طهارت باطن
طهارت باطن
عمده و اساس پرهيز از هر نوع آلودگي همان طهارت باطن است و شايد دليل اصلي پاكيزگي ظاهري نيز همين باشد. چرا كه بدون دست يافتن به طهارت ظاهري رسيدن به طهارت معنوي غير ممكن ميباشد و انبياء الهي در اوج اين كمال بودند و مأموريت اصلي آنها نيز هدايت بشر به همين سمت و سو است. قرآن كريم درباره اهل بيت (ع) ميفرمايد: «جز اين نيست كه خدا ميخواهد آلودگي را از شما اهل بيت دور كند و پاك و پاكيزتان گرداند» در سخن پيامبر اعظم(ص) طهارت نخستين چيزي است كه مورد حسابرسي قرار ميگيرد، و يا هيچ نمازي بدون طهارت قبول نخواهد شد و يا طهارت بخشي از ايمان است» و اصولاً ضرورت ايمان و تقوي نيز براي پرهيز از آلودگي جان آدمي معرفي شده است، آنجا كه علي (ع) ميفرمايد: «خداوند ايمان را براي پاك شدن از شرك واجب فرموده است و باز فرموده: (كه تقواي الهي داروي بيماري دلهاي شماست و پاك كننده آلودگي جانهايتان). چه اين كه حضرت در مقام ديگر فرموده است «حال كه از پاكيزه بودن چارهاي نداريد پس خود را از پليدي عيوب و گناهان پاك كنيد. » قرآن و عترت راه وصول به طهارت روح و جان را مشخص كردند و اينك به برخي از آنها اشاره ميگردد.
الف) اجتناب از پرخوري
اين مورد نه تنها در طهارت جسم بلكه در سلامت جان نيز بسيار اهميت دارد. در كلام بزرگان چنين آمده است كه «ابغض الاشياء بطنٌ مملو» يعني مبغوضترين چيزها شكم پر است، در سخن ديگري آمده است «لا تميتوا القلب بكثرة الطعام فانّ القلوب تموت كالزّرع اذا كثر الماء» يعني «با زياد خوردن قلب را نميرانيد چرا كه قلب مانند زراعت است. همانطور كه اگر به زراعت آب زياد داده شود از بين ميرود قلب انسان نيز از پرخوري صدمه ميبيند»
در جرياني معروف آمده است كه طبيبي وارد مدينه شد تا بيماران آن شهر را مداوا نمايد هر چه صبر كرد كسي به او مراجعه نكرد. وقتي علّت آن را پرسيد، به وي گفته شد، دين ما آموخته است كه وقتي اشتهاء به غذا نداري از خوردن آن پرهيز كن و هرگاه هم كه با ميل و رغبت مشغول غذا خوردن هستي، كمي قبل از سير شدن از غذا دست بكش، و همين امر موجب شد كه كمتر كسي مريض شود، لذا به طبيب هم نيازي ندارند. آري با قطع نظر از صحت و سقم تاريخي اين داستان، اين مسئله ثابت شده است كه علت اصلي بسياري از بيماريهاي جسمي و روحي پرخوري و زياده روي در آن است. و پيامبر اعظم(ص) نيز مؤمن را از پرخوري بريء دانسته است. آنجا كه ميفرمايد: «كافر هفت شكم دارد و مؤمن يك شكم و يا مؤمن به اندازه شكمش ميآشامد و اسراف نميكند ولي كافر حريص است و هرچه ميآشامد سير نميشود» در همين راستا علي(ع) به فرزندش امام حسن(ع) ميفرمايد: «فرزندم آيا چهار نكته به تو نياموزم كه با رعايت آنها از طبّ بي نياز شوي؟» عرض كرد: «چرا، اي اميرمؤمنان» حضرت فرمود: «تا گرسنه نشدي غذا نخور و هنوز اشتها داري از غذا دست بكش و غذا را خوب بجو و قبل از خوابيدن قضاي حاجت كن. اگر اين نكات را رعايت كني از مراجعه به طبيب بي نياز ميشوي» اصولاً روزه كه در شرع اسلام به عنوان يكي از واجبات رسمي و فروع دين تشريع شده داراي ثمرات بسياري است كه يكي از آنها طهارت جسم و جان است، تا آنجا كه دربارهاش فرمودند «صوموا تصحّوا» يعني روزه بگيريد تا سالم بمانيد. و باز در حديث ديگري آمده است كه «بر شما باد روزه گرفتن كه آن رگهاي شهوت را ميبُرد و سرمستي را ميبَرد» تا آنجا كه در كلام پيامبر اعظم(ص) آمده است كه «برترين جهاد روزه گرفتن است»
آفتهاي پرخوري
گرچه برخي از مضرات پرخوري از احاديث گذشته نمايان شد اما در اينجا به بخش ديگري از آنها اشاره ميگردد. در بيانات پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است كه: «از پرخوري بپرهيزيد كه دل را سخت ميكند و اعضاي بدن را در طاعت خدا تنبل ميسازد و همتها را از شنيدن پند و اندرز كر مينمايد»و در همين راستا علي(ع) فرموده است «هر كس خوراكش زياد باشد سلامتياش كم ميشود و بار زندگي بردوش او سنگين گردد» و در جاي ديگر فرموده است: «سيري، پارسائي را نابود ميكند، سيري چه ياور خوبي براي گناهان است، تيزهوشي و پرخوري با هم جمع نميشوند، هرگاه شكم از طعام مباح انباشته شود دل از ديدن خير و صلاح كور شود»و باز فرموده است: «گرسنگي كشيدن چه ياور خوبي است در به بند كشيدن نفس و در هم شكستن عادتهاي آن» و حضرت رضا(ع) فرموده است «هر كه ميخواهد تندرست و داراي بدني لاغر و چابك باشد از شام شبش كم كند»
ب) اجتناب از بيكاري و پرخوابي
يكي ديگر از عواملي كه در سلامت جسم و جان مؤثر است كار كردن و پرهيز از پرخوري است. پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است «روز قيامت سختترين حسابرسي را كسي دارد كه كارهايش را ديگران انجام دهند و خودش بيكار بگردد. گو اينكه كار كردن موجب رنج و زحمت است اما بيكاري موجب فساد و تباهي»(43) و در بيان ديگرش فرموده است «خداوند از شخص تندرست و بيكار كه نه در كار دنياست و نه در كار آخرت نفرت دارد»(44) و در همين راستا از حضرت نقل شده است كه ميفرمايند: «از پرخوري بپرهيزيد كه صاحب خود را در قيامت تهيدست ميگذارد»اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: «چه بسيار خوابهاي شبانه كه تصميمات روز را بر هم زده است» امام باقر(ع) ميفرمايد «كه موسي(ع) به خداوند عرض كرد: كدام بندهات نزد تو منفورتر است؟ فرمود: مردار شب و بيكاره روز» و در بيان حضرت صادق(ع) است كه «پرخوابي باعث از دست رفتن دين و دنياست» و بالأخره اينكه امام هفتم(ع) در چند بيان جداگانه فرمودند: «چشمانت را به پرخوابي عادت نده زيرا كه چشمها، نا سپاسترين عضو بدن هستند و يا خداوند از بنده پرخواب بيكار نفرت دارد».
آفتهاي بيكاري و پرخوابي
از مجموع روايات گذشته چنين بر ميآيد كه برخي از مضرّات بيكاري و پرخوابي عبارتند از مورد تنفر خداوند قرار گرفتن، فساد و تباهي دامن گير شدن، تهيدستي در قيامت، بر هم زدن تصميمات روز، از دست دادن دين و دنيا، نا سپاس شدن در برابر پروردگار و دهها زيانهاي جسمي و روحي ديگر كه در زبان روايات اهل بيت(ع) بيان شده است.
ج) مراقبت كردن از پاكي دل
شايد بتوان گفت كه بهداشت باطني چيزي غير از پاكي دل نباشد. مراقبت از آلودگيهاي دل و صفا دادن به آن همان طهارت جان و روح آدمي است. پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) ميفرمايد: «خداوند تبارك و تعالي به چهرهها و داراييهاي شما نمينگرد بلكه به دلها و كردههاي شما مينگرد»و در جاي ديگر فرموده است: «اگر شيطانها بر گرد دلهاي آدميان نميگشتند، هر آينه انسانها ملكوت را ميديدند» و از حضرت مسيح(ع) نقل شده است كه، «اگر شهوتها دلها را از هم ندرند و طمع، آلودهشان نسازد و نعمت برخورداري آنها را سخت نگرداند، بزودي ظرفهاي حكمت خواهند شد» و امام مجتبي(ع) فرموده است: «سالمترين دلها دلي است كه از شبهات پاك باشد» و امام باقر(ع) فرموده است: «هيچ دانشي چون سلامت جويي نيست و هيچ سلامتي چون سلامت دل نيست».
اصولاً گناه سبب پريشاني دلها ميشود و از اسلوبشان باز ميدارد و آرامش دلها و آسايش آنها را از هم ميپاشد و بدين خاطر است كه علي(ع) ميفرمايد: «هيچ دردي براي دلها، دردناكتر از گناهان نيست» و در بيان ديگر بهداشت باطن و پرهيز از دردهاي روحي را حتي مقدمه بهداشت جسم شمرده است، آنجا كه علي(ع) فرموده است: «همانا پرواي از خدا، داروي درد قلوب شماست و بينا كننده دلهايتان و شفا بخش بيماري جسمهايتان و اصلاح كننده تباهي سينه هايتان و پاك كننده آلودگي جانهايتان و زداينده ي نابينايي ديدگانتان»و بالأخره در بيان ديگر، گناهان را اساس ويراني دلها شمرده است. زيرا كه فرموده است: «هيچ دردي براي دلها دردناكتر از گناهان نيست».
عوامل نشاط دل و بهداشت باطن
پيامبر اكرم(ص) در حديثي ياد مرگ و تلاوت قرآن را و در حديث ديگر خداو تلاوت قرآن را و در روايت ديگر موعظه و حكمت را موجب نشاط باطن ميداند. چه اين كه در همين راستا امام صادق(ع) استغفار را سبب حيات دل و طهارت باطن ميدانند. همچنين پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) ميفرمايد: «اگر ميخواهي دلت نرم شود مستمند را اطعام كن و بر سر يتيم دست نوازش بكش» و يا اينكه فرموده است «دلهاي خود را به رقّت عادت دهيد و زياد بينديشيد و از خوف خدا بسيار بگرييد»