حسادت، خاستگاه نابهنجاري هاي اجتماعي
حسادت، خاستگاه نابهنجاري هاي اجتماعي
حسادت مي تواند در حوزه اخلاق فردي و اجتماعي بازتاب ها و واكنش هاي متضاد و خطرسازي را بيافريند. قرآن به صراحت در جاهاي مختلف به اين مسئله توجه داده و با بيان مصاديق عيني و تأثيرات مخرب و زيانبار آن كوشيده تا شخص را براي رهايي از اين رذيلت اخلاقي و نابهنجاري زشت به تلاش و تكاپو وادارد.
در تحليل قرآني به خطرساز بودن حسادت نسبت به آدمي اشاره مستقيمي شده است. در آيه1 و 5سوره فلق، حسد را يكي از خطرهاي تهديدكننده آدمي مي شمارد و پناه جويي به خدا را براي محافظت از آن مطرح مي سازد و مي فرمايد: قل اعوذ برب الفلق… و من شر حاسد اذا حسد.
اين آيه خطر حسادت را در هنگام اقدام عملي حسود، شديدتر ارزيابي مي كند؛ زيرا هنگامي كه شخص، حسادت را به عنوان يك واكنش رواني و روحي در خود پديد مي آورد تنها آرزوي زوال نعمتي از ديگري را دارد ولي هرگاه از اين فراتر رود و خود مستقيم بكوشد تا نعمتي را از شخص زايل كند و يا از ميان بردارد در اين هنگام است كه رفتارهاي خطرساز و نابهنجاري هاي رفتاري را بروز مي دهد.
حسادت تا زماني كه روحي و رواني است تنها به شخص حسود آسيب مي رساند و او را دچار افسردگي و خودباختگي و حقارت و بي اعتمادي به خود مي كند و به گونه اي نهان و مخفي است اما زماني كه وي را تحت كنترل و مهار خويش در آورد، به شكل نابهنجاري هاي رفتاري و و اكنش هاي عملي و اقدامات عيني بروز و ظهور مي كند كه در اين حالت بسيار خطرناك مي شود.