جای خالی عفاف و حجاب مردانه در جامعه
جای خالی عفاف و حجاب مردانه در جامعه
اصل حجاب از ضروریات دین مبین اسلام است و از آنجاکه جامعه ما یک جامعه اسلامی و دینی محسوب می شود، طبیعتا رعایت این مسأله در آن واجب است.اما این در شرایطی است که توجه به این مقوله در جامعه ما هر روز کمرنگ تر می شود. به نظر می رسد مسئله عفاف و حجاب نیازمند الگوهای جدید و نوآوری هایی است و امروز خلاء این نوآوری ها در جامعه ما احساس می شود. این در شرایطی است که شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز سند عفاف و حجاب را تنظیم کرده و در آن به شيوه های ترويج این فرهنگ اشاره کرده است. مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی در این باره با دکتر امیر حسین بانکی پور به گفتگو نشسته است که مشروح این گفتگو را در ادامه خواهد آمد.
به عنوان پرسش ابتدایی بفرمایید که چه نوآوری هایی در زمینه ارتقای عفاف و حجاب در جامعه وجود دارد و یا می توان از ان بهره برد؟
یک کار فرهنگی وقتی قرار است در یک نهاد فرهنگی و تمدنی اجرا شود باید از همه ابزارهای فرهنگی ممکن در جهت تحقق آن استفاده شود. یکی از نوآوری هایی که ما می توانیم در بحث عفاف و حجاب انجام دهیم این است که ابزارهای مختلف فرهنگی که می تواند در این زمینه به خدمت گرفته شود را به صورت ویژه جدا کرده و روی آن هاکار کنیم، به عنوان مثال باید ببینیم که از طریق عکس، گرافیک،شعر، داستان های کوتاه و بلند، مقالات مطبوعاتی، فیلم یا تله فیلم های کوتاه مؤثر در موضوع عفاف و حجاب، تا چه حد می توانیم این فرهنگ را به دیگران منتقل کنیم و حتی از اقلامی مانند لوازم التحریر و سایر ابزارهایی که فرهنگ سازی و گفتمان سازی می کنند نیز استفاده کنیم و نباید به صورت تک محصولی روی قضیه عفاف و حجاب تمرکز کنیم.
در این زمینه پرداختن به نقش مخاطب تا چه حد می تواند اثر گذار باشد؟
یکی از اقدامات مهم در عرصه های فرهنگی محور قرار دادن مخاطب است.اکنون وقتی یک اثر، کتاب یا سخنرانی در موضوع عفاف و حجاب منتشر می شود یا یک نمایشگاه در این زمینه برگزار می شود، کمتر مخاطب محور و عموما این اقدامات فرهنگی موضوع محور هستند. خیلی هم هنر خرج کار کنند به صورت مساله محور بر موضوع عفاف و حجاب وارد می شوند و به دنبال حل یک مساله در کتاب، مقاله یا نمایشگاه هستند. به اعتقاد بنده بالاتر از موضوع محوری یا مساله محوری، مخاطب محوری است و باید در امور فرهنگی مخاطب مشخص شود. اینکه مخاطب ما یک کودک، جوان، نوجوان یا میانسال است و در کدام گروه سنی قرار دارد باید در اولویت قرار گیرد.
مسئله دوم سطح تحصیلاتی مخاطب است که باید در نظر گرفته شود و محل زندگی و جنسیت و وضعیت حجاب نیز می تواند از جمله مواردی باشد که در اقدامات فرهنگی عفاف و حجاب مورد توجه قرار گیرد. اما متاسفانه ما در محصولات عفاف و حجاب، کمتر به مخاطب توجه کرده ایم. از همین رو خیلی اوقات مباحث یا محصولات فرهنگی نیز متناسب با افرادی که نیاز بیشتری به موضوع عفاف و حجاب دارند، مطرح نمی شود.
آیا حجم فعالیت های انجام شده در داخل کشور برای ارتقای فرهنگ عفاف و حجاب مناسب و موثری بوده است؟
قطعا اقدامات موثری در این زمینه نداشته ایم. درعرصه فضای مجازی یا بازی های کامپیوتری حتی یک بازی هم در زمینه حجاب ایجاد نشده یا یک فضای مجازی مناسب کودک تاسیس نشده است. این در حالی است که تا بخواهیم فضاهای مخرب فرهنگی برای کودک ایجاد شده؛ طرف مقابل حتی روی لوازم التحریر و اسباب بازی های کودکان ما کار می کنند و در الگوسازی های خود علیه حجاب برنامه ریزی می کنند اما ما هیچ اقدام قابل ملاحظه ای به نفع حجاب نداشته ایم. ما برای مخاطب مذکر خود چه محصولی تولید کرده ایم؟ این در حالی است که مردان نیز خود دارای حجاب و حیا هستند. یا در خصوص شاخص و صفت غیرت مردانه اقدام و علمکردی برای اینکه مردان جامعه نسبت به زنان و همسران خود یا حتی سایر بانوان جامعه غیرت داشته باشند، انجام نشده است. این جاهای خالی است که در زمینه عفاف و حجاب در جامعه ما وجود دارد و می توان آنها را با نوآوری حل کرد.
به نظر شما ازدواج به موقع چه کمکی می تواند در مساله ارتقای عفاف و حجاب در جامعه داشته باشد؟
مسئله عفاف و حجاب با موضوع ازدواج، خانه و خانواده گره خورده است. در سبک زندگی ما ازدواج و عفاف و حجاب یک منظومه به هم پیوسته است که در آن اگر سن ازدواج به تاخیر بیفتد و نیازهای نسل جوان از طریق ازدواج پاسخ داده نشود، به روش های دیگر از جمله نمایش های خیابانی یا ارتباطات غلط روی می آورند. عکس این مسئله هم وجود دارد؛ وقتی در یک جامعه فضای حجاب نامناسب شود، ذائقه ها برای ازدواج تغییر می کند. پسرها زنان را به اشکال گوناگون می بینند و همین موجب می شود ذائقه آنها در زمینه ازدواج تغییر کند. از همین رو مساله عفاف و حجاب و ازدواج به موقع با یکدیگر گره خورده و در هر کدام از این زمینه ها اگر یک اقدام مناسب صورت گیرد، بر طرف دیگر تاثیر گذار خواهد بود، حتی در شهرهای بزرگی مانند تهران می توان مشاهده کرد هر اندازه که فضای حجاب در آن نامناسب تر است، سن ازدواج نیز دچار اختلال شده است، به طوری که در منطقه شمیرانات میانگین سن ازدواج به 30 سال نزدیک شده است. این در حالی است که در شهرهای کوچکتر که بافت سنتی و حجاب و عفاف را بیشتر حفظ کرده اند می بینیم که سن ازدواج بسیار پایین تر از شهرهای بزرگ است و این امرکاملا محسوس و ملموس است.
به عنوان سوال پایانی این گفتگو بفرمایید که خانواده ها در تربیت فرزندان چه نقشی باید ایفا کنند تا بتوانند آنها را عفیف و محجبه بار آورند؟
خانواده ها به ابزار تربیت نیاز دارند. یکی از ابزار تربیت همین مسائلی است که در بخش ابتدایی گفتگو مطرح شد. خانواده در خلاء نمی تواند فرزند خود را تربیت کند از همین رو نیاز به ابزارها و وسائل فرهنگی که مروج حجاب است دارند. از اسباب بازی و لوازم التحریر گرفته تا کتاب و داستان و فیلم و رمان. همه این ابزارها باید مهیا باشند و مشوق فرزندان در زمینه عفاف و حجاب باشند. بنابراین محصولات حجاب و عفاف باید شناسایی شوند. در این بین حتی ممکن است محصولات خوبی در این زمینه تولید شده اما مهجور مانده باشند و رسانه ها و نهادهای فرهنگی موظف هستند این محصولات را شناسایی کرده و به خانواده ها معرفی کنند.