تحریم ربا از منظر قرآن کریم
تحریم ربا از منظر قرآن کریم
ربا به معنی بخش زیاد شده، فزونی یافته، فزونی، زیادی، افزوده… است، و معادل « بهره» در زبان فارسی است. وقتی چیزی به کسی می دهیم و زیـاده از آنچه بوی داده ایم از وی پس میگیریم، آن بخش زیادی ربا نامیده می شود. در قرآن فقط از ربا خورنده و ربا خوردن صحبت شده و تحریم شده است. ولی از ربا دادن و ربا دهنده صحبتی نشده است. در آیه 131 سوره آل عمران ربا خوردن (بهره گرفتن) نهی شده است. در آیه 275 سوره بقره از ربا گیرندگان صحبت شده، و در ادامه حرام بودن ربا مطرح شده. در آیه 278 گفته شده «ربا نگیرید» و در آیه 279 همان سوره عمل کسانی که ربا می گیرند را بمثابه اعلام جنگ با خداوند قلمداد نموده است. تحریم ربا از مسائل مهم اسلامى است و بازتاب گسترده اى در آیات و روایات دارد.
حداقل هفت آیه قرآن به وضوح تحریم ربا را ثابت مى كند:
1- در آیه 275 سوره بقره مى خوانیم: «الذین یاكلون الربا لا یقومون الا كما یقوم الذى یتخبطه الشیطان من المس ذلك بانهم قالوا انما البیع مثل الربوا و احل الله البیع و حرام الربوا فمن جائه موعظة من ربه فانتهى فله ما سلف و امره الى الله و من عاد فاولئك اصحاب النار هم فیها خالدون، آنها كه ربا می خورند بر نمی خیزند مگر مانند كسی كه شیطان به جنون آشفته اش كرده است. این از آن روست که گفتند: داد و ستد صرفا مانند رباست؛ در صورتی که خدا معامله را حلال و ربا را حرام کرده است. پس اینک کسی که از پروردگارش پندی به او رسد و باز ایستد، آنچه گذشته از آن اوست و کارش با خداست و هر که به (رباخواری) بازگردد، پس آنان دوزخیانند و در آن ماندگارند.
این آیه نخست به تشریح حال ربا خواران در قیامت مى پردازد كه همچون دیوانگان یا افراد مصروع كه نمى توانند تعادل خود را حفظ كنند در عرصه محشر وارد مى شوند، گامى به جلو بر مى دارند و زمین مى خورند و بر مى خیزند و باز هم گرفتار همان سرنوشت مى شوند. آرى صحنه قیامت كانونى براى تجسم اعمال انسانهاست؛ آنها كه تعادل اقتصادى جامعه را در زندگى دنیا از طریق ربا خوارى بر هم زدند در آنجا به صورت مست و مسروع و افراد دیوانه و غیر متعادل محشور مى شوند، و وضع ظاهرى آنان همه افراد محشر را متوجه خود مى سازد.
این مجازات دردناك یك دلیل بر حرمت رباست. سپس مى افزاید این مجازات رسوا گر به دلیل این است كه آنها مى گفتند: داد و ستد و ربا همانند یكدیگر است؛ یعنى هر دو سود آور و هر دو طبق قرارداد انجام مى شود (ذلك بانهم قالوا انما البیع مثل الربا. در حالى كه خودشان هم مى دانند چنین نیست، داد و ستدهاى مشروع در مسیر منافع جامعه انسانى است و اگرسودى عاید فروشنده یا خریدار مى شود سودى هم عاید جامعه مى گردد و نیازها بر طرف مى شود، در حالى كه ربا خواران همچون زالو خون مردم را مى مكند و بى آن كه خدمتى كنند ثروتهاى عظیمى به بار مى آوردند. به همین دلیل خداوند بیع را حلال و ربا را حرام كرده است. این تعبیر دلیل دیگرى بر تحریم رباست.
بعد مى افزاید: هر كس این موعظه الهى را بشنود و به كار بندد و از رباخوارى باز ایستد بر گذشته او ایرادى نخواهد بود (چرا كه قانون عطف به ماسبق نمى شود) و در عین حال كار او به خدا واگذار مى شود (كه او را مشمول عفو و بخشش خود گرداند) این تعبیر دلیل سومى بر تحریم رباست.. این آیه از انفاق و نیكوكاری شروع می شود و از اینجا استشمام می شود كه نظر به همان وامهای به اصطلاح درماندگی است. می گوید آنها كه ربا می خورند بر نمی خیزند مگر مانند كسی كه شیطان او را مس كرده. یعنی مانند مجنون و جن زده و آدمی كه عقل و هوش و فكرش را از دست داده. یعنی قرآن می خواهد بگوید ربا خواری كأنه تأثیری در فكر و هوش میگزارد انسان را دیوانه می كند. این به موجب آن است كه گفتند: «انما البیع مثل الربوا». گفتند چه فرقی می كند كه انسان خرید و فروش كند یا ربا بخورد «و احل الله البیع و حرم الربوا» ولی اینجور نیست خدا بیع را حلال كرده و ربا را حرام. «فمن جاءه موعظة من ربه فانتهی فله ما سلف و امره الی الله» مقصود این است كه اگر موعظه ای درباره ربا بیاید و منتهی بشود یعنی از این ساعت دیگر توجه به دستور بكند، «فله ما سلف» گذشته ها همه محو شده، گذشته ها گذشته وامره الی الله» یعنی در دنیا از او پس نگیرید «فمن عاد فاولئك اصحاب النار هم فیها خالدون » كسانی كه بعد از نزول این آیه بخواهند ربا بگیرند مستحق آتشند. هر كس بعد از این ابلاغ صریح و آشكار به رباخوارى ادامه دهد اهل دوزخ است و جاودانه در آن مى ماند. این تعبیر دلیل چهارم مؤكدى بر حرمت رباست. به این ترتیب آیه فوق با تعبیرات حساب شده، تحریم ربا را به چهار صورت بیان كرده است و جایى براى كمترین تردید باقى نمى گذارد.
2- در آیه 276 سوره بقره كه به دنبال آیه 275 آمده خداوند می فرماید: «یمحق الله الربوا و یربى الصدقات و الله لا یحب كل كفار اثیم، خدا ربا را تباه و صدقات را افزون می کند و او هیچ کفران پیشه گناهکاری را دوست نمی دارد». این آیه نخست مى گوید: خداوند ربا را نابود مى كند (در واقع یعنی بی بركتی را متوجهش می كند) و كمك به نیازمندان و انفاق در راه خدا را افزایش مى دهد. «یمحق» از ماده «محق» به معنى «نقصان» یا «هلاكت» است و آخر ماه را از این جهت محاق مى گویند كه هلال ماه به قدرى كوچك مى شود كه ناپدید مى گردد. در میان بزرگان اهل تفسیر گفتگوست كه آیه فوق اشاره به نابودى درآمدهاى حاصله از ربا در این دنیاست، یا اشاره به بى ثمر بودن آنها در آخرت است هر چند در راه خدا اتفاق شود و به وسیله آن كارهاى به ظاهر خیر انجام گردد؟ هر دو معنى مى تواند صحیح باشد زیرا تجربه نشان داده كه اموال حاصل از ربا دوام و بقاء و بركتى ندارد و ربا خواران گرفتار سرنوشت هاى شومى مى شوند و با وضع بدى از دنیا مى روند.
در آخرت نیز روشن است به فرض كه آن اموال را در راه خدا انفاق كرده باشند چیزى عایدشان نمى شود چرا كه خداوند جز اموال پاك و حلال را نمى پذیرد و اصل قرآنى «انما یتقبل الله من المتقین، خدا فقط از پرهیزکاران می پذیرد» (مائده/27) همه جا حاكم است. ربا خوارى فقر و بدبختى مى آفریند و جامعه را به تباهى مى كشد، تباهى جامعه مایه درد و رنج همه است، رباخواران نیز در آتش فقرى كه براى جامعه فراهم كرده اند مى سوزند، در یك جامعه بدبخت كسى نمى تواند خوشبخت زندگى كند. در هر حال آغاز آیه شریفه مذمت و تهدیدى براى رباخوران است و آخر آن یعنى جمله «و الله لا یحب كل كفار اتیم» به وضوح دلالت بر حرمت ربا دارد؛ چرا كه در این قسمت از آیه، هم نسبت «كفر» به رباخوران داده شده و هم نسبت اثم (گناه) كه تأكیدى بر معنى كفر است.
3و 4- در آیات 278 و 279 سوره بقره مسأله تحریم ربا به وضوح بیشترى مشاهده مى شود. نخست روى سخن را به همه افراد با ایمان و خداجوى كرده و با صراحت و قاطعیت مى فرماید: «اى كسانى كه ایمان آورده اید تقواى الهى پیشه كنید و آنچه از مطالبات ربا باقى مانده رها سازید اگر ایمان دارید: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ذروا ما بقى من الربا ان كنتم مؤمنین»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر مؤمنید از خدا بترسید و باقی مانده ربا را واگذارید.
جالب این كه هم در آغاز آیه خطاب به مؤمنان است و هم در پایان آیه ترك ربا خوارى را نشانه ایمان مى شمرد و جمله ذروا (رها كنید) امر است و امر دلالت بر وجود دارد؛ به خصوص این كه با جمله «ان كنتم مؤمنین» همراه شده است. آیه هنگامى نازل شد كه آلودگى به رباخوارى بطورى گسترده مردم مكه و مدینه را فرا گرفه بود، و قرآن دستور داد وامهاى ربوى در هر مرحله اى هست متوقف گردد. سپس با لحنى فوق العاده تهدیدآمیز مى افزاید: «اگر فرمان الهى را - دائر بر ترك ربا خوارى - اطاعت نكنید خدا و پیامبرش به شما اعلان جنگ مى دهد» (فان لم تفعلوا فاذنوا بحرب من الله و رسوله؛ و اگر (این کار را) نکنید پس به جنگی از جانب خدا و رسولش آگاه باشید). بسیارى گمان مى كنند مفهوم این جمله آن است كه «شما اعلان جنگ با خدا كنید» در حالى كه جمله «فأذنوا» با توجه به مفهوم لغوى آن معنایش این است كه خدا و پیامبر به شما اعلان جنگ میدهند و معنى و مفهومش این است كه پیغمبر اكرم (ص) از آن زمان مأمور شد كه اگر ربا خواران دست از كار زشت خود نكشند با توسل به اسلحه و نیروى نظامى آنها را بر سر جاى خود بنشاند.
به هر حال چنین تعبیر تندى در هیچ آیه از قرآن درباره هیچ گناهى از گناهان وارد نشده و نشان مى دهد كه ربا خوارى از دیدگاه اسلام تا این حد خطرناك و پر مفسده است و در پایان آیه براى این كه حق و عدالت رعایت گردد مى افزاید: «هرگاه توبه كنید مى توانید سرمایه هاى خود را از بدهكاران (بدون سود) باز پس بگیرد و به این ترتیب نه ظلم و ستم كنید و نه بر شما ظلم و ستمى مى شود: (و ان تبتم فلكم رئوس اموالكم لا تظلمون و لا تظلمون؛ و اگر توبه کردید اصل مال از آن شماست؛ نه ستم می کنید و نه ستم می بینید.
قبل از نزول آیات بالا ربا خوارى كم و بیش در میان مردم رواج داشت، پس از نازل شدن این آیات ربا بطور مطلق و قطعى و جدى تحریم و ربا خواران تهدید به قیام مسلحانه بر ضد آنها شدند و تنها حق داشتند اصل سرمایه خود را باز پس بگیرند، نه بیشتر. نكته دیگر درباره آیه فوق اهمیت تعبیر «لا تظلمون و لا تظلمون» است كه یك شعار مهم و قانون كلى اسلامى است؛ هر چند در اینجا در مورد رباخوران پیاده شده ولى طبق این اصل قرآنى هیچ كس نباید ظلم كند و نه مورد ظلم قرار گیرد. به تعبیر دیگر نه ظلم كن، نه تن به ظلم ده كه هر دو گناه و خلاف است.
5و 6- خداوند می فرماید:«یا ایها الذین آمنوا لا تاكلوا الربا اضعافا مضاعفة* واتقوالله لعلكم تفلحون و اتقوا النار التى اعدت للكافرین؛ اى كسانى كه ایمان آورده اید! ربا (و سودِ پول) را چند برابر نخورید! از خدا بپرهیزید، تا رستگار شوید! و از آتشى بپرهیزید كه براى كافران آماده شده است! (سوره آل عمران آیه130،131). این دو آیه - بر خلاف آیات گذشته - به قسم خاصى از ربا نظر دارد و آن رباى مضاعف است، یعنى آیه شریفه، حرمت رباى مضاعف را اثبات مى كند، نه این كه رباى معمولى را مجاز بشمرد، بلكه نسبت به رباى عادى ساكت است.
قول مشهور در میان مفسران در مورد این آیه، كه بسیارى از مفسران آن را پذیرفته اند، این است كه هنگامى كه بدهكار، سر موعد نتوانست بدهى خود را بپردازد، بدهى او را تا مدتى به تأخیر مى اندازد ولى با سود دیگرى كه فقط به سرمایه تعلق مى گیرد؛ مثلا كسى 100 هزار تومان را به شخصى به مدت یكسال وام مى دهد كه در پایان مدت، 120 هزار تومان به او بپردازد و اگر بدهكار نتوانست دین خود را ادا كند، طلبكار به او یكسال دیگر فرصت مى دهد، به شرط این كه 000/20 تومان دیگر به عنوان سود اصل سرمایه به او بدهد، این عمل شبیه همان جریمه دیر كردى است كه متأسفانه بعضى از مؤسسات مى گیرند و مشروعیت ندارد.
تفسیرى كه نزدیكتر به نظر مى رسد این است كه «سرمایه و سود» را در مرحله بعد به عنوان وام محسوب كند و سود هر دو را بگیرد، یعنى: اگر سر موعد نتوانست سرمایه و سود را بپردازد به او مهلت دیگرى مى دهد به شرط این كه سودش را بپردازد، یعنى بعد از مدت یكسال دیگر - علاوه بر باز پس دادن طلب و سود اولیه، سود سود را نیز بپردازد. این احتمال با تعبیر «اضعافاً مضاعفة» سازگارتر است و این نوع رباخوارى، بدترین و زشت ترین شكل ربا خوارى است، زیرا سبب فقیرتر شدن وام گیرنده و غنى تر شدن وام دهند مى شود و روز به روز فاصله آن دو را بیشتر مى كند چرا كه در مدت كمى از راه تراكم سود، مجموع بدهى بدهكار به چندین برابر اصل بدهى افزایش مى یابد و به كلى از زندگى ساقط مى گردد. در هر حال آیه دلالت بر تحریم ربا دارد، چون نهى ظاهر در تحریم است ؛ مخصوصاً كه در ذیل آیه شریفه اطلاق كفر بر رباخوران شده است.
7- خداوند در سوره نساء آیات 160،161 مى فرماید: «فبظلم من الذین هادوا حرمنا علیهم طیبات احلت لهم و بصدهم عن سبیل الله كثیراً و اخذهم الربوا و قد نهوا عنه و اكلهم اموال الناس بالباطل و اعتدنا للكافرین منهم عذاباً الیماً؛ به خاطر ظلمى كه از یهود صادر شد، و (نیز) بخاطر جلوگیرى بسیار آنها از راه خدا، بخشى از چیزهاى پاكیزه را كه بر آنها حلال بود، حرام كردیم. و (همچنین) بخاطر ربا گرفتن، در حالى كه از آن نهى شده بودند؛ و خوردن اموال مردم به باطل؛ و براى كافران آنها، عذاب دردناكى آماده كرده ایم».
مطابق این آیه، یهودیان مرتكب چهار عمل زشت و منكر مى شدند كه باعث حرام شدن بعضى از طیبات بر آنها شد. ظلم و ستم، مانع انجام كارهاى خیر، رباخوارى، ارتزاق از راه حرام. این آیه دلالت دارد بر اینكه ربا خوارى بر یهود نیز حرام بوده است و جالب این كه على رغم تحریفاتى كه در تورات شده است، در دو جاى تورات كنونى تحریم ربا به چشم مى خورد. البته از بعضی آیات قرآن درباره ربا می توان استشمام كرد كه نظر قرآن به قرضهائی است كه در مورد درماندگان باید داد. چون در بعضی جاها ربا را در مقابل صدقه می آورد: «یمحق الله الربا و یربی الصدقات، خدا ربا را تباه و صدقات را افزون می کند» (بقره/276). اما جاهایی هم هست كه ربا را در مقابل بیع قرار می دهد و بالخصوص یكی دو جا هست كه تعبیر به ظلم می كند. در این موارد اگر نظرش به مبارزه با بیرحمی و قساوت جامعه بود و می خواست بگوید جای رحم كردن است و جای این است كه از منفعت و حق مشروعتان بگذرید، دیگر معنی نداشت كه تعبیر به ظلم كند بگوید: «فلكم رؤس اموالكم لا تظلمون و لا تظلمون، مى توانید سرمایه هاى خود را از بدهكاران (بدون سود) باز پس بگیرد و به این ترتیب نه ظلم و ستم كنید و نه بر شما ظلم و ستمى مى شود» (سوره بقره، آیه 279).
راجع به كسانی كه قبلا قرض ربوی داده بودند قرآن فرمود كه همان رأس المال ها یعنی عین مالتان را بگیرید. سودها را دیگر حق ندارید بگیرید. آنوقت «لا تظلمون و لا تظلمون» نه شما ظلم می كنید با گرفتن سود، و نه مظلوم واقع می شوید با از دست دادن سرمایه تان. از این تعبیر قرآن به نظر می رسد كه اساسا قرآن سود گرفتن از قرض را ظلم می داند و می دانیم كه ظلم یعنی گرفتن چیزی بدون حق و بدون یك مجوز. البته مجوز طبیعی نه مجوز قانونی. در واقع عدل هم یعنی به هر مستحقی آنچه را كه استحقاق دارد دادن. و ظلم تجاوز به حقوق دیگران است. قرآن ربا گرفتن را تجاوز به حق قرض گیرنده تلقی می كند و اصلا نا مشروع می داند. با توجه به بعضی نكات كه در این آیات هست مثلا آنجا كه ربا را در مقابل صدقه آورده یا قبلش آیه انفاق آمده می شود ابتدا استظهار كرد كه این آیات ناظربه همان ربائی است كه در مواردی كه انسان باید كار خیر انجام دهد، ربا بگیرد. به عبارت دیگر ناظر به ربای مصرفی و استهلاكی است. ولی در عین حال به نظر می رسد با آن قیدهائی كه دارد مخصوصا در جمله: «لا تظلمون و لا تظلمون» و همچنین جمله: «و ما اوتیتم من ربا لیربوا فی اموال الناس فلا یربوا عندالله، و آنچه (به عنوان) ربا داده اید تا در اموال مردم فزونی یابد، (بدانید که) نزد خدا زیاد نمی شود (و برکتی ندارد)» (روم/39)، باید بگوئیم نه، از نظر قرآن ربا به طور مطلق ظلم است نه بیرحمی و عدم احسان.
نتیجه اینکه آیات متعددى از قرآن مجید - حداقل هفت آیه - دلالت بر حرمت ربا دارد و قرآن به شدت هر نوع ربا خوارى را تحریم مى كند تا آنجا كه آن را نوعى كفر به خدا مى شمارد و به ربا خوارى از ناحیه خدا و رسولش اعلان جنگ مى دهد و ربا خوار را مستحق خلود در جهنم مى داند و این كار را سبب مجازات دنیوى مى شمرد.