شکافتن دیوار کعبه چقدر مستند است ؟
از آنجا که برخی امروزه تلاش می کنند به هر نحوی شده روایات معتبر تاریخی و غیره و معارف و تاریخ مستند شیعه را زیر سوال ببرند ، لذا این گزارش به طور مستند به واقعیت شکافتن دیوار کعبه برای تولد حضرت امیر علیه السلام می پردازد .
«يزيد بن قعنب گويد: من و عباس بن عبدالمطلب و گروهي از خاندان عبدالعزي در برابر خانه خدا نشسته بوديم كه ناگهان ديديم فاطمه بنت اسد، مادر اميرمؤمنان ـ ع ـ كه به آن حضرت حامله بود و نُه ماه از مدت حملش مي گذشت و دچار درد زايمان شده بود وارد شد و به درگاه خداوند عرض كرد: پروردگارا! من به تو و پيامبران و كتاب هايي كه از جانب تو فرستاده شده اند ايمان دارم و سخن جدم ابراهيم خليل را تصديق مي كنم و باور دارم كه او اين خانه والا را بنا كرده و به حق اين فرزندي كه در شكم دارم سوگند مي دهم كه وضع حمل مرا آسان كني.
يزيد بن قعنب مي گويد: در اين هنگام ديدم ديوار پشت كعبه شكافت و فاطمه وارد كعبه شد و از چشمان ما ناپديد گشت و ديوار به هم چسبيد. برخاستيم كه قفل در خانهكعبه را باز كنيم، قفل باز نشد، دانستيم كه اين رويداد به فرمان خدا رخ داده است.
پس از چهار روز كه گذشت فاطمه از خانهكعبه بيرون آمد و نوزادش اميرمؤمنان ـ ع ـ را روي دست داشت و گفت: من بر زنان گذشته تاريخ برتري يافته ام زيرا آسيه دختر مزاحم، خدا را به صورت پنهاني در جايي عبادت مي كرد كه عبادت خدا در آنجا جز از روي ناچاري سزاوار نبود، و مريم دختر عمران آن شاخه خشكيده خرما را با دستش تكان داد تا آنكه خرمايي تازه از آن فرو ريخت و خورد. ولي من وارد خانه خدا شدم و از ميوه ها و نعمتهاي بهشتي خوردم و وقتي خواستم خارج شوم هاتفي به من گفت: فاطمه! او را علي نام بگذار، چرا كه او بلند مرتبه است و خداوند علي اعلي مي گويد نام او را از نام خودم مشتق ساختم.
او را به آداب و اخلاق خودم تربيت كردم و از علوم پيچيده خود آگاهش نمودم او كسي است كه بت ها را در خانه من مي شكند و بر بام خانه ام اذان مي گويد و مرا به مجد و بزرگواري ياد مي كند. خوشا به حال كسي كه او را دوست بدارد و از او فرمان برد و واي بر كسي كه او را دشمن بدارد و فرمانش نبرد.[1]» ادامه در صفحه 2
صفحات: 1· 2