نسخه علامه طباطبایی(ره) برای تداوم معنویت رمضانی
با فرارسیدن عید سعید فطر ، ماه مبارک رمضان 1438 هجری قمری نیز به سان ماه های رمضان سال های پیش به تاریخ پیوست و رویه حاکم بر گذر شتابانِ روزگار ما آدمیان چنین است که روز به روز بر حجمِ عمر طی شده ما افزون می گردد و از آن سو لاجرم به موعدِ کوچ از این دنیایِ فانی نزدیک و نزدیک تر می شویم.
در حال و هوای عید فطر و تعطیلی دو روزه آن که البته برای خیلی ها بیش از این هم به طول می انجامد، شاید تلخ سخن گفتن چندان جالب نباشد اما وقتی از باب تذکار به نکته ای اشاره کنیم که در غایت آن هدف از یک ماه روزه داری در ماه ضیافت الهی نیز نهفته است، این تلخی ظاهر بسیار هم شیرین است.
الغرض آن که متاسفانه پس از پایان ماه مبارک رمضان ، انجام بسیاری از عادات ناپسند و ارتکاب گناهان، دست کم در میان بخشی از افراد جامعه ، مشهود و ملموس می شود و این مساله حقیقتی است که تعارف بردار هم نیست که بخواهیم به راحتی کتمانش کنیم!
البته در ایام ماه مبارک رمضان، بسیاری از ما تحت تاثیر حال و هوای خوش معنوی این ماه و نیز حضور در مجالس قرائت قرآن و اُنس با ادعیه و مناجات خوانی با خود قول و قرار می گذاریم که از فردای عید فطر بکوشیم در حد توان ، انسان های بهتری باشیم و به قول معروف دور و بر گناه و معصیت را خط بکشیم اما …!
در این “اما” البته سخن های بسیاری وجود دارد که اتفاقاً قصد و غرض نگارنده از رقم زدن این سطور هم این است؛ این که چرا این گونه می شود و مهم تر این که به راستی چه کنیم که کمتر در منجلاب گناه بیُفتیم و پس از حفظ خویشتن در بُعد فردی بکوشیم که در عرصه اجتماعی نیز وضع بهتری را شاهد باشیم.
بزرگان به ما آموخته اند محاسبه و مراقبه از نفس ، همواره دو بال برای پرواز مومنان و سالکان طریق الی الله بوده و چقدر لازم است که با تمام شدن ماه مبارک رمضان، ما نیز به این دو بال مهم مجهز شویم تا بلکه به این وسیله و البته توفیق الهی و عنایات حضرات معصومین(ع) بتوانیم معنویت به دست آمده در ماه خوب خدا را در دیگر ایام سال در وجود خود حفظ و تداوم ببخشیم.
نسخه علامه طباطبایی(ره) به نظرم در این باره بسیار راهگشاست، آن جا که در پاسخ به نامه جوانی که از ایشان دستوری برای تسلط بر نفس خواسته بود، مرقوم نمودند: “برای موفق شدن لازم است همتی برآورده، توبه ای نموده ، به مراقبه و محاسبه بپردازید. به این نحو که هر روز که صبح از خواب بیدار می شوید، قصد جدی کنید که در هر عملی که پیش آید رضای خدا را مراعات خواهم کرد. آن وقت در سر هر کاری که می خواهید انجام دهید، نفع آخرت را منظور خواهید داشت، به طوری که اگر نفع اُخروی نداشته باشد، انجام نخواهید داد، هر چه باشد. همین حال را تا شب، وقت خواب ادامه خواهید داد و وقت خواب، چهار ، پنج دقیقه ای در کارهایی که روز انجام داده اید، فکر کرده یکی یکی از نظر خواهید گذرانید. هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته شکری بکنید و هر کدام تخلف شده استغفاری بکنید. این رویه را هر روز ادامه دهید. این روش اگرچه در بادی حال، سخت و در ذائقه نفس ، تلخ است ولی کلید نجات و رستگاری است”
منبع: حوزه نیوز
موافقان و مخالفان ظهور، چه کسانی هستند؟
استاد پناهیان
موافقان و مخالفان ظهور، چه کسانی هستند؟ موافق ظهور بودن، به ادعا و سر و صدا نیست. موافقان ظهور، منتظران واقعی حضرت هستند که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: منتظر امر ما، مانند کسی است که در راه خدا در خون خودش غلتیده است(تحف العقول/115) ایمانی که موجب میشود منتظر باشی و ظهور را تمنا کنی و بیتفاوت نباشی، تو را در مقام شهدا قرار میدهد. وقتی مقام انتظار اینقدر بالاست؛ پس لابد منتظر ظهور شدن و تمنا کردن آن، کار سختی است و هر کسی نمیتواند منتظر باشد.
چرا اجر منتظران اینقدر بالاست؟ یکی از دلایل مهمش همت بالای منتظر است. چون منتظر روح و همت بلندی دارد و فقط به فکر خودش نیست، بلکه میخواهد همۀ انسانها از نعمت عدالت و سعادت بهرهمند شوند. شخصی از امام صادق(ع) پرسید: نماز و عبادت ما بیشتر ارزش دارد، یا نماز و عبادتی که بعد از ظهور آخرین امام خوانده میشود؟ حضرت فرمود: نماز و عبادت شما بیشتر ارزش دارد! چون شما در دوران غربت زندگی میکنید، اما بعد از ظهور، یاران حضرت در اوج اقتدار هستند و این زجر شما را نمیکشند! آن فرد پرسید: اگر الان ثواب عبادت ما بالاتر است، پس چرا برای ظهور دعا کنیم؟ حضرت فرمود: این چه حرفی است؟! آیا شما دوست ندارید که حق ظاهر شود و عدل در زمین مستقر شود؟!(کمالالدین/2/646) این نشاندهندۀ روح بزرگ منتظر است که میگوید: حق آشکار شود، فوقش برای هر نماز من، ثواب کمتری بدهند! شما با این امنیت و آرامشی که داری و مثل مردم مؤمن بحرین، یمن، عراق و شام، تحت بیشترین ظلمها قرار نداری، وقتی ضجه میزنی که «خدایا امام زمان ما را برسان!» در واقع قیمت خودت را نشان میدهی، این گریه و تمنای شما برای ظهور، قیمت بیشتری دارد.
موافقان ظهور:
موافقان ظهور، خیلی همتشان بلند است؛ ولی دونهمتها نمیتوانند موافق ظهور باشند. امام(ره) میفرمود: «مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنا فداه- است»(صحیفۀ امام/21/327)
مخالفان ظهور:
چهکسانی مخالف ظهور هستند؟ گروه اول: آدمهای پستهمت؛ کسانی که خودخواه هستند و نمیخواهند همۀ جهان آباد شود.
گروه دوم: کسانی که امید دارند غرب و شرق عالم یک راهی برای سعادت بشر باز کنند. در واقع، غربزدهها مخالف ظهور هستند! اینها دنبال جامعۀ مدنی غربی هستند نه جامعۀ مهدوی! الگوی اینها و مدینۀ فاضله اینها جوامع عقبماندۀ اروپایی و آمریکایی است که رذلترین و کثیفترین انسانها بر آنها حکومت میکنند. اینها رشد و سعادت را در آنجا میدانند، و لذا دنبال ظهور مهدی فاطمه نیستند.
گروه سوم: کسانی از مسئولان که نانشان فعلاً در روغن است؛ چون اگر این مسئولان در زمان ظهور حضرت باشند که حضرت جز نان خشک و جز لباس خشن به آنها نخواهد داد! یکی از اصحاب امام صادق(ع) عرض کرد: ای کاش شما همان امامی بودید که ظهور میکند! حضرت فرمود: بهخدا قسم، اگر ظهور با من بود، به تو که اصحاب من هستی جز لباس خشن و نان خشک چیزی نمیرسید(إِلَّا أَکْلُ الْجَشِبِ وَ لُبْسُ الْخَشِن؛ دعوات راوندی/296)
مسئولینی که دوست دارند اول نان خودشان در روغن باشد و بعد خدمت کنند، بهدرد امام زمان نمیخورند و طبیعتاً اینها برای فرج هم دعا نمیکنند! چون اگر حضرت بیاید و بخواهد اینها را بهکار بگیرد، بر اینها سخت میگیرد و اصلاً از اینها استفاده نمیکند. هرکسی نمیتواند ادعا کند که من منتظر ظهورم.
بیان معنوی
رئیسی: مدافعان حرم نبودند امروز تمام کشورهای اسلامی "ناامن" بود
به گزارش عمارنامه، به نقل از آستان نیوز، حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی در جلسه تفسیر قرآن کریم که با حضور زائران بارگاه قدس رضوی در ایوان مقصوره مسجد جامع گوهرشاد برگزار شد، به تفسیر سوره «العصر» پرداخت و با تاکید بر بهرهمندی مومنان از شب و روزهای قدر اظهار داشت: مومنان باید قدرشناس این لحظات باشند واذکار، نماز، عمل خیر و قرائت قرآن خود را بیشتر کنند.
وی در ادامه با اشاره به آیه اول سوره«عصر» بیان کرد: خدای متعال در ابتدای این سوره به «والعصر» قسم یاد میکند، برخی از مفسران مصداق این قسم را نماز معرفی کردهاند و امام صادق(ع) در ذیل پاسخ به سوالی فرمودهاند: «منظور از «عصر» در این سوره، زمان ظهور امام زمان(عج) است» که این حدیث در تفسیر برهان بیان شده است. البته برخی از مفسران «عصر آغاز رسالت رسول الله(ص)» را مصداق این قسم معرفی کردهاند.
تجارت خدا
تولیت آستان قدس رضوی با اشاره به آیه «إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ» تصریح کرد: به طور کلی جنس انسان در حال ضرر و خسران است، مگر اینکه با خدا تجارت و معامله کند.
به گفته وی انسان اگر میخواهد در این دنیا تجارت پاک و طاهر داشته باشد باید با خداوند متعال معامله کند، انسانی که عمر خویش را در راه «رضایت خالق هستی» هزینه میکند بدون هیچگونه تردیدی بهترین و طاهرترین تجارت را کرده است.
رئیسی افزود: خداوند در آیه 16 بقره و 53 اعراف، نمونههایی از خسران و ضرر انسان را بیان نموده، در این آیات «خیانت به نفس» را سختترین ضررها معرفی میکند. مخلوقی که به نفسش معرفت پیدا نکند و آن را در مسیر تعالی و رشد قرار ندهد به تعبیر قرآن ورشکسته واقعی به شمار میرود.
خدا غافرالذنب است
خدا غافرالذنب است
آیات راجع به توبه در قران بهت آور است. مثلا در سوره غافر می فرماید: غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ؛ بنده من، من را بشناس، اصلا نگران نباش، غافر اسم فاعل است یعنی گناه کار، اسم فاعل مثل مضارع است و دلالت بر دوام و استمرار دارد یعنی گنه کاران همین امروز آمرزنده هستم، فردا و … تا جهان برپاست من آمرزنده هستم، یعنی بخشش خدا دائم است و این باران بخشش ادامه دارد.
دومی هم می فرماید: وَقَابِلِ التَّوْب؛ یعنی هر وقت بیایی توبه کنی می پذیرم، می خواهی جوان یا پیر باشی، مرد یا زن باشی، چهل سال یادت رفته توبه کنی؟ عیب ندارد الان بیا. بالاتر از این اگر به تو می گفتند بیا توبه کن، شانه بالا می انداختی و رها می کردی، اما الان می بینی ضعیف شدی و فکر می کنی چند روز بعد تابوت در خانه ات می آورند عیبی ندارد بیا توبه کن.
اگر خدا نمیخواسته ببخشد برای چه این دو کلمه را در قران آورده؟ چه دلیلی دارد خدا گنه کار را نبخشد؟ مثلا شخص چندین سال گناه کرده همین که گریه ها را ببیند میگوید: خدایا سی سال است اشتباه کرده ام دیگر این کارها را نمیکنم؛ همین اقرارش توبه است و خدا می پذیرد. هر شنونده ای که گنه کار است به پرودگارش یقین کند، به َقَابِلِ التَّوْبِ و غَافِرِ الذَّنْبِ بودن خدا یقین کند.
شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: چه کنم بار گناهم سنگین است. حضرت به او فرمود: تو را گول زده اند؟ یعنی رحمت و قدرت خدا محدود است؟ هر کاری کردی الان نزد من آمدی یعنی پشیمان هستی، پرونده ات پاک است برو!
اگر از زندگیات لذت نبری، مزۀ عبادت را هم نمیچشی!
موضوع بحث ما «نشاط در زندگی» و «حال خوش معنوی» است، اما چرا این دو را کنار هم قرار دادیم؟ چون کاملاً با هم مرتبطند. خیلیها تصور میکنند: «حال خوش معنوی ارتباطی با نشاط زندگی ندارد! چون معمولاً آدمها «نشاط در زندگی» را با گناه و هرزگی بهدست میآورند و این طبیعتاً حال خوش معنوی نمیشود، بلکه حال بد معنوی میشود! از آنطرف هم در زندگی کسانی که اهل عبادت و معنویت هستند، نشاط و سرزندگی نمیبینیم!» در حالیکه «حال خوش معنوی» بدون «نشاط در زندگی» بدست نمیآید و کسی که نشاط در زندگی ندارد، عبادتش هم خراب است.
امام باقر(ع) میفرماید: کسی که در زندگی دنیایی خودش کسالت داشته باشد، در ارتباط با امر آخرت و کارهای بندگی خدا کسالتش بیشتر است!( مَنْ کَسِلَ ..؛ کافی/5/85) تو که حالِ زندگی کردن نداری، چطور میخواهی حال بندگی پیدا کنی؟!
اگر کسی در زندگیاش حال و نشاط نداشته باشد مطمئن باشید نماز خوبی هم ندارد و زیاد بدرد نمیخورد، بلکه نمازش خرابتر از زندگیاش است! اگر بخواهی نماز باحال بخوانی، حتماً باید دو برابرش زندگیتان بانشاط باشد! شما چرا نمازت خوب نیست؟ برای اینکه در زندگی، حالت خوب نیست! «تو در برون چه کردی که درون خانه آیی؟!»
اگر در زندگیات حال و نشاط نداشتی، وقتی سر سجادۀ نماز میروی، لابد میخواهی ناراحتیها و طلبکاریهایت از خدا را بشماری! کسی که زندگیاش خاکبرسری است و ازش لذت نمیبرد، موقع عبادت هم دلش با خدا صاف نمیشود. خدا از اینطور عبادت بدش میآید. دینداری به داشتن اعتقادات نیست، آن چه اعتقاداتی است که به تو نشاط نداده است؟!
انجام دستور، چگونه میتواند آدم را از خدا دور کند؟ طرف از خدا طلبکارست چون فکر میکند: خدا هم به او حال نداده، و هم دستور داده نماز بخوان! حالا آمده نماز خوانده و از خدا طلبکار است! میگوید: «آنجا که مشکل مرا حل نکردی، ولی من نمازت را خواندم…» اینها وقتی نماز میخوانند، بیشتر با خدا دعوایشان میشود! لذا نمازشان زیاد فایده ندارد، چون دچار عُجب میشوند و عجب موجب حبط عمل است.
اگر میخواهی حال خوش معنوی پیدا کنی، باید نشاط در زندگی داشته باشی. اگر میخواهی خوب عبادت کنی، قبلش باید خوب و خوش زندگی کرده باشی.
هرکسی عاشق عبادت است، برود زندگیاش را درست کند، و کاری کند که از زندگیاش لذت ببرد، و الا مزۀ عبادت را نمیچشد! هرکسی میخواهد قرآن را باحال بخواند، باید باحال زندگی کند.
بندگیِ پرشور، با حرارت و با لذت برای کسی است که در زندگیاش خیلی از خدا بُرده و کیف کرده است! کسی که خیلی خدا در زندگی به او حال داده است! او میگوید: «خدایا ممنونتم! تو عالی هستی، دورت بگردم، فدایت بشوم…»
ما در این بحث نشاط داریم عالیترین بحث عرفانی را به زبان ساده مطرح میکنیم. فرمودند: بهترین نوع عبادت، عبادت شاکرانه است، نه خائفانه، و نه تاجرانه! عبادت خائفانه یعنی از ترس جهنم عبادتی کنی. عبادت تاجرانه هم یعنی عبادت میکنم تا إنشاالله بعداً در بهشت به خوشی و لذت برسم! خُب اینهمه نعمتی که خدا به تو داده را نمیبینی و با آن خوش نمیگذرانی، آنوقت میخواهی در آینده خوش بگذرانی؟!
عبادت تاجرانه و خائفانه معطوف به آینده است، اما عارفانهترین و عالیترین سطح عبادت، عبادت شاکرانه است که معطوف به گذشته است. یعنی خدایا! من لذت بُردهام، و آمدهام از تو تشکر کنم؛ این یعنی عبادت برآمده از نشاط در زندگی.
عالیترین نوع عبادت این است که انتظاری در آینده نداشته باشی، بلکه بهخاطر اینکه به تو خیلی دادهاند و از زندگیات احساس نشاط پیدا کردهای، آمدهای از خدا تشکر کنی. البته کسی که عبادت شاکرانه دارد، طبعاً طمع به آینده هم پیدا میکند.
زیارت امینالله که از معتبرترین زیارتنامههاست نمونۀ عالی تقاضای نشاط از خداوند است. این زیارت را به مردم جهان معرفی کنید بلکه نگاهشان به اسلام عوض شود!
بیان معنوی
خاطراتی از سیره امام خمینی در ماه رمضان
تهجد و شب زنده داری
یکی از برادران پاسدار که محافظ امام بود می گفت: امام شبها معمولا دو ساعت به اذان صبح بیدار بودند. یک شب متوجه شدم که امام با صدای بلند گریه می کنند من هم متاثر شدم که امام با صدای بلند گریه می کنند و شروع کردم به گریه کردن.
شبی مهمان حاج آقا مصطفی بودم، ایشان خانه جداگانه ای نداشتند و در منزل امام زندگی می کردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و صدای آه و ناله ای شنیدم .نگران شدم که در خانه چه اتفاقی افتاده است. حاج آقا مصطفی را بیدار کردم و گفتم ببین در خانه چه خبر است. ایشان نشست و گوش داد و گفت: صدای امام خمینی است که مشغول تهجد و عبادت است.
و البته در ماه رمضان این شب زنده داری و تهجد وضعیت دیگری داشت یکی از محافظین بیت می گوید: در یکی از شبهای ماه رمضان، نیمه شب برای انجام کاری مجبور شدم از جلوی اتاق امام گذر کنم. حین عبور متوجه شدم که امام زار زار گریه می کردند، هق هق گریه امام که در فضا پیچیده بود واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد که چگونه امام در آن موقع از شب با خدای خویش راز و نیاز می کند.
آخرین رمضان دوران حیات امام به گفته ساکنان بیت با رمضان های دیگر متفاوت بود، به این صورت که امام همیشه برای خشک کردن اشک چشمشان دستمالی را همراه داشتند، ولی در آن ماه رمضان حوله ای را نیز همراه بر می داشتند تا به هنگام نمازهای نیمه شبشان از آن استفاده کنند.
یکی از محافظین بیت می گوید: در رمضان سال قبل از رحلتشان، بعضی وقتها که به نزد ایشان می رفتم، می دیدم که قیافه شان کاملا بر افروخته است و چنان اشک ریخته اند که علاوه بر دستمال اشکشان را با حوله پاک می کردند.
توجه ویژه به قرآن
یکی از اطرافیان امام می گوید: امام در نجف چشمشان درد می کرد و به دکتر مراجعه کردند. دکتر بعد از معاینه چشم امام گفت: شما باید چند روزی قرآن نخوانید و به چشمتان استراحت بدهید! امام خندید و فرمود: دکتر من چشمم را برای قرآن خواندن می خواهم، چه فایده ای دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم. شما یک کاری کنید من بتوانم قرآن بخوانم.
یکی از همراهان امام در نجف اظهار می کرد که امام خمینی (ره) در ماه رمضان هر روز ده جزء قرآن می خواندند؛ یعنی در هر سه روز یک دوره قرآن می خواندند. برادران خوشحال بودند که توانسته اند دو دوره قرآن را در ماه رمضان بخوانند، ولی بعد فهمیدند که امام ده دوره قرآن را ختم کرده اند. علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه رمضان دستور می دادند که چند ختم قرآن برای افرادی که مد نظر مبارکشان بود قرائت شود.
منبع: فرهنگ
سند ۲۰۳۰ نفوذ جدی است؛ توجیهات آقایان "قابلقبول" نیست
مرجع تقلید شیعیان با بیان “سند ۲۰۳۰ با فرهنگ و دین و حتی ایرانیبودن ما ناسازگار بوده و یک نفوذ جدی است"، گفت: وقتی انسان فصلهای این سند را میخواند بسیار متأثر میشود که چهکسی حاضر به پذیرش این سند خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، بهنقل از مرکز خبر حوزه، آیتالله نوریهمدانی در دیدار جمعی از فعالان فرهنگی مازندران اظهار داشت: کار فرهنگی مهمترین قسمت یک جامعه است که دارای ظرافت خاصی است. اگر انسان جامعه را براساس دین، تقوا و تعالیم اهلبیت(ع) فرهنگسازی کند بهیقین آن جامعه سعادتمند خواهد شد.
مرجع تقلید شیعیان تصریح کرد: کشوری که با فرهنگ اسلام و اهلبیت(ع) و فرهنگ جهاد و شهادت باشد هیچگاه روی ذلت را نخواهد دید و امام راحل با همین فرهنگ توانستند این انقلاب را بهثمر برسانند. دشمن نیز تمام تلاشش بر این است که به فرهنگ حمله کند تا از ریشه به انقلاب و عقاید مذهبی ما آسیب برساند.
وی با اشاره به سند 2030 گفت: بنده در این مدت بارها عرض کردم از افراد مطلع و کارشناسان دعوت کردم تا موضوع را تشریح کنند، وقتی انسان فصلهای این سند را میخواند بسیار متأثر میشود که چهکسی حاضر به پذیرش این سند خواهد شد.
آیتالله نوری همدانی افزود: چرا بعضی از آقایان، منتقدین به این سند را بیاطلاع میدانند، این سند با فرهنگ و دین و حتی ایرانی بودن ما ناسازگار است، این یک نفوذ جدی است و توجیهاتی که آقایان میکنند قابلقبول نیست. بنده بهجد از مسئولان میخواهم این سند با دقت بررسی شود، شورای عالی انقلاب فرهنگی و کمیسیون آموزش مجلس و همه نمایندگان ورود پیدا کنند تا هیچچیزی که با دین و انقلاب منافات دارد صورت نگیرد.
نقش آزادی در تربیت کودکان
شهید آیت الله دکتر بهشتی رحمه الله:
اگر تاکنون به این بچههای عزیز و انسانهای آیندۀ آیندهساز، آزادی لازم را عنایت نفرمودهاید، چقدر به آنها ظلم و خیانت شده است؟ و به چه چیز آنها خیانت شده؟ به شخصیت انسانی آنها. ای معلم با ایمان آگاه و آزاد! به عنوان یک دوست و همفکر و همراهت خواهش میکنم، شما را به خدا در این کلاسها یک مشت انساننمایِ قالبیِ خاک بر سر نسازید. انسان بسازید، نه یک مشت انساننمای قالبی ابزاری.
…آقا و خانم! به بچه فرصت اظهارنظر بدهید، بگذارید حرفِ پرتِ بزنند. بگذارید یک استدلال غلط بکند، یک نتیجه غلط هم بگیرد، و حتی تا آنجا که خسارت شکننده هم ندارد، به دنبال این نتیجه غلط هم برود و خودش یک تجربه بدست آورد. تجربههای تلخی که این بچهها خودشان با اِعمال حق اختیار بدست میآورند از یک کتاب نصیحت سعدی و فردوسی و لقمان بالاتر است ، از یک مجموعهی حدیث امامان و پیامبران بالاتر است و حتی میتواند از همه قرآن برای او ارزندهتر باشد.(!) خود قرآن میگوید من کتاب نصیحت و هدایت هستم؛ اما برای چه کسانی؟ برای انسان انتخابگر…!
منبع: کتاب نقش آزادی در تربیت کودکان
مهمترین ویژگی مربی!!!
علامه طباطبایی درباره شرط یک تربیت خوب فرمودند:
«تربیتی دارای اثر صالح است که مربی آن،دارای ایمان به آن چه که به متعلم می آموزد باشد.علاوه بر این، عملش با علمش مطابقت کندو اما کسی که اصلاً به گفته های خود ایمان ندارد و یا بر طبق آن عمل نمی کند،امیدخیری از تربیتش [نسبت به دیگران] نباید داشت.»
«حکمت زلال»- ص ۱۷۷
ویژگی روزهداری برای ساختن تاریخ
به گزارش بسیج پرس؛ امام موسی صدر در آستانه ماه مبارک رمضان در تاریخ 21 اکتبر 1971 مصادف با 29 مهر 1350 درباره ماه بهار قرآن به ایراد سخنرانی پرداخت که در ادامه میآید:
مؤمنان!
دگر بار، رمضان مبارک فرا رسیده است؛ با شبهای الهام بخش، روزهای آموزنده و فضای آکنده از شمیم خاطرات و عبرتهایش که مایه جدیت و نظم است.دگر بار، روزه میگیریم، شب زندهداری میکنیم، شعائر را دو چندان میکنیم و سرانجام عید را با شادمانی و خشنودی جشن میگیریم و پس از آن به زندگی عادی باز میگردیم. بدین سان سالها تکرار و بر حجم خاطرات افزوده میشود.اما بیم آن میرود که روزه به عادتی بیروح و شعائر آن به سنتهایی سرگرمکننده بدل و ماه رمضان از همه معانی اصیلیاش تهی شده باشد. با نگاهی سریع در مییابیم که این مشکل، یعنی مشکل و مسأله روزه و رمضان، مسأله همه عبادات و همه مناسبتهاست. این آفت به همه عبادات و ایام راه یافته و اماکن مقدس و شعائر دینی و همه آموزههای آسمانی را در برگرفته است.آیا نقش راهبری دین در هدایت آدمی به آخر رسیده است؟ و به آیینها و خاطرات و تجمل بدل شده است؟ یا اینکه اساساً آموزههای دینی برای تخدیر آدمی آمدهاند و از آنجا که سختیها فرا گیریند، این آموزهها نیز همه زندگی آدمی را فرا گرفتهاند. آیا اکنون که آدمی بر بسیاری از مشکلات و سختیهایش چیره گشته، باید از نقش دین بکاهیم؟
مؤمنان!
بهتر است پیش از آنکه دیگران از ما بپرسند ما خود این پرسش دشوار را از خود بکنیم. اما حقیقت این است که این پرسش و پاسخها پیشتر مطرح شدهاند، اما ما آنها را نادیده گرفتیم، بر آنها چشم پوشیدیم و از سخن گفتن درباره آنها روی برتافتیم، تا با واقعیت دلهرهآور و تلخ روبه رو نشویم.
ای مؤمنان!
آیا در روزههامان آثار روزه را میبینیم؟ و در نمازمان عروج آن را؟ آیا در فطر و قربان معانی این اعیاد و کارکردشان را حس میکنیم؟ آیا شعائر در ما فعل و انفعال و اماکن مقدس در ما اثر دارد؟آیا در مسجد اقصی و کلیسای قیامت آن معانی را که بالقوه برای امتمان روشن بود، یافتهایم.اینها تجارب تلخ و دردآور ما در متن واقعیت تلخ و درد آور ماست. پس بار دگر با نگاهی واقع بینانه، همهجانبه و با شجاعت و بینش آموزههای دینمان را ارزیابی کنیم، شاید راهی نو بپیماییم و در آنها زندگی بدمیم، و از هستی خود به دین و آموزههای والایش ببخشیم تا جایگاه رفیع و فراگیر خود را باز یابد. بگذاریم دین ابعاد وجودی ما را فراتر ببرد و کثرتمان را وحدت بخشد و تشتتمان را به همدلی بدل کند.
ای مؤمنان!
هر گاه اندیشه دینی و آموزههایش در همه ابعاد زندگیمان؛ در خانه، در بازار، در دفتر کار و در عرصههای حیات ما حضور داشته باشد، هرگاه حصارها را از احساس دینی در بند در عبادتگاهها برداریم و بگذاریم این احساس به کلیت حیاتمان راه یابد، به زندگیمان پا نهد تا اختیار ما به دست او باشد و اثر گذارد و هدایت کند، هرگاه به او فرصت دهیم و نخواهیم که با منزوی کردن او از نقشش بکاهیم و او را از میان ببریم، تنها در این صورت است که آثار این گنج گرانمایه را در زندگی و در ساختن تمدن خود میبینیم.
مؤمنان!
روزه ماه رمضان و دیگر عبادات و شعائر دینی تنها فعالیتی جسمانی نیستند، بلکه حرکاتی سرچشمه گرفته از عقل و دلاند که به قالب حس در میآیند و با آن در میآمیزند، از همین رو هرگاه به دور از دخالت عقل و دل انجام گیرند، اعمالی خشک، کم رنگ و تقلیدگونهاند که ما را به خود مشغول میکنند، ولی تأثیری نمیگذارند.بر ماست تا در این تجربه تازه و این ماه مبارک و در روزهاش، عقل و دل را در کنار جسم فعال کنیم. باید تفکر و تأمل کنیم، باید عشق بورزیم و حساس باشیم. باید این عشق و آن تأمل را در متن روزه خود جاری سازیم.پیامبر فرمودند: «تفکر ساعه خیر من عباده سبعین سنه»؛ یک ساعت تفکر، برتر از هفتاد سال عبادت است، امام صادق(ع) نیز فرمودهاند: «هل الدین الا الحب؟»؛ آیا دین جز محبت است؟، این چنین روزه زندهای، سپر آتش است و یکی از ارکان اسلام، مهمانی خداوند است و تکریم انسان. قدر انسان است و قَدَر او، فقط در این صورت است که رمضان شرایط و فضایی را فراهم میکند که در آن انسان گرامی ساخته میشود، انسانی که فاتح مکه است و پیروز بدر و سازنده تاریخ.این چنین رمضانی ماه الفت و همدردی با دیگران و فصل فراموشی کینهها و اتحاد صفوف است. ماه وحدت کلمه و وحدت دلها و ماه رستاخیز دوباره امت است.این گونه روزهداری ماه رمضان نخستین گام در ساختن امت و تاریخ است، تمرینی برای جهاد و آمادگی برای نبرد است، آغاز بازگشت به سوی خداست، به سوی سرزمین مقدس خدا، به سوی قدس. این وعده حق خداوند است و خداوند از وعدهاش تخلف نمیکند. خداوند میفرماید: «ولینصرن اللَّه من ینصره ان اللَّه لقوی عزیز الذین ان مکنا هم فی الارض أقاموا الصلوة و آتو الزکاة وامروا بالمعروف ونهوا عن المنکر و للَّه عاقبة الامور».