوم جنگ را به کشور برگردانیم؟
استاد پناهیان: و امروز مقام معظم رهبری جواب دادند.
مقام معظم رهبری: گاهی میشنویم، شنفتیم در گذشته بعضیها گفتند که ما که آمدیم فرض کنید مسئولیت پیدا کردیم توانستیم سایۀ جنگ را از سر کشور. نه! این حرفها حرفهای درستی نیست. از بنده بشنوید. آنچه که سایۀ جنگ را، سایۀ تعرّض دشمن را در طول این سالهای متمادی از سر این کشور رفع کرده است حضور مردم بوده.
استاد پناهیان: این بازی خطرناکی است که بعضیها شروع میکنند، بازی جنگ و صلح! از ماهها قبل از انتخابات معلوم بود، بر اساس گراهایی که سرویسها در رسانههای خودشان میدادند. این دفعه یک عدهای میخواهند بازی جنگ و صلح راه بیندازند. بگویند چی؟ بگویند اگر جنگ نمیخواهید باید به ما رأی بدهید، اگر به آنها رأی بدهید جنگ میشود. این دروغ بسیار بزرگ است. آنها اگر میتوانستند جنگ راه بیندازند، علیه یک گروه بدون پادگان بدون دولت بدون حصار به نام حزبالله لبنان که در کوههای مختصر لبنان مخفی هستند جنگ راه میانداختند، که موشکها را از دست آنها بگیرند. آنها هیچ غلطی نه علیه گروه حزبالله لبنان بلکه علیه نوچههای حزبالله لبنان نتوانستند انجام بدهند، آنوقت جنگ را به ما تحمیل کنند؟!
هر موقع غربگراها در این کشور قدرت پیدا کنند، پایگاه اجتماعی پیدا کنند! نه اینکه بر مسند قدرت بنشینند! احتمال جنگ، تحریم و فشار بر این مملکت اضافه میشود. در آغاز وقتی غربگراهای لیبرال در دولت بازرگان کار را به عهده گرفتند این کشور داشت تجزیه میشد. وقتی دلت غربزدۀ بنیصدر و دولت لیبرال بنیصدر حاکم شد، جنگ تحمیلی به این کشور تحمیل شد. اگر دولت بنیصدر حاکم نبود و اگر لیبرالها حاکم نبودند، ابدا قدرتها غلط میکردند جنگ را به این کشور تحمیل بکنند! جنگ جنایتی بود که لیبرالها در حقّ این کشور انجام دادند.
کِی شهرهای ما را شروع کردند شیمیایی زدن و هواپیمای مسافری ما را زدند؟ فشار خودشان را رسماً در جنگ اضافه کردند؛ وقتی بوی سازش از میان لیبرالها در زمان حضرت امام به مشام آنها رسید. و الّا غلط میکردند هواپیمای مسافری ما را بزنند! غلط میکردند شهرهای ما را شیمیایی بزنند! کِی جنایتکاران منافق تروریست شروع کردند به حمله کردن در عملیات مرصاد که به خیال خام احمقانۀ خودشان به تهران برسند؟ وقتی یک کسی نامه نوشت به امام، که امام دیگر کسی حاضر نیست به جبهه برود و به دروغ تحلیل کرد و به امام نامه داد.
هر موقع در میان سیاسیون این کشور غربزدگی، لیبرالمنشی فراوان شده یا جنگ تحمیل شده یا خونریزی شده یا جنایتهای مختلف صورت گرفته. تحریمهای اخیر کِِی تشدید شد؟ زمان تکنوکراتهایی که حاکم بودند. زمان دولت سازندگی تحریمها شدّت گرفت. چون امید به منش لیبرالگونۀ آنها داشتند! و بعد زمان دولت اصلاحات تحریمها تشدید شد! چون به غربزدگی آنها امید داشتند. و بعد در فتنۀ 88 آنها یک قدرت اجتماعی از خودشان نشان دادند تحریمها دو سه برابر شد. بروید برای مردم خودتان این حرف را جا بیاندازید. میخواهید مشکلات این مملکت از جانب اجانب کم بشود، یک دانه به اینها رأی ندهید ببینید چهجوری آمریکا در مقابل شما تواضع خواهد کرد.
مقام معظم رهبری: جنگ تحمیلی به خاطر این اتفاق افتاد که دشمن در ما احساس ضعف کرد. اگر دشمن بعثی و محرّکینش خاطر جمع نبودند که سر چند روز به تهران خواهند رسید، این جنگ انجام نمیگرفت. آنها در ما احساس ضعف کردند. احساس ضعف شما موجب تشویق دشمن به حملۀ به شماست. این یک قاعدۀ کلّی است.
استاد پناهیان: هر موقع در میان سیاسیون این کشور، غربزدگی، لیبرالمنشی فراوان شده، یا جنگ تحمیل شده یا جنایتهای مختلف صورت گرفته!
اقتصاد کشور بیمار است/ کسانی انتخاب شوند که با کار جهادی بتوانند این بیماری را علاج کنند
به گزارش عمارنامه، آیت الله محمد امامی کاشانی خطیب این هفته نمازجمعه تهران ضمن تسلیت به دلیل حادثه معدن زمستان یورت در استان گلستان، اظهار داشت: این حادثه بسیار دلخراش بود و همانطور که رهبر معظم انقلاب گفتند داغی بود که تحملش بسیار مشکل بود.
وی با اشاره به مناسبت روز معلم و بزرگداشت استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری ادامه داد: به معلمان توصیه میکنم آنها راه این معلم بزرگ را در حوزههای علمیه، دانشگاهها، دبیرستانها و مراکز علمی ادامه دهند.
خطیب موقت این هفته نمازجمعه تهران تصریح کرد: آیت الله مطهری در تعلیم و تربیت حریص بود و به معلمان نیز توصیه میکنم در این راه حریص باشند.
امامی کاشانی ضمن تبریک به مناسبت روز کارگر، عنوان کرد: به کارگران توصیه میکنم به کار اهمیت بدهند و به گونهای فعالیت کنند که تولیدات داخلی ما قابل رقابت با محصولات خارجی باشد. نه اینکه تولید دیگران از تولید داخلی ما بهتر باشد.
وی با خطاب قرار دادن کارگران گفت: در امور، سهل انگار نباشید و اینکه بگویید چند ساعت آمدهایم و کار کردهایم و برویم اینگونه نباشد. کار و پولی که در قبال آن دریافت شده است از انسان مطالبه دارند.
خطیب موقت این هفته نمازجمعه تهران با اشاره به مناسبت هفته سربازان گمنام اظهار داشت: برای سربازان گمنام از خدای متعال سلامتی و توفیق را آرزو داریم.
امامی کاشانی ضمن تبریک به مناسبت هفته هلال احمر گفت: از خداوند متعال توفیق هرچه بهتر انجام شدن کارها در هلال احمر را داریم.
وی با اشاره به برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری، افزود: بحثها و مسائل مهم انتخاباتی و تعیین رئیس جمهور مهم است ولی مهمتر از آنها کشور و جامعه است.
خطیب موقت این هفته نمازجمعه تهران تصریح کرد: اگر جامعه ما امروز به این نقطه رسیده است در اثر فداکاری، جانبازی و ایستادگی ملت است که هر وقت و شرایطی پیش آمده مردم میدان بودند.
امامی کاشانی اظهار داشت: نباید در بحثها و مسائل انتخاباتی این جامعه لطمه بخورد و دچار اضطراب و تزلزل شود. این جامعه باید آرام باشد.
وی تصریح کرد: در بحث انتخابات باید بحثها و مناظرات انجام شود و پس از آن هرچه خدا خواست به همان منتهی شود.
خطیب موقت این هفته نمازجمعه تهران با تأکید بر اینکه در مسائل و بحثهای انتخاباتی باید به متن و معنویت جامعه توجه کرد، گفت: از بیان کردن کلمات و حرکتهایی که جامعه را تکان میدهد باید اجتناب کرد.
امامی کاشانی تصریح کرد: در انتخابات اشخاص که مسائلی را مطرح میکنند علاوه بر معنویت باید وحدت سیاسی در جامعه را نیز مهم بدانند.
وی با بیان اینکه در وحدت معنوی نباید کاندیداها به یکدیگر غضب کنند و از یکدیگر دور نشوند و حسد نورزند، افزود: طبق حدیثی از پیامبر اکرم(ص) اگر مسلمان سه روز از مسلمان دیگر دور باشد و قهر باشد شامل رحمت خداوند نمیشود که این همان وحدت و انسجام معنوی است که پیغمبر اکرم برآن تأکید داشته است.
خطیب موقت این هفته نمازجمعه تهران ادامه داد: کاندیداها باید برنامههای خود را که برای اداره کشور تدوین کردهاند، ارائه کنند.
امامی کاشانی با تأکید بر اینکه پیشرفتها در کشور با وحدت مردم و انسجام به دست آمده و امنیت کشور نیز منبعث از این مباحث است، تصریح کرد: ملت ایران بر محور ولایت فقیه، حکومت عقل و فقه، عدل، تقوا و براساس موازین شعری منسجم هستند که باید این محور حفظ شود.
وی با بیان اینکه وحدت سیاسی نیز منبعث از وحدت معنوی است، گفت: وحدت و نسجام کشو وامدار فداکاری و شهادتهاست که باید مواظب باشیم در هر شرایطی وحدت سیاسی استحکام خودش را حفظ کند و اگر اینگونه شود قطعا دشمن ملاحظه میکند و به اضطراب میافتد.
خطیب موقت این هفته نمازجمعه تهران تصریح کرد: امروز دشمنان جمهوری اسلامی ایران به دنبال تضعیف عمود خیمه آن یعنی ولایت فقیه هستند که باید توجه کنیم این اتفاق نیفتد.
امام کاشانی با خطاب قراردادن کاندیداهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: آنها توکل به خدا کنند و از خدا بخواهند که اگر موفق شدند چنین کارهایی را میتوانند انجام دهند.
وی اقتصاد کشور را بیمار دانست و ادامه داد: باید مسئولان به مانند عزیزان خود که بیمار میشوند از این بیماری کشور پرستاری کنند و فکر کنند که چگونه میتوانند آن بیماری را علاج کنند.
خطیب موقت این هفته نمازجمعه تهران با تأکید براینکه علاج بیماری اقتصاد کشور کار و حرکت جهادی می خواهند، اظهار داشت: باید انتخاب کنیم چه کسانی و یا چه گروههایی را بگماریم که بتوانند این بیماری را علاج کنند و تولید را رونق دهند که با کالاهای خارجی قابل رقابت باشد و جلوی واردات کالاهایی که در کشور تولید میشود را بگیرند.
امامی کاشانی در توصیهای به کاندیداهایی که در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری رأی نمیآورند، گفت: این اقدام آنها اجرش نزد خداوند محفوظ خواهد شد.
وی در خطبه اول نمازجمعه این هفته تهران با اشاره به توکل انبیا، اولیاو ائمه هدی گفت: اولیای خدا با توجه به آزار و اذیتهایی که بر پیامبران وارد شد آنها به خدا توکل داشتند و نتیجه آن را دیدند. البته توکل مومن با انبیا متفاوت است توکل مومنان عادی و تولک انبیا مختص خودشان است.
آیا اتحاد این دو کاندیدا ضرورت دارد؟
الان در میان کاندیداها دو کاندیدا داریم که دغدغۀ رفع محرومیت و تغییر وضع موجود را دارند و هر کدام با برنامههای خاص خودشان و شیوۀ تبلیغاتی و مناظرهای خاص خودشان، دارند کار را جلو میبرند. ما برای موفقیت هر دو، دعا میکنیم؛ زیرا وضع موجود باید عوض شود.
برخی مدام میگویند: «آیا این دو کاندیدا، یکی میشوند یا نه؟» اصلاً چه ضرورتی دارد که یکی شوند؟! به این سادگی نمیشود دربارۀ ضرورت اتحاد حرف زد.
الان ما دو کاندیدا در صحنه میبینیم که به معیشت مردم توجه دارند و هر کدامشان دارند دلها و اندیشههایی را به خودشان جذب میکنند. بگذارید، هر دوی اینها فعالیت خود را ادامه دهند، هنوز سه هفته تا انتخابات باقی مانده است. تازه دور دوم را هم میشود لحاظ کرد. چه ضرورتی دارد الان این بحثهای انحرافی مطرح شود؟!
ممکن است تا آخر هم ، این اتحاد ضرورت نداشته باشد. این اتحاد وقتی ضرورت دارد که شما یقین داشته باشید که اگر این اتحاد صورت بگیرد، بخشی از آراء مردم، به سمت به سمت مدافعان وضع موجود نخواهد رفت، ولی به این سادگی نمیشود این اطمینان را پیدا کرد.
هیچکدام از این دو تا کاندیدا را نباید تخریب کرد. و هر دو را باید تقویت کرد؛ حالا هر کسی هر کدام از اینها را ترجیح میدهد، او را بیشتر تقویت کند. بگذارید این استعدادها کارآیی خودشان را نشان دهند.
الان دو نوع استعداد، دو نوع رویکرد، دو نوع مرامنامه برای ادارۀ دولت به نفع محرومین، و دو زبان و دو روش برای برخورد با مسائل در صحنه هست که هر یک از اینها، مخاطبان خاص خود را دارند و تا جایی که میشود باید این دو را حفظ کرد. الان برای ما مهم نیست که هر کدام از این روشها، چه تعدادی از آراء را به خودشان اختصاص میدهند.
اتحاد این دو کاندیدایی که برای رفع مشکلات معیشتی مردم، فعالیت میکنند، موضوعی است که احیاناً باید سه هفتۀ دیگر دربارۀ آن بحث کرد. این همافزایی را در آن لحظه باید نگاه کرد که آیا واقعاً مصلحت هست یا نیست؟ فعلاً نباید کار را متوقف بر این موضوع کرد. و هیچکدام از طرفداران این دو کاندیدای محترم هم نباید به تضعیف آن کاندیدای دیگر بپردازند. و یک لحظه هم نباید وقتشان را صرف این امور فرعی کنند.
اگر ما واقعاً تلاش خودمان را انجام دهیم-لااقل با همین وضعیت موجود-انتخابات دو مرحلهای خواهد شد و کسانی که در مرحلۀ دوم با هم رقابت میکنند، همین دو تا کاندیدای محترم-که بهدنبال تغییر وضع موجود هستند- خواهند بود؛ چون رقبای این دو، حرفی برای گفتن ندارند و امتیازی ندارند. البته این درصورتی که شما واقعاً فعالیت کنید. و اگر شما خوب فعالیت نکنید، یک عدهای در مقام مردمفریبی بر میآیند.
استاد پناهیان