برای شروعی دوباره
ای وعده خدا،
برای شروعی دوباره به تو توسل می جوییم،
یاریمان ده ای مهربان…..
نگاهی متفاوت و کاربردی به نماز
نگاهی متفاوت و کاربردی به نماز
کتاب - چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟- ، اثر استاد پناهیان،
قسمتی از متن کتاب :
(( اگر نمازخوانها قشنگ نماز بخوانند، اگر نمازخوانها از نمازشان لذت کافی و بهرۀ وافی ببرند، طبیعتاً اکثر بینمازها هم به سمت نماز گرایش پیدا خواهند کرد. راه تبلیغ دین همین است.راه تبلیغ این نیست که عدهای بیایند مسلمان نیمبند و نیمپز شوند و ما هنوز این را درست نکرده و بدون اینکه به قدر کافی الگوی خوب داشته باشیم، سراغ بقیۀ اهل عالم برویم تا آنها را درست کنیم.راه اینکه بینمازها، نمازخوان شوند این است که عدهای در نماز، تا آخرِ راه را بروند. لذا اگر ما بخواهیم برای نمازخوان کردن بینمازها تلاشی کنیم، راهش این است که ابتدا به نماز خودمان مقداری بیشتر عنایت و توجه داشته باشیم، و نماز خودمان را رشد دهیم*))
دهمین و جدیدترین اثر مکتوب برگرفته از مباحث حجتالاسلام پناهیان پس از یکسال به چاپ هشتم رسید. این کتاب 220 صفحهای از زاویهای جدید و کاملاً کاربردی به سوال بسیار مهم «چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟» پرداخته است و مهمترین آثار و فواید روحی و روانی نماز را که اغلب به آن توجه نمیشود را به زبان ساده و تحلیلی توضیح داده است.
نسخۀ صوتی این مباحث که حدود ده سال قبل منتشر شد، به دلیل نگاه تازه و متفاوت و درعین حال علمی، کاربردی و چالشبرانگیزش به «نماز خوب» که با بیانی ساده و روان و آمیخته با مثال ارائه شده، با استقبال فراوان و گستردۀ اقشار مختلف به ویژه دانشآموزان، دانشجویان، مراکز فرهنگی و همچنین معلمان، مربیان و فعالین فرهنگی قرار گرفت و سرانجام پیگیریها برای چاپ این مباحث به صورت مکتوب به سرانجام رسید.
در این کتاب به سوالهای زیر پاسخ داده شده:
پاسخ به سوالهای جوانان:
چرا نماز خوب خواندن را برای خودمان اینقدر مشکل کردهایم؟
چرا نماز در ما زیاد تأثیر نمیگذارد؟
چگونه از نماز لذت ببریم؟
تصورات اشتباه ما در مورد نماز خوب، چقدر به نماز ما ضربه میزند؟
اصلیترین و مهمترین ویژگی نماز خوب چیست؟
اشکال مهم نمازهای ما چیست؟
وقتی حال نماز خواندن نداریم، چگونه خودمان را قانع کنیم که نماز بخوانیم؟
رسیدن به نماز عاشقانه چه مراحلی دارد؟
-پاسخ به سوالهای والدین و مربیان:
دلیل کاهلنمازی برخی بچهها چیست؟
راه صحیح معرفی نماز به فرزندان چیست؟
مهمترین راه ترویج نماز چیست؟
نمازاول وقت چگونه باعث افزایش خلاقیت میشود؟
چرا گناه تمام بینمازها گردن نمازخوانهاست؟
راه نمازخوان شدن بی نمازها چیست؟
چهار حدیث زیبا درمورد کتاب
امام علي عليه السلام :
الكُتبُ بَساتينُ العُلَماءِ
كتابها بوستانهاي دانشمنداناند
غررالحكم و دررالكلم ، ح ۹۹۱ .
امام علي عليه السلام :
نِعمَ المُحَدِّثُ الكِتابُ
چه سخنگوي خوبي است كتاب!
غررالحكم و دررالكلم ، ح ۹۹۱ .
امام علي عليه السلام :
مَن تَسَلّي بِالكُتبُ لَم تَفُتهُ سَلوَةٌ
كسي كه با كتاب آرامش يابد ، هيچ آرامشي را از دست نداده است
غررالحكم و دررالكلم ، ح ۸۱۲۶ .
امام صادق عليه السلام :
يأتي عَلَي النّاسِ زَمانُ هَرجٍ لا يأنِسونَ فِيهِ إلاّ بِكُتُبِهِم
روزگار پر آشوبي فرا ميرسد كه در آن روز مردم جز با كتابهاي خود انس نميگيرند
الكافي ، ج ۱ ، ص ۵۲ .
فصل پرواز
نيمساعت از زنگ گذشته بود. بچهها از ذوق نيامدن معلم توي سروكلة هم ميزدند.
هشدارهاي مبصر اثري نداشت.
ـ ساكت! چه خبره الان آقا ناظم ميياد، ساكت!
لابهلاي هياهوي كلاس، پشت نيمكت رديف سوم، جوان لاغر اندامي سرش را توي كتاب جبر كرده بود و مشغول حل مسئلههاي فصل بعد بود كه هنوز نخوانده بودند. ضربهاي به پشت جوان خورد.
ـ آقاي شاگرد اول! يه امروزم كه آقا نيومده تو ولكن نيستي؟
جوان سرش را بلند كرد. لبخندي توي صورت و چشمهايش نشست.
ـ من بيتقصيرم؛ جبر ما رو ول نميكنه!
ـ آخه من نميدونم اين چهار تا فرمول چيداره كه تو اينطور…
صداي مبصر توي كلاس پيچيد.
ـ برپا!
بچهها بلند شدند. همه توي جايشان سيخ شده بودند. كلاس آنقدر ساكت شده بود كه صداي نفسهاي بچهها شنيده ميشد. آقاي ناظم همراه مرد چاق و شق و رقي كه كراوات بلند قرمزي زده بود، مقابل تخته سياه، درست زير قاب عكس شاه ايستاده بود. جوان زل زده بود به دفتر بزرگ سياهي كه توي دستهاي مرد بود.
آقاي ناظم، خطكش فلزي براقي كه توي دستش بود، تكان داد و گفت «آقاي شاهينفر از مأموران دستگاه اعليحضرت و نمايندة حزب رستاخيز هستند. امروز لطف كردند و تشريف آوردند اينجا تا اسم شماها رو هم در اين حزب ثبت كنند. ميدونم كه خدمت در راه وطن آرزوي قلبي همه شماست.»
همهمهاي توي كلاس پيچيد. جوان كتاب را توي دستهايش مچاله كرد. مرد از پشت عينك، بچهها را يكي يكي از نظر ميگذراند. چشمها به رديف سوم رسيدند و رفتند توي چشم جوان لاغراندامي كه با خشم به قاب عكس بالاي سر مرد نگاه ميكرد.
ناظم با قدمهاي بلندش كنار ميز آهني سياه گوشة كلاس رفت. با اولين ضربة خطكش بر روي ميز، كلاس دوباره لال شد.
ـ در ضمن؛ اگر احياناً كسي ميل به ثبت نام در اين حزب نداره، شورا در مورد او تصميم قاطع خواهد گرفت.
دفتر سياه، روي ميز باز شد. بچههاي يكي يكي به سمت دفتر ميرفتند.
بعضي با غرور بر ميگشتند و بعضي بعد از اينكه به زور، لرزش دستشان را كنترل ميكردند، اسمشان را نوشته و آرام ميآمدند سرجايشان مينشستند.
نوبت به رديف سوم رسيد. نفر سر ميزي برگشته بود. نگاهها به جوان وسطي بود. مرد داشت كراوات قرمزش را دور انگشت ميپيچيد و چشم از جوان بر نميداشت. جوان از جايش بلند شد، كتاب مچاله شده را روي ميز گذاشت و از نيمكت بيرون آمد. مرد كراوات را از دور انگشتش باز كرد و پوزخندي زد. جوان كنار نيمكت ايستاد و رو به نفر آخر گفت: «ميتوني بري، نوبت توست.»
***
بچهها توي راهرو جلو تابلو اعلانات جمع شده بودند.
ـ بيمعرفتا! مثلاً شاگرد اولشونهها! بفهمه قاطي ميكنه!
ـ آره بدجور ديوونه رياضيه، عشق مهندسي داشت.
ـ ساكت … داره ميياد.
بچهها ساكت شدند. چند نفري خودشان را كنار كشيدند. جوان جلو تابلو ايستاد و زل زد به برگه كوچكي كه با يك تكه چسب به تابلو وصل شده بود!
« به نام شاهنشاه آريا مهر»
از اين تاريخ دانشآموز «مهدي زينالدين»به علت عدم همكاري و اشتياق نسبت به خدمت به وطن اخراج ميگردد.
« شوراي مدرسه»
دبيرستان ديگري در خرمآباد رشته رياضي نداشت. مهدي به رشته تجربي رفت.1 توي كلاس روي نيمكت رديف سوم، كتاب جبر او هنوز مچاله بود!
پی نوشت:
1. يادگاري (كتاب زينالدين)، انتشارات روايت فتح
آداب دوستي با «يار مهربان»
براي من اي مهربان کتاب بخوان!
شما روزي چند ساعت مطالعه ميکنيد؟ در هر شبانهروز چقدر از زمانتان را به مطالعه کتاب، روزنامه و مجله اختصاص ميدهيد؟ تا به حال به اين موضوع فکر کردهايد که چطور ميتوان کتاب خواندن را به عادتي روزانه تبديل کرد. اگر خريد، مطالعه و نگهداري صحيح از کتاب، بخشي از زندگي روزمره شما باشد، فرزندانتان هم به خواندن کتاب تشويق ميشوند. همه چيز از خانه شروع ميشود. خانه محل شکلگيري تمام عاداتي است که افراد در بزرگسالي با آنها زندگي ميکنند و شخصيت و شيوه زندگي آنها را شکل ميدهد. والدين بايد فرزندانشان را از سنين پايين به مطالعه تشويق کرده و آنها را با کتاب آشنا کنند. کتاب خواندن کليد موفقيت بچهها در مدرسه و همچنين زندگي آينده آنهاست. اگر بچهها به کتاب علاقهمند شوند، به يادگيري هم علاقهمند ميشوند و در آينده افرادي مطلع و موفق خواهند شد و مراحل تحصيلي را با موفقيت طي ميکنند. همچنين با مطالعه، دامنه اطلاعات آنها بالا ميرود و ديد بهتري نسبت به محيط پيدا ميکنند و در آينده از بسياري آسيبهاي جسمي، رواني و اجتماعي مصون ميمانند.
بررسيها نشان دادهاست که موفقيت تحصيلي بچهها تنها با 20 دقيقه مطالعه آزاد در هر روز به ميزان قابل توجهي افزايش پيدا ميکند. اگر والدين هر شب 20 دقيقه مطالعه کنند بچهها هم به اين کار تشويق ميشوند. براي اين کار ميتوانيد روي يک برگه کاغذ، جدولي تهيه کنيد که به تعداد افراد خانه ستون و به تعداد روزهاي هفته سطر داشته باشد. براي هر يک از افراد خانه هم رنگ خاصي را در نظر بگيريد و قرار بگذاريد هرکس هر روز 20 دقيقه مطالعه کرد، با رنگ مخصوص خودش، يکي از خانههاي جدول را که مربوط به همان روز است رنگ کند و موضوع مطلبي را که خوانده هم در آن خانه يادداشت کند. اين جدول را در محلي که همه به راحتي ببينند نصب کنيد و در پايان هفته بررسي کنيد چه کسي هر شب مطالعه داشته يا چه کسي موضوعات متنوعتري مطالعه کرده است و او را تشويق کنيد و براي او هديه بگيريد که البته اگراين هديه کتاب مورد علاقه او يا اشتراک يک مجله در زمينه مورد علاقهاش باشد، خيلي بهتر است. توصيه ميشود هر يک از اعضاي خانواده، بقيه خانواده را نيز در جريان موضوع مطالعه خود قرار دهند.
جايي براي کتابها
کتابهايي که در خانه داريد بهتر است جاي مشخصي داشته باشند. يک قفسه يا کمد مخصوص براي قرار دادن کتابها در نظر بگيريد و آنها را برحسب موضوع طوري بچينيد که هنگام استفاده به راحتي بتوانيد کتاب مورد نظرتان را پيدا کنيد. کتابهايي را که از کتابخانه يا از کسي امانت گرفتهايد، در قفسه مخصوص کتاب نگهداري کنيد تا آسيب نبينند. طبقهبندي و نگهداري صحيح کتاب را به بچهها نيز ياد بدهيد.
انتخاب کتاب مناسب
انتخاب کتاب مناسب اهميت زيادي دارد. در انتخاب کتاب به ويژه براي کودکان در سنين پيش از دبستان بايد بيشتر دقت کرد. براي اين کار ميتوانيد از افراد متخصص کمک بگيريد. توصيه ميشود، کتابهاي متنوع براي بچهها تهيه کنيد. براي بچههاي پيش دبستاني، کتابهاي آموزش الفبا، داستانهاي مصور، شعر و ادبيات سنتي و کتابهايي که اطلاعاتي درباره غذاها، حيوانات، علائم و نشانهها دارند و همچنين مجلههاي مخصوص کودکان توصيه ميشود.
وسايل کمک آموزشي
براي ايجاد علاقه بيشتر و تشويق بچهها به خواندن کتاب و يادگيري مطالب، از وسايل کمک آموزشي مانند نوار کاست، فيلم و سي دي همراه کتاب استفاده کنيد. استفاده از اين وسايل، مهارتهاي ديداري و شنيداري بچهها را بالا ميبرد. در انتخاب فيلم و سي دي هم دقت کنيد که با سن فرزندتان تناسب داشته باشد.
کتابهاي الکترونيکي
اين روزها با وجود برنامههاي جذاب کامپيوتري کمتر بچهاي کتاب خواندن را به کار با کامپيوتر ترجيح ميدهد. کامپيوتر، جاي خواندن و نوشتن را نميگيرد اما ميتواند در يادگيري موثر باشد. براي تشويق فرزندتان به مطالعه از کامپيوتر هم کمک بگيريد. سايتهاي مربوط به کتابهاي الکترونيکي مربوط به سن فرزندتان را شناسايي و فرزندتان را به استفاده و مطالعه آنها تشويق کنيد. بعضي سايتهاي مربوط به کتابخواني با تصاوير زيبا و جذاب يادگيري بچهها را تقويت و برخي با برگزاري مسابقات، بچهها را به کتابخواني علاقهمند ميکنند.
فوايد مطالعه و کتابخواني در کودکان و نوجوانان
حضرت علي عليه السلام ميفرمايد:"هرآن کس که با کتاب آرامش يابد،راحتي وآسايش از او سلب نمي گردد.”
چرا کودکان و نوجوانان بايد مطالعه کنند؟ حضرت علي عليه السلام ميفرمايد:"هرآن کس که با کتاب آرامش يابد،راحتي وآسايش از او سلب نمي گردد.”
انسان موجودي کمال گراست وبا سکون وسکوت سازگاري ندارد. او هميشه به دنبال راهي است که يک قدم پيش گذارد و گرهاي از مشکلات خود بگشايد. بنابراين او براي پيشرفت در عرصه هاي زندگي،احتياج به شناخت نسبتا کاملي از خود و جامعه دارد وبايد با گذشته وآينده ارتباط برقرار کند.
آيين مقدس اسلام ،فراگيري علم ودانش را عاملي براي رشد،پويايي و تعالي جامعه برشمرده است.از پيامبر عظيم الشان اسلام نيز روايت شده است: “هرکس در جستجوي دنياست،بايد دانش فرا گيرد و هرکس به آخرت دل بسته است،بايد از علم بهره گيردو هرکس دنيا وآخرت هردو را ميخواهد، باز هم گريزي از دانش آموزي ندارد."ودر جاي ديگر ميفرمايد:"اگر روزي بر من بگذرد که در آن روز به علم ودانش من افزوده نشود،آنروز ، روز مبارکي نيست.”
با کتابخوب است که انسان شناخته مي شود،رشد مي کندوبراي حرکت آماده مي شود.
عادت به مطالعه و تاثير آن در کودکي ونوجواني پايدار است.
بسياري از دانشمندان وروانشناسان معتقدند که اساس وزيربناي شخصيت انسان در سالهاي اول زندگي پايه گذاري مي شود و آموخته هاي اين دوران،تاثير عميقي بر آينده ي زندگي فرد دارد.بنابراين اگر مطالب خواندني مفيد و سازنده در اختيار کودکان و نوجوانان قرار گيردو آنها از همان سنين کودکي به مطالعه عادت کنند،راه و رسم زندگي را خواهند آموخت و تحت تاثير داستانها و کتابهاي آموزنده،به رشد و تعالي خواهند رسيد ودر آينده نيز براي حل مشکلات خود از کتاب کمک خواهند گرفت.حضرت علي(ع) مي فرمايند:"بهترين چيزي که نوجوانان بايد ياد بگيرند سلسله کارهايي است که به هنگام بزرگسالي به آن نيازمند خواهند بود.”
آدمي براي داشتن يک زندگي سعادتمند،نيازمند بينش وآگاهي است و آموخته هاي دوران کودکي و نوجواني،مقدمه اي براي زندگي فرد است.کودکان راه زندگي سعادتمندانه فردا را امروز بايد بياموزند و در اين مسير،کتابخواني، چون چراغي فراراه آنهاست.
مطالعه ،راهي براي تقويت روحيه ديني کودکان و نوجوانان است.
گاهي والدين به دليل ناآگاهي و درک نادرستي که از مسائل ديني و مذهبي دارند،نمي توانند راهنماي خوبي براي کودکان و نوجوانان باشند.بنابر اين ممکن است در آموزش اين گونه مسائل دچار اشتباه شوند يا هرگز فرصت مناسبي براي آموزش اين مسائل نيابند.مطالعه کتابهاي ديني به کودک و نوجوان کمک مي کند تا به درک صحيحي از اين مسائل دست يابد و پيش از آن که دير شود به رشد و شکوفايي برسد.البته انتخاب کتابهاي مناسب و چگونگي مطالعه و برداشت کودک از مطالب آنها از حساسيت خاصي برخوردار است و به راهنمايي افراد آگاه نياز دارد.
مطالعه ي صحيح زمينه ساز تفکر و خلاقيت کودکان و نوجوانان است خواندن کتابها و داستانهاي مختلف موجب شکل گيري ارزشهاي گوناگون در ذهن کودک مي شود،حساسيت اورا رشد مي دهد و احترام به ديگران در او شکل مي گيرد.رضايتي که کودک از مطالعه به دست مي آورد او را متکي به خود بار خواهد آورد.سؤالاتي که بر اثر مطالعه براي کودک مطرح مي شود و مقايسه هايي که او بين مسائل مختلف مي کند، در مجموع موجب مي شود که او فردي خلاق بار بيايد.
با بهره گيري از تخيل که ضرورت اساسي خلاقيت است دنيايي بزرگ و پهناور در مقابل چشمان کودک گشوده مي شود و او قادر است آزادانه خيال پردازي کند.کودک در اين شرايط هرگز خود را محدود ومحبوس در حصار واقعيتها و امور مشهود نمي بيند.
مطالعه باعث پيشرفت تحصيلي است.
مطالعه غير درسي،باعث بالا رفتن سطح فکر و فعال شدن ذهن کودکان و نوجوانان است.وقتي سطح فکر دانش آموزي بالا رفت و ذهن او فعال شد،امکان فراگيري درسهاي مدرسه برايش بهتر فراهم مي شود.يعني ذهن او آمادگي بيشتري را براي يادگيري رياضي،ادبيات،تاريخ و… خواهد داشت و اين مطلبي است که تجربه آن را بارها ثابت کرده است.
دانش آموزي که همگام با مطالعه درسي،به طور جدي به مطالعه کتابهاي غير درسي نيز مي پردازد،بدين وسيله:
داراي سطح فکرو انديشهاي وسيع مي شود.
ذهنش براي فراگيري فعالتر مي شود.
گنجينهي لغاتش کاملتر مي شود.
افقهاي جديدي پيش رويش باز مي گردد.
آمادگيش براي يادگيري درسهاي مدرسه بيشتر ميشود.
به صورت جديدتر وقويتر در راه کسب علم گام برمي دارد.
کتابخواني راهي براي شناخت الگوهاست.
کودکان و نوجوانان براي موفقيت در زندگي،به الگوهاي رفتاري نيازمندند.وجود حس همانند سازي در کودکان و نوجوانان و نياز آنها به الگوهاي رفتاري،ايجاب مي کند که به الگوهاي شايسته اي دسترسي داشته باشند تا بدين وسيله شخصيت و رفتار خود را تشکيل دهند.الگوهايي که به وسيله ي کتاب معرفي مي شوند،نقش مهمي را در شکل دادن به شخصيت کودکان و نوجوانان ايفا مي کنند.به لحاظ تاثيري که الگوهاي برجسته ي اخلاقي در شخصيت نوجوانان و جوانان دارد،مطالعه ي زندگينامه ي بزرگان و مشاهير و فرزانگان ميتواند بسيار مؤثر واقع شود.
آيا عادت به مطالعه امري اکتسابي است؟
عده اي از والدين و مربيان تصور مي کنند که عادت به مطالعه امري ذاتي و خصلتي است که تنها بعضي از افراد به دليل کنجکاوي،علاقه و…به آن روي مي آورند و ديگران نمي توانند اهل مطالعه باشند و شايد به همين دليل،هيچ گونه تلاشي براي ايجاد عادت به مطالعه در فرزندان خود انجام نمي دهند.
پژوهشهاي اخير در زمينه ي تعليم و تربيت ثابت کرده است که عادت به مطالعه يک امر اکتسابي است.يعني همان طور که يک کودک،خواندن و نوشتن را ياد مي گيرد،مي تواند مطالعه را هم بياموزد.پس بايد روش مطالعه را به او آموخت و او را به خواندن عادت داد.
جایگاه کتاب و کتابخوانی
جایگاه کتاب و کتابخوانی
کتاب، محصول تجربههای بشری و خلاقیتهای ذهنی و آموختههای دراز مدت انسان است. سهم کتاب در انتقال دانشها گاهی به مراتب بیشتر و فراتر از دیگر ابزار آموزشی است. پدید آوردن آثار علمی و فرهنگ مکتوب از توصیههای مهم اولیای دین است و به گسترش دانش کمک میکند و به عنوان یک میراث فرهنگی برای نسلهای آینده ماندگار میشود. امام صادق علیهالسلام به مفضّل بن عمر فرمودند: «دانش خود را بنویس و آن را در میان برادرانت منتشر ساز».
سفارش امام حسن علیهالسلام به نگارش آثار علمی
کتاب وسیلهای است که دانش بشری به مدد آن از تباه شدن مصون میماند و به آیندگان منتقل میشود. از اینرو پیشوایان معصوم علیهالسلام توجه ویژهای به فرهنگ مکتوب داشتند و همواره پیروان خویش را به حفظ دانش و نوشتن آن سفارش میفرمودند. در حدیث میخوانیم که امام حسن مجتبی علیهالسلام فرزندان و برادرزادگان خویش را جمع کردند و در زمینه دانشاندوزی و نگارش آثار علمی چنین توصیه فرمودند: «شما کوچکترهای قوم هستید و به زودی بزرگانِ قوم خواهید شد. پس دانش بیاموزید. هرکس از شما نتواند علم را حفظ کند و به خاطر بسپارد، آن را بنویسد و در خانهاش قرار دهد».
جایگاه دانش و کتاب از منظر پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم
توجّه اسلام به حفظ و گسترش میراث علمی، جایگاه والای دانش و کتاب را از دیدگاه این دین مبین نشان میدهد. از رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که فرمود: «هرگاه که مؤمنی از دنیا برود و یک ورق از خود بر جای گذارد که در آن دانشی مکتوب است، همان برگه در روز قیامت، میان او و آتش، پوشش و مانعی خواهد بود».
کتابهای ناسالم
بیتردید، به همان اندازه که میتوانیم از کتاب بهره بگیریم، ممکن است در معرض آفتها و خطرهای نوشتههای سست و بیمار و مسموم و انحرافی هم قرار گیریم. راه دادن کتابهای ناسالم به مدرسهها و خانهها، در واقع مسمومیت فکری و اخلاقی نسل ما را به دست خودمان فراهم میآورد. بنابراین، نظارت بر چاپ کتاب و بررسی محتوای آن، در جامعه سلامت خواه و دوراندیش ضروری است. آنان که به سلامت اندیشه و باورها و گرایشهای افراد جامعه دلبستگی دارند، نمیپذیرند که در عرضه آثار منتشر شده، حدّ و مرز و نظارت و محدودیتی نباشد.
کتاب و کتابخانه
وقتی کتاب، حاصل اندیشهها و تجربههای اهل اندیشه و معرفت باشد، کتابخانه نیز کانون همایش صاحب نظران و موزه پرطراوت و شاداب دانشمندان و صاحبان معارف خواهد بود. همانگونه که در باغ و بوستان، خاطر انسان نشاط مییابد، سیر در بوستان کتاب نیز مشام جان را شاداب و معطر میسازد. بیمناسبت نیست که در روایات ما، از کتاب به عنوان بوستان دانشمندان یاد شده و همدم و سخنگویی شایسته به شمار آمده است. کسی که قدم در کتابخانه میگذارد، به گلگشت دلانگیز و مجمع دانشمندان و دانایان قدم نهاده است. طبیعی است که در چنین محیطی، انسان احساس نشاط میکند و روحش بالنده میشود.
مطالعه و کتابخوانی
وقتی جهل و بیخبری، جامعهای را از پای درآورد، یا شبههها ذهن جوانان را فلج کند، بدون شک یکی از مهمترین کارهایی که میتواند آفت جهل را بزداید، مطالعه است و آنچه میتواند شبهههای ذهنی را دفع کند و ایمان و اطمینان را به قلبها باز آورد، کتابخوانی است. گرفتاران در چنبره پرسشها و محاصره شدگان در میان انبوه شبههها، میتوانند برای استمداد فکری به کتابخانه مراجعه کنند و از آنجا نیرو گیرند و به جنگ شبههها بروند و پاسخی در برابر القائات و شبههافکنیهای دیگران بیابند.
آثار روحیِ انس گرفتن با کتاب
بیگمان، هیچ ذخیره و میراثی سودمندتر و با ارزشتر از کتاب نیست؛ چرا که کتاب، مایه آرامش روحی انسان است. حضرت علی علیهالسلام فرمودند: «کسی که به کتابها تسلّی و آرامش بیابد، هرگز آرامش را از دست نخواهد داد.» کتاب همدمی است که اندوه را میزداید و مطالعه کننده را از تنهایی در میآورد و به او حکمتهای جانپرور میآموزد.
بردباری کتابدار در برخورد با کودکان
در کتابخانههایی که در مدرسهها، مسجدها و روستاها تأسیس میشود، نحوه برخورد متولیان کتابخانه با مراجعهکنندگان بسیار مهم است. مراجعهکنندگان به کتابخانهها، گاهی کودکان و نوجوانانند و گاهی بزرگترها و حتی دانشآموختگان و اهل معرفت. نحوه برخورد با هریک از این گروهها متفاوت است و آیین مناسب خود را میطلبد. اگر سر و کار کتابدار با کودکان است، حوصله و بردباری بیشتری لازم است تا هم بازیگوشی کودکان، زیانهایی به بار نیاورد و هم آنان به کتابخانه و مطالعه رغبت کنند.
امین بودن کتابدار
یکی از وظایف اخلاقی کتابدار، امین بودن و متعهد بودن است. کتابدار، نسبت به کتابها باید امین باشد و از ضایع شدن و مفقود شدن آنها ناراحت شود و خراب شدن کتابها او را رنج دهد و کتابها را مثل فرزندان خود بداند. او باید در امانت دادن کتاب دقت و تعهد لازم را نشان دهد، تا با گم شدن و کم شدن کتابها مواجه نشود.
شناخت کافی از سلامت و صحت کتاب
یکی از مفیدترین اطلاعات برای کتابخوان، شناختن آثار خوب و جدید، شناخت نویسندگان متعهد و سالم و آگاهی از مؤسسات انتشاراتی متعهد است. نشان «استاندارد» به عنوان نشانه مرغوبیت کالا، نباید تنها در فرآوردههای خوراکی و مصرفی و کالاهای خانگی و صنعتی مورد نظر باشد، بلکه آثار فرهنگی و فرآوردههای علمی و فکری هم باید مطابق استانداردهای عقلانی و دینی و ارزشی تهیه شود تا جامعه را به فساد و تباهی و بیماری نکشد. روشن است که خوانندگان آثار و خریداران کتاب و مشتریان مطبوعات و جراید نیز باید به این علایم استاندارد توجه کنند و هر کتاب را نخرند و نخوانند و به هر نویسنده و ناشر، اطمینان صد در صد نکنند و تا شناخت کافی از سلامت و صحت کتاب خاصی پیدا نکردهاند، در روح و اندیشه خود و فرزندانشان را به روی کالاهای ناسالم و زیانبار فکری نگشایند.
علت عمده کتابگریزی در جامعه
یکی از مشکلات و کاستیهای جامعه ما گریز از کتاب و پایین بودن سطح فرهنگ مطالعه است. این نقیصه، ریشهها و علتهای مختلفی میتواند داشته باشد که شاید در رأس آنها «عدم احساس ضرورت» است. تا وقتی انسان در وضعیت «نیاز» قرار نگیرد، در پی رفع آن نخواهد افتاد. اگر در پاسخ شبهههای اعتقادی و پرسشهای سیاسی دربمانیم، یا در مجلس و محفلی که از موضوع خاصی صحبت به میان میآید، احساس کنیم در آن زمینه بیاطلاعیم و شرمسار شویم و احساس کنیم از چرخه زمان و گردونه پرشتاب مسایل علمی و فکری جامعه عقب ماندهایم، نسبت به خلأ و نیاز آگاه میشویم و این میتواند شوق به مطالعه و کتابخوانی را در ما تقویت کند.
شناخت سیر مطالعاتی
بدون شک تناسب محتوا و سبک کتاب، با مخاطبی که آن را به دست میگیرد و میخواند، عامل مهمی برای برقراری رابطه و لذت بردن از خواندن است. کتاب دشوار، گاهی به جای جاذبه، دافعه دارد و به جای شوقآفرینی، بیزار کننده میشود. در اینجا هوشیاری و دقت کسی که کتاب را برای مخاطب، انتخاب میکند، نقش عمده دارد. برای کودک و نوجوان مطالعه کننده، مراعات سلسله مراتب و سیر تدریجی مطالعه نیز مؤثر است. نوجوانان به مطالعه داستان علاقهمندند. بهرهگیری از این علاقه و عرضه کتابهای قصه در مرحله نخست، عامل ایجاد علاقه به مطالعه است. وقتی نوجوان داستانهای جذّاب خواند، با کتاب مأنوس میشود و انس با کتاب و مطالعه، او را در مراحل بعدی به خواندن کتابهای متنوع علمی، تاریخی و اخلاقی میکشاند. مربّی موفق و کتابدار پخته و هنرمند کسی است که این سیر مطالعاتی را بشناسد و به کار گیرد.
نظم و برنامهریزی در کتابخوانی
بیتردید، از مهمترین عوامل مفید ساختن کتابخوانی، برخورداری از نظم و برنامه است. تخصیص وقت مناسب و منظم برای مطالعه، بسیار کارساز است. مطالعه نامنظم، ملالآور و ناپایدار است. در هر کاری از جمله مطالعه، کار اندک ولی پیوسته و منظم، بسیار ثمربخشتر از کار پرحجم، ولی مقطعی و گذراست. با برنامهریزی منظم برای مطالعه، مشکل کمبود وقت که خیلیها آن را وسیله و بهانه فرار از مطالعه قرار میدهند، حل میشود. بسیاری از بزرگان از همین رهگذر، در حرکتی آرام امّا مستمر، توانستهاند کارهای عظیم صورت دهند. بسیاری از اثرهای ماندگار و جاویدان، محصول همینگونه کار دراز مدت و با صبر و حوصله و خسته نشدن و شتاب نداشتن است.
خواندن بهترینها
از آنجا که امروزه دامنه علوم و موضوعات و کتابها گسترش یافته است، بنابراین بر کتابخوانان عزیز است که فرصت و نیرو و مجال را به خواندن بهترینها و لازمترینها اختصاص دهند. سخن نغز امیر بیان حضرت علی علیهالسلام را هماره به یاد داشته باشند که فرمود: «دانش، بیش از آن است که بتوان بر آن احاطه یافت؛ پس از هر دانشی بهترین آن را برگیرید». عمل به این سخن زیبای خورشید کعبه، حضرت علی علیهالسلام ، سبب میشود تا مطالعه کنندگان و کتابخوانان ارجمند با مشکل کمبود وقت، کمتر مواجه شوند، به اهداف مطالعاتی بهتر دست یابند، و از هرز رفتن فرصتها و صرف شدن سرمایه در پای کارهای بیهوده و مطالعات کم ارزش و بیثمر، جلوگیری نمایند.
آفت کتابخوانی
یکی از آفتهای هرکار برنامهدار، برخورد با حوادث و پیشامدها و کارهای پیشبینی نشده است. به تعبیر دیگر، با وجود برنامه مطالعاتی یا درسی، ممکن است کارهایی برای انسان پیش آید که، در آن برنامه وقفه یا اختلال پدید آورد و فرد را از رسیدن به هدف باز دارد. اراده و تصمیم جدی، میتواند انسان را بر این موانع غلبه دهد. خود فرد است که اگر بخواهد، میتواند از برهم خوردن نظم مطالعاتی جلوگیری کند و مصمم و استوار، بر ادامه و استمرار کار، پافشاری کند. اگر بنا باشد مسایلی همچون بیحالی، آمدن مهمان، بیماری یکی از بستگان، برخورد با یک دوست صمیمی، و خستگی از کار روزانه، و… روند مطالعه را مختل سازد، هرگز انسان به هدفهای متعالی دست نخواهد یافت.
کتاب و کتاب خوانی از منظر مقام معظم رهبری
رهبر معظم انقلاب حضرت آیتاللّه درباره وضعیت کتاب و کتابخوانی در کشور، دردِ دلها و رهنمودهایی دارد که راهگشا و شنیدنی است. ایشان در این زمینه میفرمایند: «من هر زمانی که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه خودمان میافتم، قلبا غمگین و متأسف میشوم. این به خاطر آن است که در کشور ما به هر دلیلی که شما نگاه کنید، باید کتاب اقلاً ده برابر این میزان، رواج و توسعه و حضور داشته باشد. اگر به دلیل پرچمداری تفکر اسلامی و حاکمیت اسلام به حساب بیاورید، این معنا صدق میکند؛ چون اسلام به کتاب خواندن و نوشتن، خیلی اهمیت میدهد. اگر هر منصفی به بیانات نبیّ مکرم اسلام و ائمه علیهالسلام و پیشوایان اسلام نگاه کند و ببیند که اینها در چه زمانی به کتاب و کتاب خوانی دعوت میکردند و فرا میخواندند، همه افسانهها از ذهنش شسته خواهد شد».
غذای روح
مطالعه، غذای روح و درمان بیماریهای فکری است. کتاب، معلمی ساده و صمیمی و همیشه در دسترس است که بیادعا و بدون تکلف و منّت، آنچه دارد در اختیار ما میگذارد. مطالعه، با نیّت خالص، عبادتی بزرگ است. لحظهای نشستن در کتابخانه، حضور در محضر اندیشمندان قرون و فرزانگان زمان است. کتابخانه، معبد اهل علم و محراب پاکِ دانشجویی و علمآموزی است. هرکه از کتاب و مطالعه بیگانه است، غریب و بیمونس است.
نقش کتاب و کتابخانه در بالندگی جوامع
کتاب و کتابخانه، مجموعه ارزشمندی را شکل میدهد که میتواند در راه شکوفایی و بالندگی افراد و جوامع نقش سازندهای ایفا نماید. کتاب، یکی از راههای کسب دانایی و توانایی است که آدمی را در فهم و درک راست از ناراست، مدد میرساند. کلید گذر از زندان و محدودیت و ورود به دنیایی گسترده و ژرف، بهرهوری از کتاب است. کتابخانهها را میتوان نهادهایی دیرینه و تأثیرگذار دانست که در فرآیندهای آموزشی و پژوهشی، ایجاد و توسعه عادت به مطالعه، پایدارسازی همبستگیهای اجتماعی، حفظ ارزشها، احیای تفکر دینی، ایجاد اعتماد به نفس و استقلال فردی و اجتماعی، و حتی در فرآیندهای اقتصادی نقش مهم و مؤثری دارند.
کتابخانه، حافظ میراثهای فرهنگی
کتابخانهها، حافظان میراثهای فرهنگی و مالکیتهای فکری، مکانهایی امن برای غنی سازی اوقات فراغت و ابزاری برای ایجاد تعادل و گسترش عدالت بهشمار میروند. بر همین اساس است که «کارلایل» کتابخانه را «دانشگاهی برای همه» مینامد. برخی نیز کتابخانه عمومی را به «قلب جامعه» تشبیه کرده و زندگی افراد را بدان وابسته دانستهاند. در هر حال کتابخانهها نمادهایی از ارزشهای معنوی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه تلقی میشوند. از اینرو کتابخانهها باید دارای کتابها و منابع و مواد دیداری و شنیداری مناسب، متنوع و مفید باشند؛ چرا که پربار بودن مجموعه کتابخانه، سبب اقبال هرچه بیشتر مردم به آن مراکز و رویکرد فعال آنان به امر مطالعه و گسترش فرهنگ کتاب میشود.
خانواده، نقطه آغازین ایجاد عشق به کتابخوانی
برای ایجاد علاقه به کتاب و کتابخوانی، عوامل متعددی نقش دارند که نخستین آنها «خانواده» است. در واقع نقطه آغازین ایجاد عشق و علاقه به کتاب و کتابخوانی از خانواده آغاز میگردد؛ زیرا طبق دیدگاه روانشناسان، شخصیت و هویت کودک در قدم اول در خانواده شکل میگیرد. به طور طبیعی والدین علاقهمند به کتاب فرزندانی دوستدار مطالعه خواهند داشت و عکس آن نیز صادق است. تجربه نشان داده است که فرزندانی که در خانوادههای اهل دانش بزرگ میشوند، میزان مطالعه و گرایش به کتابخوانی در آنان نسبت به خانوادههایی که تمایلی به کتاب و مطالعه ندارند بسیار بیشتر است. اکثر علما و دانشمندان در خانوادههایی رشد نمودهاند که والدین آنان اهل مطالعه و پژوهش بودهاند. زمانی که فرزندی میبیند که کتابخانهای در خانه هست و پدر و مادر و همگی اعضای خانواده، ساعاتی را به مطالعه اختصاص میدهند، دیگر، حتی نیاز به گفتن اینکه «باید مطالعه کنی» وجود ندارد.
نقش آموزش و پرورش در ترویج فرهنگ کتابخوانی
آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین مجموعه آموزشی کشور، میتواند با بسترسازی بنیادین و برنامهریزی دقیق و بلند مدت، علاقه به کتاب و کتابخوانی را در بین نسل جوان و نوجوان تقویت نماید. اگر در برنامه آموزشی کشورهای پیشرفته تأمل کنیم متوجه میشویم که فرهنگسازی برای مطالعه را از آموزش و پرورش آغاز مینمایند. بنابراین ضروری به نظر میرسد که با بهرهگیری از مشاوران و روانشناسان برجسته، فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در شخصیت کودکان مستحکم و بنیادین گردد. مطمئن باشیم که اگر زمینه ترویج فرهنگ کتابخوانی را در آموزش و پرورش ایجاد کنیم، دیری نمیپاید که جامعهای کتابخوان و توسعه یافته خواهیم داشت و ثمره آن پیشرفت همهجانبه کشور خواهد بود.
هدیه فرهنگی
بدون شک پدر و مادر نقش مهمی در ترویج فرهنگ کتابخوانی در خانواده دارند. آنان برای اینکه حس کتابخوانی را در فرزندانشان تقویت نمایند، میتوانند از کتاب به عنوان اهرمی برای تشویق استفاده نمایند.
بسیار مناسب خواهد بود که کتاب را به عنوان هدیهای معنوی در لابهلای دیگر هدایا فراموش ننماییم و با این عمل قدمی بسیار مهم در اعتلای فرهنگ کتابخوانیِ فرزندانمان برداریم.
نويسنده: عبداللطیف نظری
سلامی که توسط امام رضا(ع) پاسخ داده شد
سلامی که توسط امام رضا(ع) پاسخ داده شد
«روزی آقا( آیتالله بهجت درباره امام رضا(ع))فرمودند: در منطقه جاسب قم گروهی از کشاورزان در زمان گذشته با شتر و قاطر به زیارت حضرت ثامن الحجج علیهم السلام مشرف میشوند و هنگام مراجعت و وارد شدن در محدوده جاسب پیرمردی از اهل محل را میبینند که در گرمای روز کولهباری از علف به دوش کشیده و با مشقت بسیار به خانه میرود، مسافرین مشهد مقدس که او را میبینند زبان به شماتت و سرزنش میگشایند: «پیرمرد، زحمت دنیا را ولکن نیستی، آخر بیا تو هم لااقل یک بار به مشهد مقدس سفر کن». و این سخن را تکرار و او را بسیار توبیخ میکنند.
پیرمرد خسته و پاکدل زبان میگشاید و میگوید: شما که به زیارت آقا رفتید و به آقا سلام دادید، جواب گرفتید یا نه؟ میگویند: پیرمرد، این چه حرفی است که میزنی؟ مگر آقا زنده است سلام ما را جواب بدهد؟! پیرمرد میگوید: عزیزان، امام که زنده و مرده ندارد، ما را میبیند و سخنان ما را میشنود، زیارت که یکطرفه نمیشود. آنان میگویند: آیا تو این عُرضه را داری؟ وی میگوید: آری، و از همان جا رو بهسمت مشهد مقدس میکند و میگوید: «السلام علیک یا امام هشتم» و همه با کمال صراحت میشنوند که به آن پیرمرد به نام خطاب میشود: «علیکم السلام آقای فلانی» و بدین ترتیب زائران همگی خجالت کشیده پشیمان میشوند که چرا سبب دلشکستگی این مرد نورانی شدند».
پرو ردگارا از تو می خواهم...
خدایا !
من همانم که گاه خندانم، و گاهی گریان.
گاه شکرگزارم، و گاهی درحال گله کردن.
گاه بنده ی توام، و گاهی بنده ی خویش!
خدای همیشگی ام!
من مبتلا به گاه و بی گاههای همواره ام، بیماری نامتعادل که همیشه به نسخه ی طبیب خویش عمل نمی کند!
اسیر خویشتنم؛ و گاه و بی گاههای اسارت گونه ام مرا در برگرفته است…
معبود آزاده ام!
بندهای گاهها و بی گاههای زندان تنم را… از هم جدا كن!
مرا به آغوش خویش دعوت كن! که تشنه ترینم به آن…
تمام این گاه و بی گاههای مدامم را،ببخش…
به حق خدایی همیشه پایدارت!
الهی آمین…
دیده بان انقلاب
ساواک پرسیده بود به چی اعتیاد داری؟
گفته بود به مطالعه!
تو زندان بود که به درجه اجتهاد رسید.
کتاب دیده بان انقلاب،شهید اسدالله لاجوردی