مشاوره در امور غير نظامى و مسايل غير جنگى
مشاوره در امور غير نظامى و مسايل غير جنگى
مورخان دههانمونه ديگر از مشورتهاى نبى اكرم(ص) در امور غيرنظامى و مصالحغير جنگى در عرصههاى مختلف فرهنگى، اقتصادى، سياسى، اجتماعى وامور فردى و خانوادگى و غيره نقل كردهاند. اين موارد بيانگرآن است كه شورا و مشورت به عنوان يك امر اساسى در مسائلمديريت و حكومت و فرماندهى منحصر نيست; بلكه در همه شئونمربوط به امت راه دارد و ثمرات درخشانى در پى خواهد داشت.
برخى از اين موارد عبارت است از:
1 پيامبر (ص) در باره كسانى كه به عايشه تهمت زدند، با اصحابخود مشورت كرد و نظر آنها را خواست. مورخانى چون ابن اسحاق،واقدى، بخارى، مسلم، احمد بن حنبل، ترمذى، بيهقى و ديگران اينجريان را به طور مبسوط آوردهاند و ضمن اشاره به امور جلساتمشورتى نبى اكرم(ص) با اصحاب، تاكيد كردهاند كه نبى اكرم(ص)در اين حادثه با حضرت على بن ابيطالب (ع) و اسامه بن زيد بهطور ويژه مشورت كرد. مفسران اهل سنت نيز در ذيل آيات 11 تا16سوره نور كه مربوط به «افك» (تهمت عظيم) است، مطالب مبسوطىدر باره تهمتبه عايشه آوردهاند و به مواردى از مشورت نبىاكرم(ص) با اصحاب و مشورت اصحاب با حضرت اشاره كردهاند كه جاىنقد و بررسى دارد و مفسران شيعى به نقادى مطالب مفسران اهلسنت پرداختهاند.
2 پيامبر(ص) در مورد اعزام افراد براى تبليغ و اداره امور يكمنطقه و اعطاى مسئووليتبه افراد به منظور فرماندارى واستاندارى و مديريت و حكومتبخشى از مناطق تحت اداره خويش بااصحاب مشورت مىكرد.
اصحاب آن حضرت نيز، با پيروى از اين سنت نيكو، نه تنها بارسولاكرم(ص) در امور مختلف به مشورت مىپرداختند; بلكه باهمديگر نيز مشورت مىكردند. پژوهشى در باره روششناسى مشاورهنبىاكرم(ص) با اصحاب و بالعكس و همين طور مشاروههاى مسلماناندر صدر اسلام نيازمند مقاله مستقل و جامعى است.
آنچه گذشت، بخوبى نشان مىدهد كه پيامبر اسلام(ص) با وجود آنكهمعصوم بود و از نظر فكر و تدبير و تصميمگيرى به مشورت نيازنداشت، براى احياى اين سنت و آموزش و پرورش امت، پيوسته بااصحاب خويش مشورت مىكرد.