حمایت از مستضعفان و مقابله با مستکبران در سیره نبی اکرم (ص)
حمایت از مستضعفان و مقابله با مستکبران در سیره نبی اکرم (ص)
«و اصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغدوه و العشی یریدون وجهه و لا تعد عیناک عنهم ترید زینه الحیوه الدنیا و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا و اتبع هویه و کان امره فرطاً» (کهف / 28) و با کسانی که پروردگارشان را صبح و شام می خوانند و خشنودی او را می جویند شکیبایی کن و برای تجمل زندگی دنیا، چشم از ایشان برمگیر و از آن کس که قلبش را از یاد خودمان غافل ساخته ایم و از پی هوای نفس خود می رود و اساس کارش بر تجاوز است، اطاعت مکن.
حمایت از مستضعفان و محرومان روزگار که پناهی جز خداوند و صدایی برای رسانیدن درد کهنه خود به گوش روزگار ندارند، پیوسته سر لوحه برنامه های انبیای الهی بویژه نبی اکرم بوده است؛ زندگی ساده و محقر انبیاء و اولیاء و هم نشینی آنان با فقراء، هم دردی با محرمان و مظلومان و بردگان، همه و همه در تاریخ زندگی آنها می درخشد و درج شده است. آنان نه تنها فقر را عیب نمی دانستند بلکه آنرا فخر خود بشمار می آوردند و ضعیفان را واسطه جلب روزی اغنیا می دانستند.» و همین پا برهنگان و کوخ نشینانند که معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی آنان را صاحبان اصلی انقلاب می داند. ناچیز شمردن آنها در حقیقت نادیده انگاشتن حق الله است که علی (ع) به نقل از پیامبر می فرماید: «الا و من استخف بفقر مسلم فقد استخف بحق الله و الله یستخف به یوم القیامه الا این یتوب و من اکرم فقیراً مسلماً لقی الله یوم القیامه و هو عنه راض.» و تزویج زینب دختر عم پیامبر (ص) به زید فرزند خوانده و برده آن حضرت و ازدواج پیامبر با همسر یک برده پس از جدایی زینب از زین بن حارثه همه حکایت از شکستن سنتهای زشت و بی اساس جاهلی و رفع تبعیض طبقاتی و نژادی دارد و کلام معروف پیامبر (ص) که بر عدم فضیلت عرب بر غیر عرب مگر به شرط تقوا دلالت دارد از همین قبیل است. چرا که هدف آن بزرگوار از میان بردن روحیه استکباری مستکبران و اصلاح معیارهای ناصحیح جاهلی و بازگرداندن هویت از دست رفته مظلومان و فقرا و ستمدیدگان بود. نقل شده که فاطمه (ص) تکه ای نان جو به پیامبر داد، پیامبر (ص) فرمود: «این اولین غذایی است که پدرت بعد از سه روز می خورد» و این خود حکایت از همدردی آن بزرگوار با فقرا و نیازمندان دارد. و از امام رضا (ع) نقل شده که «رسول الله هرگز فقیری را پس نزد و اگر چیزی نزدش بود می بخشید و گرنه می فرمود: خدا به او بدهد و به عیادت مسلمانان مسکین و ضعیف و بیمار می رفت و جنازه اش را تشییع می کرد»
و اما در مورد مقابله و رویارویی پیامبر با مستکبران، امام صادق (ع) می فرماید: «مردی ثروتمند با لباسی فاخر نزد پیامبر آمد و در محضر ایشان نشست. مرد تنگدستی نیز با لباس مندرس وارد شد و در کنار مرد ثروتمند نشست. مرد ثروتمند لباسش را از زیر پایش جمع کرد، پیامبر فرمود: آیا ترسیدی از نادارایی او چیزی به تو سرایت کند؟ عرض کرد خیر. فرمود: پس ترسیدی از ثروتمندی تو چیزی عاید او شود؟ عرض کرد: خیر… و به گونه ای پیامبر (ص) با او رفتار کرد که او را منفعل نمود.» و اما در جهت رفع نیاز حاجتمندان پیامبر (ص) از سه بخش اوقات خود، قسمت خود را میان خود و مردم تقسیم می کرد و چیزی از وقت خود را از مردم دریغ نمی فرمود و از حاضران می خواست مطالب لازم مطرح شده از سوی آن حضرت را به غائبان برساند و حاجت آن کس که به حضرت دسترسی ندارد را به اطلاع حضرت برسانند چرا که این عمل سبب ثبات قدم در آخرت خواهد شد».
سیره عبادی رسول الله (ص)
پیشتر ذکر شد که تمامی جوانب زندگی پیامبر، الگو و نمونه است و سیره فردی، اجتماعی و سیاسی او بی نظیر است و سیره عبادی آن بزرگوار نیز از این نوع است؛ چرا که براساس آیات الهی تمامی افراد حتی رسول اکرم اسلام تا لحظه مرگ موظف به عبادت خداوند می باشند «و اعبد ربک حتی یأتیک الیقین» و نیز هر چه بار مسئولیت سنگین تر باشد، نیاز ایجاد ارتباط خاص با خداوند بیشتر احساس می شود چرا که «ان ناشئه اللیل هی اشد وطأ و اقوم قیلاً ان لک فی النهار سبحاً طویلاً » . پس برای استقامت و پایداری در روز به عبادت نیمه شب نیاز است و وجود مبارک پیامبر در این راه نیز گوی سبقت را از همگان ربوده بود تا آنجا که خداوند خطاب به حضرتش فرمود: «طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقی» وجوب نماز شب و مواردی از این دست نیز از جمله تکالیفی است که خداوند برای آن وجود مبارک معین ساخته بود. امام علی (ع) در مورد عبادت پیامبر (ص) می فرماید: «از وقتی آیه «یا ایها المزمل قم اللیل الا قلیلاً» بر پیامبر نازل شد، ایشان تمام شب را به عبادت پرداخت تا جایی که پاهایش ورم کرد بطوری که [موقع نماز خواندن] یک پایش را بلند می کرد و یکی را روی زمین می گذاشت. پس جبرئیل بر آن حضرت فرود آمد و گفت طه هر دو پایت را بر زمین بگذار (ای محمد ما انزلنا علیک القرآن لتشقی) و نیز این آیه را نازل کرد (فاقرؤوا ما تیسر من القرآن) اما کثرت عبادت رسول ا… به حدی بود که امام سجاد (ع) که از شدت عبادت به زین العابدین ملقب گشت، زمانی یکی از اصحاب پیامبر که به خاطر رعایت جان حضرت، ایشان را از شدت عبادت منع کردند چنین فرمود: ای صحابی پیامبر خدا مگر نمی دانی که جدم پیامبر خدا با آن که خدا گناهان گذشته و آینده او را بخشیده بود از سخت کوشی در عبادت خدا باز نایستاد و پدر و مادرم فدایش باد چندان عبادت کرده که ساق و کف پاهایش ورم کرد و وقتی به ایشان گفته شد با آن که خدا گناهان گذشته و آینده تو را آمرزیده است باز این چنین عبادت می کنی؟ فرمود آیا بنده ای سپاسگزار نباشم؟» و روایاتی مشابه به نقل از امام باقر و امام صادق (ع) نقل شده است که حضرت رسول (ص) علت کثرت عبادت خود را عبد شکور بودن خود دانسته و نیز فرموده است که خداوند یونس نبی را چشم برهم زدنی به خودش واگذار کرد و در نتیجه آن شد که شد».
اما در مورد اهتمام آن حضرت به روزه از امام صادق (ع) نقل شده است: «پیامبر خدا در ابتدای بعثت گاه چنان [پشت هم] روزه می گرفت که گفته می شد: دیگر روزه را ترک نخواهد و گاه [چنان] روزه را ترک می کرد که گفته می شد دیگر روزه نخواهد گرفت سپس این روش را ترک کرد و یک روز در میان، روزه می گرفت و این روزه داوود بود.
بعد از چندی این را نیز واگذاشت و سه روز اول هر ماه را روزه می گرفت، سپس از این روش نیز دست کشید و از هر ده روز یک روز را روزه می گرفت (پنج شنبه اول و آخر ماه و چهارشنبه میان ماه) و تا زمانی که از دنیا رفت به آن ادامه داد.
اما از آنجا که پیامبر (ص) مصداق بارز و اتم و اکمل آیه شریفه «و الذاکرین الله کثیراً…» است و «یا ایها الذین امنو اذکروا الله ذکرا کثیراً» است، لذا در تمام حالات از یاد خداوند غافل نبود و از امام صادق (ع) نقل شده است: «پیامبر از جلسه ای هر چند کوچک بر نمی خواست مگر آنکه 25 بار استغفار می کرد». و روایتی از امام حسین (ع) به نقل از علی (ع) آمده است که نشانگر آن است که پیامبر اکرم (ص) در هنگام نشستن و برخاستن پیوسته به ذکر مشغول بود و امام صادق (ع) از جمله سنن پیامبر (ص) را نماز شب دانسته است. بدیهی است آن حضرت که تمام حرکات و سکنات و سخنانش با یاد و به خاطر خداوند است، خواب و بیداری وی نیز چنین باشد. لذا از امام باقر نقل شده است که: «پیامبر هرگز از خواب بیدار نمی شد مگر اینکه برای خداوند به سجده می افتاد و نیز از امام صادق (ع) نقل شده است که پیامبر (ص) به هنگام رفتن به رختخواب چنین می خواند «اللهم باسمک احیاء و باسمک اموت» و زمانی که از خواب بیدار می شد و می فرمود «الحمدالله الذی احیانی بعد ما اماتنی و الیه النشور».