درس هاي رمضان 2
درس هاي رمضان 1
درس هاي رمضان
«مرگ بر آمریکا»ی از صمیم دل، باعث حال خوش معنوی میشود
حال خوش معنوی، نتیجۀ انرژی مثبت بشارت و لبخند خدا به ماست/ برای رسیدن به حال خوش معنوی، کاری کنید که خدا خوشش بیاید و لبخند بزند/ قرآن: خدا به کسانی که اهل اجتناب از طاغوتند بشارت میدهد/ اگر حال خوش معنوی میخواهی، مثل رزمندهها انقلابی باش، یعنی در مقابل زورگوهای به بشریت بایست تا خدا به تو لبخند بزند؛ حال خوش معنوی جبههها مال همین بود/ ترجمۀ امروزی اجتناب از طاغوت، «مرگ بر آمریکا»ست/ آموزش و پرورش اگر فلسفۀ دشمنی ما و آمریکا را یاد ندهد، هرچه اعتقادات دینی یاد بدهد بچهها را بیشتر از دین زده میکند!
قسمت اول: انسانها به همدیگر انرژی مثبت یا منفی میفرستند(مثلاً با حسادت یا خیرخواهی) که میتوان بازتابش را حس کرد، و حال ما را خوب یا بد میکند. علم هم تایید میکند. حالا اگر خدا از بندهای خوشش بیاید و بهش لبخند بزند و انرژی مثبتی برایش بفرستد، آیا این بنده متوجه نمیشود؟! حال خوش معنوی یعنی حس قشنگی که در پس لبخند خدا برای ما پدید میآید. مثلاً میفرماید: وقتی مؤمن گناهی را ترک کند، خدا بهجای لذت کاذب و بدفرجام آن گناه، لذتی به او میچشاند که حلاوتش را حس میکند (جامعالاخبار/145)حال خوش معنوی بازتاب بشارت و لبخند خداست که یک شادیای را در جان آدم تزریق میکند و حال او را خوب میکند! آدم میتواند بعد از رفتارهای خوبش، آثار نورانی بشارتهای خدا را درک کند؛ مثلاً اگر مؤدبانه نماز بخوانی و خدا خوشش بیاید و لبخندی به تو بزند، حال خوش معنوی ناشی از لبخند خدا را میتوانی حس کنی.یک کاری کنید حالتان خوب بشود؛ مثلاً اگر استغفار کنید، غم و اندوه از دلتان میرود، چرا؟ چون خدا از توبهکنندگان خوشش میآید(بقره/222) اگر استغفار کردی ولی غم از دلت نرفت، یعنی استغفارت ایراد دارد؛ بگرد گناهت را پیدا کن و به آن اقرار کن تا حالت خوب شود.وقتی بزرگترین عذاب در روز قیامت این است که خدا به انسان نگاه نکند (آل عمران/77 وتحف العقول/329)، بزرگترین نعمت هم این میشود که خدا به انسان نگاه کند و لبخند بزند. در همین دنیا هم میشود این را حس کرد!
خاطراتی از سیره امام خمینی در ماه رمضان
تهجد و شب زنده داری
یکی از برادران پاسدار که محافظ امام بود می گفت: امام شبها معمولا دو ساعت به اذان صبح بیدار بودند. یک شب متوجه شدم که امام با صدای بلند گریه می کنند من هم متاثر شدم که امام با صدای بلند گریه می کنند و شروع کردم به گریه کردن.
شبی مهمان حاج آقا مصطفی بودم، ایشان خانه جداگانه ای نداشتند و در منزل امام زندگی می کردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و صدای آه و ناله ای شنیدم .نگران شدم که در خانه چه اتفاقی افتاده است. حاج آقا مصطفی را بیدار کردم و گفتم ببین در خانه چه خبر است. ایشان نشست و گوش داد و گفت: صدای امام خمینی است که مشغول تهجد و عبادت است.
و البته در ماه رمضان این شب زنده داری و تهجد وضعیت دیگری داشت یکی از محافظین بیت می گوید: در یکی از شبهای ماه رمضان، نیمه شب برای انجام کاری مجبور شدم از جلوی اتاق امام گذر کنم. حین عبور متوجه شدم که امام زار زار گریه می کردند، هق هق گریه امام که در فضا پیچیده بود واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد که چگونه امام در آن موقع از شب با خدای خویش راز و نیاز می کند.
آخرین رمضان دوران حیات امام به گفته ساکنان بیت با رمضان های دیگر متفاوت بود، به این صورت که امام همیشه برای خشک کردن اشک چشمشان دستمالی را همراه داشتند، ولی در آن ماه رمضان حوله ای را نیز همراه بر می داشتند تا به هنگام نمازهای نیمه شبشان از آن استفاده کنند.
یکی از محافظین بیت می گوید: در رمضان سال قبل از رحلتشان، بعضی وقتها که به نزد ایشان می رفتم، می دیدم که قیافه شان کاملا بر افروخته است و چنان اشک ریخته اند که علاوه بر دستمال اشکشان را با حوله پاک می کردند.
توجه ویژه به قرآن
یکی از اطرافیان امام می گوید: امام در نجف چشمشان درد می کرد و به دکتر مراجعه کردند. دکتر بعد از معاینه چشم امام گفت: شما باید چند روزی قرآن نخوانید و به چشمتان استراحت بدهید! امام خندید و فرمود: دکتر من چشمم را برای قرآن خواندن می خواهم، چه فایده ای دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم. شما یک کاری کنید من بتوانم قرآن بخوانم.
یکی از همراهان امام در نجف اظهار می کرد که امام خمینی (ره) در ماه رمضان هر روز ده جزء قرآن می خواندند؛ یعنی در هر سه روز یک دوره قرآن می خواندند. برادران خوشحال بودند که توانسته اند دو دوره قرآن را در ماه رمضان بخوانند، ولی بعد فهمیدند که امام ده دوره قرآن را ختم کرده اند. علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه رمضان دستور می دادند که چند ختم قرآن برای افرادی که مد نظر مبارکشان بود قرائت شود.
منبع: فرهنگ
عملی که رسول خدا در ماه مبارک رمضان به آن سفارش کردند.
روزه ؛ کارگاه تربیت نفس
روزه ؛ کارگاه تربیت نفس
بی گمان هدف از اسلام و آموزههای دستوری شریعت، تغییر مثبت در نفس و اصلاح آن برای کسب مقام خلافت الهی است که در عبادت و بندگی خدا بروز میکند. این تغییر مثبت در آموزههای وحیانی قرآن دارای عناوین و نامهای گوناگونی است که هر یک ناظر به درجه و مرتبه و نیز روشها و شیوههای دست یابی به این دگرگونی و تغییر است که در نهایت انقلابی عظیم را موجب میشود. از جمله نامهای این تغییر مثبت، دستیابی نفس به تقوای الهی است که به عنوان برآیند و نتیجه عبادات از جمله عبادت روزه در آیات قرآنی مطرح شده است. نویسنده در این مطلب ضمن تبیین فلسفه روزه واقعی راه کسب آن را نیز تشریح کرده است.
***
کسب تقوا، فلسفه عبادت و بندگی
خداوند در آیه 56 سوره ذاریات بهصراحت فلسفه خلقت و آفرینش نه غایت و هدف خالق را، عبادت و بندگی دانسته است. این بدان معناست که خداوند به عبادت و بندگی انسان و هیچ موجود دیگری نیاز ندارد؛ زیرا خداوند غنی بالذات است و نیاز برای موجود فقیری است که دارای فقر و نقص بوده و برای جبران آن غایتی را در نظر گرفته و به عنوان فلسفه و هدف کار خویش قرار داده و برای تحقق آن هدف اقدام و عمل میکند؛ اما وقتی خداوند خود را به عنوان غنی حمید و بینیاز ستوده است (فاطر، آیه 15) دیگر نیازی به عملی ندارد تا بدان کمبود و نقص خود را تامین و جبران کند. پس باید حکمت و غایت عمل و فعل الهی را در متعلق کار و فعل خداوند جست. به این معنا که خداوند به سبب آن که حکیم است و هرگز کاری را بیهوده انجام نمیدهد، باید در فعل خلقت و آفرینش خود، هدف و حکمتی داشته باشد تا از بیهودگی خارج و کاری حکمیانه شود. خداوند خود بهصراحت در حکمت آفرینش انسان میفرماید: وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛ و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند.(ذاریات، آیه 56) پس خلقت انسان دارای حکمتی به نام عبادت خدا است و همین مسئله، خلقت انسان را از بیهودگی و عبث بیرون برده است، چنان که در جایی دیگر میفرماید: أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ؛ آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريدهايم و اينكه شما به سوى ما بازگردانيده نمىشويد؟(مومنون، آیه 115)
پس دانسته شد که خداوند بینیاز، به هدف و حکمتی انسان را آفریده است. این هدف و حکمت همان عبادت و بندگی خداوند است؛ اما دانستیم که خداوند خود وقتی بینیاز است، باید این بندگی و عبادت خداوند دارای هدف و حکمت دیگری باشد که به ظاهر به خداوند ربط دارد ولی در باطن به خلق و مخلوق یعنی همین انسان ربط پیدا میکند. حال این پرسش مطرح است که هدف از بندگی خدا و عبادتش چیست؟
حکم روزه و نماز دانشجویی چیست؟
ستادان و دانشجویان در صورتی که بیش از 10 روز با قصد اقامت در محل درس و تدریس میمانند، حکم نماز و روزه شان چگونه است؟
همه مراجع: برای این گونه افراد، نماز، تمام و روزه، صحیح است.
استادان و دانشجویان در صورتی که کمتر از 10 روز در محل تحصیل و خوابگاه می مانند، تکلیف نماز و روزه شان چیست؟
امام: نماز، شکسته است و روزه، صحیح نیست.
آیات عظام بهجت، صافی، فاضل و نوری: استادان و دانشجویان، اگر در کمتر از ده روز، حداقل یک بار، بین وطن و دانشگاه رفت و آمد داشته باشند و این وضعیت تا مدتی (حداقل چهار ماه)، ادامه داشته باشد - به طوری که نزد عرف، «سفر» کار آنان شمرده شود - نماز ایشان در محل تحصیل و بین راه، تمام و روزه، صحیح است.
تبصره 1: تمامی دانشجویان و استادان مذکور، هرگاه در طول مدت تحصیل بیش از ده روز در وطن خود بمانند و یا اولین مسافرت، شروع سال تحصیلی آنان باشد، باید نماز را در محل درس، شکسته بخوانند و روزه نگیرند؛ اما پس از یک رفت و برگشت میان وطن و محل تحصیل، نماز را کامل بخوانند و روزه را بگیرند.
تبصره 2: به فتوای آیت اللّه بهجت، سفر اول با طی مسیر هشت فرسخ، تحقق می یابد.
از این رو، اگر فاصلة محل درس و تدریس از وطن، بیش از هشت فرسخ باشد، در همان اولین مسافرت نیز نمازشان در محل تحصیل، کامل و روزه صحیح است.
آیت اللّه تبریزی: دانشجو اگر در مدت کمتر از ده روز، بین وطن و دانشگاه رفت و آمد کند، باید احتیاط کند؛ یعنی، نماز را تمام و شکسته بخواند و اگر روزه گرفت، صحیح است و قضا ندارد. استاد اگر هر هفته، برای تدریس، به حدّ مسافت شرعی مسافرت می کند - چنانچه مدت تدریس، دو ماه یا زیادتر باشد - باید نماز را تمام بخواند و روزه بگیرد.
تبصره: با توجه به این که آیت اللّه تبریزی در این مسئله احتیاط واجب دارد، مقلدان وی می توانند در این مسئله به فتوای مرجع تقلید مساوی و یا اعلم بعدی، رجوع کنند و نمازشان را تمام بخوانند و روزه بگیرند.
آیت اللّه خامنه ای: اساتید و دانشجویان بورسیه و مأمور به تحصیل، اگر در کمتر از ده روز، حداقل یک بار بین وطن و دانشگاه رفت و آمد داشته باشند، نماز آنان تمام و روزه ایشان صحیح است؛ اما دیگر دانشجویان، نمازشان شکسته و روزة آنها صحیح نیست.
تبصره: با توجه به این که آیت اللّه خامنه ای در مسئلة رجوع به مرجع مساوی، احتیاط واجب دارد، دانشجویان می توانند در این مسئله به مرجع تقلید مساوی دیگر مراجعه کنند؛ به شرط این که مرجع تقلید جدید، رجوع به مرجع مساوی را جایز دانسته باشد و نماز دانشجوی مسافر را تمام و روزة او را صحیح بداند (مانند آیت اللّه بهجت).
آیت اللّه سیستانی:
1. اگر زمان تحصیل و تدریس اساتید و دانشجویان، حداقل دو سال ادامه دارد و در آن جا مستقر می شوند [گر چه در هفته دو شبانه روز کامل باشند؛ به نحوی که به آنان مسافر گفته نشود، آن جا در حکم وطن است و باید نمازشان را در محل تحصیل، تمام بخوانند و روزه را بگیرند.
2. اگر اساتید و دانشجویان در هفته، حداقل سه روز بیش از مسافت شرعی، رفت و آمد کنند و یا در سفر باشند و این برنامه برای مدتی (به طور مثال شش ماه در یک سال و یا حداقل سه ماه در چند سال تحصیلی) ادامه یابد؛ کثیرالسفر محسوب می شوند و نماز ایشان در محل تحصیل و بین راه، تمام و روزه شان صحیح است.
تبصره 1: در هر دو صورت، اگر در ماه اول، قصد اقامت ده روز نکنند، باید احتیاط نمایند؛ یعنی نمازشان را هم تمام و هم شکسته بخوانند و روزه را هم بگیرند و هم قضا نمایند.
تبصره 2: با توجه به این که آیت اللّه سیستانی، رجوع به مرجع تقلید مساوی را جایز می داند، مقلدان وی می توانند در این مسئله به مرجع مساوی دیگری که نماز را کامل و روزه را صحیح می داند، مراجعه کنند.
آیت اللّه مکارم: 1. اساتید و دانشجویان اگر برای مدت قابل ملاحظه ای - مثلاً یک سال یا بیشتر - در محل تحصیل یا تدریس بمانند، آن محل، در حکم وطن است و نماز و روزه در آن جا تمام می باشد و ماندن ده روز پی در پی در آن جا شرط نیست.
تبصره: این گروه از دانشگاهیان از هنگام شروع به درس، سه روز اول را در محل درس و تدریس، احتیاط کنند؛ یعنی نماز را هم کامل و هم شکسته بخوانند و روزه را هم بگیرند و هم قضا کنند و پس از آن در همان سفر اول، نماز را تمام بخوانند و روزه بگیرند؛ مگر آن که قصد ده روز نمایند. در این صورت، احتیاط مذکور، لازم نیست.
2. کسانی که همه روزه یا حداقل سه روز در هفته، به محل تحصیل یا تدریس می روند، یعنی صبح به محل تحصیل یا تدریس می روند و عصر باز می گردند و این کار مدتی ادامه می یابد، کثیرالسفر محسوب می شوند و نماز و روزه ایشان در آن محل و به هنگام رفت و برگشت، تمام است.
تبصره: این گروه از دانشگاهیان از هنگام شروع به درس، در چند سفر اول، احتیاط کنند؛ یعنی نماز را شکسته و تمام بخوانند و اگر روزه گرفتند، آن را قضا کنند.
آیت اللّه وحید: اگر در هفته حداقل چهار روز بین وطن و دانشگاه رفت و آمد کند و این کار برای مدت یک سال یا بیشتر ادامه داشته باشد، آن جا در حکم وطن است و نماز در آن جا تمام و روزه صحیح است و در بین راه، باید احتیاط کند؛ یعنی نماز را تمام و شکسته بخواند و روزه بگیرد و قضای آن را نیز به جا آورد و اگر رفت و آمد سه روز باشد، در این مورد نیز باید احتیاط کند.
دانشجویانی که در خوابگاه ده روز یا بیشتر می مانند و بین آن جا و محل تحصیل رفت و آمد می کنند و فاصلة بین آن دو، کمتر از چهار فرسخ شرعی (5/22 کیلومتر) است، حکم نماز و روزه شان چگونه است؟
امام: اگر در مدت ده روز، تنها یک مرتبه و به اندازه دو ساعت، از خوابگاه به دانشگاه بروند، نماز، تمام و روزه، صحیح است و در غیر این صورت، نماز، شکسته است و روزه صحیح نیست.
آیات عظام بهجت، سیستانی، فاضل، صافی، مکارم، نوری و وحید: در فرض یاد شده، نماز، تمام و روزه، صحیح است.
آیت اللّه تبریزی: بنابر احتیاط واجب، باید نماز را بین شکسته و تمام جمع کنند و اگر روزه بگیرند، صحیح است و قضا ندارد.
آیت اللّه خامنه ای: اگر در مدت ده روز، به اندازة یک تا دو ساعت در روز- یا چند روز که مجموع آن به مقدار یک سوم روز یا یک سوم شب باشد- از خوابگاه به دانشگاه بروند، نماز، تمام و روزه، صحیح است و در غیر این صورت، نماز، شکسته است و روزه، صحیح نیست.
اگر استاد یا دانشجو به طور اتفاقی به شهری غیر از محل درس مسافرت کند، نماز و روزه او چگونه است؟
همه مراجع (به جز سیستانی): نماز، شکسته است و روزه، صحیح نیست.
آیت اللّه سیستانی: نماز، تمام و روزه، صحیح است.
حکم نماز و روزه استادانی که یک یا چند روز در هفته، به محل تدریس (که فاصلة آن با وطن بیش از مسافت شرعی است)، رفت و آمد دارند؛ در دو صورت زیر در محل تدریس و بین راه چگونه است؟
الف. محل تدریس، یک شهر است.
ب. محل تدریس، شهرهای مختلف است.
امام: نماز، شکسته است و روزه، صحیح نیست.
آیات عظام بهجت، خامنه ای، فاضل و نوری: اگر رفت و آمد حداقل تا مدتی ادامه داشته باشد - که عرف، این کار را شغل او بداند - نماز، تمام و روزه، صحیح است.
آیت اللّه تبریزی: اگر در هفته حد اقل یک بار برای تدریس، بین وطن و دانشگاه رفت و آمد می کنند، نماز، تمام و روزه، صحیح است. اگر رفت و آمدشان در مدت هشت یا نُه روز، یک بار انجام می گیرد، باید احتیاط کنند؛ یعنی نماز را تمام و شکسته بخوانند و اگر روزه بگیرند، صحیح است و قضا ندارد.
آیت اللّه سیستانی: اگر در ماه، ده روز یا بیشتر در سفر باشند و این امر در مدت یک سال، شش ماه و در مدت بیش از یک سال، تا سه ماه ادامه داشته باشد، نماز، تمام و روزه، صحیح است. اگر در ماه، نه یا هشت روز در سفر باشند، باید احتیاط کنند؛ یعنی نماز را تمام و شکسته بخوانند و روزه بگیرند و قضای آن را نیز به جا آورند.
آیت اللّه صافی: اگر رفت و آمد حد اقل برای مدت چهار ماه ادامه داشته باشد، نماز، تمام و روزه، صحیح است.
آیت اللّه وحید: اگر چهار روز در هفته را به محل تدریس رفت و آمد داشته باشند، نماز آنان تمام و روزه شان صحیح است. اگر سه روز در سفر باشند، بنابر احتیاط، بین نماز شکسته و تمام، جمع کنند و بنابر احتیاط، روزه بگیرند و قضای آن را نیز به جا آورند و اگر کمتر از سه روز باشد، نماز، شکسته است و روزه، صحیح نیست.
آیا محل تحصیل، در حکم وطن محسوب می شود؟
همة مراجع (به جز سیستانی، مکارم و وحید): خیر، در حکم وطن محسوب نمی شود.
آیت اللّه سیستانی: اگر برای مدت دو سال یا بیشتر، دو روز در هفته کاملاً می ماند، آن جا در حکم وطن است.
آیت اللّه مکارم: اگر برای مدت یک سال یا بیشتر، سه روز در هفته کاملاً می ماند، آن جا در حکم وطن است.
آیت اللّه وحید: اگر برای مدت یک سال یا بیشتر، چهار روز در هفته در سفر باشد، آن جا در حکم وطن است.
حکم نماز و روزة دانشجوی مسافر در سفر اول چگونه است؟
آیات عظام امام و خامنه ای: در همة سفرها شکسته است.
آیت اللّه بهجت: اگر در سفر اول، فاصلة آن از مسافت هشت فرسخ، بیشتر باشد، باید نماز را تمام بخواند و اگر کمتر از این مقدار باشد، باید شکسته بخواند.
آیت اللّه تبریزی: باید احتیاط کند؛ یعنی نماز را شکسته و تمام بخواند و اگر روزه گرفت، صحیح است و قضا ندارد.
آیت اللّه سیستانی: باید در ماه اول، احتیاط کند؛ یعنی نماز را شکسته و تمام بخواند و اگر روزه گرفت، آن را قضا کند.
آیات عظام فاضل، نوری و صافی: در سفر اول، باید نماز را شکسته بخواند و روزه، صحیح نیست.
آیت اللّه وحید: در ماه اول و دوم، باید احتیاط کند؛ یعنی نماز را شکسته و تمام بخواند و اگر روزه گرفت، آن را قضا کند.
آیت اللّه مکارم: باید در چند سفر اول، احتیاط کند؛ یعنی نماز را شکسته و تمام بخواند و اگر روزه گرفت، آن را قضا کند.
چگونه از ماه رمضان بیشتر بهره ببریم؟
خیلیها سوال میکنند تو این ماه مبارک رمضان ما چه جوری بهرهبرداری کنیم از این ماه؟ هنگام ورود به ماه مبارک رمضان باید احساسمان این باشد که این اوّلین ماه رمضانی است که داریم می بینیم و باید در نظرمان باشد که آخرین ماه رمضانی است که درک میکنیم. به ما اینجوری سفارش کردند. واقعاً یک ماه مبارک رمضان میتواند جبران کنندۀ تمام کاستیهای گذشتۀ انسان و رفع کننده تمام نواقص روحی انسان باشد و یک ماه مبارک رمضان میتواند تأمین کننده و تضمین کنندۀ تمام آیندۀ زندگی انسان باشد.
ماه مبارک رمضان فقط برای یک سال نیست، هر بار برای یک عمر است. منتها ما کم بهره میبریم ازش. همین اهتمام برای بهره بردن، همین سوز و گداز داشتن برای از دست ندادن این فرصت عظیم، خودش مهمترین عامل بهرهبرداری است. خیلیها سؤال میکنند تو این ماه مبارک رمضان ما چه جوری بهرهبرداری کنیم از این ماه؟ ده مرتبه این سؤال را درِ خانۀ خدا با اشک و آه بپرسند و چقدر تو دعاها و توی مراقبتهای مختلفی که بلد هستند این سؤال را دنبال جوابش بگردند.
همه چیز نباید آماده در اختیار انسان باشد. گفت: «آب کم جو تشنگی آور به دست، تا بجوشد آبت از بالا و پست». خیلیها سوال میکنند تو این ماه مبارک رمضان ما چه جوری بهرهبرداری کنیم از این ماه؟ ده مرتبه این سؤال را درِ خانۀ خدا با اشک و آه بپرسند. همین اهتمام برای بهره بردن، همین سوز و گداز داشتن برای از دست ندادن این فرصت عظیم، خودش مهمترین عامل بهرهبرداری است.
چگونه از ماه رمضان بیشتر بهره ببریم؟
ویژگی روزهداری برای ساختن تاریخ
به گزارش بسیج پرس؛ امام موسی صدر در آستانه ماه مبارک رمضان در تاریخ 21 اکتبر 1971 مصادف با 29 مهر 1350 درباره ماه بهار قرآن به ایراد سخنرانی پرداخت که در ادامه میآید:
مؤمنان!
دگر بار، رمضان مبارک فرا رسیده است؛ با شبهای الهام بخش، روزهای آموزنده و فضای آکنده از شمیم خاطرات و عبرتهایش که مایه جدیت و نظم است.دگر بار، روزه میگیریم، شب زندهداری میکنیم، شعائر را دو چندان میکنیم و سرانجام عید را با شادمانی و خشنودی جشن میگیریم و پس از آن به زندگی عادی باز میگردیم. بدین سان سالها تکرار و بر حجم خاطرات افزوده میشود.اما بیم آن میرود که روزه به عادتی بیروح و شعائر آن به سنتهایی سرگرمکننده بدل و ماه رمضان از همه معانی اصیلیاش تهی شده باشد. با نگاهی سریع در مییابیم که این مشکل، یعنی مشکل و مسأله روزه و رمضان، مسأله همه عبادات و همه مناسبتهاست. این آفت به همه عبادات و ایام راه یافته و اماکن مقدس و شعائر دینی و همه آموزههای آسمانی را در برگرفته است.آیا نقش راهبری دین در هدایت آدمی به آخر رسیده است؟ و به آیینها و خاطرات و تجمل بدل شده است؟ یا اینکه اساساً آموزههای دینی برای تخدیر آدمی آمدهاند و از آنجا که سختیها فرا گیریند، این آموزهها نیز همه زندگی آدمی را فرا گرفتهاند. آیا اکنون که آدمی بر بسیاری از مشکلات و سختیهایش چیره گشته، باید از نقش دین بکاهیم؟
مؤمنان!
بهتر است پیش از آنکه دیگران از ما بپرسند ما خود این پرسش دشوار را از خود بکنیم. اما حقیقت این است که این پرسش و پاسخها پیشتر مطرح شدهاند، اما ما آنها را نادیده گرفتیم، بر آنها چشم پوشیدیم و از سخن گفتن درباره آنها روی برتافتیم، تا با واقعیت دلهرهآور و تلخ روبه رو نشویم.
ای مؤمنان!
آیا در روزههامان آثار روزه را میبینیم؟ و در نمازمان عروج آن را؟ آیا در فطر و قربان معانی این اعیاد و کارکردشان را حس میکنیم؟ آیا شعائر در ما فعل و انفعال و اماکن مقدس در ما اثر دارد؟آیا در مسجد اقصی و کلیسای قیامت آن معانی را که بالقوه برای امتمان روشن بود، یافتهایم.اینها تجارب تلخ و دردآور ما در متن واقعیت تلخ و درد آور ماست. پس بار دگر با نگاهی واقع بینانه، همهجانبه و با شجاعت و بینش آموزههای دینمان را ارزیابی کنیم، شاید راهی نو بپیماییم و در آنها زندگی بدمیم، و از هستی خود به دین و آموزههای والایش ببخشیم تا جایگاه رفیع و فراگیر خود را باز یابد. بگذاریم دین ابعاد وجودی ما را فراتر ببرد و کثرتمان را وحدت بخشد و تشتتمان را به همدلی بدل کند.
ای مؤمنان!
هر گاه اندیشه دینی و آموزههایش در همه ابعاد زندگیمان؛ در خانه، در بازار، در دفتر کار و در عرصههای حیات ما حضور داشته باشد، هرگاه حصارها را از احساس دینی در بند در عبادتگاهها برداریم و بگذاریم این احساس به کلیت حیاتمان راه یابد، به زندگیمان پا نهد تا اختیار ما به دست او باشد و اثر گذارد و هدایت کند، هرگاه به او فرصت دهیم و نخواهیم که با منزوی کردن او از نقشش بکاهیم و او را از میان ببریم، تنها در این صورت است که آثار این گنج گرانمایه را در زندگی و در ساختن تمدن خود میبینیم.
مؤمنان!
روزه ماه رمضان و دیگر عبادات و شعائر دینی تنها فعالیتی جسمانی نیستند، بلکه حرکاتی سرچشمه گرفته از عقل و دلاند که به قالب حس در میآیند و با آن در میآمیزند، از همین رو هرگاه به دور از دخالت عقل و دل انجام گیرند، اعمالی خشک، کم رنگ و تقلیدگونهاند که ما را به خود مشغول میکنند، ولی تأثیری نمیگذارند.بر ماست تا در این تجربه تازه و این ماه مبارک و در روزهاش، عقل و دل را در کنار جسم فعال کنیم. باید تفکر و تأمل کنیم، باید عشق بورزیم و حساس باشیم. باید این عشق و آن تأمل را در متن روزه خود جاری سازیم.پیامبر فرمودند: «تفکر ساعه خیر من عباده سبعین سنه»؛ یک ساعت تفکر، برتر از هفتاد سال عبادت است، امام صادق(ع) نیز فرمودهاند: «هل الدین الا الحب؟»؛ آیا دین جز محبت است؟، این چنین روزه زندهای، سپر آتش است و یکی از ارکان اسلام، مهمانی خداوند است و تکریم انسان. قدر انسان است و قَدَر او، فقط در این صورت است که رمضان شرایط و فضایی را فراهم میکند که در آن انسان گرامی ساخته میشود، انسانی که فاتح مکه است و پیروز بدر و سازنده تاریخ.این چنین رمضانی ماه الفت و همدردی با دیگران و فصل فراموشی کینهها و اتحاد صفوف است. ماه وحدت کلمه و وحدت دلها و ماه رستاخیز دوباره امت است.این گونه روزهداری ماه رمضان نخستین گام در ساختن امت و تاریخ است، تمرینی برای جهاد و آمادگی برای نبرد است، آغاز بازگشت به سوی خداست، به سوی سرزمین مقدس خدا، به سوی قدس. این وعده حق خداوند است و خداوند از وعدهاش تخلف نمیکند. خداوند میفرماید: «ولینصرن اللَّه من ینصره ان اللَّه لقوی عزیز الذین ان مکنا هم فی الارض أقاموا الصلوة و آتو الزکاة وامروا بالمعروف ونهوا عن المنکر و للَّه عاقبة الامور».