حوزه علمیه فاطمیه سلاماللهعلیها شهرکرد


.jpg)
ســــــــایه ات مستدام آیت الله…
فقط آیت الله جنتی است که ۴۰ روز روزه نذر میکند که پسر مفسدم دستگیر و اعدام شود و مثل بعضی از بزرگان به خاطر پسرش به زمین و زمان تهمت نمیزند و وقتی پسرش اعدام میشود خم به ابرو نمی آورد.
2 فقط آیت الله جنتی است که نوه اش را برای شهادت تربیت میکند و شهادت آصفش را جشن میگیرد.
3 فقط آیت الله جنتی است که وقتی پسر دیگرش علی جنتی در وزارت ارشاد خرابکاری میکند نه تنها از او دفاع نمیکند بلکه سخت ترین “انتقادها” را به او روا می دارد.
4- فقط آیت الله جنتی است که اینبار در اوج پیری و تنهائی
بدون همسر
بدون پسران
و بدون نوه
و بدون حزب و باند و مافیا
میتواند به آقابالاسرها و آقازاده ها انتقاد کند
“چون پرونده خودش پاک"است.
5- فقط آیت الله جنتی است که یار بی یار امام خمینی و امام خامنه ای است
6- فقط آیت الله جنتی است که می تواند در خطبه های نماز جمعه به هاشمی رفسنجانی بگوید “گردن کلفت”
فقط آیت الله جنتی است که می تواند هر گردن کلفتی را"رد صلاحیت"کند…
7- فقط آیت الله جنتی است که بعد از اینهمه جک و تهمت حداقل ابروهایش را بالا نمیاندازد و به جای اینکه مثل بعضی ها همه ی امکاناتی که در اختیار دارد و میتواند داشته باشد را برای پاسخگویی به منتقدان یا انتقاد از منتقدان و یا حتی فراتر از آن تهمت زدن به منتقدان و جنگ با منتقدان به خط نمی کند
8- فقط آیت الله جنتی است که می تواند شجاعانه در تریبون نماز جمعه از اعدام موسوی و کروبی و خاتمی سخن بگوید…
9-فقط آیت الله جنتی است که می تواند در میان تمسخر و خنده های فرمانداران دولت روحانی سخن بگوید و مذاکرات هسته ای را وسیله ی براندازی بداند…
10- فقط آیت الله جنتی است که می تواند قید جایگاه علمی خود (که در حد مرجعیت است) را بزند و در شورای نگهبان مقابل لیبرال ها و متحجرین بایستد و فحش بخورد…
*ســــــــایه ات مستدام آیت الله…*
.jpg)
کتابی که خواندنش را به کتاب دوستان و اهالی مطالعه سفارش می کنیم.
بریده ای از متن کتاب :
بعد از صلح امام حسن مجتبی (علیه الصلا و السلام)، کار به شکلی هوشمندانه و زیرکانه تنظیم شد که اسلام و جریان اسلامی، وارد کانال آلوده ای که به نام خلافت، و در معنا سلطنت، به وجود آمده بود نشود. این هنر امام حسن مجتبی (علیه السلام) بود. امام حسن مجتبی کاری کرد که جریان اصیل اسلام، در مجرای دیگری، جریان پیدا می کند، منتها اگر نه به شکل حکومت، زیرا ممکن نبود، لاقال دوباره به شکل نهضت جریان پیدا کند.
این دوره، دوره ی سوم اسلام است. اسلام دوباره نهضت شد.
لازم به ذکر است :
این کتاب شامل هفده فصل است که نحوه چینش عناوین فصلها، بهصورت ترتیبِ تاریخی زندگی ائمه از دوران پیامبر اعظم تا دوره امام جواد، امام هادی و امام عسکری میباشد؛ که بیانات مقام معظم رهبری درباره این سه امام بزرگوار در یک فصل ارائه شده است. در اولین فصل مروری گذرا بر زندگی سیاسی پیامبر اسلام شده؛ که توجه به وقایع این دوران بهعنوانِ آینهای تمامنما از کل زندگی ائمه و میزان و ملاکی برای شناخت حرکت جریان اصیل اسلام طی 250 سال، در ابتدا ضروری مینماید. سه فصل از این کتاب، تبیینکننده شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی بهویژه پس از حادثه عاشورا تا دوره امامت امام صادق است. اطلاع از این شرایط، به درک بهتر حرکت انسان 250 ساله در این برهه زمانی حساس کمک فراوانی میکند.
محتوای کتاب “انسان 250 ساله” به دنبال انتقال مفهومی متعالی از مسیر و مقصد زندگی مجاهدانه ائمه است و از این رو بیش از آنکه یک کتاب تاریخیِ صِرف باشد، یک فراتحلیلِ تاریخی است؛ که بهجای شرح و تفصیل وقایع زندگی ائمه، نگاهی کلگرا به زندگی هریک از معصومین با توجه به بستر تاریخی دوره مربوطه و در راستای مقصود واحدی که همه این بزرگواران دنبال میکردند ارائه میدهد. لذا آشنایی هرچه بیشتر خوانندگان محترم با تاریخ زندگی ائمه، تنفس در فضای انسان 250 ساله را دلنشینتر میکند.

یکی از محورهای بیانات راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی در دانشگاه افسری امام حسین(ع)، تاکید چند باره ی ایشان بر مسئله ی «انقلابیگری» بود.
مروری بر بیانات ایشان در سال جاری و پیش از آن، به روشنی نشان میدهد مسئله ی «انقلابی بودن» و حفظ این روحیه، یکی از دغدغهها و مطالبات جدی ایشان است.
اما انقلابی بودن و ضرورت آن چیست؟ چه لوازم و مقدماتی دارد؟ چه چیز آن را تهدید میکند و آفتهایش چیست؟
انقلابی بودن اگر برای همه ی مردم و اقشار یک خصوصیت لازم و البته تعالیبخش محسوب شود -که میشود- برای برخی افراد و اقشار یک ویژگی واجب است که نداشتن آن، نقص و ضعف محسوب میشود و در مواردی حتی میتواند خطرناک نیز باشد.
تاکید مکرر رهبرمعظم انقلاب بر لزوم انقلابی بودن نهادها و مجموعههایی مانند مجلس خبرگان، سپاه پاسداران، حوزههای علمیه، دانشجویان و به طور عمومی جوانان از این منظر قابل ارزیابی است.
فرد و مجموعه ی انقلابی، نه تنها نسبت به خود احساس مسئولیت میکند، بلکه نسبت به اطرافیان و سایر مسائل پیرامونی خود نیز حساس است.
اگر مشکلی در جای دیگری نیز ببیند، نمیگوید این قضیه در حوزه ی کاری و زندگی من نیست و بقول معروف «سری را که درد نمیکند دستمال نمیبندند»!
انقلابی کمر همت خود را بسته است و هرجا نیاز باشد حاضر است. از زندگی و آسایش و آرامش مادی و ظاهری خود میگذرد تا هدف بزرگتری را محقق سازد.
نمونه ی امروزی و حاضر این روحیه را میتوان به عیان در سیره ی مدافعان حرم مشاهده کرد.
اگر عدهای کوتهفکر از سر ناآگاهی و عدهای خائن آگاهانه شعار «نه غزه نه لبنان» سر دادند، مدافع حرم جان ارزشمند خود را آنسوی مرزها، فدای امنیت و آرامش ملت و کشورش میکند.
انقلابی از کسی طلبکار نیست. منتی بر سر کسی ندارد و سوابق و مجاهدتهایش را به رخ کسی نمیکشد. نمیگوید من مال و جان و آبرو و وقتم را صرف کردم و حالا باید ما به ازای آن را دریافت کنم!
انقلابی با خدا معامله کرده است و مزد جهاد خود را نیز از خدا میگیرد و از غربت گریزان نیست.
به فرموده ی حضرت آقا؛ «این جهاد، هوشمندی لازم دارد، این جهاد اخلاص لازم دارد. این جهاد مثل جهاد نظامی نیست که کسانی در آنجا بدرخشند و چه شهیدشان، چه زندهشان و چه جانبازشان مثل قهرمان نشان داده بشوند -که ماها افتخار میکنیم به این شهدا و این جانبازان و ایثارگران- این جهاد جهادی است که ممکن است کسی خیلی هم زحمت بکشد، امّا چهره ی او را هیچکس نشناسد؛ اخلاص لازم دارد این جهاد.»
اگر چه انقلابیها شعارهای انقلاب را بیپروا و بدون هراس از ملامت و مذمت دشمن و غافلان بر زبان دارند اما صرفاً به شعار اکتفا نمیکنند و بیش از آنکه اهل شعار باشند، مرد میدان عمل هستند.
انقلابی اهل تدبیر و محاسبه است. البته بدون شک روش محاسبه و تدبیر او با دیگران تفاوتهایی اساسی دارد.
ایستادگی در جنگ تحمیلی هشت ساله و حماسههایی مانند فتح خرمشهر با کدام عقل و محاسبه ی مادی و امروزی قابل توجیه و نتیجهگیری است؟

جملاتی کوتاه ، معانی بلند!
1-امید را از نجاری آموختم که مغازه اش آتش گرفت … زغال فروشی باز کرد .
2- آنجا که باد نمی وزد انسانها دو دسته اند : آنهاکه بادبادکشان راجمع می کنند و آنهایی که برای بالاماندن بادبادکشان تلاش می کنند .
3- برنده کسی نیست که هرگز شکست نخورده باشد ، ملاک برنده بودن هرگز تسلیم نشدن است …
4- برندگان درست از همانجایی شروع می کنند که مابقی انشانها ناامید شده اند …
5- اگر در شطرنج زندگی شاه نشدی ، حداقل سربازی باش که به خانه انتهایی می رسد و وزیر میشود …
6- هرگز نگو دنیا به من پشت کرده است ، شاید این توهستی که بر عکس نشسته ای ..
7-اگه زندگی صد بار تو رو به زانو درآوردبا امید و توکل به خدا، برای صد و یکمین بار، بازهم بلند شو …
8-صدور هیچ گذرنامه و ویزایی لازم نیست ، وقتی به خدا “پناهنده” می شوید . . .
9-موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن

حکیمی شاگردان خود را برای یک گردش تفریحی به کوهستان برده بود. بعد از پیادهروی طولانی، همه خسته و تشنه در کنار چشمهای نشستند و تصمیم گرفتند استراحت کنند.
حکیم به هر یک از آنها لیوانی داد و از آنها خواست قبل از نوشیدن آب یک مشت نمک درون لیوان بریزند. شاگردان هم این کار را کردند. ولی هیچیک نتوانستند آب را بنوشند، چون خیلی شور شده بود.
سپس استاد مشتی نمک را داخل چشمه ریخت و از آنها خواست از آب چشمه بنوشند وهمه از آب گوارای چشمه نوشیدند.
حکیم پرسید: «آیا آب چشمه هم شور بود؟»
همه گفتند: «نه، آب بسیار خوشطعمی بود.»
حکیم گفت: «رنجهایی که در این دنیا برای شما در نظر گرفته شده است نیز همین مشت نمک است نه کمتر و نه بیشتر. این بستگی به شما دارد که لیوان آب باشید و یا چشمه که بتوانید رنجها را در خود حل کنید. پس سعی کنید چشمه باشید تا بر رنجها فایق آیید.»
دریا باش که اگر یک سنگ به سویت پرتاب کردند سنگ غرق شود نه آن که تو متلاطم شوی.
میرزا محمد اسماعیل دولابی
.jpg)
روز سه شنبه در حالی آیت الله جنتی با اکثریت آرا (51) ریاست خبرگان رهبری را در اختیار گرفتند که ابراهیم امینی تنها نامزد از لیست به اصطلاح امید با 21 رای نشان داد که قمپزهایی که پس از انتخابات 7 اسفند از سوی جریان مدعی اصلاح طلبی و میانه روی در میشد چقدر به واقعیات صحنه نزدیک است!
هواداران این جریان سیاسی که در بین خود انواع و اقسام افراد آنگلوفیل و غرب زده و مدرنیست را میبینند به سه طریق واکنش نشان دادند:
1⃣ خود را به آن راه(……) زدند!!
2⃣ شبهات قدیمی و تاریخ گذشته علیه اصل انقلاب و نظام اسلامی را بازخوانی کردند.
3⃣ فحاشی و تمسخر آیت الله جنتی را در دستور کار قرار دادند.
که توضیح هریک به این صورت است:
۱_ خود را به آن راه زدند ◀️یعنی در کانالهای تلگرامی و خبری پربازدید خود به مواردی نظیر شبکه آبرسانی تهران قدیم ، سواحل سلمان شهر ، عکسهای طبیعت زیبای سردشت ، و کنسرت ادوارد کوترواتز و موارد مشابه بی ربط و زرد و کم اهمیت پرداختند که با رصد کانالهای ایشان میتوان به وضوح آن را مشاهده کرد!!
2- شبهاتی نظیر اینکه چرا رهبری فقهای شورای نگهبان را نصب میکنند و همین فقها بر صلاحیت کاندیداهای خبرگان نظارت استصوابی دارند و یا این شبهه که چطور آیت الله جنتی که سنش بالاتر از رهبر انقلاب است قرار است جانشین ایشان را انتخاب کند (شبهه ای که در شبکه ی وزین و بسیار معتبر بی بی سی انگلیس مطرح شد !) .
نکته ی جالب توجه این شبهات این است که همه ی اینها شبهات بسیار #قدیمی به قدمت تدوین قانون اساسی و انقلاب اسلامی ایران است که صدها بار پاسخ داده شده ولی کسی که خود را به خواب زده باشد را هرگز نمیتوان بیدار کرد. و اساسا ایجاد کردن شبهه کار بسیار راحتی است ، کافیست هر جمله ی خبری که به دستتان میرسد را یک علامت سوال جلویش بگذارید!
3- فحاشی و تمسخر آیت الله جنتی که قبلا توسط اکانتهای فیک و پیجهای هجو فیسبوک انجام میشد الان توسط مخالفان عصبی آیت الله جنتی و هواداران جریان سیاسی خاص دنبال میشود و نشان میدهد افرادی که در سالهای گذشته صاحبان آن پیج ها و اکانتهای لودگی و تمسخر در فیسبوک بوده اند اکنون هوادار کدام جریان فکری-سیاسی هستند.
نتیجه اینکه اساسا در تفکر استراتژیک وقتی برآورد شما غلط باشد و از آن بدتر ؛ به دروغ به خود و هواداران خود برآورد غلط تحمیل کنید (بعنوان مثال لیست ما در انتخابات پیروز شده است) ⏮نتیجه ی منطقی و طبیعی این خواهد بود که روزی پرده ها خواهد افتاد و حقیقت بر ملا خواهد شد و دروغها گریبان صاحبان خود را خواهد گرفت!
البته همانطور که در انتخابات 7 اسفند جریان سیاسی خاص حاضر نشد واقعیات صحنه را بپذیرد و کارش به توهین به مردم ایران (به جز تهران) کشید ، اکنون نیز اراده ای برای پذیرفتن حقیقت در این جریان سیاسی و هوادارانش مشاهده نمیشود. چنانچه اکنون مجددا درحال تخدیر و گول زدن خود هستند آن هم با بهانه هایی نظیر اینکه آیت الله رفسنجانی ما کاندیدا نشده بود و لذاست که ریاست خبرگان را واگذار کردیم.
یکی از مهمترین علل ناکامی جریان سیاسی خاص که در 15 سال گذشته در هیچ انتخاباتی نتوانسته پیروزی چشمگیری کسب کند این است که هیچ وقت حاضر نشده برآورد واقعی بدست بیاورد و واقعیات را (هرچند برایش تلخ است) بپذیرد. قطعا آیندگان به حال و روز این جریان سیاسی که مدعی روشنفکری هم است خنده ها خواهند کرد.

انسان با ایمان همواره در حال جهاد است و زندگی اش با جهاد در آمیخته ، همانگونه که یکی از ارکان اسلام وایمان به خدا جهاد است واستواری دین بر آن تکیه دارد ، همانند نماز و حج و روزه و…
شاید جبهه مقابله در زمانهای مختلف تغییر کند و ماهیت جهاد عوض شود ولی اصل وجودی آن همواره ساری و جاری می باشد .
اکنون هم ای برادر زمانه زمانه جهاد است و کارو تلاش و عرق ریختن در راه حق و بدانید که خدا با مجاهدان است و پیروزی از آن حزب الله .
در زمانه ای که دشمنان تا بن دندان مسلح فرهنگی و اقتصادی ورزمی کمر به نابودی مابسته اند برداشتن هر قدمی مستلزم تفکر و توکلی جهاد گونه است که همین گواه صراط مستقیم بودن راه و در پیش بودن نصرت الهی می باشد .
و من وتو ای در هر موقعیت و مقامی که هستیم وظیفه مان جهاد است ولاغیر که مولا و مقتدایمان باب جهاد کبیر رابر ماگشوده و جبهه های آن را در اقتصاد و فرهنگ و علم و پیشرفت برایمان تبیین نموده است .جهادی که ماباید در راه حفظ نظام وارزشها و فرهنگ و دین انجام بدهیم و دراین راه از ملامت لائمان و بدعهدی منافقان نهراسیم .
زمان زمان فتح خرمشهرهای دیگری است که دشمن تا پشت خاکریزهای آنها پیش تاخته و شیرمردانی از جنس شهیدان بیت المقدس می طلبد تا باردیگر پشت دشمن را بر خاک ذلت بکشانند .
برادران به پیش که این راه را توقف و ایستایی نشاید وسستی نباید.و بدانید که خداوند می فرماید : والذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا
ان شاءالله
.jpg)
چند نکته در مورد کانال قابل توجه کاربران گرامی :
1- لینک آدرس این کانال در فضای مجازی نیست بلکه در فضایی کاملا حقیقی است .
2- امکان عضویت برای همه افراد وجود ندارد و ملاک اتصال به آن لیاقت تقواو اطاعت از امر ولی می باشد
3- دراین کانال هیچگونه تبلیغ ،شعار و هیاهو وجود ندارد.
4-باتوجه به شهادت تمامی اعضای این کانال دیگر امکان عضویت در آن میسر نمی باشد
5- باتوجه به مسدود شدن کانال فوق ، کانال های مشابه دیگری با عنوان جهاد کبیر در جبهه های فرهنگی ، اقتصادی ،علمی ،صیانت از انقلاب باز شده که از مجاهدان و افسران گزامی عضوگیری می کند .
و من الله التوفیق

اساسا از بدو انقلاب اسلامی و بعد از رخنه احکام اسلام ناب محمدی در قوانین نظام نونهال، طیفها و تفکرات مخالف و متضاد اسلامی با استفاده از بستر آشوب گروهکهای سیاسی و اقتضائات هر نظام نوپا اقدام به خودنمایی و به چالش کشیدن حکومت کردند.
تفکراتی که گاه با قانون حجاب مخالف بودند و گاه قصاص و ولایت فقیه را دور از دموکراسی و ضد استبدادی میدانستند.
استکبار جهانی که دشمنی آن با جمهوری اسلامی روشن و آشکار بود، در کنار اقدامات خرابکارانه مختلف و چندوجهی علیه نظام، از تفکرات من باب میل خود نیز در راستای عقیدتی و باور محوری حمایت نمود.
بحث زن همچون اقشار مهمی از قیبل دانشجو، بازاری و کارگر از اهمیت قابل توجهی برخوردار است و در تحقق خود انقلاب اسلامی بانوان نقش اساسی داشتهاند، غرب نیز این مسئله را به خوبی دریافته بود که با ایجاد پاشنه آشیلی مانند قوانین حساسی در رابطه با زن و نقش آن در جامعه اسلامی، میتواند از آن علیه جمهوری اسلامی استفاده کند.
فعالیتهای گروههای زن محوری ضد نظام در کشور با مطالبات مغلطه آمیزی همچون
آزادی حجاب
ضدیت با تفکیک جنسیتی مدارس
حمایت از تغییر جنسیت و همجنسبازی
مخالفت و بزرگنمایی قصاص و علی الخصوص سنگسار
از جمله مواردی است که جریانات قلیلی در ضدیت با تفکرات اسلامی و با قالب فمینیستی فعالیت های ریز و درشتی داشته اند.
در طول تاریخ 37 ساله کشور، زنان مختلفی در عرصه های سیاسی، فرهنگی و هنری در این باب سعی کردند که نظام اسلامی را به چالش بکشند، برخی از این افراد در همان سالهای اول حکومت به صورت علنی علیه قوانین اسلامی به پاخواستند و نحوات گوناگون به زباله دان تاریخ رهسپار شدند.
برخی نیز به مرور زمان، به بهانه های مختلف و شاید به تحریک و اثرگذاری برخی از جریانات پرده از تفکرات ضد اسلامی خود برداشتند و با اندکی مقاومت در معاندت با نظام یا محبوس شدند و یا فراری گشتند.
جمع قابل توجهی از اینگونه افراد به صورت حساب شده و بعضا بر اساس برخی از تفکرات التقاطی، از درون جریان اصلاح طلبی و بهائیت رفتار غیر قانونی و اسلامی خود را به منصه ظهور گذاشتند و در پایان خود را در اوین و یا وین یافتند.
تفکر فمینیستی علی رغم تدارکات و تلاش های فراوان عقیدتی، تبلیغاتی و مالی به علت بینش عمیق و اعتقادات محکم خیل عظیم زنان ایرانی با موانع بسیار بزرگ و صعب العبوری برخورد کرده است که این #تفکر را روز به روز به انحلال و انزوا کشانده است.
رفتارهای ضد اسلامی و خودنماییهای افرادی مانند
شیرین عبادی
نوشین احمدی
زهرا اشراقی
فریبا داوودی مهاجر
الهه کولایی
بازیگر خود فروخته ای مانند گلشیفته فراهانی در طول چندین سال اخیر بیشتر از آنکه جذابیتی برای قشر و ایده خود داشته بیشتر مورد #انزجار و #تمسخر_مردم_ایران قرار گرفته است.
اقدامات شنیع و اهانت آمیز شادی صدر در نشستن روی مبل دوخته شده با علم های اباعبدالله الحسین و به دست گرفتن نوشیدنی الکلی تنها بخشی از رفتارهایی است که انتظار احترام به تفکر خود را داشته است
ولیکن خودشان به تعصبات و احساسات صدها میلیون بی احترامی می کنند؛ رفتارهایی که همجنس تفکراتی می باشد که بر این باورند، دین افیون ملت هاست
کابینه امام حسین هم باید استیضاح شود- حرکت تغییر و اصلاح دین در مجلس ششم و توهین های اکبر گنجی و سوروش در باب دین و توحید.
یقینا این رفتار وی آخرین توهین به مقدسات اسلامی نبوده، چرا که این جریانات و سایر تفکرات همسو با چنین حرکاتی انحطاط و زوال خود را نشان می دهند که کارشان به عقده گشایی و دلقک بازی کشیده است.
مصرف فرهنگی، بخصوص “کتاب” بخش مهمی از سبک زندگی مطلوب اسلامیایرانی است. اما چرا “مصرف فرهنگی” ما ایرانیان کمتر از چیزی است که انتظارش را داریم؟
“ایرانیان” که یکی از فرهنگیترین ملل جهان از نگاه ادبیات، فلسفه، هنر و قدمت تمدنی هستند؛ چه شده که اینطور به “کتاب” به عنوان نماد فرهنگ و تمدن بی توجه شدهاند؟
به نظرم این بی توجهی حاصل این نمیتواند باشد که مردم ما دست از “فرهنگ و ادب و هنر” شستهاند و مثلا به اقتصاد یا سیاست چسبیدهاند؛ بلکه برعکس دلایلی وجود دارد که علیرغم این"فرهنگ دوستی” ایرانی و اسلامی در میان ما “کتاب” جایگاه خود را نیافته، این دلائل در حقیقت شاید دلایل سادهای باشند که ” مصرف فرهنگی” ما را پایین آورده و اگر راه حلی برای آن نجوییم، “فرهنگ کتاب خوانی” جایگاه مطلوب و شایسته خود را در “سبک زندگی” ما نمی یابد. دلیل این امر را می توان در گسست زنجیره “مصرف فرهنگی؛ در کشور دانست. این روزها ارتباط میان رسانه ها اعم از رادیو و تلویزیون و جراید و نشریات در حوزه کتاب قابل ملاحظه و کاربردی نیست.
اما چرا برخی از مردم علیرغم اینکه دوست دارند کتاب بخوانند؛ اما نمی خوانند یا کم میخوانند و سرانه مطالعه رضایت بخش نیست:
۱. شاید وقت ندارند: بچهها تکالیف زیاد مدرسهای دارند، جوانان گرفتاریهای مشکل ذهنی زندگی، و یا سرگرمی های جایگزین دارند، بزرگترها چند شغلهاند یا مشاغلی دارند که ذهنشان را اشغال میکنند.
۲. شاید انگیزه ندارند: احساس نیاز به دانستن و بیشتر دانستن، یکی از مهم ترین خصیصه های انسان رشد یافته است. و احساس نیاز به مطالعه در برخی بسیار اندک است. البته کتاب خوب انگیزه مطالعه را تقویت میکند. موضوع کتابها به روز نیست یا مشکلی را از خواننده رفع نمیکند. یا روایت نویسنده ضعیف است و یا ویرایش و ساخت کتاب وضع خوبی ندارد و در نهایت کتاب باب دل خواننده و متناسب سطح آگاهی و دانش او تولید نمیشود.
۳. شاید پول کافی ندارند: تا کتابی بخرند زیرا درآمد متوسط جامعه کم است یا کتاب گران است یا حمایتی از مصرف کننده کتاب صورت نمیگیرد.
۴. شاید دسترسی ندارند: کتابخانه یا کتاب فروشی بسیار دور است یا اگر نزدیک است منابع آن به روز و متنوع نیست و یا راهکاری برای جستجو ندارد، زیرساخت مناسب هم برای استفاده از کتاب دیجیتال وجود ندارد.
۵. شاید سواد ندارند: متأسفانه عدهای هم -هر چند کم- سواد ندارند؛ یا کم سواد هستند و سواد لازم برای خواندن کتابهای مناسب شان را ندارند.
۶. شاید برای نگهداری کتاب جا ندارند: و رغبتی برای خرید کتاب ندارند؛ آپارتمانهای کوچک بیشتر محل زندگی امروز ماست. و چنین جاهایی اصلا مناسب خرید کتاب و ایجاد کتابخانه خانگی نیست. اتاق مطالعه هم طبیعتاً در این مکانهای کوچک زندگی وجود ندارد.
۷. شاید اطلاع کافی و خبر ندارند: گاهی کتاب خوبِ ارزان و مناسب هم وجود دارد، اما بسیاری از مردم “خبر” از وجودش ندارند، نظام اطلاع رسانی کتاب وجود ندارد، لیستهای مناسب کتاب اعلام نمیشود. اغلب مردم برای دانستن و بشتر دانستن آنچه می خواهند، سیر مطالعاتی مناسبی در دسترس ندارند، در تلویزیون و رادیو هم برنامه مناسب کتابخوانی و کتاب شناسی وجود ندارد و روزنامه ها هم کمک جدی نمیکنند.
۸. شاید به مطالعه عادت ندارند: وقتی به هر دلیلی از این دلایل فرد به کتاب خواندن مشغول نشود، انس نمی گیرد و به مطالعه “عادت” نمی کند. منزلت عمومی کتابخوانی هم البته بالا نیست.
برای اینکه مردم کتاب بخوانند لازم است دست به دست هم دهیم و برای موارد بالا و عوامل دیگری که از قلم افتاده چاره جویی کنیم؛ مشکلاتی که در چهار زمینه تقسیم میشوند: ۱. تولید کتاب ۲. ترویج و اطلاع رسانی کتاب ۳. توزیع مناسب کتاب و ۴. مصرف مناسب کتاب. و ارتقاء سرانه مطالعه