معامله با خدا یا چشم مردم
05 فروردین 1396
معامله با خـدا یا چشم مردم شخصی مسجدی ساخت. بهلول از او پرسید : مسجد را برای رضای خدا ساختی یا اینکه بین مردم شناخته شوی؟ شخص پاسخ داد : معلوم است برای رضای خداوند! بهلول خواست اخلاص شخص را بیازماید. در نیمه های شب بهلول رفت و روی دیوار مسجد نوشت این… بیشتر »
نظر دهید »
بهشت فروختن بهلول
21 آبان 1395
بهشت فروختن بهلول روزي بهلول نزدیک رودخانه لب جوبی نشسته بود و چون بیکار بود مانند بچه ها با گِل چند باغچه کوچک ساخته بود . در این هنگام زبیده زن هارون الرشید از آن محل عبور می نمود . چون به نزدیک بهلول رسید سوال نمود چه می کنی ؟ بهلول جواب د اد بهشت می… بیشتر »
حمام رفتن بهلول و هارون
21 آبان 1395
داستان بهلول :حمام رفتن بهلول و هارون روزي خلیفه هارون الرشید به اتفاق بهلول به حمام رفت . خلیفه از روي شوخی از بهلول سوال نمود اگر من غلام بودم چند ارزش داشتم ؟ بهلول جواب داد پنجاه دینار خلیفه غضبناك شده گفت : دیوانه تنها لنگی که به خود بسته ام پنجاه… بیشتر »