کلمات قصار از علامه طباطبایی رحمة الله علیه
کلمات قصار از علامه طباطبایی رحمة الله علیه
* ما از کتاب خدا چه می فهمیم؟
* ما کاری مهمتر از خودسازی نداریم .
* اعتبارات دنیا نوعاً وفا نمی کند و اگر هم وفا بکند تا دم قبر است و بعداز آن ماییم و ابد ما!
* ما ابد در پیش داریم، هستیم که هستیم.
* ما سرانجام هر چه را در خارج میجستیم، در درون یافتیم:
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست از خود بطلب هر آنچه خواهی، که تویی
* گاهی یک عصبانیت، بیست سال انسان را به عقب میاندازد.
* درس اخلاق، گفتنی نیست، عمل کردنی است.
* علامه در اواخر عمر مبارکشان دائم میفرمودند: توجه! توجه! و این، فراتر از «تذکر» و «تفکر» است.
* بشر باید عاطفه داشته باشد کسی که عاطفه ندارد، یعنی با قرآن دوست نیست!
* رفتن به قبرستان در سازندگی انسان مؤثر است.
* علامه حسن زاده آملی می فرمایند: وقتی به حضور شریف علامه طباطبایی، تشرف حاصل کرده بودم و عرض حاجت نمودم، فرمود: «دعای سحر حضرت امام باقر علیهالسلام را فراموش مکن که در آن جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است و حرفی از حور و غلمان نیست. اگر بهشت شیرین است، بهشتآفرین شیرینتر است»
* حالات مرحوم علامه در اواخر عمر، دگرگون شده و مراقبه ایشان شدید شده بود و مانند استاد خود، مرحوم آیة الله قاضی این بیت حافظ را می خواندند و یک ساعت می گریستند:
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟!