مباحثی از کتابی که وهابیت را در هم شکست17
اکنون یک سؤال
آیا این افراد مخالف، اعتقاد دارند که شهدا زندهاند و نزد پروردگار روزى مىخورند همانگونه که قرآن به آن تصریح کرده است یا نه؟ اگر اعتقاد ندارند که ما با آنها سخنى نداریم چرا که آنها قرآن را تکذیب مىکنند آنجا که مىگوید:
«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ»؛«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ».
و اگر به این امر اعتقاد دارند به آنها مىگوییم: پیامبران و بسیارى از مسلمانان صالح، که در زمره شهیدان نمىباشند؛ مانند بزرگان صحابه بدون هیچ شک و شبههاى داراى مرتبهاى برتر از شهیدان مىباشند؛ پس اگر زنده بودن، براى شهدا ثابت است براى افرادى که در درجه بالاترى هستند بهطریق اولى ثابت است، علاوه بر اینکه در احادیث صحیح به زنده بودن انبیا تصریح گردیده است؛ پس اگر بگوییم هرگاه با ادله قطعى، بتوان زندگى ارواح را ثابت نمود، بهناچار باید خصوصیات آن زندگى را اثبات کنیم، زیرا ثبوت ملزوم، ثبوت لازم را واجب مىشمارد همانگونه که نفى لازم، نفى ملزوم را واجب مىدارد.
برفرض اینکه ما از مواضع خود عقبنشینى کنیم و به این امر تسلیم شویم که ارواح پس از جدا شدن از اجساد قدرت بر انجام کارى ندارند، هنوز این سخن باقى است که اگر انبیا و اولیا نمىتوانند بهصورت تصرف در عالم به فریاد استغاثهکنندگان برسند، ولى مىتوانند براى زائرین خود یا استغاثهکنندگان دعا کنند همانگونه که انسانهاى صالح براى هم دعا مىکنند، چراکه آنها زنده، داراى احساس و آگاهى هستند و دعاى آنها از قبیل دعاى فاضل براى مفضول یا حدّاقل دعاى برادر براى برادر است. در حالى که احساس و علم آنها بعد از مفارقت از جسد کاملتر و وسیعتر مىگردد؛ زیرا حجابهاى خاکى و نزاعهاى شهوانى بشرى را، بهجانبى افکنده است.
و در حدیث آمده است: اعمال ما بر پیامبر صلى الله علیه و آله عرضه مىشود، اگر در آنها خیر ببیند خداوند را سپاس مىگوید و اگر جز خیر ببیند براى ما استغفار مىکند و باید گفت: فریادرس حقیقى و یارىکننده فقط خداست ولى سائل، متوسل به پیامبر صلى الله علیه و آله مىشود.