چرا دعای ما برای ریشهکن شدن مدیران فاسد مستجاب نمیشود؟
چرا دعای ما برای ریشهکن شدن مدیران فاسد مستجاب نمیشود؟
عافیتطلبی یک ویژگی بسیار فراگیر و مهم بین آدمهاست. تفسیر بسیاری از انگیزههای ما، عافیتطلبی است. ما بیشتر از عافیتطلبی ضربه میخوریم تا از شهوترانی، بیدینی، بیایمانی و کفر!
خیلی از ایرادها هست که بعضیها دارند و بعضیها ندارند(مثل حسادت، تکبر، آلودگی به شهوات و…) اما ایرادی که اکثر آدمها دارند عافیتطلبی است و اولین تکلیف ما در مبارزه با هوای نفس، مبارزه با عافیتطلبی است. اگر کسی با عافیتطلبی مبارزه کرد، میتواند با شهوتطلبی هم مبارزه کند.
عافیتطلبی یعنی انسان بگوید: «به دردِسر نیفتم» و این به مفهوم راحتطلبی خیلی نزدیک است. راحتطلبی و عافیتطلبی قابل ریشهکن کردن است؛ ولی متاسفانه در برنامۀ ما نیست که عافیتطلبی خودمان را ریشهکن کنیم.
عافیتطلبی جلوههای مختلفی دارد. یکی از مهمترین جلوههای عافیتطلبی این است که انسان مسئولیت نپذیرد و احساس مسئولیت نکند. مثلاً یک بچههیأتی، بهجای اینکه خودش هیأت راه بیندازد، فقط در مراسم هیأت شرکت میکند. لازمۀ هیأت راه انداختن این است که آدم عافیتطلب نباشد.
جلوۀ اقتصادی عافیتطلبی این است که انسان برود یک جایی استخدام شود؛ درحالیکه خودش میتواند کاسبی کند و صاحبکار باشد، در روایت هست که این کار را نکنید(لا یُؤاجِرْ نفسَهُ..؛ کافی/5/90) ولی الان عافیتطلبی در جامعۀ ما، کارمندی و استخدام شدن را تبدیل به یک ارزش کرده است!
ما حاضر نیستیم پولهایمان را روی هم بگذاریم و کار کنیم و در سود و زیان هم شریک باشیم چون عافیتطلبیم و ریسکپذیر نیستیم. عافیتطلبی میگوید «پولتان را در بانک بگذارید!» آنوقت همیشه کسانی هستند که قانونی یا غیرقانونی از این پولها سوء استفاده کنند!
عافیتطلبی موجب بدبختی جامعه است و باعث میشود یک عده گرگصفت مردم را چپاول کنند. همانطور که الان تعدادی صهیونیست بر جوامع بشری حکومت میکنند. آنها در فیلمهایشان عافیتطلبی را یک ارزش معرفی میکنند و به مردم القاء میکنند که «عافیتطلب باشید!»
یکی از مظاهر عافیتطلبی، کم رفیق داشتن است! هر کدام از بچه حزباللهیها باید تعداد زیادی رفیق از طیفهای مختلف داشته باشند.
یکی دیگر از مظاهر عافیتطلبی این است که کار تشکیلاتی نمیکنیم. چون در کار تشکیلاتی باید رفیقت را متقاعد کنی، برایش وقت بگذاری، مراقب کارش باشی و مسئولیت کار او را برعهده بگیری!
ما در نتیجۀ عافیتطلبی، کار تشکیلاتی نمیکنیم، ولی دشمنان ما دارند شبانهروز کار تشکیلاتی میکنند. آنچه از قدرت دشمنان دین میبینید، نتیجۀ کار تشکیلاتی آنهاست. ما باید از عافیتطلبی فاصله بگیریم و بهدنبال کارهایی باشیم که مسئولیتآور است، نه زندگی کارمندی و بیدردسر؛ حتی در یک جای خوب.
آدم حزباللهی که وقتش را صرفِ کار تشکیلاتی و ارتباطگیری با رفقا نکند، به امام زمانش کمک نمیکند. امام زمان(ع) فرمود: وقتی شیعیان ما جمع شوند و قلباً با هم یکی شوند و ولایتمداری کنند، مژدۀ ملاقات ما بهتأخیر نمیافتد.(عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ؛ احتجاج/2/499)
در بین ما مذهبیها، فقط «جهتگیریِ درست داشتن» ارزش محسوب میشود درحالیکه این تنها ارزش نیست! برای این جهتگیری درست، «تلاش سازماندهی یافته» لازم است. ما اهل تظاهرات 9دی هستیم ولی اهل جلوگیری از فتنه نیستیم. آیا دشمن حتماً باید خیمۀ امام حسین(ع) را آتش بزند تا ما اقدامی کنیم؟!
طبق روایت، اگر تعداد مظلومان بیش از ظالمین باشد، دعای آنها برای رفع ظلم پذیرفته نیست(…فلا یستجیب لهم؛ الفردوس، ج1، ص149) ما اگر دعا کنیم خدا مدیران فاسد را ریشهکن کند، این دعا هم مستجاب نمیشود، چون ما خودمان میتوانیم با کار تشکیلاتی، مدیران فاسد را ریشهکن کنیم. اگر آدم صالحی هستی، ولی عافیتطلبانه زندگی میکنی، نه دعایت و نه شعارت علیه فساد، بهدرد نمیخورد.‼️
فقط گریهکن امام حسین(ع) نباشیم، بلکه واقعاً به درد مولایمان بخوریم و برایش یار جمع کنیم، بهحدی که وقتی امام حسین(ع) ما را دید بگوید: اگر در مدینه بود کار ما به کربلا کشیده نمیشد…
استاد پناهیان :96/1/27
منبع: بیان معنوی