عقل میگوید شرکت در پیاده روی و زیارت اربعین واجب است
عقل میگوید شرکت در پیاده روی و زیارت اربعین واجب است
نویسنده : حجت الاسلام پناهیان
ما بر سرِ این سفرۀ آماده نشستهایم و میخواهیم بهرهبرداری خودمان را بیشتر کنیم. مسلماً معرفت و نیت ما امکان بهرهبرداری ما را افزایش خواهد داد و فواید این سفر را برای ما بیشتر خواهد کرد و برکاتش را برای جهان اسلام، بلکه جهان بشریت بیشتر نازل خواهد کرد. در اینجا میخواهم نکاتی را عرض کنم که این نکات بتوانند به بهرهوری ما-از سفر اربعین- کمک کنند و برکت کار ما را افزایش دهند.
نکتۀ اول: «احساس وظیفه» برای زیارت اربعین
اولین نکته «احساس وظیفه کردن برای زیارت اربعین» است. ما باید به عنوان «وظیفه» با این سفر برخورد کنیم. بنده به دوستان مصاحبهگر رسانه عرض کردم که وقتی در مسیر پیادهروی اربعین، خواستید با زائرین مصاحبه کنید، همهاش از حسّ و حال معنوی آنها نپرسید که اینطور القاء شود که «ما صرفاً برای یک حال خوش معنوی آمدهایم تا لذتی ببریم و برویم!» در حالی که این وظیفۀ ما بوده که بیاییم.
اولین مفهومی که-در ارتباط با زیارت اباعبدالله الحسین(ع)- باید در ذهن و دل ما جا بگیرد این است که «این وظیفۀ ماست» همانطور که یک مؤمن در روز عاشورا احساس وظیفه میکند که برای امام حسین(ع) عزاداری کند، بدون اینکه در رسالههای عملیه به طرز خاصی بر او واجب کرده باشند. البته این زیارت را به شیوۀ حج، واجب نکردهاند و این هم یک اسراری دارد. گذاشتهاند خود مؤمنین این وظیفه را بفهمند.
امام صادق(ع) به یکی از دوستان خود فرمود: من شنیدهام برخی از مؤمنین هستند که دو سه سال بر آنها گذشته ولی به کربلا و زیارت امام حسین(ع) نرفتهاند.-حضرت طوری این سؤال را مطرح کردند که انگار معنایش این است: مگر میشود یک چنین افرادی هم باشند؟! در حالی که حضرت خودشان خبر داشتند که وضعیت چگونه است- آن شخص پاسخ داد: آقا جان! خیلیها هستند که اینگونه هستند. حضرت فرمود: این افراد در روز قیامت چگونه میخواهند جواب پیامبر(ص) را بدهند؟!
ضرورت زیارت امام حسین(ع) قطعاً از عمره بیشتر است
متاسفانه هنوز برخی میگویند: «کربلا را باید با دلت بروی!» یعنی اگر دلت حال و هوای سفر داشت، عزم سفر کنی! در حالی که ما چنین روایتی نداریم. بله؛ در روایات هست که وقتی به حرم رفتی، زیاد در آنجا نمان بلکه هرمقدار که توانستی بانشاط در حرم باشی، کافی است و زود برگرد. ولی اعلام کردهاند که فقرا لااقل سالی یکبار بروند و ثروتمندان لااقل سالی دو بار بروند و همچنین غیبت ما(نرفتن به کربلا) از سه سال نباید بیشتر باشد. در حالی که اصلاً دربارۀ حج، چنین مواردی نیست. و اگر شما یکبار به حج مشرف شوید، وظیفۀ خود را انجام دادهاید.
ضرورت زیارت امام حسین(ع) قطعاً از عمره بیشتر است و بر آن شرافت دارد.
چرا زیارت کربلا در اربعین اولویت دارد؟
آیا انجام این وظیفه، یعنی رفتن به زیارت کربلا، باید در اربعین باشد؟ به دو دلیل، اربعین اولویت دارد. یکی به دلیل روایت شریف امام حسن عسکری(ع) که زیارت اربعین را یکی از پنج علامت مؤمن بیان فرمودهاند. (عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ… وَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ؛ تهذیب الاحکام/۶/۵۲) و دیگری به دلیل «تجمع مؤمنین».
اگر سفارش امام حسن عسکری(ع) برای اربعین نبود، مسلماً به دلیل دیگری احساس وظیفه میکردیم و آن هم تجمع مؤمنین است. آدم احساس وظیفه میکند که «من هم بروم یک نقطهای از این سیاهیلشکر امام حسین(ع) و امام زمان(ع) بشوم» بالاخره عقل ما هم این را حکم میکند. وقتی مؤمنین برای یک امر مهمی همّت کردند، تقویت آن تجمع یک وظیفه است.
«اربعین» پاسخ ما در مقابل تخریب چهرۀ اسلام و ایجاد تفرقه توسط داعش است
ما از یک باب دیگری هم نیاز داریم که احساس وظیفه کنیم و به این سفر عالی اقدام کنیم. شما امروز میبینید که دشمنان اسلام یک جمعیت تروریست را- بهصورت فرامرزی- درست کردهاند که بیایند و مسلمانکُشی کنند؛ آنهم به اسم اسلام. کسانی که امروزه سر میبُرند و جنایت میکنند. حالا ما چگونه میتوانیم پاسخ جنایتهای آنها را به جهانیان بدهیم؟
باید مردم جهان ببینند در اربعین، ملتهای مسلمان با قلوب متحد، جمع میشوند و صدها میلیون وعدۀ غذایی با عشق و علاقه توسط خود مردم، بین زائرین توزیع میشود و اینکه این جمعیت چقدر با هم مهربان هستند. و اینها برای شهیدی دور هم جمع میشوند که مظلومانه سر از بدنش جدا شده است.
ما نباید فکر کنیم که حضور ما در اربعین، صرفاً یک وظیفۀ عبادیِ شخصی است. بلکه یک وظیفۀ انسانی جهانی است. سالها علیه اسلام تبلیغ کردهاند، یقیناً ما با هیچ فیلم سینمایی ارزشمندی، کاری که در اربعین میشود را نمیتوانیم انجام دهیم(و این اثر را ندارد) اما جهانیان وقتی حضور میلیونی ما در اربعین را میبینند، میگویند: این کیست که مردم اینطوری به خاطرش ایثار میکنند؟
حضور خانمها در پیادهروی اربعین در اولویت نیست
البته زیاد توصیه نمیشود آقایان خانوادهها را برای پیادهروی اربعین بیاورند. حضور خانمها در پیادهروی اربعین در اولویت نیست؛ ازدحام هست، اذیت میشوند. مگر اینکه به شدت بتوانند مراقبت کنند. ولی هر چه بیشتر این سفر اربعین بتواند با حضور بیشتر مردان باشد بهتر است، اگر چه خانمها هم دل دارند و احساس وظیفه میکنند و حضورشان هم خیلی از اوقات مفید است، ولی اگر کنترل نشود، بهطور طبیعی که غلبۀ حضور خانمها در مجالس معنوی بالاتر است، دوباره این غلبه در آنجا هم اتفاق خواهد افتاد. خانمها فراغت بیشتری هم دارند، و اگر کاروانها اولویت را به حضور آقایان ندهند، ممکن است اکثراً خانمها شرکت کنند و این از جهات مختلف به مصلحت نیست.
نکتۀ دوم: رعایت آداب سفر زیارت کربلا؛ همانند برخی آداب حج
نکتۀ بعدی، آداب این سفر است. آداب عجیبی برای این سفر نورانی برشمردهاند. کسی نزد امام صادق(ع) آمد و گفت: «وقتی که ما خارج میشویم تا به زیارت جدّ شما امام حسین(ع) برویم، آیا ما در حجّ به سر میبریم؟ آیا این کاری که انجام میدهیم، شبیه کاری است که برای حجّ انجام میدهیم؟ حضرت فرمود: بله؛ قُلْتُ لَهُ إِذَا خَرَجْنَا إِلَى أَبِیکَ أَ فَکُنَّا فِی حَجٍّ قَالَ بَلَى» گفت: «آیا بر ما لازم است، هر چیزی که بر حاجی لازم است؟ حضرت پرسیدند: دربارۀ چه مسائلی؟ گفت: از آن اموری که-عموماً- بر حاجی لازم است که رعایت کند؛ قُلْتُ فَیَلْزَمُنَا مَا یَلْزَمُ الْحَاجَّ قَالَ مِنْ مَا ذَا قُلْتُ مِن الْأَشْیَاءِ الَّتِی یَلْزَمُ الْحَاجَّ» حضرت فرمودند: بله همینطور است و بعد هم مواردش را برشمردند و فرمودند: «خوب همراهی کردن و مهربان بودن با همراهان بر تو لازم است. همچنین بر تو لازم است که حرف نزنی مگر حرفِ خوب و لازم. بر تو لازم است که ذکر خدا را زیاد بگویی، بر تو لازم است که لباست خوب و پاکیزه باشد. بر تو لازم است، نماز زیاد بخوانی و درود و صلوات بفرستی. و بر تو لازم است که چشمت را ببندی و اگر کسی حاجتی داشت، حاجتش را برآورده کنی و با برادران دینی خودت مواسات داشته باشی؛ خوش به سعادت کسانی که در این مسیر، به خدمت کردن به زائرین اباعبدالله الحسین(ع) میپردازند.
«لزوم رعایت تقیه» یک راهبرد مهم در بین آداب زیارت کربلا
حضرت در ادامۀ روایت فوق، به نکتۀ بسیار مهمی اشاره میکنند که بنده میخواهم در بین آداب زیارت کربلا، این نکته را به عنوان یک راهبرد مهم-خصوصاً برای امسال- عرض کنم. حضرت میفرماید: «بر تو لازم است که تقیه را رعایت کنی؛ وَ یَلْزَمُکَ التَّقِیَّةُ الَّتِی قِوَامُ دِینِکَ بِهَا» حالا که میخواهی به کربلا بروی، فکر نکن که روز عاشورا شده و باید به خط آخر بزنی! بلکه باید تقیه را رعایت کنی. تقیه یعنی اینکه مراقبت کنی، حرفی نزنی که به خیلیها بر بخورَد و کاری نکنی که صدمه بخوری و مراقبت کنی که این آرامش بهطور کلی در جامعۀ اسلامی حفظ شود. اگر اصل کربلا را احیا کنیم، خود ِحق، باطل را از بین میبرد؛ حتی گاهی اوقات بدون درگیری. کمااینکه خداوند میفرماید: «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً»(اسراء/۸۱) آن وقتی که مولای ما تشریف بیاورد و فرمان جهاد صادر کند که بهجای خودش محفوظ است و آن وقتی که لازم باشد در خطوط مقدم با ایادی استکبار بجنگیم هم به جای خودش محفوظ است، ولی غیر از آن، وقتی برای زیارت میرویم، باید یک حالت احرام به خودمان بگیریم.
خصوصاً امسال خیلی باید به این تقیه توجه کرد. ما اگر این فرمایش امام صادق(ع) را رعایت کنیم، بسیاری از فتنهها و مکاید دشمن از بین خواهد رفت.
و بعد میفرماید: «باید در این مسیر، از هر چیزی که نهی شدهاید، ورع داشته باشید و در مسیر زیارت کربلا باید از خصومت بپرهیزید؛ وَ الْوَرَعُ عَمَّا نُهِیتَ عَنْهُ وَ الْخُصُومَةِ»(همان) اینها آدابی است که برای این سفر ذکر شده است. در آداب ماه مبارک رمضان و در آداب حج نیز آمده است که باید از جدال و خصومت پرهیز کرد.
تجمل ممنوع!
حضرت در ادامۀ روایت فوق موارد دیگری از آداب زیارت کربلا را ذکر میکنند که خلاصهاش این است که زینت نکنید، یعنی در این سفر، بهصورت تجملی حرکت نکنید، البته تمیزی و نظافت باید رعایت شود، ولی تجمل نباشد؛ این نظافت هم در آداب زیارت کربلا تصریح شده است. و بعد میفرماید: «وَ أَقِلَّ مِنَ الْکَلَامِ وَ الْمِزَاحِ وَ أَکْثِرْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ تَعَالَى وَ إِیَّاکَ وَ الْمِزَاحَ وَ الْخُصُومَة»(کاملالزیارات/۲۲۵) شوخی کردن نابهجا هم صحیح نیست؛ البته بهطور کلی خوشمشرب بودن خوب است، ولی شوخی نابهجا و خصومت باید ترک شود.
موکبدار عراقی: در اربعین، عاشق ایرانیها شدم
در اینجا یک خاطرۀ مهم از یکی از موکبداران محترم و شریف عراقی خدمت شما عرض میکنم که بنده این را دو سال پیش شنیدم. ایشان میگفت: من قبلاً با ایرانیها خوب نبودم. حتی وقتی ایرانیها با کاروانهایی برای زیارت عتبات به عراق میآمدند، و من آنها را میدیدم، هنوز دلم صاف نشده بود. تا اینکه این پیادهروی اربعین پیش آمد. وقتی ایرانیها را در مسیر پیادهروی اربعین دیدم، خیلی به آنها علاقه پیدا کردم؛ دیدم اینها چقدر خاکی و مهربان هستند، اینها هم مثل خود ما رفتار میکنند.
با کلمات محبت آمیز به عراقی ها ابراز علاقه کنید
دقت کنید که بالاخره در مسیر این پیادهروی، مردم(عراقیها) دارند به رفتارهای ما نگاه میکنند. چه اشکالی دارد که چند تا کلمۀ صمیمانۀ عراقی یاد بگیرید و در برخورد با آنها بیان کنید؟! این کار محبتها را تقویت میکند. گاهی آدم دوست دارد خم شود و دست آن فرد عراقی دلسوز و بامحبتی که به زائرین اباعبدالله الحسین(ع) غذا تعارف میکند را ببوسد. البته فرهنگ کشورها با هم فرق میکند. شاید در ایران اولین کاری که ما برای ابراز محبت انجام میدهیم، لبخند باشد. ولی آنها اولین کاری که انجام میدهند، کلمات بسیار محبتآمیزی است که به شما میگویند، ولی لبخند روی زبانشان نیست، لذا اگر معنای آن کلمات را ندانید، فکر میکنید که آنها هنوز شما را تحویل نگرفتهاند.
مهمترین دریافتی که مردم عراق باید از ما پیدا کنند، محبت بینظیری است که ما به آنها داریم و باید این محبت را ابراز کنیم. وصف یاران امام زمان(ع) طبق آیۀ قرآن اینگونه است که میفرماید: «مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرین»(مائده/۵۴)در اینجا اول میفرماید که آنها نسبت به دیگر مؤمنین، فروتن و مهربان هستند و خاکسارانه برخورد میکنند و بعد میفرماید که نسبت به کافران سخت میگیرند.
در آخرالزمان این ارتباط قویِ عاطفی بین مؤمنین، باید دیده شود. ما که میخواهیم به سفر اربعین برویم، باید خودمان را در ابراز محبت به برادران عراقی آماده کنیم. خدا شاهد است که این ابراز محبت، آنقدر نور تولید میکند و آنقدر قدرت تولید میکند که حدّ و حساب ندارد. مبادا از ابراز محبت غفلت کنیم!
نکتۀ سوم: نوحههای زمان اوج اقتدار با نوحههای دوران مظلومیت باید فرق داشته باشد
نکتۀ دیگر دربارۀ نوحهها و روضهها و محتوایی است که در این سفر میخواهیم از آنها استفاده کنیم. باید دست ذاکرین اهلبیت(ع) و مادحین و شاعران را بوسه زد که در این امر شریف خدمت میکنند. ولی باید توجه شود بالاخره الان که برای زیارت امام حسین(ع) میرویم، باید نوحۀ ما با نوحههایی که ۴۰-۵۰ سال پیش خوانده میشد- آن زمانهایی که آرزو داشتیم به زیارت کربلا برویم- فرق داشته باشد. ما الان که در اوج اقتدار به زیارت میرویم، باید نوحههایمان با زمانی که در اوج مظلومیت به زیارت میرفتیم، فرق داشته باشد.
ما دیگر الان نباید اینطور نوحه بخوانیم که «ای امام حسین(ع)، من آرزو دارم به زیارت کربلا بیایم!» بلکه باید بگوییم: «ای امام حسین(ع)، من این وظیفه را هرگز ترک نخواهم کرد» یا نباید بگوییم: «به من توفیق بده، یکبار به حرمت بیایم!» بلکه بگوییم: «ای امام حسین! من هر سال باید به حرمت بیایم، یکوقت این توفیق از من سلب نشود!»
شما ببینید مزه و معنای اقتدار چقدر در این کلام ابالفضل العباس(ع) جاری است که-در نقلی هست در روز عاشورا- به امام حسین(ع) عرض کرد: «سینۀ من از این منافقین تنگ شده است، اجازه بدهید بروم انتقام خون شهدا را بگیرم؛ قَدْ ضَاقَ صَدْرِی وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَیَاةِ وَ أُرِیدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِی مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِین؛ بحارالانوار/۴۵/۴۱)
ما در این سفر باید اذن جهاد بگیریم، باید برای ظهور دعا کنیم. باید برای انتقام خون امام حسین(ع) دعا کنیم. این اقتدار امت اسلامی باید اینجا دیده شود، تا کسانی که زیارت اربعین میآیند، بگویند: «حسّ خوبی پیدا کردیم، و نهتنها برای امام مظلوم اشک ریختیم، بلکه احساس اقتدار امت اسلامی در وجودمان آمد» و آن ماجرای مظلومانۀ حج، و آن عروج مؤمنانی که نمیتوانستند از خودشان دفاع کنند، واقعاً جبران بشود. ما باید این را مظهر قدرت اسلام قرار بدهیم، نه مظهر ضعف جامعۀ اسلامی.
در اربعین، روضهها باید حماسی باشد
در اربعین باید روضههای مقتدرانه خواند؛ روضههایی که بوی حماسه میدهند. مثلاً وقتی روضۀ حضرت رباب(س) خوانده شود، اگر خواستیم زبان حال بگوییم، اینطور بگوییم که حضرت رباب عرض میکند: «یا اباعبدالله(ع)! سرت را بالا بگیر، علی اصغرم به فدای تو، اگر فرزند دیگری داشتم و علی اصغرِ دیگری داشتم، فدای تو میکردم…» اینها شبیه رجزهای مادران شهداست.