ضرورت توجه به امنیت اقتصادی زنان
ضرورت توجه به امنیت اقتصادی زنان
به دلیل پیچیدگی جوامع کنونی و افزایش گسترهی نیازهای مالی، دغدغهی رفع این نیازها بیش از گذشته ذهن انسانها را به خود مشغول نموده است؛ به گونه¬ای که در صورت عدم رفع آن یا به عبارتی، نبود امنیت اقتصادی، سایر ابعاد امنیت، همچون امنیت روانی، اخلاقی، عاطفی و… در زندگی افراد تحت تأثیر قرار میگیرد و در نتیجه، کسب آسایش و آرامش، که اصلیترین نیاز افراد در زندگی است، آسیب خواهد دید.
اصطلاح «امنیت اقتصادی» را میتوان به دو معنا در زندگی افراد به کار برد:
الف) «امنیت اقتصادی» به معنای آرامش و امنیت روانی فرد از وجود پشتوانهای اقتصادی در جهت رفع دغدغهی نیازهای مالی در طول دوران زندگی.
ب) «امنیت اقتصادی» به معنای وجود قوانین و ساختارهایی در اجتماع که ضمن به رسمیت شناختن استقلال مالی فرد، بتواند از هر گونه مالکیت دارایی، ثروت یا منافع اقتصادی او صیانت کند و محیط امنی را برای فعالیت اقتصادی او در اجتماع فراهم آورد.
البته در حالی که غالباً مراد از امنیت اقتصادی معنای دوم آن است، لیکن در این متن تأکید بر امنیت اقتصادی زنان در معنای اول خواهد بود. به عبارت دیگر، در این متن قصد داریم نظام راهکارهایی را که الگوی فمینیستی جهت کسب آرامش و امنیت روانی زنان برای رفع دغدغههای مالی که در تمام طول زندگیشان با آنها مواجه هستند را با الگوی اسلامی آن مقایسه کنیم و از این طریق، الگوی مناسب برای جمهوری اسلامی را ارائه دهیم.
با توجه به این معنا، امنیت اقتصادی را میتوان به دو جزء امنیت کوتاهمدت (که در رابطه با نیازهای روزمرهی فرد مانند خوراک و پوشاک و مسکن و رفاه عمومی مطرح میشود) و امنیت بلندمدت (که در رابطه با دورنمایی است که فرد از آیندهی وضعیت اقتصادی خود ترسیم میکند، مانند وضعیت رفاهی فرد در دوران کهنسالی یا فقدان همسر) تقسیم نمود.
هر گونه نقصی در تأمین هر یک از اجزاء یا نبود الگویی اطمینانبخش در این زمینه، سبب خواهد شد که زنان احساس امنیت برای تأمین نیازهای اقتصادی خود را از دست بدهند و خود به دنبال راهی در جهت تأمین آن به واسطهی کسب شغلی صرفاً درآمدزا باشند؛ در حالی که بهترین و کمآسیبترین مدل اشتغال زنان در جامعه مشاغلی است که متناسب با شأن و شرایط جسمی و روحی زنان باشد که از سویی رشد و کمال فردی آنها را موجب شود و از سوی دیگر، در راستای ایفای نقش مؤثر آنها در جامعه باشد.
زمانی که زنان تنها هدفشان از فعالیت خارج از منزل، کسب پول و درآمد بیشتر باشد، تبعات گستردهای در سایر ابعاد و شئون زندگی آنها و در نتیجه، کارکرد خانواده و اجتماع خواهد داشت که از مهمترین آثار آن کمرنگ شدن جایگاه متکبرانهی زنان در مقابل مردان در جامعه، به دلیل وجود نیاز مالی و لذا به مخاطره افتادن امنیت اخلاقی زنان در جامعه در کنار عدم فرصت و امکان رشد علمی و معرفتی مناسب برای آنان خواهد بود.
مقام معظم رهبری در این رابطه میفرمایند:
«بزرگترین مشکل هم آن حالت سیطرهی مردانه بر زن است. فلا تخضن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض؛ در قرآن میگوید برای اینکه مرد (که جنس متجاوز و شروعکننده است) قدرت پیدا نکند، زن نباید در مقابل او خضوع کند؛ خضوع در زبان و سخن گفتن… ابزار زن و کمک زن در رفتن به سمت گناه، حالت وادادگی و خضوع و تواضع اوست. لذا تکبر حرام است، اما برای زنها در مقابل مرد بیگانه، جزء چیزهایی ممدوح است که متکبر باشند.» (دیدار با اعضای شورای شهر و شهرداران تهران، 13 اسفند 1384