هرکس نسبت به آنچه مى داندمسوول است
امام على علیه السلام فرمودند:
لا خَیْرَ فِى الصَّمْتِ عَنِ الْحُکْمِ کَما أَنَّه لا خَیْرَ فِى الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ ؛
نه سکوت دانشمند سودى دارند و نه سخن گفتن جاهل.
نهج البلاغه، کلمات قصار.
شرح حدیث:
خداوند از آنها که مى دانند و آگاهى دارند پیمان گرفته که در برابر انحراف ها، کجروى ها، ستم ها و حق کشى ها، و سمپاشى هاى دشمنان سکوت نکنند و با منطق و بیان گرم و مستدل خود نور هدایت و حق و عدالت در دل ها بپاشند (و هرکس نسبت به آنچه مى داند هر قدر کم باشد دانشمند است و مسؤول) همان طور که افرادى که از مسائل آگاهى کافى ندارند نباید با دخالت نارواى خود مردم را به گمراهى بکشانند، آن «سکوت» و این «سخن» هر دو بدبختى زاست.
تاریخ پر است از درس عبرت...
امام على علیه السلام فرمودند:
إِتَّعِظُوا بِمَنْ کانَ قَبْلَکُمْ قَبْلَ أَنْ یَتَّعِظَ بِکُمْ مَنْ بَعْدَکُمْ؛
از پیشینیان خود پند و عبرت بگیرید قبل از آن که آیندگان از زندگى و سرنوشت شما عبرت گیرند.
نهج البلاغه، از خطبه 31.
شرح حدیث:
تاریخ پر است از درس هاى عبرت، پر است از پندها و موعظه ها، سرانجام مظالم، ستم ها، اختلافات و پراکندگى ها، رکودها و تحجّرها، بى خبرى ها از وضع محیط و زمان، همه در آیینه تاریخ منعکس است. اما على(علیه السلام) آن ابرمرد تاریخ بشریت به ما هشدار مى دهد که شما از وضع زندگى و سرنوشت گذشتگان پند و عبرت گیرید و نگذارید سرنوشت زشت و شوم شما درس عبرتى براى آیندگان گردد، این دریاى خروشان زمان همه را با خود مى برد، خوشبخت جمعیّتى که به گذشته آن مى نگرند و سعادت و نیکبختى خویش را بر امواج آینده ترسیم مى کنند.
بدترین دوستان
امام على علیه السلام فرمودند:
شَرُّإِخْوانِکَ مَنْ داهَنَکَ فى نَفْسِکَ وَساتَرَکَ عَیْبَک؛
بدترین دوستان تو آنها هستند که با تو مداهنه و چرب زبانى مى کنند و عیوب تو را مى پوشانند.
نقل از کتاب غرر الحکم.
شرح حدیث:
گریز از واقعیات و پرده پوشى بر حقایق نه مشکلى را حل مى کند و نه خدمتى به کسى محسوب مى شود، به همین دلیل دوستانى که به جاى انتقاد سازنده و صحیح سعى دارند حقایق را کتمان کنند و براى ارضاى کاذب خاطر دوست عیوب او را بپوشانند و یا آن را حسن جلوه دهند نه تنها خدمتى در عالم دوستى و رفاقت نکرده اند، بلکه خیانتى بزرگ مرتکب شده اند; خیانتى که گاهى به قیمت حیثیت و آبرو و افتخار و سعادت دوست آنها تمام مى شود.
دورماندن از رحمت خدا
امام على علیه السلام فرمودند:
مَنْ وَجَدَ ماءً وَتُراباً فَافْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللهُ!؛
کسى که آب و زمین در اختیار داشته باشد و با این حال فقیر و نیازمند گردد از رحمت خدا بدور باد!
بحارالانوار، جلد 103، صفحه 65.
شرح حدیث:
از احادیث اسلامى این حقیقت به خوبى به دست مى آید که مسلمانان و جهاد باید از تمام منابع مختلف: دامدارى، کشاورزى منابع و معادن زیر زمینى، حرفه و صنعت و تجارت براى مبارزه با فقر استفاده کنند، حتى اگر ملتى تنها یکى از این سرمایه ها را در اختیار داشته باشد باید بوسیله این، خلاء اقتصادى خود را پر کند تا چه رسد به این که همه آنها را در اختیار داشته باشد; و اگر چنین نکند ملتى نفرین شده و دور از رحمت خدا و روح اسلام خواهد بود، نیاز به دیگران در هر صورت از نظر اسلام محکوم است.
به هرکس مى خواهى نیکى کن ...
امام على علیه السلام فرمودند:
تَفَضَّلْ عَلَى مَنْ شِئْتَ تَکُنْ أَمِیَرهُ؛ وَاسْتَغْنِ عَمِّنْ شِئْتَ تَکُنْ نَظِیْرَهُ؛ وَافْتَقِرٌ إلى مَنْ شِئْتَ تَکُنْ أَسِیْرَهُ؛
به هرکس مى خواهى نیکى کن تا امیر او شوى! از هرکس مى خواهى بى نیاز شو تا همانند او شوى! و به هرکس مى خواهى محتاج شو تا اسیر او گردى!
شرح حدیث:
در روابط اجتماعى افراد و ملت ها این قانون با قدرت تمام حکومت مى کند که حکومت از آنِ دستِ دهنده است، و دستِ گیرنده خواه ناخواه زیر دست است، افراد و ملت هاى نیازمند در واقع بردگانى هستند که فرمان بردگى خود را با ابراز نیاز و احتیاج به دیگران امضاء کرده اند، مسلمان واقعى کسى است که بکوشد ارتباط اجتماعى خود را با دیگران براساس کمک متقابل قرار دهد نه یک جانبه، و گرفتن کمک بلاعوض باید مخصوص افراد معلول و از کار افتاده باشد.
«فقر و تنگدستى»
امام على علیه السلام فرمودند:
إنَّ الأَشْیاءَ لَمّا ازْدَوَجَتْ إزْدَوَجَ الْکَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنَتَجا بَیْنَهَما اَلْفَقْرَ؛
آن روز که همه چیز با هم ازدواج کردند «تنبلى» و «ناتوانى» به هم آمیخته و از آن دو فرزنى به نام «فقر و تنگدستى» متولد شد!
بحارالأنوار، جلد 78، صفحه 59 و تحف العقول، صفحه 158.
شرح حدیث:
همه چیزى در پرتو سعى و کوشش به دست مى آید این حقیقتى است که اسلام به ما آموخته.
تنبلى، سستى، ناتوانى، و فرار از برابر حوادث سخت و مشکلات، چیزى است که با روح ایمان هرگز سازگار نیست.
اینها مولودى جز فقر، فقر در همه جهات، فقر اقتصادى و اخلاقى و معنوى نخواهد داشت، در حالى که مردم با ایمان باید در تمام جهات متّکى به خود و بى نیاز باشند.
«فقر و تنگدستى»
امام على علیه السلام فرمودند:
إنَّ الأَشْیاءَ لَمّا ازْدَوَجَتْ إزْدَوَجَ الْکَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنَتَجا بَیْنَهَما اَلْفَقْرَ؛
آن روز که همه چیز با هم ازدواج کردند «تنبلى» و «ناتوانى» به هم آمیخته و از آن دو فرزنى به نام «فقر و تنگدستى» متولد شد!
بحارالأنوار، جلد 78، صفحه 59 و تحف العقول، صفحه 158.
شرح حدیث:
همه چیزى در پرتو سعى و کوشش به دست مى آید این حقیقتى است که اسلام به ما آموخته.
تنبلى، سستى، ناتوانى، و فرار از برابر حوادث سخت و مشکلات، چیزى است که با روح ایمان هرگز سازگار نیست.
اینها مولودى جز فقر، فقر در همه جهات، فقر اقتصادى و اخلاقى و معنوى نخواهد داشت، در حالى که مردم با ایمان باید در تمام جهات متّکى به خود و بى نیاز باشند.
چگونه خدا را یاد کنیم؟
امام علی علیه السلام فرمودند:
کُلُّ اَمْر ذى بال لَمْ یُذْکَرْ فیهِ اسْمُ اللهِ فَهُوَ اَبْتَرُ؛
هر کار داراى اهمیّتى که بدون یاد خدا آغاز گردد، به سرانجام نمى رسد.
بحار الانوار، جلد 73، صفحه 305 و جلد 89، صفحه 242.
شرح حدیث:
یاد خداوند در تمام اعمال و گفتار انسان مؤثّر است و غفلت از آن نتیجه منفى دارد. بر این اساس در این روایت شریف توصیه به ذکر نام الله در هر کارى شده است و روشن است که منظور از بردن نام خدا و آغاز هر کارى به نام او، فقط گفتن بسم الله نیست، بلکه هدف این است که خداوند در تمام اعمال ما حضور داشته باشد، بدین جهت در این روایت، بر خلاف روایات مشابه، به جاى «لَمْ یُبْدَأْ»(1) جمله «لَمْ یُذْکَرْ» آمده است. که نه تنها در شروع کار، بلکه در ادامه کار هم ذکر الله لازم است.
چگونه خدا را یاد کنیم؟
«ذکر الله» و به یاد خالق و آفریدگار جهان هستى بودن انواعى دارد، برترین آن این است که انسان بداند او وجودى است وابسته، که بدون تکیه بر خداوند، حتّى براى یک لحظه، نمى تواند به زندگى خود ادامه دهد. وابستگى ما انسان ها، بلکه تمام موجودات جهان هستى به خداوند متعال، مانند وابستگى نور چراغ ها به منبع انرژى است که در ابتدا و ادامه نیاز به آن منبع دارد. اگر انسان به این مرحله از یاد خدا برسد و از آن غفلت نکند، بدون شک متحوّل و دگرگون مى گردد و دیگر به هیچ کس جز خدا تکیه نمى کند و امکان ندارد که آلوده به گناه شود; زیرا چنین انسانى همواره خویش را در محضر خدا مى بیند و تمام نعمت ها و در یک جمله هستى اش را از ناحیه او مى داند و روشن است که چنین انسانى هرگز گرفتار معصیت نمى شود. گناهان در لحظه هایى رخ مى دهد که انسان از خدا غافل مى شود(2). انسانى که دائماً به یاد اوست گناه نخواهد کرد.
پی نوشتها:
1. جامع الصغیر، جلد 2، صفحه 277، حدیث 6284.
2. مباحث مختلف مربوط به غفلت؛ از جمله عوامل غفلت، عواقب شوم غفلت، نشانه هاى غفلت، راه هاى زدودن غفلت، غفلت مثبت و منفى و دیگر مباحث مربوطه را در کتاب اخلاق در قرآن، جلد دوم، صفحه 324 به بعد، مطالعه فرمایید.
کسی که در پی گنج است
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
لاتَکُن مِمَّن یَرجُو الآخِرَهَ بِغَیرِ عَمَلٍ، و یُرجّی التَّوبَهَ بِطُولِ الآمَلِ؛
از کسانی مباش که بدون عمل امید به آخرت دارند و با آرزوهای دور و دراز توبه را به تأخیر می اندازند.
نهج البلاغه، حکمت 142
شرح حدیث:
کسی که در پی گنج است، رنج آن را هم باید به جان بخرد.
کسی هم که به آخرت و بهشت و پاداش الهی امیدوار است، برای رسیدن به این هدف باید تلاش و عمل صالح و انجام وظیفه کند.
مگر باغبان و کشاورز بدون شخم زدن و بذر پاشیدن و آبیاری و مراقبت می تواند محصولی برداشت کند؟ و مگر بدون نماز و روزه و انجام تکالیف و ترک گناه و زندگی در مسیر بندگی خدا و پرهیز از هوای نفس و پیروی از شیطان می توان به بهشت الهی و نعمتهای آن رسید؟ عقیده به آخرت انگیزه ای برای عمل صالح است.
گناه دامی برای انسان است که او را طعمه ی عذاب می کند.
معصیت جرمی است که دیر یا زود گنهکار را گرفتار کیفر الهی می سازد. راه درمانش «توبه» است.
توبه را هم نباید به تأخیر انداخت. گناه مثل یک غده ی بدخیم است که در اولین فرصت باید با جرّاحی توبه آن را مداوا کرد، و گرنه جان را به خطر می اندازد.
کار شیطان و نفس امّاره به تأخیر انداختن توبه است و القای این که: حالا چه عجله ای است، فرصت باقی است، هنوز جوانی و…
ولی با آرزوهای دراز نباید توبه را به تأخیر انداخت؛ چون غدّه ی گناه بسیار خطرناک و عاقبت سوز است.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
بهترین نیکی و احسان
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
خَیرُ البِرَّ ما وَصَلَ إلَی المُحتاجِ؛
بهترین نیکی و احسان آن است که به دست نیازمند برسد.
غررالحکم، ج 3، ص 425
شرح حدیث:
برخی خرجها هدر می رود، مثل آبی که به کویر و شنزار ریخته شود.
برخی احسانها و کمکها هم بسیار کارساز و گره گشامی شود، مثل آبی که پای یک گل تشنه ریخته شود یا بوستان خشکیده ای آبیاری گردد.
اطعامهای فراوانی صورت می گیرد،
اما از رهگذر این خرج و مخارج و سفره ها و اطعامها، چند گرسنه و نیازمند سیر می شوند و بینوایان به «نوا» می رسند؟
مهم تر از اصل خرج کردن شناخت «مورد» و تشخیص «نیاز» است، تا مخارج هدر نرود.
هر کس که دست گدایی دراز کرد، «محتاج» نیست.
بسیاری هم هستند که نیازمندان واقعی اند، اما به سبب شرم و حیا یا مناعت طبع و حفظ آبرو دست نیاز پیش کسی دراز نمی کنند، از کسی چیزی درخواست نمی کنند و صورت خود را با سیلی سرخ نگه می دارند.
شناخت چنین اشخاص و تأمین نیاز آنان بزرگترین عمل صالح است.
دستی عزیزتر است که کمک مالی و مساعدتهای خود را به «نیازمند واقعی» برساند.
چنین نیازمندی شاید در همسایگی شما باشد یا از خویشاوندان دور و نزدیکتان.
نیکی خود را به دست نیازمندش برسانید.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).