احترام به پدر و مادر در کلام حجت الاسلام دارستانی
احترام به پدر و مادر در کلام حجت الاسلام دارستانی
حجت الاسلام دارستانی- وقتی پدر و مادر از انسان ناراحت باشند، داروبر روی انسان اثر نمی کند. تمام درد جامع و مملکت ما از اینجا است که حواسمان به والدین نیست، در حالی که خدا هر چه به ما می دهد، به خاطر دعای پدر و مادر است. هزاران طلبه به حوزه علمیه می روند اما یکی از آن ها آیت الله بروجردی و آیت الله بهجت و … می شوند، چون بیشتر از بقیه در مقابل پدر و مادر کمر خم کردند.
آیت الله العظمی مرعشی نجفی کسی است که ۶۰ سال نماز شبش را در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها خواند. رئیس دفتر این عالم بزرگوار می گوید؛ یک بار به آقا گفتم: اجازه می دهید که دفتر را زود تعطیل کنم و بروم؟ چون پدرم آمده است، می خواهم به دیدارش بروم. آقا بغض کرد و فرمود: خوش به حالت که پدر داری! قبل از این که بروی، قصه من و پدرم را بشنو. حدوداً ده ساله بودم و در نجف بودیم که مادرم گفت: وقت نهار است، به طبقه ی بالا برو و پدرت را صدا کن. دیدم پدرم روی کتابه ا خوابش برده است، بین دو معادله مانده بودم، اگر امر مادر را اطاعت کنم و پدرم را از خواب شیرین بیدار کنم، پدرم ناراحت می شود، با خود گفتم کاری کنم که اگر پدرم بیدار شد، ناراحت نشود. خم شدم و کف پای پدرم را بوسیدم، در همین حال پدرم بیدار شد و این صحنه را که دید، گریه اش گرفت و همان لحظه برایم دعا کرد، که هرچه امروز دارم به خاطر همان چند دعای پدرم است.
کافی است که در مقابل پدر و مادرمان کمر خم کنیم، تا خدا آسمانی مان کند. کتاب های مرحوم علامه شیخ مرتضی انصاری قریب نود سال است که در حوزه تدریس می شود، چون مادرش را بر روی شانه می گذاشت و به حمام می برد تا زن ها او را بشویند و مجدد بر روی شانه می گذاشت و به منزل می آورد. مردم از او می پرسیدند: در منزل قاطر یا الاغی نداری که او را روی آن بگذاری؟ فرمود: دارم. نمی دانید وقتی مادرم را بر دوش گرفتم، زیر این بار سنگین چه گره هایی برایم باز شد. وقتی مادر ایشان از دنیا رفت، به پهنای صورت گریه می کرد، یتیمی سن بردار نیست. وقتی به او اشکال کردند، فرمود: گریه ام برای این است که از امروز به بعد، به چه شخصی خدمت کنم که خدا این همه گره هایم را باز کند؟ در عالم از مادر، سنگین وزن تر برای رسیدن به خدا داریم؟
حضرت موسی علیه السلام به در گاه خداوند رفت، ایشان مثل دفعات قبلی مورد عنایت خداوند نبود. از خدا پرسید: خدایا چه خطایی انجام داده ام؟ خدا به او فرمود: دفعه ی قبل مادرت زنده بود و دعایش پشت سرت بود. دعای مادر حضرت موسی در او تاثیرگذار بوده است.
احترام فوق العاده امام سجاد علیه السلام برای نامادری
از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: هیچ وقت دیده نشده است که شما با مادرتان سر یک سفره باشید. حضرت فرمود: می ترسم قطعه ای از غذا بردارم که چشم مادر زودتر از دست من به آن غذا بوده باشد. آیت الله بهجت در این مورد فرمودند: تازه ایشان نامادری امام زین العابدین علیه السلام بود که این همه احترام داشت، اگر مادر واقعی ایشان بود چه حرمتی می داشت؟
اشکال می گیرند که تا بحث پدر و مادر می شود، جوان ها عیب می گیرند که چرا فقط درباره حقوق آن ها صحبت می کنید، پس حق ما چه می شود؟ اسلامی که به شما دستور می دهد که به پدر و مادرت احسان و احترام کن، همین دستور را به فرزندان شما هم می دهد. در دنیا خدا حق را برای پدر و مادر قرار داده است، شما عیب های پدر و مادرت را ندیده بگیر و برای خدا از عیب هایشان بگذر که خدا در این دنیا آسمانی ات می کند و به خداوند بگو: خدایا چون تو دستور داده ای، من به آن ها محبت می کنم.
خدا در دنیا این گونه قرار داده است که آه پدر و مادر که بلند شود، بچه به زمین می خورد اما در قیامت برعکس است. این قدر پدر و مادرها هستند که با صورت به جهنم می روند به این دلیل که مثلا چرا نام خوب روی بچه شان نگذاشته اند. یک مصیبتی که در کشور ما فراگیر می شود این است که نام های علی، حسن، حسین و فاطمه کم می شود اما نام های فرزندان انبیا را روی کودکانشان می گذارند. روز قیامت که منادی در صحرای محشر فریاد می زند: این العلویون؟ بچه مان از نامش خجالت نکشد. چه نامی قشنگ تر از علی و فاطمه؟
این قدر بی هویت شده ایم که با یک سریال اسم بچه را به ما القا می کنند. یک سالی که یک سریال سی قسمتی پخش شده بود، در آن سال نام های دختر را از نام شخصیت آن فیلم گرفته بودند.
خطایی هم در بین بزرگ ترها اتفاق می افتد که می گویند: کاش بچه هایمان بودند و این حرف ها را می شنیدند اما این حرف ها برای پدرها هم هست. بروید گذشته ی خودتان را ورق بزنید و ببینید با پدر و مادرتان چه کرده اید که آن ها با شما این رفتار را می کنند؟ پدر و مادرهایی که از دنیا رفته اند، برایشان خیرات انجام دهید و به نیتشان یتیم سرپرستی کنید.
همه مدیون من هستند و من مدیون مادرم هستم
هر کس در دنیا حرمت پدر و مادرش را حفظ کند، خدا در دنیا مشهورش می کند. فرقی ندارد، فرد مسلمان، یهودی، مسیحی و لائیک و … باشد، اگر مقابل پدر و مادرت کمر خم کنی، خدا نامت را بین المللی می کند. و هر کس که حرمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم و فرزندانش را نگه دارد، هم در دنیا و هم در آخرت نامش می درخشد.
ادیسون شیعه نبود اما در دنیا نامش ماندگار شد و در همان عصر میلیون ها انسان زندگی کردند اما اکنون نامی از آنها نمانده است. ادیسون هشت اختراع دارد که یکی از آن ها برق است. می گوید: در هشت سالگی معلم مرا از مدرسه بیرون کرد و گفت: تو کودن هستی و نمی توانی درس بخوانی. مادرم مرا به مدرسه برد و به معلم گفت: خودم به این بچه درس می دهم و به عالم ثابت می کنم که بچه ام باهوش است. مادر ادیسون یک اتاق را برایش مدرسه کرده بود. مادرهای عزیز خانه تان را مدرسه کنید و به بچه ها درس دین بدهید، بچه ها از معارف تهی هستند حتی هفته ای ده دقیقه امام ها را به آن ها معرفی کنید.
ادیسون می گوید من در ۹ سالگی کتابی در کتابخانه ی محله ی ما نبود که من نخوانده باشم. در وصیت نامه اش می نویسد: من ادیسون از طفولیت دانستم که مادر چه چیزی خوبی است. روزی که معلم مرا کودن خواند، مادرم از من دفاع کرد. من از آن زمان به طور قطعی تصمیم گرفتم که ثابت کنم، مادرم درباره من خطا فکر نکرده است. همه مدیون من هستند و من مدیون مادرم هستنم. هر کس این یک خط را بفهمد نامش بین المللی می شود.
خوشا به حال آدمی که وقتی از او می پرسند: چه شد که این قدر خوب شدی و فرد موفقی هستی؟ بگوید: خدا پدر و مادرم را رحمت کند که هر چه دارم از دعای آن ها است.
لویی پاستور پدر علم شیمی جهان زن و فرزند نداشت و ۵۰ سال در آزمایشگاه گذراند، حتی وقت برای غذا خوردن هم نمی گذاشت تا زمانش هدر نرود.
لویی پاستور با ناراحتی و تأثر در جایگاه سخنرانی قرار گرفت و گفت: ای مادر! ای گمشده دلبند که سالیانی دراز در این خانه با من به سر بردی. تویی که اکنون همه چیز را مدیون تو می بینم. مادر شجاع و دلدارم. تمام حس فدارکاری و شور و هیجانی که در راه عظمت علم و بزرگی میهنم به کار بسته ام و از این پس نیز به کار خواهم بست، تو به من آموخته ای و در وجودم رسوخ داده ای. کار مشقّت باری که تو در خانه و کارگاه کوچکمان پیش گرفته بودی، به من درس صبر و حوصله در تحقیقات علمی آینده ام داد. اکنون از تو مادر اجازه می خواهم که تمام سرافرازی و سروری که میهنم در جشن امروز به من اعطا می کند، به پیشگاه با عظمتت تقدیم کنم. مادر بدان با تمام این افتخارات باز هم بدون تو خود را تنها و بی پناه می بینم.