حوزه علمیه فاطمیه سلاماللهعلیها شهرکرد


خرما
يكى از خلقتهاى طبيعى خداوند، درخت خرما است. از گذشتههاى خيلى دور تاكنون مورد استفاده بشر قرار گرفت ؛ و حتى پيامبر اسلام و اهلبيت عليهمالسلام تأكيدى فراوانى به خوردن خرما داشتهاند، از جمله:
قال على عليهالسلام: « كلوا التمر فان فيه شفاء من الادواء ؛ خرما را بخوريد همانا خرما شفاء دردهاست.»
قرآن نيز اشاره به خرما نموده و به حضرت مريم توصيه كرده كه خرما راتناول نمايند.
( فاجائها المحاض الى جذع النخلة… و هزى اليك بجذع النخلة تساقط عليك رطبا جنيا فكلى و اشربى…»
« آن گاه مريم را درد زائيدن فرارسيد، زير شاخه درخت خرما رفت و فرزندش ندا داد غمگين مباش ! خدايت از زير پاى تو چشمهاى جارى كرد و شاخ درخت خرما را حركت بده و ما از آن براى تو، رطب تازه فرو ريزيم و خرما را با آب ميل بفرما».
امروزه با پيشرفت علم، فوايد زيادى را براى خرما برشمردهاند.
فوايد عسل
دانشمندان با تحقيقات خود، فوائد زيادى را از عسل ارائه دادهاند.
قبل از هر چيز، مواد معدنى و تخميرى و ويتامينهاى عسل را نام مىبريم.
مواد معدنى: پتاسيم، آهن، فسفر، يد، منيزيم، سرب، منگنز، آلومينيوم، مس، سولفور، كروميوم، ليتيوم، نيكل، روى، اسميوم، تيتانيوم، سديم، و مواد آلى، مانيتها، ضمغ، پولن،اسيد لا كتيك، اسيد فرميك ( تركيب عسل با او فاسد نمىشود و ضد رماتيسم است )، اسيد ماليك، اسيد تار تاريم، اسيد اگزاليك، اسيد سيتريك، رنگها، روغنهاى معطر، ازته.
مواد تخميرى: انور تاز، آميلاز، كاتالاز در هضم غذا مفيد است.
عناصر ديگر عسل: گلوكز، لولز، ساكارز، دكسترين، مواد البر مينوئيد، سولفاتها، انورتين، آب…
عسل داراى ويتامينها شش گانه (A,B,C,D,K,E) و برخى هم قائل به ويتامين «PP» هستند .
در كتاب « مع الطب فى القرآن الكريم »آمده است:
« حدود 70 مواد معدنى تخميرى و ويتامينها درعسل وجود دارد، و براى درمان يا تقويت يا پيشگيرى امراض پوستى، گوارشى قلب و دندان، تقويت رشد طفل، سرطان، تنفس، كبد، صفرا، چشم و گوش، بينى، مرض زنان و تقويت نسل و بچه و… مؤثر است » .
عسل مهمترين مواد قندى طبيعى است و تاكنون 15 نوع قند كشف شده است.
بوعلى سينا دركتاب « قانون طب » مىنويسد: « عسل، دهانه رگها را باز مىكند رطوبتها را از بين مىبرد و مانع گنديدگى گوشت مىشود و حس شنوائى را نيرو مىدهد و نم چشم را از بين مىبرد و علاج خناق و لوزتين است عسل، اشتها برانگيز و توانبخش معده است.
عسل پاد زهر، افيون خوردگى و نيش حشرات است.
عسل آب پز، براى ريزش بول تأثير بسزايى دارد. »
عسل از جمله درمان بيمارىهاى: اعصاب، بىخوابى، درد پهلو، سياتيك، ديفترى، مرض كم خونى، بيمارىهاى استخوان، ريه، ايجاد رشد و نيرو، كمى و زيادى فشار خون راعلاج مىكند، امراض كبد، و هم چنين فوائد زيادى براى درمان « يرقان » دارد.
خوردن عسل، در حال ناشتا، براى زخم معده و اثنى عشر و كاهش ترش كردن معده مفيد است. براى تنظيم قند خون مؤثر است. ضد عفونى كننده مجارى ادرار است هم چنين در پيشگيرى از زكام مفيد است .
نوشتهاند كه در مصر، عسل چندين هزار ساله پيدا شد و فاسد نشده است . چون داراى اسيد فرميك است و عسل را فاسد نمىكند.
عسل داراى عوامل قوى ضد ميكرب است. و ميكروبهاى كه عامل بيمارى انسانها هستند قادر به ادامه حيات در عسل نيستند، از جمله وجود آب اكسيژنه درعسل موجب از بين رفتن ميكروب است و هيچ گونه قارچى در آن رشد نمىكند.
براى رشد كودكان و گلبولهاى قرمز خون و درآمدن دندان، جلوگيرى از اسهال و سوء تغذيه و… مفيد است.
تحقيقات نشان داده است كه زنبور داران كمتر مبتلا به سرطان مىشوند.
عسل
عسل غذائى است لذيذ كه از زنبور عسل به دست مىآيد و اكثر مردم به آن تمايل دارند و قرآن نيز بدان پرداخته است.
« فيه شفاء للناس » « خوردن عسل براى مردم شفاء است ».
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمودند: « لم يستشف المريض بمثل شربة العسل » « هيچ مريضى، به مثل نوشيدن عسل شفاء پيدا نمىكند ».
واژه « شفا » در هيچ جاى از قرآن درباره خوردنىها نيامده است، مگر براى عسل. و يك سورهاى از قرآن، اختصاص به نحل ( يعنى ؛ زنبور عسل) داده شد. قرآن درباره وحى به زنبورعسل مىفرمايد: ما به زنبور عسل وحى كرديم ( وحى غريزى ) كه خانههايشان را روى كوهها و درختها برگزينند و بخورند از هر ميوهاى ( خوردن در اين جا مجاز است منظور نوشنده است ) و از شكمهايشان، شرابى خارج مىشود كه رنگهايش مختلف است كه آن شراب، براى مردم شفا بخش است .
فوايد طبى زيتون
زيتون، براى تنبلى كبد و مرض قند، نافع است.
خوردن روغن زيتون، براى باز كردن رنگهاى تيره معجزه مىكند.
استفادهى يك قاشق در حال ناشتا براى دل دردها مفيد و مجارى روده و كبد و كيسه صفرى را به فعاليت مىاندازد.
تقويت اعصاب، دفع عوارض كليهها، سنگهاى صفراوى اشتهاآور بودن، مؤثر است.
ماليدن در بدن، به نرمى پوست مىافزايد.
روغن زيتون كهنه هفت ساله، در تسكين دردهاى و درد مفاصل مفيد است.
ماليدن روغن تا 10 روز، براى دفع ريزش مو تأكيد شده است.
بچههايى كه داراى استخوان نرم و كم خون هستند، مالش روغن مفيد است.
مخلوط روغن زيتون با سير و با كوبيدن با هم، براى رماتيسم و درد عضلات و اعصاب مؤثر است .
روغن زيتون، ضد سم سرب است و در رفع يبوست بسيار نيكوست.
زيتون، ترشحات سيب آدم و صفرا را زياد مىكند.
لكههاى ناخن را از بين مىبرد. براى تقويت چشم و ريزش آب چشم مفيد است و خوردنش به افراد چاق و بلغمى تأكيد شده است.
اگر زيتون داغ را روى نيش عقرب بمالند، براى تسكين درد مفيد.
مخلوط كردن زيتون و عسل براى تقويت قوه و باه مفيد است.
در كم كردن فشار خون مؤثر است و هم چنين تب بر هم مىباشد .
« محمد محمود عبدالله » درباره فوائد زيتون مىنويسد:
« زيتون، كبد را با نشاط مىكند و دستگاه گوارش را تقويت مىكند، پوست را لطيف، و رشد انسان را قوى، و ضد سموم بدن تسكين دردهاى شكم است، و براى تقويت مو و براى امراض پوستى و تقويت اعصاب و تقويت نور چشم مفيد است.»
با توجه به فوايد روغن زيتون، لازم است به مصرف روزانه خود درآوريم. هم چنين نشان دهنده اهتمام اسلام به مصرف غذايى انسانها دارد.
زيتون
خداوند در چند جاى از قرآن، نام زيتون را بيان كرده است، از جمله: تين:
1، انعام: 99، مؤمنون: 20.
« من شجرة مباركة زيتونة » ؛ « درخت زيتون كه مبارك است ».
مردمان گذشته، روغن زيتون را به دو صورت استفاده مىكردند:
الف: براى مصرف خوراكى ؛ ب. براى ماليدن و چرب كردن بدن.
روايتها نيز به خوردن زيتون ( البته در حد تعادل ) ، و ماليدن آن به بدن راتوصيه نمودهاند.
روغن زيتون در بعضى از احاديث « طعام انبياء » ، و در بعضى ديگر « طعام المسلمين » ناميده شد. اين خود نشان دهنده آن است كه انبياء و مسلمين، اهتمام خاصى به روغن زيتون داشتهاند و نشان دهنده آن است كه داراى فوايد زيادى براى سلامتى و تندرستى انسان است.
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمودند: « روغن زيتون را تناول كنيد و هم چنين بدن خود را روغن مالى كنيد كه با اين عمل، شيطان 40 روز وارد بدن شما نمىشود» .
شيطان از ماده « شطن »، « يشطن » به معنى، « موجود شرور و ضرر زننده »آمده است - و اختصاص به ابليس مطرود درگاه الهى ندارد و هر چيزى و هر كسى به ديگرى ضررى برساند ؛ نام شيطان صدق مىكند . در اين روايت با توجه به صدر آن، شيطان به « ميكرب» تفسير شده است، كه به انسان ضرر مىرساند.
آثار پاكيزگي
الف) دنيوي
از برخي روايات گذشته چنين استفاده ميشود كه مراعات كردن اصول بهداشت ثمراتي را در پي دارد كه بعضي از آنها عبارتند از طولاني شدند عمر، بالا رفتن سطح سلامت و توانائي بشر، تأمين رفاه جسمي و رواني، جلب رضايت و محبوبيت خداوند، دوري از شباهت داشتن به يهودان، تكميل شدن ايمان، عمل به اقتضاي فطرت، افزون شدن فصاحت انسان، و به خشم آوردن شيطان، نام نيك پيدا كردن، محو شدن بوي بد در انسان، احياي قلب، بينيازي از طبيب، بركت در رزق و جلوگيري از تهيدستي، نجات از اضطراب و پريشاني، اتمام نعمت از ناحيه پروردگار، از بين رفتن كسالت و تنبلي، مصونيت از وسواس شيطاني، و بالأخره اينكه اقتدا به سيره و سنّت پيامبران و دهها مورد ديگر از آثار بسيار نيك مراعات اصول بهداشت جسم و جان شمرده شده است.
ب) اخروي
اصولاً همه اعمال انسان در دنيا بازتاب آخرتي دارد چرا كه دنيا در كلام دين مزرعه و مقدمه آخرت معرفي شده است و مسئله مورد بحث ما نيز از اين قاعده مستثني نيست، اهميت دادن به مسئله بهداشت ظاهر و باطن همانطور كه داراي ثمرات دنيوي است، ثمرات اخروي را نيز در بر دارد كه به برخي از آنها كه رواياتشان ملاحظه شد اشاره ميگردد.
برخي از ثمرات اخروي آن عبارتند از، دخول در بهشت، هفتاد برابر شدن ثواب نماز، پذيرفته شدن نماز، سپري در برابر آتش، آسان شدن حساب و كتاب، حفظ دين، سلامت دل، فرو ريختن گناهان، دسترسي به اجر شهيد و شهادت، ديدار خداوند با جسم و جان پاكيزه، در زمره نيكان قرار گرفتن و دهها مورد ديگر كه از ثمرات اخروي مراعات بهداشت جسم و جان شمرده شده است.
رعايت آداب سفره و سلامت جسم و جان
اين موضوع نيز در بهداشت آدمي نقش فراواني دارد و اسلام در اين راستا توصيههاي اكيدي كرده است، امام مجتبي(ع) در برخي از آداب سفره فرموده است «بايد لقمهها را كوچك برداشته و غذا را خوب جويده و در هنگام خوردن به صورت مردم نظر نكند» و حضرت صادق(ع)فرموده است «هر كس قبل و بعد از غذا دستهايش را بشويد در اول و آخر آن غذا، به آن بركت داده شود وتا زنده است در رفاه بسر برد و از بيماري جسمي در امان ماند»و در بيان ديگر فرموده است كه پيامبر(ص) از فوت كردن در غذا يا آشاميدني نهي فرموده است و در سخن ديگر فرموده است «ظرفهاي خود را بدون در پوش نگذاريد، زيرا هر گاه روي ظرفها پوشيده نباشد شيطان در آنها آب دهان مياندازد و هر چه بخواهد از آنها بر ميدارد» از امام كاظم(ع) از آدم فرومايه سؤال شد، فرمود «كسي كه در كوچه و بازار ميخورد»و باز چنين روايت شده است كه «نشستن بر سر سفره را طولاني كنيد كه اين اوقات از عمر شما به حساب نميآيد» و از علي(ع) روايت رسيده است كه «غذاي داغ را سرد كنيد زيرا وقتي غذاي داغ در برابر پيامبر(ص) نهاده شد فرمود: «بگذاريد تا سرد شود. خداوند به ما آتش نميخوراند و بركت در غذاي سرد است. »
ازدواج و بهداشت ظاهري و باطني
در متون ديني و غير آن ثابت شده است كه ازدواج سهم به سزائي را در سلامت فرد و جامعه دارد و قرآن كريم در مقام تشويق به آن ميفرمايد: «آنهائي كه بي همسرند و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد. اگر تنگدست باشند خدا آنان را از فضل خويش توانگر كند و خدا گشايشگر و داناست»، و در آيه ديگر فرموده است «و از نشانههاي او اين است كه براي شما از خودتان همسراني آفريد، تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستي و رحمت نهاد. آري در اين (نعمت) براي مردمي كه ميانديشند بي گمان نشانه هايي است».
ازدواج و انتخاب شريك زندگي، از جهات گوناگون در سلامت جسم و روان انسان نافع است كه يكي از آنها پاسخ صحيح و مثبت دادن به غريزه جنسي است و ديگر اينكه نجات انسان است از انزوا و تنهائي، كه در صورت عدم ازدواج، انسان گرفتار آن ميگردد و در نتيجه تبعات زيان آورش را ميبيند. پيامبر اعظم(ص) در بياني فرموده است «هر كه دوست دارد كه پاك و پاكيزه خدا را ديدار كند با داشتن همسر به ديدارش رود» و در بياني ديگر فرموده است «در اسلام هيچ بنايي ساخته نشد كه نزد خداوند محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد» و در تشويق و ترغيب اين امر در سخنان ديگر پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) چنين آمده است «همسردار خفته نزد خدا فضيلت دارد بر بي همسر روزه گير شب زنده دار»، اهل و عيال اختيار كنيد، زيرا كه اين كار
روزي شما را بيشتر ميكند و يا بي همسران خود را همسر دهيد زيرا با اين كار خداوند اخلاق آنان را نيكو ميگرداند و روزيهايشان را زياد ميكند و بر جوانمرديهاي آنان ميافزايد»از سوي ديگر افرادي كه در انتخاب همسر كوتاهي ميكنند مورد مذمّت قرار گرفتهاند. امام صادق(ع) ميفرمايد: «بدترين مردگان شما بي همسرانند»و يا بدترين افراد شما بي همسران شمايند، دو ركعت نماز فرد همسردار بهتر است از هفتاد ركعت نماز فرد بي همسر»مسئله ازدواج در اسلام به لحاظ منافع فردي و اجتماعي و بهداشتي كه دارد آنقدر مورد اهتمام دين واقع شده كه روايات بسياري در ستايش افرادي است كه نسبت به ازدواج جوانان اقدام ميكنند و يا تشويق به تسريع در ازدواج دختران، و يا نكوهش مهريه سنگين و يا خدمت به زن و شوهر مطرح كردن حقوق هر يك از آنها و دهها مورد ديگر در اين راستا كه از طريق پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بيت(ع) او صادر شده است.
مداومت بر وضوء و طهارت جسم و جان
قرآن كريم ميفرمايد «اي كساني كه ايمان آورديد هرگاه براي نماز برخاستيد صورتها و دستهايتان را تا آرنج بشوييد و سرهايتان و پاهايتان را تا برآمدگي روي پا مسح كنيد… خدا نميخواهد شما در رنج بيفتيد بلكه ميخواهد كه شما را پاكيزه سازد و نعمتش را بر شما تمام كند، باشد كه سپاس، گزاريد». آيه شريفه به صراحت بيان ميكند كه وضوء موجب پاكيزگي ميشود و اين شامل طهارت باطن ميگردد. اهميت وضو به قدري است كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) اجر و مزد معنوي آن را علي الخصوص در سرماي شديد زمستان چنين فرموده است: «هر كس در سرماي شديد وضو را به طور كامل بگيرد، دو سهم اجر دارد. » و در بيان ديگري فرموده است «هر گاه بنده وضو گيرد گناهانش همچون برگهاي اين درخت فرو ميريزد» و بالأخره اينكه، نماز كه ستون و عمود دين است جز با طهارت ظاهري و معنوي انجام نميپذيرد و كليد آنرا وضو دانستهاند، اهميت طهارت ظاهري و باطن وضو نه تنها به اينجا ختم نميشود بلكه در بيان ديگر آمده است وضو روي وضو موجب ميشود كه ده ثواب ديگر بر او نوشته شود، و در سخن ديگر، خداوند توبه او را بي آنكه استغفار كند تجديد گرداند، و در كلام آخر، موجب روشنائي روي روشنائي يعني نورٌ علي نور، دانستهاند، حقيقتاً غير از اسلام كدام آئين ديگري وجود دارد كه نسبت به طهارت ظاهر و باطن اينهمه سفارش كرده باشد و پيروانش را با وعدههاي عالي نسبت به آن ترغيب نموده باشد تا آنجا كه پيامبر اكرم(ص) ميفرمايد: «در روز قيامت خداوند امّت مرا، بر اثر وضو با چهرههاي زيبا و دست و پاي سپيد محشور ميكند، و يا اينكه، كسي كه با طهارت بخوابد همانند روزه دار شب زنده دار است و يا اينكه فرموده است «زياد وضو بگير تا خداوند عمر تو را زياد كند. اگر توانستي شب و روز با طهارت باشي اين كار را بكن زيرا اگر در حال طهارت بميري شهيد خواهي بود». خلاصه اينكه حضرت رضا(ع) درباره حكمت وضو فرموده است: «براي اين كه بنده در حال مناجات با (خداوند) جبّار پاك باشد، فرمان او را اطاعت كرده از آلودگيها و نجاست پاكيزه گردد به اضافه اينكه وضو سبب از بين رفتن كسالت و زدودن خواب آلودگي و پاك ساختن دل براي ايستادن در حضور خداوند جبّار ميشود».
طهارت باطن
عمده و اساس پرهيز از هر نوع آلودگي همان طهارت باطن است و شايد دليل اصلي پاكيزگي ظاهري نيز همين باشد. چرا كه بدون دست يافتن به طهارت ظاهري رسيدن به طهارت معنوي غير ممكن ميباشد و انبياء الهي در اوج اين كمال بودند و مأموريت اصلي آنها نيز هدايت بشر به همين سمت و سو است. قرآن كريم درباره اهل بيت (ع) ميفرمايد: «جز اين نيست كه خدا ميخواهد آلودگي را از شما اهل بيت دور كند و پاك و پاكيزتان گرداند» در سخن پيامبر اعظم(ص) طهارت نخستين چيزي است كه مورد حسابرسي قرار ميگيرد، و يا هيچ نمازي بدون طهارت قبول نخواهد شد و يا طهارت بخشي از ايمان است» و اصولاً ضرورت ايمان و تقوي نيز براي پرهيز از آلودگي جان آدمي معرفي شده است، آنجا كه علي (ع) ميفرمايد: «خداوند ايمان را براي پاك شدن از شرك واجب فرموده است و باز فرموده: (كه تقواي الهي داروي بيماري دلهاي شماست و پاك كننده آلودگي جانهايتان). چه اين كه حضرت در مقام ديگر فرموده است «حال كه از پاكيزه بودن چارهاي نداريد پس خود را از پليدي عيوب و گناهان پاك كنيد. » قرآن و عترت راه وصول به طهارت روح و جان را مشخص كردند و اينك به برخي از آنها اشاره ميگردد.
الف) اجتناب از پرخوري
اين مورد نه تنها در طهارت جسم بلكه در سلامت جان نيز بسيار اهميت دارد. در كلام بزرگان چنين آمده است كه «ابغض الاشياء بطنٌ مملو» يعني مبغوضترين چيزها شكم پر است، در سخن ديگري آمده است «لا تميتوا القلب بكثرة الطعام فانّ القلوب تموت كالزّرع اذا كثر الماء» يعني «با زياد خوردن قلب را نميرانيد چرا كه قلب مانند زراعت است. همانطور كه اگر به زراعت آب زياد داده شود از بين ميرود قلب انسان نيز از پرخوري صدمه ميبيند»
در جرياني معروف آمده است كه طبيبي وارد مدينه شد تا بيماران آن شهر را مداوا نمايد هر چه صبر كرد كسي به او مراجعه نكرد. وقتي علّت آن را پرسيد، به وي گفته شد، دين ما آموخته است كه وقتي اشتهاء به غذا نداري از خوردن آن پرهيز كن و هرگاه هم كه با ميل و رغبت مشغول غذا خوردن هستي، كمي قبل از سير شدن از غذا دست بكش، و همين امر موجب شد كه كمتر كسي مريض شود، لذا به طبيب هم نيازي ندارند. آري با قطع نظر از صحت و سقم تاريخي اين داستان، اين مسئله ثابت شده است كه علت اصلي بسياري از بيماريهاي جسمي و روحي پرخوري و زياده روي در آن است. و پيامبر اعظم(ص) نيز مؤمن را از پرخوري بريء دانسته است. آنجا كه ميفرمايد: «كافر هفت شكم دارد و مؤمن يك شكم و يا مؤمن به اندازه شكمش ميآشامد و اسراف نميكند ولي كافر حريص است و هرچه ميآشامد سير نميشود» در همين راستا علي(ع) به فرزندش امام حسن(ع) ميفرمايد: «فرزندم آيا چهار نكته به تو نياموزم كه با رعايت آنها از طبّ بي نياز شوي؟» عرض كرد: «چرا، اي اميرمؤمنان» حضرت فرمود: «تا گرسنه نشدي غذا نخور و هنوز اشتها داري از غذا دست بكش و غذا را خوب بجو و قبل از خوابيدن قضاي حاجت كن. اگر اين نكات را رعايت كني از مراجعه به طبيب بي نياز ميشوي» اصولاً روزه كه در شرع اسلام به عنوان يكي از واجبات رسمي و فروع دين تشريع شده داراي ثمرات بسياري است كه يكي از آنها طهارت جسم و جان است، تا آنجا كه دربارهاش فرمودند «صوموا تصحّوا» يعني روزه بگيريد تا سالم بمانيد. و باز در حديث ديگري آمده است كه «بر شما باد روزه گرفتن كه آن رگهاي شهوت را ميبُرد و سرمستي را ميبَرد» تا آنجا كه در كلام پيامبر اعظم(ص) آمده است كه «برترين جهاد روزه گرفتن است»
آفتهاي پرخوري
گرچه برخي از مضرات پرخوري از احاديث گذشته نمايان شد اما در اينجا به بخش ديگري از آنها اشاره ميگردد. در بيانات پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است كه: «از پرخوري بپرهيزيد كه دل را سخت ميكند و اعضاي بدن را در طاعت خدا تنبل ميسازد و همتها را از شنيدن پند و اندرز كر مينمايد»و در همين راستا علي(ع) فرموده است «هر كس خوراكش زياد باشد سلامتياش كم ميشود و بار زندگي بردوش او سنگين گردد» و در جاي ديگر فرموده است: «سيري، پارسائي را نابود ميكند، سيري چه ياور خوبي براي گناهان است، تيزهوشي و پرخوري با هم جمع نميشوند، هرگاه شكم از طعام مباح انباشته شود دل از ديدن خير و صلاح كور شود»و باز فرموده است: «گرسنگي كشيدن چه ياور خوبي است در به بند كشيدن نفس و در هم شكستن عادتهاي آن» و حضرت رضا(ع) فرموده است «هر كه ميخواهد تندرست و داراي بدني لاغر و چابك باشد از شام شبش كم كند»
ب) اجتناب از بيكاري و پرخوابي
يكي ديگر از عواملي كه در سلامت جسم و جان مؤثر است كار كردن و پرهيز از پرخوري است. پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است «روز قيامت سختترين حسابرسي را كسي دارد كه كارهايش را ديگران انجام دهند و خودش بيكار بگردد. گو اينكه كار كردن موجب رنج و زحمت است اما بيكاري موجب فساد و تباهي»(43) و در بيان ديگرش فرموده است «خداوند از شخص تندرست و بيكار كه نه در كار دنياست و نه در كار آخرت نفرت دارد»(44) و در همين راستا از حضرت نقل شده است كه ميفرمايند: «از پرخوري بپرهيزيد كه صاحب خود را در قيامت تهيدست ميگذارد»اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: «چه بسيار خوابهاي شبانه كه تصميمات روز را بر هم زده است» امام باقر(ع) ميفرمايد «كه موسي(ع) به خداوند عرض كرد: كدام بندهات نزد تو منفورتر است؟ فرمود: مردار شب و بيكاره روز» و در بيان حضرت صادق(ع) است كه «پرخوابي باعث از دست رفتن دين و دنياست» و بالأخره اينكه امام هفتم(ع) در چند بيان جداگانه فرمودند: «چشمانت را به پرخوابي عادت نده زيرا كه چشمها، نا سپاسترين عضو بدن هستند و يا خداوند از بنده پرخواب بيكار نفرت دارد».
آفتهاي بيكاري و پرخوابي
از مجموع روايات گذشته چنين بر ميآيد كه برخي از مضرّات بيكاري و پرخوابي عبارتند از مورد تنفر خداوند قرار گرفتن، فساد و تباهي دامن گير شدن، تهيدستي در قيامت، بر هم زدن تصميمات روز، از دست دادن دين و دنيا، نا سپاس شدن در برابر پروردگار و دهها زيانهاي جسمي و روحي ديگر كه در زبان روايات اهل بيت(ع) بيان شده است.
ج) مراقبت كردن از پاكي دل
شايد بتوان گفت كه بهداشت باطني چيزي غير از پاكي دل نباشد. مراقبت از آلودگيهاي دل و صفا دادن به آن همان طهارت جان و روح آدمي است. پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) ميفرمايد: «خداوند تبارك و تعالي به چهرهها و داراييهاي شما نمينگرد بلكه به دلها و كردههاي شما مينگرد»و در جاي ديگر فرموده است: «اگر شيطانها بر گرد دلهاي آدميان نميگشتند، هر آينه انسانها ملكوت را ميديدند» و از حضرت مسيح(ع) نقل شده است كه، «اگر شهوتها دلها را از هم ندرند و طمع، آلودهشان نسازد و نعمت برخورداري آنها را سخت نگرداند، بزودي ظرفهاي حكمت خواهند شد» و امام مجتبي(ع) فرموده است: «سالمترين دلها دلي است كه از شبهات پاك باشد» و امام باقر(ع) فرموده است: «هيچ دانشي چون سلامت جويي نيست و هيچ سلامتي چون سلامت دل نيست».
اصولاً گناه سبب پريشاني دلها ميشود و از اسلوبشان باز ميدارد و آرامش دلها و آسايش آنها را از هم ميپاشد و بدين خاطر است كه علي(ع) ميفرمايد: «هيچ دردي براي دلها، دردناكتر از گناهان نيست» و در بيان ديگر بهداشت باطن و پرهيز از دردهاي روحي را حتي مقدمه بهداشت جسم شمرده است، آنجا كه علي(ع) فرموده است: «همانا پرواي از خدا، داروي درد قلوب شماست و بينا كننده دلهايتان و شفا بخش بيماري جسمهايتان و اصلاح كننده تباهي سينه هايتان و پاك كننده آلودگي جانهايتان و زداينده ي نابينايي ديدگانتان»و بالأخره در بيان ديگر، گناهان را اساس ويراني دلها شمرده است. زيرا كه فرموده است: «هيچ دردي براي دلها دردناكتر از گناهان نيست».
عوامل نشاط دل و بهداشت باطن
پيامبر اكرم(ص) در حديثي ياد مرگ و تلاوت قرآن را و در حديث ديگر خداو تلاوت قرآن را و در روايت ديگر موعظه و حكمت را موجب نشاط باطن ميداند. چه اين كه در همين راستا امام صادق(ع) استغفار را سبب حيات دل و طهارت باطن ميدانند. همچنين پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) ميفرمايد: «اگر ميخواهي دلت نرم شود مستمند را اطعام كن و بر سر يتيم دست نوازش بكش» و يا اينكه فرموده است «دلهاي خود را به رقّت عادت دهيد و زياد بينديشيد و از خوف خدا بسيار بگرييد»