شریف ترین مردم
از امام حسین(علیه السلام) درباره شریف ترین مردم پرسیدند. آن حضرت فرمودند:
مَنِ اتَّعَظَ قَبلَ اَن یوعَظَ، وَ استَیقَظَ قَبلَ اَن یوقَظَ؛
کسی که پیش از آنکه پندش دهند، پند پذیرد و پیش از آنکه بیدارش کنند، بیدار شود.
موسوعة کلمات الامام الحسین(علیه السلام)، ص 743
شرح حدیث:
دنیا سراسر پند است، اگر انسان گوش پندشنو داشته باشد.
جهان و تاریخ، سراسر عبرت است، اگر انسان چشم عبرت بین داشته باشد.
آگاهان و بیداردلان، از در و دیوار، از کاخ و کوخ، از مرگ و بیماری انسانها، از طلوع و غروب قدرتها، از شکست و پیروزی انسانها، از عزّت و ذّلت اقوام، از فضای گورستان و خفتگان در قبرها، از بی وفایی مال و مقام و ثروت، «پند» می گیرند.
نیازی نیست که ما را پند دهند. در هر چیز موعظه و هشدار است.
خدا نکند کسی خود را به خواب بزند، که بیدار کردنش بسیار دشوار و گاه ناممکن است.
آیا مرگ هر یک از آشنایان و عزیزان، یک بیدارباش نیست؟
کاش انسان به مرحله ای از خودآگاهی و بصیرت و هشیاری برسد که «پیام» ها را درک کند و «هشدار» ها را بشنود و بداند که «زنگها برای که به صدا درآمده اند؟»
خدایا! پند و موعظه را محبوب ما بگردان.
پیش از آنکه مرگ، ما را بیدار کند، ما را از خواب غفلت بیدار کن.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
مؤمن، نه بد می کند و نه (از بدی خویش) عذرخواهی می کند.
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
انَ المؤمِنَ لا یُسیءُ و لا یَعتَذِرُ، والمُنافِقُ کلَ یومٍ یسیءُ و لا یَعتَذِرُ، وَ المُنافِقُ کُلَّ یَومٍ یُسیءُ وَ یَعتَذِرُ؛
همانا مؤمن، نه بد می کند و نه (از بدی خویش) عذرخواهی می کند. اما منافق، هر روز بد می کند و پوزش می خواهد.
تحف العقول، ص 177
شرح حدیث:
کار زشت و ناپسند، چنان با فطرت سلیم انسانها ناسازگار است که حتی مرتکبان آن هم می کوشند با عذرخواهی، وجهه و آبروی خود را حفظ کنند.
گاهی معذرت خواهی دشوار است و برای کسانی که روح تکبر دارند، ناشدنی است. از این رو، خلاف می کنند و عذرخواهی هم نمی کنند.
فرق مؤمن و منافق، به تعبیر امام حسین(علیه السلام) این است که مؤمن سعی می کند گفتار و رفتار ناپسندی نداشته باشد، تا به خاطر آن مجبور به پوزش خواهی هم نشود. اما منافق، پیوسته بد می کند و در پی آن عذرخواهی می کند. روشن است که عذرخواهی منافقان از نفاق درونی شان سرچشمه می گیرد و از صمیم قلب نیست، چون اگر واقعاً زشتی کار بد را قبول داشتند، از انجام و تکرار آن پرهیز می کردند، تا مجبور به عذرخواهی نشوند.
آن که پیوسته بد می کند و پیوسته پوزش می خواهد، گرفتار نوعی نفاق است.
آدم عاقل، بی احتیاطی و ناپرهیزی نمی کند تا بیمار نشود و به پزشک و دارو و درمان هم محتاج نشود.
ترک کارهای بد که از «عذرخواهی» پیشگیری می کند، نشانه ی خردمندی و ایمان است.
کار بد نکنیم، تا مجبور به عذرخواهی نشویم.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
«توکّل»
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
مَنِ اتَّکَل عَلی حُسنِ اختِیارِ اللهِ تَعالی لَهُ لَم یَتَمَنَّ غَیرَ مَا اختارَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ؛
هر کس به انتخاب شایسته ی خدا درباره ی او تکیه و توکل کند، جز آنچه را خدا برایش انتخاب کرده است، آرزو نمی کند.
احقاق الحق، ج11، ص591
شرح حدیث:
خداوند صلاح بندگان را بهتر از خودشان می داند.
انسان مؤمن، اهل «توکّل» و حسن ظنّ به خداست و کارهای خدا را هم حکیمانه می شمارد. کسی که خداشناس و خدادوست باشد، به کارها و انتخابهای خدا هم به دیده ی قبول می نگرد و خود را به او می سپارد و نسبت به خدا هیچ اعتراضی نمی کند و رضا و پسندی جز رضای خدا ندارد.
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
ایمان ناقص نسبت به خدا، سبب می شود فرد، در مورد وضعیت و حالات خود همیشه حالت انتقادی داشته باشد و آرزو کند کاش چنین می شد! چرا چنین نشد؟ چرا فرزندم پسر نشد؟ چرا وضع من خوب نمی شود؟ چرا بیمار شدم و…
از پیشوایان ما نقل شده است: « ما چنانیم که اگر خدا برایمان بلا را بپسندد، ما هم همان را می پسندیم و اگر عافیت بخواهد، ما هم دوستدار عافیتیم. اگر اراده کند که بیمار یا تندرست باشیم، ما هم همان را دوست داریم و در مقابل پسند و گزینش و اراده ی الهی، هیچ اراده و پسندی نداریم.»
این نکته، به انسان مؤمن آرامش روحی می بخشد و او را از نگرانی و غصّه می رهاند.
کار را به خدا بسپاریم.
آنچه او برایمان خواست، همان خواسته ی ما باشد.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
دیگران را بزرگ و عزیز بشماریم
درباره ی «ادب» از امام حسین(علیه السلام) پرسیدند. حضرت فرمود:
هُوَ اَن تَخرُجَ مِن بَیتِکَ، فَلا تَلقی اَحَداً اِلّا رَأیتَ لَهُ الفَضلَ عَلَیکَ؛
ادب آن است که از خانه که بیرون می روی، هیچ کس را دیدار نکنی مگر اینکه او را برتر از خودت پنداری.
موسوعة کلمات الامام الحسین(علیه السلام)، ص750
شرح حدیث:
از آفتهای خطرناک برای روح انسان، «خودبرتربینی» است.
از این صفت در روایات، با تعبیر «عُجب» هم یاد شده است. کسانی که این صفت را دارند، خود را از همه بهتر، خوب تر، خالص تر، داناتر و نیکوکارتر می دانند. از این رو، پیوسته به بدگویی و غیبت دیگران می پردازند و از عیوب خویش غافلند و به مثابه ی این ابیات:
سیر یک روز طعنه زد به پیاز
که تو مسکین چقدر بدبویی
گفت از عیب خویش بی خبری
زین ره، از خلق عیب می جویی
از همه ایراد می گیرند، ولی حاضر نیستند کسی از آنان انتقاد کند، چون خود را بی عیب می پندارند.
نقطه ی مقابل این صفت، که امام از آن به عنوان «ادب» یاد می کند، آن است که همه را بهتر و برتر از خود پندارند و در نتیجه به دیده ی حقارت به آنان نگاه نکند و به نکوهش آنان نپردازد.
این نگرش، انسان را متواضع بار می آورد و از خودخواهی و غرور می رهاند. اگر کسی با این دیدگاه با افراد روبه رو شود، رفتاری متعادل و احترام آمیز خواهد داشت. در حدیث است که خداوند، ولیّ خود را در میان مردم پنهان کرده است، بنابراین هیچ کس را نباید حقیر شمرد و به دیده ی حقارت به او نگریست زیرا شاید او از اولیای خدا باشد و تو نشناسی.
خود برتربینی، انسان را به غیبت و توهین و تحقیر دیگران می کشاند.
نداشتن عُجب و خودپسندی، ریشه ی تواضع و فروتنی است.
دیگران را بزرگ و عزیز بشماریم، تا بزرگ و عزیز شویم.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
بخشندگی وبخل
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
مَن جادَ سادَ، وَ مَن بَخِلَ رَذِلَ؛
هر که بخشندگی کند، سروری می یابد و هر که بخل ورزد، پست می شود.
موسوعة کلمات الامام الحسین(علیه السلام)، ص751
شرح حدیث:
گاهی انسان اسیر محبت و احسانِ کسی می شود.
گفته اند« اگر می خواهی امیر کسی شوی، به او احسان کن؛ یعنی نیکی و بخشش، سبب می شود کشش و محبّت در دل دیگری به وجود آید.
فریدون فرّخ فرشته نبود
ز مشک و ز عنبر سرشته نبود
به داد و دهش یافت آن نیکویی
تو داد و دهش کن، فریدون تویی(1)
اگر اهل بیت عصمت و طهارت(علیه السلام) محبوب دلها بودند، یکی از دلایل آن عطا و کرم و بزرگواری آنان بود. کسی را از در خا نه خود طرد نمی کردند، نیازمندی را از عطای خویش محروم نمی ساختند و خانه آنان محل امید محرومان و نیازمندان بود.
«بخل» یکی از صفات ناپسند است.
حرص به مال و ترس از زوال ثروت، انسان را بخیل می کند. در احادیث است که ریشه ی بخل، سوء ظن و بدگمانی به خداست؛ خدایی که فرموده بخشش کنید و از فقر و تهیدستی نترسید.
این درس بزرگ را از یاد نبریم که:
سیادت و سروری، در سایه ی بخشندگی است، و… بخل و حرص، انسان را فرومایه و حقیر می سازد.
پی نوشت:
1. گلستان، سعدی.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
سلام
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
لِلسَّلامِ سَبعونَ حَسَنَةٌ، تِسعٌ وَ سِتّونَ لِلمُبتَدی وَ واحِدةٌ لِلرّادّ؛
سلام، هفتاد ثواب دارد. شصت و نه ثواب از آن کسی است که سلام دهد و یکی برای آن که جواب گوید.
بحارالانوار، ج75، ص120
شرح حدیث:
«سلام» در هنگام رسیدن و مواجهه با دیگری، یکی از آداب اسلامی است.
معنای آن، درخواست سلامتی و ایمنی برای مخاطب و یکی از نامهای خداست.(1)
در تعالیم اخلاقی، سلام کردن نشانه ی تواضع به شمار آمده است و احترام به دیگری است و مایه ی افزایش محبت و صمیمیت است.
آنچه مهم است، «پیشی گرفتن در سلام» است.
از خصوصیات اخلاقی پیامبر(ص) پیشدستی در سلام کردن به دیگران بود. حتی به کودکان هم سلام می کرد و می فرمود: دوست دارم در میان امت من به صورت یک سنت و روش پسندیده درآید.
سلام کردن مستحب اما جواب آن واجب است.
شگفت آن است که این عمل مستحب، پاداشی بیش از واجب دارد.
شاید دلیل آن این باشد که آغازکننده به سلام، پا روی نفس خود می گذارد و تکبّر و غرور را در خود می شکند و در این کار نیک، پیشقدم می شود.
سلام کردن فرزند به پدر و مادر، شاگرد به استاد و کوچک به بزرگ، از توصیه های دین ماست.
البته، اگر والدین و معلّمان و بزرگان تواضع کنند و به فرزندان و شاگردان و افراد کوچکتر از خود سلام کنند، درس عملیِ« پیشی گرفتن در سلام» را به آنان آموخته اند.
سنّت سلام را از یاد نبریم.
پی نوشت:
1. حشر(59)، آیه 23:« الملک القدّوس السّلام…».
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
گریه از خوف خدا
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
البُکاءُ مِن خَشیَةِ اللهِ نَجاةٌ مِنَ النّارِ.
گریه از خوف خدا، مایه ی نجات از آتش است.
مستدرک الوسائل، ج11، ص245
شرح حدیث:
خداوند، مهربان و عادل است. از سوی دیگر، حسابگری دقیق است که نیک و بد افراد را پاداش و کیفر می دهد. پس اگر ترسی هست، از عملکرد ناپسند خودمان است، و گرنه خدا به کسی ظلم نمی کند و توبه کاران را هم می آمرزد.
توبه، در سایه ی آگاهی از بدی گناهان و امید به رحمت خدا پدید می آید.
آن که از خوف خدا چشمی اشکبار و دلی لرزان ولی امیدوار دارد، مورد عنایت الهی قرار می گیرد و خداوند گریه ی بندگانش و دعا و نیایش آنان را دوست دارد.
در دل شب خیز و ریز، قطره ی اشکی ز چشم
که دوست دارم، کند گریه گنهکار ما
خالق بخشنده من، بنده ی شرمنده تو
بیا بهشتت دهم، مرو تو در نار ما
خداوند دوست دارد همه ی بندگانش، راه طاعت و عبودیت بپویند و به بهشت ابدی نایل شوند، اما گروهی فریب شیطان را می خورند و دنبال گناهان و مفاسد اخلاقی و ظلم و انحراف می روند و در نتیجه، دوزخ را برای خویش می خرند.
آنچه بنده را از این فرجام تلخ نجات می دهد، توبه و انابت است.
اولیای الهی با آنکه معصوم بودند، بیش از دیگران به درگاه خدا می نالیدند و در دل شبها می گریستند.
گریه ها و سجده های طولانی و رکوع و سجود خاشعانه داشتند.
چشمی که در دنیا از خوف خدا بگرید، در آخرت گریان نخواهد شد.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
بخشندگی و سخاوت
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
مَن قَبِلَ عَطاءَکَ فَقَد اَعانَکَ عَلیَ الکَرَمِ؛
کسی که عطا و بخشش تو را بپذیرد، تو را بر بخشندگی کمک کرده است.
بحارالانوار، ج71، ص352
شرح حدیث:
در بخشندگی و سخاوت، دو طرف وجود دارد:
یکی آن که از روی کرم و بزرگواری می بخشد، دیگری آن که عطای سخاوتمند را می پذیرد.
اگر بخشندگان کریم، کسی را نیابند که به آنان بخشش کنند، یا افراد حاضر نباشند عطای آنان را قبول کنند، کرم و بخشش شکل نمی گیرد و اهل جود و کرم، شرایط اظهار و ابراز این خصلت پسندیده را نمی یابند.
اگر همه این منطق را داشته باشند که:
هر که نان از عمل خویش خورد
منّت از حاتم طائی نبرد
پس سخاوتمندانی مثل حاتم، چگونه می توانند خصلت سخاوت خویش را بروز دهند و مردم را از عطای خود بهره مند سازند؟
اگر عده ای نیازمندند و عده ای توانگر، این تفاوت، زمینه ای برای کمک توانگران به نیازمندان پدید می آورد.
در مورد صدقه نیز چنین است.
در احادیث آمده باید از پذیرنده ی صدقه تشکر کنیم، چون این گونه کمکهای مالی توسط ثروتمندان و قبول آن از سوی فقرا، کمک به ذخیره سازی عمل صالح برای آخرت است.
کریمان، باید خودرا مدیون پذیرندگان عطا بدانند و با آنان بزرگوارانه و از روی احترام و تکریم برخورد کنند.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
هر نعمتی، شکری خاصّ دارد.
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
اِعلَموا اَنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیکُم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکُم، فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتُحَوَّلَ اِلی غَیرِکُم؛
بدانید که نیازمندیهای مردم به شما، از نعمتهای الهی بر شماست. پس از این نعمتها خسته نشوید که هر آینه به سوی دیگران سوق یابد.
مستدرک الوسائل، ج12، ص209
شرح حدیث:
هر نعمتی، شکری خاصّ دارد.
این که انسان، مال و موقعیت و آبرو و قدرت داشته باشد و بتواند با خرج کردن آنها در راه یاری و خدمت به مردم، قدمی نیک بردارد، یک «نعمت الهی» است و باید قدردان آن بود، چرا که از این رهگذر، ثواب بسیاری نصیب انسان می شود.
چند روزی ز قوی دینان باش
در پی حاجت مسکینان باش
شمع شو شمع، که خود را سوزی
تا به آن بزم کسان افروزی
وقتی خداوند، این توفیق را به کسی می دهد، باید شب و روز شکر کند که او را واسطه ی خیررسانی قرار داده و برای خدمتگزاری به همنوعان پسندیده است.
برخی از مراجعات حاجتمدان خسته می شوند و دیگر برنامه ی کمک به مردم را قطع می کنند. این نوع ناسپاسی در حق آن نعمت الهی است.
کسی که احساس خستگی کند و به ستوه آید، خداوند زمینه ی این خدمت و یاری را از او می گیرد و به بنده ی دیگری می دهد.
در احادیث ما، برای رفع نیاز مؤمنان آن قدر ثواب نقل شده که حیرت آور است. در جامعه ای که حسّ و عاطفه ی بشردوستی زنده باشد و مردم نسبت به هم، تعاون و همدردی داشته باشند، رحمت الهی بر سرشان می بارد و در آخرت هم از عنایت خاصّ پروردگار برخوردار می شوند.
آن که می تواند باری از دوش کسی بردارد، چرا باید باری بر دوش دیگران باشد؟
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
تا توانی به جهان خدمتِ محتاجان کن به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
مَن نَفَّسَ کُربَةَ مُومِنً فَرَّجَ اللهُ تَعالی عَنهُ کُرَبَ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ؛
هر کس که رنج و اندوهی را از مؤمنی برطرف سازد، خداوند متعال غمهای دنیا و آخرت را از او دور می سازد.
مستدرک الوسائل، ج12، ص209
شرح حدیث:
تا توانی به جهان خدمتِ محتاجان کن
به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی
از برترین عبادتها، رفع غم و اندوه از مؤمنان و حلّ مشکلات و رفع نیازهای آنان است.
گرت از دست برآید، دهنی شیرین کن…
و.. اگر می توانی، باری از دوش کسی بردار و خدمتی به نیازمندی کن و به یک گرفتار و دردمند، مساعدت و یاری برسان که از نماز و روزه و طواف مستحب، ارزشمندتر و ثوابش نزد خدا افزون تر است. خداوند، بندگان مؤمن خود را دوست دارد.
کسی که گرفتاری مؤمنی را برطرف سازد، محبوب خدا می شود و خداوند هم کار شایسته ی او را بی پاداش نمی گذارد.
بزرگترین اجر و پاداش، آن است که در موقع نیاز به انسان عطا شود. و چه روزی بیش از قیامت، انسان به یاور و غمگسار و پشتیبان نیازمند است؟
گرفتاریها و غمهای انسان در روز قیامت بسیار است.
آنجا زمان حسابرسی دقیق بر اعمال ماست. هیچ چیز جز عمل نیک، به کمک انسان نمی آید و کارساز نیست.
تنهایی، وحشت، نگرانی، محاکمه و محاسبه، عبور از صراط، دریافت نامه اعمال و ترس از دوزخی شدن، از بزرگترین رنجها و غصه های قیامت است. کسی که در دنیا به فکر مردم بوده و باری از دوش آنان برداشته است، به پاداش این نیکی، در قیامت در سایه سار رحمت و لطف الهی قرار می گیرد و نگرانی نخواهد داشت.
توفیق همدردی و همراهی با مؤمنان گرفتار و تلاش برای کمک به آنان، موهبتی الهی است. این فرصت را مغتنم بشماریم.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)