زنده كردن يكى از ياران
ازكرامات امام صادق (علیه السلام):
محمد بن راشد از جد خود كه يكى از مسلمانان هم عصر امام صادق عليه السلام است نقل مىكند كه روزى به قصد ديدار امام عليه السلام حركت كردم تا از او سؤالى بپرسم، در ميان راه مطلع شدم كه آن حضرت به تشييع جنازه سيد حميرى رفته است، پس به طرف قبرستان رفتم و بعد از ملاقات با امام عليه السلام سؤال خود را از ايشان پرسيدم و جواب آن را دريافت كردم.
هنگامى كه خواستم برگردم، مرا به نزد خود خواند و فرمود: شما مردم سرچشمه علم و دانش را رها كردهايد. عرض كردم: آيا شما امام و پيشواى امت در اين زمان هستيد؟ امام فرمود: آرى. عرضه داشتم: دليل و آيتى مىخواهم تا يقين پيدا كنم. آن حضرت فرمود: هرچه مىخواهى بپرس، من با اراده الهى جواب تو را خواهم گفت. عرض كردم: برادرى داشتم كه از دنيا رفته و او را در اين قبرستان دفن كرديم، از شما مىخواهم او را زنده كنيد، امام فرمود: برادرت انسان خوبى بود و به خاطر او خواسته تو را برآورده مىكنم، گرچه تو سزاوار چنين كارى نيستى، سپس نزديك قبر او شد و او را صدا زد، در اين هنگام قبر شكافته شد و برادرم از آن خارج شد. به خدا قسم كه چنين شد و به من گفت: اى برادر از او (امام صادق عليه السلام) پيروى كن و او را رها مكن. آن گاه به قبر خويش بازگشت. امام عليه السلام از من عهد گرفت و مرا قسم داد تا كسى را از اين موضوع مطلع نسازم.