معراج پیامبر در ايات و احاديث
معراج در ايات و احاديث
پس از اثبات عقلانيت پديده معراج، برخي از ايات و احاديث مربوط به معراج را مورد دقت نظر قرار ميدهيم.
الف) ايات
(سبحان الذي أسري بعبده ليلاً من المسجد الحرام الي المسجد الاقصي الذي باركنا حوله لنريه من اياتنا انّه هو السّميع البصير)؛ پاك و منزّه است خدايي كه بندة خود را شبي از مسجدالحرام تا مسجد الاقصي كه اطراف آن ر مبارك و پر نعمت گردانديم، حركت داد تا نشانههاي عظمت خود را به او بنمايانيم. به درستي كه خداوند شنوا و بيناست.
در اية فوق، دو نكته در خور توجه ميباشد:
يك: چنان كه از عبارات ارباب لغت استفاده ميگردد، «اسراء» به معناي حركت و سير شبانه است. بر خلاف «سير» كه به مسافرت در روز گفته ميشود.
دو: هرچند در تعيين مصداق واژة مسجد الاقصي در ميان برخي از مفسرين، اختلاف نظر وجود دارد، اما عمده آنان بر اين باورند كه مقصود از مسجدالاقصي، همان بيت المقدس است. مرحوم علامه طباطبايي درباره نام گذاري بيت المقدس به مسجد الاقصي، معتقد است كه چون مسافت بيت المقدس تا محل زندگي پيامبر صلي الله عليه و آله و مخاطبين ايه، دور بوده است، به آن مكان مسجدالاقصي گفته شده است.
(و لقد رآه نزلة اخري، عند سدرة المنتهي، عندها جنّة المأوي، اذ يغشي السّدرة ما يغشي، ما زاغ البصر و ما طغي، لقد راي من ايات ربّه الكبري)؛ يك بار ديگر نيز آن را مشاهده نمود در نزد سدرة المنتهي. جايگاه بهشت است، آنگاه كه سدره را ميپوشاند. آنچه ميپوشاند چشم (محمّد) منحرف نگرديد و طغيان نكرد؛ به تحقيق نشانههايي بزرگ از پروردگارش را مشاهده نمود.
بنابر نظر اكثر مفسران قرآن، ميتوان از اين ايات استفاده كرد كه معراج شگفتانگيز پيامبر صلي الله عليه و آله در بيداري به وقوع پيوسته است. توجه به مفاهيمي همانند )ما زاغ البصر و ما طغي( به خوبي ميتواند ما را به اين ديدگاه رهنمون شود.
ب) احاديث
در احاديث به صورت مكرّر به معراج تصريح شده و جاي هرگونه ترديد و انكار را در اين باره مسدود نموده است؛ تا بدان جا كه مرحوم علامه مجلسي بر اين باور است كه: اگر ما بخواهيم احاديث وارد شده در اين زمينه را در يك مجموعه جمعآوري كنيم، به كتاب بزرگي تبديل خواهد شد. در نگاه مرحوم علامه طباطبايي نيز اين احاديث به درجة تواتر رسيده و راه جدال و تشكيك را براي همگان بسته است.
قضية معراج براي انديشمندان اسلامي از چنان روشني و قطعيت برخوردار است كه برخي از آنان بر اين باور بودهاند كه: معراج از ضروريات دين محسوب ميگردد و منكر آن به عنوان كافر شناخته ميشود. برخي از دانشمندان بزرگ شيعه بالاتر از اين فرمودهاند: اقرار به معراج پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله و سفر به عوالم ديگر، از ويژگيهاي مذهب اماميه است.
1. «عن الرّضا7 أنّه قال: من كذّب بالمعراج فقد كذب رسول الله6؛ امام رضا7 فرمود: كسي كه داستان معراج را انكار كند، در واقع پيامبر را تكذيب كرده است».
2. عن ابي عبدالله7 قال: لمّا عرج برسول الله6 انتهي به جبرئيل الي مكان فخلّي عنه فقال له: يا جبرئيل تخلّيني علي هذه الحالة؟ فقال: أمضه، فوالله لقد وطئتَ مكاناً ما وطئه بشرٌ و ما مشي فيه بشرٌ قبلك.
امام صادق7 ميفرمايد: هنگامي كه پيامبراكرم6 به معراج رفتند، به مكاني رسيدند كه ديگر جبرئيل ايشان را همراهي نكرد و او را تنها گذارد. پيامبر سؤال كردند: اي جبرئيل! ايا مرا در اين حال تنها ميگذاري؟!
جبرئيل در پاسخ گفت: به خدا قسم به مكاني قدم نهادي كه هنوز پاي هيچ بشري قبل از تو بدان جا نرسيده است!