منشأ ششگانه گناهان
رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ (عَلَيهِ السَّلَامُ) قَالَ: إِنَّ أَوَّلَ مَا عُصِيَ اللَّهُ بِهِ سِتٌّ ؛ حُبُّ الدُّنْيَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الطَّعَامِ وَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ النَّوْمِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ.[1]
شرح حدیث:
درروايتی از امام صادق(ع) منقول است كه حضرت فرمودند: سرآمد اموري كه موجب ميشود انسان از فرمان الهي سرپيچي كند و نسبت به خداوند گناه و عصيان كند، شش مورد است. يعني اين شش مورد سرآمد هستند؛ نه اينكه موارد ديگر موجبِ گناه نميشود. اينها غالباً سرآمد هستند. گناهانی كه از انسان سر ميزند، منشأش غالباً يكي از اينها است.
اول: حبّ الدنيا؛
پولدوستي موجب ميشود كه نه حرام سرش بشود نه حلال. لذا موجب عصيان مي شود. دو نوع گناه داريم كه يكي از آنها ترك واجب است؛ خودِ ترك واجب هم گناه است. پولدوستي منشأ گناه ميشود.
دوم: حبّ الرئاسهًْ؛
جاهطلبي، رياستطلبي. اين هم منشأ گناهان و معاصی دیگر ميشود.
سوم: حبّ الطعام؛
«ابنالبطن»، یعنی كساني كه به اسارت شكم ميروند. این هم منشأ گناهان بعدی میشود.
چهارم: حبّ النساء؛
منظور «ابن الفرج» است. مراد از حبّ النساء ؛ شهوت جنسي است.
از آن طرف، حبّ الطعام به تعبير ما شهوت بطني و شكمپرستي است، از اين طرف هم شهوت جنسي را مطرح میفرماید كه از اين دو تعبير ميشود به «ابن البطن و الفرج». اينها اسيرند و به اسارت شكم و شهوت جنسيشان درآمدهاند و اين خود منشأ گناه میشود.
پنجم: حبّ النوم؛
يعني كساني كه خيلي مقيّدند به خوابيدن. اينها هم به معصيت ميافتند. يك سنخ معاصي هست كه منشأش حبّ نوم و خواب است. صبح نماز صبحش قضا ميشود، براي چه؟ چون ميخواهد بخوابد.
ششم: حب الراحهًْ؛
یعنی راحتطلبي. این هم منشأ یک سنخ از معاصی است.
يك رشتهای وجود دارد كه همه اين شش مورد را به هم پيوسته ميكند و آن «حُبّ» است. همه اینها مثل دانههاي تسبيحی در یک نخ هستند و آن نخ تسبیح، همین «حبّ دنيا و امور مادّي» است. لذا همه اینها مربوط به هم هستند. متعلّق به اين عالم مادّه است كه انسان را به گناه ميكشاند که اگر این نباشد، هيچ وقت گناه سر نميزند و واجب هم ترك نميشود.
____________________
[1]. بحارالانوار، ج70، ص 60
کیهان