پايان شيرين پروژه حذف جيم با رياست جيم!!
روز سه شنبه در حالی آیت الله جنتی با اکثریت آرا (51) ریاست خبرگان رهبری را در اختیار گرفتند که ابراهیم امینی تنها نامزد از لیست به اصطلاح امید با 21 رای نشان داد که قمپزهایی که پس از انتخابات 7 اسفند از سوی جریان مدعی اصلاح طلبی و میانه روی در میشد چقدر به واقعیات صحنه نزدیک است!
هواداران این جریان سیاسی که در بین خود انواع و اقسام افراد آنگلوفیل و غرب زده و مدرنیست را میبینند به سه طریق واکنش نشان دادند:
1⃣ خود را به آن راه(……) زدند!!
2⃣ شبهات قدیمی و تاریخ گذشته علیه اصل انقلاب و نظام اسلامی را بازخوانی کردند.
3⃣ فحاشی و تمسخر آیت الله جنتی را در دستور کار قرار دادند.
که توضیح هریک به این صورت است:
۱_ خود را به آن راه زدند ◀️یعنی در کانالهای تلگرامی و خبری پربازدید خود به مواردی نظیر شبکه آبرسانی تهران قدیم ، سواحل سلمان شهر ، عکسهای طبیعت زیبای سردشت ، و کنسرت ادوارد کوترواتز و موارد مشابه بی ربط و زرد و کم اهمیت پرداختند که با رصد کانالهای ایشان میتوان به وضوح آن را مشاهده کرد!!
2- شبهاتی نظیر اینکه چرا رهبری فقهای شورای نگهبان را نصب میکنند و همین فقها بر صلاحیت کاندیداهای خبرگان نظارت استصوابی دارند و یا این شبهه که چطور آیت الله جنتی که سنش بالاتر از رهبر انقلاب است قرار است جانشین ایشان را انتخاب کند (شبهه ای که در شبکه ی وزین و بسیار معتبر بی بی سی انگلیس مطرح شد !) .
نکته ی جالب توجه این شبهات این است که همه ی اینها شبهات بسیار #قدیمی به قدمت تدوین قانون اساسی و انقلاب اسلامی ایران است که صدها بار پاسخ داده شده ولی کسی که خود را به خواب زده باشد را هرگز نمیتوان بیدار کرد. و اساسا ایجاد کردن شبهه کار بسیار راحتی است ، کافیست هر جمله ی خبری که به دستتان میرسد را یک علامت سوال جلویش بگذارید!
3- فحاشی و تمسخر آیت الله جنتی که قبلا توسط اکانتهای فیک و پیجهای هجو فیسبوک انجام میشد الان توسط مخالفان عصبی آیت الله جنتی و هواداران جریان سیاسی خاص دنبال میشود و نشان میدهد افرادی که در سالهای گذشته صاحبان آن پیج ها و اکانتهای لودگی و تمسخر در فیسبوک بوده اند اکنون هوادار کدام جریان فکری-سیاسی هستند.
نتیجه اینکه اساسا در تفکر استراتژیک وقتی برآورد شما غلط باشد و از آن بدتر ؛ به دروغ به خود و هواداران خود برآورد غلط تحمیل کنید (بعنوان مثال لیست ما در انتخابات پیروز شده است) ⏮نتیجه ی منطقی و طبیعی این خواهد بود که روزی پرده ها خواهد افتاد و حقیقت بر ملا خواهد شد و دروغها گریبان صاحبان خود را خواهد گرفت!
البته همانطور که در انتخابات 7 اسفند جریان سیاسی خاص حاضر نشد واقعیات صحنه را بپذیرد و کارش به توهین به مردم ایران (به جز تهران) کشید ، اکنون نیز اراده ای برای پذیرفتن حقیقت در این جریان سیاسی و هوادارانش مشاهده نمیشود. چنانچه اکنون مجددا درحال تخدیر و گول زدن خود هستند آن هم با بهانه هایی نظیر اینکه آیت الله رفسنجانی ما کاندیدا نشده بود و لذاست که ریاست خبرگان را واگذار کردیم.
یکی از مهمترین علل ناکامی جریان سیاسی خاص که در 15 سال گذشته در هیچ انتخاباتی نتوانسته پیروزی چشمگیری کسب کند این است که هیچ وقت حاضر نشده برآورد واقعی بدست بیاورد و واقعیات را (هرچند برایش تلخ است) بپذیرد. قطعا آیندگان به حال و روز این جریان سیاسی که مدعی روشنفکری هم است خنده ها خواهند کرد.