ده دليل براي دست برداشتن از فيس بوك
1. «شرايط خدمات» فيس بوك كاملاً يك جانبه است
بياييد از اساس شروع كنيم .درشرايط خدمات فيس بوك آمده است كه اين سايت نه تنها مالك اطلاعات شما مي شود(بخش 201) بلكه اگر شما اين اطلاعات را دائماً و دقيق روز آمد نكنيد (بخش 406)آنها مي توانند اين اشتراك شما را منقضي كنند.)(بخش 14) مي توانيد بگوييد كه اين شرايط فقط منافع فيس بوك را حفظ مي كند و در عمل به اجرا گذاشته نمي شود، اما اين دفاع در ارتباط با ديگر فعاليت هاي آنها بسيار سست است . همان گونه كه مشاهده خواهيد كرد ، هيچ دليلي وجود ندارد كه فيس بوك را از اين ترديد منتفع كرد. در اصل آنها مشتريان خود را همچون كاركنان بي جيره و مواجب براي منبع يابي جمعيتي ، جهت كسب اطلاعاتي مي بينند كه هدف از گردآوري آنها ،تبليغات است.
2. رياست فيس بوک كه داراي پيشينه اي مستند از رفتار غير اخلاقي است
از همان آغاز ظهور فيس بوك ، پرسش هايي در ارتباط با مسائل اخلاقي زوكربرگ وجود داشت . طبق نوشته BusinessInsider.com ، او ازاطلاعات كاربران فيس بوك براي حدس زدن عبور واژه هاي ايميل ها و خواندن ايميل هاي شخصي ، به منظور بي اعتبار كردن رقبايش استفاده مي كرده است . اين ادعاها ، ولو اثبات نشده و به نوعي كهنه و منسوخ شده ،سؤالات دردسرسازي را درباره اخلاقيات رئيس بزرگ ترين شبكه اجتماعي جهان پيش مي كشد .آنها خصوصاً با توجه به اين كه فيس بوك تصميم گرفته است شصت و پنج ميليون دلار را براي تسويه يك پرونده قضايي بپردازد ، اهميت بيشتري مي يابد ،پرونده اي كه ادعا مي كرد ، زوبرگ در اصل ، ايده فيس بوك را ربوده است.
3. فيس بوك جنگ اعلام شده اي را در مورد پرايوسي به راه انداخته است
مؤسس و رئيس فيس بوك در دفاع از تغييرات صورت گرفته در پرايوسي فيس بوك در ژانويه گذشته گفت: «مردم نه تنها در به اشتراك گذاشتن اطلاعات بيشتر و متنوع تر ،احساس راحتي بيشتري پيدا كرده اند،بلكه نگرشي بازتر نسبت به تعداد بيشتري ازمردم پيدا كرده اند. اين هنجار اجتماعي دقيقاً چيزي است كه در طي زمان تكامل يافته است.» او در موردي اخيرتردر معرفي Open Graph API گفته است كه «… اكنون نكته اي از پيش تعيين شده ، اجتماعي بودن است .» اين حرف در اصل بدين معناست كه فيس بوك نه تنها مي خواهند همه چيز را در ارتباط با شما بداند و مالك اين اطلاعات شود ، بلكه آنها در دسترس همگان قرار دهد . امري كه به خودي خودو ضرورتاً غير اخلاقي نخواهد بود مگر آنكه …
4. فيس بوک درحال به كار گرفتن ترفند «طمعه و جابه جايي» كلاسيك است
فيس بوك در عين حالي كه به سازندگان مي گويد API هاي جديد را چگونه طراحي كنند كه بتوانندبه اطلاعات شما دسترسي پيدا كنند،درارتباط با توضيح كاركردهاي آنها براي كاربران ، كما بيش خاموش است . اين كار نوعي ترفند طعمه و جابه جايي است . فيس بوك شما را وا مي دارد تا اطلاعاتي را به اشتراك بگذاريد كه در غير اين صورت شايد چنين كاري را نكنيد ، سپس اين اطلاعات را در دسترس عموم مي گذارد . از آنجايي كه كسب و كار فيس بوك ،پول درآوردن از اطلاعات مربوط به شما براي اهداف تبليغات تجاري هستند ، با اين كلك ، اطلاعات كاربران خود را مي گيرد و آنها را در اختيار آگهي دهندگان مي گذارد . بنابراين فيس بوك از اين نظر بسيار بدتراز تويتر است: تويتر فقط ساده ترين (ومعتبرترين) ادعاي هاي پرايوسي را مطرح كرده است و مشتريان آنها مي دانند كه تمام تويت هاي آنها همگاني مي شود. و به همين دليل نيز هست كه FTC نقش پيدا مي كند كه مردم هم در حال استفاده از آنها هستند(و برنده اين بازي هم مي شوند).
5. فيس بوك قلدري مي كند
زماني كه پيت واردن نشان داد كه اين ترفند طعمه و جابه جايي چگونه عمل مي كند(با اشاره به كل اطلاعاتي كه در نتيجه تغييرات تنظيمات پرايوسي فيس
بوك ،سهواً عمومي شده بود) فيس بوك از او شكايت كرد . به ياد داشته باشيد ، اين اتفاق درست قبل از اين اظهار نظر رخ داد كه «اكنون حالت از پيش تعيين شده ،اجتماعي بودن است .» بنابراين چرا آنها از يك نرم افزار نويس مستقل و سرمايه گذار تازه كار به خاطر در دسترس عموم قرار دادن اين اطلاعات شكايت كردند ،درحالي كه خودشان از قبل برنامه اين كار را ريخته بودند؟ دستور كار واقعي آنها كاملاً روشن است: آنها نمي خواهند كاربرانشان بفهمند كه عملاً چه اندازه از اين اطلاعات عمومي مي شود.
6. حتي اطلاعات خصوصي شما با ساير برنامه ها به اشتراك گذاشته شده است
در اين نقطه ، تمام اطلاعات شما با ساير برنامه هايي كه نصب كرده ايد به اشتراك گذاشته مي شود. اين امر يعني اينكه اكنون شما نه تنها به فيس بوك اعتماد داريد بلكه به سازندگان اين برنامه ها نيز اعتماد داريد . در حالي كه برخي از آنها ممكن است حتي از نظر اخلاقي از فيس بوك نيز مسئله دارتر باشند .درعمل اين امر بدين معني است كه تمامي اطلاعات شما ـ تمامي آنها ـ بايد به شكلي مؤثر عمومي تلقي شوند، مگر آنكه خيلي ساده ، اصلاً از هيچ كدام برنامه هاي فيس بوك استفاده نكنيد.وقتي شما از Open Graph API استفاده مي كنيد ، ديگر فقط به فيس بوك اعتماد نداريد ، بلكه به اكوسيستم آن اعتماد مي ورزيد .
7. فيس بوك از نظر صلاحيت هاي فني به قدر كفايت قابل اعتماد نيست
چنانچه در ارتباط با مسائل اخلاقي در اينجا سخني به ميان نمي آورديم ، باز هم من به صلاحيت فني فيس بوك براي حصول اطمينان از اينكه اطلاعات من به سرقت نمي رود ترديد داشتم. براي مثال ،معرفي اخير دكمه «Like» از سوي فيس بوك ، دسترسي به فيد من و اسپم كردن شبكه اجتماعي ام براي هكرها نسبتاً ساده تر شده است . شايد هم اين يك بازي براي درو كردن اطلاعات سودآور است ، شما چه مي گوييد؟ اين كار آخرين مورد از يك رشته از اشتباهات از سوي كي استون كاپز است ، مثل عمومي ساختن مطلق پروفايل هاي كاربران به طور تصادفي يا سوراخ موجود در متن نويسي بين سايتي كه دو هفته زمان برد تا آن
اصلاح كنند.آنها يا زياد در غم پرايوسي شما نيستند يا اصلاً مهندسين خوبي ندارند ،يا شايد هر دو.
8. فيس بوك حذف واقعي اشتراك شما را به طرزي غير قابل باور دشوار كرده است
عمومي كردن اطلاعات يا حتي گمراه كردن كاربران براي انجام اين كار ،يك چيز است ، اما من در اينجا خطي قاطع مي كشم .چرا كه وقتي تصميم مي گيريد كه ديگر كافي است ، حذف كردن اشتراكتان براي شما كاري به راستي دشوار مي شود. آنها هيچ قولي براي حذف كردن اشتراكتان نمي دهند و هر برنامه اي كه مورد استفاده قرار داده ايد نيز ممكن است در رايانه شما باقي بماند. در رأس اين موضوع ، حذف اشتراك فيس بوك قرار دارد كه به شكلي باورنكردني (و تعمدي) گيج كننده است .زماني كه شما وارد تنظيمات اشتراك مي شويد ، گزينه اي براي غير فعال كردن اشتراك در اختيار شما گذاشته مي شود ،گزينه اي براي غير فعال كردن اشتراك در اختيار شما گذاشته مي شود كه معلوم مي شود نه تنها گزينه مورد نظر شما نيست بلكه اصلاً به معناي حذف كردن اشتراك شما نيست . غير فعال كردن به معناي اين است كه شما هنوز در عكس ها تيك مي خوريد و از سوي فيس بوك اسپم مي شويد(شماعملاً مجبوريد از دريافت ايميل ها به عنوان بخشي از فرايند غيرفعال سازي صرف نظر كنيد ،يك ريزه كاري باور نكردني ساده براي نظارت كردن ،شما دوباره به فيس بوك مي گرديد ، گويي كه اصلاً هيچ اتفاقي نيفتاده است! شما براي حذف واقعي عملي اشتراك خود بايد يك لينك مدفون در لابه لاي اطلاعات كمك آنلاين را پيدا كنيد(منظورم از «مدفون» اين است كه براي رسيدن ، به آن بايد پنج جا را كليك كنيد). يا مي توانيد فقط اينجا را كليك كنيد. در اصل فيس بوك مي كوشد براي حفظ اطلاعات كاربران خود، حتي بعد از آنكه اشتراك خود را «حذف مي كنند» ، به آنها كلك بزند.
9. فيس بوك از وب آزاد حمايت نمي كند
اين به اصطلاح Open Graph API به اين دليل اين طور نام گذاري شده است كه جامه مبدلي را بر ماهيت اساساً بسته خود بپوشاند. اين موضوع به اندازه كافي بد است كه هدف غايي فيس بوك اين است كه ما همگي وارد كار مي شويم و
دست در دست هم كمك مي كنيم تا اطلاعات بيشتري را در مورد ما گردآوري كند. اين به اندازه كافي چيز بدي است كه بيشتر مشتريان فيس بوك هيچ تصوري در اين باره ندارند كه اين اطلاعات عمدتاً عمومي سازي مي شوند. اين به اندازه كافي چيز بدي است كه آنها ادعا مي كنند كه مالك اين اطلاعات هستند تا يكي از تنها منابع موجود براي دسترسي به اين اطلاعات باشند ، اما زماني كه آنها تغيير چهره اي اساسي مي دهند تا اين عمل «باز» بنامند ، اين كاري است كه صرفاً به فيس بوك اختصاص دارد . شما نمي توانيد از اين امكان استفاده كنيد ، مگرآنه در فيس بوك حضور داشته باشيد.
10. وجود امكانات زائد در فيس بوك
بين تنظيمات پرايوسي بي شمار و آگهي هاي آزاردهنده (با آن همه اطلاعاتي كه درباره من وجود دارد، بهترين كاري كه آنها مي توانند انجام دهند، تبليغ سايت هاي آشنايي با جنس مخالف است چرا كه، … من مجرد هستم)و هزاران هزار امكانات مزخرف ، در اين نقطه فيس بوك براي من تقريباً به كلي بي مصرف است . بله ، شايد من بتوانم آن را بهتر شخصي كنم ، اما كاركردن در فضاي آن مسخره است ، بنابراين زحمت اين كار را به خودم نمي دهم. اجازه دهيد حتي به اين نكته نيز اشاره نكنم كه صفحه فيد شما چه اندازه كند بارگذاري مي شود . اساساً در اين نقطه ، فيس بوك بيشترازهرچيز ديگري ، آزار دهنده شده است.
فيس بوك به روشني تصميم گرفته است ، در تلاش براي تصرف وب ، هر مشخصه اي را از هر شبكه اجتماعي رقيب به سايت خود اضافه كند(اين منازعه اي انگار پايان ناپذير است كه داستان آن به AOL و آن سي دي هاي لعنتي باز مي گردد كه عملاً از آسمان فرو مي افتادند.) در حالي كه تويتر اگر چه مناسب ترين چيز در دنيا نيست، اما دست كم آنها مي كوشند روي كار اصلي خود متمركز باقي بمانند و سعي نمي كنند براي همه كس ، همه چيز باشند.
من معمولاً مي شنوم كه مردم جوري درباره فيس بوك حرف مي زنند كه گويي نوعي انحصار يا تراست عمومي هستند . بايد گفت كه اين طور نيست . آنها هيچ چيز به ما بدهكار نيستند. آنها مي توانند در چهارچوب مرزهاي قانون ، هر كاري كه دوست دارند ، انجام دهند.(به ياد داشته باشيد كه حتي اين معيار نيز زماني كه موضوع شبكه هاي اجتماعي به ميان مي آيد ، كاملاً مبهم مي شود.) اما اين بدين
معني نيست كه ما خواهي نخواهي مجبور به همراهي با آنها هستيم .به علاوه موفقيت دراز مدت آنها به هيچ وجه تضمين شده نيست . آيا موضوع ماي اسپيس را فراموش كرده ايم؟ آه درست است ، فراموش كرده ايم . فارغ از هياهو و هوچي گري ، اين واقعيت به قوت خود باقي مي ماند كه سرگئي برين يا بيل گيزتز يا وارن بافت ، حتي بي آنكه لازم باشد فشار زيادي به حساب بانكي شان وارد آورند ،شخصاً مي توانند به سهام انبوهي در فيس بوك دست يابند . و هر روزي كه مي گذرد ، درآمد فيس بوك براي شركت هاي فن آوري تثبيت شده ، نوعي خطاي راهبردي باقي مي ماند.
اگر چه شبكه سازي اجتماعي يك طبقه از امكانات جديد و مفرح است كه از رشد قابل توجهي هم برخوردار است ، اما فيس بوك تنها بازي موجود در شهر نيست. من نه از امكانات آنها خوشم مي آيد و نه از چند و چون تجارت كردنشان. به همين خاطر است كه تصميم خود را براي استفاده از خدمات ساير سايت هاي مشابه گرفته ام . به اميد آنكه شما نيز به تصميم من برسيد.