یا رسول الله.....
قاریان قرآن سه دسته اند
در کتاب وسائل الشیعه جلد4صفحه 846امام صادق علیه السلام می فرمایید: بر شما بادبه فراگیری قرآن و تلاوت آن(لیکن بدانید که قاریان قرآن سه دسته اند):
دسته ای قرآن را فرا می گیرندکه مردم از آنها تعریف کنندو بگویند فلانی قاری قرآن است
دسته دیگر کسانی هستند که قرآن را فرا می گیرند که مردم بگویند فلانی چقدر خوش صداست
قرآن این دو دسته سودی ندارد.
اما دسته سوم کسانی هستند که قرآن را برای رضای خدا و عمل به آن فرا می گیرند،دیگر باک ندارن که کسی بداند یا نداند.
این دسته از خواندن قرآن خیر و برکت خواهند دید.
گفتم خدا جونم:
فجراست...
فجر است و سپیده حلقه بر در زده است
روز آمده،تاج لاله بر سر زده است
با آمدن امام در کشور ما
خورشیدحقیقت از افق سر زده است
جواد محدثی
حوادث روز 12بهمن سال 57 / آغاز دهه فجر
حوادث روز 12بهمن سال 57
هواپیمای امام با تمام دلنگرانیهایش سرانجام صبح روز 12 بهمن سال 57 در فرودگاه مهرآباد بر زمین نشست. سرود «خمینی ای امام، خمینی ای امام» در سالن فرودگاه چنان پرطنین بود که همه را میخکوب کرده بود. متن پیام خوشامدگویی که توسط استاد شهید مطهری نگاشته شده بود توسط یکی از دانشجویان قرائت شد.
ماشین حامل حضرت امام در میان سیل جمعیت خروشان ایران اسلامی راهی بهشت زهرا گردید تا ضمن تجدید پیمان با شهدای انقلاب اولین دیدار را با مردم که او را به عنوان امام خود با عشق و علاقه پذیرا گشته بودند، سخن بگوید سپس امام سخنرانی تاریخی خود را آغاز میکنند:
«بسمالله الرحمن الرحیم. ما در این مدت مصیبتها دیدهایم؛ مصیبتهای بسیار بزرگ، مصیبتهای زنهای جوانمرده، مردهای اولاد از دست داده، طفلهای پدر از دست داده… این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبول ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط آمریکا از او پشتیبانی کرده… بر همه ما واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم تا آن وقتی که اینها ساقط شوند. ما به واسطهی آرای مردم، مجلس مؤسسان و دولت موقت و دولت دائم را تعیین میکنیم.
با اتمام سخنرانی امام جمعیت مجدداً به سمت جایگاه هجوم آوردند. امام نتوانست سوار هلیکوپتر گردد و بلافاصله سوار بر آمبولانسی که آنجا بود، شدند. بالاخره در بین راه امام سوار هلیکوپتر شدند و به سمت تهران پرواز کردند. امام بلافاصله به بیمارستان هزار تختخوابی رفتند تا از مجروحان حوادث اخیر که در آنجا بستری بودند دیدار کنند. امام از بیمارستان به منزل یکی از بستگان خود رفتند و عصر نیز با تماس به مدرسه رفاه از محل اقامت خود مسئولان کمیته استقبال را مطلع میسازند.
12بهمن سال 57
در گزارشات روزنامهها ارقام جالبی از شکستن تلویزیونها به علت قطع پخش برنامهی ورود امام آمده است.
خبرگزاری یونایتدپرس تعداد مستقبلین را در طول مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا را چهار میلیون نفر و در بهشت زهرا نیم میلیون نفر گزارش نمود. رادیو کلن شمار جمعیت را پنج تا شش میلیون ذکر کرده است. خبرنگاران داخلی نیز تعداد جمعیت را پنج میلیون نفر ذکر کردند.
در حدود ساعت 11:05 ماشین حامل امام وارد میدان آزادی شده و در میان شور و شوق و اشتیاق شدید استقبالکنندگان و پس از یکبار دور زدن دور میدان وارد خیابان آزادی شد. ماشین امام که چند نفر هم برای محافظت روی سقف آن نشسته بودند با طی مسافت چند کیلومتری دور میدان و در میان بارانی از گل و گلاب و نقل که بر ماشین میبارید و اشکهای شوق که بر گونهها جاری بود به سمت دانشگاه تهران به حرکت درآمد.
امام در مقابل دانشگاه به علت تراکم بیش از حد مستقبلین بالاجبار سخنرانی ننمودند و از چهار راه ولیعصر به سوی میدان راهآهن به حرکت درآمدند، شاید یکی از دلایل عدم سخنرانی امام غیر از تجمع و تراکم در مقابل دانشگاه همین وضعیتی بود که گروههای سیاسی برای سوءاستفاده به وجود آورده بودند.
امام در ساعت 10:5 اولین شب اقامت در ایران علیرغم خستگی زیاد اعضای کمیته برگزاری استقبال را به حضور پذیرفتند و برای آنان سخنرانی کردند.
12بهمن سال 57
12بهمن آغاز دهه فجر و خاطره استقبال تاريخی از امام خمينی(ره) گرامی باد
مردم ايران در 12 بهمن سال 57 حماسه بی سابقه ترين استقبال تاريخ معاصر را رقم زدند استقبال از مردی که نه تنها مرجع و مراد بود، بلکه رهبری بود که نمونه ای از حکومت اسلامی را در نظام جهانی بنيان گذاشت و اين گونه شد که “حق آمد و باطل رفت”
با گسترش قيام مردم و خروج شاه از ايران، شاپور بختيار به عنوان آخرين و تنها اميد رژيم پهلوی و سردمداران غربی پشتيبان اين رژيم، به عنوان نخست وزير باقی مانده بود. در طرف مقابل، تظاهرات مردم هر روز پر شورتر و مصممتر میشد و شعار ‘استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی’ به عنوان اصلی ترين خواسته مردم در نهضت انقلابی به رهبری امام خمينی مطرح میشد.
امام خمينی که شرط ورود خود را به کشور، خروج شاه، اعلام کرده بودند، با فرار شاه در 26 دی 1357، تصميم به بازگشت گرفتند و قرار بود اين رجعت تاريخی در روز پنجشنبه پنجم بهمن 1357 انجام گيرد اما بختيار، با بستن فرودگاه ها مانع از انجام اين امر شد. با انتشار خبر بسته شدن فرودگاهها، مردم خشمگين به خيابان ها ريخته و با تحصن و شعارهای کوبنده، دولت بختيار را تحت فشار شديدی قرار دادند. در همين زمان رييس شورای سلطنت، سيد جلال تهرانی، در پاريس ضمن استعفا خدمت امام، اعلام کرد که شورای سلطنت غير قانونی است.
سرانجام، تحصنها و تظاهرات عظيم مردم، بختيار را مجبور کرد، فرودگاه ها را باز کند. کارکنان اعتصابی تلويزيون اعلام کردند برای ضبط و پخش مستقيم مراسم آمادهاند. فرودگاه مهرآباد آماده استقبال از پرواز انقلاب بود.
روز 12 بهمن 1357، پرشکوه ترين استقبال تاريخی رقم خورد و هواپيمای ايرفرانس در حوالی ساعت 9 صبح در فرودگاه مهرآباد نشست و حضرت امام، با قلبی آرام و مطمئن پس از 15 سال هجرت، پا به خاک ميهن اسلامی گذاشتند.
امام خمينی پس از اقامه نماز در کف هواپيما، روی دو پتو با آرامش خوابيدند. اين در حالی بود که همه علاقمندان، دوستداران و نزديکان ايشان، نگران انجام اين پرواز بودند. خطر انهدام هواپيما و يا ربودن آن در آسمان چيزی بود که همه را تا لحظه فرود آن در فرودگاه تهران، نگران ساخته بود روح الله خمينی پس از سالها دوری و تبعيد به کشور بازگشت و حضور ميليونی مردم که صف استقبال کنندگان را از فرودگاه تهران تا بهشت زهرا تشکيل می داد، حاکی از عشق و علاقه بینظير آنها به رهبر خويش بود و اين گونه شد که مردم ايران تاريخی ترين استقبال در طول تاريخ معاصر را رقم زدند.
حضرت امام طی بياناتی در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر میکنم. عواطف ملت ايران به دوش من بارگرانی است که نمیتوانم جبران کنم. ايشان ضمن اشاره به اينکه طرد شاه از کشور قدم اول پيروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ريشههای فساد ترغيب کردند.
امام از فرودگاه مستقيما به بهشت زهرا (س) رفتند و ضمن ادای احترام به شهدای انقلاب اسلامی، سخنرانی تاريخی خود را در آنجا ايراد کردند. بنيانگذار جمهوری اسلامی ايران در اولين سخنرانی خود در ميان انبوه مردم مشتاق در بهشت زهرا(س)، فرمودند:’ من وقتی چشمم به بعضی از اينها که اولاد خودشان را از دست دادهاند میافتد، سنگينیای در دوشم پيدا میشود که نمیتوانم تاب بياورم. محمدرضا پهلوی فرار کرد و همه چيز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد و قبرستانهای ما را آباد.
در اين سخنرانی بود که امام آن جمله فراموش نشدنی و تاريخی را فرمودند: ‘من دولت تعيين میکنم، من توی دهن دولت میزنم … من به پشتيبانی اين ملت دولت تعيين میکنم. ‘
دهها خبرنگار و عکاس و فيلمبردار به ثبت اين رويداد تاريخی پرداختند. جمعيت استقبال کننده در طول 33 کيلومتر از فرودگاه امام تا بهشت زهرا(س)، بين 4 تا 8 ميليون نفر تخمين زده میشد. در اين سخنرانی امام نخست وزيری شاپور بختيار را غير قانونی اعلام کرده و فرمودند: ‘من به پشتيبانی اين ملت دولت تعيين میکنم.’ بدين ترتيب از ورود امام 10 روز تاريخی که بعدها دهه فجر انقلاب اسلامی نام گرفت، سپری شد تا طومار رژيم پهلوی و 2500 سال استبداد شاهنشاهی برای هميشه در هم تنيده شود.
انقلاب ما انفجار نور بود
توکل بر خدا
يكى از فوايد داشتن توكل، آرامش درونى و اطمينان قلبى است كه در سايه توكل به انسان دست میدهد. زمانيكه حضرت موسى قوم خود را شبانه به سوى سرزمين موعود راهبرى میكرد و سعى مینمود كه اميد ايمان به خدا را در دلشان زنده كند نزديكی هاى صبح بود كه قوم خسته موسى خود را با فرعونيان رو در رو ديدند كه آنها را دنبال مینمودند، از ترس برخود لرزيدند و اظهار داشتند كه توانِ مقابله با قومِ فرعون را نخواهند داشت. ولى حضرت موسى«ع» آنان را قوت قلب داده و گفت جاى هيچ نگرانى نيست، چون خدا با اوست.
در قرآن، چنين جريان را تعريف میكند:
«فَلَمّا تَراءَ الجَمْعانِ قَالَ اَصْحابُ موسَى اِنَّالَمُدْرَكُونَ* قَالَ كَلاَّ إنَّ مَعِىَ رَبّىِ سَيَهْديِنِ»
چون آن دو گروه يكديگر را ديدند، ياران موسى گفتند: گرفتار آمديم. موسى «ع» گفت هرگز، پروردگار من با من است و مرا راه خواهد نمود.
از ديگر ثمرات توكل به خدا عزت و سربلندى در بين مردم است. فرد متوّكل چون به خدا تكيه میكند غناىِ نسبى از مردم دارد و بخاطر رسيدن به مال و مقام از مردم التماس نمیكند لذا عزت و سربلندی اش حفظ میشود. از همه مهمتر چون خداوند عزيز است پناهنده خود را نمیگذارد كه به ذلت و خوارى دچار شود. خداوند در قرآن میفرمايد:«وَ تَوكَّل عَلَىَالعَزيزِالرَّحِيمِ»
يعنى اى پيامبر برخداوند عزيز و مهربان توكل كن.
و در جاى ديگرى میفرمايد:
«وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلىَ اللَّهِ فَأنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»
هر كه به خدا توكل كند او را عزيز (پيروزمند) و حكيم خواهد يافت.
در تفسير اين آيات بيشتر مفسرين نوشته اند، چون خداوند عزيز است نمیگذارد كه پناهنده او (توكل كننده بدو) دچار ذلت و خوارى گردد.
حضرت صادق «ع» فرمودند:
«إِنَّ الغِنى و العِزّ يجولانِ، فَاِذا ظَفرَا بموضع التَّوكّلِ اوَطنا»
بی نيازى و عزت و سرافرازى در گردش و جابجايى هستند، پس هركجا كه به توكل برخورد كردند، در آنجا وطن بر می گزينند.
در حديثى از حضرت رسول «ص» نقل شده است.
«مَنْ سَّرهُ أنْ يكون اكرم الناس فليتّقاللّه، و مَنْ سَرَّهُ أنْ يكون اقوى النّاس فليتوكل علی اللّه، وَ مَنْ سَرَّهُ أنْ يكون أغنی النّاس فليَكُنْ بما فى يداللّه اوثَق مِنْهُ بما فى يده»
كسى كه دوست دارد محبوبترين مردم باشد از خدا تقوى پيشه كند، و كسى كه مىخواهد قوىترين مردم باشد به خداوند توكل نمايد، و كسى كه مىخواهد غنىترين باشد بدانچه در پيش خداست مطمئنتر از آن باشد كه در نزد خودِ اوست.
امام على عليه السلام :
اَلتَّوَكُلُّ عَلَى اللّه نَجاةً مِنْ كُلِّ سوءٍ وَحِرْزٌ مِنْ كُلِّ عَدُوٍ؛
توكلّ برخداوند، مايه نجات از هربدى و محفوظ بودن از هردشمنى است
.
بحارالأنوار، ج87، ص87، ح65
من عاشق پیامبرم هستم
پیشکش به خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله
پیامبر اکرم صلوات الله علیه می فرمایند: کسی که در نوشتهای صلوات بر من را بنویسد، تا زمانی که نام من در آن نوشته باشد فرشتگان برای او استغفار میکنند.
انگور در زمستان؟؟؟؟؟؟؟؟
داود رقّى حكايت كند:
روزى به محضر مبارك امام جعفر صادق عليه السلام شرفياب شدم و پس از عرض سلام در كنارى نشستم ،
سپس فرزندش حضرت ابوالحسن موسى بن جعفر عليهما السلام وارد شد و از شدّت سردى هوا، لباس هاى خويش را به دور خود پيچيده بود.
همين كه امام موسى كاظم عليه السلام نزد پدر آمد، امام صادق عليه السلام اظهار داشت : اى فرزندم ! در چه حالتى هستى ؟
پاسخ داد: در سايه رحمت و پناه خداوند متعال هستم ، و بعد از آن اظهار نمود: اى پدر! من اشتهاى مقدارى انگور و انار دارم !
داود رقّى گويد: من با خود گفتم : چگونه حضرت در اين فصل زمستان و سرماى شديد اشتها و ميل به تناول اين نوع ميوه ها را دارد، ولى حضرت از افكار درونى من آگاه شد و فرمود: خداوند متعال بر هر چيز و هر كارى قدرت دارد.
و سپس به من فرمود: اى داود! بلند شو و برو داخل حياط منزل ببين چه خبر است ؛ و در باغ چه مى بينى ؟
پس ، از جاى خود برخاستم و به طرف حياط حركت كردم ، همين كه وارد حياط شدم ، با حالت تعجّب ديدم درخت انگور و انار پر از ميوه است .
با ديدن اين صحنه شگرف ، بر اعتقاد و ايمانم افزوده شد؛
و با خود گفتم : اكنون به اسرار و علوم اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام آگاه گشتم و اعتقادم كامل گرديد.
سپس مقدارى از انگور و تعدادى انار چيدم و چون وارد اتاق شدم حضرت موسى كاظم عليه السلام آن ها را از من گرفت و شروع به تناول نمود؛ و در ضمن اظهار داشت :
اين از فضل پروردگار است ، كه ما خانواده عصمت و طهارت را بر آن اختصاص داده و گرامى داشته است .(1)
1- الخرايج والجرايح : ج 2، ص 617، ح 16.