حوزه علمیه فاطمیه سلاماللهعلیها شهرکرد


نماز را در اول وقت بخوان
از مرحوم آیت الله العظمی بهجت(رحمة الله علیه) سوال شد:
چه کنیم تا نماز صبحمان قضا نشود؟
در پاسخ فرمودند:
کسی که باقی نمازهایش را در اول وقت بخواند
خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد.
در کتاب خاطرات «حاج آقا مجتبی» آمده است، این اسوه اخلاق به شاگردان خود توصیه میکرد:
«اگر میخواهی صدقه بدهی، همینطوری صدقه نده؛ زرنگ باش، حواست جمع باشد، صدقه را از طرف امام رضا (علیه السلام) برای سلامتی آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بده! برای دو معصوم است؛ دو معصومی که خدا آنها را دوست دارد، ممکن نیست خداوند این صدقه تو را رد کند، تو هم اینجا حق واسطهگریات را میگیری. تو واسطهای و همین حق واسطهگری است که اجازه میدهد تو به مراحل خاص برسی.»
برهنگی سر، سرآغاز برهنگیها
اولین طرح استعمار برای رخنه کردن و برچیدن فرهنگ یک کشور اسلامی، اشاعه فحشا و فساد در این کشورهاست. برای این منظور، زن مسلمان به عنوان یک سدّ بزرگ بر سر راه آنان بود و اولین اقدامی که برای برداشتن این سدّ انجام دادند؛ برداشتن حجاب بود و در این حجابزدایی از حجاب سر شروع کردند.
فساد از برهنگی سر که سرآغاز برهنگیهاست، به تدریج به دیگر اعضا سرایت مینماید؛ نمیتوان زنی را دید که سر خود را در حجاب داشته امّا اعضای دیگرش برهنه باشد.
همین که بخواهند ملّتی را عریان نمایند، از سرها شروع میکنند. مثلاً در مورد زنان، ابتدا سر برهنه میشود و سپس مینیژوب و آنگاه مرد در لباس زن و زن به شکل مرد در میآید.
با نگاهی به تاریخ در مییابیم که حتی زنان اروپایی دارای حجاب بودند که از رنسانس به بعد، آهسته ابتدا زنان را بیحجاب كردند و به جايي رسيد كه امروز زنان فرانسوی کاملاً برهنه در پشت ویترینها برای سو استفاده جنسی قرار میگیرند.
در مدارس راهنماییشان کلاس آموزش روابط جنسی برگزار مینمایند و در خبری از میزان تجاوزات جنسی میخوانیم: از هر چهار دختر در اروپا یک نفر زیر سن هجده سال مورد تجاوز قرار میگیرد.
مبارزه دشمنان اسلام با حجاب صرف مبارزه با یک نماد و سمبل مذهبی و فرهنگی نیست، بلکه آنان میخواهند با تغییر حجاب، یک فرهنگ را تغییر داده و در سايه آن اندیشهها و عقاید را به نفع خود تغییر دهند.
متاسفانه این روند خطرناک در کشورهای اسلامی نیز در جریان است که تاحدودی موفق بودهاند، این امر ایجاب میکند که همه برادران و خواهران به مساله حجاب اهمیت و توجه بیشتری داشته باشند.
1. «شرايط خدمات» فيس بوك كاملاً يك جانبه است
بياييد از اساس شروع كنيم .درشرايط خدمات فيس بوك آمده است كه اين سايت نه تنها مالك اطلاعات شما مي شود(بخش 201) بلكه اگر شما اين اطلاعات را دائماً و دقيق روز آمد نكنيد (بخش 406)آنها مي توانند اين اشتراك شما را منقضي كنند.)(بخش 14) مي توانيد بگوييد كه اين شرايط فقط منافع فيس بوك را حفظ مي كند و در عمل به اجرا گذاشته نمي شود، اما اين دفاع در ارتباط با ديگر فعاليت هاي آنها بسيار سست است . همان گونه كه مشاهده خواهيد كرد ، هيچ دليلي وجود ندارد كه فيس بوك را از اين ترديد منتفع كرد. در اصل آنها مشتريان خود را همچون كاركنان بي جيره و مواجب براي منبع يابي جمعيتي ، جهت كسب اطلاعاتي مي بينند كه هدف از گردآوري آنها ،تبليغات است.
2. رياست فيس بوک كه داراي پيشينه اي مستند از رفتار غير اخلاقي است
از همان آغاز ظهور فيس بوك ، پرسش هايي در ارتباط با مسائل اخلاقي زوكربرگ وجود داشت . طبق نوشته BusinessInsider.com ، او ازاطلاعات كاربران فيس بوك براي حدس زدن عبور واژه هاي ايميل ها و خواندن ايميل هاي شخصي ، به منظور بي اعتبار كردن رقبايش استفاده مي كرده است . اين ادعاها ، ولو اثبات نشده و به نوعي كهنه و منسوخ شده ،سؤالات دردسرسازي را درباره اخلاقيات رئيس بزرگ ترين شبكه اجتماعي جهان پيش مي كشد .آنها خصوصاً با توجه به اين كه فيس بوك تصميم گرفته است شصت و پنج ميليون دلار را براي تسويه يك پرونده قضايي بپردازد ، اهميت بيشتري مي يابد ،پرونده اي كه ادعا مي كرد ، زوبرگ در اصل ، ايده فيس بوك را ربوده است.
3. فيس بوك جنگ اعلام شده اي را در مورد پرايوسي به راه انداخته است
مؤسس و رئيس فيس بوك در دفاع از تغييرات صورت گرفته در پرايوسي فيس بوك در ژانويه گذشته گفت: «مردم نه تنها در به اشتراك گذاشتن اطلاعات بيشتر و متنوع تر ،احساس راحتي بيشتري پيدا كرده اند،بلكه نگرشي بازتر نسبت به تعداد بيشتري ازمردم پيدا كرده اند. اين هنجار اجتماعي دقيقاً چيزي است كه در طي زمان تكامل يافته است.» او در موردي اخيرتردر معرفي Open Graph API گفته است كه «… اكنون نكته اي از پيش تعيين شده ، اجتماعي بودن است .» اين حرف در اصل بدين معناست كه فيس بوك نه تنها مي خواهند همه چيز را در ارتباط با شما بداند و مالك اين اطلاعات شود ، بلكه آنها در دسترس همگان قرار دهد . امري كه به خودي خودو ضرورتاً غير اخلاقي نخواهد بود مگر آنكه …
4. فيس بوک درحال به كار گرفتن ترفند «طمعه و جابه جايي» كلاسيك است
فيس بوك در عين حالي كه به سازندگان مي گويد API هاي جديد را چگونه طراحي كنند كه بتوانندبه اطلاعات شما دسترسي پيدا كنند،درارتباط با توضيح كاركردهاي آنها براي كاربران ، كما بيش خاموش است . اين كار نوعي ترفند طعمه و جابه جايي است . فيس بوك شما را وا مي دارد تا اطلاعاتي را به اشتراك بگذاريد كه در غير اين صورت شايد چنين كاري را نكنيد ، سپس اين اطلاعات را در دسترس عموم مي گذارد . از آنجايي كه كسب و كار فيس بوك ،پول درآوردن از اطلاعات مربوط به شما براي اهداف تبليغات تجاري هستند ، با اين كلك ، اطلاعات كاربران خود را مي گيرد و آنها را در اختيار آگهي دهندگان مي گذارد . بنابراين فيس بوك از اين نظر بسيار بدتراز تويتر است: تويتر فقط ساده ترين (ومعتبرترين) ادعاي هاي پرايوسي را مطرح كرده است و مشتريان آنها مي دانند كه تمام تويت هاي آنها همگاني مي شود. و به همين دليل نيز هست كه FTC نقش پيدا مي كند كه مردم هم در حال استفاده از آنها هستند(و برنده اين بازي هم مي شوند).
5. فيس بوك قلدري مي كند
زماني كه پيت واردن نشان داد كه اين ترفند طعمه و جابه جايي چگونه عمل مي كند(با اشاره به كل اطلاعاتي كه در نتيجه تغييرات تنظيمات پرايوسي فيس
بوك ،سهواً عمومي شده بود) فيس بوك از او شكايت كرد . به ياد داشته باشيد ، اين اتفاق درست قبل از اين اظهار نظر رخ داد كه «اكنون حالت از پيش تعيين شده ،اجتماعي بودن است .» بنابراين چرا آنها از يك نرم افزار نويس مستقل و سرمايه گذار تازه كار به خاطر در دسترس عموم قرار دادن اين اطلاعات شكايت كردند ،درحالي كه خودشان از قبل برنامه اين كار را ريخته بودند؟ دستور كار واقعي آنها كاملاً روشن است: آنها نمي خواهند كاربرانشان بفهمند كه عملاً چه اندازه از اين اطلاعات عمومي مي شود.
6. حتي اطلاعات خصوصي شما با ساير برنامه ها به اشتراك گذاشته شده است
در اين نقطه ، تمام اطلاعات شما با ساير برنامه هايي كه نصب كرده ايد به اشتراك گذاشته مي شود. اين امر يعني اينكه اكنون شما نه تنها به فيس بوك اعتماد داريد بلكه به سازندگان اين برنامه ها نيز اعتماد داريد . در حالي كه برخي از آنها ممكن است حتي از نظر اخلاقي از فيس بوك نيز مسئله دارتر باشند .درعمل اين امر بدين معني است كه تمامي اطلاعات شما ـ تمامي آنها ـ بايد به شكلي مؤثر عمومي تلقي شوند، مگر آنكه خيلي ساده ، اصلاً از هيچ كدام برنامه هاي فيس بوك استفاده نكنيد.وقتي شما از Open Graph API استفاده مي كنيد ، ديگر فقط به فيس بوك اعتماد نداريد ، بلكه به اكوسيستم آن اعتماد مي ورزيد .
7. فيس بوك از نظر صلاحيت هاي فني به قدر كفايت قابل اعتماد نيست
چنانچه در ارتباط با مسائل اخلاقي در اينجا سخني به ميان نمي آورديم ، باز هم من به صلاحيت فني فيس بوك براي حصول اطمينان از اينكه اطلاعات من به سرقت نمي رود ترديد داشتم. براي مثال ،معرفي اخير دكمه «Like» از سوي فيس بوك ، دسترسي به فيد من و اسپم كردن شبكه اجتماعي ام براي هكرها نسبتاً ساده تر شده است . شايد هم اين يك بازي براي درو كردن اطلاعات سودآور است ، شما چه مي گوييد؟ اين كار آخرين مورد از يك رشته از اشتباهات از سوي كي استون كاپز است ، مثل عمومي ساختن مطلق پروفايل هاي كاربران به طور تصادفي يا سوراخ موجود در متن نويسي بين سايتي كه دو هفته زمان برد تا آن
اصلاح كنند.آنها يا زياد در غم پرايوسي شما نيستند يا اصلاً مهندسين خوبي ندارند ،يا شايد هر دو.
8. فيس بوك حذف واقعي اشتراك شما را به طرزي غير قابل باور دشوار كرده است
عمومي كردن اطلاعات يا حتي گمراه كردن كاربران براي انجام اين كار ،يك چيز است ، اما من در اينجا خطي قاطع مي كشم .چرا كه وقتي تصميم مي گيريد كه ديگر كافي است ، حذف كردن اشتراكتان براي شما كاري به راستي دشوار مي شود. آنها هيچ قولي براي حذف كردن اشتراكتان نمي دهند و هر برنامه اي كه مورد استفاده قرار داده ايد نيز ممكن است در رايانه شما باقي بماند. در رأس اين موضوع ، حذف اشتراك فيس بوك قرار دارد كه به شكلي باورنكردني (و تعمدي) گيج كننده است .زماني كه شما وارد تنظيمات اشتراك مي شويد ، گزينه اي براي غير فعال كردن اشتراك در اختيار شما گذاشته مي شود ،گزينه اي براي غير فعال كردن اشتراك در اختيار شما گذاشته مي شود كه معلوم مي شود نه تنها گزينه مورد نظر شما نيست بلكه اصلاً به معناي حذف كردن اشتراك شما نيست . غير فعال كردن به معناي اين است كه شما هنوز در عكس ها تيك مي خوريد و از سوي فيس بوك اسپم مي شويد(شماعملاً مجبوريد از دريافت ايميل ها به عنوان بخشي از فرايند غيرفعال سازي صرف نظر كنيد ،يك ريزه كاري باور نكردني ساده براي نظارت كردن ،شما دوباره به فيس بوك مي گرديد ، گويي كه اصلاً هيچ اتفاقي نيفتاده است! شما براي حذف واقعي عملي اشتراك خود بايد يك لينك مدفون در لابه لاي اطلاعات كمك آنلاين را پيدا كنيد(منظورم از «مدفون» اين است كه براي رسيدن ، به آن بايد پنج جا را كليك كنيد). يا مي توانيد فقط اينجا را كليك كنيد. در اصل فيس بوك مي كوشد براي حفظ اطلاعات كاربران خود، حتي بعد از آنكه اشتراك خود را «حذف مي كنند» ، به آنها كلك بزند.
9. فيس بوك از وب آزاد حمايت نمي كند
اين به اصطلاح Open Graph API به اين دليل اين طور نام گذاري شده است كه جامه مبدلي را بر ماهيت اساساً بسته خود بپوشاند. اين موضوع به اندازه كافي بد است كه هدف غايي فيس بوك اين است كه ما همگي وارد كار مي شويم و
دست در دست هم كمك مي كنيم تا اطلاعات بيشتري را در مورد ما گردآوري كند. اين به اندازه كافي چيز بدي است كه بيشتر مشتريان فيس بوك هيچ تصوري در اين باره ندارند كه اين اطلاعات عمدتاً عمومي سازي مي شوند. اين به اندازه كافي چيز بدي است كه آنها ادعا مي كنند كه مالك اين اطلاعات هستند تا يكي از تنها منابع موجود براي دسترسي به اين اطلاعات باشند ، اما زماني كه آنها تغيير چهره اي اساسي مي دهند تا اين عمل «باز» بنامند ، اين كاري است كه صرفاً به فيس بوك اختصاص دارد . شما نمي توانيد از اين امكان استفاده كنيد ، مگرآنه در فيس بوك حضور داشته باشيد.
10. وجود امكانات زائد در فيس بوك
بين تنظيمات پرايوسي بي شمار و آگهي هاي آزاردهنده (با آن همه اطلاعاتي كه درباره من وجود دارد، بهترين كاري كه آنها مي توانند انجام دهند، تبليغ سايت هاي آشنايي با جنس مخالف است چرا كه، … من مجرد هستم)و هزاران هزار امكانات مزخرف ، در اين نقطه فيس بوك براي من تقريباً به كلي بي مصرف است . بله ، شايد من بتوانم آن را بهتر شخصي كنم ، اما كاركردن در فضاي آن مسخره است ، بنابراين زحمت اين كار را به خودم نمي دهم. اجازه دهيد حتي به اين نكته نيز اشاره نكنم كه صفحه فيد شما چه اندازه كند بارگذاري مي شود . اساساً در اين نقطه ، فيس بوك بيشترازهرچيز ديگري ، آزار دهنده شده است.
فيس بوك به روشني تصميم گرفته است ، در تلاش براي تصرف وب ، هر مشخصه اي را از هر شبكه اجتماعي رقيب به سايت خود اضافه كند(اين منازعه اي انگار پايان ناپذير است كه داستان آن به AOL و آن سي دي هاي لعنتي باز مي گردد كه عملاً از آسمان فرو مي افتادند.) در حالي كه تويتر اگر چه مناسب ترين چيز در دنيا نيست، اما دست كم آنها مي كوشند روي كار اصلي خود متمركز باقي بمانند و سعي نمي كنند براي همه كس ، همه چيز باشند.
من معمولاً مي شنوم كه مردم جوري درباره فيس بوك حرف مي زنند كه گويي نوعي انحصار يا تراست عمومي هستند . بايد گفت كه اين طور نيست . آنها هيچ چيز به ما بدهكار نيستند. آنها مي توانند در چهارچوب مرزهاي قانون ، هر كاري كه دوست دارند ، انجام دهند.(به ياد داشته باشيد كه حتي اين معيار نيز زماني كه موضوع شبكه هاي اجتماعي به ميان مي آيد ، كاملاً مبهم مي شود.) اما اين بدين
معني نيست كه ما خواهي نخواهي مجبور به همراهي با آنها هستيم .به علاوه موفقيت دراز مدت آنها به هيچ وجه تضمين شده نيست . آيا موضوع ماي اسپيس را فراموش كرده ايم؟ آه درست است ، فراموش كرده ايم . فارغ از هياهو و هوچي گري ، اين واقعيت به قوت خود باقي مي ماند كه سرگئي برين يا بيل گيزتز يا وارن بافت ، حتي بي آنكه لازم باشد فشار زيادي به حساب بانكي شان وارد آورند ،شخصاً مي توانند به سهام انبوهي در فيس بوك دست يابند . و هر روزي كه مي گذرد ، درآمد فيس بوك براي شركت هاي فن آوري تثبيت شده ، نوعي خطاي راهبردي باقي مي ماند.
اگر چه شبكه سازي اجتماعي يك طبقه از امكانات جديد و مفرح است كه از رشد قابل توجهي هم برخوردار است ، اما فيس بوك تنها بازي موجود در شهر نيست. من نه از امكانات آنها خوشم مي آيد و نه از چند و چون تجارت كردنشان. به همين خاطر است كه تصميم خود را براي استفاده از خدمات ساير سايت هاي مشابه گرفته ام . به اميد آنكه شما نيز به تصميم من برسيد.
همانطور که همه روزه استفاده افراد از شبکه های اجتماعی از قبیل فیس بوک، تویتر و فرندفید بیشتر و بیشتر می شود، حفظ حریم خصوصی نیز اهمیت بیشتری پیدا می کند. عضویت در شبکه های اجتماعی همواره برای عده ی زیادی با نگرانی و اضطراب همراه بوده است و در مواردی نیز منجر به مشکلاتی هم شده است. کم نیستند افرادی که از برچسب خوردن عکس هایشان توسط دیگران و یا دیده شدن عکس های خصوصیشان توسط دوستان نه چندان صمیمیشان شاکی اند. در برخی جوامع این مشکل به اندازه ای زیاد شده که کلماتی مانند Facebook Fired به فرهنگ لغات هم راه یافته اند.
Urban Dictionary در توضیح این عبارت می نویسد: اخراج شدن از کار به دلیل استفاده بیش از حد از فیس بوک در ساعات کاری- آسیب دیدن و اخراج شدن به دلیل برخی چیزهایی که در فیس بوک نوشته اید!
در این درس به طور خلاصه به برخی خطرات بالقوه ی شبکه های اجتماعی و به خصوص فیس بوک می پردازیم و راه کارهایی برای کاهش این خطرات و همچنین حذف کامل اکانت در آنها ارائه خواهیم کرد.
نکته: مدتی است که تعدادی شبکه ی اجتماعی فارسی زبان از قبیل کلوب راه اندازی شده اند، که با استقبال خوبی هم از طرف کاربران ایرانی مواجه شده اند. اما در خصوص این سایت ها ذکر این نکته ضروری است که صاحبان آنها طبق قوانین ایران موظف اند که در صورت درخواست مقامات قضایی، تمامی اطلاعات کاربران را در اختیار مراجع مربوطه قرار دهند. این اطلاعات شامل تمامی عکس ها، نوشته ها و حتی مشخصات تماس و آی پی فرد می شود.
مواظب باشید که چه چیزی را به اشتراک می گذارید
همیشه در زندگی آنلاین تان همانند زندگی واقعی حد و مرزی برای ارتباطات تان قائل شوید. قبل از آنکه متنی را توییت کنید یا چیزی را در فیس بوک منتشر کنید، کمی تامل کنید و ببینید آیا کسی از دیدن آن آزرده نخواهد شد و یا اینکه در آینده برایتان مشکلی ایجاد نمی کند؟ اگر رئیس تان آن را ببیند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اگر گروه تایید صلاحیت شما در شغل جدیدتان به آن سر بزنند چطور، عکس های میهمانی یا اردو دوستانه سال گذشته برایتان مشکل ساز نمی شوند؟ مطالبی که در خصوص همکاران، مسئولین و محیط کارتان می نویسید، دردسری ایجاد نمی کنند؟
به عنوان یک اصل، همیشه چیزی را منتشر کنید که کسی در آینده نتواند آن را دست مایه ی سوءاستفاده از شما قرار دهد.
دوستان و دوستانِ دوستان تان را بشناسید و به خاطر داشته باشید
حواس تان باشد که لیست دوستان تان شامل چه کسانی است. حتی مراقب دوستانِ دوستان تان باشید، ممکن است آنها هم برایتان مشکل ساز شوند. ممکن است شما تنها به دوستان تان اجازه ی دیدن پست ها و عکس های فیس بوک تان را داده باشید، اما وقتی که دوستی برای شما کامنت می گذارد و یا مطلبتان را لایک می زند، آنگاه دوستان او هم قادر به دیدن مطلب شما هستند. شما از رئیس تان شاکی هستید و به تمسخر وی در فیس بوک می پردازید. هیچ کدام از روسا و مسئولین در لیست دوستان تان نیستند و آن را نمی بینند. همکارتان هم که در لیست دوستان تان است آن را لایک می زند، از شانس بد شما، جناب رئیس در لیست دوستان دوست لایک زن است و از طریق همین لایک، مطلب شما را می بیند. حالا وقت آن است که خر بیاورید و باقالی بار کنید!
شما یکی از ایرادات و یا مسائل مهم محل کارتان را توییت می کنید. مطمئن هستید که جناب رئیس نمی تواند توییت شما را ببیند، اما از شانس بد یکی از دوستان آن را دوباره توییت (retweet) می کند. حالا آقای رئیس آن را می بیند و شما را مورد نوازش قرار می دهد.
همیشه این اصل را رعایت کنید تا دچار مشکل نشوید: هیچگاه چیزی را که از انتشار آن در زندگی واقعی تان احساس امنیت و راحتی نمی کنید، در فضای مجازی منتشر نکنید، زیرا سرانجام کسانی که نباید، آن را خواهند دید.
حریم شخصی خود را مشخص کنید
در همه ی شبکه های اجتماعی این امکان را دارید که دسترسی افراد مختلف را به مشخصات فردی و محتوایی که منتشر می کنید، مشخص نمایید. در فیس بوک این امکان را دارید که بخش های مختلف اکانت تان را برای دوستان، دوستانٍ دوستان، شبکه و همه افراد قابل دیدن کنید.
این موارد شامل برخی تنظیمات مهم بخش حریم خصوصی فیس بوک هستند:
دوستان تان را گروه بندی کنید: فیس بوک این قابلیت را دارد که دوستان تان را براساس سطح روابط و صلاح دید خود در گروه های مجزا دسته بندی کنید. به طور معمول گروه ها در سه قالب دوستان، خانواده و کاری تقسیم بندی می شوند. در حالت دسته بندی، راحت تر می توان حریم خصوصی گروه ها را کنترل کرد.
برای ایجاد لیست دوستان می توانید به صفحه ی Friends در فیس بوک مراجعه کنید. در این صفحه در برابر نام هر یک از دوستان تان گزینه ای با نام Add to List می بینید که با کلیک روی آن می توانید شخص مورد نظر را در یکی از لیست ها قرار دهید.
اطلاعات خود را از نتایج جستجوی فیس بوک حذف کنید: با دنبال کردن مسیر زیر می توانید سطح دسترسی به اطلاعات تان از طریق بخش جستجوی فیس بوک را تنظیم کنید:
Facebook > Setting > Privacy Setting > Search > Search Visibility > Only Friends > Save Changes
البته فیس بوک به صورت پیش فرض تمامی اطلاعات شما را برای افراد موجود در شبکه ای (Network) که عضو آن هستید قابل جستجو می سازد. با استفاده از منوی باز شونده، مقابل گزینه ی Search Visibility می توانید با انتخاب گزینه ی Customize، حلقه این جستجو را تنگ تر کنید.
مشخصات خود را از گوگل حذف کنید: برای عده ای از کاربران که می خواهند توسط نتایج جستجو در دسترس باشند و از آن استفاده ی تبلیغاتی کنند، این امکان بسیار ارزشمند است. اگر شما جزو این دسته از افراد نیستید، می توانید با مراجعه به صفحه ی Search Privacy و برداشتن تیک کنار گزینه Create a public search listing for me and submit it for search engine indexing مانع نمایش مشخصات تان در موتورهای جستجو شوید.
Facebook > Settings > Privacy Setting > Search > Create a public search listing for me and submit it for search engine indexing
از برچسب خوردن نام تان در عکس های نامناسب جلوگیری کنید: در فیس بوک می توان بر روی هر عکسی نام افراد مختلف را برچسب زد. زمانی که نام شما بر روی یک عکس چسبانده می شود، این عکس برای همه نمایش داده می شود. اینکه هر روز وقت زیادی را صرف حذف برچسب عکس ها کنیم، اصلا عاقلانه نیست.
برای رهایی از این مشکل باید در صفحه ی Profile privacy page وارد بخش Photos tagged of you شوید و با انتخاب گزینه ی customize، نحوه ی نمایش عکس های برچسب خورده را تعریف کنید. در اینجا با صفحه ای روبرو می شوید که در آن از شما می خواهد تا مشخص کنید که عکس های برچسب خورده اول به چه کسانی و در چه گروهی نمایش داده شوند. پیشنهاد ما انتخاب گزینه های only me در قسمت بالا و گزینه None of my Networks در قسمت پایین است.
Facebook > Settings > Privacy Setting > profile > photo tagged of you > Customize
Friends > Only Me
Networks > None of My Networks
از آلبوم هایتان محافظت کنید: شما می توانید با مراجعه به صفحه ی Album Privacy به صورت دلخواه سطح دسترسی ویژه ی هر آلبوم را تعیین کنید. با استفاده از این قابلیت، تنها افرادی عکس های شما را خواهند دید که شما به آنها این اجازه را داده باشید. برای حفظ حریم خصوصی، استفاده از این امکان فیس بوک اکیدا توصیه می شود.
Facebook > settings > Privacy Setting > Profile > Edit Photo Album Privacy Settings
اطلاعات تماس خود را خصوصی کنید: با مراجعه به Contact information از طریق کلید Info در قسمت پروفایل، می توانید برای هر بخش از اطلاعات خود دسترسی مشخصی را تعریف کنید. پس از انتخاب گزینه ی Edit روبروی عبارت Contact information، صفحه ای باز می شود که براساس گروه های از پیش تعریف شده دوستان، اجازه ی دسترسی به اطلاعات را برای هر کدام به تفکیک تعریف می کنید. البته برای این کار باید بر روی آیکن قفل روبروی هر کادر کلیک کنید و تنظیمات ویژه آن کادر را انجام دهید.
Facebook > Profile > Info > Contact Information > Edit > push Lock > who can see this
دسترسی افراد را به اکانت فیس بوک تان قطع کنید
هنگامی که فردی بدون اجازه و غیرقانونی به حساب کاربری تان وارد شود، می توانید ارتباط وی را قطع کنید. برای این منظور، بر روی گزینه ی Account در بالای صفحه ی پروفایل در سمت راست، کلیک کرده و از پنجره ای که باز می شود گزینه ی Account Settings را انتخاب کنید. اطلاعات مربوط به فعالیت های حسابتان را در گزینه ی Account Security خواهید یافت. اگر فرد دیگری هم log in شده باشد، همین اطلاعات در مورد او نوشته می شود و می توانید او را به عنوان ناشناس معرفی و ارتباطش را قطع کنید.
حتی ممکن است که کسی به حساب تان نفوذ نکرده باشد، بلکه روی کامپیوتر دانشکده، کتابخانه و یا کافی نت محله تان وارد حساب فیس بوک تان شده باشید، اما فراموش کرده باشید از آن خارج شوید. اینجا هم این کار حسابی به دردتان می خورد تا بعد از رفتن شما نفر بعدی نتواند از حساب تان استفاده کند.
سرقت اطلاعات شخصی، فیشینگ و اخاذی
ماهیت و طبیعت شبکه های اجتماعی، اجتماعی شدن و مراوده است. به این معنی که کاربران سپر زندگی روزمره را زمین می گذارند و بدون هیچ ملاحظه ای به گسترش ارتباطات شان می پردازند. با دوستان قدیمی شان تماس می گیرند و اطلاعات شخصی و عکس های خود را به اشتراک می گذارند.
خب نوبت بچه های بد است که علاقه ی فراوانی به مهندسی اجتماعی دارند. با حملات فیشینگ بسیار ساده، شما را شکار می کنند و به سوء استفاده می پردازند. به راحتی ماهیگیری درون یک آکواریوم!
حال نوبت استفاده از اکانت ها و اطلاعات شخصی سرقت شده است. احتمالا بسیاری از شما با پروژه ی کلاهبرداری سرمایه دار نیجریه ای آشنا هستید و دیگر با این شیوه کلک نخواهید خورد، ولی اگر یکی از دوستان قدیمی تان ایمیل بزند و یا در فیس بوک پیغام بدهد که در مسافرت است و کیفش را دزد برده و ماشین اش هم تصادف کرده، حالا برای برگشت نیاز به پول دارد، بعد از شما بخواهد که این پول را به حساب مسئول هتلی که در آن اقامت دارد بریزید، چه می کنید؟ به نظر کاملا واقعی می آید. دوستی از شما تقاضای پول کرده که برایتان بسیار عزیز است. به مشکل بدی هم برخورده است، پس شما وظیفه دارید که به او کمک کنید.
اما چند لحظه صبر کنید، اگر دوست تان اینقدر با شما صمیمی است که درخواست کمک و پول کند، چرا به شما تلفن نزده است؟ یعنی راهی سریع تر از فیس بوک و ایمیل برای درخواست کمک ندارد؟ گیرم شماره تان را گم کرده باشد، شما که می توانید به او زنگ بزنید و قبل از هرگونه واریزی، تلفنی تایید این درخواست را بگیرید!
چگونه ممکن است که درخواست یک دوست تقلبی از کار درآید؟ خب، یک هکر زرنگ اکانت فیس بوک یا توییتر دوست تان را سرقت کرده و از آن طریق، ایمیل او را هم به دست آورده است. دوست شما هم که با اعتماد به نفس کامل، رمز عبور یکسانی را برای همه حساب های اینترنتی اش انتخاب کرده است. پس شما درخواست کمکی را دریافت می کنید که شماره حساب اعلام شده در آن هم متعلق به هکر مهربان داستان ما است.
آنچه در پشت آدرس های کوتاه پنهان است
در بقیه درس های این مجموعه آموزشی به طور مفصل به آدرس های کوتاه شده و سایت های کوتاه کننده آدرس خواهیم پرداخت، فقط حواس تان باشد که به دلیل محدودیت ۱۴۰ کاراکتری توییتر، با اینگونه آدرس ها زیاد برخورد خواهید داشت. استفاده از آنها در پست های فیس بوک و فرندفید هم زیاد شده است. پس مراقب آدرس های خطرناکی که ممکن است در آنها پنهان شده باشند و شما را ناخواسته به آدرس های خطرناکی منتقل کنند، باشید.
پاک کردن حساب کاربری در سایت ها و شبکه های اجتماعی
همه ی ما عضو تعداد زیادی از سایت ها و سرویس های آنلاین و شبکه های اجتماعی هستیم و گاهی همه ی اینها کمی طاقت فرسا و دردسرساز می شوند. گاهی اوقات، چه برای ساده کردن زندگی مان، یا چون از سایت یا سرویس خاصی خسته شده ایم، لازم است که عضویت مان در برخی سایت ها را حذف کنیم.
چیزی که اغلب موقع ثبت نام در این گونه سایت ها توجهی به آن نداریم، این است که چقدر پاک کردن دائمی حساب کاربری مان مشکل است. برخی از آنها نیازمند یک پروسه پیچیده و چندگانه هستند که ممکن است چند روز (یا هفته) طول بکشد.
فیس بوک
اگر فقط می خواهید حساب تان را برای مدتی مسدود کنید و امکان این را داشته باشید که بعدا دوباره از آن استفاده کنید، می توانید حسابتان را غیرفعال کنید. این کار ساده است: فقط به قسمت Account Settings بروید و بر روی لینک «deactivate account» کلیک کنید. با این کار فورا حسابتان برای دیگر افراد در فیس بوک نامرئی می شود. اگر هم روزی تصمیم گرفتید که دوباره حسابتان را فعال کنید، به همین سادگی کار انجام می شود و تنها کافیست که بر روی «activate account» کلیک کنید.
اگر دنبال چیزی می گردید که کمی دائمی تر باشد، لازم است درخواستی برای فیس بوک ارسال کنید. اگرچه نکته نیرنگ آمیز این است که آنها بلافاصله حساب شما را پاک نمی کنند. اگر در طول زمانی که قرار است حذف دائم حساب تان صورت بگیرد شما وارد فیس بوک شوید، یا هر ارتباطی با فیس بوک برقرار کنید، درخواست حذف تان لغو می شود. برای درخواست حذف شدن حساب تان می توانید از این فرم استفاده کنید. به خاطر داشته باشید که بعد از آن دیگر وارد حساب کاربری تان نشوید. گزارش های غیر رسمی می گویند این کار ۱۴ روز وقت می برد. برای اینکه مطمئن شوید، ممکن است یک ماه یا بیشتر لازم باشد صبر کنید و بعد تلاش کنید که وارد حساب کاربری تان شوید، تا مطمئن شوید که پاک شده است.
توییتر
پاک کردن حساب کاربری در توییتر در مقایسه با فیس بوک نسبتا آسان تر است. تمام کاری که باید بکنید، این است که وارد Account Settings بشوید و بر روی گزینه ی «Deactivate my account» در آخر صفحه کلیک کنید. این غیر فعال سازی دائمی است. اگرچه ممکن است یک ماه طول بکشد تا حساب و اطلاعات شما بطور کامل از سیستم توییتر حذف شود.
یک هشدار:
اگر احتمال می دهید که در آینده می خواهید از آدرس ایمیل یا شناسه ی کاربری یا شماره تلفن تان در اکانت دیگری در توییتر استفاده کنید، حتما قبل از غیرفعال سازی حساب تان آنها را عوض کنید. هر چند مشخص نشده که این موارد بطور دائمی یا موقت از سوی توییتر بلوکه می شوند، اما بازهم بهتر است آنها را عوض کنید.
فرند فید
اگر قصد پاک کردن حساب فرندفید خود را دارید، کافی است به لینک زیر سر بزنید. سپس دو بار رمز عبور و یک بار کلمه ی delete را در فیلدهای مربوطه وارد و بر روی دکمه ی Permanently delete my account کلیک کنید تا عملیات پاک کردن پایان پذیرد.
http://friendfeed.com/account/delete
دقت کنید که پس از انجام مراحل فوق کلیه ی اطلاعات شما از سایت فرندفید پاک می شود. این اطلاعات شامل تمامی اتصالات و همچنین فعالیت های شما اعم از لایک ها و کامنت هایی هم که در سایت اعمال کرده اید، می شود.
از سال 2005 میلادی تاکنون، عضویت در شبکههای مجازی به یکی از اصلیترین کارکردهای شبکه جهانی اینترنت و بحثبرانگیزترین مباحث اجتماعی تبدیل شده است. روزانه زوجهای بسیاری به دلایل متفاوت برای رفع مشکلات زندگی مشترک به مراکز مشاوره ازدواج مراجعه میکنند و متاسفانه در حالحاضر علت مراجعه تعداد بسیاری از آنها بهخصوص زوجهای دهه 60، عضویت یکی از طرفین در همین شبکههای مجازی است. در کنار این زوجهای جوان که معمولا آماده پذیرفتن یک رابطه عاطفی و متعهدبودن به آن نیستند، مردان و زنان میانسالی هم با گذشت بیش از 20 سال از زندگی مشترکشان، برای حل این مشکل به این مراکز مراجعه میکنند. البته نگرانی از افزایش آمار این مراجعهکنندگان، محدود به ایران نیست و نتیجه مطالعههای آکادمی وکلای خانواده در آمریکا نشان میدهد در سال 2010 حدود 80 درصد از متقاضیان طلاق در دادخواستهای خود به موضوع عضویت شریک زندگیشان در شبکههای مجازی اشاره کردهاند. این شبکههای اجتماعی تاثیرات منفی و ناخواستهای بر روابط بینفردی دارد. معمولا در بیشتر موارد، فرد در اثر حضور مستمر در این شبکهها و نداشتن تعامل با همسر در اصطلاح دچار «انزوای الکترونیک» میشود. گرچه این انزوا در بدو امر ظاهرا جنبهای فردی دارد اما پس از مدتی عوارض خانوادگی پیدا میکند. در بیشتر موارد، وسعت زیانها و آسیبهای عضویت در این شبکهها به محیط خانواده نیز سرایت میکند. قبحزدایی از برخی هنجارهای اجتماعی و ترویج رفتارهای نامتعارفی از قبیل قماربازی اینترنتی، ازدواج اینترنتی، بروز طلاق عاطفی بین زوجها و… از دیگر آسیبها و صدمه های ناشی از عضویت از شبکههای اینترنتی به شمار میرود. گاهی گفتوگوی اینترنتی مداوم در این فضاها باعث شکلگیری رابطه عاطفی میشود و برای شریک زندگی نگرانکننده خواهد بود بنابراین لازم است جوانها مخصوصا پس از ازدواج، روابط خود را در این شبکهها محدود کنند.
از مهمترین راهکارهای مقابله با آسیبهای ناشی از عضویت در شبکههای اجتماعی مجازی، آموزش و فرهنگسازی است. با توجه به عضویت و حضور قشر جوان و نوجوان در این شبکهها، نهادهای خانواده و آموزش و پرورش نقش بسزایی در آموزش آسیبهای ناشی از این شبکهها دارند. از سوی دیگر، به زوجها توصیه میشود اگر برایشان مقدور است، زمانهایی که در کنار همسرشان هستند، وارد شبکههای مجازی شوند و در صورت امکان رمز عبور را هم به یکدیگر بدهند؛ البته نه به این شکل که طرف مقابل بخواهد مانند یک کارآگاه رفتار کند. شاید بگویید خب هر فردی برای خود حریم شخصی دارد. بله، اما در زندگی مشترک، حریم خصوصی در کنار اعتماد زن و مرد به یکدیگر تعریف میشود. متاسفانه بیشتر جوانها میخواهند همان آزادیای که در دوران مجردی داشتهاند، در زندگی مشترک نیز داشته باشد اما این کار باعث ایجاد فاصله و سردی و بهمرور زمان بروز طلاق عاطفی و گاه جدایی همسران میشود.
منبع: هفته نامه سلامت
پشت پرده ی بازی های رایانه ای (1)
سال های 70 – 1369 یک بازی رایانه ای در کنار بازی های دیگر رواج پیدا کرده بود که ماجرای نجات یک سرباز آمریکایی از دست نیروهای اسلامی توسط یک کماندوی آمریکایی بود. یعنی بازیگر رایانه ـ که فرقی نمی کرد من باشم یا شما و یا فرزندانمان ـ باید نقش آن کماندو را بازی می کرد که برای نجات سرباز امریکایی به خلیج فارس و بر فراز اسکله های نفتی می آید.
در این جنگ و گریز و کشت و کشتار بازیگر رایانه، باید سربازان مسلمان را با پیشانی بندهای یا مهدی و یا حسین و یا فاطمه و… بکشد و امتیاز بگیرد تا بتواند در نهایت به محل اسارت هموطن خودش برسد و او را نجات بدهد.
یادم نمی رود همان روزها به شدت با این بازی مقابله می کردم و هرجایی که سخنی پیش می آمد پسامدها ونتیجه ی آن را بازگو می کردم. می گفتم اینها با این کار دارند دو هدف را پی گیری می کنند: یکی اینکه در میان مردم خود، زمینه ی حمله به ایران یا هر کشور اسلامی را فراهم می کنند و با این قهرمان سازی ها انگیزه ی جوان امریکایی را برای کشتار مسلمانان فراهم و تقویت می کنند. دیگر اینکه در ذهن و اندیشه ی نا خودآگاه بچه های ما رسوخ می کنند.
یعنی یک کودک مسلمان که طبیعی است می خواهد در بازی طرف پیروز باشد چاره ای ندارد که بسیجی ها و سربازان مسلمان و هموطن خود را بکشد و بازی را به نفع خود تمام کند. جالب این است که هر رزمنده ی مسلمانی که در مقابل کماندوی آمریکایی قرار می گرفت فریاد یا مهدی و یاحسین و الله اکبر سر می داد اما بازیگری که بچه ی من و شما بود باید با شلیک یک تیر، فریاد او را در گلو خفه می کرد.
یادم نمی رود آن روز عده ای از خوش باوران، تحت این عنوان که این ها تنها یک “توهم توطئه” است، هرچند به حرف هایمان گوش می دادند اما چشمانشان داد می زد که دارند ته دلشان به این همه تندروی !! می خندند.
حدود سه سال پیش روزنامه ها نوشتند که حزب الله لبنان اقدام به طراحی و ساخت یک بازی رایانه ای کرده است که در آن قهرمان بازی یا همان کاربر رایانه، یک رزمنده حزب اللهی است که برای نجات اسیران حزب الله به دل اسرائیل یورش می برد و در نهایت اسیران خودی را آزاد می کند.
جالب است که همان روزنامه ها نوشته بودند:
رژیم صهیونیستی آن بازی را تحریم کرده و توسط سفارت خانه های خود در سراسر دنیا به همه ی کشورها اعلام کرده است که اگر کشوری این بازی را از حزب الله بخرد، اسرائیل بی درنگ روابط خود را با آن کشور قطع می کند.
وقتی این خبر را می خواندم در دل به ساده اندیشی خودمان گریه می کردم و می گفتم حتماً دوستان ما معتقدند که اسرائیل هم دچار توهم توطئه شده است.
به یقین دیگر نمی توان باز های رایانه ای را تنها وسیله ای برای وقت گذرانی دانست. بازی رایانه ای، فقط یک تفریح بی خطر نیست؛ بلکه رسانه ای برای بیان و نهادینه سازی برخی پیام هاست. البته این پیام رسانی به صورت آشکار صورت نمی گیرد، بلکه در جهتی به دور از اهداف ظاهری و ابتدایی، از آن استفاده می شود. استفاده از باز های رایانه ای، در جهت هدف های سیاسی و نظامی، به آن جهت مزورانه است که برای مردم، ناشناخته است.
اميدوارم براي ثابت شدن ادعاي فوق، حوصله کنيد و اين مقاله و به ويژه چند سطر آينده که شايد تکراري به نظر بيايد، را با دقت مطالعه کنيد:
افزون خواهي، کشورگشايي مدرن و عشق سلطه بر جهان، همواره بخشي جدايي ناپذير از فرهنگ دولت آمريکا بوده و مي رود تا به فرهنگ ملي آمريکاييان نيز بدل شود. لشکرکشي و تجاوز هاي نظامي امريکا به ديگر کشورها که تحت عناويني جذاب و فريبنده اي مانند برقراري صلح، دفاع از حقوق بشر و نيز آزادي انسان صورت مي گيرد، تنها يک ادعا نيست که کسي بتواند آن را انکار کند.
طبق مدارک اداره پژوهش کنگره ي امريکا، اين کشور طي سال هاي 1789 تا 1993 ميلادي 245 بار عليه کشورهاي ديگر لشکرکشي کرده است. اين آمار بدون احتساب کودتاها، براندازي ها، شورش ها، کمک به دولت هاي ديکتاتور و انقلاب هاي رنگي است.
اين يافته ي جديدي نيست. حدوداً يک سال بعد از جنگ اول خليج فارس بود که روزنامه ي نيويورک يک سند بسيار مهم که در دوره ي رياست جمهوري ريگان، و زير نظر «پاول ولفووتيز» طراح استراتژي پنتاگون تهيه شده بود را منتشر کرد. اين سند که حاوي برنامه ي چهارم سالانه ي وزارت دفاع است و اهداف آمريکا را برقراري صلح، تداوم آزادي و رسيدن به سعادت و خوشبختي مي داند که بر اساس رهبري آمريکا بر يک نظام بين المللي استوار شده است. در اين سند چنين آمده است: هدف ما از آغاز تسلط بر جهان بوده و اين کار را در صورت امکان به شکلي صلح آميز و در صورت ضرورت به شکل قهري انجام خواهيم داد.
درست در همين ايام که چيزي از فروپاشي شوروي هم نمي گذشت، نظريه ي جنگ تمدن ها توسط ساموئيل هانگتينتون ارائه شد و سپس شاگردش فرانسيس فوکوياما کتاب پايان تاريخ را منتشر ساخت و باز در همين ايام بود که بوش اول نظم نوين جهاني را علم کرد.
اکنون و در دوران استعمار فرانو، دولت امريکا سعي دارد با استفاده از انواع برنامه هاي فرهنگي در ميان ملت امريکا و ديگر ملت هاي جهان، به تجاوزهاي خود رنگ و بوي انسان دوستانه و اقدامي در راستاي گسترش صلح و دموکراسي ببخشد و همان خصلت هاي تجاوزکارانه و شايستگي سلطنت جهاني را به فرهنگ ملت آمريکا نيز تبدبل کند.. در اين نوع برنامه ها سعي بر اين است که امريکا نماد خير مطلق و مخالفان امريکا نماد شرارت و محور شرارت معرفي شوند.
ساموئيل هانگتينتون مي گويد:
ما دشمن داريم اين دشمن جهاني با توان دسترسي به همه ي نقاط جهان که به ايده اي مسلح شده و با تکنيک ها ، تسليحات، سنگدلي وشقاوت براي تبديل شدن به سلطه گري جهاني به ميدان آمده است.
در هم کوبيدن اين دشمن به اولويت اول و اصلي کارکرد ملي ما تبديل شده است. اولويتي که با همان درجه و ضرورتي که غلبه بر فاشيسم و اتحاد جماهير شوروي دنبال مي شد. اين تز که “با ما باشيد يا در جنگ با تروريسم در رديف دشمنان ما خواهيد بود” دکتريني است که در آن اسلام راديکال جايگزين کمونيسم شوروي شده است.
با بيان اين مقدمه اکنون به بحث خود باز گرديم. خوشبختانه امروزه، هر چند بسيار دير، اما ديگر براي همه ثابت شده است که يکي از موثرترين ابزارهاي آمريکا و غرب عليه کشورها و فرهنگ هاي جهان، بازي هاي رايانه اي است.
بازي هاي رايانه اي را صرفا نبايد پديده اي براي سرگرمي کودکان و نوجوانان دانست، بلکه اين بازي به ابزار تبليغاتي مهمي در دست ارتش هاي مهاجم و سرکوب گري چون ارتش آمريکا هستند که در واقع اهداف سياسي، فرهنگي و نظامي خود را براي دستيابي به سلطه ي جهاني و تشکيل امپراتوري صهيوني خود دنبال مي کنند.
غالب این بازی ها روح و فکر مردم و به ویژه جوانان را ـ چه در جامعه ی داخلی آمریکا و چه در خارج آمریکا ـ هدف گرفته و حاوی پیام های زیر است:
ـ تجاوزهای آمریکا به کشورهای دیگر، از روی اهداف خیرخواهانه و انسان دوستانه است.
ـ آمریکا نماد صلح و دوستی است و هر جنگ و تجاوزی از سوی آن، در راستای صلح جهانی صورت می گیرد.
ـ مخالفان آمریکا عناصری شرور و محور های شرارت و سپاه اهریمن هستند.
ـ اگر قرار است کسی جهان را از ظلم و تباهی نجات دهد بی تردید آمریکایی ها هستند. زیرا آمریکا منجی جهان است.
ـ آمریکا با اهداف خیرخواهانه برای نجات انسان های دربند از دست بد خواهان و عناصر ضد انسان تلاش می کند و انواع خطرها را به جان می خرد.
- یک آمریکایی یک قهرمان است.
بنابراین بیخود نیست که پنتاگون و ارتش آمریکا، به طور مستقیم و غیر مستقیم در تولید و توزیع بازی های رایانه ای جنگی و نظامی، دخالت دارند. آنان ماهرترین برنامه نویس ها را جذب کرده و تواناترین موتورهای بازی را خریداری کرده اند و در مواقعی که نتوانند به شکل دلخواه، بازی های رایانه ای مورد نظر را تولید کنند، سایر سازندگان بازی های رایانه ای را به این کار وا می دارند.
امروزه تولید بازی های رایانه ای به حدود 3 تا 4 هزار نسخه می رسد. بیش از سی ملیون نفر در جهان، اوقات فراغت خود را پای این بازی ها می گذرانند و ده در صد این عده، روزانه بین 4 تا 7 ساعت وقت خود را پای آن صرف می کنند.
شاید بتوان ادعا کرد که بازی های رایانه ای به خاطر سهولت دسترسی و جذابیت های خاص خود، به عنوان یک رسانه ی محبوب و پر طرفدار، توانسته است از نظر جذب مخاطبان جوان و پر انرژی به طور جدی با هالیوود رقابت کند. هرچند که خیلی از بازی ها از روی فیلم های معروف و پر فروش هالیوود ساخته می شود، ولی به عنوان مثال جالب است بدانید در سال 1380 هالیوود تنها پنج ملیارد دلار سود داشته است در حالی که در همین سال سود شرکت های بازی های رایانه ای در آمریکا بیش از سی ملیارد دلار بوده است.
اینجانب هیچگونه آماری از تنوع و میزان رواج بازی های رایانه ای در کشورمان ندارم؛ اما آمار و اطلاعات جسته و گریخته ای که از دیگر کشورها وجود دارد می تواند وجود تب و تاب این نوع بازی ها را نشان دهد والبته اگر نگوییم این تب و تاب در کشور ما بیشتر از آن کشورها نیست، احتمالاً کمتر هم نخواهد بود.
ـ در 75 درصد خانه های آمریکایی سیستم بازی های رایانه ای وجود دارد.
ـ اکثر استفاده کنندگان از این بازی ها در آمریکا مرد هستند و بین 7 تا 34 سال سن دارند.
ـ اغلب بازی کنان بازی های رایانه ای را پسران 15 تا 24 سال شکل می دهند.
ـ بازی halo2 در اولین هفته از انتشارش در بازار در ماه نوامبر، 66 ملیون دلار فروش داشته است.
ـ علاقه ی خانم ها هم به این بازی ها رو به افزایش است. درحال حاضر 25 درصد زنان بریتانیایی، 39 درصد زنان آمریکایی و 69 درصد زنان کره ای از بازی های رایانه ای استفاده می کنند.
ـ در سه کشور فوق، متوسط سن زنانی که وقت خود را با بازی های رایانه ای می گذرانند بین 30 تا 35 سال است و به طور متوسط هفته ای 7 ساعت بازی می کنند و در سال حدود 250 یورو برای خرید آن می پردازند.
ـ بر اساس پژوهش شرکت مایکروسافت، کاربران رایانه های شخصی 18 درصد از زمان استفاده از رایانه را صرف بازی می کنند.
ـ بازی های رایانه ای بعد از گشت و گذار در اینترنت و کار با پست الکترونیک، سومین علاقه در بین برنامه های رایانه ای است.
ـ در اخبار آمده بود که یک جوان سی ساله ی چینی که 6 سال پیش، شرکت بازی های آن لاین را راه اندازی کرده است، هم اکنون دومین مرد ثروتمند چین با یک ملیارد دلار دارایی به حساب می آید.
ـ با توجه به درآمد سرشار صنعت بازی های رایانه ای، چین قصد دارد تا دو ملیارد یوآن در این صنعت سرمایه گذاری کند.
بنابراین با وجود چنین ظرفیتی، بدیهی است که قدرت های جهانی و نظام سلطه به طور عام و آمریکا و سردمدارن صهیونی نظم نوین جهانی به طور خاص، نتوانند از کنار آن بی تفاوت شده و برای تسخیر این نوع رسانه و استفاده از تمام ظرفیت های آن برای اهداف و مطامع خود تلاش نکنند.
پشت پرده ی بازی های رایانه ای (2)
البته تا قبل از انقلاب اسلامی ایران و تأثیر شگرف آن بر بیداری جهان اسلام، و با توجه به احساس تهدید آمریکا از سوی بلوک شرق و نظام فکری کمونیسم، بسیاری از این بازی ها مانند بازی « آژیر قرمز » بر پایه ی مبارزه قهرمانان آمریکایی با کمونیست ها و شکست دادن آنان صورت می گرفت. بخش دیگری هم بر مبنای قهرمان سازی آمریکایی در مقابله با نازی ها و فاشیست ها دور می زد.
مثلا بازی «بازگشت به قلعه ی ولفن اشتاین» که بازی کننده در نقش یک سرباز آمریکایی در جنگ جهانی دوم ظاهر می شود. او به درون کاخ های نازی نفوذ می کند و با سربازان s.s به مبارزه می پردازد و در پیچ و خم راهروی کاخ ها، سربازان آلمانی را از پای در می آورد. در این بازی، نوعی دیدگاه جانبدارانه و ایجاد حس قهرمانی به نفع آمریکایی ها وجود دارد. و همینطور است بازی «میدان نبرد» و …
یا بازی «ارتش آمریکا» عرضه شده در سال 1381 که بازی کننده در آن، به یک سرباز آمریکایی تبدیل می شود. هدف ارتش آمریکا که سازنده این بازی است، جذب بیشتر جوانان به سوی مشاغل نظامی و همان ایده ی قهرمان سازی است.
در بازی «پیروزی» که یازده مرحله دارد کاربر رایانه در نقش یک گروهبان آمریکایی به نام جان باکر در درگیری ها شرکت می کند و از شمال آفریقا به سمت سیسیل حرکت می کند و در آخر ارتش آلمان را در جنگی تاریخی در قلب ایتالیا شکست می دهد.
در بازی «مدال افتخار» کاربر رایانه در نقش یک ستوان به نام مایک پاول که یکی از نیروهای گردان اول تفنگداران مخصوص است،
در الجزایر، نروژ، بریتان فرانسه، جنگل های زیگفرید آلمان عملیاتی شجاعانه را به نمایش می گذارد.
در نسخه ی دوم بازی «پیروزی» با عنوان «رهبری حمله» در نقش جک بارنز از نیروی هوابرد آمریکا بازی می کند و جنگ جهانی دوم را تجربه می کند.
در بازی «ندای وظیفه» کاربر رایانه ابتدا آموزش های لازم را می بیند و سپس در نقش نیروهای ضد آلمان با ورود به برلین و کشتن آخرین سرباز آلمانی، پرچم آزادی را روی ساختمان های این کشور به اهتزاز در می آورد.
البته در این باره می توان به بازی های جهت دار سیاسی بسیاری از جمله: میدان نبرد، شاهین سیاه، تیم شمشیر بازان، اسلحه ای به نام مودم، نبرد هنگ کوما، منطقه ی کشتار و …. اشاره کرد که همه و همه در جهت قهرمان سازی و ارائه ی چهره ای اسطوره ای از سرباز آمریکایی در مبارزه با نازی ها ساخته و پرداخته شده است.
اما به هر حال بعد از فروپاشی شوروی، درست در زمانی که آمریکا می خواست طعم امپراتوری بلامنازع جهان را بچشد و تازه داشت نفسی راحت می کشید و نظم نوین جهانی را طراحی و به خورد جهان می داد، تأثیرات شگرف انقلاب اسلامی ایران بر همه ی ملت های مسلمان و غیر مسلمان در گوشه گوشه ی جهان پدیدار شد و خواب های طلایی آمریکایی ها مبنی بر تک قطبی شدن جهان به هم ریخت و مواجه با قدرتی موثرتر و کارآمدتر از قدرت بلوک شرق در پهنه ی گیتی گردید. این قدرت جدید که به عنوان یک قطب کارآمد در جهان پدید آمد، قطب قدرتمند اسلامی یا مسلمانان بود که در یک محدوده ی جغرافیایی محدود نمی شد و سراسر عالم را در بر می گرفت.
یکی از ویژگی های این قطب جهانی جدید، تکیه بر موضوع «انتظار» بود که قدرتی روز افزون و درونی در وی ایجاد می کرد. قدرتی که با توجه به اعتقاد به مقوله ی انتظار در همه مکاتب، می رفت تا به کانونی تبدیل شود که همه ی محرومان جهان و ستمدیدگان را پیرامون یک محور جمع کند و همه را به صف آرایی در مقابل سلطه گران وادارد. می دانید که یکی از باورهای مسلم همه ی مکاتب و گرایش های اعتقادی مقوله ی “انتظار” است. اکثر قریب به اتفاق فرقه ها و مذاهب بر این باورند که در دوره ی آخرالزمان که زمام امور از دست بشر خارج می شود و انسان به اوج هرج و مرج و بیچارگی می رسد مصلحی ظهور خواهد کرد که وضع مردم را سامان می بخشد و زندگی در پرتو رفاه و سعادت را برای بشر به ارمغان می آورد.
یکی دیگر از ویژگی های بارز این قدرت جدید ـ که البته بیش از آنکه ناشی از قدرت نظامی باشد، ناشی از قدرت روحی و معنوی و فرهنگ شهادت طلبی و همان مقوله ی انتظار مصلح جهانی بود ـ نترسیدن از تهدیدات نظامی ابرقدرتانه بود تا جایی که حتی از زور آزمایی و پنجه در پنجه شدن با آمریکا هم هیچگون هراس و تردیدی به دل راه نمی داد.
بنابراین ناتوی نظامی که تا دیروز برای کنترل کمونیسم و قدرت نظامی شرق، با مدرن ترین تجهیزات نظامی و تسلیحات کشتار جمعی ایجاد شده بود، دیگر برای مقابله با این قطب جدید با این قدرت روحی و اعتقادی فاقد کارایی و توانمندی لازم بود و باید در کنار آن یک سازمان عریض و طویل فرهنگی شکل می گرفت که تحت یک فرماندهی، با استفاده از تمامی ظرفیت های تبلیغاتی و فرهنگی و سامان دهی مناسب آن ها برای مبارزه با این تفکر جدید و انقلابی و کنترل آن برای عدم گسترش و در صورت امکان نابودی آن برنامه ریزی و تلاش کند.
این سازمان عریض و طویل و در عین حال مخفی را مقام معظم رهبری «ناتوی فرهنگی» نامیده اند.
با توجه به آنچه گذشت، چه چیزی بهتر از اینکه ناتوی فرهنگی در جدیدترین نوع تهاجم خود، با انواع فیلم ها و بازی های تخیلی و استفاده از تکنیک های برتری که به طور انحصاری در اختیار دارد، موضوع آخرالزمان را مطرح و خود را همان منجی منتظر فرض کند و بدین شکل ضمن تأمین همه ی اهداف پیش گفته، با موج سواری خائنانه و شیطنت بار، مفهوم و ماهیت انتظار ملت ها و توده های مختلف دنیا را به نفع خود مصادره کند.
این بود که دیگر این جنگ نرم افزاری، دامنه ای گسترده تر از محدوده ی سیاسی و جغرافیایی پیدا کرد و به کمک جنگ های دینی و ایدئولوژیکی شتافت. و حالا دیگر با هدایت ناتوی فرهنگی و به کار گیری تمام استعدادها و ظرفیت های موجود تبلیغاتی در تمام شکل های موثر آن، هدف کشورهای اسلامی و فرهنگ و هویت مسلمانان است.
من در این مقال به سایر شیوه ها و ابزار فرهنگی مثل سینما، تلویزیون، نقاشی متحرک، هنرهای تجسمی، کتاب، روزنامه و مجله، سایت های اینترنتی، شبکه های ماهواره ای و … کاری ندارم و تنها در صدد بررسی بازی های رایانه ای هستم که یکی از کارآمدترین روش ها برای تأثیر گذاری و فرهنگ سازی در جهت اهداف مورد نظر نظام سلطه به طور عام و آمریکا به عنوان چماق صهیونیزم به طور خاص بوده و خواهد بود.
در این مقطع، بخشی از این بازی ها که با همان هدف قهرمان پروری و توجیه تجاوزات نظامی به دیگر کشورهاست، متوجه کشورهای اسلامی و عمدتاً ایران و کشورهای همسایه ی ایران که خواهی نخواهی تحت تأثیر فرهنگ اسلام انقلابی ایران هستند، می شود تا ضمن معرفی این قدرت معنوی جدید به عنوان نماد تروریسم، آمریکا به عنوان منجی جهانیان از شرارت تروریست ها مطرح گردد و فلش راهنمای فرهنگ «انتظار» آمریکا را به عنوان مصلح موجود،به جای مصلح غیبی نشان دهد. یعنی افکار عمومی جهان باید باور کنند که لشکرکشی به گوشه گوشه ی جهان در راستای نجات ملت هاست و آمریکا همان منجی است که همه منتظر او هستند.
در همه ی این بازی ها مبارزه ی آمریکایی ها با اسلام و کشورهای اسلامی به خصوص شیعه و کشور ایران مطرح است. در غالب این بازی ها بازیگر رایانه در حکم یک قهرمان آمریکایی با تروریست هایی درگیر می شود که قیافه ی اسلامی و واضح تر بگویم قیافه ی بچه های بسیجی و سربازان ایرانی دارند. نمادهایی هم که در این بازی ها به عنوان پایگاه های دشمن استفاده می شود مساجد و اماکن مذهبی مسلمانان با رنگ های سبز و آبی است که کاشی ها و معرق کاری های اسلامی به صورت بسیار واضح و روشن در آن نمایان است.
ماهیت این بازی ها معمولاً بر مبارزه با تروریسم متمرکز شده است. سری بازی های «دلتا فورث» و به خصوص نسخه های جدید آن شما به عنوان قهرمان بازی به نقاط مختلف جهان سر می زنید. از مبارزه با قاچاق مواد مخدر در کلمبیا گرفته تا مبارزه با تروریست ها در ایران مسئولیت جهانی شماست. آری ، ایران و به طور دقیق جزیره ی خارک.
در این بازی یکی از سخت ترین مراحل بازی، مبارزه با تروریست های ایرانی است. شما در همه ی جهان و در گیر و دار مبارزه با عناصر شرور، همواره با آدم هایی با لباس شخصی روبرو هستید اما به ایران که می رسید باید با نیروهای منظم نظامی که یونیفرم نظامی خاکی با چهره های بسیجی و اسلامی هستند، مبارزه کنید.
در یکی از این مراحل باید پس از درگیری با نیروهای ایرانی کامیون هایی که به نظر حاوی مواد شیمیایی می رسند و از اسکورت محکمی هم برخوردارند را صحیح و سالم به تصرف در آورید و بدون اینکه آسیبی ببینند به یک منطقه ی امن مورد نظر برسانید.
در همین سری بازی ها گاهی شما لازم است به منطقه ی خوزستان بروید.
در بازی «کانتر» کاربر رایانه باید برای مبارزه با تروریست ها به کشورهای اسلامی برود. تروریست هایی که با او درگیر می شوند همه پیشانی بند دارند و ریش دار هستند. نکته ی مهم در این بازی اینکه کاربر می تواند برای مبارزه با تروریست ها ملیت آمریکایی، انگلیسی و حتی اسرائیلی!! را برای خود انتخاب کند.
در بازی «طوفان صحرا» عرضه شده در سال 1381 که بازی کننده در نقش یک سرباز انگلیسی و آمریکایی است که مأموریتش، آزاد سازی عراق از یوغ دیکتاتوری است. او در این بازی، یک دشمن می شناسد و آن هم سرباز عراقی است. این بازی، هیچ مخالفتی را در آمریکا به وجود نیاورد و تنها به افراد زیر 16 سال، توصیه شد که این بازی را انجام ندهند. هدف پنهانی بازی طوفان صحرا، آن است که فرد بازی کننده،خود را در موضع دفاع از نظم نوین جهانی قرار دهد.
در بازی «ژنرالز» بازیگر رایانه در نقش یک سرباز آمریکایی، مأمور مبارزه با تروریست ها و بیشتر در عراق و افغانستان است. در عراق قهرمان بازی در آستانه ی ورود به بغداد است که نیروهای عراقی یک موشک شلیک می کنند و در بازار شهر، عده ی زیادی از زنان و کودکان عراقی کشته می شوند.
این صحنه باعث می شود قهرمان بازی در انجام مأموریتش برای نابودی نظامیان عراقی مصمم تر بشود. جالب این است که سعی شده است چه در عراق و چه در افغانستان، نمادهای دینی و اسلامی به شدت مورد توجه طراحان بازی قرار گیرد و مرکزیت در گیری ها و میدان های نبرد، محیط هایی با همین نمادها باشد.
یکی از این بازی ها که خیلی هم ماهرانه و با جذابیت های خاص گرافیکی ساخته شده است، بازی «طوفان صحرا ـ 2» است. شما در این بازی می توانید به انتخاب خودتان در نقش نیروهای ویژه ی آمریکایی delta یا نیروهای انگلیسی sas بازی کنید.
پس از آموزش های لازم رزمی و نظامی، در اولین مأموریت خود در دوم آگوست 1990 باید پس از درگیری با نیروهای عراقی اقدام به انهدام پلی میان عراق و کویت کنید و با گذراندن مراحل زیاد با مأموریت های مختلفی همچون نابود کردن مرکز نظامی، سایت های موشکی، فرودگاه های نظامی و .. در مرحله ی آخر اقدام به نابودی و کشتن ژنرال عزیز خان کنید.
جالب این است که در دو مرحله ی متوالی شما وظیفه ی نابودی موشک های اسکاد (scud) البته قبل از اینکه به سمت اسرائیل شلیک شوند را دارید. یا اینکه در فوریه 1991 باید وارد جنوب بغداد شوید و مسیر ورود به یک کارخانه ی عراقی را بیابید و با عبور از چندین لایه ی حفاظتی وارد کارخانه شوید. این کارخانه محل تولید سلاح های اتمی و رادیو اکتیویته است و در نهایت باید مقداری پلوتونیوم تولید شده را بیابید و همچنین یک موشک در حال ساخت که کلاهک آن باز شده و قرار است یک کلاهک هسته ای روی آن سوار شود را نابود کنید.
بازی «بازگشت به بغداد» نسخه ی جدید همین بازی است که از نظر گرافیکی کیفیتی به مراتب قوی تر از آن دارد. در این بازی، قهرمان بازی کننده به جنگ سال 1370 آمریکا علیه عراق بر می گردد و کشت و کشتار سربازان عراقی با یک دیدگاه انحصار گرایانه به نفع آمریکا کاملاً به ذهن و دیدگاه بازیگر رایانه ای دیکته می شود.
ملاحظه می کنید که چه هدف های متعددی از طراحی و ساخت این بازی ها دنبال می شود. اثبات این ادعا که عراق یا کشورهای اسلامی محل تولید بمب اتم است. و نیز اینکه سربازان کشورهای اسلامی به خودی ها هم رحم نمی کنند و باید یک سرباز آمریکایی بیاید و یک ملت را از دست سربازان خودشان نجات دهد. القای حس دفاع بازیگر رایانه از اسرائیل و بی اراده قبول کردن این ماجرا و … این ها همه در شمار پشت پرده های این بازی هاست که بسیار هوشمندانه و با دقت و ظرافت مورد طراحی و ساخت قرار می گیرد.
یکی از زیباترین و مهیج ترین این بازی ها، بازی «سام ماجراجو در پرسپولیس» است. در این بازی شما به عنوان بازیگر رایانه با نام سام برای نجات بشریت به گذشته برمی گردید و برای مبارزه با ایادی اهریمن به پرسپولیس ایران می آیید.
در تمام صحنه های این بازی که از نظر گرافیکی بسیار زیبا و خیره کننده طراحی شده است، پایگاه های دشمن با نمادهای اسلیمی، گنبد و مناره، کاشی کاری های سنتی ایرانی و … تزیین شده است. جالب است که اگر صحنه های گرافیکی و همان نمادهای اسلامی را بزرگ نمایی کنید، روی کاشی کاری ها عبارت هایی مثل «انا مدینه العلم و علی بابها» و روایت هایی از این قبیل را به وضوح مشاهده می کنید.
بعد از اینکه شما توانستید از پس مأموریت برآیید و تروریست ها را نابود کنید در مرحله ی پایانی به محیطی وارد می شوید که قرار است برای شما به عنوان قهرمان نجات جهان جشن گرفته شود. این محیط چیزی و جایی نیست جز محیطی با نمادهای مسیحی و کلیساها…
بگذریم… این مقال را مجال بررسی همه بازی هایی که در این زمینه طراحی و وارد بازار شده است، نیست. اما چیزی که در حال اتفاق افتادن است که این تکنولوژی دارد رفته رفته به ابزار دست مخالفان هر نوع معنویت و اعتقاد دینی تبدیل می شود. گویا هرنوع اعتقاد دینی می تواند سد محکمی در برابر افزون طلبی ها و سلطه خواهی های قدرتمندان باشد.
بازی جنجالی «خدای جنگ» از جمله ی این بازی هاست که از شدت ضد ارزشی بودن آن حتی مردم عادی کوچه و بازار را متوجه محتوای خود کرده است.
به گزارش بعضی از خبرگزاری ها بسیاری از ساکنان شارجه به محتوای ضد دینی، ضد اخلاقی و متضاد با ارزش های اجتماعی این بازی اعتراض نموده اند.
این بازی که در میان کودکان و جوانان بسیار محبوب است، دارای محتوایی بسیار خطرناک و در مورد یک اسطوره ی یونانی است که کاربر رایانه را به کشتن خدایان مختلف برای رسیدن به مرحله ی بعدی بازی ترغیب می سازد و حاوی صحنه های غیر اخلاقی نیز است.
به نوشته گلف نیوز، یک شهروند اماراتی می گوید: وی یکی از کسانی بوده است که با پی بردن به توزیع این بازی و تضاد آن با ارزش های اسلامی شوک زده شده است.
کمیته ی فتوای دائمی امارات به تمامی زیر مجموعه های دولتی دستور ممنوعیت فروش این بازی را اعلام نموده و تاکید کرده که در صورت مشاهده، این بازی می تواند توقیف شود.
در پایان ذکر دو نکته بسیار ضروری است:
1- خانواده های ایرانی باید در مورد سرایت این بازی ها در میان کودکان و نوجوانانشان حساسیت لازم را داشته باشند. بسیار ساده اندیشی است که به این ابزار فرهنگی، به عنوان یک بازی صرف و سرگرمی محض نگاه شود. خانواده های ایرانی باید بدانند که یکی از راه های فرهنگ سازی همین است و نمی توان تاثیر مخرب آن را بر ذهن و فکر کاربران کم سن و سال رایانه ها انکار کرد.
2- در خبرها می خوانیم که خیلی از کشورها از کشورهای اسلامی گرفته تا کشورهای غیر اسلامی که به فرهنگ و سنت های خود علاقمند هستند، نهادی را در نظر گرفته اند تا به بررسی این بازی ها بپردازند و پس از حصول اطمینان از عدم مغایرت با سنت ها یا باورهای اعتقادی مردمشان اجازه ی انتشار آن ها را صادر کنند.
متأسفانه باید گفت در کشور ما جای چنین سازمانی به شدت خالی است. درست است که عصر دیجیتال، عصری نیست که بتوان جلوی نفوذ قاچاقی و مخفیانه ی این نوع برنامه ها را گرفت اما به هر حال برای آنانی که به اصول خود پایبند هستند، می تواند به عنوان یک فیلتر و سوپاپ اطمینان استفاده شود تا بر اساس نقطه نظرات آن نهاد نظارتی به تهیه ی بازی برای خانواده و فرزندانشان اقدام کنند.
بازی های رایانه ای ،امروز بخش عمده ای از زندگی کودکان و جوانان و اوقاتی که به فراغت کشیده می شوند را تشکیل می شوند. چشمان کودکانی که مدت ها به درها خیره می شد تا او را به پارک ببرند یا کمی بزرگتر می شد تا دوچرخه سواری کند و همواره گوش هایی که ندای پدر و مادر را فوراً مستجاب می کرد ،دیگر نیستند.
چشمها فقط به یک صفحه ی مونیتور خیره شده و تکرار مکررات را در آن می جوید ،صندلی پشت رایانه را رها نمی کند و دیگر گوشی برای پدر و مادر وجود ندارد تا نه اجابتی را برآورند بلکه سلامی را پاسخ دهند، رایانه همه چیز آنها است : زندگی، دوچرخه ، پارک ، پدر و مادر، دوست و… .
بازیهای رایانه ای عامل گسست خانواده ها شده اند و اگر در جامعه ای خانواده تضعیف شود در واقع جامعه بنیان های خود را از دست می دهد و مسیر اضمحلال را به سرعت خواهد پیمود.
کودکان ساعت ها از دنیای پیرامون خود جدا می افتند و به کارکتری که آن را در فضای صفر و یک کنترل می کنند چشم دوخته اند. با آن صحبت می کنند و فریاد خوشحالی و یا ناراحتیِ آنها گهگاه آرامش دیگران را بر هم می زند. او خود را صفر و یک می داند که باید بدود ،بکشد ،تیر اندازی کند ،چیز های خاصی را پیدا کند ،به آتش بکشد و اگر سازندگان بازی خواسته باشند مسایل غیر اخلاقی خاصی را هم به او آموزش دهند و از دنیای پیرامون او صحنه هایی از نفرت ،وفاداری،خشونت ،ترس و اضطراب ترسیم کنند.
فرزندان امید خانواده و سرمایه جامعه هستند ولی بازی های رایانه ای یاس و تخریب آینده را به ارمغان می آورند. ذات این بازی ها موجب می شود :
1. کودک یا جوان نسبت با خانواده غریبه شود.
2. کودک یا جوان را در نگاه خوشبینانه سربار و گاهاً دشمن جامعه و یا بشریت می سازد.
بازی های رایانه ای در واقع دستاورد پیشرفت تکنولوژی و فناوری اطلاعات هستند که به نوعی تحریفِ شبیه سازی رایانه ای می باشند. یک نگاه افراطی اصرار دارد تکنولوژی را ذاتاً پلید و ضد انسانی تعریف کند و در مقابل برخی شیفته ی تکنولوژی هستند و تمام محصولات آنرا مفید می خوانند .
بدیهی است هر دو نگاه از زوایای خاصی که احتمالاً نکات صحیحی را در بر دارد به تکنولوژی می نگرند ولی به هر حال از جامع نگری دور هستند و نمی توانند مزایا و معایب دستاوردهای بشری را – حتی اگر قبول کنیم صرفا غایت مادی دارد – از هم تفکیک کنند.
تکنولوژی یک ابزار بدون شک پیچیده و از نظر ساختار مادی است. به عبارت دیگر تکنولوژی اولا ساختار مادی و ثانیا صانع مادی دارد ولی هیچ کدام دلیلی بر نفس منفی تکنولوژی نمی شود. همانطور که دلیلی بر خوب بودن آن نیست. البته منکر این نمی شویم که تکنولوژی برای رفاه و سادگی آمده است ولی مهم این است که سادگی چه چیزی؟ از طرف دیگر حضور تکنولوژی در جامعه بشری به تدریج آنقدر عمق پیدا کرده است که عدمش باور نکردنی است و به عبارت دقیق تر و نه برای انسان بلکه از انسان شده است و شاید بتوان گفت بر انسان سلطه یافته است.
در این میان هدف مهم است و باید دید خدمت تکنولوژی به این هدف چگونه محقق می شود؟
قاعدتاً در میان اجزای تکنولوژی آسان تر بتوان قضاوت کرد. برای مثال بمب هسته ای بدون شک ذاتاً مخرب و بد است و در مقابل می توان گفت تولید داروهای بیوتکنولوژیکی برای همزیستی بهتر با سلولها مفید و خوب است.
بازیهای رایانه ای هم در چند و چون این قضاوت ها بطور عمده مضرات بسیار بیشتری از فواید احتمالی و ناچیز دارند. اگر چه این قضاوت می تواند تا حدودی سبک یا سنگین شود ولی تغییر آن مربوط به عرضیات بازی رایانه ای است ونه ذات آن.
مضاعف شدن مضرات بازی های رایانه ای به سازندگان این بازی ها و انگیزه هایی که آنها در ساخت این بازی ها دارند بر می گردد. بطور جدی برخی از سازندگان بازی های رایانه ای بطور جدی و به شدت سیاست های جنگ طلبانه و تحقیر کننده ای را دنبال می کنند که از یک سو خشونت و نفرت ،و از سوی دیگر بی هویتی و استثمار را به شکل نوین عرضه می کند.
بازی هایی چون CALL OF DUTY 42 ، RED ALARM، IGI2، LORD CRESSEDER ، COUNTER، KUMA WARو …از همین دسته ی اخیر هستند. که در برخی از موارد توهین را به نهایت رسانده اند.
در مقابل این ابزار به ظاهر نیرومند که اهداف سیاسی ،اقتصادی و بین المللی متعددی را دنبال می کند بدون تردید ناتوی فرهنگی اولویت اول را دارا است. در نتیجه جدا از پاتک های استراتژیک و فرهنگی جامعه های هدف ،علی الخصوص جمهوری اسلامی ایران باید اقدام به تک های فرهنگی از جنس بازی های رایانه ای زد . مسئله ای که در عین اهمیت بسیار دچار غفلت آگاهانه مسئولان امر شده است و قاعدتاً هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست زیرا حداقل در این موضع تحرکات دشمنان سابقه ی بلند مدتی ندارد ،اگرچه متاسفانه تاثیر های عمیقی به دنبال داشت است.
در این فرصت کوتاه تنها می خواهیم با اشاره به یک نمونه ی کوچک و کارا از تلاش های غیر سازمان یافته ی یک نهاد متعهد اشاره کنیم که در عین آنکه دارای بودجه های سرسام آوری همچون سازمان ملی جوانان یا سازمان تبلیغات اسلامی نیست ولی احساس وظیفه کرده و گام در تولید یک بازی رایانه ای ایرانی نهاده است. و امیداور خواهیم بود سازمان ها،نهاد ها و بنیادهای فرهنگیِ دارای بودجه های کلان با سرمایه گذاری در این قالب نوین ،اقدام به صدور فرهنگ ایرانی – اسلامی کنند.
بازی عملیات ویژه 85 که سو تیتر آن «نجات گروگان ها» است. با الهام از فرهنگ شهادت و ایثار پا در عرصه ی بازی رایانه ای با ژاندر جنگی کرده و از تم های جذاب و مهمتر آنکه «جهادی» بهره برده است.3 مسئله ای که ضامن حیات جهان اسلام و کشورهای استکبار ستیز است و ضرورت آن ایجاب می کند تا از سنین کم به کودکان و جوانان آموزش داده شود.
در اینجا لازم به ذکر است که تاکید کنیم بازی های رایانه ای تولید کشور های غربی در توجیه بازی های جنگی خود از دو سوژه ی:
1. مبارزه با تروریسم: همانند بازیِ کانتر
2. مسئولیت جهانی ایجاد صلح و دموکراسی :همانند بازی دلتا فرس یا ندای وظیفه
استفاده می کنند که هر دو بر مبنای کاذب و طرح هژمونی تمدن غرب بر جهان استوار است. در حالی که در این سوی جبهه کشورهای اسلامی هدف حملات متوالی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشورهای غربی می باشند. گواه این مدعا عبارت است از :
1. از نقطه نظر فرهنگی: بازیهای رایانه ای بر دو مفهوم مسخ هویت و سرباز سازی فرهنگی در تمامی کشور های جهان از جمله کشورهای اسلامی تاکید دارند.
2. از نقطه نظر سیاسی: پیام های بازیهای رایانه ای در حوزه ی سیاست خارجی یکی از اهداف ساخت بازیهای رایانه ای محسوب می شود. برای مثال بازی کاتتر بر اساس شعار جرج دبلیو بوش که کشورهای جهان را به دو دسته حامی تروریست و ضد تروریست تقسیم می کند ساخته شده است. در نتیجه بازی نشانگر مبارزه ی دو گروه از مبارزین تروریست و ضد تروریست ها است. دقت فزاینده در این بازی به مخاطب چنین القا می کند که تروریستها مسلمانان هستند زیرا تروریستها در این بازی با ریش ،سر بند قرمز و در محیط معماری اسلامی نشان داده می شوند.
3. از نقطه نظر اقتصادی :بی شک منکر این نکته که اهداف سیاسی و فرهنگی غرب در سرمایه داری ماتریالیستی خلاصه می شود نمی توان شد. ولی اگر منافع اقتصادی نزدیک را دنبال کنیم به یک واقعیت خطرناک می رسیم که رادیو بی بی سی به آن اشاره کرده است:« بازار بازی های رایانه ای در خاور میانه بیش از صد میلیون دلار تخمین زده شده که تماماً در اختیار کشورهای آمریکا، انگلیس و ژاپن می باشد.»
نکته ای که بی بی سی به آن اشاره نکرده این است که اولا سهم ایران از این بازار بیش از 12 درصد است ؛ثانیا رژیم اشغالگر قدس هم در ساخت بسیاری از این بازی ها (از جمله بازی پر فروش رزیدنت اویل) سهم داشته است؛ ثالثا در حالی که بازار های ایران علیه کالاهای صهیونیستی قفل شده ولی این محصولِ خاص به فور و بطور عمده در تمامی مراکز فرهنگی قابل دسترسی است.
منبع: http://www.farhangnews.ir
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در حکمی حجتالاسلام سیّد ابراهیم رئیسی را به تولیت آستان قدس رضوی علیهالسلام منصوب کردند.
متن حکم رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
جناب حجتالاسلام آقای حاج سیّد ابراهیم رئیسی دامت برکاته
اکنون که جناب حجتالاسلام و المسلمین آقای طبسی رحمةالله علیه پس از سالها تلاش مخلصانه و موفق در خدمتگزاری به بارگاه مبارک و منور حضرت علیبن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء به سرای باقی شتافته و در جوار مضجع شریف آرمیدهاند، جنابعالی را که خود نشأتیافتهی آن دیار پر برکت، و برخوردار از صلاح و امانت، و کارآزموده در مدیریتهای کلان میباشید، به تولیت آن آستان نورانی و مقدس منصوب میکنم و توجه آن جناب را به نکاتی معطوف میدارم:
۱- خدمتگزاری آستان قدس رضوی، افتخار معنوی بزرگ و زمینهی بهرهمندی از روحانیت آن خورشید فروزان و تقرّب به ساحت ولایت آن مهر درخشان است. این فرصت کمنظیر را مغتنم بشمارید و همهی توش و توان خود را مصروف آن سازید و سرمایههای معنوی را که بحمدالله از آن برخوردارید، در پرتو آن افزایش دهید.
۲- خدمت به زائران آن بارگاه مقدس بویژه ضعفاء و نیازمندان را از رؤس برنامههای خود قرار دهید.
۳- خدمت به مجاوران و بویژه مستمندان و مستضعفان وظیفهی دیگری است که شایسته است به آن اهتمام ورزید.
۴- آستان قدس ظرفیت فرهنگی عظیمی است که میتواند در فضای عمومی کشور و جهان اسلام اثرگذاری کند؛ شایسته است با کمک خبرگان فرهنگی، بیشترین بهره از این ظرفیت کمنظیر در ترویج معارف قرآنی و مکتب اهلبیت علیهمالسلام گرفته شود.
۵- مجموعهی فضاها و بناهای آستان قدس گنجینهی منحصر به فردی از هنر معماری اسلامی و ظرائف و لطائف علمی و هنری پر مضمون ملت ایران است؛ نگهداری و نگهبانی از این موزهی عظیم که در زمان تولیت فقید به نزدیک ده برابر گذشته ارتقاء یافته از جملهی وظائف بزرگ و شایستهی توجه است.
۶- حفاظت از موقوفات و بهرهگیری بهینه از آن در مصارف خود که متولی فقید بدان اهتمامی ویژه داشتند و بویژه بهرهمند ساختن تهیدستان نقاطی از کشور که آن موقوفات در آن قرار دارند، بر حسب گنجایش وقفنامهها نیز وظیفهی بزرگ دیگری است.
۷- سامان بخشیدن به بنگاههای اقتصادی و خدماتی آستان قدس رضوی و انضباط قانونی آنها نیز باید همواره مد نظر بوده از آن غفلت نشود.
بار دیگر جنابعالی را به استمداد از انوار مقدسهی آن مضجع روحانی که بیشک به توفیق در انجام این وظائف کمک شایانی خواهد کرد و نیز به نکتههای ۲ و ۳ توصیه میکنم و رحمت و مغفرت و رضوان الهی را برای متولی فقید سعید که در مدیریت و پیشرفت این دستگاه عظیم سعی وافر و خالص مبذول داشتند مسألت مینمایم و توفیق جنابعالی و همه خدمتگزاران آن آستان رفیع را همراه با تشکر از زحمات آنان از خداوند متعال خواستارم.
والسلام علیکم و رحمةالله
سیّد علی خامنهای
۱۷/ اسفند ماه/ ۱۳۹۴