ارزش و اعتبار نماز اول وقت
مقام معظم رهبری ( دامت ظله العالی):
- نماز، معبر اصلی برای سلوك انسان در راهی است كه ادیان الهی در برابر آدمی نهادهاند تا بتوانند از آن به هدف و غایت اصلی حیات؛ یعنی رستگاری و خوشبختی دنیا و آخرت دست یابد…
- به این اصل معتقد بوده و هستم که اگر کار به نماز می خورد باید کار را تعطیل کرد و نماز خواند .استدلالم هم این است که وقتی ندا می آید : حی علی الصلاه
این خیلی تجاهر و وقاحت می خواهد که خداوند شما را به نماز بخواند
و شما چشم در چشم دیگران بدوزید و توجهی نکنید ، این لوث کردن ارزش نماز است
که هم به کار لطمه می زند و هم عوارض وضعی دارد .
معرفی یک استاد خصوصی برای سیر و سلوک عرفانی!
چقدر خوب است آدم، استادی داشته باشد که دردهای او را تشخیص بدهد و بگوید: باید فلان کار را انجام دهی تا مشکلت حل شود. استاد گاهی نه تنها راهنمایی میکند، بلکه به آدم کمک میکند تا مشکلش برطرف شود. شاید داستانهای زیادی شنیده باشید از کسانی که به دنبال سیر و سلوک الی الله بودهاند و اگر استاد خوبی نصیبشان شده، چگونه آن استاد در مراحل مختلف دستشان را گرفته و برای عبور از موانع کمکشان کرده است.
اما همۀ ما استادی به نام نماز داریم؛ نماز استاد رساندن انسان به خداست. نماز زنده است، شعور دارد، متحرک است، فعال است، بصیر است، آگاه است. نماز مثل یک عادت شخصی یا یک مراسم عمومی نیست. نماز یک فعالیت مردة بیروح نیست، که خاصیتی برای ما نداشته باشد. نماز هر کسی متناسب با خود او برایش کار میکند. اگر من حب مقام دارم، نماز من، حب مقام مرا برطرف میکند. اگر حبّ مال دارم، حبّ مال مرا برطرف میکند. اگر حبّ شهوت دارم، حبّ شهوت مرا برطرف میکند. اگر تکبر دارم، تکبرم را زائل میکند. اگر محبت به خدا ندارم، محبت به خدا میآورد. نماز هر کسی میداند با او چکار کند تا اصلاح شود.
شما فکر میکنید، بزرگان و عرفای ما که به جایی رسیدند با چه چیزی رسیدند؟
با همین نماز! نماز، خودش به تنهایی استاد انسان است. مثلاً هر بار بعد از خواندن نماز، وقتی که میخواهی سریع از سر سجاده بلند شوی و به سراغ کارهایت بروی، اگر به خودت بگویی: «بگذار تعقیبات نماز را هم بخوانم» و بعد کمی تأمل کنی و بنشینی تعقیبات نماز را بخوانی، همین باعث میشود یکی از بدیهای روح تو از بین برود.
سوال: پس دیگر استاد نمیخواهیم؟
پس اینکه گفتهاند: «طی این مرحله بی همرهی خضر مکن، ظلمات است بترس از خطر تنهایی» چه میشود؟
جواب: اگر برایت لازم بود، حتماً خداوند کسی را سر راهت قرار خواهد داد. برای اول راه، همین آگاهیهای عمومی که اکثر شما دارید کافی است. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: که «شما به عمل به آنچه میدانید محتاجترید تا به دانستن آنچه که نمیدانید.»
استاد پناهیان
اگر امروز مسیح بود...
اگر امروز مسیح بود…
اگر حضرت عیسی مسیح (علیهالسلام) امروز در میان ما میبود، لحظهای را برای مبارزه با سردمداران ظلم و استکبار جهانی از دست نمیداد و گرسنگی و سرگردانی میلیاردها انسانی را که به وسیلهی قدرتهای بزرگ، استثمار و به جنگ و فساد و ستیزهخویی سوق داده میشوند، تحمل نمیکرد.
پیام به مسیحیان و مسلمانان جهان، به مناسبت سالروز میلاد حضرت عیسی مسیح (علیهالسلام) ۱۳۷۰/۱۰/۷
حضرت عيسي در قرآن کريم
در دين مقدس اسلام، همه پيامبران الهي سزاوار تکريم واحترام هستند؛ چرا که آنان برگزيدگان پروردگار بوده اند ومسلمانان موظفند همه رسولان الهي را دوست داشته باشند وآنان را محترم بشمارند. در کتاب مقدس مسلمانان، قرآن ، سرگذشت برخي پيامبران الهي بيان شده که حضرت عيسي(ع) از آن جمله است. در سوره مريم ،ازآيه 16 به بعد به صورت کامل درباره تولد حضرت مسيح(ع) سخن به ميان آمده است.پس از لحظاتي نوزاد- حضرت مسيح (ع) - لب به سخن گشود:«قال اني عبدالله آتاني الکتاب و جعلني نبيّا؛ گفت: من بنده خدايم.اوبه من کتاب[آسماني] عطا کرده و مرا پيامبر قرار داده است.»(مريم:30).
«وجعلني مبارکا اين ما کنت و اوصاني بالصلاه والزکاه مادمت حيا؛و[خداوند] مرا موجودي پربرکت قرار داده است؛ درهر جا که باشم و مرا به نماز و زکات سفارش کرده ، تا زماني که زنده ام » .(مريم:31).
«والسلام علي يوم ولدت ويوم اموت ويوم ابعث حيا؛سلام و درود خدا برمن باد، آن روز که متولد شدم، آن روز که مي ميرم وآن روز که زنده بر انگيخته مي شوم.»(مريم:33).
«قولوا امنا بالله انزل الينا و ما انزل الي ابراهيم واسماعيل و اسحق ويعقوب والاسباط وما اوتي موسي وعيسي وما اوتي النبيون من ربهم لانفرق بين احد منهم و نحن له مسلمون ؛ بگوييد ما به خدا ايمان آورديم وبه آنچه به ما نازل شده وبه آنچه بر ابراهيم؛ اسماعيل؛ اسحاق،يعقوب واسباط نازل شده و به آنچه به موسي وعيسي وپيامبران ديگر از طرف پروردگار داده شده است وما هيچ تفاوتي ميان آنها نمي گذاريم ودربرابر فرمان خدا تسليم هستيم » (بقره:136).
«…وآتينا عيسي ابن مريم البينات وايدناه بروح القدس…؛…ما به عيسي؛ پسر مريم نشانه هاي روشن داديم و او را با روح القدس تأييد کرديم».(بقره:87و253).
«ويکلم الناس في المهد و کهلا ومن الصالحين؛اوبا مردم ، در گهواره آن گونه سخن گفت که در کهولت سخن مي گويد و او از صالحان است ».(آل عمران : 46).
«ورسولا الي بني اسرائيل اني قد جئتکم بايه من ربکم اني اخلق لکم من الطين کهيئه الطير فانفخ فيه فيکون طيرا باذن الله وابري ء الاکمه والابرص واحيي الموتي باذن الله وانبئکم بما تاکلون وما تدخرون في بيوتکم ان في ذلک لايه لکم ان کنتم مؤمنين؛ وخداوند او را رسول وفرستاده اي به سوي بني اسرائيل قرار مي دهد.[وحضرت عيسي مي گويد:] من از گل چيزي به شکل پرنده مي سازم، سپس درآن مي دمم که به فرمان خدا پرنده اي مي شود.من کور مادرزاد ومبتلا به بيماري برص(پيسي)را بهبود مي بخشم.من مردگان رابه فرمان خدا زنده مي کنم و شما را ازآنچه مي خوريد و درخانه ها ذخيره مي کنيد، خبر مي دهم. مسلماً دراين [معجزات]،براي شما-اگر مؤمن باشيد- عبرت است». (آل عمران : 49).
«قالت الملائکه يا مريم ان الله يبشرک بکلمه منه اسمه الميسح عيسي ابن مريم وجيها في الدنيا والاخره ومن المقربين؛فرشتگان به مريم گفتند: خدا تو را به کلمه اي که نامش مسيح بن مريم است، مژده مي دهد که او در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان درگاه خداست».(آل عمران: 45).
«وقولهم انا قتلنا المسيح عيس ابن مريم رسول الله وما قتلوه وما صلبوه ولکن شبه لهم وان الذين اختلفوا فيه لفي شک منه ما لهم به من علم الا اتباع الظن وما قتلوه يقيناً؛
وهم از اين رو که گفتند: ما مسيح بن مريم، رسول خدا را کشتيم، در صورتي که او را نکشتند و به دار نکشيدند، بلکه امر برآنها مشتبه شد و همانا آنان که درباره او عقايد گوناگون اظهار داشتند، از روي شک وترديد سخن گفتند وبه اوعالم نبودند، جز آنکه از پي گمان خود مي رفتند وبه طور يقين مسيح را نکشتند. » (نساء:157).
«وان من اهل الکتاب الا ليومنن به قبل موته و يوم القيامه يکون عليهم شهيداً؛ وهيچ يک از اهل کتاب نيست مگر اينکه پيش از مرگش به او ايمان آورد وعيسي (ع) در روز قيامت به ايمانشان گواهي خواهد داد».(نساء159).
منبع:اشارات شماره128
چنين گفت مسيح
در آستانه سال نو ميلادي و تولد حضرت مسيح(ع) هستيم؛ پيامبري که او را به مهربانياش ميشناسند و به ايماني که درد را دوا ميکرد و به حکم خدايي مرگها را زندگي ميبخشيد؛ پيامبري که يقين داشت اگر ايمان به خدا داشته باشيد هر کاري شدني است: «اگر به خدا ايمان داشته باشيد ميتوانيد به اين کوه زيتون بگوييد برخيزد و در دريا بيفتد و فرمان شما را بدون چون و چرا اطاعت کند» پيامبري که چشم را چراغ وجود انسان ميداند: «اگر چشم تو پاک باشد تمام وجود تو نيز پاک و روشن خواهد بود.» به بهانه آغاز سال نو ميلادي، نگاهي انداختهايم به گوشهاي از پيامهاي روشنگرانه اين پيامبر بزرگوار.
گفته شده است که هر کس مرتکب قتل شود محکوم به مرگ است اما من ميگويم که حتي اگر نسبت به برادر خود خشمگين شوي و بر او فرياد بزني بايد تو را محاکمه کرد و اگر برادر خود را «ابله» خطاب کني بايد تو را به دادگاه برد و اگر به دوستت ناسزا گويي سزايت آتش جهنم است.
اگر نذري داري و ميخواهي گوسفندي قرباني کني و همان لحظه به يادت آيد که دوستت از تو رنجيده است گوسفند را همان جا رها کن و اول از دوستت عذرخواهي نما و با او آشتي کن.
گفته شده است که زنا مکن ولي من ميگويم که اگر حتي با نظر شهوتآلود به زني نگاه کني همان لحظه در دل خود اين عمل را انجام دادهاي. پس اگر چشمي که برايت اين قدر عزيز است باعث ميشود گناه کني آن را از حدقه درآور و دور افکن. بهتر است بدنت ناقص باشد تا اينکه که تمام وجودت به جهنم بيفتد. و اگر دست راستت باعث ميشود گناه کني آن را ببر و دور بينداز. بهتر است يک دست داشته باشي تا اينکه با دو دست به جهنم بروي.
اگر به خدا ايمان داشته باشيد ميتوانيد به اين کوه زيتون بگوييد برخيزد و در دريا بيفتد و فرمان شما را بدون چون و چرا اطاعت کند. فقط کافي است به آنچه که ميگوييد ايمان داشته باشيد. به خود شک راه ندهيد. خوب گوش کنيد. اگر ايمان داشته باشيد هر چه در دعا بخواهيد خدا به شما خواهد داد.
گفته شده که قسم دروغ نخور و هر گاه به نام خدا قسم ياد کني آن را وفا کن اما من ميگويم هيچ گاه قسم نخور؛ نه به آسمان که تخت خدا است و نه به زمين که پايانداز اوست. به هيچ يک از اينها سوگند ياد نکن. به سر خود نيز قسم نخور زيرا قادر نيستي مويي را سفيد يا سياه گرداني. فقط بگو: «بلي» يا «نه»! همين کافي است اما اگر براي سخني که ميگويي قسم بخوري، نشان ميدهي که نيرنگي در کار است.
اگر فقط بر آناني که شما را دوست دارند محبت کنيد چه برتري بر مردمان پست داريد که ايشان نيز چنين ميکنند؟ اگر فقط با دوستان خود دوستي کنيد، با کافران چه فرقي داريد که اينان نيز چنين ميکنند؟
خدا از همان ابتدا مرد و زن را براي پيوند هميشگي آفريد. به همين دليل مرد بايد از پدر و مادر خود جدا شود و به همسرش بپيوندد، به طوري که از آن پس دوتن نباشند بلکه يک تن باشند و هيچ کس حق ندارد اين اتحاد را بر هم زند و ايشان را از يکديگر جدا سازد چون خدا آن دو را با هم يکي ساخته است.
مراقب باشيد که اعمال نيک خود را در انظار مردم انجام ندهيد تا شما را ببينند و تحسين کنند زيرا در اين صورت اجري نخواهيد داشت. هر گاه به فقيري کمک ميکني در هر محفلي درباره کار نيک خود داد سخن سر نده چون به اين ترتيب اجري را که بايد از خدا بگيري از مردم گرفتهاي. وقتي به کسي صدقهاي ميدهي نگذار حتي دست چپت از کاري که دست راستت ميکند آگاه شود تا نيکويي تو در نهان باشد.
ثروت خود را روي زمين نيندوزيد زيرا ممکن است بيد يا زنگ به آن آسيب رساند يا دزد آن را بربايد. ثروتتان را در آسمان بيندوزيد؛ در جايي که از بيد و زنگ و دزد خبري نيست. اگر ثروت شما در آسمان باشد فکر و دلتان نيز در آنجا خواهد بود.
مرواريدهاي خود را نزد خوکها نگذاريد چون قادر به تشخيص ارزش آنها نيستند. آنها مرواريدها را لگدمال ميکنند و به شما حملهور خواهند شد. به همين ترتيب چيزهاي مقدس را در اختيار انسانهاي بدکار نگذاريد.
بخواهيد تا به شما داده شود. بجوييد تا بيابيد. در بزنيد تا به روي شما باز شود زيرا هر که چيزي بخواهد به دست خواهد آورد و از هر که بجويد خواهد يافت. کافي است در بزنيد که در به رويتان باز شود.
نادان کسي است که در اين دنيا مال و ثروت جمع کند اما توشهاي براي آخرت نيندوزد.
چشم چراغ وجود انسان است. اگر چشم تو پاک باشد، تمام وجود تو نيز پاک و روشن خواهد بود ولي اگر چشمت با شهوت و طمع تيره شده باشد تمام وجودت هم در تاريکي عميقي فرو خواهد رفت.
براي خوراک و پوشاک غصه نخوريد. براي همين زندگي و بدني که داريد شاد باشيد. آيا ارزش زندگي و بدني که داريد بيشتر از خوراک و پوشاک نيست؟ به پرندگان نگاه کنيد. غصه ندارند که چه بخورند. نه ميکارند و نه درو ميکنند ولي خداوند خوراک آنها را فراهم ميسازد. آيا شما براي خدا خيلي بيشتر از اين پرندگان ارزش نداريد؟ آيا غصه خوردن ميتواند يک لحظه عمرتان را طولانيتر کند؟
از کسي ايراد نگيريد تا از شما ايراد نگيرند زيرا هر طور که با ديگران رفتار کنيد همانگونه با شما رفتار خواهند کرد. چرا پر کاه را در چشم برادرت ميبيني اما تير چوب را در چشم خودت نميبيني؟ چگونه جرات ميکني بگويي: اجازه بده پر کاه را از چشمت درآورم در حالي که خودت چوبي در چشم داري؟ اي متظاهر! نخست چوب را از چشم خود درآور تا بهتر بتواني پر کاه را در چشم برادرت ببيني.
هيچ کس چراغ را روشن نميکند تا پنهانش سازد بلکه آن را در جايي ميآويزد که نورش بر هر که وارد اتاق ميشود بتابد. چشم نيز چراغ وجود است. چشم پاک همچون تابش آفتاب، اعماق وجود انسان را روشن ميکند. اما چشم ناپاک و گناهآلود جلوي تابش نور را ميگيرد و انسان را غرق در تاريکي ميسازد.پس هوشيار باشيد مبادا به جاي نور، تاريکي بر وجودتان حکمفرما شود. اگر باطن شما نوراني بوده و هيچ نقطه تاريکي در آن نباشد آنگاه سراسر وجودتان درخشان خواهد بود، گويي چراغي پر نور بر شما ميتابد.
اگر احکام خدا را نگاه داري، زندگي جاويد خواهي يافت، قتل نکن، زنا نکن، دزدي نکن، دروغ نگو، به پدر و مادرت احترام بگذار، ديگران را مثل خودت دوست داشته باش.
بزرگي شما بستگي به اين دارد که تا چه اندازه به فکر ديگران باشيد.
نگاهی متفاوت و کاربردی به نماز
نگاهی متفاوت و کاربردی به نماز
کتاب - چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟- ، اثر استاد پناهیان،
قسمتی از متن کتاب :
(( اگر نمازخوانها قشنگ نماز بخوانند، اگر نمازخوانها از نمازشان لذت کافی و بهرۀ وافی ببرند، طبیعتاً اکثر بینمازها هم به سمت نماز گرایش پیدا خواهند کرد. راه تبلیغ دین همین است.راه تبلیغ این نیست که عدهای بیایند مسلمان نیمبند و نیمپز شوند و ما هنوز این را درست نکرده و بدون اینکه به قدر کافی الگوی خوب داشته باشیم، سراغ بقیۀ اهل عالم برویم تا آنها را درست کنیم.راه اینکه بینمازها، نمازخوان شوند این است که عدهای در نماز، تا آخرِ راه را بروند. لذا اگر ما بخواهیم برای نمازخوان کردن بینمازها تلاشی کنیم، راهش این است که ابتدا به نماز خودمان مقداری بیشتر عنایت و توجه داشته باشیم، و نماز خودمان را رشد دهیم*))
دهمین و جدیدترین اثر مکتوب برگرفته از مباحث حجتالاسلام پناهیان پس از یکسال به چاپ هشتم رسید. این کتاب 220 صفحهای از زاویهای جدید و کاملاً کاربردی به سوال بسیار مهم «چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟» پرداخته است و مهمترین آثار و فواید روحی و روانی نماز را که اغلب به آن توجه نمیشود را به زبان ساده و تحلیلی توضیح داده است.
نسخۀ صوتی این مباحث که حدود ده سال قبل منتشر شد، به دلیل نگاه تازه و متفاوت و درعین حال علمی، کاربردی و چالشبرانگیزش به «نماز خوب» که با بیانی ساده و روان و آمیخته با مثال ارائه شده، با استقبال فراوان و گستردۀ اقشار مختلف به ویژه دانشآموزان، دانشجویان، مراکز فرهنگی و همچنین معلمان، مربیان و فعالین فرهنگی قرار گرفت و سرانجام پیگیریها برای چاپ این مباحث به صورت مکتوب به سرانجام رسید.
در این کتاب به سوالهای زیر پاسخ داده شده:
پاسخ به سوالهای جوانان:
چرا نماز خوب خواندن را برای خودمان اینقدر مشکل کردهایم؟
چرا نماز در ما زیاد تأثیر نمیگذارد؟
چگونه از نماز لذت ببریم؟
تصورات اشتباه ما در مورد نماز خوب، چقدر به نماز ما ضربه میزند؟
اصلیترین و مهمترین ویژگی نماز خوب چیست؟
اشکال مهم نمازهای ما چیست؟
وقتی حال نماز خواندن نداریم، چگونه خودمان را قانع کنیم که نماز بخوانیم؟
رسیدن به نماز عاشقانه چه مراحلی دارد؟
-پاسخ به سوالهای والدین و مربیان:
دلیل کاهلنمازی برخی بچهها چیست؟
راه صحیح معرفی نماز به فرزندان چیست؟
مهمترین راه ترویج نماز چیست؟
نمازاول وقت چگونه باعث افزایش خلاقیت میشود؟
چرا گناه تمام بینمازها گردن نمازخوانهاست؟
راه نمازخوان شدن بی نمازها چیست؟
ادامه راه استکبارستیزی ، تنها جواب قاطع به آمریکا
ادامه راه استکبارستیزی ، تنها جواب قاطع به آمریکا
واقعا دنیای عجیبی است!!!
برخی کشورها مانند انگلیس و آمریکا و برخی جیره خواران انها این روزها وقاحت را به حد نهایت رسانده اند.
از یک طرف به تروریستها کمک می کنند و آنها را حمایت مالی و تسلیحاتی میکند و از طرف دیگر برای جنگ حلب اشک تمساح می ریزد
دوست ترین دوست تروریستها هستند و درعین حال ادعای جنگ با تروریستها را دارند
دستشان در گوشه و کنار دنیا به خون میلیونها انسان بی گناه آلوده است و صحبت از حقوق بشر در سوریه می کنند .
همین مانده که رژیم صهیونیستی در این مسئله اظهار نظر کند.
شاید گمانشان این است مردم دنیا قضیه فلسطین را فراموش کرده اند .
شاید جنایات بی حد و اندازه خود در غزه و فلسطین و لبنان که چند برابر بدتر از کار داعش در سوریه و عراق است را از یاد برده اند
مگر مردم غزه و یمن و نیجریه و میانمار و … جز جامعه انسانی نیستند !؟
شما که سالهاست در عراق و سوریه و افغانستان و یمن و فلسطین میلیونها انسان بی گناه از جمله هزاران زن و کودک را کشته اید چطور جرات می کنید از حقوق بشر صحبت کنید!
تنها جوابی که باید به این جنایتکاران بی شرم داد استقامت بر راهی است که در پیش گرفته ایم همان راهی که امام عزیزمان پایه گذاری کرد و همان مقابله تا اخرین قطره خون است
همان مرگ بر امریکایی که امروزه بیشترین تلاششان برای حذف آن از فرهنگ ملتهاست
این تنهاراه نجات و رستگاری مظلومان جهان است
ادامه راه استکبار ستیزی با صبر و مقاومت و جهاد انشا…
جوانانی که در آینده کشور به آنها نیاز دارد!
مقام معظم رهبری (دامت ظله العالی ):
-شما جوانها؛ فردا مال شما است. هم خودتان را بهمعنای واقعی کلمه بسازید، هم ثابتقدم بمانید….
-هم خودسازی کنید، هم دگرسازی کنید…
-کشور به شما (جوانان) احتیاج دارد؛ کشور به این میلیونها دانشآموز و دانشجویی که امروز ما در کشور داریم احتیاج مُبرم دارد. ما به جوان مومن، وفادار، امیدوار، بانشاط، فعّال، باابتکار احتیاج داریم، کشور احتیاج دارد، آیندهی کشور احتیاج دارد.
…یکی از عرصههای چالش ما با آمریکا این است. آمریکاییها دلشان میخواهد جوانهای ما آن شجاعت را نداشته باشند، آن امید را نداشته باشند، آن انگیزه را نداشته باشند، آن تحرّک را نداشته باشند، آن توان جسمی را نداشته باشند، آن توان فکری را نداشته باشند، نسبت به دشمن خوشبین باشند، نسبت به فرماندهی خودی و عقبهی خودی بدبین باشند؛ جوان ما را دشمن اینجوری میپسندد. هدف تبلیغات رادیویی و تلویزیونی و اینترنتی دشمن و همهی کارهای گوناگونی که میکند، که مخاطبش جوانهای ما باشند، این است؛ جوان ایرانی را میخواهد تبدیل کند به آنچنان عنصری؛ عنصری که نه ایمان درستی دارد، نه شجاعت آنچنانی دارد، نه انگیزهای دارد، نه امیدی دارد؛ میخواهد تبدیل کند به این. جمهوری اسلامی درست نقطهی مقابل [است]؛ میخواهد این جوان تبدیل بشود به یک عنصر فعّال و اثرگذار.
جلسه آموزشی ائمه جماعات
ائمه جماعات مدرسه علمیه فاطمیه شهرکرد در جلسه آموزشی ائمه جماعات که از طرف ناحیه 2 آموزش وپرورش شهرستان شهرکرد در رمکان دارلقرآن الزهرا برگزار شد شرکت نمودند.
این جلسه با خیر مقدم گویی ریاست محترم آموزش و پرورش ناحیه 2 آغاز شد .
در ادامه مهمان ویژه برنامه حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای خدابنده با اشاره به اینکه ائمه جماعت بودن یک وظیفه است بیان نمودند اولین نکته ای که باید رعایت شود ارتباط بین ائمه جماعات با مسئولین مدرسه و دانش آموزان می باشد. ایشان در ادامه فرمودند تربیت یک کار مستمر و دور بازده است.برای کار تربیتی باید زمینه سازی کرد و همچنین ایشان بیان داشتند که امر تربیت باید هدفمند و چند بعدی باشد و یک امام جماعت نباید تنها به خواندن نماز در مدرسه اکتفا کند.
يلدا با حافظ
يلدا با حافظ
مصطفي رحماندوست ، نويسنده و شاعر اعتقاد دارد تنها خانواده هاي بافرهنگ به سنت حافظ خواني و شاهنامه خواني در شب يلدا وفادار مانده اند. وي مي گويد: شب يلدا بر دو پايه استوار است ؛ خوردن ميوه ها و تنقلات که البته انتخاب هر کدام از آنها فلسفه خاصي دارد و دور هم جمع شدن و گپ زدن که معمولا با حافظ خواني همراه است.
وي معتقد است ، در گذشته هم فقط افراد فرهيخته و اهل سواد و دانش اين شب را با حافظ خواني و شاهنامه خواني توام مي کردند ، چرا که همه خانواده ها اهل سواد نبودند تا کارهايي مثل حافظ خواني برايشان لذتبخش باشد. رحماندوست مي گويد: در حال حاضر نيز وضعيت کمابيش به همان منوال است ، يعني به استثناي خانواده هايي که به فرهنگ و فکر اهميت مي دهند ، بقيه کماکان همان روش را دنبال مي کنند و بيشتر هم و غم خود را بر تقويت شکمي قرار مي دهند. وي ادامه مي دهد: اگرچه بررسي تطبيقي در زمينه حافظ خواني در گذشته و حال ممکن نيست ، ولي مي توان ادعا کرد در حال حاضر فقط خانواده هاي بافرهنگ به اين جنبه شب يلدا مي پردازند. برعکس اين اظهارنظر، محمد آقاپور ، مردم شناس ، معتقد است : مراسم حافظ خواني در اين شب متعلق به طبقه خاص و اهل ادب و فرهنگ نيست ، چرا که تقريبا در تمام منازل ، کتاب حافظ وجود دارد و نه فقط مختص اين شب نيست بلکه اصولا مردم به حافظ خواني و فال حافظ اعتقاد دارند. به گفته وي ، در عامه مردم باور و اعتقاد به فال حافظ بسيار قوي است.
منبع: راسخون