حوزه علمیه فاطمیه سلاماللهعلیها شهرکرد


راهبرد و نظام راهکارهای فمینیسم در بُعد اقتصادی زندگی زنان
بر مبنای دو اصل «فردگرایی» و «تساوی مطلق میان زن و مرد»، راهبرد اصلی در چنین نگرشی در بُعد اقتصادی زندگی زنان، «برابری اقتصادی زنان با مردان» است و تنها روش دستیابی به آن، «کسب درآمد توسط زن به واسطهی اشتغال تماموقت در خارج از خانه» خواهد بود.
از نظر فمینیستها، زن و شوهر باید مانند دو هماتاقی همجنس زندگی کنند و آنچه مسلم است اینکه باید هر یک از آن دو با کسب شغل مناسب، استقلال اقتصادی خود را حفظ کنند (گراگلیا، 1383).
مبتنی بر این تفکرات، نظام راهکارهای ارائهشده توسط فمینیستها برای رسیدن به این هدف راهبردی عبارت است از:
1. تلاش جهت تصویب حقوق و تکالیف اقتصادی همسان با مردان برای زنان:
فمینیستها، به ویژه فمینیستهای اولیه، به صورت افراطی، هر قانونی را که بر اساس تفاوتهای جنسیتی شکل میگرفت، حتی اگر به نفع زنان بود، مخالف اصل برابری و در جهت تحکیم اصل تفاوت و در درازمدت به ضرر زنان تلقی می¬کردند. برای نمونه، آنها قوانین حمایتی برای زنان را نوعی توهین به زنان و در جهت تضعیف و ناتوان دانستن آنها ارزیابی میکردند و معتقد بودند هر دو جنس باید به طور مساوی، در بیرون از خانه و برای کسب درآمد خانواده کار کنند. در اجتماع نیز وظایف شغلی، مدیریتی، سیاسی و آموزشی باید به طور مساوی و فارغ از هر گونه جنسیتمحوری فراهم شود و در قوانین کار، هیچ فرقی بین زن و مرد لحاظ نشود و زنان نه تنها در حقوق و مزایا، بلکه در وظایف و مسئولیتها نیز باید کاملاً با مردان برابر باشند (رودگر، 1388).
2. تحقیر و عدم ارزشگذاری معنوی و مادی برای هر گونه فعالیت زن در خانه:
ویژگی بارز فمینیسم معاصر این است که نقش سنتی زن به عنوان همسر و مادر را مورد تحقیر قرار میدهد (گاردنر، 1386). دوبوار و فریدان، که به عنوان سردمداران موج دوم فمینیسم مطرحاند، معتقدند زنان زمانی به کمال خود میرسند که نقش سنتی خود، یعنی مادری و همسری را رها کنند و تنها به دنبال کار اقتصادی و تحصیلات باشند. به عقیدهی آنان، کار در خانه و همسری، زن را مانند یک بچه نگه میدارد و او را از محیط بیرونی جدا میکند (مژگان سخایی، 1388).
در واقع فمینیستها نگاه بسیار نامهربانانهای نسبت به زنان (خانهدار) دارند. از نظر آنان، زنان یا تولیدکننده هستند یا طفیلی! آیا اگر شما یک خانهدار و در حال پرورش نسل آینده هستید، خود را انگل به حساب میآورید؟ قربانی چطور؟ فمینیستها فکر میکنند که شما چنین هستید (پاسنو، 1383).
3. استحالهی نقشهای زن و مرد در خانواده و اجتماع به بهانهی رفع تبعیض علیه زنان:
فمینیستها معتقدند که نقشهای متفاوت زن و مرد در خانواده و اجتماع، اصلیترین عامل تبعیض علیه زنان است و آنها را همواره در جایگاه پستتری نسبت به مردان قرار میدهد. لذا به صورت افراطی سعی دارند تمام تفاوت نقشهایی را که تا کنون به دلیل ویژگیهای جسمی و روحی زن و مرد وجود داشت از میان ببرند. به عنوان مثال، میتوان به از بین بردن نقش نانآوری مرد در خانواده و در مقابل آن، ترغیب و تشویق زنان برای ایفای فعالیتهای کاملاً مردانه، همچون کار در معادن و صنایع سنگین و… اشاره نمود که حاصل آن در بلندمدت فشار مضاعف جسمی و روحی بر زنان است.
4. سست نمودن یا نابودی خانواده به عنوان اولین و اصلیترین جایگاه تبعیض و ظلم علیه زنان:
فمینیستها مهمترین مانع در برابر کسب برابری اقتصادی را وجود نقشهایی همچون نقش مادری و خانگی زن و نقش نانآوری مرد در داخل خانوادهی سنتی میدانند و خانواده و عملکرد بیولوژیک مادری را نهادهای اصلی قدرت مردان و به بردگی کشاندن زنان طبق خواستههای مردان میدانند (هیولت، 1383).
لذا فمینیسم معاصر، جنگ خود علیه نقش خانهداری را با نفی ازدواج سنتی همراه کرده است (گراگلیا، 1383). آنان همواره زنان را برای کسب استقلال و برابری تشویق به طلاق میکنند.
به گونهای که هماکنون در غرب جوانان پیشبینی میکنند که برای برپایی و حفظ یک خانوادهی پایدار، هیچ گونه حمایتی از سوی دولت نخواهند داشت و خانوادهی غربی با شیب تند به سوی افول و ازهمگسیختگی میرود (باسکرویل، 1385).
5. ایجاد برخی قوانین و ساختارهای حمایتی در اجتماع برای تسهیل ورود زن به اجتماع در شرایط همسان با مردان:
فمینیستها برای آنکه بتوانند زنان را برای اشتغال تماموقت خارج از خانه ترغیب نمایند، باید هر گونه عاملی را که موجب میشود زنان به خاطر آن از این امر صرف نظر کنند برطرف نمایند. از مهمترین این عوامل، مادر شدن و نگهداری و پرورش فرزندان است که به صورت طبیعی زن را ترغیب می¬کند بیشتر در خانه بماند؛ لیکن فمینیستها با تلاش جهت گسترش مهدکودکها برای نگهداری از کودکان به جای مادر، گسترش مراکز پیشگیری از باروری و تسهیل سقط جنین برای جلوگیری از مادر شدن ناخواستهی زنان و دادن امتیازات حمایتی و انواع بیمهها به زنان شاغل نسبت به زنان خانهدار و… تنها به دنبال آزاد نمودن زنان از هر قید و بندی هستند که ممکن است زن را از اشتغال خارج از خانه منصرف سازد (برگرفته از گراگلیا، 1386).
6. استفاده از ابزار فشار روانی، قانونی، ساختاری و اقتصادی در جهت اجبار زن برای ورود به اجتماع و کسب شغل درآمدزا:
فمینیستها برای دستیابی به اهداف خود، تنها به روشهای تشویقی اکتفا نکردند و در گام بعدی، از تمام روشهای (مالی و غیرمالی) تنبیهی برای زنانی که تصمیم میگیرند در خانه بمانند و به نقش همسری و مادری خود بپردازند استفاده کردند. در این راستا، افزایش مالیاتها و بالا بردن هزینههای زندگی، به گونهای که نتوان تنها به درآمد پدر خانواده تکیه نمود و از سوی دیگر، فشار روانی با تبلیغات گسترده در جهت تحقیر زنان خانهدار و… با این هدف صورت میگیرد (برگرفته از گراگلیا، 1386).
اصول حاکم بر نظام فکری فمینیسم
فمینیسم به عنوان یک مکتب فکری بشری، که ریشه در بنیانهای فکری و فلسفی عصر روشنگری دارد، مبتنی بر اصول متعددی چون اومانیسم، سکولاریسم، نسبیتگرایی اخلاقی، فردگرایی، لیبرالیسم و برابری است (چراغی کوتیانی، 1389).
با وجود اثرگذاری هر یک از این اصول بر نظام راهکارهای برآمده از مکتب فمینیسم، لیکن دو اصل «فردگرایی» و اصل «برابری و تساوی مطلق زن و مرد» به معنای رد هر گونه تفاوت تکوینی میان زن و مرد، در کنار هدف غایی این مکتب مبنی بر «کسب برابری مطلق میان زن و مرد»، روح کلی حاکم بر مکتب فکری فمینیسم را شکل خواهند داد.
از آنجا که اولین جریانات فمینیستی در بستر لیبرالیسم شکل گرفت، شعار برابری به تبع آموزههای لیبرالی، مورد توجه فمینیستها واقع شد و مبالغه نیست اگر بگوییم محوریترین و چالشانگیزترین آموزهی فمینیسم که از سویی تأثیرگذارترین آموزهی فمینیستی در عرصهی عمل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی نیز محسوب میشد، آموزهی «برابری» است (رودگر، 1388).
ضرورت توجه به امنیت اقتصادی زنان
به دلیل پیچیدگی جوامع کنونی و افزایش گسترهی نیازهای مالی، دغدغهی رفع این نیازها بیش از گذشته ذهن انسانها را به خود مشغول نموده است؛ به گونه¬ای که در صورت عدم رفع آن یا به عبارتی، نبود امنیت اقتصادی، سایر ابعاد امنیت، همچون امنیت روانی، اخلاقی، عاطفی و… در زندگی افراد تحت تأثیر قرار میگیرد و در نتیجه، کسب آسایش و آرامش، که اصلیترین نیاز افراد در زندگی است، آسیب خواهد دید.
اصطلاح «امنیت اقتصادی» را میتوان به دو معنا در زندگی افراد به کار برد:
الف) «امنیت اقتصادی» به معنای آرامش و امنیت روانی فرد از وجود پشتوانهای اقتصادی در جهت رفع دغدغهی نیازهای مالی در طول دوران زندگی.
ب) «امنیت اقتصادی» به معنای وجود قوانین و ساختارهایی در اجتماع که ضمن به رسمیت شناختن استقلال مالی فرد، بتواند از هر گونه مالکیت دارایی، ثروت یا منافع اقتصادی او صیانت کند و محیط امنی را برای فعالیت اقتصادی او در اجتماع فراهم آورد.
البته در حالی که غالباً مراد از امنیت اقتصادی معنای دوم آن است، لیکن در این متن تأکید بر امنیت اقتصادی زنان در معنای اول خواهد بود. به عبارت دیگر، در این متن قصد داریم نظام راهکارهایی را که الگوی فمینیستی جهت کسب آرامش و امنیت روانی زنان برای رفع دغدغههای مالی که در تمام طول زندگیشان با آنها مواجه هستند را با الگوی اسلامی آن مقایسه کنیم و از این طریق، الگوی مناسب برای جمهوری اسلامی را ارائه دهیم.
با توجه به این معنا، امنیت اقتصادی را میتوان به دو جزء امنیت کوتاهمدت (که در رابطه با نیازهای روزمرهی فرد مانند خوراک و پوشاک و مسکن و رفاه عمومی مطرح میشود) و امنیت بلندمدت (که در رابطه با دورنمایی است که فرد از آیندهی وضعیت اقتصادی خود ترسیم میکند، مانند وضعیت رفاهی فرد در دوران کهنسالی یا فقدان همسر) تقسیم نمود.
هر گونه نقصی در تأمین هر یک از اجزاء یا نبود الگویی اطمینانبخش در این زمینه، سبب خواهد شد که زنان احساس امنیت برای تأمین نیازهای اقتصادی خود را از دست بدهند و خود به دنبال راهی در جهت تأمین آن به واسطهی کسب شغلی صرفاً درآمدزا باشند؛ در حالی که بهترین و کمآسیبترین مدل اشتغال زنان در جامعه مشاغلی است که متناسب با شأن و شرایط جسمی و روحی زنان باشد که از سویی رشد و کمال فردی آنها را موجب شود و از سوی دیگر، در راستای ایفای نقش مؤثر آنها در جامعه باشد.
زمانی که زنان تنها هدفشان از فعالیت خارج از منزل، کسب پول و درآمد بیشتر باشد، تبعات گستردهای در سایر ابعاد و شئون زندگی آنها و در نتیجه، کارکرد خانواده و اجتماع خواهد داشت که از مهمترین آثار آن کمرنگ شدن جایگاه متکبرانهی زنان در مقابل مردان در جامعه، به دلیل وجود نیاز مالی و لذا به مخاطره افتادن امنیت اخلاقی زنان در جامعه در کنار عدم فرصت و امکان رشد علمی و معرفتی مناسب برای آنان خواهد بود.
مقام معظم رهبری در این رابطه میفرمایند:
«بزرگترین مشکل هم آن حالت سیطرهی مردانه بر زن است. فلا تخضن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض؛ در قرآن میگوید برای اینکه مرد (که جنس متجاوز و شروعکننده است) قدرت پیدا نکند، زن نباید در مقابل او خضوع کند؛ خضوع در زبان و سخن گفتن… ابزار زن و کمک زن در رفتن به سمت گناه، حالت وادادگی و خضوع و تواضع اوست. لذا تکبر حرام است، اما برای زنها در مقابل مرد بیگانه، جزء چیزهایی ممدوح است که متکبر باشند.» (دیدار با اعضای شورای شهر و شهرداران تهران، 13 اسفند 1384
با نگاهی به آمار و ارقام مشارکت اجتماعی زنان میتوان دریافت این مهم نیز همانند آمار قبولی دختران در دانشگاه سوار بر منحنی صعودی میتازد و زنان در عرصهی اشتغال نیز همچون تحصیل میروند تا از مردان پیشی بگیرند. با وجود این، اشتغال زنان یکی از مسائلی است که هنوز هم جای بحث دارد. از همین رو، همواره کار کردن زن در خارج از خانه، با توجه به ویژگیهای ذاتی و تأثیرگذار وی در خانواده و نقشهای بیبدیل مادری و همسری، با نگاههای منتقد همراه بوده است.
از سوی دیگر، باید در نظر داشت مشارکت اجتماعی زن، به صورتی که امروز در تعاریف ما جای گرفته، نقشهای اصلی و مهمی را که سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی برای وی در نظر گرفته است تحتالشعاع قرار میدهد. به بیان دیگر، سبک زندگی اسلامیـایرانی نه فقط خانهداری را یک شغل بسیار مهم میداند، بلکه آن قدر برای نقشهای مادری و همسری زن ارزش قائل است که دیگر نقشهای وی را در سایهی این دو وظیفهی حساس تعریف میکند، زیرا این نقشها، بر خلاف دیگر وظایف تعریفشده در ساختار جامعه، هیچ جایگزینی ندارند.
در این میان اما باید دید مفهوم اشتغال در سبک زندگی اسلامیـایرانی چیست؟
آیا خانهداری شغل نیست؟
چرا یک زن زمانی شاغل محسوب میشود که از محیط خانه فاصله بگیرد؟
اشتغال یک زن آیا وی را با تعدد نقشها مواجه نمیسازد و حتی در صورت توانایی وی برای ایفای شایستهی تمامی این نقشها، آیا روح و جسم زن دچار خمودگی و فرسودگی نمیشود؟
با توجه به نیازهای روحی فرزندان در تعامل با مادر، آیا فرزندان از اشتغال مادر آسیب میبینند؟
اشتغال زن چقدر بر تعاملات خانوادگی وی و ایفای نقش همسری اثر دارد؟
آیا میان افزایش حضور اجتماعی زنان با بالا رفتن سن ازدواج، تأخیر در فرزندآوری و کاهش رشد جمعیت کشور ارتباط معناداری وجود دارد؟
در ادامه به این سؤالات پاسخ میدهیم.
جایگاه خانهداری در سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی
شاید در نخستین گام برای بررسی آثار و پیامدهای اشتغال زنان بر خانواده و جامعه باید مفهوم اشتغال را مورد بازبینی قرار داد. اشتغال از جمله مفاهیم بنیادین و کلیدی است که در هر فرهنگی معنایی متفاوت پیدا میکند. امروز در جامعهی ما نیز اشتغال اغلب به همان معنایی رایج در غرب به کار میرود؛ یعنی کار درآمدزا. در این فرهنگ، شاغل به کسی میگویند که در ازای کار، دستمزدی دریافت کند. اما شغل در فرهنگ اسلامی بر مفهوم «کار» تأکید دارد.
کار به معنای عام هر چیزی است که برایش انرژی صرف میشود؛ چه رسمی باشد چه غیررسمی، مزدبگیر باشد یا فی سبیلالله. بنابراین تعبیر کار خانگی، خانهداری، پرورش فرزند، فعالیت زنان روستایی در بخش کشاورزی و مواردی نظیر آن نیز به مفهوم کار است. در متون دینی نیز بر این معنا از کار تأکید شده است و همه مکلف به آن هستند.
از سوی دیگر، خانهداری حتی ارزش افزوده هم دارد. برای نمونه، اگر یک ماه هزینهی کارهایی را که خانم در خانه انجام میدهد را محاسبه کنید، ارزش کار آنها مشخص خواهد شد و مشاهده خواهید کرد که خانهداری زن علاوه بر سایر محسناتی که دارد از لحاظ اقتصاد فردی نیز مقرون به صرفه است و تأثیر زیادی بر اقتصاد جامعه دارد. برآورد شده است که کار منازل بین 25 تا 40 درصد ثروت ایجادشده در کشورهای صنعتی را در بر میگیرد.1
علاوه بر این فرآیند مهم تربیتی، عاطفی، اخلاقی و… نیز بر حضور مؤثر زن در خانه مترتب است. پس میبینیم که خانهداری نه فقط شغل محسوب میشود، که در حلقههای اقتصادی جایگاه مهمی را هم به خود اختصاص میدهد.
بایدها و نبایدهای اشتغال زنان از نگاه مقام معظم رهبری
از نگاه رهبر معظم انقلاب نیز اشتغال بانوان بایدها و نبایدهایی دارد. آسیب نرسیدن به نقشهای اصیل زن، یعنی مادری و همسری، و بحث رعایت حریم محرم و نامحرم و پرهیز از اختلاط، شروط اساسی است که رهبر معظم انقلاب برای اشتغال بانوان جامعه برمیشمرند.2
بنا بر تأکید ایشان، نقشهای همسری و مادری، بر خلاف دیگر نقشهای تعریفشده در جامعه، بیبدیلاند و فقط زن میتواند از پس آن برآید.3 به تعبیر رهبر فرزانهی انقلاب، فرزندآوری و تربیت فرزند و باز کردن گره از تارهاى فوقالعاده ظریف عواطف کودک، تنها با سرانگشتان مادر امکانپذیر است تا کودک دچار عقدهی عاطفی نشود.4
از سوی دیگر، عدم رعایت حریمها میتواند نظام ارزشی و اخلاقی جامعه را به ورطهی نابودی بکشد. این اتفاق با سستی پایههای خانواده و بیاعتمادی شوهر آغاز میشود و با پوک کردن پایههای سلامت اخلاقی خانواده به جامعه نیز کشیده میشود.
بر همین اساس، میتوان اثرگذاری اشتغال بانوان بر نقشهای مادری و همسری را مورد ارزیابی قرار داد.
بایدها و نبایدهای اشتغال بانوان
اشتغال زنان مانند هر پدیدهی دیگری دارای وجوه مثبت و منفی است. در اینجا نیز باید اهمیت و تأثیرگذاری این محاسن و معایب را بر فرد، خانواده و جامعه در نظر گرفت تا بتوان به یک قضاوت کلی از ترسیم جایگاه زن در مشارکتهای اجتماعی دست یافت.
افزایش اعتماد به نفس، احساس استقلال، خودباوری و کمک به اقتصاد خانواده از محاسنی است که برای اشتغال زنان برشمرده میشود، اما چالشهای بسیاری نیز در این مسیر وجود دارد؛ چالشهایی برای خود بانوان، فرزندان، خانواده و در نهایت جامعه.
پیامدهای فردی اشتغال زنان
تحمیل فشارهای روحی و جسمی ناشی از تعدد نقشها:
اشتغال نقشهایی غیر از نقش اصلی مادری و همسری به بانوان تحمیل میکند. این تنشها گاهی سبب تغییرات کلی در خلقوخوی زنان میشود؛ به گونهای که روحیهی لطیف و ظرافتهای زنانه گاهی به طور کلی تحت تأثیر قرار میگیرد و این مهم، هم بر رشد و تعالی فردی زن اثرگذار است و هم بر روابط خانوادگی وی.
تأخیر در ازدواج:
تجرد قطعی یا تجرد تا سنین بالا امری است که در میان زنان شاغل بیشتر به چشم میخورد و استقلال مالی یکی از دلایل این پدیده است. این موضوع صرفنظر از تبعات فردی، منجر به کاهش نرخ رشد جمعیت در جامعه نیز میشود.
جابهجایی نقشها و اولویتها:
زنان شاغل گاهی آنچنان در کار خود غرق میشوند که نقشها و اولویتهایشان تغییر میکند و این تغییرات بر ارزشها و انتظارهای فرد، تفکر و تصمیمگیریهای وی تأثیر میگذارد و به مرور زمان، مسائل کاری بر مسائل خانوادگی، همسر و فرزندان اولویت مییابد.
احساس گناه در مادران شاغل:
مادران شاغل گاهی به علت نگرانی از عدم حضور در کنار فرزندشان احساس گناه میکنند که این احساس منجر به اضطراب و در نهایت، لطمه به کار و رابطهی مادر و کودک میشود و به صورت پرخاشگری، توجه بیش از اندازه به کودک و… بروز میکند.

آیتالله خامنهای در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین تاکید کردند:
-امروز برای نظام اسلامی، جنگ نظامی، احتمال ضعیفی است. لکن جهاد باقی است. در بین جهادها جهادی وجود دارد که خداوند آن را «جهاد کبیر» نام نهاده: «و جاهدهم به جهاداً کبیراً». جهاد کبیر یعنی تبعیت نکردن از دشمنی که با او در میدان مبارزه قرار گرفتهایم؛ تبعیت نکردن از دشمن در میدان اقتصاد، سیاست، فرهنگ و هنر، جهاد کبیر است. این عدم تبعیت آنقدر مهم است که خدا مرتباً پیغمبر را نسبت به آن توجه میدهد.
جوانان عزیز! آینده برای شماست؛ شمایید که باید این تاریخ را با عزتش نگه دارید.
- خرمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، در میدانی که از جنگ نظامی سختتر است؛ البته ویرانیهای جنگ نظامی را ندارد، بالعکس آبادانی به دنبال دارد اما سختیاش بیشتر است.









به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، همزمان با سوم خرداد سالروز عملیات افتخارآفرین بیت المقدس و فتح خرمشهر، صبح دیروز (دوشنبه) مراسم دانش آموختگی دانشجویان افسری و تربیت پاسداری دانشگاه امام حسین(ع) با حضور حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا برگزار شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای ورود به میدان، با حضور بر مزار شهیدان گمنام و قرائت فاتحه، یاد و خاطره شهیدان دفاع مقدس را گرامی داشتند و از خداوند متعال، علوّ درجات آنان را مسألت کردند.
فرمانده کل قوا سپس از یگانهای حاضر در میدان سان دیدند.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین جانبازان سرافراز حاضر در میدان از جمله جانبازان فداکار مدافع حرم و چند تن از خانوادههای معظم شهیدان را مورد تفقد قرار دادند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این مراسم در سخنان مهمی به تبیین منطق قرآنی و اسلامی «جهاد کبیر» به معنای «ایستادگی و تبعیت نکردن از جبهه استکبار» و ابعاد و الزامات آن در نظام جمهوری اسلامی پرداختند و با اشاره به تلاشها و برنامهریزیهای گسترده جبهه استکبار برای نفوذ و تغییر هویت نظام اسلامی، گفتند: مهمترین وظیفهی کنونی مراکز دانشگاهی و حوزوی، عناصر و جوانان مؤمن و انقلابی، و همچنین سازمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، «اقدام سنجیده و هوشمندانه برای تببین و روشنگریِ ژرفا و عمق شعارهای انقلاب» و «پرهیز از اقدامات سطحی»، «کادرسازی برای آینده»، و «تدوین علمی تجربههای متراکم و شگفتانگیز انقلاب در طول 38 سال گذشته» است.
حضرت آیتالله خامنهای با تبریک ایام ولادت قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان(عج) و همچنین گرامیداشت سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر، این روز را یکی از روزهای فراموشنشدنی در تاریخ انقلاب و نماد قدرت الهی دانستند و افزودند: در مورد عملیات آزادسازی خرمشهر و دیگر عملیاتهای دفاع مقدس، جزییات فراوانی وجود دارد که شاید بسیاری از مردم و بهویژه نسل جوان، از آنها مطلع نباشند و بر همین اساس توصیه میشود که کتابهای مربوط به این عملیاتها، حتماً مطالعه شوند.
ایشان در بیان یکی از نکات مهم در عملیات آزادسازی خرمشهر به حمایت و دست قدرت الهی اشاره و خاطرنشان کردند: امام بزرگوار، آن مردِ خدا و حکیم الهیِ واقعی، فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد.
رهبر انقلاب خاطر نشان کردند: در این منطق، هنگامی که همه تلاشها و مجاهدتها انجام و همه توان به میدان آورده و در نهایت به خدا توکل شود، دست قدرت الهی همچون پشتوانهای مستحکم به کمک خواهد آمد که نتیجهی آن، آزادسازی خرمشهر در مقابل دشمنی است که از همه امکانات تجهیزات برخوردار بود.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: با این منطق، امکان آزادسازی همه دنیای تحت سلطه استکبار، امکان آزادسازی فلسطین، و امکان اینکه هیچ ملتی مستضعف نباشد، وجود دارد.
ایشان تأکید کردند: هر ملتی که دارای این منطق باشد و تمام تلاش و مجاهدت خود را بهکار گیرد و به خدا توکل کند، قطعاً مرعوب قدرت نظامی، مالی، تبلیغاتی و سیاسی قدرتها نخواهد شد.
رهبر انقلاب با اشاره به تلاش ناموفق جبهه استکبار در طول 38 سال گذشته برای شکست انقلاب اسلامی، بهرغم استفاده از ابزارها و توطئههای گوناگون، آن را نمونه بارز پیروی از منطقِ مجاهدت و ایستادگی با توکل برخدا برشمردند و تأکید کردند: ملت ایران همچنان در صحنه است و جوانان بسیاری حاضرند که جان خود را در راه انقلاب فداکنند و این، همان چیزی است که قدرت خدا را جلب خواهد کرد.
حضرت آیتالله خامنهای این نوع رویارویی در مقابل جبهه استکبار را «جنگ نامتقارن» خواندند و گفتند: در این جنگ نامتقارن، هر دو طرف تواناییها و منابع قدرتی دارند که طرف مقابل، از آنها برخوردار نیست و منبع قدرت نظام اسلامی، اعتماد و توکل به قدرت خدا، اعتماد به پیروزی و اعتماد به قدرت اراده انسانهای مؤمن است.
ایشان با تأکید بر اینکه جنگ نامتقارن، «جنگ ارادهها» است، خاطر نشان کردند: در میدان این جنگ، اراده هر یک از دو طرف سست شود، قطعاً شکست خواهد خورد، بنابراین باید مراقب بود تا تبلیغات و وسوسههای دشمن در اراده مستحکم ما خللی ایجاد نکند.
رهبر انقلاب، این جنگ را فراتر از جنگ نظامی و نوعی «جهاد» دانستند و افزودند: امروز برای کشور ما احتمال وقوع جنگ نظامیِ سنتی بسیار ضعیف است اما مسئله جهاد باقی است و این جهاد که منطقی قرآنی و اسلامی دارد، «جهاد کبیر» و به معنای «ایستادگی، مقاومت و پیروی نکردن از کفار و مشرکین» است.
حضرت آیتالله خامنهای با تاکید بر اینکه جهاد کبیر در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هنری نیز تجلی و ظهور دارد، خاطر نشان کردند: در همه این عرصهها، بهجای تبعیت از جبهه کافران و مشرکان، باید از برنامه کاری اسلام و قرآن تبعیت کرد.
ایشان مسئله امروز جمهوری اسلامی و جبهه استکبار را موضوع «تبعیت» دانستند و گفتند: آنها تمام ابزارها، فشارها و تلاشهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و تبلیغاتی و عوامل خائن خود را بهکار گرفته اند تا نظام اسلامی را به زانو درآورند و وادار به تبعیت کنند، اما آنچه که موجب عصبانیت شدید استکبار از ملت ایران شده، آن است که مردم بهخاطر مسلمان بودن حاضر به به تبعیت از استکبار نیستند.
رهبر انقلاب، طرح موضوعاتی همچون انرژی هسته ای، قدرت موشکی و حقوق بشر را بهانه خواندند و تأکید کردند: علت اصلی همه این دشمنیها و بهانهتراشیها، تبعیت نکردن از استکبار است زیرا اگر ملت ایران حاضر به تبعیت بود، قطعاً با قدرت موشکی و انرژی هستهای کنار میآمدند و هیچگاه نامی از حقوق بشر نیز به میان نمیآوردند.
حضرت آیتالله خامنهای درخصوص موضوع موشکی یک نکته را متذکر شدند و تأکید کردند: اخیراً درمورد توان موشکی ایران جنجال بسیاری بهراه انداختهاند اما بدانند که این هیاهوها تأثیری نخواهد داشت و آنها هیچ غلطی نمی توانند بکنند.
ایشان در ادامهی تبیین علت اصلی دشمنیِ استکبار با نظام اسلامی خاطر نشان کردند: آمریکاییها تلاش زیادی میکنند تا علت اصلی این دشمنی را بر زبان نیاورند اما گاهی نیز در اظهاراتشان این مسئله فاش میشود، همچنانکه چند روز پیش یک مسئول امریکایی بعد از تکرار اتهامات همیشگی بر ضدّ ایران، ناخواسته به موضوع «ایدئولوژی» یعنی همان تفکر اسلامی اشاره کرد که موجب میشود ملت ایران زیر بار حرف زور جبهه کفر و استکبار نرود.
رهبر انقلاب، «ایستادگی»، «تبعیت نکردن از دشمن» و «حفظ هویت انقلابی و اسلامی» را عوامل اصلی اقتدار نظام اسلامی و ملت ایران دانستند و خاطر نشان کردند: آمریکا و دیگر قدرتها، از این موضوع بهشدت ناراحت هستند و چارهای هم ندارند و بر همین اساس تلاش زیادی کردند که شاید بتوانند مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی کشور را در حیطه قدرت خود درآورند اما نتوانستند و به توفیق الهی نخواهند توانست.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: وظیفه اصلی سپاه، «پاسداری از انقلاب» است، بنابراین جهاد کبیر باید سرلوحه برنامههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باشد.
ایشان با اشاره به هجمهها و تهمتهای فراوانی که علیه سپاه مطرح می شود، گفتند: علت اصلی این عصبانیتها، ایستادگی سپاه در مسیر انقلاب و حفظ جهتگیریها و روحیه انقلابی و اسلامی است.
رهبر انقلاب خطاب به جوانان کشور و دانشجویان حاضر در مراسم خاطرنشان کردند: آینده انقلاب متعلق به شما است و شما هستید که باید این تاریخ را با عزت حفظ کنید و بدانید در آینده، خرمشهرها، در پیش است؛ البته نه در میدان جنگ نظامی، بلکه در میدانی که ویرانیهای جنگ نظامی را ندارد و برعکس آبادانی نیز بهدنبال دارد اما از جنگ نظامی سختتر است.
حضرت آیتالله خامنهای از همین زاویه به تبیین ابعاد مختلف «جهاد کبیر» در عرصههای اقتصاد، فرهنگ و اجتماع پرداختند و افزودند: «تأکید بر اجرای اقتصاد مقاومتی، بخش اقتصادی این جهاد است»؛ «تأکید بر این موضوع که جوانان مؤمن، حزباللهی و انقلابی به کارهای فرهنگی خودجوش با قدرت ادامه دهند و دستگاههای فرهنگی نیز در همین جهت حرکت کنند، بخش فرهنگی این جهاد است»؛ و «تأکید بر استفاده از همه ظرفیتها و استعدادهای کشور در مسیر پیشرفت، بخش فعال اجتماعی این جهاد کبیر است».
ایشان با اشاره به اتهام ناروای برخی مخالفان این حرکت و ادعای اینکه استفاده از ظرفیتهای درونی به معنای قطع رابطه با دنیا است، افزودند: ما هیچگاه قائل به قطع رابطه با دنیا و حصار کشیدن به دور خود نیستیم بلکه میگوییم ارتباطات سیاسی و مبادلات اقتصادی داشته باشید، اما هویت و شخصیت اصلی خود را از یاد نبرید و هنگامی که می خواهید سخن بگویید و یا قرار داد امضا کنید، همچون نماینده ایران اسلامی و نماینده اسلام سخن بگویید و پشت میز قرارداد بنشینید و هوشمندانه اقدام کنید.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه جهاد کبیر نیازمند هوشمندی و اخلاص است، به تلاشها و امیدهای دشمن برای نفوذ اشاره کردند و گفتند: امروز دشمن از وارد کردن ضربه اساسی به نظام اسلامی ناامید است اما با استفاده از ابزارهای مختلف و پیچیده در صدد نفوذ است تا هویت جوان ایرانی، هویت مورد پسند آمریکا و استکبار باشد زیرا در این صورت برای پیاده کردن اهداف و نقشههای خود مشکل و هزینهای نخواهد داشت.
حضرت آیتالله خامنهای، شناخت ناقص امریکا و جبهه استکبار از ملت ایران را منشأ محاسبات غلط آنان خواندند و خاطر نشان کردند: البته آنها از نفوذ ناامید نیستند و در چنین شرایطی، وظیفه بزرگی بر دوش همهی غمخواران ملت ایران و نظام اسلامی از جمله سپاه پاسداران قرار دارد.
ایشان با تأکید بر اینکه سپاه باید همواره آمادگیهای نظامی خود را در بهترین و نوآورترین شکل حفظ کند، افزودند: اما وظیفه سپاه فقط جنگ در میدان نظامی نیست بلکه در مقطع فعلی، یکی از وظایف مهم همه دلسوزان، دوستداران و وفاداران به انقلاب از جمله سپاه، تبیین، روشنگری و آشنا کردن ذهنها با اعماق و ژرفای حقایق و شعارهای انقلاب است.
رهبر انقلاب همه را به اهتمام به موضوع تبیین و روشنگری و کارهای عمقی توصیه مؤکد کردند و گفتند: تبیین شعارهای انقلاب و روشنگری نسبت به عمق این شعارها، از لوازم اساسی تحقق جهاد کبیر است زیرا شعارهای انقلاب، همچون نشانه و شاخص، مسیر صحیح انقلاب و صراط مستقیم را نشان می دهند.
حضرت آیتالله خامنهای، احساسات و عواطف را در دنبال کردن حقایق و شعارهای انقلاب لازم اما غیرکافی دانستند و تأکید کردند: اگر این مسائل با تعمیق و ژرفنگری تبیین شوند، قطعاً ایمان و باور افراد نسبت به این شعارها، از آنها جدا نخواهد شد و ثبات دائمی خواهد داشت.
ایشان، علت اصلی چرخشهای صد و هشتاد درجهای برخی افراد در مقاطع مختلف انقلاب را، نداشتن عمق، و نگاه سطحی آنان به مسائل دانستند و خاطر نشان کردند: باید در مسائل اصلی و شعارهای انقلاب به اعماق فکر و اندیشه رفت و از راهنماییهای اساتید صالح استفاده کرد.
رهبر انقلاب، «کادر سازی برای آینده» و «تدوین علمی تجربه های متراکم سی و هشت ساله انقلاب اسلامی در فراز و نشیب های شگفت انگیز» را از دیگر الزامات جهاد کبیر برشمردند و افزودند: در این خصوص، همه مراکز دانشگاهی و حوزوی بهویژه دانشگاه امام حسین(ع)، وظیفه و مسئولیت دارند.
حضرت آیتالله خامنهای در تبیین ضرورت اقدامات عمیق، از برخی اقدامات غیرمنطقی انتقاد و تأکید کردند: گاهی برخی افراد و جوانهایی که ممکن است صالح و مؤمن هم باشند، به دلیل مخالفت با یک فرد یا یک جلسه سخنرانی، هیاهو و جنجال بهراه میاندازند و آن مجلس را بر هم میزنند، در حالیکه من از قدیم با این کارها که هیچ فایدهای نیز ندارد، موافق نبوده و نیستم، و معتقدم فایده در تبیین و کار درست و هوشمندانه است.
ایشان جوانان مؤمن و انقلابی را به هوشیاری فراخواندند و گفتند: البته گاهی برخی افراد از روی اغراض، این کارهای نادرست را انجام میدهند و سپس به گونه ای وانمود کنند که کار عناصر حزب اللهی و مومن است، بنابراین باید کاملاً هوشیار بود.
رهبر انقلاب، روشنگری عمیق و اقدامات صحیح و هوشمندانه را از وظایف اصلی برشمردند و تاکید کردند: همه این اقدامات درصورتی تأثیرگذار خواهد بود که به خداوند متعال توکل و توسل کنیم.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان سخنان خود، لازمه استحکام رابطه قلبی با خداوند را، «انس بیشتر با قرآن و تدبر در آیات الهی»، «توجه به نماز و ادای آن با حضور قلب» و «استفاده از فرصت ماههای شعبان و رمضان» دانستند.
در این مراسم سردار سرلشکر محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عامل اصلی اقتدار نظام اسلامی را ایستادگی در مقابل زیادهخواهیهای آمریکا دانست و گفت: سپاه برای خنثیسازی توطئههای دشمنان بر راهبردهایی همچون «تولید قدرت در جهت پاسداری از انقلاب»، «بازخوانی صورت و سیرت انقلاب اسلامی» و «انتقال تدابیر رهبر معظم انقلاب به سطوح عملیاتی» تمرکز کرده است.
فرمانده کل سپاه با اشاره به جنگافروزی نیابتی آمریکا از طریق رژیمهای مرتجع منطقه، خاطرنشان کرد: بیداری و مقاومت اسلامی همچنان ادامه دارد و تلاشهای نظام سلطه نمیتواند مانع استمرار انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی شود.
سرلشکر جعفری افزود: پاسداران جوان امروز آمادهاند تا در میدانهای دشوار و پیچیدهی آینده، از اسلام، انقلاب و عزت نظام اسلامی، جانانه دفاع کنند.
سردار دریادار پاسدار مرتضی صفاری فرمانده دانشگاه امام حسین (ع) نیز گزارشی از اقدامات و برنامههای علمی، فرهنگی، آموزشی و تقویت توان رزمی این دانشگاه ارائه کرد.
در این مراسم تعدادی از فرماندهان، مدیران، پژوهشگران و مبتکران، و نماینده دانشآموختگان و دانشجویان نمونه دانشگاه امام حسین(ع) هدایای خود را از دست فرمانده معظم کل قوا دریافت کردند و نماینده دانشجویان دانشگاه امام حسین(ع) نیز مفتخر به دریافت سردوشی شد.
اجرای طرح «عبادی الصالحون» از جمله برنامه های مراسم امروز میثاق پاسداری دانشجویان دانشگاه افسری امام حسین(ع) بود.
همچنین در این مراسم، یگانهای حاضر در میدان از مقابل فرمانده کل قوا رژه رفتند.


پيام امام خميني (ره) به مناسبت آزادسازي خرمشهر
حضرت امام خميني (ره) سوم خرداد 1361 مصادف با 30 رجب 1402 پيامي خطاب به ملت ايران صادر فرمودند.
متن این پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحيم
با تشكر از تلگرافاتي كه در فتح خرمشهر به اينجانب شده است، سپاس بي حد بر خداوند قادر كه كشور اسلامي و رزمندگان متعهد و فداكار آن را مورد عنايت و حمايت خويش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصيب ما فرمود. اينجانب با يقين به آنكه ما «النصر الا من عندالله» از فرزندان اسلام و قواي سلحشور مسلح، كه دست قدرت حق از آستين آنان بيرون آمد و كشور بقيهالله الاعظم _ ارواحنا لمقدمه الفداء - را از چنگ گرگان آدمخوار كه آلتهايي در دست ابرقدرتان خصوصا آمريكاي جهانخوارند بيرون آورد و نداي «الله اكبر» را در خرمشهر عزيز طنينانداز كرد و پرچم پرافتخار «لا اله الا الله» را بر فراز آن شهر خرم - كه با دست پليد خيانتكاران قرن به خون كشيده شده و «خونين شهر» نام گرفت _ [بيافراشت] تشكر ميكنم. و آنان فوق تشكر امثال من هستند. آنان به يقين مورد تقدير ناجي بشريت و برپاكنندهي عدل الهي در سراسر گيتي _ روحي لتراب مقدمه الفداء _ ميباشند. آنان به آرم ما رميت اذ رميت ولكن الله رمي مفتخرند.
مبارك باد و هزاران بار مبارك باد بر شما عزيزان و نور چشمان اسلام اين فتح و نصر عظيم كه با توفيق الهي و ضايعات كم و غنايم بيپايان و هزاران اسير گمراه و مقتولين و آسيبديدگان بدبخت كه با فريب و فشار صدام تكريتي، اين ابرجنايتكار دهر، به تباهي كشيده شدهاند، سرافرازانه براي اسلام و ميهن عزيز افتخار ابدي به هديه آورد. و مبارك باد بر فرماندهان قدرتمند كه فرماندهان چنين فداكاراني هستند كه ستارهي درخشندهي پيروزيهاي آنان بر تارك تاريخ تا نفخ صور نورافشاني خواهد كرد. و مبارك باد بر ملت عظيمالشأن ايران اينچنين فرزندان سلحشور و جان بركفي كه نام آنان و كشورشان را جاويدان كردند. و مبارك باد بر اسلام بزرگ اين متابعاني كه در دو جبههي جنگ با دشمن باطني و دشمنان ظاهري پيروزمندانه و سرافراز امتحان خويش را دادند و براي اسلام سرافرازي آفريدند.
و هان اي فرزندان قرآن كريم و نيروهاي ارتش و سپاهي و بسيج و ژاندارمري و شهرباني و كميتهها و عشاير و نيروهاي مردمي داوطلب و ملت عزيز، هوشيار باشيد كه پيروزيها هرچند عظيم و حيرتانگيز است شما را از ياد خداوند كه نصر و فتح در دست اوست غافل نكند و غرور و فتح شما را به خود جلب نكند؛ كه اين آفتي بزرگ و دامي خطرناك است كه با وسوسهي شيطان به سراغ آدم ميآيد و براي اولاد آدم تباهي ميآورد. و من با آنكه به همهي شما اطمينان تعهد به اسلام دارم، لكن از تذكر، كه براي مومنان نفع دارد، بايد غفلت نكنم؛ چنانچه از نصيحت به حكومتهاي همجوار و منطقه دريغ ندارم. و آنان ميدانند امروز با فتح خرمشهر مظلوم، دولت و ملت پيروزمند ما از موضع قدرت سخن ميگويد. و من به پيروي از آنان به شما اطمينان ميدهم كه اگر از اطاعت بي چون و چراي آمريكا و بستگان آن دست برداريد و با ما به حكم اسلام و قرآن كريم رفتار كنيد، از ما جز خير و پشتيباني نخواهيد ديد. و شما بدانيد آنقدر كه ابرقدرتها از صدام، اين نوكر چشم و گوش بسته، پشتيباني كردند از شماها كه قدرتهاي كوچك و حكومتهاي ضعيف هستيد پشتيباني نميكنند. و شما عاقبت اين جنايتكار و همقطار جنايتكارش شاه مخلوع را به عيان ديدهايد. قدرتهاي بزرگ بيش از آنچه از شما استفاده نمايند از شما طرفداري نميكنند. و شماها را براي منافع خويش به هلاكت ميكشند. و من نصيحت برادرانه به شما ميكنم كه كاري نكنيد كه قرآن كريم براي برخورد با شما تكليف نمايد و ما به حكم خدا با شما رفتار كنيم. و يقين بدانيد كه امثال حسني مبارك مصري و حسين اردني و ديگر هم جنايتكاران آنان براي شما نفعي ندارند و دين و دنياي شما را تباه ميكنند. و اگر با نشستهاي خود بخواهيد طرح كمپ ديويد يا فهد را كه مردهاند، زنده كنيد؛ كه ما خطر بزرگ براي كشورهاي اسلامي خصوصا حرمين شريفين ميدانيم، اسلام به ما اجازهي سكوت نميدهد و اينجانب در پيشگاه مقدس خداوند تكليف الهي خود را ادا نمودم. اكنون دست تضرع و دعا به سوي خالق يكتا بلند كرده و به قواي مسلح اسلام و فداكاران قرآن كريم و ميهن عزيز ايران دعا ميكنم، و سلامت و سعادت و پيروزي آنان را خواستار هستم.
سلام و درود بيپايان بر فرماندهان متعهد قواي مسلح و بر رزمندگان فداكار و بر ملت دلير ايران عزيز و سرشار از شاديها. والسلام علي عبادالله الصالحين.
روحالله الموسوي الخميني