پاسداری از خون شهیدان
مردم باید همه توجه کنند
نفوذ
فضاسازي
فضاسازي:
فضا سازي در تعليم و تربيت از دستورالعملهاي مستقيم مهمتر است. محيط فاسد و مسموم زمينهساز فساد است و محيط صالح و شايسته زمينهساز صلاح. در فضاسازي، وضعيت بهگونهاي سازماندهي ميشود كه فرد احساس ميكند مجبور است كار معيني را انجام دهد؛ مثلاً وقتي فرد در يك مجلس ختم شركت ميكند ناگزير از انجام دادن اعمال خاصي است. بسياري از خانوادهها ميتوانند با بهرهگيري از اين عنصر، موقعيت را بهگونهاي آماده سازند كه بچه به سمت درس خواندن، كمك در كارهاي منزل، انجام دادن اعمال اخلاقي ومذهبي برود؛ به عنوان مثال، زماني كه مادر، خواهر، خاله و دخترخالهها با پوشش مناسب براي خريد اقدام ميكنند، نوجوانما هم در آنفضا ناگزير بهانتخاب همانپوشش خواهدشد. زمانيكه براي رفتن به مدرسه چهار دختر نوجوان از چادر استفاده ميكنند، نوجوان پنجم نيز از چادر استفاده خواهدكرد. از فضاسازي در فعاليتهاي بسياري ميتوان استفادهكرد.
ايجاد وضعيت خاص:
ايجاد وضعيت خاص:
اين عنصر به ابتكارات فردي والدين در خانواده مربوط است. خانوادهها ميتوانند با فرزندان خود قرارهايي بگذارند و در صورت اجرا شدن به آن قرارها عمل كنند. مراسمهايي مانند جشن عبادت كه در مدارس برقرار ميشود مثال بسيار خوبي است. در منزل نيز خانوادهها ميتوانند با برقراري چنين برنامههايي، كه رنگ مذهبي داشته باشد، موقعيتي فراهم كنند كه تا نوجوانان احساس شايستگي و افتخار كنند.
حمايتهاي اجتماعي
حمايتهاي اجتماعي:
داشتن حمايتهاي اجتماعي در رفتارهاي اجتماعي بسيار مهم است. در مفهوم حمايت اجتماعي، فردي كه از يك الگوي رفتاري خاص پيروي ميكند با مشاهده افراد ديگري كه در همان زمينه فعال هستند احساس ميكند كه تنها نيست و لذا اعتماد به نفس او افزايش مييابد. اين قاعده براي رفتارهاي مذهبي نيز صادق است. بنابراين وقتي نوجوان مذهبي ما با نوجوانان مذهبي ديگر رو به رو ميشود، خود را تنها نمييابد لذا دلگرم ميشود. پس بهتر است وي را به مدرسهاي بفرستيم كه تعداد بچههاي مذهبي در آنجا بيشتر است. او را به مراسم و جشنهايي ببريم كه تعداد افراد با گرايشهاي مذهبي فراوانتر است. يكي از بهترين راههاي تقويت رفتارهاي مذهبي از طريق حضور در مراسم مذهبي مخصوصاً نماز جمعه است؛ جايي كه دختران و پسران بسياري حضور دارند و نوجوان با حضور در آن جمعيت وسيع احساس تنهايي و غربت نميكند و از عنصر حمايت اجتماعي بياندازه بهرهمند ميشود. البته در اين موقعيت چند عنصر كارامد ديگر نيز وجود دارد؛ نظير الگوبرداري، كنترل غيرمستقيم، ايجاد رابطه عاطفي، جديت و منظم بودن، تمرين و تكرار و تشويق تفكر.
كنترلهاي غيرمستقيم:
كنترلهاي غيرمستقيم:
احتمال غفلت و فراموشي براي همگان هست خصوصاً براي كودك يا نوجواني كه اضطرابها و اشتغالات ذهني زيادي دارد. با توجه به اين مراتب بايد اذعان كرد كه همگان به تذكر نياز دارند. اين امر براي كودكان و نوجوانان بيشتر صدق ميكند. بنابراين آنها براي انجام دادن اعمال و شعائر مذهبي نظير نماز و روزه و حجاب و … نيازمند كمك و راهنمايي هستند. لذا مراقبت از برنامههاي مذهبي كودك و نوجوان، تذكر بموقع و واداشتن آنان به اين امور، لازم و حتمي است. در عين حال بايد توجه داشت كه اين كنترلها هر اندازه غيرمستقيمتر و هنرمندانهتر باشد، مفيدتر است و احتمال گرايش نوجوان را بيشتر ميكند. نكته مهمتر ديگر اينكه اجراي اين تذكرات و درخواستها نبايد جنبه خشونت، رسواگري و تنبيهي داشته باشد كه در اين صورت، نتيجهاي جز دوري هرچه بيشتر كودك و نوجوان از فعاليتهاي مذهبي نخواهد داشت.
استفاده از زمينههاي تشخصطلبي:
استفاده از زمينههاي تشخصطلبي:
همه انسانها دوست دارند كه جدي گرفته، و ارزشمند تلقي شوند. كودكان و نوجوانان نيز از اين قاعده مستثني نيستند. هرجا كه اين عامل قدرتمند اجتماعي موجود باشد گرايشهاي افراد نيز به همان سمت خواهد بود. بنابراين اگر مشاهده ميكنيم كه گرايش نوجوانان به سمت همسالاني است كه براي نظريات و عقايدشان احترام قائل هستند و نوجوانان آنها را بر اعضاي خانواده ترجيح ميدهند، نبايد تعجب كرد زيرا نوجوان اين نياز را در جمع دوستان بيشتر فراهم شده ميبيند. والدين ميتوانند از اين عنصر در جهت مثبت استفاده كنند و با فراهم آوردن زمينههاي تشخص طلبي، مسئوليت پذيري و مسئوليت خواهي در امور، نوجوان را جذب كنند. والدين ميتوانند در جمعهاي خانوادگي به طور غيرمستقيم به ارزشهاي مذهبي اشاره كنند و كساني را كه از آنها پيروي ميكنند ستايش كرده، افراد معروف ومحبوب و شناختهشدهاي را كه از ارزشهاي مذهبي پيروي ميكنند، معرفي نمايند. سپس به فعاليتهاي مذهبي كودك ونوجوان خود پرداخته، آنها را بسيار كوتاه و گذرا براي حاضران تشريح كنند. در چنين مواقعي كودك از اينكه در زمره چنين افرادي قرار گرفته، احساس شايستگي كرده برخود ميبالد و نسبت به شعائر مذهبي نگرشي مثبت پيدا ميكند و نسبت به اداي آنها اصرار بيشتري خواهد كرد.
ايجاد رابطه عاطفي
ايجاد رابطه عاطفي:
برقراري رابطه صميمانه و پرمهر و محبت براي الگو لازم است. تحقيقات روانشناسي نشان داده است كه از بين عواملي نظير شباهت، قدرت و صميميت، عامل صميميت تأثيري قويتر بر فرد به جاي ميگذارد (اتكينسون و هيلگارد، ترجمه براهني و همكاران، 1369). كودك تا مدتها به اطرافيان و بويژه به پدر و مادر وابستگي كامل دارد و به همين دليل شديداً نيازمند امنيت عاطفي است كه در ماههاي اول، مادر تنها پناهگاه براي به دستآوردن اين امنيت است. با افزايش سن، راههاي ارتباط عاطفي ديگري با افراد مختلف براي كودك گشوده ميشود. پدر، پدربزرگ، مادربزرگ، خواهر و برادر و اطرافيان وي، كه در درجات بعدي قرار دارند، هريك به سهم خود در رشد و تكامل عاطفي وي مؤثرند. ايجاد صميميت و رابطه محبتآميز باعث ميشود كه فرزندان از والدين و درخواستهاي آنان پيروي كنند؛ زيرا ميترسند كه درغيراينصورت عشق و علاقه آنان را از دست بدهند. بنابراين با استفاده از علائق خانوادگي، اعلام جهت، نشان دادن رحمت وعنايت، تحريك عواطف و گاهي نيز استفاده توأمان از مهر و قهر ميتواند بسيار مفيد باشد؛ به عنوان نمونه پيامبر اكرم ميفرمايد: «فرزندت را كتك نزن بلكه با وي قهر كن ولي مدت قهر را طولاني نكن.» (مجلسي، 1385، ج 23: 114) از نظر متخصصان تعليم و برقراري رابطه صميمانه و پرمهر و محبت براي الگو لازم است. تحقيقات روانشناسي نشان داده است كه از بين عواملي نظير شباهت، قدرت و صميميت، عامل صميميت تأثيري قويتر بر فرد به جاي ميگذارد (اتكينسون و هيلگارد، ترجمه براهني و همكاران، 1369). كودك تا مدتها به اطرافيان و بويژه به پدر و مادر وابستگي كامل دارد و به همين دليل شديداً نيازمند امنيت عاطفي است كه در ماههاي اول، مادر تنها پناهگاه براي به دستآوردن اين امنيت است. با افزايش سن، راههاي ارتباط عاطفي ديگري با افراد مختلف براي كودك گشوده ميشود. پدر، پدربزرگ، مادربزرگ، خواهر و برادر و اطرافيان وي، كه در درجات بعدي قرار دارند، هريك به سهم خود در رشد و تكامل عاطفي وي مؤثرند. ايجاد صميميت و رابطه محبتآميز باعث ميشود كه فرزندان از والدين و درخواستهاي آنان پيروي كنند؛ زيرا ميترسند كه درغيراينصورت عشق و علاقه آنان را از دست بدهند. بنابراين با استفاده از علائق خانوادگي، اعلام جهت، نشان دادن رحمت وعنايت، تحريك عواطف و گاهي نيز استفاده توأمان از مهر و قهر ميتواند بسيار مفيد باشد؛ به عنوان نمونه پيامبر اكرم ميفرمايد: «فرزندت را كتك نزن بلكه با وي قهر كن ولي مدت قهر را طولاني نكن.» (مجلسي، 1385، ج 23: 114) از نظر متخصصان تعليم و تربيت و روانشناسان تربيتي يكي از راههاي رشد عاطفي كودك توسط بزرگسالان مشاركت در بازيهاي آنان است (هترينگتون). پيشوايان گرامي اسلام به اين امر توجه زيادي داشته و در اين باره توصيههاي زيادي فرمودهاند؛ مثلاً رسول اكرم(ص) ميفرمايند: «آنكس كه كودكي نزد اوست، بايد در پرورش وي، رفتاري مناسب با حال كودك را در پيش بگيرد» (شيخ حر عاملي، 1401، ج 5: 126) و باز در جاي ديگر ميفرمايند: «رحمت خداوند بر پدري كه در راه نيكي و نيكوكاري به فرزند خود كمك كند؛ يعني به او احسان كند و همچون كودكي، رفيق دوران كودكي وي باشد واو را عالم و مؤدب بار بياورد» (ري شهري، 1416). باز ميفرمايد: «كسي كه دختر خود را شادمان كند، همچون كسي است كه بندهاي را از فرزندان اسمعيل آزاد كرده باشد و آن كس كه پسر خود را مسرور و ديده او را روشن سازد، مانند كسي است كه ديدهاش از خوف خدا گريسته باشد» (طبرسي، 1365: 114).
تمرين و تكرار
تمرين و تكرار:
مفهوم تكرار در يادگيري از اهميت خاصي برخوردار است (كار نيكو كردن از پر كردن است). تمرين و تكرار موجب كسب مهارت در يك زمينه و باعث ايجاد عادت و ملكه رفتاري است. در قرآن كريم برخي از مسائل اساسي و مهم، همانند اصول اعتقادي و امور غيبي كه اين كتاب آسماني ميخواهد آنها را در اذهان مردم جا بيندازد مثل توحيد، ايمان به غيب، رستاخيز و … از شيوه تكرار استفاده شده است. يكي از اين نمونههاي تكرار در مورد عقيده به يگانهپرستي (توحيد) است كه در سوره نمل ديده ميشود. در اين سوره مبارك جمله «اَ اله مع الله» آيا معبود ديگري با خداوند همراه است؟» پنج بار تكرار شده است (نمل / 64- 60). گام اول در يادگيري آموزش است. آنچه پس از آموزش به تحكيم و ماندگاري رفتار منجر مفهوم تكرار در يادگيري از اهميت خاصي برخوردار است (كار نيكو كردن از پر كردن است). تمرين و تكرار موجب كسب مهارت در يك زمينه و باعث ايجاد عادت و ملكه رفتاري است. در قرآن كريم برخي از مسائل اساسي و مهم، همانند اصول اعتقادي و امور غيبي كه اين كتاب آسماني ميخواهد آنها را در اذهان مردم جا بيندازد مثل توحيد، ايمان به غيب، رستاخيز و … از شيوه تكرار استفاده شده است. يكي از اين نمونههاي تكرار در مورد عقيده به يگانهپرستي (توحيد) است كه در سوره نمل ديده ميشود. در اين سوره مبارك جمله «اَ اله مع الله» آيا معبود ديگري با خداوند همراه است؟» پنج بار تكرار شده است (نمل / 64- 60). گام اول در يادگيري آموزش است. آنچه پس از آموزش به تحكيم و ماندگاري رفتار منجر ميشود، تمرين و تكرار است. در زمينه امور ديني نيز اين مسئله صدق ميكند؛ به عنوان مثال ابتدا به نوجوان انواع رفتارهاي ديني را آموزش ميدهيم. سپس در مواقع مختلف و به بهانههاي زياد استفاده كردن از آن را از وي ميخواهيم. اين تمرين و تكرار موجب عادي شدن آن رفتارها براي نوجوان خواهد شد.