چند نکته درباره حمله به شیعیان «کفریا و الفوعه»
آمریکا و متحدان غربیش که به بهانه حمله شیمیایی در خان شیخون موجی از حمله رسانهای را علیه نظام سوریه به راه انداختند اکنون در برابر کشتار بیش از ۱۲۰ تن اهالی کفریا و الفوعه سکوت کردهاند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، پس از دو سال تحمل محاصره، گلوله باران مستمر و هدف تک تیراندازان تکفیری قرار گرفتن، سرانجام بزرگترین تبادل شیعیان شهرهای فوعه و کفریا با گروهها و خانواده های مسلحین مضایا و الزبدانی آغاز شد و 75 اتوبوس حامل 5000 زن و کودک و افراد سالخورده و بخش اندکی از مدافعان این دو شهر با چند هزار مخالف مسلح و خانواده های ایشان از دو شهر یاد شده در محل تبادل(حومه حلب) ،می رفت تا انجام پذیرد که به دلیل اختلافات داخلی معارضان دولت سوریه بر سر شروط تبادل، نزدیک به 36 ساعت زنان و بچه ها و افراد آسیب پذیر درون اتوبوسها ، بدون رسیدگی لازم و حتی بدون امکان استفاده از سرویسهای بهداشتی ، همچنان بلا تکلیف در آخرین ایست و بازرسی گروهای مسلح مخالف در منطقه الراشدین 4 اطراف حلب ،منتظر بودند که یک پیکاپ حامل چیپس و مواد غذایی در نزدیکی اتوبوسها و آمبولانسهای حامل مجروحین وتعدادی از کودکان و بزرگسالان به خیال آنکه بالاخره پس از 36 ساعت سرگردانی و گرسنگی، کسی به فکر آنها افتاده به گرد آن تجمع می کنند و به یک باره این پیکاپ، منفجر شده و سبب شهادت بیش از 100 مهاجر شیعه از دو قلعه مقاومت و پایداری یعنی فوعه و کفریا میشود و چند صد نفر نیز مجروح می شوند.(ضمن اینکه طبق آخرین اخبار از سرنوشت قریب 200 نفر نیز خبری نیست و احتمال اسارت آنها می رود)
در این حادثه هولناک ،چندین آمبولانس حامل مجروحان و 4 اتوبوس با راکبان آن که نزدیکتر تر به محل انفجار بودند به کلی از بین میرود و صحنههای هولناکی از کشتار بی رحمانه افراد غیر نظامی توسط دوربینهای مخالفان مسلح ثبت و به جهان مخابره شده و سند دیگری از مظلومیت شیعه در سوریه را به نمایش می گذارد. موج انفجار که مطابق نظر کارشناسان حداقل به اندازه یک تن مواد منفجره بوده، همه آنهایی که به دلیل خستگی و کلافه گی از انتظار طولانی، از اتوبوسها پیاده شده بودند را در برمی گیرد و کشتاری تاریخی از غیر نظامیان را در سوریه رقم می زند.
تا مدتها خبری از امداد موثر نمیشود و حتی به نیروهای دولتی که تنها یک کیلومتر آنطرف تر منتظر رسیدن کاروان اتوبوسها بودند، اجازه عبور از ایست و بازرسی و کمک به مجروحان داده نمیشود و همین امر بر تعداد شهداء می افزاید و جالب اینجاست که کلیه عکسها و فیلمهای این کشتار غیر نظامیان توسط دوربینهای مخالفان و رسانههایی که آنطرف تر منتظر آمدن و استقبال از اتوبوسهای نیروهای مخالف دولت سوریه از منطقه مضایا و الزبدانی بودند، ثبت و مخابره میشود. بعدها گفته می شود که حتی قریب سی نفر از نیروهای هیات تحریر شام (مخالفان مسلح)که اطراف اتوبوسها بودند نیز جزء کشته ها هستند و احرار الشام(گروه مخالف دیگر دولت سوریه) مسوولیت این حمله انتحاری را به عهده می گیرد.
اما چند نکته مهم در مورد این حمله انتحاری و کشتار بیرحمانه غیر نظامیان در برابر دهها دوربین:
1- همانطورکه در مذاکرات گوناگون ژنو و آستانه هم بارها به اثبات رسید ، گروههای مسلح مخالف، دارای وحدت در تصمیم گیریها نبوده و بارها اختلافات داخلی آنها موجب درگیری نظامی و ترور فرماندهان و جابجایی خونین قلمرو تحت اشغال آنها شده و این امر اینبار در جریان تبادلی که قبلا در مورد آن توافق شده بود ، روی می دهد.
2-این کشتار طرف غربی و عربی را در وضعیت دشواری قرار می دهد و در حالیکه چند هفته پیش، تنها دو ساعت از حادثه شیمیایی خان شیخون در استان ادلب سپری شده بود ، قریب 130 گزارش توسط خبرگزاریهای غربی و عربی به جهان مخابره شد و انگار که برخی از خبرنگاران ،گزارش را از قبل تهیه کرده و تنها منتظر وقوع حادثه بودند تا به سرعت بتوانند افکار عمومی جهان را برای محکومیت بین المللی دولت سوریه، بسیج کنند و چنین نیز شد و توانستند رییس جمهور در تردید و دودل جدید آمریکا را به حمله موشکی به سوریه تشویق کنند و این حمله در کمتر از 72 ساعت از وقوع فاجعه خان شیخون انجام شد. حال باید دید که آقای ترامپ که از دیدن شیمیایی شدن تعدادی زن و کودک سوری در آن منطقه به تعداد شهدای آن واقعه، موشک به پایگاه هوایی شعیرات سوریه شلیک کرد و دهها هواپیمایی که برای مقابله با داعش و گروههای تکفیری از آنها استفاده میشد را منهدم کرد ، این بار هم حاضر است 96 موشک به سمت احرار الشام که مسئولیت این حمله را پذیرفته و به دنبال سرنگونی نظام حاکم در سوریه است، شلیک کند؟ یا اینکه هدف تنها استفاده ابزاری از مبارزه با تروریسم برای رسیدن به اهداف منطقهای و بین المللی ایالات متحده و راضی کردن متحدان عرب برای اخذ قراردادهای بیشتر نظامی و اقتصادی و تامین امنیت منطقه ای هم پیمان راهبردی خود یعنی اسراییل است.
در حمله شیمیایی خان شیخون که ج.ا.ایران هم به شدت آن را محکوم کرده و همچنین به شدت مشکوک هم هست و تا کنون نیز تحقیقات مستقلی هم در مورد آن انجام نشده است، ایالات متحده هم ضابط قضایی بوده و هم قاضی و هم مجری حکم و بدون کسب مجوز بکارگیری قدرت و بدون انجام تحقیقات بیطرفانه از طرف نهادهای رسمی تابعه سازمان ملل متحد، خود سوار بر موج محکومیت بین المللی حادثه، اقدام یکجانبه کرد تا به اصطلاح تا تنور داغ است – و قبل از فروکش کردن موج خشم جهانی ایجاد شده بر علیه این حمله ناجوانمردانه،همه خشم را متوجه دولت سوریه ای سازد که بعد از آزادسازی حلب و تکمیل نوارهای پیروزی در عقب راندن مخالفان ، به هیچ وجه نیاز به چنین عملی نداشت- نان را بچسباند.آمریکا هدف از حمله به پایگاه شعیرات را اجرای عدالت اعلام کرد ولی باید دید که الان نیز حاضر است با حمله سنگین موشکی ، پایگاههای احرار الشام را نابود کند؟
همچنین باید دید خانم نیکی هیلی نماینده دائم ایالات متحده در سازمان ملل متحد ، این بار هم حاضر است مانند دفعه قبل که عکس کودک شیمیایی شده در خان شیخون را به جلسه شورای امنیت آورد و به اعضاء و خبرنگاران نشان داد تا همه را به تصویب قطعنامه محکومیت بین المللی سوریه وادارکند، این بار هم عکسهای دلخراش 68 جسد اطفال تکه تکه شده و بعضا آویزان از پنجره اتوبوسهای حامل مهاجران شهرهای شیعه نشین فوعه و کفریا را به صحن علنی شورای امنیت بیاورد؟
این بار این حمله در برابر دوربینهای معارضان به قول آنها معتدل رخ داد و توسط احرار شام هم قبول مسئولیت شد و هیچ ابهامی در مورد اجرا کننده این حمله وحشیانه به غیر نظامیان وجود ندارد و این حمله باید به عنوان یک جنایت جنگی توسط شورای امنیت محکوم و گروه مذکور، تحت فشار قرار گیرد ولی چون تروریسم ابزار تحقق اهداف دولتهای غربی،عربی در سوریه شده، اغلب تنها اعمال داعش خود ساخته ایشان، مورد محکومیت ظاهری قرار می گیرد و هنوز بعد از گذشت بیش از یکسال از فشار روسیه به ایالات متحده در تعیین مصادیق گروههای تروریستی در سوریه، ایالات متحده آمریکا از این امر طفره رفته و حاضر به پذیرش بسیاری از گروههای تروریستی به عنوان مصادیق تروریسم در سوریه نیست و آنها را گروههای معتدل مخالف نظام سوریه میداند و اینچنین است که ساعت ها پس از وقوع این حمله آشکار تروریستی به غیر نظامیان بویژه کودکان و زنان و سالخوردگان فوعه و کفریا که مطابق قوانین بین المللی، جنایت جنگی محسوب شده و قابل پیگیری است، سکوتی مرگبار بر رسانههای غربی و عربی حاکم شده و خبری از محکومیت جهانی دولتهایی که چند هفته پیش در جریان حمله شیمیایی به شدت هیجان زده شده و موج انزجار به راه انداختند، نیست.
3 - از نظر گروههای تروریستی، ساکنان فوعه و کفریا جزء هواداران نظام حاکم در سوریه بوده و همین یک جرم کافی است تا خونشان مباح بوده و اتفاقا تقاس بیش از دو سال مقاومت در برابر اشغال این دو شهر را بپردازند و همین دیدگاه سبب می شود که واکنش به کشته شدن گروه کودکان و زنان در سوریه یکی در حلب(حادثه اسفناک 26 فروردین در الراشدین ) و یکی در همان نزدیکی در ادلب(حادثه اسفناک شیمیایی خان شیخون) ، اینچنین با هم تفاوت داشته باشد. نه تفاوتی در رنگ و نوع خون است و نه در شهروند غیر نظامی و سوری بودن است و نه هیچ شکی در اینکه هر دو جنایات جنگی است، بلکه مساله این است که جنگ سوریه در ورود به هفتمین سال خود فرسایشی شده و طرفی که در سراشیبی پسروی روزانه و از دست دادن نقاط مهم و کلیدی نظیر حلب و مضایا و الزبدانی قرار گرفته - و با هر بار تخلیه مناطق تحت اشغال مسلحان(حی وعر و چندین نقطه مهم در اطراف دمشق) در پی طرحهای آشتی ملی ، مخالفت شدید گروههای تندرو مسلح، که سرانجام این طرحها را قدرتمندترشدن بیشتر حکومت سوریه می دانند، همراه است- بدنبال بر هم زدن قاعده بازی است، بویژه که بازیگران منطقه ای عربی معروف در صحنه سوریه و از جمله همسایه شمالی ،طرحهای خود را شکست خورده دیده و این تحولات نتیجه سرخوردگی و تلاش برای احیای معارضه و دلگرم کردن آنان به ادامه مبارزه است.
در صحنه کشتار غیر نظامیان ،حتی مذهب آنان هم چندان تفاوتی برای تروریستها ندارد و بزرگترین جرم هر فرد چه شیعه و چه سنی و حتی کرد ،همانا طرفداری از نظام حاکم است ،چنانکه در هنگام فتوحات خود در گذشته، حتی اهل سنت دستگیر شده در ادارات و دیگر نهادهای سوری مثلا در ادلب که طرفدار نظام بودند، بلافاصله اعدام یا برای مبادله بعدی با اسرای خود،زندانی شدند.
4 – باید امیدوار بود وجدانهای بیدار جهانی یک بام و دو هوای ایالات متحده و هم پیمانان غربی،عربی ،منطقه ای در مبارزه با تروریسم را بینند و خون به ناحق ریخته شده کودکان و زنان و سالخوردگان و مجروحان شیعه فوعه و کفریا که تنها یک کیلومتر تا ورود به مناطق تحت حاکمیت دولت سوریه و آزادی از محاصره دو ساله خود، فاصله داشتند ، سبب رسوا شدن امپراتوری خبری تبلیغاتی غربی- عربی در وارونه نشان دادن حقایق میدانی سوریه شود.
جالب اینجاست در صحنه های پخش شده توسط دوربینهای گروههای مسلح مخالف بر سر صحنه این جنایت ، از کلاه خود سفیدها که به عنوان یک سازمان غیر حکومتی امداد و نجات، نقش زیادی در تصویرسازی بر علیه حکومت سوریه دارد و در هر بمباران مناطق تحت سیطره تروریستها، اولین گروه حاضر در امداد و نجات بوده و به امداد کودکان و زنان و غیر نظامیان می پردازد و همیشه سند وگواه محکمه پسند برای غربیها بر علیه دولت سوریه است،خبری نبود و این سازمان غیر حکومتی در این فاجعه با اینکه در منطقه تحت حاکمیت معارضان رخ داد، فعالیتی نداشت.
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون