کلمات قصار امیرالمومنین از کتاب غررالحکم دررالکلم
ما أبعد الميّت من الحىّ لانقطاعه عنه.
چه دور است مرده از زنده از براى بريده شدن او از او، مراد از اين دو فقره مباركه تعجّب است از كمال نزديكى زنده بمرده باعتبار لاحق شدن باو و رسيدن باو از عقب او بزودى زود، و كمال دورى مرده از زنده باعتبار بريده شدن او از او بالكلّيّه بعنوانى كه خبرى هم از او نمىتواند گرفت.
ما قسم اللَّه سبحانه بين عباده شيئا أفضل من العقل.
قسمت نكرده خداى سبحانه ميانه بندگان خود چيزى را افزون مرتبهتر از عقل و زيركى، زيرا كه آن منشأ سعادات أخروى و دنيوى مىشود و كدام نعمت افزون- مرتبهتر از اين تواند بود؟!
ما انقضت ساعة من دهرك الّا بقطعة من عمرك.
نگذشته ساعتى از روزگار تو مگر با قطعه از عمر تو، غرض اينست كه هر ساعتى كه مىگذرد با پاره از عمر آدمى مىگذرد پس قدر آن را بايد دانست و بعبث نبايد گذرانيد بلكه در اعمال و افعال خير صرف بايد نمود.
ما زاد فى الدّنيا نقص فى الآخرة.
آنچه زياد كرده در دنيا كم كرده در آخرت
ما أشجع البرىء و أجبن المريب.
چه دليرست بيگناه و ترسناكست صاحب شكّ
ما أنزل الموت منزله من عدّ غدا من أجله.
فرود نياورده مرگ را در جايگاه خود هر كه شمرده باشد فردا را از اجل خود، يعنى زمان حيات خود، مراد اينست كه آدمى بايد كه رعايت مرگ چنان بكند كه هر لحظه احتمال قدوم آن بدهد و تهيّه آن را گرفته باشد
ما أعظم المصيبة فى الدّنيا مع عظم الفاقة غدا
چه بزرگست ماتم در دنيا با وجود درويشى بزرگ در آخرت