فرق توبه و انابه چیست؟
«توبه» به معناى رجوع و بازگشت است ؛ امّا «انابه» از ريشه «ن و ب» به معناى عادت به بازگشت به مكانى خاص، تفسير شده است. ابن فارِس در اين باره مى گويد:
النّونُ وَالواوُ وَالباءُ، كَلِمَةٌ واحِدَةٌ تَدُلُّ عَلَى اعتِيادِ مَكانٍ وَالرُّجوعِ إلَيهِ.
نون و واو و باء يك معناى اصلى دارد، و بر عادت داشتن بر جايى و برگشتن به آنجا دلالت مى كند.
همچنين راغب در توضيح اين واژه مى گويد:
النَّوبُ: رُجوعُ الشَّى ءِ مَرَّةً بَعدَ اُخرى، يُقالُ: نابَ نَوبا وَ نَوبَةً، وَ سُمِّىَ النَّحلُ نَوبا لِرُجوعِها إلى مَقارِّها، وَ نابَتهُ نائِبَةٌ أى ى حادِثَةٌ مِن شَأنِها أن ن تَنوبَ دائِبا.
«نوب» به معناى بازگشتن مجدد و مكرر است. گفته مى شود: نابَ نَوبا وَ نَوبَةً، و زنبور عسل «نَوب» ناميده مى شود چون به كندوى خود باز مى گردد، و گفته مى شود: «نابَتهُ نائِبَةٌ ؛ گرفتارى براى او پيش آمد» يعنى حادثه اى براى او پيش آمده كه انتظار وقوع آن مى رفت.
بر اين اساس، مفهوم بازگشت در «اِنابه»، قوى تر از مفهوم آن در «توبه» است. از اين رو، تنها يك بار بازگشت از گناه، «توبه» ناميده مى شود ؛ ولى در «اِنابه»، بازگشت از گناه بايد به صورت عادت و ملكه شده باشد. بنا بر اين، مقام «منيب»، بالاتر از مقام «تائب» است و به همين جهت، اهل انابه، مشمول هدايت خاصّ الهى هستند.
همه موجودات در حال تسبیح ذات پروردگار
براساسِ آموزههاي قرآن كريم، هر چه در عالم آفرينش، لباسِ هستي پوشيده و «هست» گرديده با زبانِ حال و قال به تسبيح و تقديسِ خداوند متعال مشغولاند.
هر كس به زباني صفتِ حمدِ تو گويد بلبل به غزلخواني و قمري به ترانه
ما آدميان به دليل محصور بودن در حصار ماديات و سرگرم شدن به تأمين حوائج مادي خويش ـ كه گاه با گناه و نافرمانيِ خداوند نيز همراه ميشود ـ از درك اين ذكرِ پيوسته آفريدههاي خداوند ناتوانيم:
«وَ اِنْ مِنْ شَيْءٍ اِلاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ»
«و هيچ چيز نيست مگر اينكه با تسبيح به ستايش او مشغول است وليكن شما تسبيح آنها را درك نميكنيد.»
اين تسبيح چگونه صورت ميگيرد؟ آيا اين تسبيح به زبان قال است يا به زبانِ حال؟
علامه طباطبايي ـ قدس سره ـ در جلد 13 الميزان، در تفسير اين آيه شريف بحثِ مفصلي را در پاسخ به اين پرسش مطرح فرموده كه ما به منظور رعايتِ اختصار تنها به ذكر جملاتي از آن، بسنده نموده، خوانندگانِ ارجمند را به خواندن كامل آن، دعوت ميكنيم.
علامه طباطبايي ـ قدس سره ـ مينويسد:
«… حق اين است كه تسبيح تماميِ موجودات تسبيح حقيقي و قالي است؛ چيزي كه هست قالي بودن لازم نيست حتماً به الفاظ شنيدني و قراردادي بوده باشد. پس اينكه فرمود: «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمواتُ السَّبْعُ وَ الاَْرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ»
تسبيح حقيقي را كه عبارت است از تكلم براي هر وجودي اثبات ميكند. آري هر موجودي با وجودش و آنچه مربوط به وجودش ميباشد و با ارتباطي كه با ساير موجودات دارد، خداي را تسبيح ميكند و بيانش اين است كه پروردگار من منزهتر از اين است كه بتوان مانند مشركين نسبت شريك و يا نقص به او داد؛ و اينكه فرمود: «وَ اِنْ مِنْ شَيءٍ اِلاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ»، مقصود اين است كه بفهماند تسبيح براي خدا اختصاص به طايفه و يا نوعِ معيني از موجودات ندارد، بلكه تمامي موجودات او را تسبيح ميگويند … .»
ناگفته نماند كه هر چند دركِ اين تسبيح موجودات براي آدميان امكانپذير نيست، در اين ميان، عدهاي قليل نيز يافت ميشوند كه به دليلِ مجاهدتِ مدام با نفسِ سركش و رسيدن به مراتبِ قُربِ الهي و اوج قلههاي عرفان و معنويت، جسم و جان آنها شنوايِ اسرارِ مگويِ جهانِ هستي شده، صداي تسبيح همه موجودات را ميشنوند.
مولوي ميگويد:
نُطقِ آب و نُطقِ خاك و نطق گِل هست محسوس حواسِ اهل دل
ما آشناي اين پرده پر رمز و راز نيستيم و نامحرميم، از آن رو از آن اسرار نيز بيخبريم:
تا نگردي آشنا زين پرده رمزي نشنوي گوشِ نامحرم نباشد جايِ پيغامِ سروش
حمام رفتن بهلول و هارون
داستان بهلول :حمام رفتن بهلول و هارون
روزي خلیفه هارون الرشید به اتفاق بهلول به حمام رفت . خلیفه از روي شوخی از بهلول سوال نمود اگر
من غلام بودم چند ارزش داشتم ؟
بهلول جواب داد پنجاه دینار
خلیفه غضبناك شده گفت :
دیوانه تنها لنگی که به خود بسته ام پنجاه دینار ارزش دارد . بهلول جواب داد من هم فقط لنگ را قیمت
کردم . و الا خلیفه قیمتی ندارد .
اخلاص
اخلاص به معنی «خالص كردن، ویژه كردن، ارادت صادق داشتن …» است.
بر اساس این معنی، مخلص كسی است، كه طاعات عبادات و تمامی اعمال صالح خود را از هرگونه آلودگی و آمیختگی به غیر خدا خالص كرده ، انگیزه ای جز تقرّب به درگاه خدا ندارد. از این رو، فقط به او دل می بندد و تعریف و تكذیب دیگران، در نظرش یكسان است و هدف از عبادت، جلب رضایت خالق است نه كس دیگر.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ در این باره فرمود:
«العباده الخالصه أن لا یرجو الرّّجل إلاّ ربَّهُ، و لا یخاف إلا ذنبه»
عبادت خالص آن است كه مرد جز به پروردگارش امیدوار نبوده و جز از گناه خویش نهراسد.
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
«لا یصیر العبد عبداً خالصاً لله عزََّوجلَّ حتّی یصیر المدح و الذَّمُّ عنده سواء ً…»
انسان، بنده خالص خدای بزرگ نمی شود تا اینكه تعریف و تكذیب (دیگران) در نظرش یكسان باشد.
استاد بی بدیل اخلاق
ویژگیهای اخلاقی آیت الله مجتبی تهرانی از زبان حجت الاسلام کاظم صدیقی
شخصیتی جامع الاطراف
حضرت آیت الله مجتبی تهرانی رحمت الله علیه شخصیتی جامع الاطراف بودند. در ابعاد اخلاقی نیز ایشان زاهدی وارسته و بی تعلق به دنیا بود و جامعه ما باید از این گونه شخصیت ها الگو بگیرد. ایشان مخزن اسرار حضرت امام خمینی قدس سره الشریف هم در مسائل اخلاقی و عرفانی و هم در مسائل انقلابی و علمی بود، به قدری با امام راحت بودند که حتی گاهی مطلبی که فرزندان امام حیا می کردند که به امام منتقل کنند، مرحوم آقای تهرانی به ایشان منتقل می کردند.
زاهد بصیر
آیت الله تهرانی به معنای واقعی کلمه زاهد بود، این عالم ربانی هیچ گونه ارزشی برای دنیا و مظاهر دنیوی قائل نبود و غباری از دنیا نیز بر دامان ایشان ننشست .البته زهد ایشان زهد انزوا و گوشه گیری نبود، ایشان زاهدی بصیر و در متن جامعه و مردم بود، ایشان مشکلات را در تمام مسائل انقلاب رصد می کردند و جزو دلسوزترین افراد نسبت به مسائل انقلاب و مردم بودند. نسبت به مشکلات کشور نیز اشراف کامل داشتند، اما به گونه ای عمل می کردند که هم به رسالت خود عمل کرده باشند و هم جامعه را مایوس نکنند.
ارادت خالص به اهل بیت علیهم السلام
ارادت آیت الله تهرانی نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام مثال زدنی بود، ایشان نسبت به اهل بیت علیهم السلام مخصوصا امام حسین علیه السلام فانی بود، ایشان زمانی که در ماه محرم در بیمارستان شیمی درمانی می کردند، با اصرار خودشان از بیمارستان ترخیص شدند و در جلسه روضه امام حسین علیه السلام شرکت کردند و تا زمانی که نفس داشتند با تمام وجود یا حسین می گفتند. ایشان ذاتا حسینی، علوی و فاطمی بود، آروزی ایشان این بود که در روز اربعین به لقاءالله بپیوندد و در مراسم تشییع جنازه آیت الله انواری نیز به من فرمودند رفقای ما یکی یکی می روند و بعد از ایشان(آقای انواری) نوبت من هست.
دلسوز نظام اسلامی
حضرت آیت الله تهرانی رحمت الله علیه ظرافت داشتند و گاهی که به مسؤولان دیپلماسی مطلبی را متذکر می شدند، بسیار دقیق بود به گونه ای که بزرگ ترین سیاست مداران نیز به آن توجه نداشتند .در دو دوره انتخابات روشن بینی ها و ظرافت هایی داشتند و از هیچ چیز مضایقه نکردند و البته جایی را هم به هم نریختند، ایشان فردی بسیار بصیر بودند که به درستی اظهار نظر می کردند.
مصداق بارز عاش سعیدا و مات سعیدا
محبت و معرفت آیت الله تهرانی نسبت به اهل بیت علیهم السلام عالمانه و عارفانه بود، ایشان دل خود را خانه اهل بیت علیهم السلام قرار داده بود و مصداق بارز عاش سعیدا و مات سعیدا بود.
این عالم وارسته با نسل جوان ارتباط صمیمانه ای داشت، آن مرحوم همیشه می گفت حضرت امام دنبال این بود که شاگردان خود را الهی بار بیاورد، ایشان به دنبال شکار دل ها بود و افرادی که در مکتب ایشان تربیت یافته اند دچار انحراف نشده اند .با طلاب پدرانه برخورد می کرد، بیشتر افرادی که در جلسات ایشان حضور می یافتند جوانان بودند، مرحوم شهید صیاد شیرازی نیز تربیت شده مکتب ایشان بود.
پندهای آیت الله ناصری
حکایت ولی خدا که حقایق و آثار اشیاء را می دید
عرض می شود این داستان را هم عرض می کنم ضرر ندارد می گفت که یکی از بزرگان از آقایان معروف قم است ایشان داستان مفصلی نقل می کردند که می گفت یکی از اولیای الهی آمد منزل ما در قم الان هم آن آقا هست بعد می گفت دیدیم که ایشان از اولیای الهی است و هم طی الارض داشت و هم طی الهوا و .. داشت و ظهر هم منزلمان ماند و غذا نخورد آنهم مفصل است که داستانش را نمی گویم کاری به آن ندارم غرض اینکه مشغول صحبت بودیم و داشت ما را موعظه و نصیحت می کرد بعد دیدیم که یک نفر درب منزل را می زند گفت من رفتم درب را باز کردم دیدم یکی از رفقای ماست گفتم فلانی خوشا به سعادتت بیا یکی از اولیای الهی و ملازمان امام زمان اینجاست بیا ببینش می گفت که رفیق ما آمد داخل ، به محضی که وارد شد این ولی خدا بند شد و دماغش را گرفت و گفت بیرون بیرون بیرون ! جُنُب جُنُب جُنُب !! این رفیق ما که جوان هم بود رنگ از صورتش پرید و برگشت از اتاق و دوید از خانه رفت بیرون و درب را زد به هم ورفت و ما هم نشستیم و خجالت کشیدیم و حرفی نزدیم به همین ولی خدا و یک مقدار نشستیم بعد گفت خوب اجازه می دهید مرخص بشویم گفتیم بعدا چه وقت تشریفق می آورید ؟ گفت من خودم اینجا نیامدم که بگویم بعدا چه وقت می آیم به من اجازه دادند اینجا آمدم بعد هم خدا می داند شاید هم تا آخر نیایم رفتش بیرون و تشریف بردند چیزی طول نکشید که رفیق ما آمدش عرق از سر و صورتش می چکید آمد و گفتیم که مومن چی شد؟ گفت والله من صبح که از خواب بیدار شدم دیدم غسل بر من واجب شده لکن وقت درسم بود گفتم حالا می روم درسم را می خوانم و بعد می روم غسلم را می کنم وضو گرفتم و رفتم سر کلاس بعد فراموش کردم که غسل بر من واجب است و نماز ظهر و عصر را وضو گرفتم و خواندم و نهارم را هم خوردم و آمدم به شما یک سری بزنم ، تا این آقا این حرف را به من زد متوجه شدم و دویدم رفتم غسل کردم و نمازم را هم هنوز نخواندم باید بخوانم . آنوقت آن آقا گفته بود که بوی تعفنش محله را گرفته است
آقای بید آبادی هم از افرادی بودند که حقایق را می دیدند
قصه آقای بید آبادی هم هست ایشان هم داستانهای مکرری در همین زمینه دارند خیلی وقت هم نمی خواهد بروید جلوتر از این زمان چون ایشان حدود پنجاه شصت سال پیش بوده اند ایشان خیلی راحت خبر های مهمی می دادند .
گلایه حسینی بوشهری از اجرا نشدن آموزش پژوهشمحور
مدیر حوزههای علمیه کشور از اجرایی نشدن شعار زیبا و جذاب «آموزش پژوهشمحور» در حوزههای برادران و خواهران گلایه کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، آیتالله سید هاشم حسینی بوشهری در حاشیه بازدید از مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران و در جمع اساتید و مدیران این مرکز، اظهار کرد: امیدواریم همواره پیشرفت خوب و روزافزونی را در عرصه پژوهش حوزه علمیه خواهران شاهد باشیم.
وی با بیان اینکه باید بررسی کرد که پژوهش در رشد و اعتلای دین مبین اسلام چه نقشی داشته است، تصریح کرد: امروز طلاب ما باید با مراجعه به آثار مفسران و علمای بزرگی مانند سید مرتضی، صاحب جواهر، علامه مجلسی و سایر بزرگان علمی اسلامی از آنان در تحقیق و پژوهش الگو بگیرند.
مدیر حوزههای علمیه، توجه به پژوهش را از کارکردهای مثبت حوزههای علمیه خواهران در کنار امر آموزش و تبلیغ عنوان کرد و ابراز داشت: با اتخاذ رویکرد مثبت و نگاه ژرف مدیریت حوزههای علمیه خواهران به بخش پژوهش، زیرساخت های نسبتا قابل توجهی ایجاد شده است.
پژوهش باید صاحبخانه باشد ولی در حوزههای علمیه، مهمان است
آیتالله حسینی بوشهری همچنین با گلایه از اجرایی نشدن شعار زیبا و جذاب «آموزش پژوهش محور» در حوزههای علمیه خواهران و برادران، گفت: شعار «آموزش پژوهش محور» را هنوز عملیاتی و اجرایی نکردهایم؛ پژوهش باید صاحبخانه باشد، در حالی که هنوز مهمان است.
وی بر ضرورت آغاز کار مشترک حوزه علمیه خواهران و برادران در راستای اجرای آموزش پژوهش محور تاکید کرد و ابراز داشت: البته حوزه خواهران در زمینه تدوین متون جلوتر از حوزه برادران بوده، چرا که معذورات کمتری داشته است.
آیتالله حسینی بوشهری با اشاره به توجه ژرف مقام معظم رهبری به مسئله پژوهش، اظهار داشت: روزهای دوشنبه گروه های مختلفی خدمت رهبری می رسند؛ اخیرا با حضور جمعی از اعضای کنگره مرحوم سید مرتضی خدمت ایشان رسیده بودیم و وزیر نفت نیز گزارشی پژوهشی از اقدامات صورت گرفته در عرصه انرژی ارائه داد که رهبر معظم انقلاب فرمود «در هر زمینهای که اقدامات خود را از نقطه پژوهش آغاز کردیم، کار دارای بنیان و اساس صحیح بود و در هر عرصهای که توجهی به پژوهش صورت نگرفت، کار بیاساس ماند».
اخلاق پژوهش رعایت نمیشود
وی در بخش دیگری از سخنان خود به آسیب شناسی از پژوهش ها پرداخت و اظهار داشت: اگرچه این آسیبها رو به کاهش است، اما همچنان وجود دارد که باید به صفر برسد؛ یکی از مشکلات پژوهشهای فعلی عدم عمق بخشی آنهاست؛ گاهی مقالات زیادی برای جشنواره ها ارسال می شود اما عمق، غنابخشی و بررسی ریشه ای وجود ندارد.
معاون جامعه مدرسین با انتقاد از اینکه هنوز رعایت اخلاق پژوهشی صورت نمی گیرد، ابراز داشت: نقل کردن در کارهای پژوهشی و تالیفات ایرادی ندارد، اما گاهی کپی کاری متنی صورت می گیرد.
آیتالله حسینی بوشهری عدم توجه به نیازسنجی را یکی دیگر از آسیب های پژوهش ها عنوان کرد و گفت: در بسیاری از پژوهش ها به نیاز جامعه اسلامی و نظام و حوزه توجهی نشده است.
وی بر ضرورت تبادلات علمی و اطلاعاتی مراکز پژوهشی تاکید کرد و گفت: باید نیازها رصد و توزیع شود تا از موازی کاری ممانعت به عمل آید.
مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور، با اشاره به توهین جرجی زیدان در آثارش به شیعیان گفت: این فرد در کتاب آداباللغه العربیه به تشیع حمله کرده و گفته تشیع چیز خاصی نبوده و میتوان از آن به عنوان مجموعه کوچکی یاد کرد که دیگر از آن هیچ اثری وجود ندارد.
وی ادامه داد: پس از این توهین، بحثهای فراوانی میان علما انجام شد تا پاسخ مناسبی به این توهینها داده شده و از حریم اسلام دفاع شود که در این راستا سید کاشفالغطاء در نقدی عالمانه به جرجی زیدان پاسخ داد که این اقدام نمونهای از هزاران کار ارزشمندی است که توسط علما و محققان بزرگ برای دفاع از ارزشهای اسلامی صورت گرفت.
پژوهش در حوزه از حاشیه به متن بیاید
وی با تاکید بر اینکه در حال حاضر بسیاری از آثار گرانبهای علمای دینی در اختیارمان نیست، مطرح کرد: زمانی که غربیها به کشورهای اسلامی تاخت و تاز کردند بسیاری از این آثار گرانسنگ را به یغما بردند و اکنون در موزههای خود نگهداری میکنند و دست ما از این آثار کوتاه است.
این مدرس برجسته حوزه علمیه قم با اشاره به رویکرد حوزه علمیه خواهران از بدو تاسیس تاکنون بیان کرد: حوزه علمیه خواهران توانسته جنبش قابل قبولی داشته باشد ولی باید پژوهش در حوزههای علمیه از حاشیه به متن بیاید.
مدیر حوزه های علمیه در پایان بر لزوم حمایت مالی و تشویق های لازم از پژوهشگران تاکید کرد و گفت: تعداد زیادی آثار در قم وجود دارد؛ اما گاهی نویسندگان و مولفان برای دریافت یک وام معمولی عاجز و ناتوان هستند و نهادی وجود ندارد که از آنها حمایت کند.
منبع : خبرگزاری مهر
الا یا اهل العالم
نکات مهم خواستگاري
*چگونه مي توان پيش از ازدواج، به خصوصيات روحي و رواني همسر پي برد؟
*آيا مي توان با رعايت موازين شرعي و عرفي، شخصي را پيش از ازدواج شناخت؟
دقت کنيد شخصي که براي ازدواج انتخاب مي کنيد، آيا شخصيت اجتماعي، يعني مجموعه ي حرکات، رفتارها، آداب معاشرت و برخورد اجتماعي اش با عقايد شما همخواني دارد يا خير؟ اگر همخواني وجود داشت، تحقيقات جزئي در مورد خانواده اش به عمل آوريد و خانواده ي او را با خانواده ي خود از لحاظ اقتصادي و اجتماعي مقايسه کنيد، اگر در يک رديف بوديد، به خواستگاري برويد و يا اجازه دهيد به خواستگاري تان بيايند.
*در مراسم خواستگاري، زيباترين لباس هاي تان را به تن کنيد و پوششي مناسب داشته باشيد چرا که اولين ديدارها هميشه در اذهان باقي مي ماند.
*در تمام طول مراسم خواستگاري، متانت و وقار بايد از ناحيه ي هر دو خانواده مراعات شود.
*هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشيد و دقت لازم را به عمل آوريد تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانيد به خاطر بسپاريد و هنگامي که خودتان صحبت مي کنيد نيز سعي نماييد سنجيده حرف بزنيد.
*در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر، بنا را بر صداقت بگذاريد و متعهد شويد که آن چه مي گوييد، کاملاً از سر صدق و صفا باشد و به اين تعهد خود نيز پايبند شويد. بهتر است به عنوان اولين سؤال، از فرد مقابل بخواهيد خودش را به طور کامل معرفي کند و خلاصه اي از گذشته ي زندگي اش را براي شما بگويد و خودتان نيز متقابلاً خلاصه اي از سرگذشت خود را مطرح نماييد.
*پس از اين که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شديد، مي توانيد ديدگاه او را درباره ي مذهب جويا شويد و بعد، متقابلاً ديدگاه خودتان را راجع به مذهب مطرح نماييد.
*مطلب ديگري که مي توانيد سؤال کنيد، نگرش مخاطب شما درباره ي مسائل اقتصادي و نحوه ي درآمد است. شغل و ميزان درآمد ماهيانه ي خود را مطرح کنيد و آن چه واقعاً هست را بگوييد. آقايان بايد امکانات مالي خود را توضيح دهند، اگر توان مالي شان در شرايط فعلي، بيش تر از امکانات موجود نيست، اين مورد را نيز تذکر دهند و سپس، نظر دختر خانم را در اين مورد بپرسند و ببينند ايشان چه مقدار پول را براي داشتن يک رفاه نسبي لازم مي دانند و اگر خواسته هاي ايشان با درآمد آنان همخوان نيست، موضوع را مطرح و روي آن تأکيد نمايند.
وعده ها و قول هايي که با امکانات شما نمي خواند و امکان برآورده شدنش نيست، ندهيد. هميشه براي بهتر شدن زندگي، تلاش کنيد اما قول هاي نا به جا ندهيد. علاوه بر نگرش خود و فرد مورد نظر در مورد مسائل مادي و اقتصادي، بايد موقعيت اقتصادي هر دو خانواده را با يکديگر مقايسه کنيد. بسيار مهم است که دختر و پسر از يک رديف اقتصادي با يکديگر ازدواج کنند و ازدواج طبقات متضاد اجتماعي، اصلاً صلاح نيست.
*يکي ديگر از مطالبي که حتماً بايد در جلسه ي خواستگاري پرسيده شود، ارزش هاي خانوادگي ست. بايد پي ببريد که در خانواده ي فرد مقابل، چه چيزهايي ارزش است. براي نمونه، اگر در خانواده ي شما، تحصيل جايگاه مهمي دارد و براي تحصيلات و فرد تحصيلکرده ارزش زيادي قائل ايد، اما در خانواده ي شخص مورد نظر، هيچ بهايي به تحصيل داده نمي شود، جاي تأمل دارد؛ بايد اندکي دست نگه داريد.
*هريک از طرفين در جلسه ي خواستگاري بايد از طرف مقابل بپرسد به نظر او، يک همسر ايده آل چه شرايطي بايد داشته باشد؟ اگر خصوصياتي که مطرح مي شود، در وجود او نيست، به سرعت اعلام نمايد که اين خصوصيات فردي مورد نظر شما، در من نيست و يا اصلاً نمي توانم اين گونه باشم.
*خانم ها حتماً بايد از خواستگارشان سؤال کنند که به نظر او زن بايد با چه نوع پوششي در اجتماع ظاهر شود، چگونه بايد با مردم نشست و برخاست نمايد، نظرش راجع به شاغل بودن زن چيست و …
*اگر خانم ها در شرايط فعلي شاغل بوده و به شغل شان نيز علاقه مند هستند و کار کردن براي شان اهميت دارد، اما احساس مي کنند که خواستگارشان نظر چندان مساعدي نسبت به شاغل بودن آنان ندارد، بايد به اين نکته تأکيد شديد کنند؛ حتي در صورت لزوم، آن را شرط ضمن عقد قرار دهند.
*مسأله ي ديگري که بايد در خواستگاري مطرح شود، برنامه هاي فعلي و برنامه هاي آينده است. وضعيت فعلي تان را کاملاً مشخص نماييد، برنامه هاي آينده را نيز حتماً مطرح کنيد. اگر قصد ادامه ي تحصيل داريد، اين نکته را تذکر دهيد. اگر قصد جا به جايي و مسافرت خارج از کشور داريد، بايد پيش از ازدواج مطرح نماييد. اگر بيماري جسماني خاصي داريد و يا قبلاً در زندگي شما اتفاقي افتاده است( نامزدي يا عقدي داشته و ناموفق بوده ايد يا مسائل مشابهي داشته ايد) آن را پنهان نکنيد.
شايد همه ي اين مطالب را در جلسه ي خواستگاري نتوان مطرح کرد؛ هيچ اشکالي ندارد، تعداد جلسات خواستگاري را اضافه نماييد، مشروط بر اين که حسن نيت داشته باشيد.
پس از اين که در طول جلسات خواستگاري، اطلاعات لازم را دريافت کرديد و نکته اي براي تان مبهم نماند، زمان ارزش يابي و تجزيه و تحليل فرا مي رسد؛ فرد مورد نظر را مورد مطالعه قرار دهيد، نکات مثبت را در شخصيت و موقعيت او جست و جو کنيد و آن را در يک ستون زير هم قرار دهيد. در مقابل، ستوني را نيز به صفات و خصوصيات منفي اش اختصاص دهيد. آن مورد يا مواردي از خصوصيات منفي که اطمينان صد در صد داريد تغيير مي نمايد را مثبت حساب کنيد و سپس، آن ها را مورد سنجش قرار دهيد و تحليل کنيد. گاهي اوقات يک مورد منفي به تمام موارد مثبت برتري دارد. براي نمونه فرد مورد نظر، تحصيلات و شغل خوبي دارد، از خانواده ي خوب و نجيبي برخوردار بوده و موقعيت اقتصادي اش نيز مناسب است، اخلاق خوبي هم دارد اما معتاد است؛ در اين شرايط بايد دست نگه داشته و براي ازدواج، عجله نکرد.
پس از آن که ارزش يابي انجام شد و وجوه اشتراک و تفاهم، زياد بود، بايد تحقيقات کامل در محل زندگي و محيط کار در مورد چگونگي رفت و آمد با دوستانش و ديگر موارد به عمل آيد. تحقيق، شناخت شما را نسبت به همسر آينده و فرد مورد نظرتان افزايش مي دهد.
البته پشتوانه ي تمامي مسائل گفته شده، توکل به خداوند متعال است. در صورتي که تشابهات، زياد و تحقيقات انجام شده، مثبت بود، با توکل به خدا ازدواج کنيد؛ به ياري او، زندگي آرام و سرنوشت خوبي در انتظار شما خواهد بود.
اخلاق پسنديده
اخلاق پسنديده
راوى نقل مىكند كه حضرت رضا (علیه السلام) هميشه حوائج نيازمندان را بر آورده مىساخت، در كارهاى خير پيشقدم بود، در شبهاى تاريك به فقرا و نيازمندان رسيدگى مىكرد، بيشتر شبها را تا صبح به عبادت و احيا مىكرد، و روزه بسيار مىگرفت، بر سر خوان غذا با غلامان و زيردستان و گاهى با فقرا و مستمندان مىنشست، بهكسى تكبّر نمىفروخت هيچگاه آب دهانش را بر زمين نمىانداخت، و با صداى بلند خنده نمىكرد، اگر در مجلسى حاضر مىشد كسى را با زبانش از خود نمىراند، سخن كسى را قطع نمىكرد، بلكه صبر مىكرد تا سخن طرف مقابل تمام بشود، هيچگاه ديده نشد كه مقابل كسى پاى شريفش را دراز كند، و يا در برابر كسى تكيه كند، معمولاً چهره شريفش گشاده بود، و هيچگاه شنيده نشد كه به يكى از زير دستانش ناسزا بگويد، درب خانهاش بهروى عموم مردم باز بود و به همگان احترام مىگذاشت (عيون اخبار الرضا ج2 ص184)، و گاهى به مأمون عباسى سفارش به تقوى و رسيدگى به مشكلات مردم كرده، و مىفرمود: فرمانرواى مسلمين بايد بسان ستون وسط خيمه باشد، تا هركس وى را خواست بتواند به حضورش برسد.