امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): بچه های خود را مؤمن بار بیاورید
به فرزندانتان برسید؛
« قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها النّاس و الحجاره ».
حق نداریم فرزندان را رها کنیم. سعی تان این باشد که ایمانشان را حفظ کنید.
کاری نکنید که ایمان جوانتان، دختر و پسرتان- اگر دانشجوست، اگر کاسب است، اگر مشغول کار دیگر است- به مبانی شما متزلزل شود. گاهی انسان با دست و زبان بی مهار و بیرون از کنترل و با عمل غلط خودش کاری می کند که جوان خود را از دین و مبانی دینی و اعتقادات و اصول دور می کند؛ او را بی اعتقاد می کند. ما چنین کسانی را داشتیم؛ از هر دو طرف هم ممکن است. گاهی با سختگیری های بیجا – که بنده به سختگیری های بیجا اصلاً توصیه نمی کنم- و گاهی هم با برخورد تند و تلخ و ترش، بعضی ها بچه ها را زده می کنند؛ بعضی هم از آن طرف با بی مبالاتی ها و لا ابالی گری ها و امکانات بی حساب در اختیار بچه ها گذاشتن و از هر غلط آنها با اغماض چشم پوشی کردن، بچه ها را با دست خود طرد می کنند؛ در نتیجه بچه فاسد و خراب می شود. باید با منطق و برخورد صحیح و مهربانانه با فرزندان برخورد کرد.
« قوا انفسکم و اهلیکم»؛ جوان و همسرتان را باید حفظ کنید؛ این جزو وظایف شماست. این، اثر تشدید کننده دارد؛ یعنی وقتی در خانواده یی، جوان یا یک عضو خانواده خدای نکرده نقطه ی ضعفی پیدا کرد؛ مثل لکه ی سیاهی شد روی دندان، و مینای دندان در این نقطه خراب شد، بتدریج روی ذهن مخاطبهای خودش و پدر و مادرش اثر می گذارد و همین طور اثرهای متقابل تشدید کننده دارد؛ در نتیجه آن حقیقت و معنویت را از دست می دهد.
این آیه ی شریفه برای من همیشه جالب بوده است:
الذیّن امنوا و اتّبعهم ذریّتهم بأیمان الحقنابهم ذریتهم و ما التناهم من عملهم من شیء؛
کسانی که توانسته اند ایمان ذریّه ی خود را حفظ کنند- ولو عمل ذریّه، آن چنان برجسته نیست- ما در درجات عالی معنوی، ذریّه را به آنها ملحق می کنیم.
در روایت دارد: « لتقرّ عیونهم»؛ تا چشمهایشان روشن شود.
مؤمن که شما باشید، اگر توانستید بچه ی خود را مؤمن بار بیاورید، خدای متعال کمبودهای این بچه را در قیامت، در بهشت و در عرصات دشواری که در برابر شماست، جبران می کند؛ او را به شما می رساند تا چشم و دل شما روشن شود. خدا برای یک مؤمن خیلی ارزش قائل است.
سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان نظام 6/8/1383
برای تامل : کودکان و فرزندانمان امانت های الهی هستند
خنده و لبخند در روایات
اين نوشته را تقديم مي كنم به همه ي عاشقان ولايت كه وجودشان شادي بخش محافل ايمان است و ان شاء الله با اولياء الله در شادي وصال يار محشور خواهند شد.
رسول خدا (ص) می فرماید :
” مؤمن شوخ ( طبع ) است و لبخند بر لب دارد . ”
در همين رابطه ، امروزه این ضرب المثل ایرانی که :
” خنده بر هر درد بی درمان دواست “
از نظر علمي ، تاييد شده است . در عصر حاضر ، دانش پزشکی تاکید می کند اشخاصی که شادند ، در مقايسه با آنان که به زندگی بدبین هستند و از اخلاق خوش بهره ندارند ، بسیار کمتر دچار بیماری های جسمی و روانی می شوند . بر این اساس ، می توان گفت هر عاملی که شادابی را به انسان هدیه کند ، درواقع به سلامتی جسم و روان او کمک کرده است . اما نکته مهمی که علم طب به آن اشاره دارد ، این است که در موارد زیادی ، شادابی و افسردگی انسان ، تحت تاثير تغییرات مواد شیمیایی در بدن است . برای مثال ، عصبانیت و ناراحتی غیرارادی و بدون دليل بعضي از افراد در هنگام صبح ، در اثر تغییرات و يا کم و زیاد شدن برخي از تركيبات شیمیایی در خون است . همچنین افزایش ماده ای به نام ” کورتیزول ” در بدن ، موجب شعف و شادی انسان می شود . این ماده در سحرگاه در داخل بدن ، افزایش می یابد و در صورت بیداري فرد در این ساعات ، لذت و شعفي خاص به او دست می دهد که بی شک بر خلقيات او در طول روز تاثیر گذار است . به همين دليل ، روانشناسان بر اين باورند كساني که در سحرگاهان به نماز و نیایش می پردازند ، از جدی ترین هیجانات روانی بهره می برند و بدينوسيله روح خود را به وجد و سرور می رسانند . البته بايد توجه داشت که نماز و نیایش ، به خودي خود ، پرواز در فضای معنویت و بندگی است و باعث شكفتگی و طراوت دل می شود
(رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند:
نشانه آدمیان بهشتی تبسم همیشگی است.
(امام علی علیهالسلام):
بعد از سلامتی خنده بزرگترین نعمت خداست
(امام علی علیهالسلام ) :
خنده و تبسم نشانه بارز خوشرویی است و آن موجب دوست یابی است.
(امام صادق علیهالسلام) :
خوشحال کردن قلب مومن از ده حجّ با ارزشتر است.
(امام رضا علیهالسلام) :
نزد خداوند کافر خوشرو از مؤمن ترشرو عزیزتر است.
(امام جواد علیهالسلام) :
هر که مؤمنی را از غم و اندوه شاد کند خداوند دل او را در روز قیامت شاد میکند.
(امام حسن عسگری علیهالسلام) :
هیچ چیز مثل خوشرویی زندگی را شیرین نمیکند.
برای تامل : بخندیم اما واقعی ، شاد باشیم اما درونی …..همیشه شادکام و لبخند به لب باشید
چهل حدیث از پیامبر اعظم «ص»
1. موضوع: آخرت
آخرت، سرای جاودانگی است. (غرر الحکم/ص 5)
2. موضوع: توبه
پشیمانی، توبه است. (شهاب الاخبار/ ص8)
3. موضوع: وعده
عمل به وعده، وظیفه است. (شهاب اللاخبار/ ص 8)
4. موضوع: لجاجت
شر، لجاجت است. (شهاب الاخبار/ ص 90)
5. موضوع: قناعت
قناعت کن تا عزیز باشی. (تحف العقول/ ص238)
6. موضوع: صبر
بردبار باش تا رستگار شوی. (تحف العقول/ ص 238)
7. موضوع: اطاعت
اطاعت کن تا بهره مند شوی. (غررالحکم/ ص182) ادامه در صفحه 2
صفحات: 1· 2
صله رحم در قرآن
از كارهاى بسيار نيك، و اعمال پسنديده كه حضرت حق و انبياء و امامان نسبت به آن اصرار ورزيده اند صله رحم است.
علامه خبير، محدث كبير، فيلسوف بزرگ، عارف عاشق ملامحسن فيض كه عمرى را با قرآن مجيد و روايات بسر برد، صله رحم را به زيارت ارحام، و رفع كمبودهاى مادى، حل مشكلات اقتصادى، كمك به كار و كسب، و ازدواج پسران و دختران آنان معنا فرموده، اگر در آيات قرآن مجيد و روايات دقت شود، از مسئله صله رحم همين معانى استفاده مى شود.روش انبياء، و اخـلاق امامان شيعه در صله رحم انجام همين واقـعيات عـالى بوده است.
قرآن مجيد به صله رحم سفارش مى كند، و آن را عمل صاحبان خرد مى داند، و قطع با رحم را به عنوان فسق و قاطع را فاسق مى شمارد.
در سوره مباركه نساء حكم مى كند تقواى الهى را نسبت به خداوند و ارحام مراعات كنيد، خيلى عجيب است كه ارحام را پس از خود ذكر فرموده است :
و اتَّقوا الله الَّذى تساءلونَ به الارحامَ.[1]
رعايت تقواى الهى نسبت به ارحام رعايت آبرو و هويت آنها و شتافتن به ديدارشان، و رفع نواقص زندگى آنهاست.
در سوره مباركه رعد مسائلى را به عنوان خصوصيات صاحبان خرد بيان مى كند و سود قيامتى آن را پيشواز ملائكه از آنان در محشر، و سلام فرشتگان به ايشان، و عاقبت بخيرى مى داند، از جمله آن مسائل صله رحم است.
و الَّذين يصلون ما امر الله به ان يوصل . . .[2]
در سوره بقره در رابطه با قطع رحم مى فرمايد :
. . .و يقطعون ما امر الله به ان يوصل و يُفسدون فى الأرض اولئك هم الخاسرون.[3]
و رشته اى كه آنان را به پيوند آن امر كرده « صله رحم » مى گسلند، و در زمين فساد مى كنند، اينان در حقيقت زيانكارانند.
آرى، قطع رحم زيانكارى است، و زيان و خسارت آن هم كم نيست.
در سوره رعد درباره قطع رحم آيه اى كمرشكن قرار دارد :
. . .و يقطعون ما امر الله به ان يوصل و يُفسدون فى الأرض اولئك لهم اللَّعنةُ و لهم سوء الدّار.[4]
و آنان كه قطع مى كنند آنچه را خدا به پيوند آن دستور داده، و فساد در زمين مى نمايند بر اينان است لعنت و براى آنان است دوزخ.
در سوره محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد :
فهل عسيتم اِن تولَّيتم اَن تُفسدوا فى الأرض و تقطِّعوا ارحامكم.[5]
شما اگر از فرمان حق روى بگردانيد و فساد در زمين كنيد، و به قطع رحم برخيزيد باز هم اميد نجات داريد ؟
راستى صله رحم چه اندازه اهميت دارد، كه انجامش موجب استقبال فرشتگان از انسان در قيامت، و سلام آنها، و عاقبت بخيرى و قطعش باعث لعنت، و سوء عاقبت، و ممنوعيت از نجات است.
رفع كمبود اقتصادى ارحام با پرداخت مال به آنان همراه با حفظ آبرو و هويت و كرامتشان بهره اى عظيم دارد.
و مثل الَّذين ينفقون اموالهمُ ابتغاء مرضات الله و تثبيتاً من انفسهم كمثل جنَّة برَبوة اصابها وابل فآتت اكلها ضعفين فان لم يصبها وابل فطلٌّ و الله بما تعملون بصيرٌ.[6]
و مثل آنان كه مال خود را در راه به دست آوردن رضاى حق انفاق مى كنند، و با كمال اطمينان، دل به لطف حق شاد دارند، مانند بوستانى است كه در جاى بلندى باشد، و بارانهاى زيادى به موقع بر آن ببارد، و حاصلى دو برابر دهد، و اگر باران بسيار نيايد، اندك اندك بارد تا به ثمر رسد، خداوند به آنچه انجام مى دهيد آگاه است.
ان تبدوا الصَّدقات فنِعمّا هى و ان تخفوها و تؤتوها الفقراء فهو خير لكم و يُكفِّر عنكم من سيِّئاتكم و الله بما تعملون خبيرٌ.[7]
اگر به اهل استحقاق آشكارا صدقات خود را بپردازيد كارى نيكوست، و اگر در پنهانى به نيازمندان آبرومند برسانيد براى شما بهتر است، خداوند به پاداش آن كار پنهان گناهان شما را بپوشاند، و خدا بر اعمال شما آگاه است.
الَّذين ينفقون اموالهم باللَّيل و النَّهار سرّاً و علانيةً فلهم اجرهم عِند ربِّهم و لا خوفٌ عليهم و لا هم يحزنونَ.[8]
آنان كه اموال خود را شب و روز، پنهان و آشكار انفاق مى كنند، نزد خداوند داراى اجر هستند، و براى ايشان خوف و غصه نيست.
طرحى جامع و زيبا
بيائيم تمام اقوام ثروتمند و فقير خود را چه حسبى و چه نسبى شناسائى كنيم، از ثروتمندان اقوام دعوت كنيم، آيات و روايات صله رحم را براى آنان بخوانيم و توضيح دهيم، سپس از آنان بخواهيم هر يك به فراخور ثروت و مالش هر ماه يا ابتداى هر سال وجه قابل توجهى بدهد، آن وجه نزد يكى از آبروداران و معتبران خانواده با دو امضاء در بانكى پس انداز شود، چون مشكلى براى رحم فقيرى پيش آمد، اگر جا دارد بلاعوض وگرنه به صورت قرض الحسنه با حفظ آبروى او در اختيارش گذاشته شود، تا اگر بخواهد خانه بخرد، بخرد، اگر بخواهد كمبود اثاث خانه جبران كند، جبران كند، اگر بخواهد جهيزيه تهيه نمايد، تهيه نمايد، اگر بخواهد پسر زن بدهد، زن بدهد.
اين كارى است آسان، خداپسند، مشكل گشا، و غصه برانداز، كه ثواب آن در سه آيه گذشته به صورت مجمل اشاره شد.
سعى كنيم اين طرح را براى همگان بازگوكنيم، همه را تشويق به پياده شدن اين طرح كنيم،كه اگر در تمام مملكت اين طرح اجرا شود، بارى سنگين از دوش دولت، و اهل خيربرداشته مى شود،وثواب عظيمى نصيب اهل ثروت ازطريق كمك به اقوام مى گردد.
قرآن مجيد در آيات انفاق، رسيدگى به اقوام و ارحام را بر ديگران مقدم نموده، و سپس از يتيم و مسكين و فقير و مانده از راه، و ورشكسته نام برده به عنوان نمونه به اين آيه شريفه عنايت كنيد :
و آتى المال على حبِّه ذوى القربى و اليتامى و المساكين و ابن السَّبيل و السائلين و فى الرِّقابِ.[9]
1- نساء/1، 2- رعد/21، 3- بقره/27. ، 4- رعد/25، 5- محمد/22، 6- بقره/265، 7- بقره/271 ، 8- بقره/274، 9- بقره/177.
برای تامل : طبق نظر مراجع حتی اگر نمی توانیم به ارحام و فامیل خود سر بزنیم با یک تلفن یا پیغامی از حال آنها با خبر شویم
تربیت فرزندان به شیوه حضرت زهرا (س)
1- مادر بايد با كودك خود مأنوس باشد و با آنان بازى كند.
2- در حين بازى يكى از بهترين شرائط براى يادگيرى كودك است.
3- مادر بايد در هنگام بازى با كودك به او مطالب اخلاقى را تعليم دهد.
4- يكى از بهترين راهها براى آموزش كودكان استفاده از شعر است.
5- استفاده از شعر براى كودكان جالب و براى فهم و درك مطالب او مفيدتر است.
6- مربيان و مادران بايد به محتواى اشعار كودكان توجه جدى داشته باشند.
7- در اشعار و ادبيات كودكان، بايد آنان را دعوت به نيكيهاى اخلاقى و پيامهاى عالى اخلاقى كنيم. 8- در شعر كودكان بايد به او الگو معرفى شود (اِشْبَهْ اَباكَ)
9- در تعليمات كودكان بايد آنان را با دستورات اخلاقى آشنا نمود. (حضرت زهرا عليهاالسلام سه دستور اخلاقى داشتند)
10- در ضمن سفارشات اخلاقى مثبت بايد كودك را از همنشينىهاى سوء نيز پرهيز داد. چون حضرت زهرا عليهاالسلام يك پرهيز اخلاقى هم در شعرها داشتند.
11- ما نبايستى كودكان را كمظرفيت و غير مستعد براى تعليم مطالب جدى و اساسى بدانيم همچنانكه ديديم حضرت زهرا عليهاالسلام مطالبى اساسى را به فرزندان خود تعليم مىدهد.
12- مادران بايد از همان كودكى به تلقينات مثبت اخلاقى به كودك و آموزش آنها توجه كنند همچنانكه فاطمه زهرا عليهاالسلام از همان كودكى حقطلبى، عبادت و… را به كودكان خود آموزش مىدادند.
13- براى تربيت كودكان بايد از سبكهاى هنرى و ذوقى استفاده كرد. همچنانكه حضرت زهرا عليهاالسلام از شعر براى بازى با فرزند خود بهرهگيرى مىنمايد.
14- در مقايسه دو شعرى كه حضرت زهرا عليهاالسلام براى امام حسن عليهالسلام و امام حسين عليهالسلام مىخوانند فهميده مىشود اين دو كودك داراى روحيات متفاوت از همديگر بودند و حضرت زهرا عليهاالسلام به عنوان بهترين مادر، تشخيص اين تنوع و تفاوت در روحيات و شخصيت كودكان خود را داده بود و در تربيت آنان اين تفاوت را ملاحظه مىنموده است شعر حضرت زهرا براى امام حسين عليهالسلام اين است: شعر اَنْتَ شَبيهٌ بِاَبى -لَسْتَ شَبيهاً بَعَلىٍّ (حسين جانم تو، به پدرم رسول اللَّه شباهت دارى نه به پدرت على.)
حقوق پدر و مادر بر فـرزنـدان
اداى حقوق پدر و مادر به اندازه اى سنگين، ظريف و دقيق، و نيازمند به تحمل و طاقت بالا و فوق العاده اى است، كه جز از مؤمن واقعى به حق و قيامت ساخته نيست.
كدام مؤمن، مؤمنى كه اوصاف و خصوصيات او در قرآن مجيد بيان شده :
انَّما كان قول المؤمنين اذا دُعوا الى الله و رسوله ليَحكُم بينهم ان يقولوا سمعنا و اطعنا و اولئك هم المفلحونَ.و من يطع الله و رسوله و يخش الله و يتَّقْه فاولئك هم الفائزونَ.[1]
سخن و گفتار مردم مؤمن غير از اين نيست كه وقتى به سوى خدا و رسول خدا دعوت شوند، تا بين آنان حكم كند از دل و جان بگويند، مى شنويم و اطاعت مى كنيم، اينان رستگاران واقعى هستند.
هر كس فرمان خدا و رسولش را اطاعت كند و خداترس و اهل تقواى الهى باشد، به فوز واقعى رسيده.
اكنون حكم حضرت حق را نسبت به پدر و مادر در سوره مباركه اسرا ملاحظه كنيد :
و قضى ربّك الاّ تعبدوا الاّ ايّاه، و بالوالدين احساناً اِمّا يبلغنَّ عندك الكِبر احدهما، او كلاهما، فلا تقل لهما افٍّ، و لا تنهرهما و قل لهما قولاً كريماً، و اخفض لهما جناح الذُّلِّ من الرَّحمةِ و قل ربِّ ارحمهما كما ربَّيانى صَغيراً.[ 2]
تفسير و توضيح و معناى واقعى اين آيه شريفه كه حق پدر و مادر را به دنبال حق خدا قرار داده، و اين ترتيب دليل بر عظمت مسئله است، در كتاب بسيار پرقيمت كافى جلد دوم صفحه 157 روايت اول از قول امام به حق ناطق حضرت صادق (عليه السلام)روايت شده. كتاب شريف كافى به خاطر مؤلف بزرگوارش مرحوم كلينى ( ره ) كه در عصر غيبت صغرى مى زيسته، و به خاطر محتويات و رواياتش، كه از راويان نزديك به عصر معصوم گرفته شده، و به خاطر ترتيب و نظمش، و به جهت توجهى كه از روز تأليف تاكنون به آن شده، و محض اينكه از مصادر و منابع بسيار مهم اصول دين و فقه اهل بيت است، از اعتبار ويژه اى برخوردار است، كه كتب ديگر از چنين اعتبارى برخوردار نيستند. من فكر نمى كنم بعد از تفسير اين آيه، آن هم از قول حضرت صادق (عليه السلام)، در كتابى چون كافى نسبت به حقوق پدر و مادر عذرى براى كسى باقى بماند.
راوى مى گويد از حضرت صادق معناى آيه را پرسيدم حضرت فرمود : احسان به پدر و مادر يعنى بخوبى و به شيرينى و با حالى خوش و با صبر و حوصله با آنان نشست و برخاست كنى، با كسالت و چهره درهم با آنان روبرو نشوى، و هرچه نياز دارند گرچه مستغنى باشند، بدون اينكه وادار شوند از تو بخواهند براى آنان فراهم آورى، و هر وقت به ديدنشان مى روى با دست پر بروى.
مگر خداوند نفرموده : لن تنالوا البرَّ حتّى تنفقوا ممّا تحِبُّون.[3]
به نيكى نمى رسيد مگر از آنچه دوست داريد در راه خدا انفاق كنيد. و اما گفتار حضرت حق كه فرمود : اگر يكى از آنها يا هر دوى آنها پير بودند، در صورتى كه به خاطر پيرى و ضعف و كم حوصلگى تو را ناراحت و دلتنگ كردند به آنان اف نگوئى، و اگر ترا زدند صدايت را بلند نكن با آنان با سخن كريمانه، قول بزرگوارانه روبرو شو، و اگر باز بروى تو دست بلند كردند، به آنان بگو خداوند هر دوى شما را مورد مغفرت قرار دهد، و اين گونه سخن نيست مگر قول كريم. سپس مى فرمايد نهايت تواضع و فروتنى را نسبت به آنان رعايت كن، و جز به رحمت و رأفت به آنان نظر مينداز، و صدا و دست بالاى صدا و دست آنان بلند مكن، و جلوتر از آنان منشين و بر ايشان مقدّم مشو. به آنان دعا كن و بگو خدايا اين دو نفر را مورد رحمت قرار بده، چنانكه در كودكى مرا پرورش دادند تا به اينجا رسيدم.
در آيه ديگر مى فرمايد :
اَن اشكر لى و لوالديك الىَّ المصير، و ان جاهداك على ان تشرك بى ما ليس لك به علم فلا تطعهما و صاحبهما فى الدّنيا معروفاً و اتَّبع سبيل من اناب الىَّ ثمَّ الىَّ مرجعكم فانبِّئكم بما كنتم تعملون.[4]
مرا نسبت به تمام نعمت هايم شكر كن، و سپس از پدر و مادرت در مقابل زحمات طاقت فرسائى كه براى تو كشيدند تشكر نما، بازگشت همه در قيامت به من است، آنجا نسبت به تمام وظائفى كه داشتيد مؤاخذه خواهيد شد.
اگر از تو دعوت به شرك كنند، چيزى كه آن را حق نمى دانى، از آنان اطاعت مكن، ولى با آنان در عين اينكه مشركند معاشرتى نيكو داشته باش، و از راه آنكه رجوع و انابه اش به من است پيروى كن، كه بازگشت همه شما پس از مرگ به من است، و من همه شما را به آنچه انجام داده ايد آگاه مى كنم.
نكته اى عجيب
چون موسى مبعوث به رسالت شد، دستور گرفت كه در برخورد با فرعون با زبان نرم و ليّن با او سخن بگويد، سبب پرسيد، پاسخ شنيد، او پانزده سال زحمت تو را كشيد، و از ايام شيرخوارگى تا جوانى براى بزرگ كردن تو متحمّل رنج و مشقت شد، بنابراين نسبت به تو بوى حق پدرى مى دهد، و تو نبايد با او بلند بلند صحبت كنى، و با خشونت با او روبرو شوى.
مسئله اى ظريف
در تفسير منهج در توضيح آيه شريفه الم يجدك يتيماً فآوى.[5]
آورده كه خداوند متعال به رسولش فرمود من قبل از ولادت تو پدرت را از دنيا بردم، و در ايام كودكى تو مادرت را به آخرت منتقل كردم، زيرا اگر زنده مى ماندند، تحمل بار نبوت و بار اداى حقوق پدر و مادر براى تو كمر شكن بود.
روايات باب حقوق پدر و مادر
راوى از حضرت صادق (عليه السلام) پرسيد:
أَيُّ الاَْعْمالِ اَفْضَلُ ؟ قالَ الصَّلاةُ لِوَقْتِها، وَ بِرُّ الْوالِدَيْنِ، وَ الْجِهادُ فى سَبيلِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.[6]
چه عملى در ميان اعمال از برترين هاست ؟ فرمود : نماز در وقت خودش، نيكى به پدر و مادر، جهاد در راه خدا.
امام صادق (عليه السلام) فرمود :
ما يَمْنَعُ الرَّجُلَ مِنْكُمْ اَنْ يَبِرَّ والِدِيْهِ حَيَّيْنِ وَ مَيِّتَيْنِ.
چه مانعى در راه شماست، كه به پدر و مادر نيكى كنيد، زنده باشند يا مرده.
از حضرت پرسيد براى پدر و مادر از دنيا رفته چه كنيم ؟
يُصَلِّىَ عَنْهُما وَ يَتَصَدَّقَ عَنْهُما وَ يَحُجَّ عَنْهُما، وَ يَصُومَ عَنْهُما.[7]
از جانب آنها نماز خوانده شود، صدقه بدهند، حج بجا بياورند، و روزه بگيرند.
منابع:
1. نور/51 ـ 52.
2. اسراء/23 ـ 24.
3. آل عمران/92.
4. لقمان/14 ـ 15.
5. ضحى/6.
6. كافى، ج 2، ص 158.
7. كافى، ج 2، ص 159.
خدمت به مادر
( … ما انفقتم من خير فللوالدين و الاقربين … ) « بقره / 215 »
برای
شيخ اعظم، شيخ انصاري ، فقيه بزرگ، خاتم مجتهدان، مادرش را تا نزديك حمّام به دوش مى گرفت و او را به زن حمامى سپرده، مى ايستاد، تا بعد از پايان كار او را به خانه برگرداند.هر شب به دست بوسى مادر مى آمد، و صبح با اجازه او از خانه بيرون مى رفت.پس از مرگ مادر به شدت مى گريست فرمود گريه ام براى اين است كه از نعمت بسيار مهمى چون خدمت به مادر محروم شدم، شيخ پس از مرگ مادر با كثرت كار و تدريس و مراجعات تمام نمازهاى واجب عمر مادرش را خواند، با آنكه مادر از متديّنه هاى روزگار بود.
عاق مادر
جوانى در حال مرگ بود، رسول خدا به عيادتش آمد، شهادتين را به او تلقين فرمود، جوان رو برگرداند، و از گفتن خوددارى كرد، رسول حق فرمود مادر دارد عرضه داشتند آرى، مادر را خواست فرمود از فرزندت ناراضى هستى؟ گفت آرى، فرمود راضى شو زيرا زبانش از گفتن شهادتين بسته شده، عرضه داشت دلم را سوزانده، از او ناراحتم، فرمود به خاطر من راضى شو، محض رسول خدا از او اعلام رضايت كرد، حضرت فرمود : به وحدانيت حق و رسالت من شهادت بده، شهادت داد، فرمود چرا بار اول نگفتى عرض كرد هيولاى وحشتناكى به من حمله مى كرد من از گفتن باز مى ماندم، اكنون آن هيولا از من دور مى شود كه من توانستم سهل و آسان شهادتين بگويم.1
امام سجاد (عليه السلام) فرمود :
نسبت به مادر اين معانى را توجه داشته باش : تو را نه ماه يا كمتر چون بار سنگينى حمل كرد، كه احدى نسبت به احدى آن را تحمل نمى كند، از ثمره قلبش خرج تو كرد، كه كسى براى كسى انجام نمى دهد، با تمام وجودش تو را حفظ كرد، تو را سير كرد و به گرسنگى خود توجه نكرد، تو را سيراب كرد، و تشنگى خود را لحاظ ننمود، تو را پوشاند، خود را به حساب نياورد، گرما خورد ولى تو را از آن حفظ كرد، به خاطر تو از خواب شيرين چشم پوشيد، از سرما و گرما تو را محافظت نمود، تا فرزندى چون تو را داشته باشد، تو طاقت سپاس از او را در برابر اين همه زحمات جز به توفيق خداوند مهربان ندارى.2
1- منازل الآخره، محدث قمى.
2- بحار، ج 74، ص 6.
برای تامل : یکی از اساتید می گفتند احتمالا معنای این روایت نبوی که فرموده بهشت زیر پای مادران است یعنی این که برای احترام یه تنها دست ، بلکه باید پای مادرت را ببوسی!
همسران قرآني
الف - همان طورى که لباس آبروى انسان را حفظ مىکند، زن و شوهر که به منزلهى لباس هستند باید آبروى یکدیگر را حفظ کنند.
ب - همان طورى که رابطهى انسان با لباس تنگاتنگ است و بیگانه به آن راه ندارد، رابطه ى زن و شوهر باید به نحوى باشد که بیگانه بر آنها اطلاع پیدا نکند.
ج - لباس مناسب با فصل و زمان تغییر پیدا مىکند. در هواى سرد لباس ضخیم و در هواى گرم از لباس نازک استفاده مىشود. هر یک از دو همسر باید اخلاق و رفتار خود را نسبت به نیاز روحى یکدیگر تنظیم کنند. اگر مرد عصبانى بود، زن با ملاطفت برخورد کند و اگر زن خسته بود، مرد با او مدارا کند.
همان گونه که لباس براى انسان زینت محسوب مىشود، زن و شوهر باید زینت یکدیگر باشند.
د - لباس انسان را از گرما و سرما حفظ مىکند. در مقابل، انسان نیز باید لباس خود را از آلودگى، پارگى و … نگهدارى کند. زن و شوهر نیز باید یکدیگر را حفظ کنند.
ه - چنان که لباس تن آدمى را گرم مىکند، وجود همسر نیز کانون خانواده را گرم و زندگى را از سردى مىرهاند.
و - همان گونه که لباس براى انسان زینت محسوب مىشود، زن و
ز - لباس بودن دو طرفه است؛ «هنّ لباس لکم و أنتم لباس لهنّ»
ح - همان طورى که انسان لباس را انتخاب مىکند، در ازدواج نیز باید زن و شوهر خودشان یکدیگر را انتخاب کنند و تحمیلى نباشد.
ط - انسان در انتخاب لباس سعى مىکند لباسى را که اندازه و مناسب با خود اوست، انتخاب کند، زن و شوهر نیز باید متناسب و اندازهى یکدیگر باشند.
۱- بقره/۱۸۷.
۲- همان.
منبع:
قرائتی، محسن، هزار و یک نکته از قرآن
موانع نماز شب
خیلی از افراد دوست دارند که نماز شب بخوانند، ولی توفیق پیدا نمی کنند؛ چون دنبال علّت عدم توفیق آن نمی روند تا بدانند چه مانعی در سر راه وجود دارد ؛ برخی موانع :
1) گناه
کسی که در طول روز دنبال گناه برود، روحش را با گناه آلوده کند با اعضای بدنش دست به گناه بزند، یا با چشمش یا با زبانش و غیره، گناه اثرش را بر انسان می گذارد و روح انسان را می میراند.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
شخصی که به عصیان روی می آورد، از خواندن نماز شب محروم می شود و البته اثر کار بد در انسان، از اثر کارد تیز بر روی گوشت سریعتر است. (1)
در حدیث دیگر آمده: « مردی به خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام آمد و گفت: ای امیر مؤنان! من از نماز شب محروم شدم، علی علیه السلام فرمود: تو مردی هستس که گناهانت تو را به بند کشیده است. (2)
وقتی انسان گرفتار گناه شد، حتماً از نماز شب محروم می شود.
2) دروغ
دومین چیزی که مانع نماز شب می شود، دروغ گفتن است. امام صادق علیه السلام می فرماید: چه بسا مردی به وسیله گفتن دروغی از انجام فیض و اقامه نماز شب محروم ماند. (3)
3) زیاد خوابیدن در شب
خوابیدن یکی از نعمتهای الهی است که به انسان داده شده است؛ خصوصاً شب برای استراحت و خوابیدن قرار داده شده، همان طور که ارزش خواب در روز بیشتر است، عبادت و شب زنده داری در شب از روز با ارزشتر است، شب را انسان تقسیم کند مقداری از آن برای عبادت و مقداری از آن برای استراحت قرار بدهد، اگر همه ی شب را بخوابد زیان کرده، و به روح خود ضربه زده است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله آفات زیاد خوابیدن را چنین بیان می کند:
مادر سلیمان بن داود علیه السلام به سلیمان می گفت: فرزندم! از زیاد خوابیدن در شب بپرهیز، همانا زیاد خوابیدن در شب، باعث تهیدستی و فقر در روز قیامت می شود.
انسان بایدشب را زود بخوابد، تا برای نماز شب بلند شود اگر بنا باشد مقدار زیادی همان طور بیدار بماند، بعد بخوابد، از توفیق نماز شب خواندن محروم می شود. هیچ چیز را فدای نماز شب نکنید.
4) بهانه ی غلبه ی خواب
کسی که به بهانه ی غلبه ی خواب نماز شب را ترک می کند؛ این عذر او مردود است.
چرا هنگام نماز شب، خواب غلبه می کند؟ ولی اگر تا صبح پای فیلم بنشیند، با همدیگر صحبتهای دنیائی کنند، تا صبح مطالعه کند، از ترس دزد نخوابد و یا از اول شب به شب نشینی و بیهودگی و یا مشغول غیبت شود، خواب به سراغش نمی آید.
5) پرخوری
وقت را تلف کردن و معده را تا به حلقوم از خوردنی پر نمودن، و سپس در بستر نرم و مکان راحتی به خواب رفتن، انسان را از توفق نماز شب باز می دارد. پر خوری سبب بخار معده و سستی می شود و نتیجه ی آن خواب زیاد است که آفتهای زیادی دارد در حدیثی حضرت علی علیه السلام می فرماید: « از پرخوری دوری کنید که موجب قساوت قلب، در نماز و سبب تباهی بدن است.»
6) عجب
گاه می شود که انسان خود را برای بیدار شدن مهیا می کند و از آنچه باعث خواب می شود، پرهیز می کند و به آنچه که در اخبار برای بیدار شدن رسیده، متوسل می شود، ولی باز هم خواب می ماند، که این لطفی از جانب خداوند متعال نسبت به بنده در سیاست امر او می باشد؛ چرا که این امر، بدین خاطر است که وی را از عجب محافظت کند: یا این که به خاطر تأسّف شدید او برای از دست رفتن تهجّد و نماز شب، اجر بیشتری به او عنایت فرماید: ولی آنچه که از اخبار استفاده می شود، این امر خیلی اندک و یک دو شب نخواهد بود.
7) بهانه ی تحصیل علم و مطالعه
مرحوم شیخ علامه انصاری، در جواب کسی که از او سوال نمود: «آیا نماز شب افضل است یا مطالعه و تحصیل علم؟ » چه نیکو جواب گفته است. وی خطاب به او گفته بود: بلی. شیخ گفته بود: به جای دو بار قلیان کشیدن، نماز شب را بخوان.
این جوابی متین و محکم است، مثل آن هم امروز فراوان به چشم می خورد.
چطور می شود که بین دو عمل که هر دو مستحب است. به بهانه ی کمی وقت یکی را می خواهی انتخاب کنی، در حالی که در جای دیگر وقت را به کاری که حرام و یا مکروه و یا لااقل مباح است صرف می کنی. باید دانست که مؤمن در راه تحصیل علم، نماز شب را از مطالعه کارسازتر می بیند، چرا که تهجّد و شب زنده داری و دعا و ثنا از اسباب تحصیل علم است.
- گنجینه آداب اسلامی، محمد رضا آشتیانی، ص 515 به نقل از غررالحکم، ص 420.
- همان، بحار الانوار، ج87، ص146
- همان، ص146
زن شايسته
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
یک زن شایسته، بهتر از هزار مرد ناشایست است.
(وسائل الشیعه، ج 20، باب 89، ص 172.)
«گوهر شاد از زنان با شخصیّت و با عظمت شیعه است که خدمات ذی قیمتی به عالم تشیع نموده است و نام خود را در شمار زنان با ایمان و شایسته، جاویدان ساخته، او هنگامی که مسجد گوهرشاد را که در مشهد است می ساخت عقیده داشت چهارپایانی را که مصالح ساختمانی حمل می کنند نباید با ضرب شلاق آزرد، دستور می داد تا جلوی راه آنها کاه می ریختند و آنها به قصد خوردن کاه جلو می رفتند و سرانجام ساختمان خانه خدا هم مسجدی که در جوار حرم حضرت رضا علیه السلام ساخته می شد با کمال شایستگی و خلوص نیّت پایان پذیرفت.
او هر روز به کارگران سر می زد و آنها را مورد تفقّد (دلجویی) قرار می داد. یک روز در حین نظارت، کارگری جوان و فقیر دلباخته ی او شد و سخت محبّت او را در دل جا داد کار این عشق چنان بالا گرفت که چند روز بعد جوان کارگر بستری گردید. گوهرشاد سراغ او را گرفت، به او گفتند بیمار است. روز بعد پیشکار ملکه به مادر او اعلام کرد: گوهر شاد امروز به دیدن و عیادت کارگر خواهد آمد. مادر از شدّت شرم و جوان از شدّت شوق به خود می لرزیدند. سرانجام لحظه ی معهود رسید و ملکه وارد خانه کارگر شد. گوهرشاد بعد از تعارفات معمولی علّت بیماری را پرسید جوان هیچ نگفت . ولی چون گوهر شاد اصرار ورزید مادر پرده را با کمال شرم و حیا بالا زد و حقیقت را گفت.
گوهرشاد به اطاق جوان برگشت و پرده از راز او بالا زد و سپس اطمینان داد که از شاه طلاق خواهد گرفت و به عقد او درخواهد آمد. جوان بیمار سرش گیج می رفت. نمی دانست خواب است یا بیدار. ولی صدای گوهرشاد که به او می گفت: مهریه من پول نیست به او فهماند که او بیدار است. گوهرشاد ادامه داد: مهریه من چیزی غیر از مال دنیاست. آیا حاضری چهل روز پیاده برای من و به نیابت از من نماز بخوانی و من این مدت را به عنوان مهریه قبول کنم. سپس ازدواج ما صورت گیرد؟ جوان با حیرت و بهت قبول کرد. دیگر مرض از او دست برداشت و مشغول نماز شد و چهل روز که برای او چهل سال بود سپری شد. روز چهلم گوهرشاد به دیدن او رفت و آن روز روز پیمان بود.
ولی معشوقه برای اولین بار عهدشکنی کرد و گفت اکنون نیمی از راه تو سپری شده و من در اصل موضوع حرفی ندارم. اما آیا به من اجازه می دهی از تو خواهش کنم چهل روز دیگر تو نماز بخوانی اما این بار نه برای من بلکه برای خدا و به محبت حق، و پس از آن من در اختیار تو خواهم بود. جوان کارگر بار دیگر مشغول شد اما این بار برای نزدیکی به خدای و محبوب عالمیان نماز می خواند. روز چهلم که فرا رسید گوهرشاد را ترس عظیم فرا گرفت که مبادا تدبیرش به انجامی خداپسندانه ختم نگردد به دیدن جوان رفت ولی او را دیگر در هیجان نیافت، جوان حرف می زد ولی زمین را نگاه می کرد، چهره آفتاب زده ی او برق خاصی داشت و نور صفابخشی در چهره اش می دوید با این کلمات با گوهرشاد آغاز سخن کرد: من از شما ممنونم و از عشق شما نیز سپاسگذاری می کنم زیرا عشق شما بود که مرا به عشق مقدّسی دیگر رهنمون شد.
که جاویدانش یافتم. عشقی که جلوه ها را در نظرم کهنه و تاریک کرد و قلب مرا پایگاه خود ساخت من اکنون شما را دوست دارم. اما نه به عنوان پیک معشوقه بلکه به عنوان یک خواهر با وفا و متدبر، تو مرا زنده کردی و بر من منت نهادی، مرا فراموش مکن و من هنگام دعا تو را فراموش نخواهم کرد لیکن زمان هایی که انسان های پاک را یاد می کنم از خدا برایشان ایمان و محبّت می خواهم. »
گلزار عفاف،علی نظامی، ص 189.
برای تامل : چگونه می توان زنی شایسته شد ؟! پیامبر اعظم (ص) می فرماید : برترین کالای این دنیا زن شایسته است. امام خمینی (ره) نیز می فرمایند : زن عفیف گل سرسبد خلقت است .